فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

باب دوم نامه اول تسالونیکیان– نشانه‌های خدمات پولس

 

پولس ثابت می‌کند که صادق بوده و فریبکار نبوده است.

 

۱- آیات (1-2) درستی خدمت پولس در تسالونیکی.

 

ای برادران، خود می‌دانید که آمدن ما نزد شما بیهوده نبوده است، بلکه هرچند پیشتر در شهر فیلیپی آزار و اهانت بر ما رفت، چنانکه می دانید، اما به مدد خدای خود دلیری کردیم تا انجیل خدا را با وجود مخالفتهای بسیار به شما برسانیم.

 

الف. خود می‌دانید: پولس در آغاز این باب قبل از شروع نامه، از شخصیت و خدمت خود در برابر تسلونیکیان دفاع می‌کند. دفاع پولس به این دلیل نبود که او در مورد کار خود نامطمئن بوده است، بلکه به این دلیل بود که دشمنان زیادی در تسالونیکی داشت (اعمال 5:17-6 و۱۳:۱۷) که در غیاب او، خصوصاً به دلیل عزیمت عجولانه از تسالونیکی، درباره او بدگویی می‌کردند. دشمنان پولس می‌گفتند که او به سرعت شهر را ترک کرد زیرا یک ترسو خودخواه بود.

 

یک) «این شفاف سازی خود خواسته به این دلیل انجام نشد که ایمانداران تسالونیکی نسبت به مبشرین مشکوک و دودل بودند. پولس در حال پاسخ به حملات موذیانه‌ای بود که شایعه پراکنان خارج از کلیسا به دلیل نفرت از او انجام داده‌بودند. (هیبرت)

 

دو) پولس دفاعیه خود را در این نامه به شکل شخصی نوشت، اما این در واقع برای او یک مسئله شخصی نبود. او می‌دانست که این امر به خاطر انجیل اهمیت دارد. اگر پولس بی‌اعتبار می‌شد، پس پیام انجیل نیز بی‌اعتبار می‌گشت.

 

سه) «دعوت قاطع پولس از تسالونیکیان برای شهادت دادن، دو جنبه داشت. در وهله اول اعتماد به نفس او را نشان داد. او ترسی از تهدیدهایی که در راه  ترویج با آنها روبرو بود، نداشت. در قدم دوم، نشان داد که تمام حقایق مورد نیاز برای اثبات بی‌گناهی او، در دانش معمول موجود بوده است. (موریس)

 

چهار) بارکلی اتهامات دروغین زیر را علیه پولس جمع‌آوری کرد که از توضیحات مکتوب پولس در این فصل مشهود است:

 

·    « پولس سوءسابقه داشت و بنابراین قابل اعتماد نبود» (اول تسالونیکیان 2:2، هرچند پیشتر در شهر فیلیپی آزار و اهانت بر ما رفت).

·     «پولس فریبکار است» (اول تسالونیکیان3:2).

·    « خدمات پولس مبتنی بر انگیزه‌های ناپاک است» (اول تسالونیکیان 3:2، ناپاکی).

·    « پولس عمداً دیگران را گمراه می‌کند» (اول تسالونیکیان 3:2 ، فریبکار).

·    «پولس موعظه می‌کند تا دیگران را خشنود کند، نه خدا را» (اول تسالونیکیان 4:2 ، نه برای خشنودی مردم).

·    « پولس برای چاپلوسی در حال خدمت است تا آنچه می‌خواهد از نظر مادی بدست آورد» (اول تسالونیکیان 5:2 ، 9:2، سربار کسی نباشیم).

·    « پولس فقط ستایش شخصی می‌خواهد» (اول تسالونیکیان 6:2 ، و نیز جویای ستایش انسان نبودیم).

·    « پولس چیزی شبیه یک دیکتاتور است» (اول تسالونیکیان 2: 7 با شما به نرمی رفتار کردیم).

 

ب. آمدن ما نزد شما بیهوده نبوده است: واژه بیهوده در اینجا می‌تواند به نتیجه خدمات اشاره داشته باشد، یا به شخصیت مسیحیان. از آنجا که اعمال نیک مسیحیان تسالونیکی بر همه آشکار بود، نشان دهنده خدمت موفقیت آمیز پولس بود. پس نتیجه می‌گیریم که آمدن او بیهوده و پوچ نبود، گویی که او تنها یک فروشنده یا بازاریاب بوده باشد.

 

ج. هرچند پیشتر در شهر فیلیپی آزار و اهانت بر ما رفت: پولس رنجهای خود در خدمت به تسالونیکیان را یادآوری می‌کند. او از این طریق به این نکته اشاره می‌کند که اگر فقط برای اهداف شخصی مورد ضرب و شتم و آسیب قرار گرفته بود، ادامه نمی‌داد و پایداری نمی‌کرد. وقتی پولس به تسالونیکی رسید، زخمهای شلاق فیلیپیان بر بدن او هنوز تازه بودند. اگر پولس برای تأمین منافع شخصی خود این کار را انجام می‌داد پس خیلی باهوش نبود.

