فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

هوشع باب ۱۱ – کشیده شده با ریسمان‌های عطوفت

محبت لطیف خدا به اسرائیل.

۱. آیات (۱۲) اسرائیل: فراخوانده شده توسط خدا و فراخوانده شده توسط بعل‌ها.

هنگامی که اسرائیل طفل بود او را دوست داشتم،

و پسر خود را از مصر فرا خواندم.

هر چه ایشان را بیشتر خواندم،

بیشتر دور شدند؛

آنان همچنان به بعل‌ها قربانی تقدیم کردند،

و برای تمثال‌های تراشیده بخور سوزانیدند.

الف. او را دوست داشتم و پسر خود را از مصر فرا خواندم: خدا محبت لطیف خود را به اسرائیل یادآوری کرد، وقتی که بیش از ۵۰۰ سال قبل از زمان هوشع آنها را از مصر بیرون آورد.

یک) این نبوتی «غیر منتظره» است که در زندگی عیسی محقق شد. متی ۱۵:۲ نشان می‌دهد که با بازگشت عیسای کودک از مصر، که به دلیل کشتار کودکان بی‌گناه به فرمان هیرودیس به مصر فرار کرده بود، کلامِ پسر خود را از مصر فرا خواندم تحقق یافت.

ب. هر چه ایشان را بیشتر خواندم، بیشتر دور شدند: خدا اسرائیل را از مصر فراخواند، اما بعل‌ها نیز اسرائیل را به بت‌پرستی فراخواندند، و قوم خداوند را ترک کردند و از بعل‌ها (خدایان محلی کنعان) پیروی نمودند.

۲. آیات (۳۴) محبت لطیف خدا به اسرائیل نابینا.

من بودم که به اِفرایِم راه رفتن آموختم،

و دست او را گرفتم؛

اما ایشان درنیافتند که من شفایشان دادم.

ایشان را به ریسمان‌های عطوفت کشیدم

و به بندهای محبت هدایت کردم،

و برای ایشان چون کسی شدم که یوغ از گردنشان برمی‌گیرد

و خم شدم تا بدیشان خوراک دهم.

الف. من بودم که به اِفرایِم راه رفتن آموختم … اما ایشان درنیافتند که من شفایشان دادم: خدا کارهای زیادی برای قوم خود انجام می‌دهد که آنها از آن بی‌خبرند. غالباً ما برخی از برکاتی که مستقیماً از دست خدا می‌گیریم را به منابع دیگر نسبت می‌دهیم.

یک) دست او را گرفتم: این والدینی را به تصویر می‌کشد که وقتی کودکشان ناشیانه راه می‌رود، دستانش را می‌گیرند و با حمایت از او کمکش می‌کنند تا راه رفتن یاد بگیرد.

ب. ایشان را به ریسمان‌های عطوفت کشیدم و به بندهای محبت هدایت کردم: حتی وقتی خدا قوم خود را می‌کِشد، او را با ریسمان‌های عطوفت و محبت می‌کِشد، نه با فریب یا اجبار ناخوشایند. خدا می‌خواهد ما را به خود جذب کند، اما نه با اِعمال فشار.

یک) کلارک دربارۀ ریسمان‌های عطوفت می‌گوید: «این به ریسمان‌های راهبری اشاره دارد که یک سر آن را پرستار کودک و سر دیگرش را کودک نگه می‌دارد و کودک با کمک آن و با کمی احساس حمایت و به دست آوردن اعتماد به نفس تلاش می‌کند راه برود. خدا، پدر آسمانی آنها، از هر وسیله و روشی استفاده کرد تا راه رفتن در مسیر درست و تنها راه امن را به آنها بیاموزد.»

دو) در دنیای باستان، امپراتوری‌های ایران و یونان جنگ‌های سختی داشتند. گفته می‌شد که بین سربازان آنها تفاوت زیادی وجود دارد. در لشکر ایران، سربازان مانند برده بودند و با شلاق و تهدید به جنگ فرستاده می‌شدند. در لشکر یونان، سربازان مردانی آزاده و میهنپرست بودند و به دلیل عشق به کشور و احساس وظیفه برای اسپارت و یونان می‌جنگیدند. لشکرهای کوچک یونان معمولاً لشکرهای بزرگ ایران را شکست می‌دادند. خدا ما را همچون لشکری از مردان آزاده و میهنپرستانی مسرور از پادشاهی‌اش فرامی‌خواند.

