فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

باب دوم نامه دوم تسالونیکیان- نزدیکی بازگشت عیسی

 

دستوراتی درباره بازگشت عیسی

 

1.آیات (1-2) تسلی پولس به تسالونیکیان جفادیده و استدعا از آنان.

 

ای برادران، دربارۀ آمدن خداوند ما عیسی مسیح و گِرد آمدن ما نزد او، استدعا داریم از پیام نبوّتی یا گفته یا نامه‌ای که گویا از ما باشد، بدین مضمون که روز خداوند هم‌اکنون فرا رسیده است، زود متزلزل یا مشوّش مشوید.

 

الف. دربارۀ آمدن خداوند ما عیسی مسیح و گِرد آمدن ما نزد او: پولس در اینجا به سوالاتی پرداخت که بر اساس نامۀ اول او مطرح شده بود، جایی که در مورد ربوده شدن اعضای کلیسا برای همراهی با عیسی به تسالونیکیان حکم کرد (اول تسالونیکیان 16:4-18).

 

یک. چالش در درک این باب بخاطر این حقیقت است که این نوشته‌ها تکمیل کننده آموزشهایی بود که پولس قبلاً بطور شفاهی به تسالونیکیان داده بود و البته ما دقیقاً نمی‌دانیم پولس به آنها چه گفته بود. با این حال اگر این ایده‌ها با دقت کنار هم قرار بگیرند، به اندازۀ کافی واضح هستند.

 

ب. دربارۀ آمدن خداوند ما عیسی مسیح و گِرد آمدن ما نزد او: پولس بطور واضح درمورد بازگشت عیسی نوشت اما جمله‌بندی در اینجا به تفاوت میان آمدن و گرد آمدن اشاره دارد. این جمله بطور قدرتمندی بیان می‌کند که در واقع دو آمدن در مورد عیسی وجود دارد. یک آمدن برای کلیسای اوست (همانطور که در اول تسالونیکیان 16:4-18 بطور واضح توصیف شده است) و آمدن دیگر با کلیسایش برای داوری جهان سرکش می‌باشد.

 

یک. «اینها دو قسمت از یک واقعه بزرگ هستند.» (موریس)

 

دو. هیبرت نشان می‌دهد چطور دستور زبان یونانی باستان دوم تسالونیکیان 1:2 را توضیح می‌دهد: «ارتباط دو کلمه با یک حرف اضافه یک رویداد را از دو جنبۀ تکمیل کننده یکدیگر نشان می‌دهد.»

 

سه. این موضوع بطور کامل با دیگر بخشهای کتاب مقدس مطابق است و بیان می‌کند که بازگشت عیسی دو جنبه دارد و این جنبه‌ها باید با دوره‌های محسوس زمانی جدا شده باشند.

 

·     شرایط دنیا متفاوت توصیف شده‌ است (متی 37:24-42، متی 21:24، مکاشفه 15:6)

·      حالات مختلفی از بازگشت عیسی توصیف شده است (اول تسالونیکیان 16:4-17، مکاشفه 11:19، 15-14، 21).

·     فرضیات مختلفی در رابطه با قابل پیش بینی بودن تاریخ بازگشت عیسی عنوان شده است (متی 36:24، دانیال 11:12).

 

 

ج. استدعا داریم …زود متزلزل یا مشوّش مشوید: ظاهراً یک سوءتفاهم در تعالیم پولس (و یا کاربرد نادرست آن) باعث شده بود تسالونیکیان متزلزل و یا مشوّش شوند. اینجا پولس از کلمات قدرتمندی برای بیان تکانهای ناگهانی (متزلزل) و شرایط آشفتگی (مشوّش) استفاده کرده است. ترسهای آنان حول این تفکر بود که روز خداوند هم‌اکنون فرا رسیده است.

 

یک. «کلمۀ متزلزل، آشفتگی همانند وضعیت یک کشتی طوفان زده را بیان می‌کند و به شدت نشان دهنده سردرگمی و ناراحتی است که تسالونیکیان در اضطراب کاذب از آمدن مسیح حس می‌کردند.» (کلارک)

 

دو. در یک نسخۀ خطی ممتاز از دوم تسالونیکیان 2:2 بجای روز مسیح نوشته شده روز خداوند. روز خداوند مفهومی غنی از پیش زمینۀ عهدعتیق را با خود دارد و به نامۀ قبلی پولس به تسالونیکیان اشاره دارد (اول تسالونیکیان 2:5). این یک روز واحد نیست بلکۀ یک دورۀ مرتبط با نزول داوری و رهایی قوم خداست. یک جنبۀ مهم روز خداوند، رنج و مصیبت عظیمی است که در متی 1:24 توصیف شده است.

 

د. روز خداوند هم‌اکنون فرا رسیده است: برخی ترجمه‌ها مانند نسخۀ کینگ جیمز اینطور ترجمه کرده‌اند که روز مسیح آمده است. اما این ترجمه در نسخۀ کینگ جیمز جدید (و سایر ترجمه‌های جدید) ترجیح داده می‌شود. تسالونیکیان از فرا رسیدن روز مسیح نمی‌ترسیدند بلکه از اینکه در آن باشند می‌ترسیدند.

