فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

اَفِسسیان باب ۱- برنامۀ نهایی خداوند

مقدمه‌ا‌ی بر نامۀ پولس به اَفِسسیان

۱. شخصیت و مضامین نامۀ پولس به اَفِسسیان.

الف. نامۀ پولس به اَفِسسیان در مقایسه با بسیاری از نامه‌های دیگرِ عهد‌جدید که وی نوشت، متفاوت است. مانند نامۀ رومیان، نامۀ اَفِسسیان هم برای پرداختن به مشکلات در یک کلیسای خاص نگاشته نشده است، بلکه بیشتر برای تبیین برخی از مضامین و آموزه‌های بزرگ مسیحیت نوشته شده است.

یک) مضامین برجستۀ اَفِسسیان باعث شده است که مفسران آن را بسیار مورد ستایش قرار دهند. اَفِسسیان را «ملکۀ رساله‌ها، اصالت الهیاتِ پولس، الهی‌ترین نگاشتۀ انسان و حتی واترلویِ مفسران نامیده‌اند. برخی می‌گویند که اَفِسسیان را مانند تفسیر نامه‌های پولس می‌خوانند و احتمالاً به بهترین وجه، تاج الهیاتِ پولس نامیده شده است.» (بروس)

دو) «اَفِسسیان مطالب عمدۀ مباحث اصلی نوشته‌های پولس را خلاصه می‌کند… اما فراتر از این را نیز انجام می‌دهد، تعالیمِ نامه‌های قبلی را به مرحله‌ای جدید می‌رساند.» (بروس)

سه) «در میان نامه‌هایی که نام پولس را دربردارند، چیزی برتر از این وجود ندارد و هیچ چیزی با شخصیتی که کاملاً به خودش تعلق داشته باشد وجود ندارد… در تعالیم آن یک والایی عجیب و پایدار وجود دارد که بزرگترین ذهن‌ها را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده و برای خود عنوان رسالۀ صعود را کسب کرده است.» (سالموند)

چهار) «رسالۀ اَفِسسیان یک بدن کامل از الوهیت است. در باب اول شما آموزه‌های انجیل را دارید؛ در مرحلۀ بعدی، تجربۀ مسیحیان را دارید؛ و قبل از پایانِ نامه، دستورات ایمان مسیحیت را دارید. هر کسی که می‌خواهد مسیحیت را در یک رساله ببیند، اجازه دهید رساله به اَفِسسیان را بخواند، علامت‌گذاری کند، یاد بگیرد و از درون آن را هضم کند.» (اسپرجن)  

ب. در حالی‌که نامۀ رومیان بیشتر بر کار خدا در مسیحیان متمرکز می‌باشد، اَفِسسیان شامل مضامین اصلی کار خدا در کلیسا، یعنی جامعۀ ایمانداران است.

یک) کارل مارکس در مورد یک انسان جدید و یک جامعۀ جدید نوشت، اما او تقریباً نگاهی کاملاً اقتصادی به انسان و جامعه داشت و تنها پاسخ‌های اقتصادی ارائه داد. پولس در نامۀ خود به اَفِسسیان نیز انسان جدید و جامعۀ جدیدی را دید، اما همۀ اینها را در پرتو کار کامل عیسی بر روی صلیب مشاهده کرد.

ج. اَفِسسیان شباهت‌های زیادی به نامۀ کولسیان دارد. از آنجا که پولس هر دوی آنها را از زندان روم نوشت، ممکن است ذهن او هنگام نوشتن هر یک از نامه‌ها روی مضامین یکسان کار کرده باشد.

یک) «وی به كولسیان نامه نوشت تا به وضعیت و خطر خاصی که کلیسای کولسیان با آن روبرو بود، رسیدگی کند. سپس در حالی‌که ذهنش هنوز حول محور عظمت و جلال مسیح کار می‌کرد، ادامه داد تا جایگاه کلیسا را درنقشۀ خدا در نظر بگیرد؛ پس رسالۀ اَفِسسیان را بدون هیچ محدودیتی در مورد اهداف چالش‌برانگیز به نگارش درآورد.» (فولکِس)

دو) در بررسی مضامین عالی و باشکوه اَفِسسیان، یادآوریِ این نکته مهم است که پولس این نامه را از زندان نوشت.

د) پولس در نامۀ اول خود به قرنتیان ۲: ۹-۱۰ نوشت: اما چنان‌که مکتوب است: «آنچه هیچ چشمی ندیده است و هیچ گوشی نشنیده و به هیچ اندیشه‌‌ای نرسیده است، خدا برای دوستداران خود مهیا کرده است.» زیرا خداوند آن را از طریق روحِ خود بر ما آشکار ساخته، چرا که روح همه چیز، حتی اعماق خدا را می‌کاود. اَفِسسیان تحقق این امر است، زیرا مواردی را نشان می‌دهد که خداوند برای کسانی که او را دوست دارند، آماده کرده است.

۲. آیات (۱-۲) سلام پولس به اَفِسسیان.

از پولس که به خواست خدا رسولِ مسیحْ عیسی است، به مقدسینِ ساکن در شهر اَفِسس، به آنان که در مسیحْ عیسی وفادارند: فیض و سلامتی از سوی خدا، پدر ما، و خداوندْ عیسی مسیح، بر شما باد.

الف. از پولس که به خواست خدا رسولِ مسیحْ عیسی است: مقدمۀ نامه مختصر است و جزئیاتی که در دیگر نامه‌های پولس در قسمت سلام و احوال‌پرسی وجود دارد، در این رساله مشاهده نمی‌شود.

ب. به مقدسینِ ساکن در شهر اَفِسس: در چند نسخۀ خطیِ یونانی به جای کلمات در شهر اَفِسس، یک فضای خالی وجود دارد. تا حدودی بر این اساس، برخی بر این باورند که این نامه در واقع نوعی نامۀ عمومی است که به هیچ‌ کلیسای خاصی نوشته نشده است، اما بدین منظور نوشته شده است که به بسیاری از کلیساهای مختلف در شهرهای مختلف فرستاده شود.

