فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

میکاه ۶ – در دادگاه خداوند

شکایت خداوند علیه قوم خود.

۱. آیات (۱۲) در دادگاه با خداوند.

حال به آنچه خداوند می‌گوید، گوش بسپارید:

برخیز و دادخواهی خویش را نزد کوه‌ها بیان دار

و آواز خود را به گوش تپه‌ها برسان.

ای کوه‌ها شکایت خداوند را بشنوید،

و ای بنیان‌های زمین، گوش بسپارید!

زیرا خداوند علیه قوم خود شکایتی دارد

و بر ضد اسرائیل اقامۀ دعوی می‌کند.

الف. برخیز و دادخواهی خویش را نزد کوه‌ها بیان دار: میکاه دادگاهی را به تصویر کشید که در آن اسرائیل در حضور خداوند محاکمه می‌شود. دادگاه در حضور شاهدانی محکم (کوه‌ها و تپه‌ها و بنیان‌های زمین) کار خود را آغاز می‌کند.

 ب. خداوند علیه قوم خود شکایتی دارد و بر ضد اسرائیل اقامۀ دعوی می‌کند: خدا در دادگاه خود، دعوی خود – شکایت خود – را بر ضد اسرائیل مطرح می‌کند.

۲. آیات (۳۵) شکایت خداوند علیه قوم خود.

«ای قوم من،

به شما چه کرده‌ام؟

به چه چیز شما را خسته کرده‌ام؟

پاسخم دهید!

زیرا شما را از سرزمین مصر به در آوردم

و از خانۀ بندگی فدیه دادم،

و موسی و هارون و مریم را پیش رویتان فرستادم.

ای قوم من، به یاد آرید

که بالاق، پادشاه موآب، چه تدبیر کرد

و بَلعام پسر بِعور بدو چه پاسخ داد،

و از شِطّیم تا جِلجال چه واقع شد،

تا اعمال عادلانۀ خداوند را دریابید.»

الف. پاسخم دهید: وقتی قوم اسرائیل به جایگاه شاهدان آمدند، خدا از آن‌ها پرسید: «به شما چه کرده‌ام؟» او برای اسرائیل کاری غیر از خوبی نکرده بود و آن‌ها با سرکشی و عدم پذیرش پاسخ داده بودند.

 ب. و از خانۀ بندگی فدیه دادم: خدا نه تنها به اسرائیل بدی نکرد، بلکه خوبی بزرگی در حق آن‌ها کرد. او آن‌ها را فدیه داد و رهبرانی پارسا به آن‌ها بخشید. دعوی خدا علیه اسرائیل قوی بود و اسرائیل در دادگاه نبی مجرم شناخته شد.

ج. به یاد آرید که بالاق، پادشاه موآب، چه تدبیر کرد: اعداد ۲۲۲۴ روایت بالاق و بَلعام را بیان می‌کند. بَلعام پس از ملاقات با بالاق‌، پادشاه موآب، چهار بار بر اسرائیل نبوت کرد. او که کلام خدا را بیان می‌کرد، اسرائیل را لعن نکرد – بلکه هر بار آن‌ها را برکت داد. وقتی بَلعام موفق نشد اسرائیل را لعن کند، در مورد نحوۀ زیر لعنت بردن اسرائیل به بالاق پاسخ داد. موآبیان به جای اینکه از یک نبی بخواهند اسرائیل را لعن کند، آن‌ها را به زنا و بت‌پرستی خواهند کشاند و بدین ترتیب خدا اسرائیلِ بت‌پرست و نامطیع را لعن خواهد کرد. بالاق دقیقاً همین کار را کرد و زنان جوان قوم خود را به اردوگاه اسرائیل فرستاد تا آن‌ها را به سمت فساد جنسی و بت‌پرستی بکشاند. به دلیل گناه اسرائیل، خدا آن‌ها را لعن کرد – او بلای داوری را بر اسرائیل نازل کرد که ۲۴۰۰۰ نفر را کشت.

