فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

هوشع باب ۷ – تنور، نان و کبوتر

دلی مانند تنور.

۱. آیات (۱۳) جهل گناه‌آلود و بی‌فهمی عمدی اسرائیل.

چون خواستم اسرائیل را شفا دهم،

گناه اِفرایِم آشکار شد

و شرارت سامِرِه هویدا گردید.

چراکه مرتکب فریب می‌شوند؛

دزدان برای دزدی به درون می‌آیند،

و راهزنان در بیرون غارت می‌کنند.

اما در دل خویش نمی‌اندیشند

که من تمامی شرارت ایشان را یاد می‌دارم.

اکنون اعمالشان ایشان را احاطه می‌کند؛

آنها در برابر چشمان من است.

پادشاه را به شرارت خویش شادمان می‌سازند،

و سروران را به دروغ‌های خویش.

الف. اما در دل خویش نمی‌اندیشند که من تمامی شرارت ایشان را یاد می‌دارم: مشکل قوم و رهبران اسرائیل این بود که آنها -عمداً- فراموش کردند که خداوند گناهشان را دید و به یاد ‌آورد. ما اغلب عمداً فراموش می‌کنیم که خداوند گناه ما را می‌بیند و به یاد می‌آورد. گناه ما ممکن است از مردم پنهان بماند، اما از خدا نه -او می‌گوید: «آنها در برابر چشمان من است.»

یک) ایماندار امروز باید از خود بپرسد: آیا فراموش کرده‌ای؟ فکر می‌کنی خدا نمی‌بیند؟ فکر می‌کنی خدا زنا یا رابطۀ جنسی قبل از ازدواج تو را نمی‌بیند؟ فکر می‌کنی او به عادت پورنوگرافی تو توجه نمی‌کند؟ فکر می‌کنی وقتی مست می‌شوی یا مواد مخدر مصرف می‌کنی چشمان خدا بسته است؟ امروزه بسیاری از افرادی که به کلیسا می‌روند فکر می‌کنند خدا این چیزها را فراموش می‌کند یا هرگز نمی‌بیند، زیرا آنها مرتکب این اعمال می‌شوند و سپس به کلیسا می‌آیند و ادعای خداپرستی می‌کنند و وانمود می‌کنند که اینها هرگز بخشی از زندگی آنها نیست.

دو) برای کسانی که تحت عهد تازه نزد خدا می‌آیند یک وعدۀ گرانبها وجود دارد: از آن رو که تقصیر ایشان را خواهم آمرزید و گناهشان را دیگر به یاد نخواهم آورد (ارمیا ۳۱:۳۴). ما اغلب آرزو می‌کنیم که گذر زمان باعث شود خدا گناه ما را فراموش کند، اما این اتفاق نمی‌افتد. تنها کفارۀ جایگزین عیسی که تحت عهد تازه به جای ما مصلوب شد، باعث می‌شود که خدا گناه ما را فراموش کند.

ب. چون خواستم اسرائیل را شفا دهم: خدا می‌خواست اسرائیل را از گناه و آثار آن شفا بخشد، اما تا زمانی که آنها طوری رفتار می‌کردند که گویی خدا گناهشان را ندیده است این اتفاق نمی‌افتاد. آنها باید با خدا همانگونه که واقعاً هست رفتار می‌کردند، خدایی که گناه آشکار و توبه‌نشده را می‌بیند و به یاد می‌آورد.

ج. پادشاه را به شرارت خویش شادمان می‌سازند: این عبارت همراه با عبارتِ سروران از گرمی شراب بیمار شدند (هوشع ۵:۷) و همۀ پادشاهان ایشان سقوط کرده‌اند (هوشع ۷:۷) احتمالاً همگی به یک توطئۀ ترور موفقیتآمیز بر ضد پادشاه اسرائیل در دوران خدمت هوشع اشاره دارد. از آنجایی که در طول خدمت او چهار پادشاه با خشونت سرنگون شدند، دشوار است که دقیقاً بدانیم منظور او کدام یک است.

۲. آیات (۴۷) آتش اشتیاق اسرائیل برای بت‌ها.

ایشان جملگی زناکارند،

همچون تنوری داغ،

که از سرشتن خمیر تا ور آمدنش،

نانوا را نیازی به بر هم زدن آتش آن نیست.

