فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
اول پطرس باب ۴ – خدمت به خدا در روزهای آخر
نگرش مؤمنان در روزهای آخر
۱. آیات (۱-۲) در روزهای آخر، مسیحیان باید نگرش تعهد داشته باشند.
پس چون مسیح در عرصهٔ جسم رنج کشید، شما نیز به همین عزم مسلح شوید، زیرا آن کس را که در عرصهٔ جسم رنج کشیده، دیگر با گناه کاری نیست. در نتیجه باقی عمر را در جسم، نه در خدمت امیال پلید بشری، بلکه در راه انجام ارادهٔ خدا میگذراند.
الف. پس چون مسیح در عرصهٔ جسم رنج کشید، شما نیز به همین عزم مسلح شوید: تعهدی که خداوند ما را به داشتن آن فرا میخواند، چیزی بزرگتر از تعهدی نیست که عیسی در تحمل رنج برای نجاتِ ما داشت. در روزهای پایانی ما نیاز داریم که تعهدی به خداوند داشته باشیم که در آزمایشهای بزرگ دوام بیاورد.
یک) هنگامی که عیسی به ما گفت هر کسی که میخواهد او را پیروی کند باید صلیب خود را بردارد و به دنبال او بیاید، همین ایده را به ما نیز منتقل میکند (متی ۲۴:۱۶). برداشتنِ صلیب به این معنی است که شما کاملاً متعهد میشوید عیسی را پیروی کنید و نباید به عقب نگاه کنید.
دو) شما نیز به همین عزم مسلح شوید: بسیاری از ما در مبارزه با گناه شکست میخوریم، زیرا از قربانیکردن چیزهایی در نبرد خودداری میکنیم. ما فقط به دنبال پیروزیهایی هستیم که بهراحتی به دست آید. عیسی از ما خواست در هنگام جنگ با گناه، دیدگاه قربانیکردن را داشته باشیم (متی ۲۹:۵-۳۰).
ب. زیرا آن کس را که در عرصهٔ جسم رنج کشیده، دیگر با گناه کاری نیست: زمانی که کسی بهخاطر عیسی از آزار جسمی رنج میبرد، نگاه او نسبت به گناه و تعقیب شهوات جسم بهطور عمیقی تغییر میکند. چنین شخصی بیشتر، باقی عمر را در جسم، نه در خدمت امیال پلید بشری، بلکه در راه انجام ارادهٔ خدا میگذراند.
یک) «هر کس که بهخاطر انجام نیکویی رنجکشیده و هنوز به اطاعت از خداوند با وجود رنجی که متحمل شده است، ادامه داده است، بهوضوح از گناه فاصله گرفته است.» (گرودم)
دو) هیبرت میگوید که عبارتِ «دیگر با گناه کاری نیست»، حالت روحانی یک فرد رنجدیدهٔ پیروزمند را نشان میدهد که یک یادداشت پیروزی در دست دارد؛ او بهطور مؤثری بر زندگی تحت سلطهٔ گناه غالب آمده است. البته به این معنی نیست که او دیگر مرتکب هیچگونه گناه نمیشود، بلکه زندگی پیشین او، که تحت تسلط قدرت گناه بود، به پایان رسیده است.»
سه) اگر ما از نظر فیزیکی بهخاطر پیروی از عیسی مسیح رنج نکشیدهایم، هنوز هم میتوانیم با ایمان، به مسیح وصل شویم، که برای ما در عرصهٔ جسم رنج کشیده است. «من از شما خواهش میکنم بهخاطر داشته باشید که هیچ راهی برای رهایی از گناه وجود ندارد مگر از طریق ارتباط و اتحاد با خداوند عیسی مسیح.» (اسپرجن)
ج. درنتیجه باقی عمر را در جسم، نه در خدمت امیال پلید بشری، بلکه در راه انجام ارادهٔ خدا میگذراند: پطرس دوبار به ما در مورد داشتن نگرش درست در پیروی از عیسی مسیح اشاره میکند.
