Search
Close this search box.

فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

دوم قرنتیان باب ۱- خدای همۀ دلگرمی‌ها

دردسر پولس در آسیا.

 

۱. آیات (۱-۲) مقدمه.

از پولس که به خواست خدا رسول عیسی مسیح است، و برادر ما تیموتائوس، به کلیسای خدا در قُرِنتُس، و همۀ مقدسین در سراسر ایالت اَخائیه: فیض و سلامتی از جانب خدا، پدر ما، و خداوندْ عیسی مسیح، بر شما باد!

الف. پولس، رسول عیسی مسیح: معرفی پولس از سوی خودش در جایگاه یک رسول، دوستانه و لازم است، زیرا او در بین مسیحیان قرنتس از جایگاه مهمی برخوردار نبود. آنها می­بایست اعتبار رسالت وی را به یاد می­آوردند و می­پذیرفتند.

یک) عبارت به خواست خدا مقصود را تقویت می‌نماید. پولس از روی تصمیم یا خواست هیچ انسانی، از جمله خودش، رسول نبود. پولس به خواست خدا رسول بود. حتی اگر مسیحیان قرنتس وی را با بی‌ملاحظگی در نظر می­گرفتند، این مسئله از جایگاه وی یعنی رسالت در حضور خدا کَم نمی­کرد.

ب. و همۀ مقدسین: شایان ذکر است که پولس آزادانه مسیحیان قرنتس را با در نظر گرفتنِ مشکلات فراوانشان، مقدس می­نامد. امروزه اکثراً واژۀ مقدس را به شِکلی دیگر و برای کسانی به کار می‌بریم که اَبَر مقدس‌اند، نه کسانی که به‌واسطۀ توکل و رابطه با عیسی جدا شده‌اند.

یک) عبارت همۀ مقدسین در سراسر ایالت اَخائیه بر ما نمایان می­سازد که پولس در نظر داشت نامه­هایش در تمامیِ کلیساها پخش شوند. آن­ نامه‌ها تنها مختصِ مسیحیان شهر قُرِنتُس نبودند، بلکه برای تمامیِ مسیحیان منطقه که امکان قرائت نامه‌ها را داشتند، بودند.

ج. فیض و سلامتی: این احوالپرسی‌های صمیمانۀ پولس، آشنا هستند (که در همۀ ۱۳ نامۀ عهدجدیدش به کار رفته است)، اما هیچ‌گاه حس نمی‌کنیم که به‌شکلی ریاکارانه از آنها استفاده شده باشد.

د. از جانب خدا، پدر ما: این به ما یادآوری می­کند که ما فرزندان خدا هستیم، با این وجود نه دقیقاً به همان شکلی که عیسی پسر خداست. ما پسران خدا هستیم، نه به‌واسطۀ ماهیت، بلکه به انتخاب؛ نه به‌واسطۀ نیاکان و اجداد، بلکه به‌واسطۀ فرزندخواندگی؛ نه به‌واسطۀ حق مالکیت، بلکه به‌واسطۀ بازخرید شدن.

۲. آیات (۳-۴) ستایش خدای همۀ دلگرمی­ها.

متبارک باد خدا، پدر خداوند ما عیسی مسیح، که پدر رحمت‌ها و خدای همۀ دلگرمی‌هاست؛ که به ما در همۀ سختی‌هایمان دلگرمی می‌بخشد تا ما نیز بتوانیم با آن دلگرمی که از او یافته‌ایم، دیگران را که از سختی‌ها می‌گذرند، دلگرم سازیم.

الف. پدر رحمت‌ها و خدای همۀ دلگرمی‌هاست: پولس این نامه را با پرستش خدایی که به این رسول و تمامیِ ایمانداران رحمت و دلگرمی می­بخشد، آغاز می­نماید. به ما این حس دست می­دهد که پولس رحمت و دلگرمیِ خدا را از نزدیک و بی‌واسطه می‌شناسد.

یک) همۀ دلگرمی‌ها در این بخش از واژۀ یونانی باستانِ paraklesis گرفته شده است. ذهنیتی که در پس این واژۀ دلگرمی در عهد‌جدید وجود دارد، همواره ورای همدردیِ تسکین‌بخش است. انگارهٔ قوت بخشیدن، یاری رساندن و قدرتمند ساختن را دارد. ذهنیت پسِ این واژه توسط واژۀ لاتین دلگرمی (fortis) که به مفهوم «دَلیر» نیز هست، ارائه می­گردد.

دو) «این مردی بود که نمی‌دانست روز بعد امکان دارد بمیرد، از آنجا که دشمنانش بسیار زیاد، خشن و مقتدر بودند؛ با این وجود، قسمت زیادی از زمانش را به ستایش و طلب آمرزش از خدا اختصاص داد.» (اسپرجن)

ب. خدای همۀ دلگرمی­ها: پولس خدای پدر را تسلی‌دهنده، شفیع  (paraklesis) در نظر می­گیرد. ما نیز روح‌القدس را به‌عنوان شفیع خود می‌شناسیم (انجیل یوحنا ۱۶:۱۴، ۲۶:۱۴، ۲۶:۱۵، ۷:۱۶) و آنکه خدایِ پسر شفیع ماست (رساله اول یوحنا 1:2، عبرانیان ۱۸:۲، لوقا ۲۵:۲). خدا در تمام وُجوه ماهیتش، برای ما سرشار از دلگرمی، قُوت و یاری است.

