Search
Close this search box.

فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

دوم تیموتائوس باب 2 – توصیه به یک کشیش جوان

 سخت کار کردن برای خدای امین.

 

1. آیه (1) در فیض قوی باشید.

پس تو ای فرزندم، در فیضی که در مسیحْ‌عیسی است نیرومند شو،

الف. نیرومند شو: این تشویق مهمی بود. پولس می‌دانست که تیموتائوس برای تحقق خواندگی که خدا به او داده است به قدرت و استقامت نیاز دارد.

یک) دوباره، این یکی از بیست و پنج باری است که پولس تیموتائوس را تشویق کرد تا در کار خود در افسس قوی و پایدار باشد. شاید تیموتائوس به طور طبیعی ترسو بود و به راحتی دلسرد می‌شد یا شاید او مردی با شجاعتی معمولی بود که مسئولیت‌های بزرگی برعهده داشت. وی باید اغلب به او می‌گفت: «نیرومند شو

ب. نیرومند شو: خدا همیشه آماده است تا به ما نیرو بدهد؛ «ضعیفان را قوّت می‌بخشد، و ناتوانان را نیروی بیشتر عطا… اما آنان که برای خداوند انتظار می‌کشند، نیروی تازه خواهند یافت.» (اشعیا ۲۹:۴۰، 31). با این‌حال، ما باید این قدرت را دریافت کنیم، بنابراین پولس باید تیموتائوس را تشویق می‌کرد تا نیرومند شود.

یک) خدا منابع قدرت خود را در اختیار ما قرار می‌دهد (افسسیان۱۰:۶-۱۱). با این‌حال، نباید تصور کنیم که می‌توانیم منفعلانه بنشینیم و فرض کنیم خدا به‌سادگی آن را بر ما می‌ریزد. او قدرت خود را در حالی‌که که او را می‌جوییم و به جای قدرت خود بر او تکیه می‌کنیم، برای ما به ارمغان می‌آورد.

ج. در فیضی که در مسیحْ‌عیسی است نیرومند شو: پولس به تیموتائوس شیوه‌ای خاص برای نیرومند شدن -یعنی، نیرومند شدن در فیضی که در مسیحْ‌عیسی است– گفت. این قدرت در فیض برای زندگی قدرتمند مسیحی ضروری است.

یک) «فیض در اینجا ساده‌ترین معنای الهیاتی خود را دارد، به‌عنوان کمک الهی، هدیه بی‌دریغ کمک که از طرف خدا می‌آی.» (وایت) ساکن شدن در فیض -رحمت بی حدوحصر خدا نسبت به ما که در مسیح‌عیسی است- فیض به ما اطمینان و جرأتی می‌بخشد که بدون آن هرگز نمی‌توانیم داشته باشیم، آن هم درست زمانی‌ که فکر می‌کنیم در آزمایش هستیم یا فکرمی‌کنیم خدا هنوز درباره ما تصمیم نگرفته است.

دو) هیچ چیز نمی‌تواند ما را به‌ این اندازه نیرومند کند که بگوییم: «من فرزند خدا در عیسی‌مسیح هستم» و «من محبت و رحمت خدا را دارم، هر چند که لیاقت آن را ندارم.» این نیرویی است که با فیض می‌آید.

سه) پولس می‌دانست دریافت قدرت فیض خدا چگونه است، همانطور که در نامه دوم قرنتیان ۹:۱۲-۱۰ توضیح داد: «امّا مرا گفت: فیض من تو را کافی است، زیرا قدرت من در ضعف به کمال می‌رسد. پس با شادیِ هر چه بیشتر به ضعف‌هایم فخر خواهم کرد تا قدرت مسیح بر من ساکن شود. از همین رو، در ضعف‌ها، دشنام‌ها، سختی‌ها، آزارها و مشکلات، به‌خاطر مسیح شادمانم، زیرا وقتی ناتوانم، آنگاه توانایم.» پولس با تجربیات زندگی خود توانست تیموتائوس را تشویق کند.

2. آیه (2) کلام را در میان مردان امین گسترش دهید.

و آنچه را که در حضور گواهان بسیار از من شنیدی، به مردمان امینی بسپار که از عهدۀ آموزش دیگران نیز برآیند.

الف. آنچه را که در حضور گواهان بسیار از من شنیدی: پولس به تیموتائوس حقیقتی را خاطرنشان کرد که در حضور گواهان بسیار از این رسول شنیده بود. مطمئناً، تیموتائوس بسیاری از تعالیم کتاب‌مقدس را از پولس شنیده بود و زمان شخصی زیادی را با پولس به‌عنوان شاگرد سپری کرده بود.

یک) ممکن است پولس آن پیغام خاصی را به تیموتائوس خاطرنشان کرد که در مراسم انتصاب تیموتائوس به خدمت در حضور گواهان بسیار ارائه کرده بود. «اما به نظر می‌رسد او در اینجا به تعالیمی اشاره می‌کند که هنگامی که در حضور گواهان بسیار، بر وی دست گذاشت، بیان کرد؛ اول تیموتاوس 12:6 را مطالعه کنید. سپس پولس الگوی مناسب تعلیم صحیح را به او داد که باید به دیگران تعلیم می‌داد؛ و اکنون وی به او می‌گوید ‌این حقایق را به مردان امین بسپارد به همان طریقی که آنها به او سپردند.» (کلارک)

ب. به مردان امینی بسپار: خدا به تیموتائوس خدمت داد نه برای اینکه آن را پیش خود نگه دارد بلکه تا آن را به دیگران منتقل کند. بخش اساسی کار او به‌عنوان شبان این بود که آنچه را که خدا به او امانت‌داده بود به دیگران منتقل کند.