یک) با توجه به این موضوع، اسرائیل باید به یاد بیاورد که کسی هرگز نمی‌تواند خدا را راضی کند تا اسرائیل را لعن کند، مگر اینکه آن‌ها از طریق بت‌پرستی و نااطاعتی خود را دچار لعنت کنند. در دادگاه نبی، خدا به اسرائیل نشان داد که اگر به هر نحوی احساس کردند که لعنت شده‌اند، مسئولیت آن کاملاً بر عهدۀ خودِ آن‌هاست.

۳. آیات (۶۷) پاسخ قوم او: «چه کاری می‌توانم انجام دهم؟»

«با چه به حضور خداوند بیایم،

و در پیشگاه خدای متعال خم شوم؟

آیا با قربانی‌های تمام‌سوز،

و با گوساله‌های یک ساله؟

آیا خداوند از هزاران قوچ خشنود خواهد شد،

و از ده هزاران نهر روغن؟

آیا نخست‌زاده‌ام را به جهت عِصیانم بدهم،

و ثمرۀ بدن خویش را برای گناه جانم؟»

الف. با چه به حضور خداوند بیایم: این سؤالی بود که از روی تلخی و رنجش پرسیده شد. در دادگاه خیالی میکاه، اسرائیل از جایگاه شاهدان خدا را بازخواست کرد و گفت: «از من چه می‌خواهی؟»

 ب. آیا خداوند از هزاران قوچ خشنود خواهد شد، و از ده هزاران نهر روغن؟ ما تقریباً می‌توانیم بشنویم که اسرائیل از جایگاه شاهدان بر سر خدا فریاد می‌زند. «خدایا تو بیش از حد انتظار داری. هیچ چیزی تو را راضی نخواهد کرد. اگر هزاران قوچ یا نهر روغن یا حتی نخست‌زاده‌های‌ خودمان را هم بیاوریم برای خشنود کردن تو کافی نخواهد بود. تو غیر منطقی هستی.»

یک) «او که نسبت به نیکویی و شخصیت خدا کور شده است، مطابق مبنای داوری فاسد خود استدلال می‌کند. از نظر او، خودش نیازی به تغییر ندارد؛ خدا باید تغییر کند. … تمایل او برای بالا بردن قیمت نشان‌دهندۀ سخاوت او نیست، بلکه با این کار شکایتش را از اینکه خدا بیش از حد می‌خواهد پنهان می‌کند.» (والتکه)

۴. آیۀ (۸) پاسخ خداوند: «او به شما نشان داده است.»

ای مرد، او تو را از آنچه نیکوست آگاه ساخته است؛

و خداوند از تو چه می‌طلبد،

جز آنکه انصاف را به جای آری و محبت را دوست بداری،

و با فروتنی در حضور خدایت سلوک کنی؟

الف. او تو را … آگاه ساخته است: در دادگاه خیالی میکاهِ نبی، خدا متهم خشمگین را که از جایگاه شاهدان فریاد می‌زد، ساکت کرد. خدا در اصل به او گفت: «طوری رفتار می‌کنی که انگار آنچه من از تو می‌طلبم یک راز است. در واقع، اصلاً راز نیست. من تو را از آنچه نیکوست آگاه ساخته‌ام و نشان داده‌ام که از تو چه می‌طلبم.»

 ب. انصاف را به جای آری و محبت را دوست بداری، و با فروتنی در حضور خدایت سلوک کنی: خداوند در دادگاه علنی به این شاهد ستیزه‌جو پاسخ داد. «آنچه من از تو می‌خواهم پیچیده نیست. صرفاً این سه کار را انجام بده.»

انصاف را به جای آر: «در قبال دیگران به شیوه‌ای عادلانه و منصفانه رفتار کن. با آن‌ها طوری رفتار کن که دوست داری با تو رفتار شود.»

محبت را دوست بدار: «فقط محبت نشان نده، بلکه نشان دادن آن را نیز دوست بدار. به همان اندازه که می‌خواهی من تو را محبت کنم، دیگران را محبت کن.»