ج. تا ما نیز بتوانیم دیگران را که از سختی‌ها می‌گذرند، دلگرم سازیم: هدف والای خدا از دلگرم ساختن ما آن است که ما را توانا سازد تا برای دیگران دلگرمی به ارمغان آوریم. دلگرمیِ خدا می­تواند از طریق دیگران دریافت یا جاری گردد.

یک) اغلب هیچ‌گاه دلگرمی مد نظر خدا که قرار است به‌واسطهٔ دیگری به ما برسد را دریافت نمی‌کنیم. تکبّر ما را از فاش نمودن احتیاجاتمان نزد دیگران باز می‌دارد، پس دلگرمی که قرار است خدا به‌واسطهٔ دیگران به ما بدهد را دریافت نمی‌کنیم.

دو) «حتی دلگرمیِ روحانی نیز جهت دلگرمی بخشیدن به ما عطا نمی‌شود. آنها همچون تمامی عطایای خدا، عَطا می­شوند تا تقسیم شده یا تبدیل به ابزار یاری رساندن به دیگران شوند. آزمایش‌ها و دلگرمی یک خادم برای منفعت کلیسا مجاز دانسته می‌شوند و به نفع کلیسا هستند. چه واعظ بیچاره­ای است که همۀ خداشناسی‌ خود را با مطالعه و تحصیل کسب کرده و چیزی از روی تجربه ندارد!» (کلارک)

سه) «آقای ناکس (Knox) کمی پیش از مرگش، از تختخوابش بیرون آمده و از او سوال شد با اینکه بسیار ناخوش است، چرا درخواست برخاستن از تختخواب داده است؟ وِی در پاسخ گفت که آن شب تعمق شیرینی از رستاخیز عیسی مسیح داشته است، و حال می‌خواهد بر منبر رفته، تا دلگرمی­ای که در روح خود حس نموده بود را به دیگران افاضه دارد.» (تِرپ)

۳. آیات (۵-۷) رنج  و دلگرمی شخصی پولسِ.

زیرا همان‌گونه که از رنج‌های مسیح به ‌فراوانی نصیب می‌یابیم، به همان میزان نیز به‌واسطۀ مسیح از دلگرمی فراوان لبریز می‌شویم. اگر در سختی هستیم، به‌خاطر دلگرمی و نجات شماست، و اگر دلگرمیم، باز برای دلگرمی شماست، و این کارگر می‌افتد آنگاه که شما همان رنج‌ها را که ما می‌کشیم با بردباری تحمل می‌کنید. امید ما دربارۀ شما استوار است، زیرا می‌دانیم همان‌گونه که در رنج‌های ما سهیم هستید، در دلگرمی ما نیز سهیم خواهید بود.

الف. از رنج‌های مسیح به‌ فراوانی نصیب می‌یابیم: پولس زندگی­ای سرشار از رنج و مصیبت داشت. وی بعضی از این رنج و مصیبت­ها را در نامه دوم پولس به قرنتیان در ۲۳:۱۱-۲۸ توصیف کرده است: تازیانه­هازندان­هاسنگسارهاکشتی­ غرق شدهمخاطرات دریادزدانخطرات قوم خود، خطر غیریهودیان، خطر در دریا، خطر صحرا، خطر از سوی برادران دروغین؛ خستگی و محنت، بارها بی­خوابی، گرسنگی و تشنگی، سرما و عُریانی. با این وجود، پولس می­دانست که همۀ مصیبت­هایش در حقیقت رنج‌های مسیح است.

ب. به‌واسطۀ مسیح از دلگرمی فراوان لبریز می‌شویم: از آن‌رو که رنج‌های پولس رنج‌های مسیح بود، عیسی در آزمایش‌ها نسبت به پولس در دور دست نبود. او همان جا بود و با رسول همدلی می‌کرد و او را دلگرمی می­داد.

یک) «همانطور که هرچه روز گرم‌تر باشد، میزان شبنم در شب بیشتر می‌شود؛ بنابراین هر چه دوران سختی شدیدتر باشد، شبنم­های فرح‌بخش از سوی خدا بیشتر می­گردد.» (تِرپ)

دو) می‌توانیم روی این حساب کنیم: زمانی که رنج‌ها ‌فراوان می­گردند، به همان میزان نیز از دلگرمی فراوان لبریز می‌شویم. عیسی آنجاست تا برایمان دلگرمی بیاورد، اگر آن را دریابیم. البته بر این مبناست که مباد مبتلا به قتل، دزدی، شرارت یا حتی فضولی باشیم. امّا اگر از آن سبب رنج می‌کشید که مسیحی هستید، شرمسار مباشید، بلکه چون کسی که این نام را بر خود دارد خدا را تمجید کنید. (اول پطرس ۱۵:۴-۱۶)