یک) شکی نیست که این نامه برای اَفِسس در نظر گرفته شده بود، و اَفِسس شهر مهمی برای پولس بود. «شهر اَفِسس معروف بود، و او در آنجا برای مدت سه سال کامل -یک دورۀ بی‌نظیر در کار مداوم او- زندگی و کار کرد، نه فقط به‌عنوان مبشرِ رسول، بلکه به‌عنوان شبانِ رسول. او در آنجا، آن قدم مهم و ضروری را برداشته بود؛ یعنی «جداییِ» شاگردان از کنیسه و نقل مکان آنها به جایی جهت تعلیم و قطعاً پرستش را میسر ساخت، تالار سخنرانی تیرانوس را سالن اجتماعات فرض بگیریم، جایی که این استادِ مهربان در دانشگاهی که اسمش را دانشگاه افسس می‌گذاریم همه روزه می‌ایستاد و به بحث می‌پرداخت. در این شهر، او هم برای جامعه و هم برای افراد، زحمت کشیده و گریه کرده و به تماشا نشسته بود.» (مول)

دو) در عین حال، می‌توان دریافت که این نامه به معنای عامه نیز در نظر گرفته شده است -به‌عنوان بیانیۀ عالی از برنامۀ ابدی خدا که در کلیسا و زندگی فردی مسیحیان طراحی شده است. اگر در نسخه‌ای خطی فضای خالی وجود دارد و برخی آن جای خالی را با شهر اَفِسس پر کردند- قطعاً به این دلیل است که ما شهر خود را در آن فضای خالی قرار دهیم.

ج. فیض و سلامتی از سوی خدا، پدر ما، بر شما باد: این سلام، مخصوصِ پولس است. پولسِ رسول جایگاه اصلی فیض و سلامتی را از جانب خدا در زندگی ایماندار می‌دانست و نیز می‌دانست که دریافت فیض خدا مقدم بر قدم برداشتن در صلح با او است.

 کار خدای تثلیث برای ایماندار

در یونان باستان (زبانی که پولس به آن می‌نوشت)، اَفِسسیان ۳:۱ تا ۱۴:۱، یک جملۀ طولانی را تشکیل می‌دهد. همان‌طور که یک اُپرا دارای یک قطعۀ آغازین و تعیین‌کنندۀ آهنگ برای بقیۀ ملودی است، بنابراین اَفِسسیان ۱: ۳-۱۴ نیز آهنگ موسیقی را برای بقیۀ اَفِسسیان تعیین می‌کند.

۱. آیات (۳-۶) کار خدای پدر

متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح، که ما را در مسیح به هر برکت روحانی در جای‌های آسمانی مبارک ساخته است. زیرا پیش از آفرینش جهان، ما را در وی برگزید تا در حضورش مقدس و بی‌عیب باشیم. و از محبت، بنابر قصد نیکوی ارادۀ خود، ما را از پیش تعیین کرد تا به‌واسطۀ عیسی مسیح از مقام پسر‌خواندگی او برخوردار شویم؛ تا بدین وسیله فیض پرجلال او ستوده شود، فیضی که در آن محبوب به رایگان به ما بخشیده شده است.

الف. متبارک باد خدا و پدر خداوند ما عیسی مسیح: پولس خواستار جلال پدر بود (به معنای شناخت جلال و فیض و نیکویی او)، زیرا پدر از قبل مؤمنین را با هر برکت روحانی برکت داده است (که ما را در مسیح به هر برکت روحانی مبارک ساخته است).

یک) به گفتۀ مول، ایدۀ پشتِ برکت این است: «ستایش و پرستش همراه با محبت.»

ب. که ما را مبارک ساخته است: این برکات از آنِ ماست. منابع خدا همیشه برای ما در دسترس است. لازمۀ این نگرش یقین و اطمینان است.

یک) «ما اینجا ننشسته‌ایم و ناله نمی‌کنیم، گریه نمی‌کنیم، ناراحت نمی‌شویم، نگران نیستیم و نجات خود را زیر سوال نمی‌بریم. او به ما برکت داده است، و بنابراین ما او را برکت خواهیم داد. اگر به آنچه خدا برای شما انجام داده است حقیرانه نگاه کنید، در حق او کوتاهی کرده‌اید؛ اما اگر تصور بزرگی از رحمت بزرگ او نسبت به خود داشته باشید، بسیار شکرگزارِ خدای پر از فیض خود خواهید بود.» (اسپرجن)

دو) «ما» شامل یهودیان و غیریهودیان در کلیسای اَفِسس و فراتر از آن است. اشاره به این نکته مهم بود که این برکات هم برای یهودیان و هم برای ایماندارانِ غیریهودی است. یهودیانِ قرن اول تعصب شدیدی داشتند که از برکت و خواندگی مقدر برخوردار هستند. پولس نشان داد که این موارد اکنون به مسیحیان، اعم از یهودی یا غیریهودی، اعطا می‌شود

ج. در مسیح به هر برکت روحانی در جای‌های آسمانی مبارک ساخته است: در اینجا، هم نوع برکات و هم مکانِ آن برکات را توصیف می‌کند. اینها برکت‌های روحانی است که به مراتب بهتر از برکت‌های مادی است. این برکت‌ها در جای‌های آسمانی در مسیح از آنِ ما هستند، از نعمت‌های زمینی بالاتر، بهتر و ایمن‌تر هستند.