· نخست، دیگر نباید در گناه زندگی کنیم، و باید به هرگونه وسوسه و انگیزهٔ گناهآلود پاسخ منفی دهیم.
· دوم، باید بادقت در نظر بگیریم که چگونه باقی عمر خود را سپری کنیم. خداوند ما را چند روزی برای زندگی در این دنیا تعیین کرده است، پس هر کدام از ما باید به او جواب بدهیم که این زمان را چگونه زندگی میکنیم.
۲. آیات (۳-۶) در روزهای آخر، مسیحیان باید با نگرش حکمت زندگی کنند.
چرا که در گذشته بهقدرکافی عمر خویش را در بهعملآوردن آنچه اقوام خدانشناس دوست میدارند، صرف کرده و روزگار به هرزگی و شهوترانی و میخوارگی و عیشونوش و بتپرستی نفرتانگیز گذراندهاید. از همین رو، اکنون که در این بیبندوباریهای مفرط با ایشان شریک نمیشوید، حیرانند و دشنامتان میدهند. اما به او که آماده است تا بر زندگان و مردگان داوری کند، حساب پس خواهند داد. از همین روست که حتی به آنان که اکنون مردهاند، بشارت داده شد تا هر چند در عرصهٔ جسم نزد آدمیان محکوم شدند، اما در عرصهٔ روح نزد خدا زیست کنند.
الف. چرا که در گذشته بهقدرکافی عمر خویش را در بهعملآوردن آنچه اقوام خدانشناس دوست میدارند، صرف کرده: پطرس دریافته بود که ما زمان کافی را صرف زندگیکردن مانند مردم دنیا کردهایم. اکنون ما را به زندگی مانند مسیحیان فرا میخواند. برای مسیحیان زندگی مانند مردم دنیا، هدردادن و ضایعکردن وقت است و ما باید بهسادگی از دودلی دست بکشیم و شروع به زندگی بهعنوان یک مسیحی بکنیم.
یک) متأسفانه، بسیاری از مسیحیان (در قلب خود) فکر میکنند که زمان کافی را صرف انجام خواستههای جسمانی نکردهاند. آنها میخواهند قبل از تعهد کامل به خدا، دنیا را بیشتر تجربه کنند. این یک اشتباه غمانگیز است و مسیری را در پیش میگیرد که از زندگی ابدی دور میشود.
ب. هرزگی: این کلمه فهرستی از گناهانی را آغاز میکند که پطرس میگوید طرز زندگی گذشتهٔ مسیحیان را نشان میدهد. این کلمه به معنای زندگی بدون هیچگونه محدودیت اخلاقی، بهخصوص در مورد بیاخلاقی جنسی (بیعفتی) و خشونت است.
یک) هرزگی «نشاندهندهٔ افراط در همه نوع شرارت است. با اشاره به فقدان خویشتنداری شخصی، این واژه، گناه را بهعنوان چشمپوشی بیش از حد از هنجارها نشان میدهد بهطوریکه حس شایستگی عمومی را نقض کند.» (هیبرت)
دو) هنگامی که به این فهرست (هرزگی و شهوترانی و میخوارگی و عیشونوش و بتپرستی نفرتانگیز) نگاه میکنیم، میبینیم که انسان سقوطکرده در دو هزار سال اخیر چقدر اندک پیشرفت کرده است. این مشکلات از زمانی که پطرس این نامه را نوشت حل نشده است.
ج. از همین رو، اکنون که در این بیبندوباریهای مفرط با ایشان شریک نمیشوید، حیرانند و دشنامتان میدهند: وقتی دنیا به زندگی روحانی ما نگاه میکند، حیران میشود که ما در جریان بیبندوباری (زیادهروی) از آنها پیروی نمیکنیم.