 

یک. «این فعل در واقع به معنای نزدیک بودن زمان وقوع نیست بلکه به معنای اتفاق افتادن است.» (موریس) دان آلفرد مفسر معروف یونانی این متن را اینطور ترجمه می‌کند “به این معنا که روز خداوند حاضر است و نه اینکه اتفاق افتاده است. فعلی که در اینجا استفاده شده در عهدجدید شش بار به کار رفته است و در تمام موارد به مفهوم حاضر بودن است، در دو آیه، رومیان 38:8 و اول قرنتیان 22:3 میان چیزهای زمان حال با چیزهایی که در حال رسیدن هستند تفاوت وجود دارد.

 

دو. از این جمله می‌توان دریافت که روز خداوند کامل نشده بود. کلام پولس ادامه می‌یابد و توضیح می‌دهد که این روز هنوز شروع نشده است زیرا تسالونیکیان از آن رنج عظیم (روز خداوند) می‌ترسیدند و هراس داشتند که ربوده نشده باشند. اما پولس بیان می‌کند که آنها هنوز در روز خداوند نیستند زیرا اگر اینطور بود آنگاه نشانه‌های حتمی آن باید به وقوع می‌پیوست.

 

سه. مهم است توجه داشته باشیم که تسالونیکیان فقط در صورتی از فکر به این موضوع که در آن رنج عظیم هستند ممکن بود متزلزل یا مشوش شوند که پولس به آنها تعلیم داده باشد تنها از طریق ربوده شدن باید از آن دوره فرار کنند. در غیر اینصورت از رنج عظیم به عنوان پیش درآمد ضروری برای بازگشت دوباره مسیح استقبال می‌کردند. اما پولس بوضوح به آنها تعلیم داده بود که باید از داوری خدا بر روی زمین در این دوره‌ای که به عنوان روز خداوند یا روز مسیح شناخته شده است، بگریزند (اول تسالونیکیان 14:4-18).

 

ه‍ـ. پیام نبوّتی یا گفته یا نامه‌ای: شاید این کلام نگران‌کننده از یک نبوت نادرست (پیام نبوّتی یا گفته) آمده بود. شاید برخی رهبران دیگر نامه‌ای به تسالونیکیان نوشته و تعلیم داده بودند که آنها هم اکنون در روز خداوند هستند. در هر صورت آنها از این ایده که به طریقی از ربوده شدن بازمانده‌اند، مضطرب بودند.

 

یک. «این تعلیم رسولان بود و روح‌القدس در همۀ اعصار این تعلیم را داده است که روز خداوند نزدیک است اما تسالونیکیان تصور می‌کردند هم اکنون آن روز فرارسیده است.» (آلفورد)

 

2. آیه (3) نشانه‌های آن روز.

 

مگذارید هیچ‌کس به هیچ طریقی شما را فریب دهد. زیرا تا نخست آن عِصیان واقع نشود و آن مرد بی‌دین که فرزند هلاکت است به ظهور نرسد، آن روز فرا نخواهد رسید.

 

الف. آن روز فرا نخواهد رسید: پولس این وقایع را طوری توصیف نمی‌کند که بطور قطعی قبل از ربوده شدن رخ می‌دهند. بلکه وقایع گواه قطعی آن رنج عظیم –روز خداوند– هستند. از این نظر نمی‌توان یقین داشت روز خداوند ( رنج عظیم) بدون این نشانه‌ها فرارسیده باشد.

 

یک. این عبارت در متن اصلی وجود ندارد اما بسیار بجا و مناسب اضافه شده است. آلفورد درمورد این عبارت آن روز فرا نخواهد رسید می‌گوید: « پس بدرستی بیان شد. به نظر نمی‌رسد هیچ تلاشی از سوی پولس رسول برای پر کردن این جای خالی انجام شده باشد. این خودش در ذهن خواننده جا گرفته است.»  

 

ب. زیرا تا نخست آن عِصیان واقع نشود: کلمۀ یونانی باستان ترجمه شده به معنی عصیان، بیانگر یک گردنکشی و حرکت است. دانشمندان کتاب مقدس در مورد ارتداد در میان کسانی که زمانی از خدا پیروی می‌کردند یا یک شورش عمومی در سراسر جهان، بحث می‌کنند. در حقیقت ممکن است پولس هر دو مورد را در ذهن خود داشته باشد زیرا شواهدی از هریک در آخر زمان وجود دارد (اول تیموتائوس 1:4-3؛ دوم تیموتائوس 1:3-5 و همچنین 3:4-4). با این وجود، منظور پولس آشکار است: «از این نگران هستید که ما در آن رنج عظیم باشیم و شما از ربوده شدن جا مانده باشید. اما باید بدانیم که ما اکنون در آن رنج عظیم نیستیم زیرا آن عصیان که باید نخست واقع شود، هنوز رخ نداده است.»

 

یک. آن عصیان: حرف اضافۀ “آن” این امر را حتی مهمتر می‌سازد. این یک عصیان نیست بلکه آن عصیان است، که ارتداد عظیم و نهایی است.