سه) «رنج، آن رنجی نیست که رسول در این قسمت از آن سخن می‌گوید. رنج اثری بر ایجاد قداست ندارد. تنها از رنج مسیحی و رنج مسیحیان سخن می‌گوید که به شیوه‌ای مسیحی برای مسیح متحمل می‌شوند، رسول می‌گوید که این به نجات مربوط است یا برای کسانی مؤثر است که از سنگینی جلال ابدی رنج می‌برند.» (هاج)

ج. به‌واسطۀ مسیح از دلگرمی فراوان لبریز می‌شویم: شاید خدا موقعیت‌هایی را در زندگی ما بگذارد که تنها دلگرمی ما به‌واسطۀ مسیح باشد. گاهی اوقات گُمان می­کنیم تنها دلگرمی در تغییر موقعیت و شرایط یافت می‌شود، اما خدا در نظر دارد ما را دقیقاً در بحبوحۀ موقعیت سخت دلگرمی دهد، و این کار را به‌واسطۀ مسیح انجام می­دهد.

یک) این همان انگاره‌ای است که عیسی در انجیل یوحنا ۳۳:۱۶ بیان کرد: «در دنیا برای شما زحمت خواهد بود؛ اما دلْ قوی دارید زیرا من بر دنیا غالب آمده‌ام

دو) عیسی نیز متحمل رنج شد، از آن‌رو وی به تمامی دارای صلاحیت است که ما را در هنگام آزمایش‌ها دلگرمی دهد. (عبرانیان ۱۸:۲)

د. اگر در سختی هستیم، به‌خاطر دلگرمی و نجات شماست: اگر پولس و دیگر خادمان در سختی قرار گرفته بودند، به جهت قوم خدا (همچون مسیحیان قرنتس) بود. خدا مقصود عظیم‌تری از رنج و محنت پولس داشت تا آنکه تنها بر روی خود پولس کار کند. خدا به‌واسطۀ رنج پولس دلگرمی و نجات را برای دیگران به ارمغان آورد.

یک) خدا به چه شکل می­توانست به‌واسطۀ رنج پولس برای دیگران دلگرمی و نجات پدید آورد؟ همانطور که رنج، پولس را به خدا نزدیک‌تر نمود، و وی را بیشتر و بیشتر تنها به خدا متوسل ساخت، پولس خادمی تأثیر‌گُذارتر می‌شد. وی در دست خدا برای دلگرمی و نجات قوم خدا مفیدتر می‌شد.

دو) هرگاه دعا می­کنیم، «خداوندا، من را به‌کار بگیر. من تنها در نظر دارم توسط تو به‌کار گرفته شوم تا زندگی دیگران را تحت تأثیر قرار دهم.» درک نمی­کنیم که دعایی خطرناک را از خدا می­خواهیم. به‌واسطۀ این دعای نیک، ما خدا را دعوت می­نماییم تا رنج را به زندگی ما وارد کند، اگر ابزاری مناسب برای توانمند ساختن ما باشد تا به زندگی دیگران دلگرمی و نجات آوریم.

ه. این کارگر می‌افتد آنگاه که شما همان رنج‌ها را که ما می‌کشیم با بردباری تحمل می‌کنید: دلگرمی و نجاتی که مسیحیان قرنتس از رنج پولس دریافتند در قرنتیان کارگر افتاد و به آنها این توانایی را داد تا همان رنج‌هایی را که پولس و سایر رسولان متحمل شدند، دریافت نمایند.

یک) شایان ذکر است که پولس دربارۀ همان رنج‌ها می­نویسد. ممکن نیست که مسیحیان قرنتس دقیقاً به همان شیوه­ای که پولس رنج می­کشید، رنج ببرند. احتمالاً هیچ‌کدام از آنها نمی­توانست رنج‌های خود را با فهرستی که پولس در نامهٔ دوم به قرنتیان ۲۳:۱۱-۲۸ نوشته، تطبیق دهد. با این وجود، پولس می‌تواند بگوید که اینها همان رنج‌ها هستند، زیرا درک می­کند که شرایط دقیقِ رنج‌ها به اندازۀ کاری که خدا انجام می‌دهد و می‌خواهد از طریق رنج‌ها انجام دهد، اهمیت ندارد. مسیحیان نباید وارد رقابتی شوند که در آن رنج‌ها را مقایسه می‌کنند. مفهومی باقی است که بر اساس آن تمامیِ ما در همان رنج‌ها سهیم هستیم.

دو) البته گاهی، مفید است که رنج‌های خود را با رنج دیگران قیاس نماییم تا متوجه شویم بار ما حقیقتاً چقدر سبک است! برای ما راحت است تا گمان کنیم مشکلات کوچکمان به‌راستی بزرگ‌تر هستند.

سه) ایدهٔ عهدجدید از رنج، گسترده است و به آسانی به یک گونه از مشکل (همچون جفا) محدود نمی‌شود. واژۀ یونانی باستان برای رنج (thlipsis) اصالتاً انگارهٔ فشار جسمانی واقعی را بازتاب می‌‌داد. در انگلستان قدیم، وزنه‌هایی سنگین بر روی بعضی جنایتکاران محکوم قرار داده می­شد تا آنکه آنها تا حد مرگ فشرده می­شدند. Thlipsis به چنین فشاری اشاره دارد.

