فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

ناحوم باب ۱- داوری قریب‌الوقوع بر نینوا

ذات خدایی که داوری می‌کند.

 

۱. آیۀ (۱) وحیِ ناحوم

وحی دربارۀ نینوا. کتاب رؤیای ناحوم اِلقوشی.

الف. وحی: در کتاب‌های انبیا، بار به معنای پیامی سنگین و بسیار مهم است، سنگین به این معنا که باعث اندوه یا غم می‌شود.

یک) واژۀ massa از فعل «بلند کردن» (nasa) می‌آید و بنابراین می‌تواند به معنای «حمل کردن» یا «بلند کردن صدا» باشد. از معنای اول، ترجمۀ «بار» یا «محمل» به دست می‌آید؛ و از معنای دوم، ترجمۀ «وحی» یا «بیان» به دست می‌آید. (ولف، در تفسیرش بر اشعیا). از لحاظ دستوری، ممکن است بتوانیم «وحی» بگوییم، اما چون این وحی‌ها سنگین هستند، می‌توانیم آنها را «بار» نیز بنامیم.

دو) «massa نه تنها به معنای بار، بلکه به معنای چیزی است که بلند شده، بیان شده یا اعلان شده است؛ همچنین به معنای پیام نیز می‌تواند باشد. انبیا از این واژه استفاده می‌کنند تا به وحی‌ای که از خدا دریافت کرده‌اند و باید آن را به مردم خاصی برسانند، اشاره کنند.» (کلارک)

ب. دربارۀ نینوا: پایتخت امپراتوری آشور نینوا بود، شهری که صد سال قبل، موعظۀ یونس نبی را شنید و توبه کرد. ندای ناحوم نبی برای مخاطب قرار دادن شهری بود که دوباره به گناه بازگشته و بار دیگر آمادهٔ داوری بود.

یک) همچنین، نبوت ناحوم به ما نشان می‌دهد که خدا نه تنها با افراد بلکه با قوم‌ها نیز برخورد می‌کند. «این نبوت است که حقیقت خشم خدا را در سطح قوم‌ها، واضح‌تر از هر نبوت دیگری به نمایش می‌گذارد» (مُورگان). قوم‌ها در برابر خدا مورد حسابرسی قرار خواهند گرفت.

دو) نینوا شهری باستانی و مشهور بود. این شهر توسط اولین دیکتاتور جهان، نمرود، بنیان‌گذاری شد (پیدایش ۱۱:۱۰). «دیوارها، معابد، کاخ‌ها، نوشته‌ها و برجسته‌کاری‌های نینوا، شاهدی خام اما مفصل بر شهری است که تا ویرانی‌اش در سال ۶۱۲ قبل از میلاد شکوفا بود. بنابراین، ساختمان‌های باشکوه، طراحی‌های هنری، و پروژه‌های تأمین آبِ نینوا باعث شده است که این شهر به ورسای باستانی تشبیه شود.» (شهرهای بزرگِ دنیای کتاب‌مقدس)

ج. کتاب رؤیای: این پیام بیش از آن بود که فقط با کلمات یا عبارات از سوی خدا به ناحوم منتقل شود. زیرا این یک رؤیا بود و ناحوم به نوعی آن را دید. وقتی که به شیوهٔ زنده و توصیفی که ناحوم می‌نویسد نگاه می‌کنیم، درک می‌کنیم که این کتاب آنچه را که او در رؤیای خود دیده است، ثبت می‌کند.

یک) اشعیا ۱:۲ می‌گوید: «این است کلامی که اِشعیا فرزند آموص دربارۀ یهودا و اورشلیم دید.» اشعیا یک کلمه را دید و به نوعی، ناحوم نیز چنین تجربه‌ای داشت.

د. ناحوم اِلقوشی: ما اطلاعات دیگری دربارۀ ناحوم نبی یا شهر اِلقوش نداریم. نام ناحوم، شکلی کوتاه شده از نام نحمیا است که به معنای «تسلی یهوه» می‌باشد. ممکن است که اِلقوش در منطقۀ جلیل بوده باشد زیرا شهر کفرناحوم (متی ۱۳:۴، مرقس ۳۳:۹، یوحنا ۱۲:۲) به نام ناحوم نام‌گذاری شده است (کفر ناحوم، «شهر ناحوم»).

