Search
Close this search box.

فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

 عبرانیان باب ۱: منجی اعظم

 

عیسی، منجی اعظم

 

۱. آیات (۱- قسمت اول۲) عیسی مکاشفه برتری نسبت به پیامبران قبلی آورد.

در گذشته، خدا بارها و از راه‌های گوناگون به‌واسطۀ پیامبران با پدران ما سخن گفت، امّا در این زمان‌های آخر به‌واسطۀ پسر خود با ما سخن گفته است،

الف.خدا: در آغاز کتاب عبرانیان به جز نام خدا، از نام نویسندۂ آن هیچ ذکری نشده است، نام نویسندۂ بشری آن همچنان ناشناخته باقی مانده، ولی الهام‌گرفتن کتاب از روح‌القدس بدیهی است. 

یک) اولین گفتمان دربارۂ نویسندۂ رساله به عبرانیان به گفته کلمنت اسکندریه، این است که پولس رسول به زبان عبری آن را نوشته و لوقا آن را به زبان یونانی ترجمه نموده است (تاریخ یوسِبیوس ۲-۱۴-۶) شاید بسیاری از معلمان و مفسرین کتاب‌مقدس معتقد باشند که پولس رسول رساله به عبرانیان را بدون ضمیمه نمودن اسمِ خود به آن نوشته است، اگرچه خوانندگان اصلی­اش، او را می‌شناختند (در رساله به عبرانیان در آیات ۱۹-۱۸:۱۳ و آیات ۲۳:۱۳-۲۴ به این موضوع اشاره شده است.)

دو) هرچند، بسیاری از مفسران دیگر بر این عقیده­اند که بعید است که پولس این کتاب را نوشته باشد. دادز (Dods) به نقل از فارارْ (Farrar) می‌گوید: «نویسنده به گونه­ای متفاوت از پولس قدیس نقل می­کند. او متفاوت می­نویسد، به گونه­ای دیگر استدلال می­کند و به گونه­ای دیگر پولس را معرفی می­کند. او جملات خویش را متفاوت ساخته و به هم متصل می­کند و پاراگراف­هایش را بر اساس الگویی کاملاً متفاوت شکل می‌دهد… سبک او سبک مردی است که به یونانی می‌اندیشد و همچنین می‌نویسد. در حالی‌که پولس قدیس به یونانی می‌نوشت، اما به سریانی فکر می­کرد.»

سه) اِف اِف بروس در این خصوص از کالوین نقل قول نمود که: «شیوۀ تعلیم و سبک آن به قدر کافی نشان می­دهد که پولس نویسندۀ (این رساله) نبوده است، و خود نویسنده در باب دوم (عبرانیان ۳:۲) اعتراف می­کند که او (خود) یکی از شاگردان رسولان بوده است، که کاملاً با روشی که پولس در مورد خود صحبت می­کرد، متفاوت است.»

چهار) یکی از مفسرین اولیه به نام ترتولیان (کسی که در ابتدای دهه ۲۰۰ میلادی قلم می‌زد) اظهار نمود که برنابا این کتاب را نوشته است، ولی او هیچ حمایتی از این گفته‌اش نمی‌کند، جز اینکه برنابا را یک لاوی (اعمال رسولان ۳۶:۴) و مردی مشوق معرفی کرد (اعمال رسولان ۳۶:۴).

 پنج) مارتین لوتر معتقد بود که آپولس کتاب عبرانیان را نوشته است، زیرا اعمال رسولان به ما می گوید که آپولوس فصیح بود و تسلطی قوی بر عهد‌عتیق داشت (اعمال رسولان ۲۴:۱۸).

شش) آدولف هارناک (Adolf Harnack) فکر می‌کرد که پریسکیلا (به همراه همسرش آکیلا) کتاب عبرانیان را ‌نوشته است، و او ناشناس ماند تا از جنجالی که نویسندگی یک زن با خود به همراه داشت، جلوگیری کند. اما هنگامی که نویسنده عبرانیان در مورد خود در عبرانیان ۳۲:۱۱ می‌نویسد، دستور زبان مذکر این متن مخالف این ایده است که زنی این نامه را نوشته باشد.