یک) دشنامتان میدهند: وقتی ما در گناه اطرافیان خود شرکت نمیکنیم و کسانی را که گناه میکنند، محکوم میکنیم، آنها از این کار خوششان نمیآید، پس شروع به بدگویی از ما میکنند.
دو) «مهم نیست که اعمال نیک شما چقدر مورد پذیرش مردم واقع شود. اگر شما هم مانند خدا باشید، مورد تحقیر و ناسپاسی قرار خواهید گرفت.» (مایر)
سه) از آنجا که مراسم مذهبی بتپرستان جزئی از زندگی عادی آنان بود (بهعنوان مثال، تمام فعالیتهای مدنی و قومی به آنها وابسته بودند)، مسیحیان مجبور بودند از آنچه که در نظر دوستان آنها همکاری کاملاً بیضرر به نظر میرسید، اجتناب کنند و بسیار فراتر از آن بروند و خود را از عبادت بتپرستان جدا کنند.» (بست، نقل از هیبرت)
د. اما به او که آماده است تا بر زندگان و مردگان داوری کند، حساب پس خواهند داد: طبق این آیه همهٔ کسانی که در گناهانی که پطرس شرح داد زندگی میکنند بهروشنی خواهند دید که چقدر احمق بودهاند. حتی اگر کسی به نظر برسد که طبق قوانین این دنیا «زندگی خوبی» دارد، در واقع زندگی او در ابدیت، به هدر خواهد رفت.
ه. از همین روست که حتی به آنان که اکنون مردهاند، بشارت داده شد تا هر چند در عرصهٔ جسم نزد آدمیان محکوم شدند: پطرس همچنین میگوید که بهخاطر این داوری ابدی، انجیل برای مردگان موعظه شده بود. مردگان درستکار با آگاهی دائمی از حقیقت ابدیت زندگی میکنند و با این درک پاداش میگیرند، چون آنها مطابق روح خدا زندگی میکنند.
یک) پطرس پیش از این به ما گفته بود که عیسی برای ارواح در زندان موعظه و پیام داوری را اعلام کرد (اول پطرس ۱۹:۳). ظاهراً در همین مدت زمان عیسی پیام نجات را برای مردگان امینی که در جوار ابراهیم بودند (لوقا ۲۲:۱۶) و او کار مسیح را برای آنها پیشبینی کرده بود، موعظه کرد. این موعظه برای آنان که اکنون مردهاند، یک فرصت دیگر نبود، بلکه تکمیل رستگاری کسانی بود که در نخستین فرصت به خداوند وفادار مانده بودند.
دو) در انجام این کار، عیسی به وعدهٔ خود مبنی بر اینکه اسیران را رهبری خواهد کرد عمل میکند (مزامیر ۱۸:۶۸ و افسسیان ۸:۴) و «او آزادی را به اسیران و بازشدن زندان را به کسانی که در بند هستند اعلام خواهد کرد.» (اشعیا ۱:۶۱ و لوقا ۱۸:۴)
سه) همچنین ممکن است پطرس در اینجا کسانی را که در جامعهٔ مسیحیان مرده بودند و شاید حتی شهید شده بودند، در نظر داشته باشد. اگر چنین است، پس پطرس از نمونهٔ قهرمانانهٔ آنها بهعنوان راهی برای تشویق خوانندگان رنجدیدهٔ خود به وفاداری استفاده کرد.
۳. آیهٔ (۷) در روزهای آخر، مسیحیان باید در نگرش به دعا منضبط باشند.
پایان همه چیز نزدیک است؛ پس جدی و در دعا منضبط باشید.
الف. پایان همه چیز نزدیک است: اگر ما واقعاً باور داشته باشیم که در روزهای آخر زندگی میکنیم، بهتر است که خود را وقف دعا کنیم (پس جدی و در دعا منضبط باشید).