و. کارگر می‌افتد که تحمل کنید: اشتیاق خدا آن است که ما به‌واسطۀ رنج تحمل کنیم. واژۀ یونانی باستان برای تحمل کردن، hupomone است. این امر دارای ذهنیت پذیرشِ منفعلانه و جانفرسا نیست، بلکه گونه­ای از روحیه است که می­تواند برای رسیدن به مقصود بر درد و رنج غالب گردد. این روحیۀ دوندۀ ماراتن است، نه شخصی درمانده که بر صندلیِ دندانپزشک نشسته است.

ز. و اگر دلگرمیم، به‌خاطر دلگرمی و نجات شماست: خدا تنها به‌واسطۀ رنجی که پولس تحمل کرد، عمل ننمود. خدا همچنین به‌واسطۀ دلگرمی­ که پولس از خدا دریافت، اعمال نیکویی در دیگران را به سرانجام رساند.

یک) می‌بینیم که پولس همان قدم­های عیسی را در زندگی برمی­دارد، که به‌راستی شخصی دگر-محور بود. زندگی پولس بر خودش متمرکز نبود، بلکه بر خداوند و بر آنهایی که خدا به او بخشیده بود تا به ایشان خدمت کند، تمرکز داشت. آیا پولس رنج می­کشد؟ بدین منظور است که خدا بتواند در مسیحیان قرنتس عمل نیکویی انجام دهد. آیا پولس دلگرم می‌شود؟ به این منظور است که خدا بتواند به مسیحیان قرنتس برکت ببخشد. رنج کشیدن یا دلگرم شدن، به تمامی حول محور پولس نبود؛ بلکه شامل حال دیگران می‌شد.

دو) «ما حقیقتاً تسلیم نمی‌شویم تا اینکه به دست کوبندهٔ خدا فروتن شویم.» (کالوین)

ح. می‌دانیم همان‌گونه که در رنج‌های ما سهیم هستید، در دلگرمی ما نیز سهیم خواهید بود: بر مبنای بسیاری از آیات عهدجدید، رنج در حیات یک مسیحی وعده است (اعمال رسولان ۲۲:۱۴، اول تسالونیکیان ۳:۳، فیلیپیان ۲۹:۱، رومیان ۳:۵). با اینحال، ما نیز در رنج و سختی، وعدۀ دلگرمی یافته‌ایم.

۴. آیات (۸-۱۱) سختی‌های مأیوس‌کنندهٔ پولس.

ای برادران، نمی‌خواهیم از سختی‌هایی که در ایالت آسیا بر ما گذشت، بی‌خبر باشید. فشارهایی که بر ما آمد چنان سخت و فوق از طاقت ما بود که از زنده ماندن هم نومید گشتیم. به‌واقع احساس می‌کردیم حکم مرگمان صادر شده است. امّا اینها همه روی داد تا نه بر خود، بلکه بر خدایی توکل کنیم که مردگان را برمی‌خیزاند. او ما را از چنین خطر مهلکی رهانید و باز خواهد رهانید. بر اوست که ما امید بسته‌ایم که همچنان ما را خواهد رهانید، به‌خصوص چون شما نیز با دعای خود یاری‌مان دهید. آنگاه بسیار کسان، برای فیضی که در جواب دعای بسیاری به ما بخشیده شده است، از جانب ما شکر خواهند گزارد.

الف. سختی‌هایی که در ایالت آسیا بر ما گذشت: دقیقاً از ماهیت این سختی آگاه نیستیم. احتمالاً گونه­ای از جفا و ستم یا مصیبتی جسمانی بود که به‌واسطۀ فعالیتِ تبشیری پولس وخیم­تر شده بود.

یک) حداقل پنج عقیده برای این سختی‌ها باقی است:

·     مبارزه با «وحوش» در اَفِسُس (اول قرنتیان ۳۲:۱۵).

·     صدمه دیدن از ۳۹ تازیانه در پِی وارد شدن به دادگاه یهودی (دوم قرنتیان ۲۴:۱۱).

·     اغتشاش در اَفِسُس (اعمال رسولان ۲۳:۱۹-۴۱).

·     شکنجه‌ٔ به‌خصوص کمی پیش از عزیمت پولس به سوی تروآس (اعمال رسولان ۱۹:۲۰ و نامه اول پولس به قرنتیان ۹:۱۶).

·     بیماری مزمن جسمانی.

ب. فشارهایی که بر ما آمد چنان سخت و فوق از طاقت ما بود که از زنده ماندن هم نومید گشتیم: مشکل او هر چه بود، سختی بدی محسوب می‌شد. به دلیل این سختیِ پیش آمده، پولس با علم به این موضوع زندگی خود را چنان ادامه داد که گویی امکان دارد هر لحظه بمیرد (به‌واقع احساس می‌کردیم حکم مرگمان صادر شده است… او ما را از چنین خطر مهلکی رهانید).