یک) ممکن است گفته شود شبان هر کاری که در خدمت خود انجام می‌دهد، باید دیگران را به انجام آن آموزش دهد. هیچ وظیفه‌ای برای یک شبان آنقدر مقدس یا آنقدر مخفی وجود ندارد که همه آنها را برای خودش نگه دارد. او همیشه باید به دنبال گسترش خدمت به دیگران باشد و دیگران را برای انجام کارهای خدمتی آموزش دهد.

دو) تیموتائوس نبایست ایده‌ها یا نظریه‌های خاص خود را به دیگران بیاموزد، بلکه تعالیم و الگوی سادۀ رسولان (آنچه را… از من شنیدی) را باید تعلیم می‌داد. او مسئول بود آنچه را که از پولس دریافت کرده بود به دیگران انتقال دهد.

سه) وظیفۀ آموزش رهبران به‌سادگی بخشی از شرح وظایف یک شبان است. او نه تنها زمانی باید رهبران را تربیت کند که نیاز به یک رهبر لازم و ضروری باشد؛ و نه تنها باید رهبران را تنها برای نیازهای کلیسای خود تربیت کند، بلکه باید رهبران را به طور کلی برای پادشاهی خدا تربیت کند، خواه از آنها در خدمت در کلیسای خاص استفاده شود یا نه.

ج. به مردمان امین: وقتی تیموتائوس به دنبال کسانی بود که بتواند تعالیم رسولان را به آنها منتقل کند، باید به دنبال کیفیت امین بودن نیز می‌بود. او نیازی به یافتن مردان باهوش، مردان محبوب، مردان نیرومند، مردان ساده، مردان بی‌نقص یا مردان زیبا نداشت. پولس به او گفت که به دنبال مردمان امین باشد.

یک) در طول تاریخ مسیحیت، برخی نسبت به‌ ایده جانشینی رسولان پایبند بوده‌اند. ایده‌ این است که شما می‌توانید بدانید خادم واقعی انجیل کیست زیرا پطرس شخصی را به جانشینی خود تعیین کرده است و آن شخص، دیگری را به جانشینی خود منصوب کرد و نفر بعدی شخصی دیگر را برای جانشینی تعیین کرد و… همانطور ادامه یافت. با این حال، این آیه جانشینی واقعی رسولان را آشکار می‌کند -جانشینی مردمان امین، که تعالیم رسولان را گرفته و آنها را منتقل می‌کنند.

دو) بدون امانت‌داری به تعلیم و الگوی رسولان، ایده جانشینی رسولان چیزی جز گذاشتن دستان خالی بر سرهای خالی نیست. «جانشینی بی‌وقفه رسولان کجاست؟ چه کسی می‌تواند بگوید؟ احتمالاً در سطح جهان وجود ندارد. همه ادعاهای کلیساهای خاص به همان اندازه که بیهوده‌اند، احمقانه و بی‌فایده هستند.» (کلارک)

د. که از عهدۀ آموزش دیگران نیز برآیند: این کار آموزش رهبران آنقدر مهم بود که نمی‌توان آن را تنها به تیموتائوس محدود کرد. به کسانی که او تربیت کرده بود نیز باید وظیفۀ آموزش دیگران داده می‌شد.

یک) از عهدۀ آموزش دیگران نیز برآیند «بیانگر توانایی است که به‌عنوان تجربه ثابت می‌شود.» (وایت)

3. آیات (۳-۴) با نگرش یک سرباز برای خدا تلاش کنید.

همچون سربازِ شایستۀ مسیحْ‌عیسی، در تحمّل رنج‌ها سهیم باش. هیچ‌کس به هنگام سربازی، خود را گرفتار مشغولیت‌های زندگی نمی‌سازد، چرا که خواهان جلب خشنودی فرماندۀ خویش است.

الف. سهیم باش: این یک پیشنهاد از سوی پولس به تیموتائوس نبود؛ بلکه مفهومی از یک الزام یا فرمان را نشان می‌داد . تیموتائوس باید کاری انجام می‌داد و پولس به او می‌گفت که‌ این کار را انجام دهد.

ب. تیموتائوس باید نگرش سربازی را در پیش بگیرد که انتظار دارد در راه خود رنج‌ها را برای هدفش تحمّل کند. هیچ سرباز واقعی -یا حداقل هیچ سرباز خوبی- هرگز به ‌این دلیل که متحمل سختی شده، تسلیم نشده است.

 

یک) به همین ترتیب، اگر ایمانداری مایل به تحمل سختی‌ها نباشد، هرگز برای عیسی‌مسیح دستاورد زیادی نخواهد داشت. آنان به محض این که چیزی سخت از آنها خواسته شود، تسلیم می‌شوند؛ زیرا نمی‌توانند دعوت عیسی را بجا آورند: «اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند، باید خود را انکار کرده، صلیب خویش برگیرد و از پی من بیاید.» (انجیل متی 24:16)

دو) «هرگز رویای آسودگی نداشته باشید؛ فکر نکنید می‌توانید خدا را در باغ‌های مصر -که موسی او را جز در بوته سوزان نیافت- پیدا می‌کنید.» (ترپ)

سه) «پولس تیموتائوس را تشویق نمی‌کند که یک سرباز معمولی، یا عادی باشد، بلکه باید یک سرباز نیکوی عیسی‌مسیح باشد؛ زیرا همه سربازان و همه سربازان واقعی، ممکن است سربازان نیکویی نباشند. مردانی هستند که فقط سرباز هستند و نه چیزی بیشتر؛ آنها فقط به وسوسه کافی نیاز دارند و به‌راحتی ترسو، بیکار، بی‌فایده و بی‌ارزش می‌شوند؛ اما کسی سرباز خوبی است که با شجاعت تمام و با غیرت وظیفه خود را با همه دِل و جدیت انجام می‌دهد.» (اسپرجن)

ج. هیچ‌کس به هنگام سربازی، خود را گرفتار مشغولیت‌های زندگی نمی‌سازد: تیموتائوس باید یک سرباز را در نظر بگیرد که با میل و اشتیاق قلبی خود را از امور زندگی غیرنظامی جدا می‌کند.