یک) «این ادعا که پایان عصر واقعاً نزدیک است و ممکن است هر زمانی به وقوع بپیوندد، دیدگاه کلیسای اولیه را معرفی میکند.» (هیبرت)
دو) بسیاری از مسیحیان بر این باورند که عیسی بهزودی براساس نمودارهای پیشگویی خواهد آمد و رویدادهای سیاسی از این باور به روش درست استفاده نمیکنند. آنها نمیتوانند خود را بهخوبی وقف دعاهای خالصانه کنند.
ب. پس جدی … باشید: ما باید جدی به حضور خدا دعا کنیم. همچنان که سایهٔ ابدیت را میبینم که به سوی ما میآید، دیگر نمیتوانیم موضوع دعا را امری ناچیز در نظر بگیریم.
ج. پس … در دعا منضبط باشید: ما باید خودمان را به دعای منضبط بسپاریم، در درجهٔ اول قلبها و ذهنمان را خالی کنیم و آمادهٔ بازگشت عیسی مسیح باشیم. اما این همچنین به معنای مراقببودن از خودمان و این دنیا، و اندازهگیری آمادگی ما برای آمدن عیسی است.
۴. آیات (۸-۱۱) در روزهای آخر، مسیحیان باید با نگرش محبت زندگی کنند.
مهمتر از همه، یکدیگر را بهشدت محبت کنید، زیرا محبت، انبوه گناهان را می پوشاند. یکدیگر را بدون شکوه و شکایت میهمانی کنید. همچون مباشران امین بر فیض گوناگون خدا، یکدیگر را با هر عطایی که یافتهاید خدمت کنید. اگر کسی سخن میگوید، سخن او مانند سخنان خدا باشد؛ و اگر کسی خدمت میکند، با قدرتی که خدا میبخشد خدمت کند، تا در همه چیز، خدا بهواسطهٔ عیسی مسیح تمجید شود. جلال و توانایی تا ابد بر او باد. آمین.
الف. مهمتر از همه، یکدیگر را بهشدت محبت کنید: اگر در روزهای آخر هستیم، پس برای ما مهم است که به آنانی که میخواهیم ابدیت را با آنها سپری کنیم، محبت کنیم. در پرتو ابدیت، ما باید یکدیگر را بهشدت محبت کنیم.
ب. زیرا محبت، انبوه گناهان را می پوشاند: محبت انبوه گناهان را میپوشاند، هم گناهان کسی که محبت میکند و هم آنکه مورد محبت واقع میشود.
یک) «جایی که محبت در مشارکت مسیحیان فراوان است، بسیاری از جرایم کوچک و حتی برخی جرایم بزرگ، بهآسانی نادیده گرفته و فراموش میشوند. اما در جایی که محبت وجود ندارد، هر کلمه با سوءظن دیده میشود، هر عملی ممکن است سوءتفاهم و اختلاف ایجاد کند، که باعث خوشنودی شیطان خواهد شد.» (گرودم)
ج. یکدیگر را بدون شکوه و شکایت میهمانی کنید: محبت، خود را در میهماننوازی نشان خواهد داد. مسیحیان اغلب باید درب خانههای خود را به روی دیگران باز کنند و همهٔ این کارها را بدون شکایت انجام دهند.
یک) «بدون شکایت: اینکه میهماننوازی میتواند پرهزینه، دشوار و ناراحتکننده شود، امری بارز است. عبارت یونانی به کار رفته در اینجا به معنای زمزمهکردن یا آهسته صحبتکردن به نشانهٔ نارضایتی است. این تصویر، روحیهای را نشان میدهد که متضاد نشاط است.» (هیبرت)
د. یکدیگر را با هر عطایی که یافتهاید خدمت کنید: وقتی ما چیزی را که خدا بهعنوان عطایا به ما داده است به کلیسا میدهیم، محبت خودش را آشکار خواهد ساخت. همانطور که این کار را انجام میدهیم، آنگاه مباشران امین بر فیض گوناگون خدا هستیم که به ما عطا شده است.