یک) «خدا را به‌خاطر همۀ برکت‌های موقتی شکر می‌کنیم؛ آنها بیش از لیاقت ما هستند. ما باید در رعدو‌برقِ هللویاها (فریاد شعف و ستایش) برای برکت‌های روحانی به درگاه خداوند شکرگزاریم باشیم. یک قلب جدید بهتر از یک کُت جدید است. تغذیه از مسیح، بهتر از داشتن بهترین خوراک زمینی است. وارث خدا بودن از وارث بزرگترین نجیب‌زاده بودن بهتر است. داشتن خدا در طرف خود، برکت است، برکتی بی‌نهایت بیش از داشتن زمین‌های وسیع بر روی زمین. خداوند ما را با برکاتی روحانی برکت داده است. این نادرترین، ثروتمندترین و ماندگارترین نعمت‌ها است؛ آنها از نظر ارزش بسیار گرانبها هستند.» (اسپرجن)

دو) اگر قدردان برکات روحانی نباشیم، پس در سطح حیوانات زندگی می‌کنیم. حیوانات فقط برای خوردن، خوابیدن، سرگرمی و تولید‌ مثل زندگی می‌کنند. ما به صورت خدا ساخته شده‌ایم و او چیز بسیار برتری برای ما در نظر دارد، با این حال بسیاری زندگی در سطح حیوانات را انتخاب می‌کنند. خدا می‌خواهد ما در مسیح، همۀ برکت‌های روحانی در جای‌های آسمانی را بشناسیم.

سه) ما همچنین توجه داریم که این شامل همۀ برکت‌های روحانی است.

·       این بدان معنی است که هر برکتی که می‌گیریم در مسیح دریافت می‌کنیم.

·       این بدان معناست که خداوند می‌خواهد ما را با هر برکتی که در دسترس ما است برکت دهد.

د. ما را در وی برگزید: دریافت ما در هر برکت روحانی به همان اندازه قطعی است که توسط او پیش از آفرینش جهان انتخاب شده‌ایم.

یک) ما نباید به خود اجازه دهیم آنچه را كه پولس در اینجا می‌نویسد كاهش دهیم. ایمانداران توسط خدا برگزیده می‌شوند و آنها قبل از اینکه کاری انجام دهند یا برای خدا بوده باشند، انتخاب می‌شوند. نورِ بزرگِ این حقیقت سایه‌هایی ایجاد می‌کند؛ یعنی تلاش برای سازشِ مسئولیتِ انسانی با حاکمیت الهی. با این وجود هدف از نور، سایه انداختن نیست، بلکه هدایت قدم‌های ماست. نور انتخاب خدا به ما نسبت به دوام نقشه و محبت او اطمینان می‌دهد.

دو) دلایل انتخاب خدا دمدمی مزاجی و یا تصادفی نیست. اگرچه آنها از توانایی کشف، توسط ما فراتر هستند، ما می‌دانیم که آنها کاملاً حکیمانه و نیکو هستند؛ اما دلایل همه چیز در اوست، نه در ما. انتخاب او مطابق قصد نیکوی ارادۀ اوست (اَفِسسیان ۵:۱).

سه) ما در او برگزیده شده‌ایم. «زیرا اگر ما در مسیح انتخاب شده باشیم، این امر خارج از ارادۀ خود ماست. این از لیاقت ما نیست، بلکه به این دلیل است که پدر آسمانی ما را به‌واسطۀ برکتِ فرزندخواندگی در بدن مسیح انتخاب کرده است. به‌طور خلاصه، نام مسیح همۀ شایستگی‌ها و همۀ چیزهایی را که انسان‌ها از خودشان دارند حذف می‌کند.» (کالوین)

 

ه ‍. تا در حضورش مقدس و بی‌عیب باشیم: ما نه تنها برای نجات، بلکه برای مقدس بودن نیز انتخاب شده‌ایم. هرگونه درک از حق حاکمیت خداوند که مسئولیت شخصی ما در قبال مقدس بودن و تقدیس شخصی را کاهش می‌دهد، بسیار دورتر و بی‌اهمیت‌تر از تمامی توصیه‌های خداوند است.

یک) «کلمات [مقدس و بی‌عیب] استعاره‌ای است برگرفته از قربانی‌های کامل و بی‌عیب که شریعت مردم را ملزم می‌کرد تا آنها را در مذبح خدا قرار دهند.» (کلارک)

دو) ما نمی‌توانیم عبارت از محبت را نادیده بگیریم. تقدس و بی‌عیبی بدون محبت هیچ ارزشی ندارد. «اما همان‌طور که محبت تحقق بخشیدن به شریعت است و محبت چشمه‌ای است که نجات از آنجا جاری شد، بنابراین محبت باید قلب انسان‌ها را به سمت خدا و یکدیگر هدایت کند.» (کلارک)

و. ما را از پیش تعیین کرد تا به‌واسطۀ عیسی مسیح از مقام پسر‌خواندگی او برخوردار شویم: این سرنوشت پدر برای برگزیدگان اوست -که آنها از پسرخواندگی در پسر لذت ببرند. برنامۀ آشکار خدا برای ما نه تنها شامل رستگاری و تحول شخصی، بلکه یک رابطۀ گرم و مطمئن با پدر است.

یک) در قانون روم، «حقوق فرزندخواندگی در واقع کامل بود. شخصی که به فرزندی پذیرفته شده بود در خانوادۀ جدید خود از کلیۀ حقوقِ یک پسر قانونی برخوردار بود و در خانوادۀ قدیمی خود کاملاً حقوق خود را از دست می‎داد. از نظر قانون، او شخص جدیدی بود. او چنان جدید بود که حتی همۀ بدهی‌ها و تعهدات مربوط به خانوادۀ قبلی‌اش نیز لغو می‌شد، گویا هرگز وجود نداشته است.» (بارکلی)

دو) گابلین  (Gaebelein)، این تفکر را حتی بیشتر پیش می‌برد: «ایمانداران در خداوند عیسی مسیح در خانوادۀ خدا پذیرفته نمی‌شوند؛ آنها در این خانواده به دنیا می‌آیند. در زبان یونانی برای این مفاهیم تنها یک کلمه وجود دارد: در جای پسر؛ ما در موقعیت پسران قرار می‌گیریم.»