 

دو. برخی عقیده دارند ایدۀ پشت آن عصیان در حقیقت یک حرکت است و به ربوده شدن کلیسا اشاره دارد. اما یک حرکت به نوعی رفتن اشاره دارد که شخص با اراده و تمایل خودش آن را انجام می‌دهد ولی درمورد ربوده شدن کلیسا چنین چیزی صحّت ندارد. بعلاوه، کلمۀ یونانی باستان استفاده شده در عهدجدید (اعمال 21:21، روی برگرداندن) و یا در ترجمهء کتاب‌مقدس یهودی به یونانی همیشه بر چیزی گناه آلود و منفی اشاره دارد.

 

سه. ایدۀ یک ارتداد عظیم در آخر زمان با ایدۀ احیای عظیم در آخر زمان در تضاد نیست. برخی مسیحیان به ایدۀ احیای عظیم در آخر زمان شک دارند و یا حتی از ارتداد با این باور که نشان دهندۀ پایان دنیا است، استقبال می‌کنند. اما همانطور که کتاب مکاشفه انکار عظیم عیسی را در مدت زمان آن رنج عظیم (مکاشفه 20:9-21 و 2:17-6) توصیف می‌کند، پذیرش عظیم او را نیز توصیف می‌کند (مکاشفه 9:7-14)، این دو ایده می‌توانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند.

 

ج. آن مرد بی‌دین که فرزند هلاکت است به ظهور نرسد: قبل از آنکه آن رنج عظیم با یقین به وقوع بپیوندد، یک شخص خاص -که به عنوان مرد بی‌دین شناخته می‌شود- باید به ظهور رسد. منظور پولس آشکار است: «نگران هستید که در آن رنج عظیم به‌سر بریم و شما از ربوده شدن جا مانده باشید. اما باید بدانید که ما در آن رنج عظیم نیستیم زیرا هنوز آن مرد بی‌دین به ظهور نرسیده است.»

 

یک. مرسومترین برداشت از آن مرد بی‌دین این است که او یک شخص خاص نیست بلکه یک نظام و یا یک سازمان است. بطور تاریخی، مفسرین پروتستان آن مرد بی‌دین را درسیستم جانشینی پاپها می‌بینند. کالوین اینطور فکر می‌کند که: «پولس از یک شخص خاصی صحبت نمی‌کند، بلکه از یک پادشاهی سخن می‌گوید که توسط شیطان تصرف می‌شود تا هدف برپا کردن آن کار شنیع را در خانه خداوند به انجام برساند. می‌توانیم ببینیم این امر در سلطنت پاپها به انجام رسیده است.»

 

دو. بهر حال دلیل خوبی وجود ندارد که بتوانیم آن مرد بی‌دین را تشخیص دهیم جز آنچه در اینجا به واضح‌ترین شکل توصیف شده است، شخصی که در آخر زمان به شهرت عظیمی می‌رسد. مسیحیان روزهای نخستین این عبارت را به این طریق درک می‌کردند. «پدران کلیسا اینطور درک کردند که منظور ضدمسیح است اما به نظر می‌رسد هیچ ایدۀ خاصی نسبت به این شخص نداشتند.» (کلارک)

 

·     دانیال یک شخص خاصی را توصیف کرد: “آن رهبر که می‌آید” (دانیال 26:9)، “شاهی سخت‌روی و مُعمادان” (دانیال 23:8)، پادشاه جبّـار (دانیال 36:11-45).

·     عیسی یک شخص خاصی را توصیف می‌کند: شخصی که “به نام خود می‌آید” (یوحنا 43:5).

·     نباید تعجب کنیم که پولس آن مرد بی‌دین را به عنوان یک شخص خاص توصیف می‌کند و نه یک نظام یا سازمان.

 

سه. آن مرد بی‌دین یک چهرۀ شناخته شده در کتاب مقدس و نهایت جسمی سازی روح ضد مسیح است که در اول یوحنا 2:4-3 درمورد آن صحبت شده است. بدون شک او سالهای بسیاری قبل از آن رنج عظیم زندگی خواهد کرد و فقط در آن دوران به عنوان آن مرد بی‌دین، ظاهر خواهد شد. ایدۀ پشت مرد بی‌دین این است که «گناه بطور مطلق بر او سلطنت می‌کند بطوری که به نظر می‌رسد او تجسم گناه است.» (هیبرت)

 

د. فرزند هلاکت: هلاکت به مفهوم نابودی و از دست دادن کامل رفاه است. در واقع متضاد رستگاری است. نامیدن او به عنوان پسر هلاکت به این معنی است که شخصیت او با نابودی مشخص می‌شود. موفات می‌گوید عبارت “پسر هلاکت” در اصل به مفهوم شخص فناشده است.

 

3. آیه (4) کاری که آن مرد بی‌دین انجام می‌دهد.

 

او با هرآنچه خدا خوانده می‌شود و مورد پرستش قرار می‌گیرد، مخالفت می‌ورزد و خود را بالاتر قرار می‌دهد، تا آنجا که در معبد خدا جلوس می‌کند و خود را خدا معرفی می‌نماید.