هفت) اهمیتی ندارد که نویسندۂ رساله به عبرانیان چه کسی بوده باشد، نشانه‌هایی وجود دارد که این کتاب تقریباً در اوایل دوره عهدجدید نوشته شده است، احتمالاً حدود سال‌های ۶۷ تا ۶۹ پس از میلاد. ارجاع به تیموتائوس (عبرانیان ۲۳:۱۳) نشان از زودتر نگاشته شدن این رساله است. فقدان آزار و جفای جاری (عبرانیان ۱۲: ۴) نیز نشان از نگارش کتاب در سال‌های اولیه است. در نهایت، عدم اشاره به تخریب معبد احتمالاً به زمان نگاشته شدن آن در سال‌های ۷۰ میلادی اشاره دارد، زمانی که اورشلیم و معبد دوم ویران شدند. نویسندهٔ عبرانیان، بسیار به فکر از میان رفتن عهد کهنه بود، از این رو بعید به نظر می‌آید که در صورت خراب شدن معبد قبل از نگاشته شدنِ این رساله، به آن اشاره نکند.

ب. خدا: کتاب اینگونه شروع می‌شود. هیچ تلاشی برای اثبات وجود خدا نمی‌کند. کتاب‌مقدس فرض می‌کند که ما وجود خدا و برخی از ویژگی‌های او را از طبیعت فرا می­گیریم (مزمور ۱:۱۹-۴ و رومیان ۲۰:۱). نویسنده عبرانیان نیز می­دانست که خدا وجود دارد و با انسان سخن می‌گوید.

یک) «خداوند قابل توضیح دادن نیست، بلکه باید او را پرستید. و پسر بودن مسیح می‌بایست به‌عنوان حقیقت مکاشفه پذیرفته شود و با ایمان قابل درک باشد، گرچه ممکن است با عقل و فهم قابل درک نباشد.» (اسپرجن)

ج. که در زمان‌های مختلف و به طرق مختلف سخن می‌گفت: مکاشفه­ای که از طریق انبیا داده می‌شد به طرق گوناگون ـگاه از طریق تمثیل، روایت تاریخی، مواجهه نبوتی، عرضهٔ نمایش، مزامیر، امثال و مانند آنها آورده شده است.

یک) خدا در عهدعتیق به روش­های گوناگون سخن گفته است.

·      او به‌واسطهٔ بوته‌ای سوزان با موسی سخن گفت ( خروج باب ۳).

·      او با صدایی آرام و نجواکنان با ایلیا صحبت کرد (اول پادشاهان باب ۱۹ ).

·      او با رویایی آسمانی با اشعیا سخن گفت (اشعیا باب ۶).

·      او توسط بحران خانوادگی با هوشع صحبت کرد (هوشع ۲:۱).

·      او به‌واسطهٔ سبدی میوه با عاموس صحبت کرد (عاموس ۱:۸).

دو) با این حال، تصور بر این است که انبیا به طرق مختلف با پدران صحبت می­کردند، نه اینکه خدا با پیامبران به روش­های مختلفی صحبت کرده است (اگرچه این نیز صادق است).

سه) با استفاده از همین خواص نور به‌عنوان مثال، ممکن است بگوییم که خدا در یک طیف در عهد‌عتیق سخن گفته است. عیسی منشوری است که همۀ آن تشعشات نور را جمع کرده و آنها را در پرتویی خالص و پاک متمرکز کرده است.

 

چهار) این اشاره به عهد‌عتیق اغلب در سراسر کتاب عبرانیان تکرار خواهد شد. عبرانیان کتابی است که عمیقاً ریشه در عهد‌عتیق دارد. رساله به عبرانیان ۲۹ نقل قول و ۵۳ مورد اشاره به عهد‌عتیق دارد و در مجموع ۸۲ بار ارجاع به عهد‌عتیق اشاره شده است. نکتهٔ قابل توجه این است که عبرانیان حتی یک بار هم به کتاب­های آپوکریفا اشاره نمی­کند.

د. در این زمان‌های آخر: این اصطلاح به دورهٔ مسیح موعود اشاره دارد. ممکن است دوره‌ای طولانی باشد، اما آخرین دوره خواهد بود.

ه. با ما سخن گفته است: این اولین اشاره کلی به خوانندگان است، اما آنها به‌طور خاص شناسایی نشده‌اند. با این حال، زمینه و متن این اثر به‌وضوح آن را به‌عنوان نامه­ای -یا شاید حتی یک موعظه یا مقاله نوشته شده- برای مسیحیان یهودی‌نژاد در قرن اول می­شناساند.