سه) «پس این را درک کنید که هیچ انسانی به سوی خدا نمی‌آید مگر اینکه به سوی او کشیده شود؛ اما در عین حال، خدا هیچ انسانی را بر خلاف فطرتش به سوی خود نمی‌کِشد، بلکه روش‌های کشیدن او کاملاً مطابق با عملکرد متعارف ذهنی است. او ذهن انسان را همان چیزی می‌یابد که هست، نه مانند یک ماده، بلکه همچون ذهن، و مطابق آن عمل می‌کند. اجبارها، محدودیت‌ها، ریسمان‌هایی که او استفاده می‌کند، ریسمان‌های یک انسان هستند. بندهایی که او به کار می‌گیرد بندهای محبت هستند.» (اسپرجن)

ج. چون کسی شدم که یوغ از گردنشان برمی‌گیرد به شل کردن یوغ حیوان شخم‌زن و استراحت دادن به آن برای نفس تازه کردن اشاره دارد.

د. خم شدم تا بدیشان خوراک دهم: خدا خود را فروتن کرد تا به قوم نیازمند خود خدمت کند. ممکن است کسی فکر کند که خم شدن خدا در برابر قومش شأن و مقام او پایین می‌آورد، اما او هرگز این‌طور فکر نمی‌کند. این شخصیتی است که در ذات خدمتگزار عیسی منعکس شده است (فیلیپیان ۲).

تأدیب سخت اسرائیل از جانب خدا.

۱. آیات (۵۷) اعتراف توخالی تأدیب خدا را به همراه می‌آورد.

به سرزمین مصر بازنخواهند گشت؛

اما آشور پادشاه ایشان خواهد بود،

زیرا از بازگشت به سوی من سر باز زدند.

شمشیر بر شهرهایشان به چرخش در خواهد آمد،

پشت‌بندهای دروازه‌هایشان را نابود خواهد کرد

و تدبیرهای ایشان را باطل خواهد ساخت.

قوم من عزم کرده‌اند که از من روی بگردانند؛

پس هرچند آن متعال را بخوانند،

به هیچ روی آنان را بر نخواهد افراشت.

الف. زیرا از بازگشت به سوی من سر باز زدند: با این اوصاف، این گناه اسرائیل نبود که آنها را به دردسر انداخت، بلکه امتناع سرسختانۀ آنها از بازگشت به سوی خدا بعد از گناهشان بود. به همین دلیل خدا کاری خواهد کرد تا نابودی و تبعید در انتظار آنها باشد.

ب. قوم من عزم کرده‌اند که از من روی بگردانند پس هرچند آن متعال را بخوانند، به هیچ روی آنان را بر نخواهد افراشت: روی بگردانند به این معناست که زمانی، اسرائیل نزدیک‌تر و واقعی‌تر با خدا راه می‌رفت. این در گذشته بود و اکنون اعتراف او توخالی است. او به گونه‌ای رسمی آن متعال را می‌خواند، اما او را با زندگی‌های خود بر نخواهد افراشت.

۲. آیات (۸۹) شفقت خدا در میان تأدیب.

ای اِفرایِم، چگونه تو را ترک کنم؟

ای اسرائیل، چگونه تو را تسلیم نمایم؟

چگونه با تو مانند اَدمَه رفتار کنم؟

چگونه تو را مانند صِبوئیم سازم؟

دل من در اندرونم منقلب شده،

و شفقت من سراسر به غَلَیان آمده است.

حِدّت خشم خود را جاری نخواهم ساخت،

و دیگر بار اِفرایِم را هلاک نخواهم کرد.

زیرا خدا هستم و نه انسان؛

همان قدوسم که در میان شماست.

پس با غضب نخواهم آمد.

الف. ای اِفرایِم، چگونه تو را ترک کنم؟ اگرچه ابرهای تیرۀ داوری در افق پدیدار شده‌اند، اما خدا از تأدیبی که بر اسرائیل خواهد آمد لذت نمی‌برد. در عوض می‌گوید: «شفقت من سراسر به غَلَیان آمده است

یک) ما در برابر خدا گناهکار و تقصیرکار هستیم. با این حال او می‌گوید، چگونه تو را ترک کنم؟ عدل و انصاف ایجاب می‌کند که این کار را انجام دهد، اما او در دل خود باید راهی برای نجات آنها پیدا کند. به همین دلیل، خدا عیسی مسیح را می‌فرستد، و عیسی بر روی صلیب به جای ما «ترک» شد.