 

الف. او با هرآنچه خدا خوانده می‌شود و مورد پرستش قرار می‌گیرد، مخالفت می‌ورزد و خود را بالاتر قرار می‌دهد: آن مرد بی‌دین برای خودش خواستار پرستشی می‌شود که فقط از آنِ خداست (لوقا 8:4). این درخواست پرستش در مکاشفه 1:13-16 نیز توصیف شده است.

 

یک. « او با هر نوع اقتدار الهی مخالفت می‌کند و خود را بالاتر از آن و بالاتر از هر چیزی که سزاوار پرستش است و هر چیزی که به پرستش الهی مربوط است، قرار می‌دهد.» (کلارک)

 

دو. درک قدرت و وسعت این متن نشان می‌دهد گفتن این جمله که پاپ همان ضدمسیح است، بسیار ساده‌انگارانه است. او مذهبی را بنا خواهد کرد که پرستش هیچکس و هیچ چیزی غیر از خودش را تحمل نمی‌کند. کلیسای مرتد کاتولیک رومی ممکن است بخشی از این مذهب آخر زمانی باشند اما تمام آن را دربر نمی‌گیرد.

 

سه. «توجه داشته باشید که مفهوم این کلمات نمی‌تواند شامل کسی مانند پاپ باشد که موضوعاتی برای پرستش‌ خلق می‌کند و بنابراین (صرفاً با استنتاج) خودش را از موضوعاتی که خلق کرده، عظیمتر می‌سازد: چرا که ضدمسیح خودش را به عنوان موضوع پرستش قرار می‌دهد، به عنوان شخصی والاتر و عظیمتر، او خودش را خدا می‌خواند که باید پرستش شود.» (آلفورد)

 

ب. تا آنجا که در معبد خدا جلوس می‌کند: تقاضای آن مرد بی‌دین برای پرستش خودش آنچنان شدید است که در معبد اورشلیم به عنوان خدا جلوس می‌کند و از همۀ افراد خواستار پرستشی کفرآمیز می‌شود (مکاشفه 14:13-15 و متی 15:24، 21، 29-31).

 

یک. معبد خدا: به خوبی می‌توان از متن دریافت که این یک معبد واقعی است و حتی مسیحیان نخستین نیز این متن را به همین شکل پذیرفته بودند. «با وجود اینکه ضدمسیح همه چیز را در این دنیا نابود خواهد کرد اما سه سال و شش ماه سلطنت خواهد کرد و سپس در معبد اورشلیم جلوس خواهد کرد و آنگاه خداوند در جلال پدر و در میان ابرها از آسمان نازل خواهد شد و این مرد و همۀ پیروانش را به دریاچۀ آتش خواهد فرستاد بلکه برای پارسایان فرصت پادشاهی را به ارمغان خواهد آورد.» (ایرنئوس در اواخر قرن دوم این متن را نوشت)

 

دو. درک واقعی این سخنان پولس بوسیله این حقیقت حمایت می‌شد که در زمان نوشته شدن این نامه اتفاقی تقریباً مشابه در گذشته‌ای نه چندان دور رخ داده بود. «تلاش اخیر کالیگولا برای قرار دادن مجسمه‌ای از خود در معبد اورشلیم ممکن است تصویری برای شرح پولس از آن فریبکار آینده فراهم کرده باشد. بی‌حرمتی هولناک این رخداد جنجالی باعث شوک عمیقی در یهودیت شد بطوریکه مسیحیان یهودی نیز به خوبی آن را درک ‌کردند.» (موفات)

 

ج. در معبد خدا جلوس می‌کند و خود را خدا معرفی می‌نماید: کلمۀ یونانی استفاده شده برای معبد، به معنی قدس‌القداس است و نه به عنوان کل معبد. «اینطور نیست که او فقط وارد محوطۀ معبد شود: او قدس‌القداس را بی‌حرمت می‌کند و در آنجا جلوس می‌کند. این عمل او، ادعای اولوهیت است.» (موریس)  این یک کفر عظیم است که منجر به داوری حتمی خواهد شد، مکروه ویرانگری که هم دانیال و هم عیسی درمورد آن سخن گفتند.

 

یک. دانیال نبی گفت ضدمسیح عهد خود با یهودیان را خواهد شکست و هدایا و قربانی را به پایان می‌رساند؛ ضدمسیح با قرار دادن آن مکروه در مکان مقدس باعث بی‌حرمت ساختن معبد می‌شود (دانیال ۲۷:۹، 31:11 و 11:12).

 

دو. عیسی گفت به دنبال یک مکروه باشید که در مکان مقدس بنا شده باشد، این نشانۀ اصلی آغاز فصل خشم خدا بر زمین خواهد بود (متی 15:24-16 و 21:24).

 

سه. « هرکسی می‌تواند بفهمد که پولس مقدس به توصیف دانیال نبی اشاره داشته است زیرا نه تنها همان ایده‌ها را به عاریه گرفت بلکه حتی برخی از عبارات و بیانات را نیز از آن اقتباس کرد.» (کلارک)

 

د. خود را خدا معرفی می‌نماید: آن مرد بی‌دین به درستی یک ضدمسیح است. شیطان عملکرد مرد بی‌دین را طوری طرح کرد که آینۀ خدمت عیسی باشد.