یک) یک سرباز مجبور است خیلی چیزها را کنار بگذارد. برخی از آنها چیزهای بدی هستند (غرور، استقلال، اراده شخصی) و برخی از آنها چیزهای خوبی هستند (خانه، خانواده). با این وجود، اگر سربازی حاضر نباشد این چیزها را کنار بگذارد، او اصلاً یک سرباز نیست.

دو) چیزهایی که سرباز را درگیر می‌کند ممکن است برای یک غیرنظامی‌ خوب یا بد باشد. سرباز نمی‌تواند بپرسد آیا چیزی برای کسانی که سرباز نیستند خوب است یا بد؛ او باید از هرچیزی که مانع سرباز خوب بودن یا خدمت به افسر فرمانده خود می‌شود صرف نظر کند. یک سرباز وفادار حق ندارد کاری انجام دهد که او را درگیر کند و یا او را به‌عنوان یک سرباز، کم اثر کند.

سه) گروتیوس (Grotius)، در این قسمت به خوبی متذکر شده است، که سربازان لِژیونِر رومی اجازه نداشتند در امور کشاورزی، بازرگانی، مشاغل مکانیکی، و یا هر چیزی که ممکن است با خواندگی آنها ناسازگار باشد، مشغول شوند. (کلارک)

د. چرا که خواهان جلب خشنودی فرماندۀ خویش است: اگر تیموتائوس سختی‌ها را تحمل نمی‌کرد و اگر چیزهایی را که او را درگیر امور زندگی می‌کرد کنار نمی‌گذاشت، فرمانده خود را راضی نمی‌ساخت.

یک) عیسی ‌مسیح فرمانده همه سپاهیان آسمانی است. در کتاب یوشع 5، عیسی به‌عنوان سردار لشگر خداوند بر یوشع ظاهر شد (یوشع 14:5). او سردار لشگرهاست و ما باید او را همچون یک سردار اطاعت کنیم.

دو) این احتمال وجود دارد که پولس حتی زمانی که‌ این مطلب را می‌نوشت، به یک سرباز زنجیر شده بود. او دید که ‌این سربازها چگونه عمل می‌کنند و چگونه از فرمانِ فرماندهان خود اطاعت می‌کنند. پولس می‌دانست که مسیحیان باید نسبت به خداوند خود اینگونه رفتار کنند.

4. آیه (5) با نگرشی ورزشکارانه برای خدا تلاش کنید.

به همین سان، ورزشکاری که هماوردی می‌کند، تاج پیروزی را دریافت نخواهد کرد، اگر به قانونْ هماوردی نکرده باشد.

الف. ورزشکاری که هماوردی می‌کند: پولس اغلب برای نشان دادن زندگی مسیحیان از دنیای ورزشکاری استفاده می‌کرد و از دو میدانی (اول قرنتیان 24:9)، بوکس (اول قرنتیان 26:9) و کُشتی (افسسیان 12:6) نام ‌برد.

ب. تاج پیروزی را دریافت نخواهد کرد، اگر به قانونْ هماوردی نکرده باشد: نکته واضح است. یک ورزشکار نمی‌تواند قوانین را به دلخواهِ خود تنظیم کند؛ اگر می‌خواهد تاج پیروزی را دریافت کند باید به قانونْ هماوردی کرده باشد.

یک) ممکن است دچار این اشتباه شویم که فکر کنیم خودمان می‌توانیم قوانین زندگی خود را برای زندگی مسیحی تنظیم کنیم. برای برخی افراد، قوانین خاص آنها چیزی شبیه به ‌این است: «من می‌دانم که ‌این گناه است، اما خدا درک می‌کند، بنابراین من همین‌طور به‌ این گناه ادامه می‌دهم.» اما این طرز فکر برخلاف نگرش ورزشکاری است که باید طبق قوانین مسابقه دهد.

5. آیه (6) با نگرش یک کشاورز برای خدا تلاش کنید.

آن که باید نخست از محصول نصیب ببرد، کشاورزی است که محنت کشیده است.

الف. کشاورزی که محنت کشیده است: پولس در فراخواندن تیموتائوس برای داشتن نگرش یک کشاورز، بر این واقعیت که کشاورزان محنت کشیده هستند، تأکید کرد. به همین ترتیب، همه کسانی که به خداوند خدمت می‌کنند باید محنت کشیده باشند.

یک) بر خلاف سرباز و ورزشکار، هیچ‌چیز درخشانی در کاری که یک کشاورز می‌کند وجود ندارد. اغلب خسته‌کننده، کسل‌کننده و بدون هیجان است. بهترین کشاورز کشور واقعاً فردی مشهور نیست. اما او باید به همان اندازه سخت کار کند.

دو) خدا جایی برای خادمان تنبل ندارد. اگر سخت کار نمی‌کنید، از کلیسا خارج شوید. اگر فقط وقتی که در مرکز توجه هستید سخت کار می‌کنید، بگذارید خدا دِل شما را تغییر دهد.

سه) «افراد تن‌پرور باعث رسوایی همۀ بخش‌های کلیسا می‌شوند. آنها نمی‌توانند تعلیم دهند زیرا تعلیم نمی‌گیرند.» (کلارک)

ب. محنت کشیدن: پولس ارزش سخت‌کوشی را می‌دانست. او می‌توانست بگوید، با مقایسه خود با رسولان دیگر، من بیشتر از همه آنها کار کردم (اول قرنتیان۱۰:۱۵). پولس فقط فراخوانده، مبارک و مسح شده نبود؛ بلکه سخت‌کوش نیز بود. اگر او سخت کار نمی‌کرد، خدماتش بسیار کمتر از آن می‌بود.

