فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
خروج باب 29 – تخصیص کاهنان
آمادگی برای تخصیص.
1. آیۀ (1 قسمت اول) مقصود از مراسم.
این است آنچه برای تخصیص ایشان انجام میدهی، تا برای من کهانت کنند:
الف. این است آنچه انجام میدهی: اینها تنها دستورالعملهای مراسم هستند که در حقیقت در لاویان 8 عملی شدند.
ب. برای تخصیص ایشان تا برای من کهانت کنند: مقصود این مراسم تخصیص ایشان بود. به مفهوم کِنار گذاشتن کاهنین برای کار خدا.
2. آیات (1 قسمت دوم- 3) عناصر مورد نیاز برای تخصیص.
یک گوساله و دو قوچ بیعیب برگیر. از آرد نرمِ گندم، نانِ بیخمیرمایه و قرصهای نانِ بیخمیرمایۀ روغنی و قرصهای نازک بیخمیرمایۀ آغشته به روغن تهیه کن. آنها را در سبدی بگذار و با همان سبد، همراه آن گوساله و دو قوچ نزدیک آور.
الف. یک گوساله و دو قوچ بیعیب: مراسم تخصیص نیازمند حیوانات برای قربانی شدن بود. تخصیص بدون جاری شدن خونِ قربانی صورت نمیگرفت.
ب. نانِ بیخمیرمایه و قرصهای نانِ بیخمیرمایۀ: مراسم تخصیص نیازمند نانی برای مشارکت با خدا بود. تخصیص نمیتوانست بدون مشارکت حقیقی با خدا واقع گردد.
3. آیۀ (4) غسل.
آنگاه هارون و پسرانش را به دَرِ خیمۀ ملاقات بیاور و آنها را به آب، غسل بده.
الف. هارون و پسرانش: این یک مراسم عمومی برای همه افراد در اسرائیل نبود. برای همگان مراسم تخصیص بهخصوصی وجود داشت -همچون سوگند نذیره در اعداد 6. اما مراسم شرح داده شده در این قسمت و اجرا شده در لاویان 8 برای کاهنان بود، فقط برای هارون و پسرانش.
ب. به دَرِ خیمۀ ملاقات بیاور: مراسم تخصیص در درون خیمه صورت نمیگرفت. در بیرون، به دَرِ خیمۀ ملاقات صورت میگرفت و دیگران میتوانستند شاهد مراسم باشند.
ج. آنها را به آب، غسل بده: مراسم تخصیص با تطهیر شروع میشد. تمام خدمات کهانت با تطهیر آغاز میگشت، و تطهیری که پذیرفته میشد: آنها را به آب، غسل بده. هارون و پسرانش خود را غسل نمیدادند، بلکه غسل داده میشدند.
یک) این امر مایۀ فروتنی بود، زیرا به صورت عمومی به دَرِ خیمۀ ملاقات صورت میگرفت. ما نمیتوانیم از گُناه خود بیآنکه نخست فروتن شویم، تطهیر گردیم.
دو) این تطهیر عظیم، امری برای یک مرتبه بود. از آن هنگام به بعد آنان تنها میبایست دست و پاهای خود را تطهیر نمایند (غسل بدهند).
سه) همچون این کاهنان، هر مسیحی توسط کلام خدا (افسسیان 26:5)، با عمل نوشدن از روح القدس (رساله تیتوس 5:3) غسل داده میشود. این عمل تطهیر توسط مرگ عیسی برای ما به انجام رسید (مکاشفه 5:1) و با ایمان تخصیص داده شد.
4. آیات (5-9) پوشش و مسح.