یک) ساختار کتاب عبرانیان با سایر کتب عهد‌جدید متفاوت است. مانند یک مقاله آغاز می­شود و به صورت موعظه ادامه می­یابد و همچون نامه به پایان می­رسد.

دو) رساله به عبرانیان، آشکارا برای مسیحیان با پیشینهٔ یهودی نوشته شده بود، اما همچنین برای ذهنیتی یونانی با تحلیلش از عیسی به‌عنوان واقعیتِ نهایی نوشته شده است. این رویکرد به ماهیت عیسی، منجی را با طرز فکر فلاسفه یونانی توضیح می­دهد.

سه) عبرانیان اساساً کتابی است که مسیحیان دلسرد را با عیسی و در پرتو برتری کاملش و کارهای بزرگی که برای ما انجام داده است، تشویق می‌کند،  تا با قدرت راهش را ادامه دهند.

 و. به‌واسطۀ پسر خود: آنطور نیست که عیسی پیغامی از سوی پدر آورده باشد؛ بلکه او خود پیغامی از سوی پدر است. مراد و مقصود این است که عیسی بسیار بیشتر از آخرین یا بهترین پیامبران است، زیرا که او چیزی را آشکار کرده که هیچ نبی دیگری نتوانسته ­است.

یک) مکاشفهٔ عیسی به خودیِ خود، منحصر‌به‌فرد بود. زیرا نه تنها پیام خدا بود، (همانطور که هر نویسندهٔ الهام یافتهٔ دیگر نیز چنین بود) بلکه شخصیت خدا نیز بود که پیام از طریقش رسید. شخصیت پولس، پطرس، یوحنا، و دیگر نویسندگان کتاب مقدس در نوشته­های­شان مشخص است. اما در مکاشفه عیسی ما شخصیت خداوند را می­بینیم.

دو) کتاب عبرانیان در بیشتر موارد عیسی را در حال صحبت از خود معرفی نمی­کند. حس می‌شود که پدر در عبرانیان از خود سخن نمی‌گوید؛ بلکه پدر است که در مورد پسر سخن می‌گوید. در کتاب عبرانیان، این خدای پدر است که به ما می­گوید، خدای پسر همه چیز است. «اگر انسان‌ها نتوانند از پسر دربارهٔ خدا تعلیم یابند، هیچ صدا یا هیچ عملی آنان را متقاعد نخواهد­کرد.» (گاتری)

۲. آیات (۲قسمت دوم ـ ۳) شرحی هفتگانه از پسر پرجلال

پسری که او را وارث همه چیز مقرر داشت و به‌واسطۀ او جهان را آفرید.او فروغِ جلالِ خدا و مظهر کامل ذات اوست، و همه چیز را با کلام نیرومند خود نگاه می‌دارد. او پس از پاک کردن گناهان، به‌دست راست مقام کبریا در عرش برین بنشست.

الف. وارث همه چیز: نویسندهٔ عبرانیان این بخش را با شکوهی آغاز می­کند که در ابتدا عیسی را به‌عنوان وارث همه چیز توصیف می­کند. این طرز تفکری است که در آن عیسی سرآمد است. این به جایگاه عیسی به‌عنوان نخست­زاده بر تمام خلقت مرتبط است (کولسیان ۱۵:۱).

ب. او جهان را آفرید:کلمهٔ یونانی باستان که آن را جهان ترجمه کرده‌اند، همان واژه aion  است، که ما از آن، کلمه انگلیسی «eons» را به دست می­آوریم، این بدان معنی است که عیسی امری بیش از دنیای مادی را ساخته است، او همچنین اعصار را ساخته است -خود تاریخ، خلقت پسر خدا است.

ج. فروغِ جلالِ خدا: عیسی فروغ جلال پدر است. کلمهٔ یونانی باستان برای فروغ واژه apaugasma است که از درخشندگی که از منبع نور می­تابد، سخن می‌گوید.

یک) از این جهت، عیسی «فروغ» جلال خداست. زیرا ما هرگز خورشید را ندیده‌ایم، فقط پرتوهای نور آن را که به سمت ما می‌آیند، دیده‌ایم. با این حال که هرگز خدای پدر را ندیده‌ایم، اما او را از طریق «پرتوهای» پسر خدا می‌بینیم.