یک) برخی از مردم چیزی را بیهوده انتظار می‌کشند. اما افراد عاقل می‌دانند که اغلب با توجه به تلاشی که کرده‌اند منفعت می‌گیرند. اگر تلاش کمی در اعمال مسیحی خود انجام می‌دهید، باید انتظار ثمره کمی داشته باشید.

دو) در عین‌حال، پولس می‌دانست همه کارهایی که انجام می‌دهد عَطای فیض خدا در اوست: «من از همۀ آنها سخت‌تر کار کردم، امّا نه خودم، بلکه آن فیض خدا که با من است.» (اول قرنتیان 10:15) پولس تعادلِ سخت کار کردن را می‌دانست، با این حال همواره می‌دانست که ‌این همه به خاطر فیض است.

ج. باید نخست از محصول نصیب ببرد: وقتی تیموتائوس خوراک روحانی داشت که به جماعت می‌داد، ابتدا باید خود از آن بخورد. اگر او از کلام خدا تغذیه نمی‌شد، واقعاً نمی‌توانست دیگران را تغذیه کند.

یک) یک شبان یا معلم مؤثر، خودش بیشتر از مخاطب از پیغام بهره می‌برد، و زمان آماده‌سازی او برای تعلیم کلام خدا نیز زمانی برای مشارکتی گرم با خدا خواهد بود.

د. از محصول نصیب ببرد: مانند یک کشاورز خوب، هر شبان ایمانداری سخت کار خواهد کرد و با صبر و حوصله منتظر برداشت محصول می‌ماند -که درحقیقت در پایان فصل به وجود می آید، نه در پایان جلسه.

6. آیه (7) در پیِ بصیرت خداوند بودن.

به آنچه می‌گویم بیندیش، که خداوند تو را در فهم همۀ اینها بصیرت خواهد بخشید.

الف. به آنچه می‌گویم بیندیش: پولس کمی قبل سه تصویر از زندگی مسیحیان را توصیف کرد -سرباز، ورزشکار و کشاورز. هریک از این سه شغل برای موفقیت به تلاش زیادی نیاز دارند.

·      سربازی که قبل از پایان نبرد دست از مبارزه می‌کشد هرگز پیروزی را نخواهد دید.

·      ورزشکاری که قبل از پایان مسابقه از دویدن بازایستد هرگز برنده مسابقه نخواهد شد.

·      کشاورزی که قبل از به پایان رسیدن کار دست از کار بکشد هرگز برداشتِ محصولات خود را نخواهد دید.

ب. که خداوند تو را در فهم همۀ اینها بصیرت خواهد بخشید: به تیموتائوس دستور داده شد که اهمیت تلاش را درک کند و در همه ‌این موارد از خداوند بصیرت دریافت کند.

یک) خدا امین است و در همه ‌این موارد به ما بصیرت می‌بخشد و امین خواهد بود تا به ما فیض قوی بودن را عطا کند. خدا این فیض را عطا می‌کند و ما باید آن را دریافت کنیم.

پایبند بودن به حقیقت

1. آیه (8) محتوای انجیل پولس.

عیسی‌مسیح  را به خاطردار که از نسل داوود بود و از مردگان برخاست؛ این است انجیل من

الف. به خاطردار: پولس این هشدار را از این‌رو که ممکن بود تیموتائوس به راحتی چنین امری را فراموش کند، نداد. او این را گفت زیرا باید به تیموتائوس یادآور می‌شد که عیسی‌مسیح را در ابتدای پیام خود نگه دارد.

ب. عیسی‌مسیح  که از نسل داوود بود: تیموتائوس باید این حقیقت را که عیسی، مسیحِ اسرائیل -نسل داوود- است، در ابتدای تعالیم خود حفظ کند.

یک) نقشۀ نجات خدا از طریق عیسی‌مسیح با تولد عیسای نوزاد در بیت‌لحم آغاز نشد. تمام تاریخ منتظر بود ببیند که عیسی برای نجات ما چه می‌کند.

ج. که از مردگان برخاست: این حقیقتی عظیم است، اعتبار عظیم اصالت عیسی‌مسیح  -که ازمردگان برخاست.

یک) به یاد داشته باشید که عیسی اولین کسی بود که از مردگان زنده شد. افراد دیگر، مانند دوست عیسی، ایلعازر، فقط به هوش آمدند، اما تنها عیسی زنده شده بود -با حیاتی تازه، با جسمی جدید، که اگرچه از جسم قدیم پدید آمده بود اما جدید بود و برای جلال زندگی ابدی مناسب بود.

دو) رستاخیز عیسی گواهِ این بود که اگرچه به نظر می‌رسید او بر روی صلیب همچون یک جنایتکار معمولی مرده است، اما در واقع به‌عنوان یک مرد بی‌گناه درگذشت و جان خود را از روی محبت و از خود‌گذشتگی برای بر دوش کشیدن گناهان ما گذاشت. مرگ عیسی بر روی صلیب پرداخت بها بود اما زنده شدنش رِسیدِ آن پرداخت بها بود و نشان می‌داد که ‌این پرداخت بها در حضور خدای پدر به صورت کامل دریافت شده است.

د. که از نسل داوود بود: این عبارت به ‌این معنی است که عیسی کاملاً انسان بود؛ و عبارت از مردگان برخاست به ‌این معنی است که عیسی کاملاً خدا بود. برای پولس، ضروری بود که تیموتائوس، حقیقت را در مورد اینکه عیسی کیست کاملاً به خاطر بسپارد و تعلیم دهد.