سپس جامهها را آورده، پیراهن، ردای ایفود، خودِ ایفود و پیشسینه را بر تن هارون کن و ایفود را با کمربند نقشدارش بر وی ببند. دستار هارون را بر سرش بگذار و نیمتاج مقدس را بر دستار بگذار. آنگاه روغن مسح را آورده، بر سرش بریز و او را مسح کن. سپس پسران هارون را بیاور و ایشان را به پیراهنها بپوشان. آنگاه بر ایشان، یعنی هارون و پسرانش شال کمر بربند و کلاه بر سرشان بگذار. کهانت بنا به فریضۀ ابدی از آنِ ایشان خواهد بود. بدینگونه هارون و پسرانش را منصوب نما.
الف. جامهها را آورده، پیراهن را بر تن هارون کن: پس از تطهیر شدن، کاهن میبایست پوشیده میگشت، اما نه در لباس خودش. او میبایست جامههایی را که خدا عطا کرده بود، به تن کند.
یک) همچون این کاهنان باستانی، هر ایمانداری در عیسیمسیح و در پارسایی او پوشانده میشود (مکاشفه 5:3). اینها جامههایی هستند که توسط عیسی به رایگان عطا میشوند، اما با ایمان دریافت شده و «به تَن» میشوند.
دو) «ملاحظه کنید که این جامهها برای کاهنین مهیا گشته بود. آنها به هیچ وجه بهایی برای خرید جامهها نپرداخته بودند و در بافتن آنها تلاشی نکرده بودند و نه در تهیۀ آنها دارای مهارت بودند؛ کاهنین خیلی ساده آنها را بر تن کردند. و تو، ای فرزند عزیز خدا، باید جامههایی را که عیسیمسیح برای تو به بهای خونش مهیا ساخته است، بر تن کنی، او بهخاطر محبت بیحدومرز بدون هیچ بهایی آنها را به تو میبخشد.» (اسپرجن)
ب. آنگاه روغن مسح را آورده، بر سرش بریز و او را مسح کن: کاهنان میبایست مسح شوند. روغن (تصویری از روحالقدس) بر سر آنها جاری میشد، که نمایان میساخت مسح به میزان زیاد داده شده است، نه به میزان اندک (مزمور 2:133).
یک) مانند این کاهنان، هر ایمانداری یک مسح دارد (اول یوحنا 20:2) که باید آن را دریابد و همراه با ایمان در آن گام بردارد.
5. آیات (10-14) قربانی گناه.
گوساله را جلو خیمۀ ملاقات بیاور و هارون و پسرانش بر سر آن دست بگذارند. سپس، گوساله را نزد دَرِ خیمۀ ملاقات، به حضور خداوند ذبح کن. مقداری از خون آن را گرفته، با انگشتت بر شاخهای مذبح بمال، و مابقی را پای مذبح بریز. آنگاه تمام چربی را که در اطراف اندرونی است همراه سفیدی روی جگر و هر دو قلوه و چربی دور آنها را برگیر و بر مذبح بسوزان. اما گوشت گوساله را با پوست و فضولاتش خارج از اردوگاه بسوزان. این قربانی گناه است.
الف. هارون و پسرانش بر سر آن دست بگذارند: شستن مقابل درِ خیمه تنها یک وجه نمادین تطهیر از گناه بود. با این حال مجازات گناهکاران همچنان باقی بود و این امر واقع میشد. همانطور که هارون و پسرانش بر سر آن دست میگذاردند، به صورت نمادین گناهشان را به گوساله انتقال میدادند.
یک) «واژۀ عبری بیش از آنکه مفهوم ‘دست را با ملایمت گذاشته‘ داشته باشد، این تفکر را ارائه میدارد که باید محکم بر سر گوسالۀ وحشی فشار آورد. کاهنین هر یک آمده و بر روی قربانی خم شده و بارِ خود را بر او میگذاشتند، به آن مفهوم که جایگزینی آن را میپذیرند و از آنکه خدا آن قربانی را به جای آنها قبول میکند، خوشحال بودند. زمانی که دستشان را بر روی گوسالۀ وحشی میگذاردند، اعتراف به گناه میکردند.» (اسپرجن)
دو) هر ایمانداری مانند این کاهنان، تنها از راه قربانی میتواند به خدا تخصیص داده شود. تخصیص ما باید برتر باشد، زیرا از راه قربانیای بس عظیمتر صورت گرفته است. قربانیِ پسر خداوند.