سه) این جایگاه والا در خانوادۀ خدا چیزی در عیسی به ما می‌دهد که آدم هرگز نداشته است. «هنگامی که مردم از ما این سؤال را می‌پرسند و حدس می‌زنند که چرا خدا خلقت را ادامه داد وقتی می‌دانست که پس از آن سقوط به دنبال خواهد داشت، یک جوابی که به‌طور احتمالی می‌توانیم بدهیم این است که او برای ما عزتی بالاتر از آنچه حتی خلقت به ما ارزانی می‌داشت، در نظر داشت.» (اِستات)

ی. تا بدین وسیله فیض پرجلال او ستوده شود، فیضی که در آن محبوب به رایگان به ما بخشیده شده است: در اینجا، پولس با تأکید بر بخشیده شده است، یک بار دیگر بر جنبۀ را بطه‌ایِ آن اشاره می‌کند (charito: «بسیار مورد لطف» یا «پر فیض»، در انجیل لوقا ۲۸:۱) که به‌خاطر فیض خدا به هر ایمانداری اعطا می‌شود.

یک) عیسی توسط پدر کاملاً پذیرفته شد. همۀ شخصیت او، همۀ سخنان او، همۀ کارهای او مورد قبول خدای پدر بود و اکنون محبوب به رایگان به ما بخشیده شده است.

دو) پولس فهمید که این طرح، فیض خدا را جلال داد. «با ارائه شریعت، عدالت و تقدس خداوند با جلال بسیار، معنی یافت؛ با بخشش انجیل، فیض و رحمت او به همان اندازه با جلال حاصل می‌شود.» (کلارک) طرح خدا در انجیل غالباً رد می‌شود و همین امر خدا را جلال می‌دهد و ثابت می‌کند اینها فیض اوست و نه تلاش یا دستاورد انسان.

سه) بروس در مورد ایدۀ بخشیده ‌شدن از سوی خداوند در مورد جایگاه فیض می‌گوید: «فیض خدا به قوم خود گسترش یافته و آنها را در برگرفته است، پولس می‌گوید: او فیض بخشیده است (با استفاده از فعلی که از کلمۀ یونانی فیض گرفته شده است).»

چهار) کریسوستوم (Chrysostom)، در مورد کار خدا که باعث می‌شود محبوب به ما بخشیده شود، صحبت می‌کند: «مثل اینکه شخصی بخواهد یک فرد جذامی را بگیرد و او را به جوانی دوست‌داشتنی تغییر دهد.»

۲. آیات (۷-۸) کار خدای پسر

در او، ما به‌واسطۀ خون وی رهایی یافته‌ایم، که این همان آمرزش گناهان است، که آن را به اندازۀ غنای فیض خود، همراه با حکمت و فهم کامل، به فراوانی به ما بخشیده است.

الف. در او، ما به‌واسطۀ خون وی رهایی یافته‌ایم: او، محبوب اَفِسسیان ۶:۱ است. در او ما رهایی یافته‌ایم و نه در هیچ جای دیگری. هیچ رهایی‌ای خارج از عیسی و خون رهایی بخش او وجود ندارد.

یک) رهایی همیشه متضمن هزینه‌ای است که برای آزادیِ خریداری شده پرداخت می‌شود. در اینجا، واژۀ یونان باستان لوتروو (lootruo) به کار رفته است که به معنای «آزاد کردن در ازای دریافت بهای بازخرید است.» (گابِلِیْن) در اینجا، بهای بازخرید، خونِ اوست و نشان می‌دهد که برکت از طرف پدر و پسر نه تنها از طریقِ یک حکم الهی حاصل می‌شود، بلکه مطابق با درستی و قداست او نیز حاصل می‌شود. او نمی‌تواند بر خلاف درستی و قداست خود برکت دهد.

دو) عیسی ما را با زندگی بی‌گناه خود یا الگوی اخلاقی خود نجات نمی‌دهد، بلکه تنها با مرگ خود به جای ما -با خون خودش این کار را می‌کند. «مشاهده کنید، این رهایی از طریق قدرت او نیست، بلکه از طریق خون او است. این رهایی از طریق محبت او نیست، بلکه از طریق خون او است.» (اسپرجن)

سه) ما نباید نسبت به «خون»، نگاه خرافی یا عرفانی داشته باشیم. این خونِ جسمی عیسی نبود که کسی را نجات دهد، بلکه پرداختِ واقعی و کُلی وِی برای گناهان انسان‌ها در تمام شخص به صلیب کشیده‌ شدۀ‌ او بود. عهد‌جدید زمانی معنا می‌یابد که دربارۀ «خون» صحبت می‌کند.

ب. آن را به اندازۀ غنای فیض خود: رهایی و آمرزشِ بخشیده شده به ما با توجه به میزانِ غنای فیض او حاصل می‌شود. این یک رهایی یا بخشش «کوچک» نیست که توسط عیسی روی صلیب حاصل شده باشد. بلکه میزان آن بسیار زیاد است.

 

ج. همراه با حکمت و فهم کامل، به فراوانی به ما بخشیده است: بسیاری فکر می‌کنند که برای خداوند حکیمانه نیست که چنین رهایی و آمرزش را بر گناهکارانِ مقصر ببخشد. اما همراه با حکمت و فهم کامل بود که او این را به ما داد.

۳. آیات (۹-۱۲) رمز و راز ارادۀ او

او راز ارادۀ خود را به ما شناسانید، بنابر قصد نیکوی خود که در مسیح نمایان ساخت به جهت ادارۀ امور کمال دوران بود. و آن اراده این است که همه چیز را، خواه آنچه در آسمان و خواه آنچه بر زمین است، در یکی یعنی مسیح گرد آورد. ما نیز در وی میراث او گشتیم، زیرا بنابر قصد او که همه چیز را مطابق رأی ارادۀ خود انجام می‌دهد، از پیش تعیین شده بودیم. تا ما که نخستین کسانی بودیم که به مسیح امید بستیم، مایۀ ستایشِ جلال او باشیم.