ه‍ـ. این است انجیل من: البته، تعلق داشتن انجیل به پولس به‌ این معنا بود که او آن را موعظه می‌کرد؛ و همچنین به آن ایمان داشت. انجیل متعلق به او بود و همچنین باید انجیل به هر فرد مسیحی به طور شخصی تعلق باشد.

یک) به یاد داشته باشید که کلمه انجیل به چه معناست: خبر خوش. برای پولس، بهترین خبر در مورد پول بیشتر، عشق بیشتر، جایگاه بهتر، یا چیزهای دیگر نبود. خبر خوش در مورد رابطه واقعی با خدا از طریق کار تمام شده عیسی‌مسیح  بر روی صلیب بود.

2. آیه (9) نتایج انجیل پولس.

که به خاطرش در رنجم، تا بدان حد که چون مجرمان به زنجیرم کشیده‌اند. امّا کلام خدا در زنجیر نیست.

الف. که به خاطرش در رنجم: این انجیل برای پولس زندگی پر زرق و برق و آسانی به ارمغان نیاورد. زندگی‌ای پر از ماجراجویی و چالش را برای او به ارمغان آورد و همچنین زندگی‌ای نشانه‌گذاری شده با رنج.

یک) در همان زمانی که پولس دوم تیموتائوس را نوشت، آتشی وحشتناک بسیاری از شهرهای روم را نابود کرده بود، آتشی که طبق گزارشات توسط امپراتور نِرون به‌عنوان اولین گام در برنامه نوسازیِ شهر خاصش ایجاد شد. آتش محلات وسیع فقرا را از بین برد و هنگامی که آنها شورش کردند، نرون مسیحیان را مقصر دانست. سپس بسیاری از آنها را -احتمالاً از جمله پولس- دستگیر کرد.

 

دو) یکی از دیدنی‌ترین مناظر اسرائیل، شهر باستانی بیت شیان (Beit She’an) است -شهری دیدنی که قطعه به قطعه توسط باستان شناسان کشف و مرمت می‌شود. اگر زمانی از آنجا بازدید کردید، می‌توانید سالن نمایش را در آنجا ببینید -ورزشگاه بیضی شکل، با سالن‌ها و اتاق‌هایی برای شیرها و دیگر حیوانات وحشی- حیواناتی که تقریباً برای سرگرمی اوباش بر جان مسیحیان انداخته می‌شدند. برای من، قدم زدن در زمینِ آن ورزشگاه -در زمینی که تقریباً به یقین خون مسیحیان بسیاری بر آن ریخته شده بود- چیزی مقدس بود و بهای سنگینی که بسیاری باید پرداخت می‌کردند را به من خاطرنشان کرد. در دنیای مدرن غربی، بهایی که ما برای وفاداری به عیسی می‌پردازیم در مقایسه با آن ناچیز به نظر می‌رسد.

سه) هر پیروِ واقعی عیسی‌مسیح  حاضر است همراه با او رنج بکشد. کسانی که مصمم هستند هرگز برای عیسی رنج نکشند، ممکن است او را از دور تحسین کنند اما خالصانه از وی پیروی نمی‌کنند.

ب. تا بدان حد که به زنجیرم کشیده‌اند. امّا کلام خدا در زنجیر نیست: دستان پولس در همان لحظه‌ای که ‌این مطلب را نوشت، در بَند بود. با این وجود، او دریافته بود که آنها می‌توانند او را زنجیر کنند، اما هرگز نمی‌توانند کلام خدا را زنجیر کنند.

یک) کتاب‌مقدس بیش از هر کتاب دیگری در طول تاریخ مورد حمله قرار گرفته است. سوزانده شده، ممنوع شده، مسخره شده، تحریف شده و نادیده گرفته شده است -اما کلام خدا همچنان برای همیشه پابرجاست. «علف می‌خشکد، گل می‌پژمرد، اما کلام خدای ما تا ابد باقی می‌ماند.» (اشعیا۸:۴۰).

دو) کلام خدا در زنجیر نیست: هیچ دولتی، هیچ مقام مذهبی، هیچ شکاکی، هیچ دانشمندی، هیچ فیلسوفی، یا هیچ‌کسی که کتاب می‌سوزاند هرگز نتوانسته عملِ کلام خدا را متوقف کند. با این حال، اگر مفهومی وجود داشته باشد که طبق آن کلام به آن محدود شده باشد، زمانی محدود می‌شود که دوستداران فرضی‌ا‌َش آن را رها کنند. زمانی که منبرها بیشتر شبیه به کتاب‌های کمکی به نظر می‌رسند تا کسانی که کلام خدا را اعلام می‌کنند؛ وقتی از کتاب‌مقدس به میزانی کم همچون ادویه در پیغام استفاده می‌شود و به‌عنوان هسته اصلی آن، آنگاه شبانان خود زنجیری را در اطراف کتاب‌مقدس قرار می‌دهند.

3. آیه (10) چرا پولس پیامدهای انجیل را تحمل می‌کند.

پس همه‌چیز را به خاطر برگزیدگان تحمل می‌کنم تا آنان نیز نجاتی را که در مسیحْ عیساست، با جلال جاودانی به ‌دست آورند.

الف. پس همه‌چیز را به خاطر برگزیدگان تحمل می‌کنم: شاید انتظار داشتیم پولس بگوید همه‌چیز را به‌خاطر خدا تحمل می‌کند. با این وجود پولس می‌دانست که محبت او به خدا را می‌توان با میزانِ محبت او به قوم خدا سنجید.

یک) «پولس با این فکر که زحمات و رنج‌هایش در مشیّت خدا برای دیگران سودمند است، ادامه داد.» (وایت)

ب. تا آنان نیز نجاتی را که در مسیحْ عیساست به دست آورند: زندگی پولس فقط صَرف نجات افراد برای عیسی نبود، بلکه مشاهده رشد و تکامل آنها در رابطه با او بود.