ب. مقداری از خون آن را گرفته، با انگشتت بر شاخهای مذبح بمال: مذبح با خونِ قربانی گناه تطهیر میگشت و حیوانات کامل در نزد خداوند سوزانیده میشدند و اضافات در خارج از اردوگاه نابود میشد. قربانی گناه بیانگر این بود که: «ما در ارائۀ برترینهایمان به خدا موفق عمل نکردیم. حال این حیوان وسیلهای است تا عدم موفقیت ما را کفاره دهد و ما تصمیم میگیریم با تلاش بیشتری زندگی کنیم، حتی همچون این حیوان که در عوض ما میمیرد.
یک) تفکر در پس واژۀ عبری برای مذبح اساساً «جایگاه کشتار» است. مذبح مقدس و به خدا اختصاص داده شده بود. همچون آن مذبح باستانی، مذبح عهدجدید -صلیب- از «جایگاه کشتار» به جایگاهی برای ایجاد حیات مبدل میگردد.
6. آیات (15-18) قربانی تمامسوز.
سپس یکی از قوچها را برگیر و هارون و پسرانش بر سر آن دست بگذارند. آن را نیز ذبح کن و خونش را برگرفته، بر همه طرف مذبح بپاش. قوچ را قطعه قطعه کن و قسمتهای اندرونی و نیز پاچههایش را بشوی و آنها را با کله و دیگر قسمتهای آن قرار بده. سپس قوچ را به تمامی بر مذبح بسوزان. این است قربانی تمامسوز برای خداوند، رایحهای خوشایند و هدیۀ اختصاصی برای او.
الف. و هارون و پسرانش بر سر آن دست بگذارند. آن را نیز ذبح کن: قربانی تمامسوز نیز همچون قربانی گناه، به صورت نمادین گناهان کاهنان را دریافت میکرد و آنان دست خود را بر سر حیوان گذاشته و گناهانشان را اعتراف مینمودند.
ب. سپس قوچ را به تمامی بر مذبح بسوزان: قوچ در نزد خداوند به تمامی سوزانیده و خونش بر مذبح پاشیده میشد. قربانی تمامسوز بیانگر این بود که: «ما خود را تمام و کمال به خدا تقدیم نکردیم. حال این حیوان تمامیتش را تقدیم میکند تا عدم موفقیت ما را جبران نماید، و ما تصمیم میگیریم که حال زندگی کنیم و تمام تلاشمان را کنیم، حتی همچون این حیوان که به جای ما میمیرد.»
قربانی تخصیص.
1. آیات (19-21) کاربرد خون.
آنگاه قوچ دیگر را برگیر و هارون و پسرانش بر سر آن دست بگذارند. آن را نیز ذبح کن و مقداری از خونش را گرفته، بر نرمۀ گوش راست هارون و پسرانش، شست دست راست آنها و شست پای راستشان بمال. سپس باقی خون را بر همه طرف مذبح بپاش. مقداری از خونِ روی مذبح و قدری از روغن مسح را برگیر و بر هارون و جامههایش و بر پسران او و جامههایشان بپاش. بدینسان هارون و پسرانش و جامههای آنها تقدیس خواهد شد.
الف. آنگاه قوچ دیگر را برگیر و هارون و پسرانش بر سر آن دست بگذارند: کفاره برای گناه با قربانی گناه و قربانی تمامسوز صورت میگرفت. با این وجود، در مراسم تخصیص، کاهنان میبایست با قربانی تقدیمی شناسایی میشدند. شناسایی آنان توسط قربانی فراتر از کفاره صورت میگرفت.