یک) به‌خاطر خطر مرگ، بسیاری حس می‌کنند که دردسر پولس می­بایست شکنجه بوده باشد. با این وجود، ذهنیت یک مریضیِ جسمانی مزمن، گزینۀ بدی نیست. در آن دوران، احتمالاً یهودیان مریضی را همچون «مرگ» و علاج را همچون «برگشت به زندگی» در نظر می­گرفتند. استفاده از فعل با زمان حال در نامه دوم پولس به قرنتیان ۴:۱-۶ و ۹:۱-۱۰ نشان از آن است که این سختی هنوز در زمان نگاشتن نامه همراهِ پولس بود. این امر این مسئله را محتمل­تر می­سازد -اگرچه به هیچ طریق قطعی نمی­سازد- که این سختی همان بیماری مزمن بوده باشد.

دو) احساس می‌کردیم، بیان می­دارد که حکم مرگ پولس چیزی بود که وی در باطنِ خود حس کرده بود، نه چیزی که دادگاهی قانونی از بیرون بر او اجبار کرده باشد.

ج. تا نه بر خود، بلکه بر خدایی توکل کنیم که مردگان را برمی‌خیزاند: با اینکه رستاخیز  رخدادی برای آینده است، مفهومی باقی است که بر مبنای آن حقیقت و نیروی رستاخیز، روز‌به‌روز برای ایمانداری که در رنج و عذاب است، مشهود می‌شود. «همانگونه که می‌دانیم با نیروی رستاخیزش، ما همچنین با سهیم بودن در رنج‌های او برکت خواهیم یافت.» (فیلیپیان ۱۰:۳)

د. او ما را رهانید… و باز خواهد رهانید… ما امید بسته‌ایم که همچنان ما را خواهد رهانید: پولس می­دانست که عمل خدا در حیات ما در سه دورۀ متفاوت روی می­دهد. خدا در زمان گذشته، حال و آینده ما عمل می­نماید.

ه. شما نیز با دعای خود یاری‌مان دهید: پولس ارزش دعای شفاعت را می­دانست، و از تقاضا از قرنتیان به منظور دعا برایش، برخلاف مشکلات روحانی بسیارشان، شرم نداشت. زمانی که مسیحیان قرنتس برای پولس دعا می‌کردند به‌راستی با دعایشان به پولس یاری رساندند.

یک) پولس آگاه بود که برکت به‌واسطۀ خدمت به بسیاری برای ما به ارمغان آورده شده است: به مفهوم دعای بسیاری از مردم. ما اکثراً به اعمال عظیمی که خدا به‌واسطۀ پولس به سرانجام رساند، می­اندیشیم و به حق او را در جایگاه مرد خدا می­ستاییم. به‌راستی به همۀ افرادی که برای او دعا کردند، می‌اندیشیم؟ پولس بیشترین اثر بخشی در خدمت خود را به مردمان دعا نسبت داد.

دو) «حتی رسول هم حس کرد که دعای کلیسا بر تسلی و حمایت از او مؤثر است. دعای پیروان خدا برکات بی‌شماری را بر کسانی نازل می‌کند که موضوع آن دعا هستند.» (کلارک)

و. کسان: این کلمه عیناً به معنای «صورت‌ها» است. این کلمه بدان معناست که «هنگام دعا صورت رو به بالاست، مسیحیان (و همچنین یهودیان) در قرون اولیه بدین صورت دعا می‌کردند که شخص به بالا می‌نگریست و دیگری دست‌های خود را بلند می‌کرد.»

پولس از خدمتش دفاع می‌کند.

۱. آیات (۱۲-۱۴) بالیدنِ پولس: امانتداری و سادگی او در خدمت نسبت به مسیحیان قرنتس.

فخر ما، گواهیِ وجدان ماست بدین که رفتارمان در دنیا و به‌خصوص نسبت به شما، با قدّوسیت و صداقت خدایی همراه بوده است. ما نه با حکمت بشری، بلکه بنا بر فیض خدا عمل کرده‌ایم. زیرا آنچه به شما می‌نویسیم درست همان است که می‌خوانید و می‌فهمید. و من امید دارم همان‌گونه که ما را تا حدی شناخته‌اید، به کمال نیز بشناسید، و بدانید که می‌توانید به ما فخر کنید، چنانکه شما نیز در روز خداوندْ عیسی، مایۀ فخر ما خواهید بود.

الف. گواهیِ وجدان ما: پولس در این قسمت از خود در مقابل این اتهام که غیرقابل اتکا و اعتماد است، دفاع می­نماید. در این قسمت، وی به‌سادگی اظهار می­دارد که نزد خدا وجدان آرامی دارد و یقین دارد که مسیحیان قرنتس این امر را درک می‌کنند.

ب. رفتارمان در دنیا، با قدّوسیت و صداقت خدایی همراه بوده است: مسیحیانِ قرنتس به حدی به سر و کار داشتن با خدمتگزارانی حیله‌گر و دغل‌باز عادت داشتند که گمان کردند پولس نیز می­بایست همانگونه باشد. از آن‌رو، زمانی که پولس گفت که پیش آنها می­آید (نامه اول پولس به قرنتیان ۵:۱۶) اما نرفت، مسیحیان قرنتس گمان کردند که پولس آنها را فریب می‌دهد. پولس به آنها می‌گوید که اصلاً اینطور نیست.

یک) مسیحیان قرنتس بدبین شده بودند. آنها بر این عقیده بودند که تمامی افراد انگیزه‌ای نامناسب دارند، و در پِی منفعت شخصی و کسب قدرت هستند. آنها به پولس اطمینان نداشتند، زیرا بدبین بودند.