یک) ما به‌طور دقیق نمی‌دانیم که ناحوم این نبوت را در چه زمانی بیان کرده است. او به ویرانی شهر مصری نو آمون (تبس) در ناحوم ۸:۳ اشاره کرده و تبس در سال ۶۶۳ قبل از میلاد به دست آشوریان سقوط کرد. بنابراین کتاب ناحوم باید پس از آن نوشته شده باشد. نینوا ۵۰ سال پس از نو آمون (در سال ۶۱۲ قبل از میلاد) ویران شد.

دو) احتمالاً ناحوم در زمانی نبوت کرد که نینوا شهری قدرتمند بود. «این نبوت مربوط به نینوا بود و تقریباً به‌طور قطع در زمانی بیان شد که نینوا در اوج قدرت خود قرار داشت.» (مُورگان)

۲. آیات (۲-۸) داوری‌های خدایی رحیم

یهوه خدایی است غیور و انتقام‌گیرنده،

خداوند انتقام‌گیرنده و صاحب‌غضب است.

خداوند از خصمان خویش انتقام می‌ستاند،

و خشم را از برای دشمنانش نگاه می‌دارد.

خداوند دیرخشم و بسیار تواناست؛

او گنهکار را هرگز بی‌سزا نمی‌گذارد.

راه خداوند در گردباد و توفان است،

و ابرها خاک پای اویند.

دریا را عتاب زده، آن را می‌خشکاند،

و رودها را جملگی بی‌آب می‌سازد.

باشان و کَرمِل می‌پژمُرَند،

و شکوفۀ لبنان می‌پلاسد.

در برابر او کوه‌ها به لرزه درمی‌آیند،

و تپه‌ها گداخته می‌شوند.

در پیشگاه او زمین می‌جنبد،

و جهان و تمام ساکنانش.

کیست که بتواند در برابر خشم او بایستد؟

و کیست که آتش غضب او را تاب آوَرَد؟

خشم او چونان آتش فرو می‌ریزد،

و صخره‌ها به دست او خُرد می‌شوند.

خداوند نیکوست؛

پناهگاه است او به روز تنگی؛

او آنان را که در وی پناه می‌جویند، می‌شناسد.

اما نینوا را به سیلاب نابود خواهد کرد،

و دشمنان خود را به درون تاریکی تعقیب خواهد نمود.

الف. خداوند دیرخشم و بسیار تواناست؛ او گنهکار را هرگز بی‌سزا نمی‌گذارد: ناحوم نبوت خود را با تأمل در مورد ذات خدایی که داوری می‌کند، آغاز کرد.

·      یهوه خدایی است غیور: چگونه می‌توان گفت که خدا غیور است؟ «غیرت خداوند، محبت در عمل است. او نمی‌پذیرد که قلب انسان با هیچ رقیبی تقسیم شود، نه به این دلیل که خودخواه است و ما را فقط برای خود می‌خواهد، بلکه به این دلیل که می‌داند زندگی اخلاقی ما به وفاداری به او وابسته است…. خدا حسادت نمی‌کند؛ بلکه برای ما غیور است.» (ردپث در کتاب قانون و آزادی)

·      خداوند از خصمان خویش انتقام می‌ستاند: انسان باید درک کند که نمی‌تواند با خدا مبارزه کند و امیدوار باشد که پیروز هم شود. هر کس که خود را در مقابل خدا قرار دهد، در نهایت انتقام او را خواهد چشید.

·      خداوند دیرخشم: خدا بسیار صبورتر از انسان است. هرچند که زمانی و مکانی وجود دارد که او خشم خود را نشان می‌دهد، اما این خشم به‌سرعت یا به‌طور تصادفی بروز نمی‌کند. «شمشیر عدالت خداوند در غلاف خود قرار دارد: زنگ زده نیست -به‌راحتی می‌توان آن را بیرون کشید- اما توسط دستی در آنجا نگه داشته می‌شود که آن را به داخل غلافش فشار می‌دهد و فریاد برمی‌آورد، ”بیارام، ای شمشیر، بیارام؛ زیرا من به گناهکاران رحم خواهم کرد و از گناهانشان خواهم گذشت.“» (اسپرجن)

·      و بسیار تواناست: شناخت قدرت خدا باید باعث شود که به یاری او اعتماد کنیم (زیرا او قادر به یاری است) و از داوری او بترسیم (چرا که می‌دانیم او توانا داوری می‌کند).