ب. آن را نیز ذبح کن و مقداری از خونش را گرفته، بر نرمۀ گوش راست هارون بمال: برای مراسم تخصیص، خون قوچ را روی گوش، شست و انگشت پای کاهن میمالیدند. این خونِ قوچ بود نه پشم، و نه چربی آن. خدا در نظر داشت که «حیات» قربانی بر کاهنان اختصاص یافتهاش قرار داده شود.
یک) لاویان 11:17 یکی از چندین بخشهایی است که این اصل را ابراز مینماید: از آنرو که حیات جاندار در خون اوست. خدا در نظر داشت که حیات قربانی در بدن کاهن احساس گردد.
ج. نرمۀ گوش راست… شست دست راست… شست پای راستشان: این کاهنان تخصیص یافته، با خون قربانی نشان میشدند. آنها میبایست به صورت دیگری بشنوند زیرا خون بر روی گوش آنها بود. آنها میبایست به صورت دیگری عمل کنند زیرا خون بر روی شست آنها بود. آنها میبایست به صورت دیگری گام بردارند زیرا خون بر روی شست پای آنها بود.
یک) بهطور خاص، خون به گوش، دست و پای راست مالیده میشد. این امر به آن خاطر نیست که خدا حس میکرد آنها میتوانند هر عملی که بخواهند با گوش، دست و پای چپشان انجام دهند بلکه به آن خاطر است که طرف راست آنها با قدرت و مهارتی بیشتر، والاتر در نظر گرفته میشد (زیرا اکثر افراد راست دست هستند). خدا در نظر داشت بهترین اجزای آنها به او اختصاص یابد.
د. مقداری از خونِ روی مذبح و قدری از روغن مسح را برگیر و بر هارون و جامههایش بپاش: خونِ تنها کفایت نمیکرد، خدا در نظر داشت خون با روغن ترکیب شده و این ترکیب را بر روی کاهنان بپاشد. بَنا بود ترکیبی از قربانی و روح (که توسط روغن مسح ارائه میگردد) وجود داشته باشد.
یک) «بله، برادران، ما میبایست آن مسح دوگانه را درک کنیم، خون عیسی که تطهیر میکند و روغن روحالقدس که به ما عطر میبخشد. نیکوست که بنگریم این دو به چه صورت یکی میشوند… این خطایی سهمگین است که خون و روغن را در مقابل هم قرار دهیم، آنها باید همواره همسو با هم قرار گیرند.» (اسپرجن)
2. آیات (22-28) هدیه جنبانیدنی.
چربی قوچ، دُنبه، چربی که اندرونی را میپوشاند، سفیدی روی جگر، هر دو قلوه و چربی دورشان و نیز ران راست را برگیر، زیرا این قوچِ انتصاب است. نیز از سبد نانِ بیخمیرمایه که در حضور خداوند است یک عدد نان، یک قرص نان روغنی و یک قرصِ نازک برگیر. تمامی اینها را در دستان هارون و پسرانش بگذار و بهعنوان هدیۀ تکاندادنی به حضور خداوند تکان بده. سپس آنها را از دست ایشان بگیر و بر روی قربانی تمامسوز بر مذبح بسوزان تا رایحهای خوشایند به حضور خداوند باشد. این است هدیۀ اختصاصی برای خداوند. «سپس سینۀ قوچِ انتصاب را که برای هارون است گرفته، آن را به حضور خداوند بهعنوان هدیۀ تکاندادنی تکان بده، و این سهم تو خواهد بود. قسمتهایی از قوچِ انتصاب را که برای هارون و پسرانش است، یعنی سینۀ تکاندادنی و رانِ افراشتنی را که تکان داده میشود، تخصیص کن. این بنا به فریضهای ابدی سهم هارون و پسرانش از جانب بنیاسرائیل خواهد بود، زیرا که هدیۀ افراشتنی است. این است هدیۀ افراشتنی از جانب بنیاسرائیل، از قربانیهای رفاقت ایشان. این است هدیۀ افراشتنی آنها به خداوند.