دو) فیلو، فیلسوف یونان باستان، از واژهٔ apaugasma برای توصیف لوگوس، موجود یا ذهن هوشمندی که به eli جهان فرمان می­داد، استفاده نمود. نویسندهٔ کتاب عبرانیان نیز عیسی را با عباراتی توضیح داد که هم برای یهودیان قرن اول و هم برای کسانی که با فلسفهٔ یونان آشنا بودند، معنی داشت.

د. تصویر صریح شخص او: این ایده دقیقاً شبیه به یک مُهر است. عیسی دقیقاً ارائه‌دهندهٔ خدا برای ماست.

ه. حفظ همه چیز با کلام قدرتش: با توجه به ایده­ای که در پس کلمه ترجمه شده می­باشد، بهتر است که مفهومی به‌عنوان «نگاه داشتن» در نظر گرفته شود. این کلمه معنی نگه­داشتن منفعلانه چیزی را ندارد (همانطور که قهرمان افسانه­ای یونان باستان، اطلس، زمین را بر دوش خود نگه داشته است)، بلکه به طور فعال حفظ می­کند.

یک) عیسی در طی خدمت زمینی خود دائماً قدرت کلامش را نشان­ داد. او می­توانست شفا دهد، ببخشد، شیاطین را بیرون کند، خشم طبیعت را با بیان یک کلمه آرام نماید. در اینجا می­بینیم که کلامش آنچنان قدرتمند است که می­تواند همه چیز را پشتیبانی کند و نگاه دارد.

دو) «زمان فعل حفط کردن از جهت کار مداوم و دائمی مسیح در رابطه با جهان قابل توجه است (کولسیان ۱۷:۱).» (گریفیث توماس)

و. خودش گناهان ما را پاک کرد: از توضیحات قبلی می­دانیم که پسر خدا وجودی با قدرت و حکمت عظیم است. اکنون می­دانیم که او همچنین وجودی است که با محبت عظیم، محکومیت و شرم را از گناهان ما پاک نمود. او این کار را خودش انجام داد و نشان داد که هیچ‌کس دیگری نمی­تواند چنین کاری را برای ما انجام دهد و ما نمی­توانیم آن را برای خودمان انجام دهیم.

ز. به‌دست راست مقام کبریا در عرش برین بنشست: مقام شکوهمندی، حرمت، جلال و عمل تکمیل شده است. این جایگاه عیسی او را بسیار بالاتر از همه مخلوقات قرار می­دهد.

۳. آیۀ (۴) بنابراین، عیسی بسیار بهتر از فرشتگان است.

پس به همان اندازه که نامی برتر از فرشتگان به میراث بُرد، از مقامی والاتر از آنها نیز برخوردار شد.

الف. نامی برتر از فرشتگان به میراث بُرد: چنین توصیفی از عیسی در آیات قبلی به ما نشان می­دهد که او بسیار برتر از فرشتگان است. با این حال این آیه به ما می­گوید که نامی برتر از فرشتگان دارد. می‌توانیم بگوییم که از فرشتگان بهتر شد، ولی همچنین می‌توانیم بگوییم که بهتر از فرشتگان نیز هست.

یک) عیسی از این نظر برتر شد، از آن نظر که از راه تحمل رنج کامل گردید (کامل به‌عنوان منجی ما) (عبرانیان ۱۰:۲) -کاری که هیچ فرشته‌ای نکرده بود.

دو) گریفیث توماس توصیفات ارائه شده از عیسی را در این چند آیه اول با هم پیوند داد و در عبرانیان ۴:۱ همه به اوج خود رسیدند.

·      مسیحِ وارث.

·      مسیحِ خالق.

·      مسیحِ مکاشفه‌کننده.

·      مسیحِ پشتیبان و حفظ‌کننده.

·      مسیحِ فدیه­دهنده و نجات­دهنده.

·      مسیحِ حاکم.

·      مسیح برتر.

ب. نامی برتر از فرشتگان: مقام برتر عیسی با نامی برتر نشان داده می­شود که صرفاً عنوان نیست، بلکه توصیفی از ماهیت و شخصیت اوست. دلایل زیادی هست که چرا درک برتری غیرقابل مقایسهٔ عیسی مهم است و او را در جایگاهی بسیار بالاتر از هر فرشته‌ای قرار می‌دهد.

·      اغلب چیزها را زمانی به بهترین وجه درک می­کنیم که در تضاد با چیزهای دیگر قرار گیرند.