ج. جلال جاودانی: درک ایده جلال جاودانی برای ما دشوار است. کتاب‌مقدس به ما می‌گوید جلال قوم خدا در ابدیت است و از هر جلال زمینی عظیم‌تر است. جلال جاودانی بسیار بیشتر از جلال زمینی ارزش دارد.

4. آیات (۱۱-۱۳) پولس انجیل خود را با یک سخن در خور اعتماد توصیف می‌کند.

این سخن در خور اعتماد است که:

اگر با او مردیم،

با او زندگی هم خواهیم کرد.

اگر تحمّل کنیم،

با او سلطنت هم خواهیم کرد.

اگر انکارش کنیم،

او نیز انکارمان خواهد کرد.

اگر بی‌وفا شویم،

او وفادار خواهد ماند،

از آن رو که خویشتن را انکار نتوان کرد.

الف. این سخن در خور اعتماد است: ما می‌دانیم که داشتن یک سرود پرستشی در ذهن، که بیان‌کننده دل ماست، چگونه است. در اینجا پولس سرودی مسیحی را که در میان مسیحیان عصر خود شناخته شده بود نقل کرد.

ب. اگر با او مردیم، با او زندگی هم خواهیم کرد: این سرود با وعده زنده شدن به کسانی که با عیسی مرده‌اند شروع می‌شود.

یک) کتاب‌مقدس از مرگ با عیسی حداقل به دو رَوِش صحبت می‌کند.

·    اولین مورد برای همه مسیحیان مشترک است، و با غُسل تَعمید نشان داده می‌شود (رُمیان۳:۶-۵). هر یک از ما می‌توانیم تجربه زندگی پس از مرگ را با عیسی داشته باشیم، زیرا دیدیم زندگی کهنۀ ما با عیسی بر روی صلیب به پایان رسیده است و زندگی جدید ما با زنده شدن او از مردگان آغاز می‌شود .

·    روش دیگری که کتاب‌مقدس درباره مرگ همراه با عیسی صحبت می‌کند، البته در معنای شهادت، پرداخت بهای نهایی برای پیروی از عیسی است. این احتمالاً ایده پولس است او می‌گوید: «اگر با او بمیریم، مرده نیستیم بلکه با او زندگی می‌کنیم.» مهم‌تر اینکه، پولس این را در زمان انتظار اعدام خود توسط دولت روم نوشت.

دو) «به نظر می‌رسد متن در اینجا بیشتر به مرگ جسمانی به‌عنوان بالاترین نقطه رنج برای مسیح اشاره می‌کند. اشار به مرگ شهیدی است که گویی روز تاج‌گذاری او فرارسیده است.» (هیبرت)

ج. اگر تحمّل کنیم، با او سلطنت هم خواهیم کرد: این سرود به ایمانداران امین اطمینان پاداش ابدی را می‌دهد. این اصل به ما اطمینان می‌دهد که سختی یا آزمایش کنونی ما ارزش تحمل دارد. این پاداش بیشتر از آن چیزی است که فرد با  تحمل نکردن آن به دست می‌آورد. ما با او سلطنت خواهیم کرد!

یک) کتاب‌مقدس می‌گوید ما با عیسی‌مسیح فرمانروایی و پادشاهی خواهیم کرد. این سرنوشت آینده بسیاری از مشکلات توصیف شده دراین قسمت را توضیح می‌دهد. درمی‌یابیم که خدا به ما تعلیم می‌دهد تا در جهان آینده در کنار او فرمانروایی و پادشاهی کنیم.

د. اگر انکارش کنیم، او نیز انکارمان خواهد کرد: این سرود به کسانی که عیسی را انکار می‌کنند هشدار می‌دهد که خود آنها نیز انکار خواهند شد. بر اساس تعلیم یا شیوه زندگی، شخص ممکن است عیسی را انکار کند و یا آنچه را که او برای ما انجام داده است انکار کند و یا آنچه را که به ما امر می‌کند انکار کند.

یک) عیسی به صراحت گفت: «امّا هر که مرا نزد مردم انکار کند، من نیز در حضور پدر خود که در آسمان است، او را انکار خواهم کرد.» (انجیل متی 33:10)

ه‍ـ. اگر بی‌وفا شویم، او وفادار خواهد ماند: ما نمی‌توانیم عیسی را انکار کنیم بلکه باید عهد خود را با او حفظ کنیم. با این حال، اگر کسی عهد خود با او را ترک کند، تغییری در هویت خدا به وجود نمی‌آید –او وفادار خواهد ماند.

یک) بسیار وحشتناکی است که افرادی که توسط عیسی خوانده می‌شوند، بی‌وفا شوند؛ بسیاری به دلیل ریاکاری کسانی که نام او را بر خود دارند، از عیسی رویگردان شده‌اند. اما همه بی‌وفایی‌های انسان وفاداری خدا را رَد نمی‌کند.

دو) «بی‌وفایی ما به هیچ طریقی نمی‌تواند از پسر خدا و جلالش کَم کند. او به اندازه کافی در خود غنی است که نیازی به اعتراف ما ندارد. گویی او گفته باشد: بگذارید همه مسیح را ترک کنند، زیرا او را از هیچ‌چیزی محروم نمی‌کنند؛ وقتی آنها از بین می‌روند، او بدون تغییر باقی می‌ماند.» (کالوین)

سه) اما مسیحیان همانطور که خدا به آنها قدرت می‌دهد می‌توانند وفادار بمانند. حتی اگر کسی لغزش داشته باشد، خدا به او فرصت می‌دهد. همانطور که روح خدا هم‌اکنون نیز آنان را فرا می‌خواند -تا به خدای وفادار بازگردند. ما می‌توانیم مانند پسر گمشده باشیم، که به خود آمد، بی‌وفایی خود را دید، و به خانه پدرش بازگشت، پدری که در تمام مدت به او وفادار بود.