الف. چربی قوچ را نیز برگیر: دومین قوچ که در مراسم تخصیص بهکار میرفت -قوچی که خونش به گوش، دست و پای کاهن مالیده شده بود- همچون هدیۀ تکاندادنی و قربانی رفاقت استفاده میشد.
ب. تمامی اینها به حضور خداوند تکان بده… بر روی قربانی تمامسوز بر مذبح بسوزان: اجزایی از قوچ دوم -برترین اجزا- با یک عدد نان، یک قرص نان روغنی، و یک قرصِ نازک در کنار هم قرار داده شده و نخست در نزد خدا در اقدامی برای هدیه جنبانیدنی، تکان داده میشد. سپس این اجزا بر روی قربانی تمامسوز، در مذبح سوزانیده میشد.
ج. و این سهم تو خواهد بود: سهم گوشت برجای ماندۀ آن قوچ پس از آنکه آن سهمها بهعنوان هدیۀ تکان دادنی به خدا تقدیم میگشت، به هارون و سایر کاهنان داده میشد. سپس توسط کاهنان در دوران تخصیص پخته و خورده میشد.
یک) دومین قوچ -پس از آنکه قوچ بهعنوان قربانی تمامسوز ارائه شد- حیاتش بر کاهنان تخصیص یافته، اِعمال میشد. نخست حیات آن توسط خون، به گوش، دست، و پای کاهن مالیده میشد. سپس از طریق مراسم خوراک، حیات آن توسط کاهن که قوچ را به درون خود هضم مینمود، اعمال میشد.
دو) خوردن غذا مراسم تخصیص را شروع نمیکرد. این امر پس از غسل، پوشش و کفارۀ خون کاهنان صورت میگرفت. خوردن غذا، بیانگر مشارکت کاهن با خدا بود. «نگذارید این تمایز از یاد برده شود؛ خوردن قربانی برای زنده کردن نیست، زیرا هیچ انسانِ مُردهای نمیتواند بخورد، بلکه برای حفظ حیاتی است که از پیش بوده است. نگاهی همراه با ایمان به مسیح سبب میشود زنده باشیم، اما حیات روحانی میبایست تغذیه شود و زنده بماند.» (اسپرجن)
سه) از اینرو، خوردن غذا تصویر نیکویی از رابطهای سالم و پایدار با عیسی است.
· خوردن غذا شخصی است. هیچکس نمیتواند بهجای شما غذا بخورد، و هیچکس نمیتواند از جانب شما با عیسی در رابطه باشد.
· خوردن غذا درونی است. اطراف غذا بودن یا مالیدن غذا به بدن ثمری ندارد. باید آن را به درون ببری. ما میبایست عیسی را ذاتاً (درونی) بپذیریم، نه صرفاً از راهِ بیرونی عمل کنیم.
· خوردن غذا فعالانه است. بعضی داروها به شکل منفعلانه دریافت میگردند. آنها در زیر پوست تزریق میشوند و شروع به فعالیت میکنند. اینگونه داروها را حتی میتوان در زمانی که فرد خواب است دریافت کرد. اما هیچکس نمیتواند هنگامی که خواب است، غذا بخورد. ما باید به صورت فعالانه عیسی را به درون خود بپذیریم.
· خوردن غذا از حس احتیاج نشأت میگیرد و حسی از خرسندی را پدید میآورد. هنگامیکه احتیاج خود را به او حس کنیم و رضایتی که در این رابطه پدید میآید را دریابیم، با عیسی رابطهای سالم بر قرار خواهیم کرد.
3. آیات (29-37) هفتۀ تخصیص.