 

یک) «اعمال 23:16-24 ثبت کرد که این آزار و اذیت شامل شلاق در حضور مردم و حبس در زندان شهر در حالیکه پاهای آنان را در کنده قرار داده بودند، می‌شد. شلاق زدن رومی مجازات کمی نبود. این تجربه‌ای بود که خیلی زود فراموش نمی‌شد.» (هیبرت)

 

دو) «می دانیم که توهین و آزار و اذیت، ذهن انسان را ضعیف و کاملا خرد می‌کند. بنابراین، اگرچه پولس از توهین و سختیهای گوناگونی رنج برده بود، اما به علت کار خداوند، او دست نخورده به نظر نمی‌رسید و ترسی نداشت، به شهری بزرگ و ثروتمند حمله بکند تا قلب مردمش را به سمت عیسی مسیح هدایت نماید» (کالوین)

 

د. اما به مدد خدای خود دلیری کردیم تا انجیل خدا را با وجود مخالفتهای بسیار به شما برسانیم: برخلاف گفته برخی از تهمت زنندگان به پولس، او انجیل را تنها در شرایط آسایش یا راحتی وعظ نمی‌کرد. او می‌دانست چگونه باید با وجود مخالفتهای بسیار، جسورانه برای خداوند صحبت کند.

 

یک) اما به مدد خدای خود دلیری کردیم تا انجیل خدا را با وجود مخالفتهای بسیار به شما برسانیم: «این واژه از دو کلمه به معنای لغوی “سخنان کامل” ناشی می‌شود. این جمله بیانگر حالت روانی است که کلمات آزادانه جریان می‌یابند و بدون احساس استرس یا فشار بر زبان جاری بشود. این نگرش شامل جسارت و اعتماد به نفس است.» (موریس)

 

دو) «کلمه‌ای که به معنی مخالفت آمده (اگون) شامل استعاره‌ای است که از بازیهای ورزشی یا زمین بازی گرفته شده است. این به معنی محل مسابقه و حتی خود مسابقه یا جدل است. این مخالفت همیشه شامل یک فشار و تلاش شدید و مداوم برای غلبه بر حریف مصمم یا دشمن خطرناک است.» (هیبرت)

 

 

2- آیات(3-5) درستی پیام پولس در تسالونیکی

 

زیرا اگر ترغیبتان می کنیم، از گمراهی یا انگیزه های ناپاک نیست، و قصد فریبتان را نیز نداریم، بلکه چون کسانی سخن می گوئیم که خدا بر آنها مهر تائید زده و انجیل را بدیشان به امانت سپرده است. ما در پی خشنود ساختن مردم نیستیم، بلکه خشنودی خدایی را طالبیم که دل های ما را می آزماید. شما نیک می دانید که ما هرگز به چاپلوسی متوسل نشدیم، و از ظاهرسازی چون سرپوشی برای طمع سود نجستیم- خدا گواه ماست.

 

الف. اگر ترغیبتان می کنیم، از گمراهی یا انگیزه های ناپاک نیست: خلوص پیام پولس آشکار ساخت که در خدمات او گمراهی، ناپاکی یا فریب وجود ندارد. در دنیای قرن اول بعد از میلاد مسیح که پولس در آن زندگی می‌کرد، ادیان رقیب زیادی وجود داشتند و بسیاری از خادمان این ادیان با انگیزه حرص و طمع به ترغیب مردم می‌پرداختند.

 

یک) شهر تسالونیکی در راه غلاطیان، بزرگراه مشهوری که از طریق مقدونیه از شرق به غرب می‌رفت، قرار داشت. تسالونیکی همچنین یک بندر مهم و یک شهر با مخلوطی از فرهنگهای سراسر جهان آن موقع بود. در تسالونیکی تنوع خیره‌کننده‌ای از ادیان و متخصصان مذهبی وجود داشت. در این شهر می‌توانستید پرستش خدایان پانتئون المپیا، به ویژه آپولو، آتنا و هرکول را مشاهده کنید. در آنجا آیین‌ها و رمز و راز بومی یونان وجود داشت که از دیونیز و روابط جنسی و شراب  تجلیل می‌کردند. سنت‌های فكری و فلسفی یونان نیز ارائه می‌شد. معبدهای بسیاری از خدایان مصر وجود داشت: ایسیس، ساراپیس، آنوبیس. همچنین فرقه‌های حکومت روم وجود داشت که قهرمانان سیاسی رم را پرستش می‌کردند. قوم یهود و غیریهودیان خداترس نیز در آنجا بودند.