·       گرچه عهد قدیم از طریق فرشتگان به موسی رسید، اما عهدی بهتری توسط موجودی بهتر، یه نام عیسی، آمد. شاید یهودیان قرن اول گمان کنند که انجیل به دست فقط مردان -رسولان- آمده است. اما در حقیقت، انجیل توسط عیسی که برتر از فرشتگان است، صادر شد.

·      در کلیسای اولیه گرایش خطرناکی به پرستش فرشتگان درحال گسترش یافتن بود (کولسیان ۱۸:۲، غلاطیان ۸:۱)، و رساله به عبرانیان نشان می‌دهد که عیسی برتر از هر فرشته‌ای است.

·      ایدهٔ بدعت‌آمیزی وجود داشت که عیسی را فرشته می‌دانست، مفهومی که جلال و شکوهش را کاهش می‌داد.

·      درک اینکه چگونه عیسی بهتر از فرشتگان است به ما کمک می­کند تا دریابیم که او از هر کسی یا هر چیزی در زندگی ما بهتر است.

یک) هدف رساله به عبرانیان از این نظر مانند هدف تبدیل هیئت عیسی است که در اناجیل ذکر شده است. هر کدام فریاد می‌زنند و می‌گویند: «این است پسر محبوبم، به او گوش فرا دهید.» (مرقس ۷:۹)

کتاب مقدس اثبات می­کند که عیسی از فرشتگان برتر است.

۱. آیۀ (۵) همانطور که در مزمور ۷:۲ و دوم سموئیل ۱۴:۷ نشان داده شده، عیسی از فرشتگان برتر است، زیرا او پسر خدا است.

زیرا خدا تا کنون به کدام‌یک از فرشتگان گفته است:

«تو پسر من هستی؛ امروز من تو را مولود ساخته‌ام»؟

و یا: «من او را پدر خواهم بود، و او مرا پسر»؟ 

الف. زیرا خدا تا کنون به کدام‌یک از فرشتگان گفته است: نویسندهٔ رساله به عبرانیان ثابت کرد که عیسی از هر فرشته­ای برتر است، زیرا خدای پدر چیزهایی را به خدای پسر می­گوید که هرگز به فرشتگان نگفت.

یک) «یهودیان فرشتگان را به دلیل جایگاهی که در اعطای شریعت داشتند، ستایش می‌کردند (اعمال رسولان ۵۳:۷؛ غلاطیان ۱۹:۳)، ضروری بود که مسیحیان یهودی‌زاده از این مقایسه چیزی از برتری بی‌نهایت خداوند ما بر آن موجودات آسمانی بیاموزند. موجوداتی که در زندگی یهودیان جایگاه برجسته­ای داشتند.» )توماس(

دو) چیزهای کوچک‌تر، اگر اجازه تمرکز بیشتری داشته باشند، جایگاه بزرگ‌تری را نسبت به چیزهای بزرگ‌تر و مهم‌تر می­گیرند.

سه) آیا او هرگز گفت: نویسندهٔ عبرانیان به‌وضوح فکر می­کرد که خدا از طریق نویسندگان انسانی عهد‌عتیق سخن گفته است.

ب. تو پسر من هستی: مزمور ۷:۲ نشان می‌دهد که خدای پدر عیسی را «پسر» نامید –نامی برتر که در عبرانیان ۴:۱ به آن اشاره شده، نشان می‌دهد که عیسی بزرگ‌تر از فرشتگان است، چون هرگز به هیچ فرشته­ای، این نام بزرگ داده نشده ­است.

یک) اگرچه ممکن است فرشتگان در مجموع «پسرهای خدا» نامیده شوند (مانند ایوب  ۶:۱)، اما هرگز به هیچ فرشته­ای منحصراً این عنوان داده نشده است.

ج. امروز، من تو را مولود ساخته‌ام: خدای پدر نیز با خدای پسر صحبت کرد و او را مولود توصیف کرد. کلمۀ مولود از برابری جوهر و ماهیت اساسی بین پدر و پسر حکایت دارد. و بدان معناست که پدر و پسر از یک گوهر سهم می­برند.

د. من او را پدر خواهم بود، و او مرا پسر خواهد بود: این نقل قول از دوم سموئیل ۱۴:۷  نمونهٔ دیگری از چیزی است که خدای پدر به خدای پسر گفت که هرگز به هیچ فرشته­ای نگفت.