چهار) هنگامی‌که به یکی از مسیحیان در زمان امپراتوری روم باستان دستور داده شد که برای ساختن یکی از معابد بت‌پرستان پول بدهد، او امتناع کرد؛ و با اینکه سنش بالا بود، عملاً او را برهنه کردند و با چاقو و نیزه تمام بدنش را بریدند. دلشان کم‌کم به حال او سوخت، بنابراین گفتند: «فقط یک دلار برای ساختن معبد بده.» اما او همچنان نمی‌داد. به او می‌گفتند: «فقط  یک دانه بُخور برای این خدای بت‌پرست بسوزان»، اما او این کار را نمی‌کرد. بنابراین، او با عسل آغشته شد، و در حالی که هنوز زخم‌هایش خونریزی می‌کردند، زنبورها و منجک‌ها را روی او گذاشتند تا اینکه از شدت نیش‌ها کشته شد. او می‌توانست بمیرد؛ اما نمی‌توانست خداوند خود را انکار کند. خداوند می‌تواند  به شما همان قدرت را بدهد که برای او زندگی کنید، حتی اینگونه که ‌این مرد برای او مُرد.

تمرکز بر مهم‌ترین موارد.

1. آیه (14) متمرکز باشید؛ حواس شما پَرتِ چیزهای بیهوده نشود.

اینها را پیوسته بدیشان یادآور شو و در حضور خدا هشدار ده که بر سر کلمات مجادله نکنند، که جز تباهیِ شنوندگان ثمری ندارد.

الف. اینها را بدیشان یادآور شو: پولس پس از یادآوری نکات ضروری انجیل به تیموتائوس، افزود که تیموتائوس باید همیشه‌ اینها را به شنوندگان خود یادآور شود. وظیفه تیموتائوس به‌عنوان شبان این بود که جماعت خود را همیشه بر انجیل متمرکز کند.

یک) کلیسا دائماً وسوسه می‌شود تمرکز خود را از پیامی که واقعاً اهمیت دارد خارج کند و وسوسه می‌شود که به یک مرکز سرگرمی، یک آژانس خدمات اجتماعی، یک جامعه مورد تحسین، یا هرچیز دیگر تبدیل شود. اما در برابر این وسوسه باید مقاومت کرد و کلیسا باید دائماً اینها را به خاطر بسپارد.

·    اینها در دوم تیموتائوس۸:۲ «عیسی مسیح را به‌ خاطر دار که از نسل داوود بود و از مردگان برخاست؛ این است انجیل من

·    اینها دوم تیموتائوس۱۱:۲-۱۳ «این سخن درخور اعتماد است که: اگر با او مُردیم، با او زندگی خواهیم کرد. اگر با او تحمّل کنیم، با او سلطنت خواهیم کرد. اگر انکارش کنیم، او نیز انکارمان خواهد کرد.»

ب. بر سر کلمات مجادله نکنند، ثمری ندارد: درعین حال، مواردی وجود داشت که تیموتائوس نباید روی آنها تمرکز کند. کلیسا باید از حقیقت دفاع کند، اما نباید به یک جامعه بحث‌برانگیز تبدیل شود.

یک) ما می‌توانیم با بحث‌های بی‌پایان یا نزاع بر سر موضوعاتی که اهمیت محوری ندارند، منحرف شویم. «کلمات، نه اینها، ثمربخش‌ترین مناقشه در جهان مسیحیت بوده‌اند؛ و در میان افراد مذهبی، علت اصلی دشمنی از شیوه متفاوت برداشت از یک اصطلاح ناشی شده است، در حالی که، در اصل، هر دو به یک چیز اشاره می‌کرده‌اند.» (کلارک)

دو) «باید ابتدا توجه داشته باشیم که وقتی تعلیمی ثمری نیکو ندهد آنگاه می‌توان به‌درستی آن را محکوم کرد. هدف خدا این نیست که به کنجکاوی ما پاسخ داده شود، بلکه به ما دستورالعمل سودمند می‌دهد. به دور از همه گمانه‌زنی‌هایی که هیچ‌گونه تعلیمی آن را حاصل نمی‌کند!» (کالوین)

ج. تباهیِ شنوندگان: این نشان می‌دهد که موضوع جدی است و چیزهای زیادی برای از دست دادن وجود دارد. اگر تمرکز خود را از پیام خدا برداریم و بر نظرات بَشَری و بحث‌های بی‌پایان تمرکز کنیم، منجر به تباهیِ شنوندگان می‌شود.

یک) کتاب‌مقدس می‌گوید، ایمان از طریق شنیدن حاصل می‌شود و شنیدن از طریق کلام خدا (رومیان 17:10). با این حال اگر مردم کلام خدا را نشنوند، با شنیدن نظرات و گمانه‌زنی‌ها و سرگرمی‌های انسانی، تباهی به وجود می‌آید.

2. آیه (15) متمرکز باشید؛ به زندگی و خدمت خودتان توجه کنید.

سخت بکوش که مقبول خدا باشی، همچون خادمی که او را سببی برای شرمساری نیست. کلام حقیقت را به‌درستی به کار می‌بندد.

الف. سخت بکوش: پولس اغلب مجبور بود تیموتائوس را به شجاعت و عمل تشویق کند. در ابتدای فصل (دوم تیموتائوس۳:۲-۵)، پولس او را به سخت‌کوشی و تلاش برای خدمت به خداوند تشویق کرد.