·      او گنهکار را هرگز بی‌سزا نمی‌گذارد: خدا مانند یک قاضی ناعادل نیست که به دلیل احساس ترحم نادرست، خیلی راحت گناهکاران را آزاد کند. نمی‌توانیم امیدوار باشیم وقتی کسی از این دنیا به جهان بعدی می‌رود، خدا بگوید: «همه چیز بخشیده شد.» گناه باید حسابرسی شود، زیرا او گنهکار را هرگز بی‌سزا نمی‌گذارد. بهای هر گناهی باید پرداخت شود -یا در جهنم یا بر روی صلیب- اما خدا گنهکار را هرگز بی‌سزا نمی‌گذارد. «هرگز حتی یک بار گناهی را بدون مجازات نبخشیده است؛ نه در تمام سال‌های خدای متعال و نه در تمام روزهای فرمانروایی‌اش، هرگز گناهی را بدون مجازات پاک نکرده است.» (اسپرجن)

·      راه خداوند در گردباد و توفان است: قدرت خدا چنان عظیم است که حتی بر بزرگ‌ترین نیروهایی که انسان می‌شناسد، تسلط دارد. گردباد عظیم یا توفان شدید برای خداوند هیچ نیست، زیرا او در میان آنها راه خود را دارد.

·      خشم او چونان آتش فرو می‌ریزد: وقتیکه انسان به مدت طولانی در برابر خدا مقاومت کند و او را به‌شدت رد کند، در نهایت داوری خدا فرا می‌رسد. او دیرخشم است، اما وقتی خشمش بروز می‌کند، خشم او چونان آتش فرو می‌ریزد. درک این موضوع باید انسان را به‌سرعت به توبه وادارد و او را نسبت به سوءاستفاده از صبر خدا محتاط کند.

·      خداوند نیکوست؛ پناهگاه است او به روز تنگی: کسانی‌که او را دوست دارند و به او اعتماد می‌کنند، نیکویی خدا را می‌بینند و در پناهگاه او که خود خداوند است، پناه می‌یابند. «به خاطر داشته باشید که این تنها یک روز است؛ نه یک هفته، نه یک ماه، و خداوند به شیطان اجازه نخواهد داد که حتی یک ساعت به آن روز اضافه کند؛ این روز ”روز مصیبت“ است. همهٔ اندوه‌های ما پایانی دارد.» (اسپرجن)

·      او آنان را که در وی پناه می‌جویند، می‌شناسد: او تنها از لحاظ دانستن نام‌شان آنان را نمی‌شناسد، بلکه از نظر رابطه نیز با آنان آشناست. اعتماد به معنای داشتن رابطه است و خدا آنان را که در وی پناه می‌جویند، می‌شناسد. «یک بار دیگر، دوستان عزیز این را بدانید که واژۀ «شناخت» در اینجا به معنای هم‌نشینیِ محبت‌آمیز است.… خدا ما را می‌شناسد؛ او از دعاها و اشک‌های ما آگاه است، آرزوهایمان را می‌داند، می‌داند که آنچه می‌خواهیم باشیم، نیستیم، اما می‌داند که چه می‌خواهیم باشیم. او از آرمان‌های ما، آه‌هایمان، ناله‌هایمان، اشتیاق‌های پنهان‌مان، و سرزنش‌های روح‌مان وقتی شکست می‌خوریم، آگاه است؛ او به تمام اینها آگاه است. او می‌گوید:”بله، فرزند عزیزم، من همه چیز را درباره تو می‌دانم؛ وقتی فکر می‌کردی تنها هستی، من با تو بوده‌ام. من آنچه را که تو نمی‌توانستی بخوانی، خوانده‌ام؛ رازهای قلبت که نمی‌توانستی رمزگشایی کنی، من همه را دانسته و می‌دانم.“» (اسپرجن)

ب. خداوند نیکوست: مهم است که همگان این موضوع را بدانند.

·      خدا در ذات خود نیکو است -نیکویی بخشی از ذات اوست.

·      خدا به‌طور مستقل نیکو است -هیچ‌کس نیازی نیست به او کمک کند تا نیکو باشد.

·      خدا به‌طور ابدی و تغییرناپذیر نیکو است.

·      خدا در هر یک از شخصیت‌های الوهی خود نیکو است.

·      خدا در تمام اعمال فیضآمیز خود نیکو است.