الف. او راز ارادۀ خود را به ما شناسانید: بخشی از آنچه که تحت غنایِ فیض او به ما تعلق دارد، شناخت رازِ ارادۀ او است، برنامه و هدف بزرگ خدا که زمانی پنهان بود، اما اکنون در عیسی برای ما آشکار شده است. از طریق پولسِ رسول، خداوند ما را فراخواند تا عظمت برنامۀ عالی خداوند برای اعصار و جایگاه‌مان در آن برنامه را در نظر بگیریم.

یک) «در معنای عهد‌جدید، رمز و راز چیزی است که برای اقوام پنهان است، اما برای مسیحیان روشن است.» (بارکلی)

دو) ایدۀ پشتِ کلمۀ اراده نیز منعکس‌کنندۀ یک برنامه یا استراتژی است. «طرحی که ارباب یک خانواده یا سرپرست برای مدیریت خانواده وضع کرده است… همچنین به معنای برنامه‌ای برای مدیریتِ هر نوع از مشاغل است.» (کلارک)

ب. و آن اراده این است که همه چیز را، خواه آنچه در آسمان و خواه آنچه بر زمین است، در یکی یعنی مسیح گرد آورد: برنامۀ نهایی خدا این است که همه چیز را در مسیح گرد هم آورد -تا در نهایت حل و فصل کند- از طریق عیسی به‌عنوان ناجی یا عیسی به‌عنوان داور، این اتفاق در کمالِ دوران رخ خواهد داد.

 

یک) کلمۀ گرد آوردن با هم ایدۀ «متحد شدن» یا «جمع‌بندی» را دارد. برای فرآیند جمع کردن ستونی از ارقام و قرار دادن مقدارِ جمع در بالای ستون استفاده می‌شده است. ایدۀ پولس این است که خدا در پایان همه ‌چیز را «جمع» خواهد کرد و در حال حاضر، او در مرحلۀ رسیدن به جمعِ نهایی است.

دو) این نشان می‌دهد که خدا می‌خواهد همه‌ چیز را در زندگی ما تحت ارادۀ خود متحد کند. «این یک نوآوری از زمان ما است که زندگی را به روحانی و دنیوی تقسیم کنیم.» (فولکِس)

سه) این راه حل و رهاییِ بسیار خوبی است که حتی خلقت برای آن ناله می‌کند (رومیان ۸: ۱۸-۲۲)، روزی که هر اشتباهی برطرف می‌شود و هر مسئله، مطابق با محبت و عدالت مقدسِ خداوند حل می‌شود.

چهار) نظر بروس دربارۀ کمالِ دوران: «وقتی زمان برای کمال هدف او، برای مغلوب ساختن لعنت این جهان برسد، آنگاه این هدف کامل تحقق می‌یابد.»

ج. ما نیز در وی میراث او گشتیم: برای ایمانداران، عیسی یک قاضی نیست، بلکه کسی است که ما در او ارث می‌بریم. مؤمنان مطابق رأی ارادۀ او مقدر شده‌اند -باز هم، دلایل انتخاب ما در اوست، نه در ما و شایستگی‌هایی که داریم.

د. زیرا بنابر قصد او که همه چیز را مطابق رأی اراده خود انجام می‌دهد، از پیش تعیین شده بودیم: ما سه جنبه از برنامۀ خدا را می‌بینیم که با هم کار می‌کنند. این کار با قصد او آغاز می‌شود، سپس با رأی ارادۀ او، و سرانجام به کار او منجر می‌شود. خدا نقشۀ خود را با توجه به هدفی جاودانه، با مشورت در الوهیت طرح‌ریزی کرد و سپس با كمالِ حکمت كار كرد.

یک) خدای ما خدایی است که نه تنها اراده می‌کند، بلکه عمل نیز می‌کند و او مطابقِ میل خود عمل می‌کند… کلمۀ «مشورت» مخفف برنامه‌ریزی و ترتیب‌دادن عمدی است که در آن راه‌ها و روش‌های انجام اراده، مقدر در نظر گرفته و فراهم می‌شود.» (مورگان)

دو) مطابق رأی ارادۀ خود: «خدا همه را با مشورت انجام می‌دهد، و همیشه دلیل ارادۀ خود را دارد، اگرچه فعلاً نمی‌بینیم، اما در روزِ آخر خواهیم دید. پس تسلیم او باشیم.» (تِرَپ)

ه ‍. تا ما که نخستین کسانی بودیم که به مسیح امید بستیم، مایۀ ستایشِ جلال او باشیم: هدف خدا از همۀ اینها این است، کسانی که به مسیح اعتماد کرده‌اند، مایۀ ستایش جلال او باشند. هدف از برنامۀ نهایی خداوند، جلال اوست.

و. ما که نخستین کسانی بودیم که به مسیح امید بستیم: صحبت از مؤمنانِ یهودی است. عبارت «شما نیز» در اَفِسسیان ۱۳:۱، در مورد ایمانداران غیریهودی است. در برنامۀ عالی خدا، هم برای یهودیان و هم برای غیریهودیان جایی وجود دارد و هر دو را در عیسی گِرد هم می‌آورد.

۴. آیات (۱۳-۱۴) کار روح‌القدس

و شما نیز در او جای گرفتید، آنگاه که پیام حقیقت، یعنی بشارتِ نجات خود را شنیدید؛ و در او نیز چون ایمان آوردید، با روح‌القدسِ موعود مُهر شدید، که بیعانۀ میراث ماست برای تضمین رهاییِ آنان که از آنِ خدایند، تا جلال او ستوده شود.