جامههای مقدس هارون، پس از او از آنِ پسرانش خواهد بود تا در آنها مسح و منصوب شوند. پسری که در مقام کاهن به جانشینی او برگزیده میشود و جهت خدمت در قُدس وارد خیمۀ ملاقات میگردد، باید آنها را هفت روز بر تن کند. قوچِ انتصاب را برگیر و گوشتش را در مکانی مقدس آبپز کن. هارون و پسرانش باید گوشت قوچ و نانی را که در سبد است نزد دَرِ خیمۀ ملاقات بخورند. آنها خود از این چیزها که بدانها به جهت انتصاب و تخصیصشان کفّاره به جا آورده میشود، بخورند. اما هیچکس دیگر نباید از آن بخورد، زیرا مقدس است. اگر از گوشت قربانیِ انتصاب، یا از نان، چیزی تا صبح باقیمانَد، همه را به آتش بسوزان. آن را نباید خورد، زیرا مقدس است. هر چه دربارۀ هارون و پسرانش به تو فرمان دادم، انجام ده. هفت روز ایشان را منصوب نما. هر روز جهت کفّاره، گوسالهای را به رسم قربانی گناه تقدیم کن. با کفّاره کردن برای مذبح آن را طاهر ساز؛ آن را مسح کن تا تخصیص گردد. هفت روز برای مذبح کفّاره کرده، آن را تخصیص کن. آنگاه مذبح بسیار مقدس خواهد بود و هر چه با آن تماس یابد نیز مقدس خواهد بود.
الف. پسری که در مقام کاهن به جانشینی او برگزیده میشود، باید آنها را هفت روز بر تن کند: با نسلهای آینده، نوادگان تازۀ هارون برای کاهن شدن درخواست میدهند و به همان شیوه تخصیص خواهند یافت. برای هارون و نوادگانش روند تخصیص هفت روز به طول میانجامید.
ب. آنها خود از این چیزها که بدانها به جهت انتصاب و تخصیصشان کفّاره به جا آورده میشود، بخورند: به مدت هفت روز آنها در خیمه زندگی میکردند، و قوچِ انتصاب و نان تخصیص را میخوردند. مراسم انتصاب سریع و راحت نبود. زمان، اندیشه و هشیاری دائم از قربانی و کفاره را لازم بود.
یک) «سهم خداوند با آتش از روی مذبح سوخته میشد و سهمی دیگر توسط انسان در مکان مقدس خورده میشد. از آنرو، قربانی رفاقت، اعلامیهای صریح از مشارکتی بود که میان انسان و خدا قرار داشت، به صورتی که آنها با هم غذا میخوردند، و با قربانی به وجد میآمدند.» (اسپرجن)
دو) «من افراد بسیار نیکویی را میشناسم که بهراستی مشغول خدمت به خدا هستند و من بسی خرسندم، اما آنان را درمورد غذا نخوردن و کار کردن برحذر میدارم. آنها بهعنوان شنونده از حضور یافتن و دستیابی به فیض دست میکشند، زیرا بهعنوان کارگران، فعالیتهای بسیاری برای انجام دادن دارند.» (اسپرجن)
ج. اما هیچکس دیگر نباید از آن بخورد، زیرا مقدس است: امروزه، تعداد اندکی از ما از نسل هارون هستند، اما این حق را داریم که این انتصاب و رابطۀ کهانت را بر مبنای اعلان واضح عهدجدید (اول پطرس 5:2 و 9:2) نسبت به اصول عهد قدیم دریابیم، و از آن لذت ببریم.
یک) لاویان 11:22 بیان میدارد، «اما اگر کاهنی شخصی را با پول خود بخرد، میتواند از خوراک مقدس بخورد؛ و کسی که در خانه کاهن به دنیا آمده باشد، میتواند غذای او را بخورد». به آن خاطر که عیسی، کاهن اعظم ما، ما را با جان خود خریده است، میتوانیم از سهم کاهنین بخوریم. و از آنرو که ما بهعنوان فرزندان خدا، در خانۀ او به دنیا آمدهایم، در خانواده کاهن اعظم -از نو زاده میشویم- پس میتوانیم از غذای او بخوریم، و از امتیازات کاهن اعظم خود بهرهمند شویم.