 

دو) اکثر این آیین‌ها دارای مبلغینی بودند و می‌کوشیدند تا با استفاده از بشارت دهندگان و مبلغان دوره گرد ایمان خود را گسترش دهند. اکثر این مبلغین سودجو بودند و هرچه می‌توانستند از شنوندگان خود می‌گرفتند و سپس به جستجوی شخص دیگری می‌پرداختند تا از آنها پولی دریافت کنند.

 

سه) «احتمالاً هرگز چنین تنوعی از فرقه‌های مذهبی و سیستمهای فلسفی مانند روزگار پولس وجود نداشته است …..انسانهای مقدس، از همه اعتقادات و کشورها، فیلسوفان مشهور، جادوگران، طالع‌بینان، دیوانگان ها و پست فطرتان، صادق و جعلی، صالح و سرکش، کلاهبردار و پارسا، برای توجه معتقدان و بدبینان با یکدیگر درگیر بودند.» (نیل، نقل شده توسط موریس)

 

چهار) مفسران اختلاف نظر دارند که آیا ناپاکی که پولس در اول تسالونیکیان 3:2 برای دفاع از ناپاکی خود گفت، ناپاکی روح است یا ناپاکی بدن. به نظر می‌رسد که منظور متن بیشتر ناپاکی انگیزه یا روح باشد، در حالی که خود کلمه بیشتر نشان دهنده ناپاکی اخلاقی و به ویژه گرایشات جنسی است (که اغلب در لیست با عنوان زنا آمده است).

 

ب. که خدا بر آنها مهر تائید زده: پولس در اینجا کلمه‌ای را به کار برد که برای تأیید کسی مناسب بود که می‌تواند خدمات عمومی بدهد. «همانطور که مردم شهر آتن قبل از اینکه به مناصب خدمت عمومی برسند از نظر آمادگی مورد آزمایش قرار می‌گرفتند، مبلغین نیز قبل از اینکه به عنوان پیام آوران خدا تایید شوند، مورد آزمایش قرار می‌گرفتند.» (هیبرت)

 

ج. ما در پی خشنود ساختن مردم نیستیم، بلکه خشنودی خدایی را طالبیم که دل های ما را می آزماید: پولس می‌دانست که انجیل او همیشه مورد پسند مردم نیست، اما می‌دانست که مورد پسند خدا هست.

 

یک) پولس سعی کرد انجیل را تا آنجا که ممکن است جذاب کند، اما هرگز ماهیت اصلی و هدف آن را تغییر نداد. پولس هرگز مسائلی مانند نیاز انسان، نجات دهندگی خدا، صلیب، زنده شدن از مرگ و زندگی جدید را به خطر نینداخت.

 

دو) «فیض واقعی ماهیتی حقیقی، رهایی بخش و نجیب دارد و از ترس یک اخم و یا امید به پاداش از تلاش و کوشش خود نمی‌کاهد.» (تراپ)

 

د. ما هرگز به چاپلوسی متوسل نشدیم، و از ظاهرسازی چون سرپوشی برای طمع سود نجستیم: پولس می‌دانست که طمع همیشه یک سرپوش دارد. آن همیشه با یک هدف اصیل و نجیب پوشانده می‌شود. اما پولس از واژه های چاپلوسی که غالباً سرپوشی برای طمع است استفاده نکرد.

 

یک) نظر موریس درباره چاپلوسی این بود: «ما می‌توانیم از این نوع کلمات در سخنان خود استفاده کنیم که اگرچه صادقانه نیست، اما با هدف لذت بردن شخص مورد چاپلوسی است. اصطلاح یونانی این منظور را در خود دارد که از کلمات منصفانه به عنوان وسیله‌ای برای دستیابی به اهداف شخصی خود استفاده بکنید.»

 

دو) نظر توماس در مورد طمع این بود: «پلونکسیا نوعی خودپسندی در همه شکلها است، جستجوی هر چیزی که موجب رضایت از خود شود. این امر از بی‌علاقگی کامل نسبت به حقوق دیگران منشا می‌گیرد. نگرشی که برای پولس و یارانش بیگانه بود.»

 

سه) «جایی که طمع و جاه‌طلبی حاکم باشد، فسادهای بیشماری در پی خواهد داشت و کل مردم به سمت نابودی می‌روند. این دو منشأ فساد در کل جامعه مسیحی است.» (کالوین)

 

چهار) «اینها را بشنوید ای کسانی که انجیل را تبلیغ می کنید! آیا می‌توانید خدا را به گواهی فرابخوانید که در موعظه و خدمت،  شما هدفی جز جلال او برای نجات جان انسانها ندارید؟ یا برای یک لقمه نان، یا به خاطر آنچه که به طرز شوم و ناپسندی از آن به عنوان خرج زندگی یا منفعت یاد می‌شود، وارد این مسیر شده‌اید؟ … آیا خداوند شاهد است که در همه این موارد، هیچ سرپوشی بر طمع قرار ندادید؟ … اما وای به حال آن شخصی که به این کار بخاطر درآمد وارد شده باشد! او مسیح را نمی‌شناسد. پس چگونه می‌تواند او را تبلیغ کند؟» (کلارک)

 

 

3- آیات (6-7) برخورد ملایم و فروتنانه پولس در بین تسالونیکیان نشان داد که انگیزه های او خالص بود.