یک) در اول قرنتیان ۱۰:۱۵، پولس روشن میسازد که او هرچه بود تنها به فیض خداوند بود و در عین حال، «فیض او نسبت به من بیثمر نبوده است.» چون پولس تلاشهای الهامگرفته از خدا را برای کار فیض خدا به کار میگرفت. عقیده بر این است که اگر ما مباشرین ناشایست فیض خداوند باشیم، چنان است که گویی این فیض بیهوده به ما داده شده است. وقتی فیض نزد ما بیاید و از میان ما به حرکت درنیاید، آنگاه گویی به هدر رفته است.
دو) «فیض گوناگون خدا چندین تجلی دارد. مانند وقتی که پرتوی نور به شعاعهای بسیاری از رنگها تجزیه میشود، بنابراین هر یک از ما فیض خدا را با تجلیای متفاوت دریافت میکنیم و آن را دوباره به رنگ و تجلی تازه برمیگردانیم.» (مایر)
ه. اگر کسی سخن میگوید، سخنگوی خدا باشد؛ و اگر کسی خدمت میکند، با قدرتی که خدا میبخشد خدمت کند: هرقسمت مهم است؛ هرکدام کاری برای انجامدادن دارند. حتی کوچکترین و بهظاهر کماهمیتترین بخش بدن مسیح نیز مهم است.
یک) شخصی موتور ماشین چمنزنی را بازسازی میکرد، وقتی کارش را به پایان رساند، یک قطعهٔ کوچک باقی ماند و نمیتوانست به یاد بیاورد که به کدام قسمت تعلق دارد. او موتور را روشن کرد و موتور بهخوبی کار کرد، بنابراین فکر کرد که آن قطعه بیفایده بوده است تا وقتی که سعی کرد ماشین چمنزنی را متوقف کند، در آن لحظه متوجه شد، ماشین متوقف نمیشود. حتی کوچکترین و بهظاهر کماهمیتترین بخش بدن مسیح نیز مهم است.
دو) همانطور که ما یکدیگر را خدمت میکنیم، این کار را با قوّتی که خداوند فراهم میکند، انجام میدهیم، یعنی با قدرتی که خدا به ما میبخشد، پس جلال و توانایی تا ابد از آن او است.
درک زمان آزمایش خود.
۱. آیات (۱۲-۱۳) تحمل آزمایشها با نگرش صحیح
ای عزیزان، از این آتشی که برای آزمودن شما در میانتان برپاست، در شگفت مباشید، که گویی چیزی غریب بر شما گذشته است. بلکه شاد باشید از اینکه در رنجهای مسیح سهیم میشوید، تا به هنگام ظهور جلال او بهغایت شادمان گردید.
الف. از این آتشی که برای آزمودن شما در میانتان برپاست، در شگفت مباشید: ما به جای فکرکردن به آزمایشها (حتی از نوع آتشی) بهعنوان اتفاقات عجیب، باید آنها را بهعنوان روشهایی برای درک رنجهای مسیح ببینیم و اگر در رنجهای او سهیم شویم، در جلال و شادی او نیز سهیم خواهیم شد.
یک) پطرس یکبار به عیسی گفت که از رنجبردن بر صلیب اجتناب کند )مرقس ۳۲:۸-۳۳). «در آن زمان از دید پطرسِ رسول رنجکشیدن استاد او عجیب به نظر میآمد. اما اکنون پطرس فکر میکند چطور میتوانسته چنین تصوراتی داشته باشد.» (مایر)
ب. در رنجهای مسیح سهیم میشوید: ما میتوانیم در رنج عیسی سهیم شویم، زیرا او در انسانیت و و رنج ما سهیم شد. او انسان شد و رنج کشید تا رنج و عذاب ما بیمعنی نباشد. خوب است که در هر چیزی با عیسی سهیم شویم، حتی در رنج او.