د. هر روز جهت کفّاره، گوسالهای را به رسم قربانی گناه تقدیم کن: هر روز حیوانی برای قربانی و بهکارگیری خون آن به جهت کفاره تقدیم میشد. این آیین روزانه -برای هفت روز پشت سرهم- به هارون و کاهنان یادآوری میکرد که هیچ قربانی حیوانی نمیتواند گناه را نابود سازد، بلکه تنها پوششی مهیا میسازد.
4. آیات (38-41) تخصیص بهطور مرتب.
این است آنچه باید بر مذبح تقدیم کنی: هر روز دو برۀ یک ساله، بهطور مرتب؛ یکی را بامدادان ذبح کن، دیگری را به هنگام عصر. با برۀ نخست، یک دهم ایفَه آرد نرم که با یک چهارم هین روغن افشرده مخلوط شده باشد، و نیز یک چهارم همین شراب به رسم هدیۀ ریختنی، تقدیم کن. برۀ دیگر را به هنگام عصر تقدیم کن، و مانند آنچه بامدادان کردی، همراه آن هدیۀ آردی و هدیۀ ریختنی تقدیم کن. این است رایحۀ خوشایند و هدیۀ اختصاصی برای خداوند.
الف. هر روز دو برۀ، بهطور مرتب: در پِی مراسم تخصیص، کاهنان به قربانیهای روزانه، یکی در بامدادان و یکی در هنگام عصر، ادامه میدادند. هر روز با قربانی کفاره و تخصیص به خدا، شروع و پایان مییافت.
ب. هدیۀ ریختنی: این شرابی بود که بهعنوان قربانی به خدا تقدیم میشد، و در نزد او جاری میشد تا نمادی از تقدیم کامل خود به خدا باشد.
یک) پولس رسول عبارت هدیۀ ریختنی را به منظور ابراز ارادت کاملش به خدا و احتمالاً شهادتش در آینده نزدیک بهکار برد (فیلیپیان 17:2).
ج. این است رایحۀ خوشایند و هدیۀ اختصاصی برای خداوند: این قربانیان تمامسوز -که به تمامی در آتش سوزانیده میشدند- خدا را خرسند نموده و رایحۀ خوشایند برای او پدید میآوردند. خدا با سرسپردگی کامل ما به او، جلال و شکوه مییابد.
5. آیات (42-43) خدا خواستار قربانیِ هر روزه و تخصیص مداوم بود.
این قربانی تمامسوز باید نسل اندر نسل بهطور مرتب نزد دَرِ خیمۀ ملاقات به حضور خداوند تقدیم شود. من در آنجا با شما ملاقات خواهم کرد و با تو سخن خواهم گفت؛ در آنجا با بنیاسرائیل ملاقات خواهم کرد و آن مکان بهواسطۀ جلال من تقدیس خواهد گشت.
الف. این قربانی تمامسوز باید نسل اندر نسل تقدیم شود: به غیر از دوران اسارت و برگشت از شریعت، این قربانی هر روزه در اسرائیل تا هنگام عهدجدید ادامه پیدا کرد. انجیل لوقا 1، زکریا (پدرِ یحیای تعمیددهنده) را شرح میدهد که خدمت قربانی صبحگاهی را عهدهدار بود، که به چیزی مبدل گشت که ما میتوانیم آن را «پرستش صبحگاهی» برای اسرائیل بخوانیم.
ب. با شما ملاقات خواهم کرد: خدا کاهنان منصوب شده و قومی پرستنده را خواستار بود و به همین دلیل صرفاً «خادمین تعلیمدیده» نمیخواست. خدا کاهنان منصوب شده و قربانی روزانه میخواست تا بتواند با قوم خود ملاقات نماید، و با آنان سخن بگوید.