الف. شما نیز در او جای گرفتید، آنگاه که پیام حقیقت، یعنی بشارتِ نجات خود را شنیدید: انتخابِ برتر خدا قدرتمندانه کار می‌کند، اما این امر لزوم همکاریِ انسان را از بین نمی‌برد. اینهایی که بسیار قدرتمندانه انتخاب شده‌اند نیز کسانی بودند که در او جای گرفتند، پیام حقیقت را شنیدند و ایمان آوردند.

ب. با روح‌القدسِ موعود مُهر شدید: همچنین در کار خدا عملِ مُهر روح‌القدس ضروری است. حضور او در زندگی ما مانند مهر و مومی است که نشانگر مالکیت است و بیعانۀ میراثِ ماست.

یک) «بنابراین مُهر، خودِ روح‌القدس است و حضور او در شخص ایماندار بیانگر مالکیت و امنیت است. مهر و موم با روح، یک احساس عاطفی یا یک تجربۀ مرموز درونی نیست.» (گابلین)

 

دو) کلمۀ تضمین (پیش پرداخت) فقط در عهد‌جدید برای روح‌القدس استفاده شده است. او تنها پیش‌ پرداخت ما برای جلال آینده است و هیچ چیز دیگری ارائه نمی‌شود یا مورد نیاز نیست.

ج. در او نیز چون ایمان آوردید، مُهر شدید: مُهر و موم قبل از اینکه ما ایمان بیاوریم انجام نمی‌شود و کسانی که قبل از ایمان آوردن، خواستار اطمینان از سوی خدا هستند، درحقیقت طوری رفتار می‌کنند گویی نمی‌توان به کلام او اعتماد کرد.

یک) «برای مُهر و موم، مومِ نرم شده، نقش و نگار چهرۀ محبوب و فشار ثابت مورد نیاز است. آیا روح ممکن است چهرۀ خداوند عزیز ما را بر قلب‌های نرم شدۀ ما مُهر بزند تا آن را برای همیشه جاودانه نگه داریم؟» (مایِر)

د. برای تضمین رهاییِ آنان که از آنِ خدایند: تا زمانی که از طریقِ رستاخیز و جلال خدا «کاملاً خریداری» شویم، این تضمینِ رهایی را داریم؛ باز هم، همۀ اینها به این دلیل است تا جلال او ستوده شود.

 پولس با توجه به برنامۀ نهایی خدا و عمل خدای تثلیث دعا می‌کند.

۱. آیات (۱۵-۱۶) بیانیۀ پولس در مورد دعا و اعلام شکرگذاری.

از این رو من نیز چون وصف ایمان شما را به عیسای خداوند و محبتتان را به همۀ مقدسین شنیدم، از شکرگزاری برای وجود شما باز نایستاده‌ام، بلکه پیوسته شما را در دعاهای خود یاد می‌کنم:

الف. چون وصف ایمان شما را به عیسای خداوند و محبتتان را به همۀ مقدسین شنیدم: وقتی پولس از ایمان و محبت اَفِسسیان شنید، نتوانست کار دیگری جز شکرگزاری برای آنها انجام دهد، زیرا ایمان و محبتِ آنها، شواهدی بر مشارکت آنها در کار عظیم خدا بود.

یک) ایمان و محبت باعث مشارکت ما در این کار بزرگ خدا نمی‌شود. آنها شواهدی از مشارکت ما در برنامۀ خدا هستند.

ب. محبتتان را به همۀ مقدسین: به‌طور قابل توجهی، پولس نه به‌خاطر محبت آنها به خدا، بلکه به‌خاطر محبت آنها به همۀ مقدسین شکرگزاری کرد. شواهد واقعی عملِ خدا در ما، محبتی نیست که ادعا می‌کنیم نسبت به او داریم، بلکه محبت ما به قوم اوست و دیگران می‌توانند این شواهد را ببینند (اول یوحنا ۲۰:۴، یوحنا ۱۴:۱۳، یوحنا ۱۳: ۳۴-۳۵).

ج. شما را در دعاهای خود یاد می‌کنم: پولس نه تنها برای کار خدا در میان اَفِسسیان شکرگزاری کرد، او همچنین دعا کرد که این کار با قدرت بیشتری ادامه یابد؛ همان‌طور که دعای اَفِسسیان ۱: ۱۷-۲۳ این امر را آشکار می‌سازد.

یک) پولس در اینجا به ما نشان می‌دهد كه معلمین باید چیزی بیش از موعظه كردن نسبت به مخاطبان خود انجام دهند -آنها همچنین باید برای مردم دعا كنند. «آیا یک خادم با دعا برای دیگران به آنها بیشتر نیکویی خواهد کرد یا با موعظه کردن؟ من تعیین نمی‌کنم، اما او مطمئناً با دعای خود راحتی بیشتری را برای خود فراهم خواهد کرد.» (تِرَپ)

دو) پولس غالباً دعا می‌کرد و در دعا از دیگران یاد می‌کرد. هنگام دعا، از مسیحیان در روم (رومیان ۹:۱)، مسیحیان در تسالونیکی (اول تسالونیکیان ۲:۱) و فیلیمون (فیلیمون ۴:۱) نام برد.

۲. آیۀ (۱۷) پولس دعا کرد تا آنها خدا را بشناسند.

از خدای خداوند ما عیسی مسیح، آن پدر پرجلال، می‌خواهم که روح حکمت و مکاشفه را در شناخت خود به شما عطا فرماید.

الف. که روح حکمت و مکاشفه را به شما عطا فرماید: پولس دعا کرد پدر به اَفِسسیان روح حکمت عطا کند و به آنها مکاشفه دهد. اما این موارد به این دلیل نیست که آنها بتوانند در زندگی دیگران دخالت کنند، توانایی پیش‌بینی وقایع را داشته باشند, یا آنچه را که ما معمولاً «کلام نبوت» تصور می‌کنیم، انجام دهند. او می‌خواست که آنها به سادگی روح حکمت و مکاشفه را داشته باشند تا شناخت بهتری از او (خدا) داشته باشند.