 

و نیز جویای ستایش از انسان ها نبوده ایم، چه از شما و چه از دیگران. هرچند در مقام رسولان مسیح حقی بر گردن شما داشتیم، اما همچون مادری شیرده که از کودکان خود نگهداری می کند، با شما به نرمی رفتار کردیم.

 

الف. جویای ستایش از انسان ها نبوده ایم: وقتی پولس در بین تسالونیکیان خدمت می‌کرد، به جلال شخصی خود بی‌توجه بود. او نیازی به ستایش و یا تجلیل نداشت. رضایت او بخاطر ستایش انسان ها نبود بلکه بخاطر رابطه او با عیسی بود.

 

یک) پولس جویای ستایش از انسان ها نبود زیرا نیازهای او درباره امنیت و پذیرش، اساساً در عیسی برآورده می‌شد. این بدان معنی بود که او عمر خود را صرف تلاش برای جستجو و پذیرش توسط مردم نکرد. او  برای درک هویت خود در عیسی خدمت می‌کرد.

 

دو) «ما به دنبال افتخار، کسب مقام بالا و ستایش انسان ها نبودیم. مطلوب ما از آنها نه فقط تمایل به سمت دیدگاه ما، و یا مطالعات ذهن ما، نه در همراهی ظاهری با خدمت و سخنان ما هست تا حالتی ایجاد شود که از انسان جلال و افتخار کسب بکنیم. اگرچه جلال و احترام را از انسان ها طلب داشتند، با این حال آنها به دنبال آن نبودند. جلال این است که انسان را دنبال کنند، نه اینکه انسان به دنبال آنها باشد.» (پول)

 

 

ب. در مقام رسولان مسیح حقی بر گردن شما داشتیم: پولس در میان تسالونیکیان بود تا که چیزی به آنها بدهد، نه اینکه چیزی از آنها بگیرد. او به آنجا نرفته بود كه به عنوان رسول درخواستی كند.

 

ج. با شما به نرمی رفتار کردیم: پولس مانند مادری شیرده بود که فقط به دنبال تامین فرزندانش بود. اگرچه عده‌ای از تسالونیکیان، خدمت پولس را به دلیل منفعت شخصی عنوان کردند، اما پولس با صداقت از مسیحیان تسالونیکی خواست كه شخصیت نرم خدمت وی در بین آنها را به خاطر بسپارند.

 

یک) «یک بحث موجه وجود دارد که آیا در اول تسالونیکیان 7:2 باید این واژه را نرم یا بچگانه تعبیر کرد. با این وجود، “هر کدام از این دو معنی که ترجیح داده شود، شکی نیست که پولس عرضه داوطلبانه خود به آنها را توصیف می‌کند.» (کالوین)

 

دو) « متن دفاع پولس به دو قسمت منفی و مثبت تقسیم می‌شود … او در عمل تلاش می‌کند که دروغ را جارو کند و کنار بزند و سپس در فضای پاکسازی شده، نمای مثبت حقیقت را ارائه می‌دهد.» (هیبرت)

 

۴- آیات (8-9) اتکا به نفس و سخت کوشی پولس در میان تسالونیکیان نشان داد که انگیزه‌های او خالص است.

 

شدت علاقه ما به شما چنان بود که شادمانه حاظر بودیم نه تنها انجیل خدا را به شما برسانیم، بلکه از جان خود نیز در راه شما بگذریم، چندان که ما را عزیز گشته بودید. شما ای برادران، به یقین محنت و مشقت ما را به یاد دارید، که شب و روز کار می کردیم تا وقتی انجیل خدا را به شما وعظ می کنیم، سربار کسی نباشیم.

 

 

الف. شدت علاقه ما به شما چنان بود که شادمانه حاضر بودیم نه تنها انجیل خدا را به شما برسانیم، بلکه از جان خود نیز در راه شما بگذریم: فداکاریهایی که پولس به خاطر خدمت به تسالونیکیان متحمل شد، باری گران نبود. او شادمانه حاضر به انجام این کار بود زیرا عاشقانه تسالونیکیان را دوست داشت و آنها برای پولس و یارانش عزیز شده بودند.

 

یک) چندان که ما را عزیز گشته بودید: « این واژه از یک فعل بسیار نادر با منشأ مبهم گرفته شد. وولنبرگ حدس زد كه این “یك اصطلاح محبت‌آمیز است كه از نوشتار پرورشگاه گرفته شده است.” منشا آن هرچه باشد، نشانگر مهربانی گرم و اشتیاق ملایمی است كه مبلغین نسبت به کودکان روحانی خود در تسالونیكیه احساس می‌كردند.» (هیبرت)

 

ب. بلکه از جان خود نیز در راه شما بگذریم: موعظه پولس از این جهت موثر بود که او نه تنها انجیل، بلکه خود ( جان خود) را نیز ارائه داد و او به دلیل محبت (چندان که ما را عزیز گشته بودید) آن را ارائه داد.