در روز جشن پادشاه ما،

سروران از گرمی شراب بیمار شدند،

و او با تمسخرگران دست داد.

در حالی که در کمین انتظار می‌کشند،

دل‌های خود را چون تنوری آماده می‌کنند.

تمامی شب، دود خشم آنان بالا می‌رود،

و صبحگاهان همچو آتش مشتعل شعله می‌کشد.

آنان جملگی بسان تنوری داغ گشته‌اند،

و حکمرانان خویش را فرو می‌بلعند.

همۀ پادشاهان ایشان سقوط کرده‌اند،

و هیچ‌یک از ایشان مرا نمی‌خوانند.

الف. همچون تنوری داغ: آتش اشتیاق اسرائیل برای بت‌ها بسیار پرحرارت بود، مانند آتشی که زغال‌هایش به‌تازگی افروخته‌ شده‌اند‌ و برای پخت نان آماده‌‌اند.

یک) پولس از همان تصویر «آتش هوس» در اول قرنتیان ۷:۹ استفاده کرد: «امّا اگر خویشتن‌داری نمی‌کنند، همسر اختیار کنند، زیرا ازدواج از سوختن در آتش هوس بهتر است.»

ب. هیچ‌یک از ایشان مرا نمی‌خوانند: اسرائیل نمی‌تواند برای بت‌ها همچون تنوری داغ باشد و در عین حال خداوند را نیز بخواند. آنها در واقع به تقدیم قربانی برای خداوند ادامه دادند (هوشع ۶:۵) اما این مراسم بیهوده بود و آنها حقیقتاً خدای عهد خود را نمی‌خواندند.

۳. آیات (۸۱۰) تکبر و سرسختی اسرائیل.

اِفرایِم خود را با قوم‌ها درمی‌آمیزد؛

اِفرایِم قرص نانی است که برگردانیده نشده است.

بیگانگان نیرویش را می‌مکند،

اما او نمی‌داند؛

سپیدی بر موهایش پاشیده شده است،

اما او نمی‌داند.

تکبر اسرائیل علیه او شهادت می‌دهد،

اما ایشان به سوی یهوه خدای خویش بازگشت نمی‌کنند،

و با وجود این همه، او را نمی‌طلبند.

الف. اِفرایِم قرص نانی است که برگردانیده نشده است: منظور یک نان «نیمپخته» است. در آن دوران، اغلب نان را مانند کلوچه تهیه می‌کردند که دو طرف آن باید پخته می‌شد. اسرائیل با این فکر که می‌تواند هم خداوند و هم بت‌ها را عبادت کند، مانند قرص نانی است که برگردانیده نشده و یک طرف آن سوخته و طرف دیگرش نپخته است.

ب. بیگانگان نیرویش را می‌مکند، اما او نمی‌داند: این اتفاق، فاجعۀ ویرانی اسرائیل را بدتر می‌کند. ملت در حال ویران شدن توسط گناه است اما آن را نمی‌داند. آنها باید آن را بدانند، زیرا حتی تکبر اسرائیل علیه او شهادت می‌دهد -اما در جهالت کور خود به سوی یهوه خدای خویش بازگشت نمی‌کنند.

یک) انسان وقتی در گناه است، توانایی شگفت‌انگیزی برای فریب دادن خود دارد. ارمیا خوب گفت: دل از همه چیز فریبنده‌تر است، و بسیار بیمار؛ کیست که آن را بشناسد؟ (ارمیا ۱۷:۹). با توجه به اینکه چقدر آسان خود را فریب می‌دهیم، و با در نظر گرفتن اینکه گناهمان برای همه جز خود ما آشکار است، پس وضعیت اسرائیل غیرعادی نیست:

• سوخته و خراب شده -اما او نمی‌داند.

• نیروی مکیده شده -اما او نمی‌داند.

در حال پیری و ضعیف شدن -اما او نمی‌داند.

• تکبر علیه او شهادت می‌دهد -اما او نمی‌داند.

دو) پس از اینکه دلیله موهای شمشون را تراشید، در مورد شمشون چنین گفته شد: نمی‌دانست که خداوند او را ترک کرده است (داوران ۱۶:۲۰). قوم اسرائیل در چنین وضعیتی قرار داشتند. امروز نیز برخی از پیروان خدا در چنین وضعیتی قرار دارند. آنها از خدا دورند و از عواقب آن رنج می‌برند، اما نمی‌توانند آن را ببینند.