یک) این علت بزرگ تخصیص است، به مفهوم تسلیم شدن کامل به خدا. این در اصل به آن خاطر نیست که بتوانیم خادمان بهتری برای خدا باشیم، بلکه به آن خاطر است که بتوانیم از رابطۀ عمیقتر و پر مفهومتری با او بهرهمند گردیم. اگر این امر برای ما جذابیتی نداشته باشد، هیچگاه انگیزۀ مناسبی برای تخصیص حقیقی برای ما ایجاد نمیشود.
ج. و آن مکان بهواسطۀ جلال من تقدیس خواهد گشت: بهراستی حضور خدا، مکان مسکن و کاهنان را تقدیس میکرد و نه کاری که کاهنان میکردند. عملی که کاهنان در تقدیس میکردند آن بود که حائلهای شکوه جلال خدا را از میان بردارند.
6. آیات (44-46) پس تقدیس میکنم.
بدینسان من خیمۀ ملاقات و مذبح را تخصیص میکنم و نیز هارون و پسرانش را تخصیص میکنم تا برای من کهانت کنند. آنگاه در میان بنیاسرائیل ساکن خواهم شد و خدای ایشان خواهم بود. و آنان خواهند دانست که من یهوه خدای ایشان هستم که ایشان را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا در میانشان ساکن شوم. من یهوه خدای ایشان هستم.
الف. بدینسان تخصیص میکنم: خدا آشکار ساخت که چه کسی کار تخصیص را انجام دهد. ما وسوسه میشویم که فکر کنیم خودمان را تقدیس میکنیم، زیرا در جریان تقدیس بسی غرق گشتهایم و به آن خاطر که نیروی بسیاری از ما میگیرد. با این وجود، خدا عمل تقدیس را انجام میدهد. عملی که ما انجام میدهیم آن است که حائلها را از میان برده، و زمانی را با تمرکز بر او بگذرانیم.
ب. تا برای من کهانت کنند: هارون و پسرانش مقید به خدمت به قوم اسرائیل بودند، اما نخستین خدمت آنان، برای خداوند بود. شاید آنها در خدمت به مردم موفق باشند، اما اگر در خدمتشان به خداوند شکست میخوردند، خدمتشان ناموفق میبود.
یک) «برترین قسمت تمام اعمال مسیحیت، آن قسمتی است که فقط خدا میبیند.» (اندرو بونر)
ج. و آنان خواهند دانست که من یهوه خدای ایشان هستم: خدا وعده داد جلال خود را توسط کاهنان تقدیس شده نمایان سازد. زمانی که موسی و هارون این آیین تقدیس را انجام میدادند؛ لاویان 23:9-24 نتیجه را بر ما بیان میدارد: «آنگاه موسی و هارون به خیمۀ ملاقات درآمدند، و بههنگام خارج شدن، قوم را برکت دادند. سپس جلال خداوند بر تمامی قوم ظاهر شد، و آتش از حضور خداوند بیرون آمده، قربانی تمامسوز و تکههای چربی روی مذبح را فرو بلعید. چون همۀ قوم این را دیدند فریاد برآوردند و به روی درافتادند.»
یک) برای تسلیم شدن به خدا باید بهایی پرداخت شود. آیین تخصیص، طولانی و خونآلود بود و انجامش به ایستادگی نیاز داشت. با این وجود، پاداشش بس والاتر از بهایش بود. جلال خداوند فقط بر کاهنان تقدیس شده آشکار نگشت، بلکه به صورت عمومی بر همگان آشکار شد.
د. در میان بنیاسرائیل ساکن خواهم شد و خدای ایشان خواهم بود: خداوند بار دیگر اهمیت رابطه را در روند تقدیس خاطرنشان کرد. این رابطه سرشار از پرستش خدا، ابزار و ثمرۀ تقدیس است.