 

یک) گفته شده است که مردم اهمیتی نمی‌دهند که چقدر بصیرت دارید، تا زمانی که بفهمند چقدر به آنها اهمیت می‌دهید. پولس هم توجه و هم بصیرت خود را به تسالونیکیان داد.

 

ج. شما ای برادران، به یقین محنت و مشقت ما را به یاد دارید: پولس حق خود را برای دریافت حمایت از سوی افرادی که به آنها خدمت می‌کرد می‌دانست (اول قرنتیان 14:9)، اما داوطلبانه از این حق صرف نظر کرد تا خود را از مبلغان ادیان دروغین جدا کند. پولس از حق خود گذشت و استاندارد بالاتری را برای خود متصور شد.

 

یک) «منظور پولس از این عبارت، شب و روز، این بود که کار خود را قبل از طلوع آفتاب آغاز می‌کرد. او این کار را منظم و مکرر انجام می‌داد. بدون شک او صبح خیلی زود شروع به خدمت می‌کرد تا بتواند ساعات بیشتری از روز را به موعظه اختصاص دهد.» (موفات به نقل از رامزی)

 

دو) «شکی نیست که انگیزه‌ای شایسته و خاص وجود داشت که او را وادار می‌کرد تا از مطالبه حقوق خود خودداری کند، زیرا در کلیساهای دیگر که خدمت کرد از امتیازی که به او تعلق گرفت همانند دیگران استفاده کرد.» (کالوین)

 

۵- آیات (10-12) رفتار و پیام خود پولس به تسالونیکیان نشان دهنده صداقت شخصیت او در برابر خدا و انسان است.

 

شما شاهدید و خدا خود نیز گواه است که با چه پاکی و درستی و بی عیبی با شما ایمانداران رفتار کردیم. چنانکه می دانید، رفتار ما با یک یک شما چون رفتار پدری با فرزندانش بود. شما را تشویق کرده، دلداری می دادیم و سفارش می کردیم که شیوه رفتارتان شایسته خدایی باشد که شما را به پادشاهی و جلال خود فرا می خواند.

 

الف. شما شاهدید و خدا خود نیز گواه است که با چه پاکی و درستی و بی عیبی با شما ایمانداران رفتار کردیم: جالب است که پولس می‌توانست آزادانه از زندگی خود به عنوان نمونه مثال بزند. لازم نبود که پولس بگوید، “لطفا به زندگی من نگاه نکنید. به عیسی نگاه کنید. ” پولس می‌خواست مردم به عیسی نگاه کنند، اما همچنین می‌توانست به آنها بگوید که به زندگی او نیز نگاه کنند، زیرا قدرت عیسی در زندگی او جاری بود.

 

یک)  همانطور که در اول تسالونیکیان 6:1 دیده می‌شود، پولس با این تفکر که دیگر مسیحیان از سرمشق او پیروی کنند مشکلی نداشت. او همین دیدگاه را در بخشهایی مانند فیلیپیان 17:3 و اول قرنتیان 1:11 تکرار کرد.

 

دو) سرمشق بودن برای هر مسیحی امروزی هدفی شایسته است. مسیحیان باید به گونه‌ای زندگی کنند که نشان دهنده  پاکی و درستی و بی عیبی با ایمانداران در رفتار باشد. این روش زندگی است که باعث می‌شود دیگران به سوی مسیح کشیده بشوند.

 

ب. با چه پاکی و درستی و بی عیبی… که شیوه رفتارتان شایسته خدایی باشد: پولس خود با پاکی و بی عیبی و درستی زندگی می‌کرد، اما به تسالونیکیان نیز گفت که آنها نیز باید به همان شیوه زندگی کنند. او می‌توانست به آنها بگوید که باید شایسته خدا باشند زیرا زندگی و پیام او همین‌گونه بود.

 

 شکرگزاری بیشتر برای کاری که خدا درمیان تسالونیکیان انجام داد.

 

1- آیه (13) پولس سپاسگزار است که آنها از انجیل به عنوان کلام خدا و نه کلام انسان استقبال کردند.

 

نیز ما خدا را پیوسته شکر می گوئیم که شما به هنگام پذیرفتن کلام خدا، که از ما شنیدید، آن را نه چون سخنان انسان، بلکه چون کلام خدا پذیرفتید، چنانکه به راستی نیز چنین است؛ همان کلام اکنون در میان شما که ایمان دارید، عمل می کند.