 

·     هم عیسی و هم مرد بی‌دین خواهند آمد (دوم تسالونیکیان 1:2 و 9:2).

·     هم عیسی و هم مرد بی‌دین ظهور خواهند کرد (دوم تسالونیکیان 7:1 و 3:2).

·     هم عیسی و هم مرد بی‌دین انجیل (طریقت) خود را دارند (دوم 10:2-11).

·     هم عیسی و هم مرد بی‌دین می‌گویند فقط من باید پرستش شوم (دوم تسالونیکیان 4:2).

·     هم عیسی و هم مرد بی‌دین برای اثبات ادعاهای خود معجزه می‌کنند (دوم تسالونیکیان 9:2).

 

یک. واضح است که مرد بی‌دین، تقلید شیطان از مسیح حقیقی است. با این وجود در نهایت مرد بی‌دین فقط می‌تواند ادعا کند و خود را خدا معرفی کند. بازگشت عیسی و داوری خدا آشکار خواهد ساخت که مرد بی‌دین هرگز خدا نیست.

 

۴. آیات (۵-۸) مانع‌های ظهور مرد بی‌دین.

 

آیا به یاد ندارید هنگامی که با شما بودم اینها را به شما می‌گفتم؟ شما می‌دانید که اکنون چه چیزی مانع است و سبب می‌شود که او تنها در زمان مناسب خود ظهور کند. زیرا سِرّ بی‌دینی هم‌اکنون نیز عمل می‌کند، امّا فقط تا وقتی که آن که تا به حال مانع است از میان برداشته شود. آنگاه آن بی‌دین ظاهر خواهد شد، که خداوندْ عیسی با نَفَس دهان خود او را هلاک خواهد کرد و با درخشندگیِ ظهور خویش او را نابود خواهد ساخت.

 

الف. هنگامی که با شما بودم اینها را به شما می‌گفتم: پولس فقط چند هفته با تسالونیکیان بود (اعمال 1:17-10). اما فکر می‌کرد مهم است که به این نوکیشان مسیحی نبوتهای کتاب مقدس تعلیم داده شود، پس آنها را با برخی جزئیات به آنان تعلیم داد.

 

ب. شما می‌دانید که اکنون چه چیزی مانع است: تاکنون شیطان و مرد بی‌دین  منع شده‌اند. اصل کار آنها اکنون نیز وجود دارد (سِرّ بی‌دینی هم‌اکنون نیز عمل می‌کند). اما در زمان مناسب روح‌القدس (که تا به حال مانع است) که مانع ظهور کامل آنها است، از میان برداشته خواهد شد.

 

ج. از میان برداشته شود: نباید فکر کنیم روح‌القدس در زمان آن رنج عظیم، زمین را ترک می‌کند. او همچنان در آن زمان نیز بر روی زمین حضور خواهد داشت زیرا بسیاری نجات می‌یابند، مُهـر می‌شوند و در آن دوره خدا را خدمت می‌کنند (مکاشفه 3:7-4، مکاشفه 1:14-5) و این امر بدون خدمت روح‌القدس امکانپذیر نیست. روح‌القدس از میان برداشته می‌شود اما حذف نمی‌شود.

 

یک. «این عبارت درمورد هر شخص یا چیزی که از سر راه برداشته می‌شود، خواه با مرگ و خواه با روشهای دیگر حذف، استفاده می‌شود.» (آلفورد)

 

دو. برخی این را به عنوان پایان یک عصر می‌بینند: «حضور روح به عنوان ساکن در مقدسین بطور ناگهانی در هنگام بازگشت دوباره عیسی خاتمه خواهد یافت همانطور که در پنطیکاست بطور ناگهانی آغاز شد. به یکباره بدن مسیح ربوده شده و به آسمان برده می‌شود و خدمت روح به همان حالتی که در زمان عهدعتیق برای ایمانداران بود، بازمی‌گردد.» (توماس)

 

د. سِرّ بی‌دینی هم‌اکنون نیز عمل می‌کند: این اصل عظیم شرارت اکنون نیز در جهان حاضر است و غایت آن در مرد بی‌دین آشکار می‌شود اما او شرارتی جدید را به جهان معرفی نخواهد کرد بلکه فقط شدّتی عظیم از همان شرارت قبلی را نشان خواهد داد.

 

یک. در حال حاضر این بی‌دینی یک سِرّ است که فقط از طریق مکاشفه درک و دیده می‌شود. به عبارت دیگر این بی‌دینی، پنهان است. « این یک شرارت و گناه آشکار نیست بلکه یک پارسایی فنا شده، خطاهای واهی و شرارتی تحت عنوان نوعی خداپرستی دروغین است که با حیله‌گری مدیریت می‌شود، در اینجا منظور این است.» (پول)

 

ه‍ـ. آنگاه آن بی‌دین ظاهر خواهد شد: پولس به دو حقیقت قطعی درمورد مرد بی‌دین اشاره می‌کند. ابتدا، قطعی است که وقتی روح‌القدس دیگر مانع او نشود آنگاه آن بی‌دین ظاهر خواهد شد. دوم، قطعی است که آن بی‌دین با درخشندگیِ ظهور عیسی نابود خواهد شد.