یک) این گفتمان نمونهٔ خوبی از نبوتی عهد‌عتیق است که تحقق دو وعده را در ذهن دارد. به معنایی نزدیک و ناکامل، وعدۀ دوم سموئیل ۱۴:۷ در سلیمان پسر داوود، محقق گردید و به معنای دورتر و کامل‌ترش، در پسر داوود، عیسی مسیح، تحقق یافته است.

۲. آیات (۶-۷) عیسی بر فرشتگان برتری دارد، زیرا فرشتگان عیسی را که خدای آنهاست، می­پرستند و خدمت می­کنند، همانطور که در تثنیه ۴۳:۳۲ (در طومارهای دریای مردگان و ترجمهٔ هفتادتنان) و مزمور ۴:۱۰۴ نشان داده شده است.

بلکه آن هنگام نیز که فرزند ارشد را به جهان می‌آورَد، می‌فرماید:

«همۀ فرشتگان خدا او را بپرستند.»

حال آنکه دربارۀ فرشتگان می‌گوید:

«فرشتگانش را بادها می‌سازد، و خادمانش را شعله‌های آتش.»

الف. آن هنگام نیز که فرزند ارشد را به جهان می‌آورَد: این واژه (فرزند ارشد) هم جهت اشاره به انگاره و هم برای تعیین نخست‌زاده به کار گرفته می‌شد. از آنجایی که پسر اول «نخستین در صف» بود، مورد لطف و حرمت بود، به‌عنوان «فرزند ارشد» می­تواند نشان­دهندۀ این باشد که شخصی از بالاترین مقام و افتخارات برخوردار است.

یک) در کتاب‌مقدس به بسیاری از کسانی که اول به دنیا نیامده­اند، عنوان «فرزند ارشد» داده شده است. داوود (مزمور ۲۷:۸۹) و همین‌طور افرایم (ارمیا ۹:۳۱) نمونه­هایی از این امر هستند.

دو) به گفتهٔ خاخام بِچای (به نقل از لایت فوت)، خاخام­های باستانی یهوه را «فرزند ارشد جهان» می­نامیدند. این واژه یک عنوان بود، نه توصیفِ منشأ.

سه) خاخام­ها از نخست­زاده به‌عنوان یک عنوان خاص مسیحایی استفاده می­کردند. یکی از خاخام­های باستانی نوشت: «خدا فرمود: همانطور که یعقوب را نخست­زاده ساختم (خروج ۲۲:۴)، همچنین مسیح پادشاه را نیز نخست‌زاده خواهم کرد (مزمور ۲۸:۸۹).» (ر. ناتان در شیموث رابا که در لایت­فوت ذکر شده است)

ب. بگذارید همۀ فرشتگان خدا او را بپرستند: تثنیه ۴۳:۳۲ نشان می‌دهد که عیسی برتر است، چون او موضوع و هدف پرستش فرشتگان است، نه فرشته‌ای پرستنده. فرشتگان او را می‌پرستند؛ او در میان آنها عبادت نمی‌کند. باب پنج مکاشفه نظری اجمالی از پرستش عیسی توسط فرشتگان را ارائه می­دهد.

ج. چه کسی فرشتگانش را بادها می‌سازد، و خادمانش را شعله‌های آتش: مزمور ۴:۱۰۴ نشان می­دهد که عیسی مسیح، خداوند و مافوق فرشتگان است. آنها فرشتگان و خادمان او هستند. فرشتگان متعلق به عیسی هستند و او در میان آنها نیست.

۳. آیات (۸-۱۲) عیسی از فرشتگان برتر است، زیرا خود پدر او را (و نه هیچ فرشته­ای) خدا و خداوند (یَهُوَه) می­نامد، همانطور که در مزمور ۶:۴۵-۷ و ۲۵:۱۰۲-۲۷ از ترجمهٔ هفتادتنان (عهد‌عتیق به زبان یونانی) نشان داده شده است.

امّا دربارۀ پسر می‌گوید:

«ای خدا، تخت سلطنت تو جاودانه است؛

عصای پادشاهی تو عصای عدل و انصاف است.

تو پارسایی را دوست می‌داری و شرارت را دشمن؛

از این رو خدا، خدای تو، تو را بیش از همقطارانت به روغن شادمانی مسح کرده است.»