با فروتنی در حضور خدایت سلوک کن: «یادت باشد که من چه کسی هستم – خدای تو. اگر این را به خاطر بسپاری، با فروتنی در حضور من سلوک خواهی کرد.»

یک) «من به هیچ یک از شما توصیه نمی‌کنم که سعی کنید فروتن باشید، بلکه می‌گویم فروتن باشید. وقتی یک فرد خود را مجبور به رفتار فروتنانه می‌کند، این کاری فرومایه است. وقتی کسی از فروتنی خود بسیار سخن می‌گوید، وقتی نسبت به همه بسیار فروتن است، عموماً یک ریاکار مقدس‌نما است. فروتنی باید در دل باشد و در این صورت، خود به خود به‌عنوان جریان حیات از هر عمل انسان به بیرون جاری می‌شود.» (اسپرجن)

دو) موعظۀ اسپرجن با عنوان پیام میکاه برای امروز کاربردی از اینکه چگونه با فروتنی در حضور خدایت سلوک کنی ارائه می‌کند:

• وقتی از نظر روحانی قوی هستی با فروتنی سلوک کن.

• وقتی کار زیادی برای انجام داری با فروتنی سلوک کن.

• در تمام انگیزه‌هایت با فروتنی سلوک کن.

• هنگام مطالعه کلام خدا با فروتنی سلوک کن.

• وقتی در سختی و آزمایش هستی با فروتنی سلوک کن.

• در نیایش‌هایت با فروتنی سلوک کن.

• با برادران و خواهرانت در مسیح با فروتنی سلوک کن.

• هنگام برخورد با گناهکاران با فروتنی سلوک کن.

سه) «فروتنی حقیقی این است که در مورد خود به درستی فکر کنید، نه بدخواهانه. وقتی فهمیدید واقعاً چه هستید، فروتن خواهید بود، زیرا چیزی برای فخر کردن ندارید. فروتنی باعث امنیت شما خواهد شد. فروتنی شما را خوشحال خواهد کرد. وقتی به رختخواب می‌روید، فروتنی باعث خلق موسیقی در دل شما خواهد شد. فروتنی در اینجا باعث خواهد شد که شما دیر یا زود به شباهت استادتان بیدار شوید.» (اسپرجن)

ج. او تو را … آگاه ساخته است: در دادگاه خیالی میکاهِ نبی، خدا دعوی خود را ثابت کرده است. اسرائیل مصیبت‌زده بود، اما این به خاطر غفلت از خدا یا بی‌اعتنایی به او نبود. گناه خودشان آن‌ها را دچار مصیبت کرد. علاوه بر این، آنچه خدا از آن‌ها می‌طلبید، امری پیچیده یا بسیار دشوار نبود – آن‌ها به سادگی این کار را نکردند.

آواز خداوند در شهر ندا درمی‌دهد.

۱. آیات (۹۱۲) خدا بی‌انصافی و فریب اسرائیل را می‌بیند.

آواز خداوند به شهر ندا درمی‌دهد –

ترسیدن از نام تو، خردمندی است:

«به عصا و مقرر‌دارندۀ آن گوش فرا دهید!

آیا هنوز در خانۀ شریران گنج‌های شرارت یافت می‌شود،

و میزان‌های کمتر از اندازه که ملعونند؟

آیا کسی را با ترازوهای نادرست

و کیسۀ سنگ‌های تقلبی، تبرئه کنم؟

ثروتمندانت مملو از خشونتند،

و ساکنانت دروغگو؛

زبان ایشان در دهانشان فریب محض است.

الف. به عصا و مقرر‌دارندۀ آن گوش فرا دهید: اسرائیل عصای خدا را احساس کرد، اما به آن گوش نداد. خدا به آن‌ها می‌گوید که به عصا گوش فرا دهید، هم به معنای عصا به‌عنوان تصویری از تأدیب اصلاح‌کنندۀ خدا، و هم به این معنا که عصا را می‌توان به‌عنوان صدای خودِ خدا تجسم کرد.