·      خدا در تمام برنامه‌ها و اهداف خود برای زندگی ما نیکو است.

ج. اما نینوا را به سیلاب نابود خواهد کرد: با در نظر گرفتن ذات خداوند، اگرچه او دیرخشم و نیکوست، اما نمی‌توانست برای همیشه از گناه و شورش آشوریان چشم‌پوشی کند. پایان آنها در داوری، مانند سیلاب فرا خواهد رسید.

یک) آمدن سیلاب هم به‌صورت استعاری و هم به‌صورت واقعی تحقق یافت. «طبق گزارش‌های تاریخی، در جریان محاصرۀ نهایی نینوا توسط لشکری از شورشیان شامل پارسیان، مادها، اعراب و بابلی‌ها، باران‌های غیرمعمول سنگین، باعث شد که رودخانه‌ها طغیان کنند و دیوارهای شهر را تضعیف کنند، که در نهایت فرو ریختند… لشکرهای مهاجم از طریق این شکاف در دفاع شهر، وارد آن شدند.» (بویس)

دو) نابود شدن کامل آن مکان نیز به‌صورت واقعی تحقق یافت. «نه تنها این قوم از صحنۀ روزگار محو شدند، بلکه خود شهر نیز از بین رفت تا اینکه در دهۀ ۱۸۴۰ توسط باستان‌شناسان کشف شد.» (بویس)

سه) «نویسنده، نه از روی احساسات شخصی به دنبال انتقام از ظالم است و نه از روی ملی‌گرایی افراطی می‌گوید که باید قوم‌های مُشرک مجازات شوند. بلکه این یهوه است که بدون توجه به اینکه چه کسی پشت آن است، معیار جهانی خود را علیه شرارت اعمال می‌کند.» (بیکر)

نینوا نابود شده و یهودا آزاد شد.

۱. آیات (۹-۱۱) نابودی نینوا

بر ضد خداوند چه تدبیر می‌کنید؟

او نابودی کامل خواهد آورد،

و مصیبت، دیگر بار قد نخواهد افراشت.

زیرا ایشان همچون خارهای به هم پیچیده‌

و مانند میگسارانِ سرمست از باده‌اند؛

و چون کاهی که به‌تمامی خشک است، سوخته شده‌اند.

از میان تو مشاور خبیث برخاسته

که بر ضد خداوند دسیسه کرده است.

الف. او نابودی کامل خواهد آورد: نینوا آمادۀ داوری ویرانگر بود. این یک مجازات سخت نبود؛ بلکه ویرانی کامل بود که بر سر شهر فرود می‌آمد. وعده‌ای که می‌گوید و مصیبت، دیگر بار قد نخواهد افراشت در ابتدا دلگرم‌کننده به نظر می‌رسد، اما وقتی متوجه می‌شویم که این مصیبت، دیگر بار قد نخواهد افراشت زیرا داوری از همان بار اول آن‌قدر شدید خواهد بود که نیازی به تکرار نخواهد داشت، آن‌گاه بیشتر نگران می‌شویم.

ب. و چون کاهی که به‌تمامی خشک است، سوخته شده‌اند: ساقه‌های خشک باقی‌ماندۀ علف‌ها آمادۀ بلعیده شدن با کوچک‌ترین شعله‌ای بودند. این توصیف نشان می‌دهد که نینوا چقدر برای داوری آمادۀ بود و آتش داوری وقتی فرود آید، چقدر مهیب خواهد بود.

۲. آیات (۱۲-۱۳) نجات صهیون

خداوند به یهودا چنین می‌گوید:

«هرچند ایشان در کمال قوّت و بی‌شمار باشند،

اما منقطع خواهند شد و در خواهند گذشت.

اگرچه تو را به مصیبت گرفتار کردم،

دیگر بر تو مصیبت نخواهم فرستاد.

و حال یوغِ او را از گردنت خواهم شکست،

و بندهایت را خواهم گسست.»

الف. هرچند ایشان در کمال قوّت و بی‌شمار باشند: دشمنان صهیون قدرتمند به نظر می‌رسیدند؛ آنها در کمال قوّت و بی‌شمار بودند. با این حال، آنها توسط داوری‌ای که خداوند وعده داده بود، نابود خواهند شد.