ج. آنچه به شما می‌نویسیم درست همان است که می‌خوانید و می‌فهمید: پولس در نظر داشت تا مسیحیان قرنتس درک کنند که او هیچ «مفهوم نهانی» در نامه‌هایش ندارد. مفاهیمی که بیان می‌دارد به تمامی بر همگان عیان بود.

یک) دِلی بَدگُمان همواره می­اندیشد، «تو این را می­گویی، اما در حقیقت منظورت چیز دیگری است. راستگو نیستی.» پولس مسیحیان قرنتس را مطمئن کرد که به‌راستی حقیقت را بیان نموده و با مفاهیم فریب‌دهنده نامه نمی‌نویسد.

دو) «در طول حیات پولس، هیچ اقدام نهانی، هیچ مقصود نهانی، و هیچ مفهوم نهانی وجود نداشت.» (بارکلی)

۲. آیات (۱۵-۱۷) پولس به اتهام غیرقابل اتکا و اعتماد بودن که به او زده شده، می‌پردازد.

با این اطمینان، بر آن شدم نخست به دیدار شما بیایم تا دو بار برکت بیابید. عزم من آن بود که بر سر راهم به مقدونیه از شما دیدار کنم و از مقدونیه دوباره نزدتان بازگردم تا مرا راهی سفر به یهودیه کنید. آیا هنگامی که چنین تصمیمی می‌گرفتم، دودل بودم؟ و یا اینکه چون انسان‌های معمولی تصمیم می‌گیرم، به گونه‌ای که سخنم همزمان ’آری‘ و ’نه‘ است؟

الف. بر آن شدم نخست به دیدار شما بیایم: مسیحیان قرنتس، پولس را به غیرقابل اعتماد و اتکا بودن متهم کرده بودند، چون او گفت که در زمانی مشخصی پیش آنها خواهد رفت اما چنین نشد. پولس نتوانست طبق برنامه برود، پس به جای آن نامه­ای فرستاد.

یک) در نامه اول پولس به قرنتیان ۵:۱۶-۷ پولس وعده داد که پس از سفرش از مقدونیه، به دیدار قرنتیان بیاید.

دو) او برنامهٔ خود را تغییر داد و بر آن شد تا نخست با آنها در مسیرش بر سر راه مقدونیه و سپس دگربار در مسیر برگشت دیدار نماید، تا دو بار برکت بیابند (دوم قرنتیان ۱۵:۱-۱۶).

سه) پولس نخستین ملاقاتش را در مسیر مقدونیه به سرانجام رساند، اما برای خودش و همچنین قرنتیان ناراحت بود، چون این دیدار مملو از منازعه بود (من دگر بار با غم و ناراحتی به سوی شما نخواهم آمد، دوم قرنتیان ۵:۲-۱۰، ۱۲:۷).

چهار) زمانی پس از این ملاقات، پولس (یا شاید نماینده‌اش) در انظار عمومی در قرنتس به دست شخصی از دسته‌ای «ضد پولس» تحقیر شد (دوم قرنتیان ۱۰-۵:۲، ۱۲:۷).

پنج) از آن‌رو که نخستین ملاقات بسی نامطلوب بود، و حس می­شد که سودی در ملاقات دوم نخواهد بود، پولس برنامۀ خود را به منظور ملاقات با آنها در مسیر برگشت از مقدونیه منتفی ساخت.

شش) پولس تیتوس را همراه با یک نامه از افسس راهی قرنتس نمود (دوم قرنتیان ۳:۲-۹). تعداد زیادی از اندیشمندان این نامه را که به دست تیتوس فرستاده شده، «نامه‌ای تند» می‌دانند که در حد فاصل بین رسالهٔ اول قرنتیان و دوم قرنتیان فرستاده شد. همچنین تیتوس در آنجا حضور داشت تا هدایای کلیسایی که در یهودیه واقع بود را بپذیرد (دوم قرنتیان ۶:۸، ۱۶:۸-۱۷)، اما قرنتیان آنگونه که می­بایست هدیه ندادند (دوم قرنتیان ۱۰:۸-۱۱، ۵:۹).

هفت) پولس افسس را وداع گفت و در ایالت آسیا متحمل سختی‌ها شد (دوم قرنتیان ۸:۱).

هشت) در پی آن پولس به سوی مقدونیه رفته و در میان خدماتش، هدایایی را برای مسیحیان مستمند در یهودیه برقرار کرد. تیتوس با پولس در مقدونیه دیدار کرد و پولس را از واکنش قرنتیان به «نامۀ تند» مطلع ساخت (دوم قرنتیان ۷-۵:۷).  

نه) بعدها پولس از مقدونیه، زمانی که از مشکلات بیشتری در قرنتس مطلع شد، نامه دوم قرنتیان را نوشت. این نامه احتمالاً در پاییز سال ۵۶ میلادی نگاشته شده باشد.

ب. تا مرا راهی سفر کنید: این عبارت به رسم باستانی اشاره دارد که مسافرین را در مسیر بدرقه می‌کردند. در جهان باستان، زمانی که مهمانی سرشناس به شهری پا می­گذاشت، یاران و دوستدارانش در فاصلۀ دور از شهر با او دیدار می­نمودند، و با او به شهر داخل می­شدند. آنها همچنین او را به همان صورت بدرقه می‌کردند و تا فاصله‌ای دور از شهر همراه او می­رفتند.