 

یک. احتمال دارد پولس اشعیا 4:11 را در نظر داشته است: “جهان را به عصای دهانش خواهد زد، و شریران را به نَفَس لبهایش خواهد کشت.” این متن اشعیا به خداوند -یهوه- اشاره دارد ولی پولس آن را برای عیسی به کار می‌برد و اینگونه نشان می‌دهد که عیسی، یهوه است.

 

دو. آن مرد بی‌دین هرکسی که باشد هنوز به کار خود مشغول نشده است. این را از آنجا می‌دانیم که مرد بی‌دین در پایان کار خود توسط عیسی مسیح نابود می‌شود.

 

5. آیات (9-12) شخصیت و استراتژی مرد بی‌دین.

 

ظهور آن بی‌دین به نیروی شیطان و همراه با همه گونه معجزات و آیات و عجایبِ گمراه‌کننده خواهد بود، و نیز همراه با همه گونه شرارت که راهیان طریق هلاکت را فریفته می‌سازد. ایشان از آن رو هلاک می‌شوند که نخواستند حقیقت را دوست بدارند تا نجات یابند. پس خدا ایشان را به توهّمی بزرگ دچار خواهد کرد، به گونه‌ای که دروغ را باور خواهند داشت، تا همۀ کسانی که حقیقت را باور نکرده و از شرارت خشنود گشته‌اند، محکوم شوند.

 

الف. ظهور آن بی‌دین به نیروی شیطان… خواهد بود: ضدمسیح با معجزات و آیات و عجایب خواهد آمد. اما همۀ اینها به نیروی شیطان است همانطور که در مکاشفه 13:13- 17 توصیف شده است.

 

یک. اگر شخصی معجزات، آیات و عجایب داشته باشد، دلیل کافی نیست که او از جانب خداست. شیطان می‌تواند اعمال قدرتمند خود را از طریق فریب و یا با منابع قدرت خودش به انجام برساند.

 

دو. «او مسیح شیطان است، یک کاریکاتور جهنمی از مسیح.» (موفات)

 

ب. همراه با همه گونه شرارت که راهیان طریق هلاکت را فریفته می‌سازد: البته این فریب فقط می‌تواند فقط در افرادی ریشه بدواند که نخواستند حقیقت را دوست بدارند. این افراد آماده هستند که توسط ضدمسیح فریب بخورند زیرا آنها دروغ را می‌خواهند و خدا ایشان را به توهّمی بزرگ دچار خواهد کرد.

 

یک. خدا ایشان را… دچار خواهد کرد: در آخر، ضدمسیح فقط یک پیام رسان خداست. خدا داوری خود را نازل خواهد کرد و از طریق ضدمسیح آنها را دچار توهّمی بزرگ خواهد کرد. خدا این توهّم را بر هیچکس تحمیل نمی‌کند بلکه آنانی که نخواستند حقیقت را دوست بدارند دچار این توهّم بزرگ خواهند شد.

 

دو. آلفورد این متن را اینگونه ترجمه ‌کرد: «خدا توهّم را نزد ایشان می‌فرستد تا به سخن دروغ ایمان آورند.»

 

سه. «آنها ابتدا فریب خوردند که گناهشان همین بود و خداوند برای آنها توهمی بزرگ می‌فرستد و این مجازات آنهاست.» (پول)

 

ج. به گونه‌ای که دروغ را باور خواهند داشت: بطور خاص خدا آن دروغ را نزد آنان فرستاد.  این هر دروغی نیست بلکه آن دروغ است، دروغی که نژاد انسان را از زمان آدم اسیر خود کرده است. این دروغی است که می‌گوید خدا، خدا نیست و ما می‌توانیم خدا باشیم و یا هستیم.

 

یک. «منظور او این است که آخرین شبه مسیح یا ضدمسیح تجسم هر چیز کفرآمیز و مکروه است و بجای اینکه او را رد کنند، مورد استقبال یهودیان و غیر یهودیان قرار خواهد گرفت.» (موفات)

 

د. تا همۀ کسانی که حقیقت را باور نکرده و از شرارت خشنود گشته‌اند، محکوم شوند: از آنجایی که خدا به سرکشان همان دروغی را می‌دهد که خودشان می‌خواهند، پس این کار او به دور از سخاوت نیست. در واقع این نشاندهنده داوری خدا بر آنانی است که حقیقت را رد می‌کنند. همانطور که در رومیان باب اول اشاره شده است، ممکن است خدا در داوری به انسان همان شرارت قلبش را بدهد، شرارتی که قلبش با آن خشنود می‌شود.

 

یک. «آنها فکر می‌کنند برضد او عمل می‌کنند اما در آخر در می‌یابند که همان اعمالی که با آنها گردنکشی خود را ابراز کردند، وسیلۀ مجازات خودشان بوده است.» (موریس)

 

تشویق و دلگرمی برای ایمانداران روزهای آخر

 

1. آیات (13-14) پولس برای کار خدا در تسالونیکیان شکرگزاری می‌کند.