ب. در شناخت خود (او): زندگی مسیحیِ ما باید متمرکز بر این هدف باشد- شناختن خدا همان‌طور که او در حقیقت وجود دارد، همان‌طور که توسط کلامش آشکار شده است و تصورات دروغین و بت‌پرستانۀ ما از اینکه خدا کیست، اصلاح شود.

ج. شناخت او: برای ما مهم است که شناخت و درک دقیق از اینکه ما چه کسی هستیم داشته باشیم. با این وجود، شناخت و درکِ خداوند برای ما بسیار مهمتر (و سودمندتر) است.

یک) نویسندۀ مشهوری به نام الكساندر پوپ (Alexander Pope) نوشت: «پس خود را بشناس، تصور نكن كه خدا تو را رصد می‌کند؛ موضوعِ مطالعۀ مناسبِ انسان‌ها، خودِ انسان است.» چارلز اسپرجن به این جملۀ معروف پاسخ داد: «شخصی گفته است که موضوع مطالعۀ مناسب انسان‌ها، انسان است. من با این ایده مخالفت نخواهم کرد؛ اما معتقدم که مطالعۀ صحیح برگزیدگانِ خدا نیز خداست، مطالعۀ صحیح یک مسیحی، الهیات است. بالاترین علم، رفیع‌ترین حدس و گمان، نیرومندترین فلسفه‌ای که می‌تواند توجۀ یک فرزند خدا را به خود جلب کند: نام، ذات، شخصیت، عمل، کردارها و وجود خدای بزرگی است که او را پدر صدا می‌کند.» 

دو) «زیرا فلسفه با این پیام به انسان می‌رسد که خود را بشناس، اما انجیل با واژه‌نامۀ بسیار پرجلال‌تر و پربارتری با او دیدار می‎کند که: خدای خود را بشناس.» (آلفورد)

۳. آیات (۱۸-۱۹ قسمت الف) پولس دعا می‌کند که آنها همۀ آنچه را که خداوند در عیسی مسیح به آنها داده است درک کنند.

تا چشمان دلتان روشن شده، امیدی را که خدا شما را به آن فراخوانده است، بشناسید و به میراث غنی و پرجلال او در مقدسین پی ببرید و از قدرت بی‌نهایت عظیم او نسبت به ما که ایمان داریم، آگاه شوید.

الف. تا چشمان دلتان روشن شده: تا اَفِسسیان بدانند همۀ آنچه خداوند در عیسی به آنها عطا کرده است، یک کار فوق طبیعی می‌باشد. این مستلزم آن است که چشم دلتان توسط خدا روشن شود.

یک) پولس وقتی از چشمان دلتان صحبت می‌کند (دل دقیق‌تر از ادراک است) از اصطلاحی عالی استفاده می‌کند. خیلی از دل‌های مسیحیان چشم ندارند (مکان‌هایی که دانش و درک واقعی را کسب می‌کنند)، و تعداد زیادی از مسیحیان چشمِ دل ندارند -خدا می‌خواهد هر دو در ما ترکیب شوند.

دو) «کلمۀ دِل در کتاب‌مقدس نشان‌دهندۀ‌ هسته و مرکز اصلی زندگی است، جایی که هوش دارای توانایی مشاهده است، جایی که ذخایر تجربه در آن نهفته است و افکار چشمۀ خود را دارند.» (آلفورد)

ب. امیدی را که خدا شما را به آن فراخوانده است: پولس می‌خواست آنها این را بدانند. دانستن اینکه خداوند ما را فراخوانده و برای ما خواندگیِ خاصی دارد، به ما امیدی مطمئن می‌دهد و هیچ چیزی در این زندگی نمی‌تواند چنین امیدی به ما ببخشد.

یک) امیدی که خدا شما را به آن فراخوانده است چشم‌ انداز خود را به آینده دارد. ایماندار آیندۀ پرجلالی از رستاخیز، زندگی ابدی، رهایی از گناه، پارسایی و جلالی بالاتر از فرشتگان دارد.

ج. به میراث غنی و پرجلال او در مقدسین پی ببرید: پولس می‌خواست اَفِسسیان از عظمت میراثِ خدا در قوم خود آگاه شوند. ما معمولاً فقط به ارث خود در خدا فکر می‌کنیم، اما پولس می‌خواست که اَفِسسیان بفهمند که آنها آنقدر نزد خدا ارزشمند هستند که خدا آنان را میراث خود می‌داند.

یک) بسیاری از مفسران بر این باورند که پولس نیز در اَفِسسیان ۱۱:۱  در مورد میراثِ خدا در قوم خود صحبت کرده است. اما به‌طور قطعی منظور او در اینجا همین است، زیرا او احتمالاً ایدۀ خود را از تثنیه ۳۲: ۸-۹ عنوان می‌کند: «هنگامی که آن خدای متعال قوم‌ها را به میراث بخشید، آن‌گاه که بنی‌ آدم را منتشر ساخت، او حدود قوم‌ها را بر حسب شمار پسران خدا تعیین فرمود، زیرا که نصیب خداوند قوم اوست، و یعقوب میراث تعیین شده از بهر او.»

دو) با دانستن فقر روحانی خود، تعجب می‌کنیم که چگونه خداوند می‌تواند هرگونه ارثی به مقدسین عطا کند. با این وجود خدا می‌تواند از مردان و زنان فقیر انسان‌هایی غنی بسازد، زیرا او در آنها سرمایه‌گذاری می‌کند. او ثروت‌های محبت، غنای حکمت، ثروت‌های رنج، ثروت‌های جلال را سرمایه‌گذاری کرده است. این چیزها در یک ارثِ غنی در مقدسین تعلق می‌گیرد.

د. قدرت بی‌نهایت عظیم او نسبت به ما که ایمان داریم: پولس می‌خواست آنها بدانند که قدرت خدا نسبت به ما که ایمان داریم چقدر عظیم است. مسیحیان باید بدانند که آنها خدایی با قدرت زنده را محبت و خدمت می‌کنند، او که قوت خود را از طریق قومش نشان می‌دهد.