ج. آیا هنگامی که چنین تصمیمی می‌گرفتم، دودل بودم: مسیحیان قرنتس پولس را به بی­وفایی متهم نمودند و پافشاری کردند که اگر پولس مردی صادق است، می­بایست خود شخصاً می­آمد. تغییر برنامه­های پولس سبب شد مسیحیان قرنتس بیان کنند که پولس می‌بایست مردی باشد که وقتی می­گوید آری، منظورش نه است و زمانی که نه می­گوید منظورش بله است.

یک) پولس در جایگاه مردی که نمی‌توانست دربارۀ برنامه‌اش تصمیم بگیرد، یا کسی که نمی‌توانست برنامهٔ خود را عملی کند، مورد نکوهش قرار گرفت. دشمنان وِی در بین مسیحیان قرنتس این موقعیت را بِکار گرفتند تا پولس را بَد نشان دهند.

دو) مسیحیان قرنتس حق داشتند که از نیامدن پولس، سرخورده شوند. اما در اقدام به ملامت پولس به دلیل این ناراحتی، خطا کردند. آنها می‌بایست دل پولس و دست خدا را در این شرایط می‌دیدند.

۳. آیۀ (۱۸) پولس اتهامی که بر علیه او بیان شده بود را انکار می‌کند.

به امانت خدا قسم که سخن ما با شما «آری» و «نه» نبوده است.

الف. به امانت خدا قسم: پولس می­تواند چنین بگوید: «به امانت خدا قسم، که ما در چیزی که به شما بیان داشتیم امین بودیم.» پولس آنچنان مرد صادقی بود که می‌توانستند صداقت او را به راستگویی خداوند ربط دهند.

یک) «همانگونه که خدا نسبت به وعده‌هایش وفادار است، بنابراین به من نیز تعلیم داده که نسبت به وعده­هایم وفادار باشم.» (پول)

ب. سخن ما با شما «آری» و «نه» نبوده است: پولس آن هنگام که مسیحیان قرنتس به او افترا زدند، آری را به مفهوم نه یا نه را به معنای آری بیان نکرده بود.

۴. آیات (۱۹-۲۲) پولس می­دانست که اتهامات بر مبنای علل روحانی، غلط هستند.

زیرا پسر خدا، عیسی مسیح، که من و سیلاس و تیموتائوس به او در میان شما موعظه کردیم، «آری» و «نه» نبود، بلکه در او همیشه «آری» است. زیرا همۀ وعده‌های خدا در مسیح «آری» است و به همین جهت در اوست که ما «آمین» را بر زبان می‌آوریم، تا خدا جلال یابد. امّا خداست که ما را با شما در پیوندمان با مسیح استوار می‌سازد. او ما را مسح کرده و مُهر مالکیت خویش را بر ما زده و روح خود را همچون بیعانه در دل‌های ما جای داده است.

الف. عیسی مسیح، که در میان شما موعظه کردیم، «آری» و «نه» نبود: پولس عیسایی را موعظه کرد که کاملاً قابل اتکا و سزاوار اطمینان بود. صحیح نبود که رسولِ چنین منجی‌ای به‌سرعت غیرقابل اتکا و اعتماد فرض شود.

یک) پولس اصلی مهم را بیان می‌کند: پیغام، پیغام‌رسان را متأثر می­سازد. پولس نمی‌توانست به آن میزان خالصانه و با جدّیت عیسایی را موعظه کند که آری و نه نبود و توسط آن عیسی تحت تأثیر قرار نگیرد. فهم این امر می‌بایست سبب می‌شد که مسیحیان قرنتس به پولس اطمینان بیشتری یابند.

ب. زیرا همۀ وعده‌های خدا در مسیح «آری» است و به همین جهت در اوست که ما «آمین» را بر زبان می‌آوریم: آیا می‌توانیم خدای پدر را در نظر گیریم که تابحال به خدای پسر «نه» گفته باشد؟ خدای پدر همواره به پسر آری خواهد گفت و همواره چیزی را که پسر می­گوید تصدیق می‌کند (آمین).

یک) «اگر پولس به دست این مردان قرنتس مورد بدرفتاری قرار نمی­گرفت، شاید هیچ‌گاه این آیهٔ ارزشمند را دریافت نمی­کردیم. آنها گناه عظیمی در حق او کردند، و سبب اندوه زیادی در دلِ او شدند… با این وجود نظاره می­کنید که به چه شکل، نیکی برای همیشه توسط خدا بر شر غالب آمد، و به‌واسطهٔ شایعات و افتراهای ناشایست، این سخن دلنشین توسط پولس بیان شد.» (اسپرجن)

ج. او ما را مسح کرده…و مُهر مالکیت خویش را بر ما زده و روح خود را همچون بیعانه در دل‌های ما جای داده است: پولس و هم قطارانش توسط خدا مأمور گشته و سرشار از روح‌القدس شدند. فهم این امر می­بایست سبب می­گشت که مسیحیان قرنتس افتراهای شتاب­زده و بی‌پایه و اساسی بر ضد پولس را نپذیرند.