 

الف. شما به هنگام پذیرفتن کلام خدا: پولس مصرانه باور داشت و به دیگران آموخت كه خدا با انسان صحبت كرده و ما این كلام خدا را ثبت كرده‌ایم. پولس به صدایی اعتقاد داشت که با قدرت ابدی با بشریت صحبت می‌کند و بالاتر از عقاید بشری است. از آنجا که ما این کلام خدا را داریم، صدای واقعی صاحب قدرت را در اختیار داریم.

 

یک) برخی از مردم دوست دارند بگویند کلام خدا وجود دارد، اما ما نمی‌توانیم به آنچه او می‌گوید اطمینان داشته باشیم. وقتی به انجیل متوسل می‌شویم، آنها دوست دارند پاسخ دهند: “این فقط تفسیر شماست”. مطمئناً بعضی از متون وجود دارد که تفسیر دقیق کلام خدا از آنها دشوار است، اما متون این چنینی زیاد نیستند. اگر ما نتوانیم بفهیم خدا چه گفته است، پس ممکن است او اصلاً حرف نزده باشد.

 

ب. شما به هنگام پذیرفتن کلام خدا، که از ما شنیدید، آن را نه چون سخنان انسان، بلکه چون کلام خدا پذیرفتید، چنانکه به راستی نیز چنین است: تسالونیکیان کلام خدا را همانطور که به راستی چنین است پذیرفتند. پولس آن را به عنوان سخن انسانها ارائه نداد و تسالونیکیان آن را به عنوان کلام خدا پذیرفتند.

 

یک) همه افراد این پیام را به عنوان کلام خدا نمی‌پذیرند. با این حال، وقتی آن را نمی‌پذیرند، این مشکل آنان است و ایرادی بر کلام خدا وارد نیست. «اینکه شخصی درکی درباره مسائل روحانی ندارد، دلیلی بر این نیست که چیزی برای درک کردن وجود ندارد. این موضوع مانند پرونده شخص ایرلندی است که سعی کرد شواهد را از بین ببرد. چهار شاهد وی را در حال قتل مشاهده کردند. او اظهار کرد که گناهی ندارد و سعی داشت با ارائه شهادت چهل نفری که او را مشاهده نکرده‌بودند، بی‌گناهی خود را ثابت کند. این کار چه فایده‌ای برای او داشت؟ بنابراین، اگر چهل نفر اعلام کنند که در این کلام هیچ قدرتی از روح القدس وجود ندارد، این تنها اثبات می‌کند که چهل نفر نمی‌دانند آنچه که دیگران می‌دانند.» (اسپروژن)

 

ج. همان کلام اکنون در میان شما که ایمان دارید، عمل می کند: اعتماد پولس به کلام خدا مسئله‌ای احساسی یا باوری کورکورانه نبود. او می‌دانست که این کلام در کسانی که ایمان دارند موثر است. کلام خدا عمل می کند، این کلام فقط اطلاعات ارائه نمی‌دهد و باعث فوران احساسات نمی‌شود. در کلام خدا قدرت تغییر زندگی وجود دارد.

 

یک) « عمل قدرتمند خدا معمولاً با کلام بیان می‌شود، افسسیان۱۹:۱. فیلیپیان 13:2؛ و همچنین کار شیطان (افسسیان 2:2). به افرادی که توسط شیطان تسخیر شده‌اند، نیروها گفته می‌شود. در جایی که این کلام به عنوان کلام خدا پذیرفته و اعلام شود، در آنجا این قدرت را دارد که به طور موثر عمل کند، به طوری که محبت، توبه، تزکیه نفس، فروتنی، آسایش و آرامش را تقویت می‌کند.» (پول)

 

۲- آیات (14-16) تسالونیکیان هنگام استقبال از کلام، از رنج استقبال کردند، اما ثابت قدم ایستادند.

 

زیرا ای برادران، شما از کلیساهای خدا در یهودیه که در مسیح عیسایند، سرمشق گرفتید: شما نیز از هموطنان خود، همان آزارها را دیدید که آنان از یهودیان دیدند، از آنان که عیسای خداوند و پیامبران را کشتند و ما را نیز بیرون راندند. آنان خدا را خشنود نمی سازند و با همه مردم دشمنی می ورزند، و نمی گذارند ما با غیر یهودیان سخن بگوئیم تا نجات یابند. بدین گونه همواره پیمانه گناهان خود را لبریز می کنند. اما غضب خدا سرانجام برایشان فروریخته است.

 

الف. همان آزارها را دیدید: وقتی تسالونیکیان به انجیل پاسخ دادند، مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند آنها در تحمل رنجها، تنها نبودند، زیرا ایماندارانی که در کلیساهای خدا هستند اغلب مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. مسیحیان تسالونیکی دنباله‌رو کسانی شدند که قبل از آنها رنج دیده بودند.

 

یک) تسالونیکیان با کمال میل به استقبال رنج رفتند، زیرا اطمینان داشتند که پولس نه کلام انسان بلکه کلام خدا را برای آنها آورده است. کلام انسان ارزش رنج بردن ندارد، اما یک پیام واقعی از جانب خدا ارزش تحمل رنج را دارد.