یک) بسیاری از مسیحیان این قدرت را درک نمی‌کنند، یا فقط آن را از راه دور درک می‌کنند. خداوند می‌خواهد حیات رستاخیز در زندگی مؤمنین واقعی باشد. «همان نیرویی که مسیح را برانگیخت، منتظر است که مست را از مستی خود دور کند، دزد را از بی‌صداقتی‌اش دور کند، ریاکار را از حق به جانبی‌اش دور کند و صدوقی را از بی‌ایمانی‌اش دور کند.» (اسپرجن)

دو) در بخشِ «درخواست» پولس دعای خود را به پایان می‌رساند. در بخش زیر بیشتر دربارۀ قدرتِ عظیم و آنچه انجام داد توضیح می‌دهد. پولس این موارد را درخواست کرد، زیرا درخواست آنها مهم بود. می‌توان گفت كه دعای اَفِسسیان ۱: ۱۷-۱۹ درخواستی است كه وعده‌های اَفِسسیان ۱: ۳-۱۴ را در زندگی مسیحیان اَفِسسی به‌طور حقیقی محقق می‌سازد.

سه) به همین ترتیب، دعای شما برای رشد روحانی و روشنگریِ دیگران مهم است. اگر پولس معتقد بود که دعا کردن این موارد برای مسیحیان اَفِسسی مهم است، برای ما نیز مهم است که این دعا را برای دیگران و برای خودمان انجام دهیم.

۴. آیات (۱۹-۲۱ قسمت ب) توصیف قدرت عظیم خداوند که پولس می‌خواهد اَفِسسیان بدانند.

این قدرت، برخاسته از عملِ نیروی مقتدر خداست که آن را در مسیح به کار گرفت، آن هنگام که او را از مردگان برخیزانید و در جای‌های آسمانی، به دست راست خود نشانید، بس فراتر از هر ریاست و قدرت و نیرو و حاکمیت، و هر نامی که چه در این عصر و چه در عصر آینده ممکن است از آنِ کسی شود.

 

الف. این قدرت، برخاسته از عملِ نیروی مقتدر خداست: قدرتی که در ما کار می‌کند، نیروی مقتدری است که عیسی را از مردگان برخیزانید. با این نیروی مقتدری که در دسترس ما است، هرگز نیازی به «قدرتی دیگر» در زندگی مسیحیان نیست.

یک) «اگر مرگ مسیح برترین نمایش محبت خدا باشد… رستاخیزِ مسیح برترین نمایش قدرت اوست.» (بروس)

ب. به دست راست خود نشانید: این نیروی مقتدری است که پس از قیام عیسی مسیح او را به آسمان بلند کرد و او را بالاتر از همۀ دشمنان شیطانی و هر دشمن بالقوه از هر زمان قرار داد -همان قدرت، هم‌اکنون در میان مسیحیان در حال کارکردن است.

یک) «دست راست محل دوستی، جلال، اعتماد به نفس و اختیار است.» (کلارک)

ج. بس فراتر از هر ریاست و قدرت و نیرو و حاکمیت: از قسمت‌های دیگر اَفِسسیان (اَفِسسیان ۱۰:۳ و ۱۲:۶)، می‌دانیم که این امر به فرشتگان، اعم از وفادار و سقوط کرده اشاره دارد. ما صفوف درجات قلمرو فرشتگان را کاملاً درک نمی‌کنیم، اما می‌دانیم که عیسی بالاتر از همۀ آنان است. «می‌دانیم پادشاه ما بالاتر از همه است، اگرچه نمی‌توانیم همۀ افسرانِ دربار او را نام ببریم. بنابراین می‌دانیم که مسیح بالاتر از همه است، گرچه قادر به نام بردن از خادمین او نیستیم.» (آلفورد)

یک) «به این پارادوکس فکر کنید. پولس رسول از شخصی تاریخی، از تاریخ اخیر، تقریباً معاصر، صحبت می‌کند… کسی که با دستان خود کار کرده بود، مانند دیگر مردمان از مکانی به مکان دیگر رفته بود و بدون شک وقتی او صحبت می‌کرد، انسان می‌توانست نگاه و روش او را به‌درستی توصیف کند… او اکنون در دست راست خداوند متعال، بر تخت سلطنت خود نشسته است.» (مول)

۵. آیات (۲۲-۲۳) جایی که این قدرت عظیم، عیسی را قرار داده است.

و همه چیز را زیر قدم‌های او نهاد، و مقرر فرمود که او برای کلیسا سَرِ همه چیز باشد، کلیسایی که بدن اوست، یعنی پُری او که همه را در همه پر می‌سازد.

 

الف. و همه چیز را زیر پاهای او نهاد: این قدرت عظیم رستاخیز، عیسی را بالاتر از همه چیز قرار داد. حالا همه چیز زیر پاهای او است. او عیسی را سَرِ همه چیز، از جمله کلیسا قرار داد.

یک) «او می‌گوید که مسیح در تعالی بر جهان، هدیۀ خدا به کلیسا است.» (وود)

ب. کلیسایی که بدن اوست: اگر عیسی سر است، جامعۀ مسیحیان بدن او را تشکیل می‌دهند. ایدۀ پُری او، در اینجا احتمالاً به این امر مرتبط است که عیسی کلیسای خود را با حضور و برکات خود پر می‌کند.

یک) «بله، این حقیقت در اینجا به‌عنوان جلال نهایی مسیحِ بی‌نهایت متعالی بیان شده است. فرشتگان و کروبیان، خدمتگزاران او هستند. اما ایمانداران به او پیوسته‌اند، با چنان اتحادی که او و آنها، توسط همین پیام‌آورش، در هر جایی به (اول قرنتیان ۱۲:۱۲) یک مسیح خوانده شدند.» (مول)