ج. بلکه شاد باشید از اینکه در رنجهای مسیح سهیم میشوید، تا به هنگام ظهور جلال او به غایت شادمان گردید: آیا تمایل ما این است که جلال و شادی را بپذیریم و از هرگونه سهیمشدن در رنج عیسی اجتناب کنیم و یا اینکه بهطور ملالآور و افراطی بر رنج تمرکز کنیم و فراموش کنیم که این مقدمهٔ لازم برای جلال و شادمانی است.
یک) ما هرگز نباید جایگاه رنج را در ساخت دینداری در زندگی مسیحی انکار کنیم. چه بسا دردهای غیرضروری که به دلیل فقدان دانش و یا ایمان متحمل میشویم، اما درد و رنج ضروری نیز وجود دارد. اگر رنجبردن یک ابزار مناسب در تعلیم عیسی مسیح است (عبرانیان ۸:۵)، پس یک ابزار مناسب برای تعلیم خادمینش است.
دو) عبارت بهغایت تا حدودی دلالت بر میزان رنجکشیدن دارد. کسانی که در عیسی مسیح بیش از بقیه رنج بردهاند، از بازگشت او در جلال بیشتر خوشحال خواهند شد.
۲. آیات (۱۴-۱۶) تفاوت بین رنجکشیدن بهعنوان یک مسیحی و رنجکشیدن بهعنوان یک گناهکار.
اگر بهخاطر نام مسیح شما را ناسزا گویند، خوشا به حالتان، زیرا روح جلال که روح خداست بر شما آرام میگیرد. اگر رنج میکشید، مباد که به سبب قتل، دزدی، شرارت یا حتی فضولی باشد. اما اگر از آن سبب رنج میکشید که مسیحی هستید، شرمسار مباشید، بلکه چون کسی که این نام را بر خود دارد خدا را تمجید کنید.
الف. اگر بهخاطر نام مسیح شما را ناسزا گویند: رنجبردن برای نام مسیح یک موهبت است، زیرا نشان میدهد که ما واقعاً از عیسی پیروی میکنیم و رنج میبریم، زیرا با او شناخته شدهایم.
ب. خوشا به حالتان، زیرا روح جلال که روح خداست بر شما آرام میگیرد: ما انتظار داریم که دنیا به مسیح اهانت کند. اما همیشه باید در میان مسیحیان مورد تجلیل قرار گیرد.
ج. اگر رنج میکشید، مباد که به سبب قتل، دزدی، شرارت یا حتی فضولی باشد: رنجکشیدن بهخاطر شرارت، نام عیسی را ننگین میکند. پطرس متوجه شد که همهٔ رنجهایی که مسیحیان تجربه میکنند بهخاطرنام مسیح نیست.
یک) هنگامی که پطرس دربارهٔ رنجهایی که ممکن است برای قتل، دزدی، یا شرارت به بار آید مینویسد، بهخوبی میتوانیم منظور او را درک کنیم. با این حال، نباید تعجب کنیم که پطرس دربارهٔ فضولی در امور دیگران هم نوشته است. چنین افرادی از درد و اندوه زیادی رنج میبرند و این نه بهخاطر عیسی، بلکه بهخاطر فضولی در کار دیگران است.
د. اگر از آن سبب رنج میکشید که مسیحی هستید، شرمسار مباشید: رنجبردن بهعنوان یک مسیحی چیزی نیست که از آن شرمنده باشیم، حتی اگر دنیا از مسیحی رنجدیده بیزار باشد. درعوض، ما باید خدا را در این رنجها جلال دهیم.
یک) ما خدا را بهخاطر درد و رنج ستایش نمیکنیم، بلکه او را در رنج جلال میدهیم و بهخاطر آنچه که در ما و از طریق درد و رنج انجام خواهد داد، جلال میدهیم.