ب. اگرچه تو را به مصیبت گرفتار کردم، دیگر بر تو مصیبت نخواهم فرستاد: قوم خدا ضعیف و مصیبت دیده به نظر می‌رسیدند، اما خدا وعده داده بود که آنها تقویت و بازسازی خواهند شد. قدرت سرکوبگرانشان شکسته خواهد شد (و حال یوغِ او را از گردنت خواهم شکست).

یک) آیا امروزه ایمانداری که در دام گناه گرفتار یا تحت فشار است، نمی‌تواند از خدا بخواهد که یوغ گناه را بشکند؟ این کار باید با آمادگی کامل برای گام برداشتن در آزادی‌ای که خدا می‌بخشد، انجام شود؛ تنها خداست که می‌تواند قدرت چیزهایی را که ما را اسیر کرده، در هم بشکند.

۳. آیۀ (۱۴) پایان شریران در آشور

خداوند دربارۀ تو، ای نینوا، حکم داده است که

«نام تو بیش از این باقی نخواهد ماند.

من از معبد خدایانت تمثالِ تراشیده

و بتِ ریخته شده را محو خواهم کرد،

و گور تو را خواهم کند،

زیرا که فرومایه‌ای.»

الف. نام تو بیش از این باقی نخواهد ماند: شهر نینوا زمانی به‌عنوان یکی از شهرهای بزرگ و قدرتمند در جهان شناخته می‌شد. خدا وعده داد که این شهر شرور را چنان به پایین بِکشد که میراث و نام آنان در میان قوم‌ها از بین برود.

ب. و گور تو را خواهم کند زیرا که فرومایه‌ای: در این تصویرسازی زنده و تقریباً افراطی، خدا به نینوا دربارۀ داوری و ویرانی قریب‌الوقوعش هشدار داد.

۴. آیۀ (۱۵) برکت در یهودا

بنگرید بر کوه‌ها

پای‌های مبشر را

که صلح و سلامت را ندا می‌کند!

ای یهودا، عیدهای خود را نگاه دار،

و به نذرهای خویش وفا کن،

زیرا که مرد خبیث دیگر از میانت نخواهد گذشت،

بلکه به تمامی منقطع خواهد شد.

الف. بنگرید بر کوه‌ها پای‌های مبشر را که صلح و سلامت را ندا می‌کند: تضاد بین سرنوشت نیکوکاران و شریران برای ناحوم نبی و قوم خدا چیزی جز خبر خوش نبود.

یک) اشعیا ۷:۵۲ از عبارتی مشابه استفاده می‌کند، اما اشعیا از زیبایی پای‌های آن که بشارت می‌آورد، شگفت‌زده می‌شود. ناحوم نبی نیز بدون شک موافق است، زیرا کسانی‌که صلح و سلامت را ندا می‌کنند، پاهایی زیبا دارند؛ آن‌ها با خدا برای نجات انسان‌ها همکاری می‌کنند. پای‌ها به فعالیت، حرکت و پیشرفت اشاره دارند، و کسانی‌که در کار بشارت انجیل فعال و در حرکت هستند، پای‌های زیبایی دارند.

دو) در کتاب اشعیا، خبر خوش آمدن نجات‌دهنده است. در ناحوم، خبر خوش شکست دشمنان قوم خداست. در مکاشفه باب ۱۷ و ۱۸، سقوط بابل که نمایانگر نظام جهان و تمام ساختارهای حمایتی آن است، توصیف می‌شود. مکاشفه ۹:۱۸-۱۹ نشان می‌دهد که چگونه پادشاهان و بازرگانان زمین برای سقوط بابل سوگواری کردند، اما در مکاشفه ۲۰:۱۸ تا ۶:۱۹ می‌بینیم که چگونه آسمان از سقوط این نظام جهانی شادی کرد. آنچه در زمین برای آن سوگواری شد، در آسمان مورد تحسین قرار گرفت، و همین اصل در نبوت ناحوم دربارۀ سقوط نینوا نیز صدق می‌کند.

سه) «شادی در این زمینه به معنای خوشحالی از مصیبت دیگران نیست… بلکه لذت از تأیید حقانیت خدا و وعده‌های اوست.» (بیکر)

ب. ای یهودا، عیدهای خود را نگاه دار، و به نذرهای خویش وفا کن: شناخت فیض و رحمت خدا نسبت به قومش نباید باعث سهل‌انگاری ایماندار در اطاعتش شود، بلکه او باید هر کلمۀ خداوند را دقیق‌تر پیروی کند.