و نیز می‌فرماید: «تو، ای خداوند، در آغازْ بنیان زمین را نهادی،

و آسمان‌ها صنعت دستان توست!

آنها از میان می‌روند، امّا تو بر‌جا می‌مانی!

آنها همه چون جامهْ مندرس خواهند شد!

آنها را چون ردایی در هم خواهی پیچید،

و بسان جامه‌ای جایگزین خواهند شد. امّا تو همان هستی، و سال‌های تو را پایانی نیست!»

الف. امّا دربارۀ پسر می‌گوید: باز هم تأکید می­شود که خدای پدر چیزهایی را به خدای پسر می­گوید که هرگز به فرشتگان نگفته است.

ب. ای خدا، تخت سلطنت تو: مزمور ۶:۴۵-۷ به‌صراحت می­گوید که خدای پدر، پسر را خدا می­خواند. هنگامی که شخصیت (اقنوم) اول تثلیث با شخصیت دوم آن سخن می‌گوید، او را خدا می‌خواند. این گواهی خاص و محکم بر الوهیت عیسی است.

یک) برخی استدلال می­کنند که در کتاب‌مقدس موجودات زیادی مانند شیطان (دوم قرنتیان ۴:۴) و داوران زمینی (مزمور ۱:۸۲ و ۶) هستند که «خدایان» خوانده می­شوند. اما این دیگران، خدایان مفروض و مدعیان تاج و تخت خود هستند. اگر عیسی خدای واقعی نیست، مانند شیطان و داوران شریر در مزمور ۸۲ خدایی دروغین است.

دو) اما عیسی خدای واقعی و زنده است که در اینجا توسط خدای پدر چنین خوانده شده ­است. و همچنین توسط یوحنا در یوحنا ۱:۱، توسط توما در یوحنا ۲۸:۲۰، و توسط پولس در تیتوس ۱۳:۲ و تیتوس ۴:۳.

ج. از این رو خدا، خدای تو، تو را…مسح کرده است: این قسمت تعامل قابل توجه (موجود) بین شخصیت­های تثلیث را نشان می­دهد. «خدا، خدای تو» از پدر و مقام و نفوذ و اختیار او بر شخص دوم تثلیث سخن می‌گوید. «تو» به پسر اشاره دارد. «مسح شده» خدمت و حضور روح‌القدس، سومین شخص تثلیث را در ذهن دارد.

د. تو ای خداوند در آغاز: مزمور ۲۵:۱۰۲-۲۷ نشان می­دهد که پسر نه تنها خدا نامیده می­شود، بلکه خداوند (یهوه) نیز خوانده می­شود. سپس پسر با صفات و اصطلاحاتی توصیف می­گردد که فقط به خدا تعلق دارد.

یک) تو، ای خداوند، در آغازْ بنیان زمین را نهادی: این نشان می­دهد که عیسی مسیح، شخص دوم تثلیث، خالق است. دقیقاً گفته می­شود که یهوه خالق است (اشعیا ۱۲:۴۵، اشعیا ۱۸:۴۵).

دو) آنها از میان می‌روند، امّا تو بر‌جا می‌مانی: این نشان می­دهد که عیسی مسیح، شخص دوم تثلیث، خود-موجود است، درست همانطور که مزمور ۲۵:۱۰۲-۲۷ این را در مورد یهوه می­گوید.

سه) آنها را چون ردایی در هم خواهی پیچید، و به‌سان جامه‌ای جایگزین خواهند شد: این نشان می­دهد که عیسی مسیح، شخص دوم تثلیث، فرمانرواست و بر تمام خلقت و تاریخ اقتدار و اختیار دارد، درست همانطور که مزمور ۲۵:۱۰۲-۲۷ این را در مورد یهوه می­گوید.

چهار) امّا تو بر‌جا می‌مانی: این نشان می‌دهد که عیسی مسیح، دومین شخص تثلیث پابرجا و تغییر‌ناپذیر و جاودان است (و سال‌های تو را پایانی نخواهد بود). مزمور ۲۵:۱۰۲-۲۷ این را در مورد یهوه می­گوید و نویسندۂ رساله به عبرانیان می‌گوید که این مطلب به‌وضوح در مورد عیسی نیز صدق می­کند.

۴. آیات (۱۳-۱۴) عیسی از فرشتگان برتر است، زیرا او نشست و کار خود را به پایان رساند، در حالی‌که فرشتگان پیوسته کار می­کنند، همانطور که در مزمور ۱:۱۱۰ نشان داده شده است.