د. ما را مسح کرده…مُهر مالکیت بر ما زده…بیعانه: پولس به سه وَجه عمل روح‌القدس در درون ما اشاره می­کند.

یک) ما را مسح کرده: تنها جای دیگری که در عهدجدید دربارۀ مسح سخن می­گوید در رسالۀ اول یوحنا ۲۰:۲ و ۲۷:۲ است. هر استفاده­ای از مسح چیزی را بیان می­دارد که برای تمامی ایمانداران متداول است، نه مسحی ویژه تنها برای چند سوپراستارِ مسیحی. ذهنیت در پس مسح آن است که ما برای خدمت حاضر و تقویت شده هستیم. این حقیقت که ما مسح شده­ایم به این مفهوم است که ما چیزی را با رسولان عهدعتیق، کاهنان و پادشاهان که آنها نیز مسح شده بودند، مشترک هستیم.

دو) مهر بر ما زده: در جهان باستان، مُهر به منظور شناسایی و محافظت به کار می­رفت. اگر بر چیزی مهر زده می­شد، همگان می­فهمیدند که از آنِ چه کسی است (مهر علامتی داشت)، و مهر از دست درازی و دخالت دیگر در آن کالا ممانعت به عمل می­آورد. روح‌القدس ناظر ماست تا هویت ما را معین سازد و از ما حفاظت نماید.

سه) بیعانه: واژۀ بیعانه به مفهوم پیش‌‌پرداخت است. روح‌القدس به ما در عوض پیش‌پرداخت برای تمامیت عملی که خدا انجام خواهد داد، پرداخت شده است. روح‌القدس ضمانتی برای رویدادهای بزرگ‌تر پیش رو است. خدا ما مسیحیان را کنار گذاشته است و مبلغ بالایی را به‌عنوان پیش‌پرداخت داده است. او از بهای نهایی دست نمی‌کشد چون سرمایه‌گذاری زیادی بر آن کرده است.

۵. آیات (۲۳-۲۴) پولس می­دانست که اتهامات آنها بر مبنای دلایل شخصیِ او نادرست است.

خدا را شاهد می‌گیرم که تنها به‌خاطر شفقت بر شما بود که به قُرِنتُس بازنگشتم. نه اینکه بر ایمان شما سَروری کنیم، بلکه با شما، برای شادمانی شما می‌کوشیم، چرا که در ایمان استوارید.

الف. خدا را شاهد می‌گیرم: پولس سوگند مهمی به‌جای می­آورد. حین آنکه عیسی فرمود ما باید به گونه­ای زندگی نماییم که سوگند لازم نباشد (انجیل متی 33:5-37)، اما این به آن مفهوم نیست که سوگند غیرمجاز است. گهگاه حتی خدا نیز سوگند می‌خورد (عبرانیان 13:6).

ب. به‌‌خاطر شفقت بر شما بود که به قُرِنتُس بازنگشتم: مسیحیان قرنتس گمان کرده بودند که پولس به‌خاطر دلایل خودخواهانه در آنجا حضور نیافته است. آنها می‌خواستند فکر کنند که او مردی راستگو نیست یا از منازعه هراس دارد. پولس طرز فکر آنها را اصلاح می­کند: به‌خاطر شفقت بر شما بود که به قُرِنتُس بازنگشتم. پولس پافشاری می‌کند که از روی دلواپسی برای مسیحیان قرنتس بود که در آن دورۀ به‌خصوص، به دیدن آنها نرفت.

ج. نه اینکه بر ایمان شما سَروری کنیم: پولس مراقب است به این نکته اشاره کند که او در کلیسا سرورِ هیچ‌کس نیست، حتی با اینکه یک رسول است.

یک) بیان شده است که خدا سه چیز را به خود اختصاص می‌دهد:

·      نخست آنکه چیزی را از هیچ بسازد.

·      دوم، آگاهی از رخدادهای پیش رو.

·      سوم، سروری بر وجدان انسان­ها.

دو) متأسفانه، تعدادی بس زیاد هستند که به تمامی حاضرند بر دیگر ایمانداران به نحوی سروری یابند که پولس حاضر به آن نیست. «تنها کلام مقدس، و فقط آن­، در برگیرندۀ آنچه است که برای ایمان و عمل مورد نیاز است؛ و آنکه هیچ انسانی، گروهی از انسان­ها، جامعه، کلیسا، مجلس، دادگاه، انجمن، یا محافل مخفی، بر ایمان هیچ انسانی سروری ندارد. کلام خدا تنها قانون اوست و به نگارندهٔ آن است که باید نسبت به اجرای آنچه در کلام آمده، پاسخگو باشیم.» (کلارک)

د. با شما، برای شادمانی شما می‌کوشیم: پولس در عوض آنکه خود را به نوعی «سرور» مسیحیان قرنتس در نظر گیرد، شرحی عالی از چگونگی خادمین ارائه می‌دهد: با شما…می‌کوشیم (همکار شما هستیم). رهبران باید در بین مسیحیان و قوم خود فعالیت داشته باشند تا شادمانی آنها را بیافزایند.