ب. اَدمَه … صِبوئیم: این دو شهر نزدیک سُدوم و عَمورَه بودند که آنها نیز ویران شدند (تثنیه ۲۹:۲۳). خدا می‌گوید: «تحمل نمی‌کنم که قوم من در هلاکتی که بر همۀ ملت‌ها خواهد آمد گرفتار شوند، مانند اَدمَه و صِبوئیم که در هلاکتی که بر سُدوم و عَمورَه آمد گرفتار شدند.»

ج. دیگر بار اِفرایِم را هلاک نخواهم کرد: اگر چه اسرائیل به دلیل گناهش مستحق هلاکت بود، اما خدا او را هلاک نخواهد کرد. او باقی‌ماندگانی را باقی خواهد گذاشت و قوم را احیا خواهد کرد.

د. زیرا خدا هستم و نه انسان: صبر، بخشش، و شفقت خداوند نسبت به قومش غیر قابل باور به نظر می‌رسد، مگر اینکه بپذیریم که او خداست و نه انسان. محبت و بخشش او از نوعی متفاوت است. چارلز اسپرجن گفته است که در مورد بخشش تفاوت‌های زیادی بین خدا و انسان وجود دارد.

• انسان نمی‌تواند خشم خود را برای مدت طولانی مهار کند.

• انسان وقتی خسته، مضطرب یا آزرده خاطر است نمی‌تواند دیگران را تحمل کند.

• اگر فردی که انسان را رنجانده، آدم بد اخلاقی باشد، با او آشتی نمی‌کند.

• انسان اغلب تنها در صورتی حاضر به آشتی با فرد خطاکار است که او درخواست بخشش کند و پیش‌قدم شود.

• انسان اغلب تنها در صورتی حاضر به آشتی با فرد خطاکار است که او دیگر هرگز مرتکب اشتباه نشود.

• وقتی انسان با فرد خطاکار آشتی می‌کند، دیگر او را به جایگاه و مشارکت بالا نمی‌رساند.

• وقتی کسی در حق انسان خطایی مرتکب شود، او نمی‌پذیرد که مجازات آن را به جای فرد خطاکار تحمل کند.

• انسان وقتی برای آشتی تلاش می‌کند، اگر طرد شود از تلاش دست خواهد کشید.

• انسان بدون سپری کردن یک دورۀ آزمایشی با فرد خطاکار رابطه‌اش را با او به حالت اول باز نخواهد گرداند.

• انسان کسی را که به او خطا کرده نمی‌پذیرد، محبتش نمی‌کند، به او احترام نمی‌گذارد و با او معاشرت ‌نمی‌کند.

• انسان به کسی که قبلاً به او خطا کرده اعتماد نخواهد کرد.

یک) بخشش در میان انسان‌ها هیچ شباهتی به بخشش شگفت‌انگیز خدا ندارد. «فرض کنید که شخصی یکی از شما را به شدت رنجانده باشد، و از شما طلب بخشش کرده باشد، آیا فکر نمی‌کنید احتمالاً به او خواهید گفت: «خب، بله، شما را می‌بخشم؛ اما من -من- من- نمی‌توانم آن را فراموش کنم؟ آه! دوستان عزیز، یک پای این بخشش بریده شده و لَنگ است و ارزش زیادی ندارد.» (اسپرجن)

۳. آیات (۱۰۱۲) غرش خدا اسرائیل را فرامی‌خواند.

ایشان خداوند را پیروی خواهند کرد،

و او همچون شیر غرش خواهد کرد؛

و چون بغرد

فرزندانش لرزان از مغرب خواهند آمد؛

آنان لرزان خواهند آمد،

همچون پرندگان، از مصر،

و مانند کبوتران، از سرزمین آشور.

و ایشان را در مسکن‌هایشان ساکن خواهم ساخت؛

این است فرمودۀ خداوند.

اِفرایِم مرا به دروغ‌ها احاطه کرده است

و خاندان اسرائیل به فریب‌ها،

اما یهودا هنوز با خدا راه می‌رود،

و به آن قدوس وفادار است.

الف. و چون بغرد فرزندانش لرزان از مغرب خواهند آمد: خدا از احیای نهایی اسرائیل سخن گفت، که تجلی رحمت او به اِفرایِم است.

ب. اِفرایِم مرا به دروغ‌ها احاطه کرده است: خدا با آگاهی از وضعیت فعلی اسرائیل این وعده‌ها را داد. اگرچه یهودا از جایگاه بهتری نسبت به اسرائیل برخوردار بود، با این حال، خدا با آگاهی کامل از وضعیت کنونی‌شان این وعده‌ها را به آنها داد.