دو) «نام “مسیحی“ (Christianos) که از نام مسیح Christ با پسوند -ianos و در لاتین -ianusساخته شده است، به مفهوم شاگرد سهیم است (شاگردی که امور را با استاد خود سهیم است)… “مسیحی“، شاگردان مسیح را بهعنوان “اعضای بدن مسیح” دستهبندی میکند.» (هیبرت)
سه) مسیحیان قبل از اینکه در اعمال رسولان ۲۶:۱۱، «مسیحیان» خوانده شوند، بهعنوان «شاگردان»، «ایمانداران»، «شاگردان خدا» یا «آنهایی که به طریقت تعلق داشتند» شناخته میشدند. در عهدجدید در سه آیه، ایمانداران، مسیحی نامیده شدند و در اعمال ۲۶:۱۱ برای اولین بار آنان با این نام خوانده شدند.
· اعمال رسولان ۲۶:۱۱ به ما میگوید که شاگردان برای اولین بار در شهر انطاکیه «مسیحی» نامیده شدند.
· در اعمال رسولان ۲۸:۲۶ آگریپاس به پولس گفت: «به همین زودی میخواهی مرا مسیحی کنی؟» این نشان میدهد که بین اعمال رسولان ۲۶:۱۱ و ۲۸:۲۶ مسیحی به یک نام مشهور برای پیروان مسیح تبدیل شده بود.
· در اول پطرس ۱۶:۴ اندیشه این است که برخی رنج میبرند، زیرا آنها بهعنوان مسیحی شناخته میشوند. این نشان میدهد که این نام بهطور گستردهای مورد استفاده قرار گرفته است، بهطوریکه میتوان کسی را بهخاطر خواندهشدن بهعنوان یک مسیحی مورد آزار و اذیت قرار داد.
۳. آیات (۱۷-۱۹) جان خود را در میان رنج و عذاب به خداوند تسلیم کنید.
زیرا زمان آن رسیده که داوری از خانهٔ خدا آغاز شود؛ و اگر آغاز آن از ماست، پس سرانجامِ آنان که انجیل خدا را اطاعت نمیکنند، چه خواهد بود؟ و«اگر پارسا بهدشواری نجات یابد، خدانشناسان و گناهکاران چه خواهند کرد؟» پس کسانی که به خواست خدا رنج میکشند، باید که جانهای خویش را به «خالق امین» بسپارند و به نیکوکاری ادامه دهند.
الف. زیرا زمان آن رسیده که داوری از خانهٔ خدا آغاز شود: در زمینهٔ رنجکشیدن، پطرس به ما میگوید که داوری از خانهٔ خدا آغاز میشود. در حال حاضر، خداوند رنجکشیدن را بهعنوان یک داوری (به معنای مثبت و تقدیس) برای مسیحیان (خانهٔ خدا) به کار میبرد.
یک) برای داوری بهتر است که از خانهٔ خدا شروع کنیم. «در آن انصاف وجود دارد؛ زیرا مسیحیان ادعا میکنند که از دیگران بهتر هستند و باید هم باشند. میگویند که حیات تازه و روحانی یافتهاند، پس باید تولد تازه داشته باشند. میگویند که قومی مقدس هستند و برای مسیح از بقیه جدا شدهاند؛ بنابراین، آنها باید مقدس و جدا از گناهکاران باشند، همانطور که مسیح مقدس بود.» (اسپرجن)
دو) اکنون زمان محاکمهٔ آتشین ما است (اول پطرس ۱۲:۴). بیایمانان آتش خود را بعداً خواهند داشت. آتشی که اکنون تحمل میکنیم، ما را تقدیس میکند؛ آتش جهنم هم گناهکاران را تنبیه خواهد کرد. با این حال، همیشه به خاطر داریم که خدا ما را با رنج و سختی مجازات نمیکند، بلکه تقدیس میکند. برای مسیحیان، موضوع مجازات یکبار و برای همیشه در صلیب حل شد، جایی که عیسی تمام مجازاتهایی را که ممکن بود مسیحیان از جانب خداوند متحمل شوند، تحمل کرد.