یک) «ما می‌توانیم در گناهان و حماقت‌هایمان رضایتمندانه آرام بگیریم؛ و هرکسی که شکم‌پرستان را تماشا کرده باشد که مطبوع‌ترین غذاها را با ولع می‌بعلند، گویی نمی‌دانند چه می‌خورند، اعتراف خواهد کرد که ما می‌توانیم حتی لذت‌ها را هم نادیده بگیریم. اما درد اصرار دارد که مورد توجه قرار گیرد. خدا در لذت‌هایمان با ما زمزمه می‌کند، از طریق وجدانمان با ما سخن می‌گوید، اما در دردهایمان فریاد می‌کشد: درد بلندگوی اوست که جهانی ناشنوا را به حرکت درآورد.» (سی اس لوئیس، مسئلۀ درد)

 ب. میزان‌های کمتر از اندازه که ملعونند … ترازوهای نادرست و کیسۀ سنگ‌های تقلبی: خدا به خاطر تقلب اسرائیل در معاملات تجاری از آن‌ها خشمگین بود. آن‌ها دروغ می‌گفتند و می‌دزدیدند و همدیگر را فریب می‌دادند، همۀ این‌ها به خاطر کسب درآمد از یکدیگر بود.

ج. ثروتمندانت مملو از خشونتند: گناه اسرائیل فراتر از فریب دادن دیگران در معامله و تجارت بود؛ آن‌ها همچنین از طریق خشونت آشکار خود را ثروتمند کردند. آن‌ها به خاطر چنین گناهی می‌تواننند انتظار داوری خدا را داشته باشند.

یک) «هیچ جامعه‌ای هرگز کاملاً درستکار یا پارسا نیست؛ همیشه افراد شریر نیز در آن هستند. اما در یک جامعۀ کارآمد، شریران سرکوب می‌شوند و آن‌هایی که از شخصیتی نیکو برخوردارند، برجسته می‌شوند و بر سرزمین حکومت می‌کنند. در دوران فروپاشی اخلاقی، این روند معکوس می‌شود.» (بویس)

۲. آیات (۱۳۱۶) داوری خدا بر اسرائیل حریص و شریر.

پس من نیز به ضربه‌ای تو را مجروح می‌سازم

تا به سبب گناهانت تو را هلاک کنم.

خواهی خورد اما سیر نخواهی شد،

و شکمت همچنان خالی خواهد ماند؛

جمع خواهی کرد اما نخواهی اندوخت،

و آنچه را که بیندوزی به دم شمشیر خواهم سپرد.

خواهی کاشت، اما درو نخواهی کرد؛

زیتون خواهی افشرد، اما خود را به روغن تدهین نخواهی نمود؛

شراب تازه فراهم خواهی آورد، اما از آن نخواهی نوشید.

زیرا قوانین عُمری و همۀ رسوم خاندان اَخاب را نگاه داشته‌ای،

و در مشورت‌های ایشان سلوک کرده‌ای؛

از این رو تو را ویران خواهم کرد،

و ساکنانت را مایۀ تمسخر خواهم ساخت؛

پس سرزنشِ درخورِ قوم مرا متحمل خواهی شد.»

الف. خواهی خورد اما سیر نخواهی شد، و شکمت همچنان خالی خواهد ماند … آنچه را که بیندوزی به دم شمشیر خواهم سپرد: خدا وعده داد که منافع نامشروع آن‌ها دچار عاقبت غم‌انگیزی خواهد شد. او اجازه نخواهد داد که آن‌ها از آنچه دارند سیر شوند یا برکت بگیرند.

 ب. همۀ رسوم خاندان اَخاب را نگاه داشته‌ای، و در مشورت‌های ایشان سلوک کرده‌ای: آن‌ها به جای سلوک در راه‌های خداوند، طبق رسوم گناه‌آلود پادشاهان شریر پیش از خود و مشورت‌های بدکاران سلوک کردند.

یک) «عُمری، پادشاه اسرائیل، پدر اَخاب، یکی از بدکارترین پادشاهانی بود که قوم اسرائیل داشته است. و اَخاب راه پدر شریر خود را ادامه داد. قوانین آن پادشاهان بدترین بت‌پرستی بود.» (کلارک)