خدا تا کنون به کدام ‌یک از فرشتگان گفته است:

«به‌دست راست من بنشین تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم»؟

مگر آنها جملگی روح‌هایی خدمتگزار نیستند که برای خدمت به وارثان آیندۀ نجات فرستاده می‌شوند؟

الف. خدا تا کنون به کدام ‌یک از فرشتگان گفته است: اکنون برای هفتمین بار در این باب، نویسندۂ عبرانیان از کتاب‌مقدس یهودیان نقل قول می­کند تا نشان دهد که عیسی مسیح بسیار برتر از فرشتگان است. او مزمور ۱:۱۱۰ را نقل نمود تا دوباره نشان دهد که خدای پدر چیزهایی را به عیسی مسیحی گفته است که هرگز به فرشتگان نگفت.

ب. به‌دست راست من بنشین: مزمور ۱:۱۱۰ می­گوید که مسیح این مکان و جایگاه رفیع را در آسمان داراست. هرکس در محضر الهی بنشیند نشان می­دهد که حق کامل بودن در آنجا را دارد. در اطراف تخت خدا هیچ مقر و جایگاهی برای فرشتگان وجود ندارد، چون آنها دائماً مشغول حمد و ستایش خدا و خدمت به او هستند. با این حال عیسی می‌تواند -به دعوت خدای پدر- در دست راست او بنشیند.

یک) خیلی راحت بودن هم در محضر بزرگی و عظمت و شأن و اقتدار، مناسب نیست. داستانی در مورد مردی به نام لیر (Lear) موجود است که برای تعلیم هنر به ملکه ویکتوریا استخدام شد. همه چیز خوب پیش رفت و لیر در قصر حس می‌کرد که در خانهٔ خود است. او از ایستادن در مقابل آتش، تکیه دادن به اجاق گاز و گرم کردن خود با آرامش، لذت می­برد. اما هر بار که این کار را انجام می­داد، یکی از خدمه ملکه توجهش را به چیزی دیگر جلب می‌کرد و او را به حرکت وا می‌داشت. کسی موضوع را برای او توضیح نداد، ولی بعد از مدتی خودش متوجه شد: مطابق آداب معاشرت مناسب نبود که زیردست در حضور ملکهٔ خود چنین منش و کردار آسوده‌خاطری داشته باشد. عیسی زیردست نیست -او فرمانروا است، پس در محضر بزرگی و عظمت و شأن و اقتدار می‌نشیند.

ج. خدا تا کنون به کدام ‌یک از فرشتگان گفته است: «به‌دست راست من بنشین» فرشتگان اجازه ندارند در پیشگاه خدا آرام بگیرند. آنها در حضور پدر می­ایستند، اما پسر می­نشیند زیرا او مطیع و زیردست نیست، بلکه حاکم است.

د. مگر آنها جملگی روح هایی خدمتگزار نیستند: فرشتگان ارواح خدمتگزار هستند، نه ارواح حاکم. دعوت و خواندگی آنها خدمت است، نه تسلط و حکمرانی. از این نظر فرشتگان بازیچه هستند که دست از کار نمی­کشند. آنها به کار خود ادامه می­دهند در حالی‌که پسر حالت استراحت می­گیرد، زیرا که او پسر است.

یک) عیسی خادم و خدمتگزار نیز نامیده می‌شود، اما این بخشی از تحقیر داوطلبانه او است، نه ذات اصلی او  -همانطور که برای فرشتگان، خادم بودن حیاتی است.  

ه. برای خدمت به وارثان آیندۀ نجات فرستاده می‌شوند: فرشتگان مأمور شده‌اند که خدا را خدمت کنند، اما او خادمان خود را با مردان و زنان نجات یافته و بازخرید شده سهیم می‌شود. این نشان از محبت عظیم خدا برای ماست و اینکه چگونه همه چیز را با ما سهیم می‌شود.

یک) با مقایسهٔ رساله عبرانیان ۲:۱  و ۱۴:۱، «این آیات به طور خاص قابل توجه و ارزشمند هستند، چرا که به موضوع اصلی رساله پرداخته‌اند، در این آیات هم مسیح و هم مسیحیان هر دو به‌عنوان وارثان توصیف شده‌اند.» (توماس)