 

دو) کلیسا در زبان یونان باستان کلمه اکلسیا است. این فقط یک کلمه مذهبی نبود. مسیحیان، بسیاری از کلمات یونانی را که معمولاً برای جمع های مذهبی استفاده می‌شدند، استفاده کردند. «قدرت این امر در این است که مسیحیت  فقط یک دین دیگر نیست. به طور کلی نباید با هیچ یک از واژه‌های مناسب ادیان [در آن روزگار] نامگذاری شود.» (موریس)

 

ب. از آنان که عیسای خداوند و پیامبران را کشتند و ما را نیز بیرون راندند: پولس با اطمینان از اینکه مسیحیان تسالونیکی اولین کسانی نیستند که در این راه رنج می‌کشند، آنان را تسلی داد. عیسای خداوند شکنجه شد و مسیحیان در یهودیه نیز با آن روبرو شدند. علاوه بر این، پولس و همکارانش نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.

 

یک) آن ها که… عیسای خداوند را کشتند: در اینجا پولس نوشت كه هموطنان خودش (یهودیان) عیسای خداوند را كشته‌اند. اما پولس به خوبی می‌دانست که یهودیان یهودیه تنها کسانی نبودند که مقصر قتل عیسی بودند. رومیان نیز سهم خود را در این گناه عظیم داشتند، بنابراین هم یهودی و هم غیر یهودی هر دو مقصر بودند.

 

ج. آنان خدا را خشنود نمی سازند و با همه مردم دشمنی می ورزند: پولس همچنین مسیحیان تسالونیکی را با آگاهی از برحق بودن آنها، و اینکه آنها کسانی هستند که خداوند را خشنود می‌کنند، آرامش بخشید. این اطمینان بخشی لازم بود زیرا آنها توسط افراد خشکه مذهب مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند و ممکن بود فکر کنند که این افراد با شکنجه آنها خداوند را خشنود می‌کنند.

 

د. نمی گذارند ما با غیر یهودیان سخن بگوئیم تا نجات یابند. بدین گونه همواره پیمانه گناهان خود را لبریز می کنند: در اینجا پولس نشان داد که چه چیز باعث آزرده خاطر شدن مزاحمان مذهبی تسالونیکیان شد. خشم آنان به این دلیل بود که آنها می‌دیدند غیریهودیان بدون اینکه ابتدا یهودی شوند، می‌توانند نجات پیدا کنند. این دید انحصار طلبانه همواره پیمانه گناهان شان را لبریز می کرد.

 

یک) «مخالفت یهودیان با کار مبشرین در میان غیر یهودیان به این دلیل نبود که آنها به دنبال حمایت غیریهودیان نبودند. یهودیان خود به شدت در این دوره از تاریخ مشغول تبلیغ مستقیم دین خود برای غیریهودیان بودند. مخالفت شدید آنها به این دلیل بود که مبشرین مسیحی بدون اینکه خواستار یهودی شدن شوند، به غیر یهودیان وعده نجات می‌دادند.» (هیبرت)

 

دو) «استفاده از شکل جمع کلمه گناهان به جمع اعمال شیطانی جداگانه آنها اشاره دارد و نه به مفهوم کلی انتزاعی گناه.» (موریس)

 

ه. اما غضب خدا سرانجام برایشان فروریخته است: پولس تسالونیکیان را تسلی داد و به آنها اطمینان داد که خداوند به حساب مزاحمان و شکنجه‌گران آنها خواهد رسید. وقتی مسیحیان این مسئله را فراموش می‌کنند، غالباً با پاسخ دادن به آزار و شکنجه دیگران، خود را رسوا می‌کنند و مورد نفرین قرار می‌دهند.

 

یک) «جنایات آنها بزرگ بود؛ مجازاتشان هم با آن متناسب است. برای چه خداوند آنها را از همه مردم زمین که در آن به صورت موقت ساکن هستند متمایز نگه داشته است، ما نمی‌توانیم تظاهر کنیم اما بدون شک باید برای هدفی پر اهمیت باشد. در همین حال، بگذارید جهان مسیحی با آنها با انسانیت و رحمت رفتار کند.» (کلارک)

 

دو) «در همان حال باید توجه کنیم که خشم پولس، عصبانیت یک مرد در مورد قوم خودش است. او بخشی از آنهاست و به خاطر سرنوشت آنها سوگواری می‌کرد.» (موریس)

 

3- آیات (17-20) پولس علت عدم حضور خود در میان تسالونیکیان را توضیح می‌دهد.

 

و اما ای برادران، چون کوتاه زمانی از شما به دور افتادیم، البته جسما و نه قلبا، با اشتیاقی بس پرشورتر کوشیدیم تا روی شما را ببینیم. چرا که خواهان آمدن نزد شما بودیم. براستی که من، پولس، بارها سعی کردم، ولی شیطان مانع شد. زیرا چیست امید و شادی و تاج افتخار ما در حضور خداوندمان عیسی به هنگام ظهور او؟ مگر شما نیستید؟ براستی که شمایید جلال و شادی ما.