سه) همان آتشی که کاه را میسوزاند، طلا را تصفیه خواهد کرد. آتش یکی است؛ اما هدف آن در کاربرد، متفاوت است و تأثیر آن بر کاه و طلا متفاوت است. با این حال، گاهی اوقات مسیحیان از همان چیزهایی رنج میبرند که گناهکاران رنج میبرند، اما هدف خدا متفاوت و تأثیر آن نیز متفاوت است.
ب. اگر آغاز آن از ماست، پس سرانجامِ آنان که انجیل خدا را اطاعت نمیکنند، چه خواهد بود؟ درخواست هشداردهندهٔ پطرس واضح است. اگر این چیزی است که فرزندان خدا تجربه میکنند، چه بر سر کسانی خواهد آمد که خود را دشمن او کردهاند؟ چگونه میتوانند در مقابل داوری و غضب خداوند بایستند؟
یک) مسیحیان میتوانند خوشحال باشند که رنجی که در این زندگی با آن مواجه میشوند، بدترین رنجی است که تا ابد با آن مواجه خواهند شد. ما بدتر از اینها را دیدهایم. کسانی که مسیح را رد میکنند، بهترین زندگیای که میتوانستند در هستی ابدی خود داشته باشند را در همین دنیا تجربه کردهاند.
ج. اگر پارسا بهدشواری نجات یابد: از آنجا که رستگاری پرهیزکاران بهسادگی حاصل نمیشود، پس اگر فکر میکنیم که ما یا دیگران یک نجات آسان داریم، باید در مورد این موضوع بیشتر تأمل کنیم.
یک) این بدان معنا نیست که بهدستآوردن نجات یا یافتن راهی برای استحقاق آن، دشوار است؛ این تنها هدیهٔ آزاد و رایگان عیسی مسیح است. با این حال، رستگاری ما به این معنا دشوار است که ادعاهای شاگردیِ ما را به چالش میکشد و از ما میخواهد که بتها و گناهانمان را دور بیندازیم. مشارکت واقعی و پیروی حقیقی از عیسی مسیح گاهی اوقات کار سختی است، بنابراین میتوانیم درک کنیم که چرا پطرس از امثال سلیمان ۳۱:۱۱ نقل قول کرد: «اگر پارسا بهدشواری نجات یابد.»
د. پس کسانی که به خواست خدا رنج میکشند: پطرس باز هم میان کسانی که به خواست خداوند رنج میکشند و کسانی که به نحوی دیگر رنج میبرند، فرق قائل شد. همهٔ رنجها ارادهٔ خداوند نیست.
ه. باید که جانهای خویش را به خالق امین بسپارند: واژهٔ یونانی باستانی که در اینجا «بسپارند» ترجمه شده است، واژهای است که برای پسانداز پول نزدِ یک دوستِ قابلاعتماد به کار میرود. چنین اعتمادی بهعنوان یکی از مهمترین چیزهای زندگی تلقی میشد و افتخار آن دوست این بود که پول را دستنخورده پس بدهد. این همان کلمهای است که مسیح زمانی به کار برد که گفت: «ای پدر، روح خود را به دستان تو میسپارم» (لوقا ۴۶:۲۳).
یک) بنابراین هنگامی که مسیحیان روح خود را به او میسپارند، روح خود را در یک جای امن رها میکنند. خداوند خالقی امین است و ما میتوانیم خود را به او، مانند خاک رس انعطافپذیر در دستان او، بسپاریم.
و. خالق امین: بخش عمدهای از رنجی که ما در دوران آزمایش و رنج متحمل میشویم مربوط به بیتوجهی ما به وفاداری خداوند یا جایگاه او بهعنوان خالق است. او خالق ما است و حق دارد هر کاری را که دوست دارد با ما بکند. با این حال، او امین است و تنها آنچه را که در نهایت برای ما بهترین است انجام خواهد داد.