ج. سپیدی بر موهایش پاشیده شده است، اما او نمی‌داند: اسرائیل مانند پیرمردی نادان است که طوری فکر می‌کند و رفتار می‌نماید که انگار هنوز جوان است.

یک) «او رو به زوال و تباهی گذاشت، مانند انسان وقتی به ۵۰ سالگی می‌رسد.» (جان ترپ، ۱۶۵۴)

ساده‌لوح مانند کبوتر.

۱. آیات (۱۱۱۲) اسرائیل مانند کبوتری در اطراف قوم‌ها پرسه می‌زند.

اِفرایِم کبوتری را مانَد،

ساده‌لوح و بی‌فهم.

ایشان مصر را به یاری می‌خوانند

و به سوی آشور می‌روند.

چون می‌روند، تور خویش را بر آنان می‌گسترم؛

ایشان را همچون پرندگان به زیر می‌افکنم،

و بر طبق آنچه به جماعتشان اعلام شد، تأدیب می‌کنم.

الف. اِفرایِم کبوتری را مانَد، ساده‌لوح و بی‌فهم: هوشع تصویری بر تصویر دیگر می‌افزاید. اکنون اسرائیل مانند پرنده‌ای است که گیج و بی‌هدف در حال بال زدن است. آنها فکر می‌کنند که با فرار به سوی قوم‌های دیگر می‌توانند از خدا بگریزند، اما خداوند می‌گوید: «تور خویش را بر آنان می‌گسترم

ب. ایشان را … بر طبق آنچه به جماعتشان اعلام شد، تأدیب می‌کنم: بر طبق آنچه به اسرائیل اعلام شد بر تقصیرات آنها افزوده می‌شود. شناخت بیشتر به معنای مسئولیت بیشتر است. همان‌طور که عیسی گفت، هر که به او بیشتر داده شود، از او بیشتر نیز مطالبه خواهد شد؛ و هر که مسئولیتش بیشتر باشد، پاسخگویی‌اش نیز بیشتر خواهد بود (لوقا ۱۲:۴۸).

۲. آیات (۱۳۱۶) اسرائیل با فرار به سوی قوم‌ها، از خدا گریخته است.

وای بر آنان،

زیرا که از من گریزان گشته‌اند!

هلاکت بر ایشان باد،

زیرا که بر من عِصیان ورزیده‌اند.

می‌خواستم آنان را فدیه دهم،

اما علیه من دروغ‌ها گفتند.

آنان از دل نزد من فریاد برنمی‌آورند،

بلکه در بسترهای خویش شیون می‌کنند؛

برای غَله و شراب خود را زخمی می‌سازند،

و بر من عِصیان می‌ورزند.

اگرچه من بودم که ایشان را تربیت کردم

و بازوانشان را نیرو بخشیدم،

اما آنان بر ضد من بد اندیشیدند.

ایشان بازمی‌گردند، اما نه به سوی آن متعال،

و کمانی خطاکننده را مانند.

رهبرانش به سبب زبان گستاخ خود به شمشیر خواهند افتاد،

و این مایۀ ریشخند شُدنشان در سرزمین مصر خواهد بود.

الف. ایشان بازمی‌گردند، اما نه به سوی آن متعال: اسرائیل مشکل آنها را فهمید، اما گناه آنها را نفهمید. وقتی دست خدا بر ضد انسان است، انسان به‌راحتی می‌فهمد که مشکلی دارد، اما اغلب آن را گناهی در برابر خداوند نمی‌داند. پس اسرائیلیان وقتی مشکلی داشتند، در بسترهای خویش شیون می‌کردند، اما نه به سوی خداوند. آنها به دنبال راه‌حل بودند، اما نه از آن متعال.

ب. کمانی خطاکننده را مانند: هوشع تصویر دیگری اضافه می‌کند، تصویر کمانی معیوب که تیر را مستقیم پرتاب نمی‌کند. هر آنچه از سوی اسرائیل می‌آید، به هدف نمی‌خورد، زیرا آنها مانند کمانی خطاکننده هستند. آنها مانند سلاحی بی‌فایده و خطرناک هستند.