 

امّا ای برادران که محبوب خدایید، ما باید همواره خدا را به‌خاطر وجود شما شکر گوییم، زیرا خدا شما را از آغاز برگزید تا به واسطۀ عمل تقدیس‌کنندۀ روح و ایمان به حقیقت نجات یابید. او شما را به واسطۀ انجیل ما فرا خواند تا از جلال خداوند ما عیسی مسیح برخوردار شوید.

 

الف. ما باید همواره خدا را به‌خاطر وجود شما شکر گوییم: پولس ایدۀ خود در دوم تسالونیکیان 3:1 را تکرار می‌کند که باید خدا را به خاطر کارش در میان تسالونیکیان و به خاطر عظمت این کار شکر کند.

 

ب. ای برادران که محبوب خدایید: پولس در ابتدا به این دلیل شکرگزار است چون آنان محبوب خدا هستند. محبت خدا نسبت به ما انگیزۀ اولیه برای همۀ کارهای او در ما و بوسیله ما است.

 

ج. زیرا خدا شما را از آغاز برگزید: پولس همچنین انتخاب مقتدرانۀ خدا در نجات تسالونیکیان را ستایش می‌کند. انتخاب خدا از آغاز بود. قبل از اینکه آنها خدا را انتخاب کنند، خدا آنها را انتخاب کرد و او آنها را انتخاب کرد تا به واسطۀ عمل تقدیس کنندۀ روح نجات یابند.

 

یک. «از آغاز! چه کسی می‌تواند ژرفنای یک درۀ وسیع ناشناخته را محاسبه کند؟ او که می‌تواند این متن را درک کند. از آغاز آفرینش یعنی حتی قبل از انتظار برای منجی و قبل از محبت خدا نسبت به همۀ آنانی که در مسیح یکی شدند.» (مایر)

 

دو. تا به واسطۀ عمل تقدیس‌کنندۀ روح… نجات یابید: این دو با هم عمل می‌کنند. آنانی که ادعا می‌کنند برگزیده شده هستند اما شواهد تقدیس (جدایی از دنیا و یکی شدن با خدا) در آنان دیده نمی‌شود بر روی زمین لغزنده قدم برمی‌دارند. ما نمی‌توانیم ببینیم شخصی برگزیده است یا خیر اما می‌توانیم بینیم او تقدیس شده است یا خیر.

 

سه. «اگر برای تو ممکن بود که بدون تقدیس، نجات یابی، آنگاه بجای برکت، لعنت نصیبت می‌شد. اگر چنین چیزی امکان داشت، نمی‌توانم وضعیتی تأسف‌بارتر از این را تصور کنم که یک انسان شادی نجات را بدون تقدس داشته باشد، خوشبختانه چنین چیزی امکان ندارد. اگر می‌توانستید از عواقب گناه نجات یابید اما از خود گناه نجات نیابید آنگاه قدرت و ناپاکی آن هیچ برکتی برای شما نخواهد داشت.» (اسپورژن)

 

د. عمل تقدیس‌کنندۀ روح و ایمان به حقیقت: کار تقدیس خدا با دو نیرو به انجام می‌رسد، روح و ایمان به حقیقت. روح خدا و کلام خدا در تقدیس ما امری حیاتی هستند.

 

ه‍ـ. او شما را به واسطۀ انجیل ما فرا خواند: ما برای این نجات از طریق انجیل فراخوانده می‌شویم، انجیلی که پولس موعظه کرد (ما مسیح مصلوب را وعظ می‌کنیم، اول قرنتیان 23:1) و انجیل است که ما را قادر می‌سازد از جلال عیسی برخوردار شویم.

 

و. تا از جلال خداوند ما عیسی مسیح برخوردار شوید: این همان جلالی است که یوحنا در نامۀ اول یوحنا 2:3 درمورد آن نوشت “امّا می‌دانیم آنگاه که او ظهور کند، مانند او خواهیم بود، چون او را چنانکه هست خواهیم دید.”

 

 2. آیه (15) توصیه‌ به استواری.

 

پس، ای برادران، استوار باشید و سنّتهایی را که چه با سخنِ زبان و چه با نامه به شما سپردیم، نگاه دارید.

 

الف. پس، ای برادران، استوار باشید: کلمه پس به این معنی است که پولس از ما می‌خواهد آنچه را که تاکنون نوشته است را مدنظر داشته باشیم. در این نامه او دلایل متقاعد کننده‌ای را بیان کرد مبنی بر اینکه چرا مسیحیان باید استوار باشند و دچار لغزش نشوند.

 

·     بخاطر سختی‌های کنونی استوار باشید (آزارها و سختیهایی که در دوم تسالونیکیان 4:1 توصیف شده است)

·     بخاطر داوری آیندۀ این دنیا استوار باشید (در آتش فروزان انتقام، دوم تسالونیکیان 8:1).

·     بخاطر قدرت فریب آینده استوار باشید (نیرو، معجزات و آیات و عجایب، دوم تسالونیکیان 9:2).

·     بخاطر سرنوشت پرجلال خودمان استوار باشید (جلال خداوندمان عیسی، دوم تسالونیکیان 14:2).