 

الف. چون کوتاه زمانی از شما به دور افتادیم، البته جسما و نه قلبا، با اشتیاقی بس پرشورتر کوشیدیم تا روی شما را ببینیم: پولس می‌دانست که تسالونیکیان از حس آرامشی که او به آنها می‌دهد ممنون هستند، اما آنها متعجب بودند که چرا او شخصا نمی‌آید و این آرامش را برای آنها ارمغان نمی‌آورد. آنها به طور معمول فکر می‌کردند که این حالت خیلی بهتر خواهد بود. با این حال پولس به آنها اطمینان داد که دلیلش کمبود محبت یا عدم تمایل از طرف او نبوده است.

 

ب. چرا که خواهان آمدن نزد شما بودیم… ولی شیطان مانع شد: اینگونه نبود که پولس نمی‌خواست با تسالونیکیان ملاقات کند. علت این بود که شیطان مانع پولس و یارانش شد. پولس به تسالونیکیان اطمینان داد که می‌خواهد در کنار آنها باشد، اما شیطان مانع او شد و این اتفاق بارها رخ داد.

 

یک) تسالونیکیان غالباً نوکیشان یهودی بودند که به مسیح روی آورده بودند، پس وقتی پولس از شیطان در اینجا نام برد، دیگر توضیحی نداد. این نشان می‌دهد که در چند هفته ای که او نزد تسالونیکیان بود چیزهای زیادی درباره شیطان و جنگ روحانی به آنان آموخته بود.

 

ج. شیطان مانع شد: پولس، با تمام خدمات و اختیارات رسولانه خود، همچنان توسط شیطان راهش مسدود می‌شد. اما پولس مانع شدن شیطان را بر اساس جبر ندید و نپذیرفت و برای رفع مانع کاری انجام داد.

 

یک) اول، پولس فهمید که این مانع شیطانی است. او می‌دانست که این شرایط تصادفی نیست، بلکه حمله مستقیم شیطان است. پولس توانایی درک این موضوع را داشت.

 

دو) دوم، پولس ایمان داشت. برای مدت کوتاه به این معناست که پولس می‌دانست که زمان کوتاهی مانده تا مانع برطرف شود.

 

سه) سوم، پولس متعهد شد که به هر طریقی که شده در برابر مانع بجنگد. اگر او نتواند شخصاً در آنجا باشد، پس باید نامه او به آنجا برسد و در غیاب وی آنها را تعلیم دهد و باعث تشویق آنان باشد. بسیاری از محققان معتقدند که اول تسالونیکیان، اولین نامه پولس است که به عنوان یک رسول به کلیسا نوشته شده است. اگر این چنین باشد، سد معبر شیطان باعث شد که پولس نامه‌نگاری به کلیساها را شروع کند. وقتی شیطان کار بزرگی که خدا از طریق این نامه‌ها انجام داد را دید، ابراز تأسف کرد که مانع پولس شده است.

 

چهار) سرانجام خداوند پیروزی را به ارمغان آورد. اعمال 1:20-5 بازگشت دوباره پولس به تسالونیکی و دیگر کلیساهای منطقه را توصیف می‌کند.

 

پنج) «با فرض اینکه ما متوجه شده‌ایم که موانع در راه ما واقعا از شیطان ناشی می‌شود، پس در این صورت تکلیف چیست؟ من فقط یک توصیه دارم و آن این است که، چه با وجود مانع و چه بدون مانع، در مسیر خدمت همانطور که روح القدس شما را توانا می‌سازد، ادامه دهید.» (اسپروژن)

 

د. زیرا چیست امید و شادی و تاج افتخار ما در حضور خداوندمان عیسی به هنگام ظهور او؟:  پولس به تسالونیکیان اطمینان داد که هرگز آنها را فراموش نمی‌کند زیرا آنها جلال و شادی او بودند. ناتوانی او در دیدار با آنان هرگز نباید به عنوان کمبود محبت نسبت به تسالونیکیان تلقی شود.

 

یک)  درواقع پولس می‌توانست بگوید که او در آسمان به تاج نیازی ندارد زیرا این فرزندان گرانبها تاج پیروزی او بودند. کسانی که نزد عیسی و شاگردانش می‌آوریم تاج پیروزی و افتخار ما هستند.

 

دو) «هر کسی که انجیل را وعظ می‌کند باید این فصل را با دقت بخواند و خود را با توجه به آن بررسی کند. بیشتر واعظان، هنگامی که در روح آن را می خوانند، در اینصورت یا جای خود را به دیگران می‌سپارند یا تلاش می کنند کار خداوند را در آینده با شوق و حرارت انجام دهند.» (کلارک)