 

 

ب. استوار باشید و سنّتهایی را… نگاه دارید: حکم استوار باشید به یک موقعیت اشاره دارد و به ما می‌گوید مسیحیان باید بر چه چیزی استوار باشند. آنها باید بر کلام خدا استوار باشند که هم با کلام معتبر رسولان (با سخنِ زبان) و هم با نامه‌های رسولان (با نامه) ارائه شده است.

 

یک. سنّتها: کتاب مقدس آشکار می‌سازد که سنّتها می‌توانند خصیصۀ خطرناک نظامهای مذهبی (متی 2:15-3) و یا سنّتهای بشری (کولسیان 8:2) باشند. اما پولس در اینجا به سنّتهای رسولان اشاره دارد که در مکتوبات عهدجدید برای ما حفظ شده‌اند.

 

دو. «کلمۀ paradoseis که به معنی سنّت ترجمه شده است به معنای هرچیزی است که در طریق آموزش، انتقال داده می‌شود و در اینجا کاملاً آشکار است که به معنی آموزه‌هایی است که توسط این رسول به تسالونیکیان ارائه شده بود؛ چه در موعظات، چه در مکالمات خصوصی و چه از طریق این نامه‌ها.‌» (کلارک)

 

سه. فقط خصوصیت ثبات بخش کلام خداست که می‌تواند ما را قادر سازد در زیر بار سختی‌های کنونی و بار جلال آینده، استوار باشیم.

 

3. آیات (16-17) دعا برای تسالونیکیان.

 

اسپورژن براساس این آیات شگفت انگیز، پنج موعظۀ جداگانه تهیه کرد.

 

خودِ خداوند ما عیسی مسیح و پدر ما خدا که ما را محبت کرد و به فیض خود به ما دلگرمی جاودانی و امیدی نیکو بخشید، شما را دلگرمی بخشد و در هر کردار و گفتار نیکو استوار گرداند.

 

الف. که ما را محبت کرد: پولس قبل از اینکه از خدا بخواهد کار خاصی برای تسالونیکیان انجام دهد، همۀ آن کارهایی که خدا تاکنون برای آنها انجام داده بود را  یادآوری کرد. خدا به آنها محبت کرده و به آنها دلگرمی جاودانی و امیدی نیکو بخشیده بود.

 

یک. در شفاعتها و دعاهای خود بسیار نیکو است که امین بودن در گذشته و برکات کنونی خدا را به یادآوریم. امین بودن او در گذشته، وعدۀ امین بودن او برای آینده است.

 

دو. «خدا به فراوانی به ما عطا کرده است و تمام عطایای گذشتۀ او، تقاضایی برای عطایای بیشتر است. یک متکّدی در خیابان نمی‌تواند بگوید “سکۀ امروز مرا بده زیرا دیروز یک سکه به من دادی.” در این صورت می‌توانیم به او پاسخ دهیم “به همین دلیل امروز دیگر به تو پولی نمی‌دهم.” اما وقتی با خدا روبرو هستیم، این یک تقاضای نیکو است.» (اسپورژن)

 

ب. شما را دلگرمی بخشد و… استوار گرداند: پولس از خداوند می‌خواهد برای تسالونیکیان دو کار انجام دهد. نخست، از خدا خواست قلبهای آنان را دلگرمی بخشد. دوم، از خدا خواست آنها را در هر کردار و گفتار نیکو استوار گرداند. این دعا برای دلگرمی و استمرار در شهادت و خدمت به عیسی با توجه به نیارهای خاص ایمانداران تحت جفا مناسب است.

 

یک. این دعا سرشار از اشارات مفید و مهم است:

 

·     عیسی برای ماست.

·     خدا پدر ماست.

·     خدا ما را محبت کرده است.

·     خدا به ما بسیار عطا کرده است.

·     ما دلگرمی جاودانی داریم.

·     همۀ اینها بوسیلۀ فیض است.

 

دو. استوار گرداند: «من به یک کلیسای استوار باور دارم که نه بوسیله قوانین پارلمانی بلکه با هدف و حضور خدا در میان آن استوار شده است.» (اسپورژن)

 

ج. در هر کردار و گفتار نیکو: برخی شواهد متنی وجود دارد که نشان می‌دهد پولس در اصل اینطور نوشته است: هر کردار نیکو و هر گفتار نیکو. اگرچه این یک تفاوت بسیار جزئی است، اما چارلز اسپورژن آن را یک فرق مهم می‌دانست.

 

یک. «برخی مسیحیان فکر می‌کنند گفتار باید بسیار مورد توجه قرار گیرد و کردار چندان کارایی ندارد اما کتاب مقدس چنین نظری ندارد. این افراد درمورد کاری که انجام خواهند داد صحبت می‌کنند، درمورد کارهایی که دیگران باید انجام دهند صحبت می‌کنند و بسیار بیشتر درمورد اشتباهات دیگران صحبت می‌کنند و بنابراین آنها فقط با گفتار، گفتار، گفتار و فقط گفتار به کار خود ادامه می‌دهند. آنها به کردار اهمیتی نمی‌دهند اما این نامه کردار را در جایگاه نخست قرار می‌دهد.» (اسپورژن)