ب. که مقبول خدا باشی: هدف تیموتائوس این نبود که خود را به مردم مقبول نشان دهد، بلکه مقبول خدا باشد. او شبان بودن را به‌عنوان مسابقه‌ای برای محبوبیت در نظر نگرفت بلکه در عوض آن را فراخوانی به وفاداری به خدا دانست.

ج. که مقبول خدا باشی: تیموتائوس چندان نگران این نبود که سایر افراد را مقبول خدا کند (هرچند در خدمت شبانی او جایی برای این کار وجود داشت). اولین دغدغه او باید این ‌بود که خود را مقبول خدا کند.

د. خادمی که او را سببی برای شرمساری نیست: شرم‌آور است که کاری را با کیفیت پایین انجام دهید و سپس کارتان مورد بررسی قرار گیرد. کتاب‌مقدس به ما هشدار می‌دهد که عمل هر مسیحی در حضور تخت داوری مسیح بررسی خواهد شد (دوم قرنتیان 10:5). بنابراین، انگیزه دیگری داریم که با جدّیت برای خداوند کار کنیم تا وقتی کار ما مورد بررسی قرار می‌گیرد، شرمسار نشویم.

یک) «بهتر است همچون کارگری باشیم که در هنگام بررسی کارش هیچ دلیلی برای شرمندگی ندارد.» (وایت)

ه‍ـ. کلام حقیقت را به‌درستی به کار می‌بندد: تمرکز سخت‌کوشی‌های تیموتائوس باید بر این امر باشد. او باید سخت کار می‌کرد تا بتواند کلام خدا را به‌درستی به کار ببندد.

یک) تیموتائوس، به‌عنوان یک شبان وفادار، باید به‌درستی کلام خدا را به کار می‌برد. یعنی، او باید می‌دانست کلام چه گفته و چه نگفته است و چگونه باید درک شود و چگونه باید درک نشود. فقط کافی نبود که تیموتائوس برخی داستان‌ها و آیات کتاب‌مقدس را بداند و آنها را در موعظات خود بگنجاند. تعلیم او باید «درست به کار بردن» کلام خدا می‌بود و به‌درستی به جماعتش تعلیم می‌داد.

دو) «شمشیرها برای بریدن و پاره کردن، زخم کردن و کشتن ساخته شده‌اند، و کلام حقیقت برای شکافتن قلب مردم و کشتن گناهان آنها است. کلام خدا برای خادمان خدا به این منظور به کار برده نمی‌شود که مردم را با درخشندگی شمشیر خود سرگرم کند، یا آنها را با جواهرات روی دستۀ خود مجذوب کند، بلکه جان آنها را برای عیسی فتح می‌کند.» (اسپرجن)

سه) به‌درستی به کار بردن: دارای چندین ایده مرتبط با اصطلاح باستانی است.

·    به‌درستی کلام خدا را در دست بگیرید، مانند شخصی که به‌درستی از شمشیر استفاده می‌کند.

·    با کلام خدا مستقیماْ شخم بزنید، تعالیم اساسی را به‌درستی ارائه دهید.

·    کلام خدا را به‌طور صحیح تجزیه و تنظیم کنید، مانند کاهن که حیوانی را برای قربانی کردن قطعه قطعه و آماده می‌کرد.

·    به همۀ بخش‌هایش بپردازید، مانند فردی که غذا را روی میز توزیع می‌کند.

و. به‌درستی به کار بردن: این بدان معناست که چیزی به‌عنوان اشتباه به کار بردن نیز وجود دارد؛ همه از کلام خدا به‌خوبی استفاده نمی‌کنند. ما باید درک کنیم که حقیقت کتاب‌مقدس تنها یک موضوع نیست که به تفسیر هرکسی واگذار شده باشد. یک راه درست و یک راه غلط برای درک کتاب‌مقدس وجود دارد، و یک شبان مخصوصاً باید سخت کار کند تا بر تفسیر صحیح مسلط شود.

یک) به‌عنوان مثال، بسیاری از مردم وقتی نقل قولی از کتاب‌مقدس می‌شود دوست دارند بگویند، «خوب، این فقط تفسیر شماست.» ایده آنها این است: «شما کتاب‌مقدس را به روش خودتان تفسیر می‌کنید، من آن را به روش خودم تفسیر می‌کنم و شخص دیگری آن را به روش خودش تفسیر می‌کند. ما هرگز نمی‌توانیم معنی آن را بفهمیم، بنابراین من را با آیه کتاب‌مقدس خود قضاوت نکنید.»

دو) وقتی شخصی به من می‌گوید: «این فقط تفسیر توست» ، من در پاسخ فکر می‌کنم: «درست است که ‌این تفسیرِ من است، اما این فقط تفسیر من نیست، این تفسیرِ صحیح است و ما باید به آنچه کتاب‌مقدس می‌گوید تفسیر درستی است توجه کنیم.»

سه) این یک نکته مهم است: منظور کتاب‌مقدس فقط آن چیزی نیست که دیگران می‌خواهند باشد. ممکن است افراد زیادی سعی کنند کتاب‌مقدس را برای اهداف خود تحریف کنند، اما آنها به اشتباه کلام حقیقت را به کار می‌برند. ما نمی‌توانیم فقط تفسیری را انتخاب کنیم که برای ما راحت‌تر به نظر می‌رسد و اِدِعا کنیم درست است -‌باید به درستی کلام حقیقت به کار برده شود و باید آنچه که کتاب‌مقدس در بخش خاصی می‌گوید با کل پیام کتاب‌مقدس سازگار باشد.

چهار) به‌عنوان مثال، یک تفسیر صحیح از انجیل متی۱:۷ (داوری نکنید، که بر شما داوری نشود) این ایده را ندارد که «شما حق قضاوت در مورد رفتار من یا رفتار دیگران را ندارید.» اگر چنین بود، عیسی مکرراً فرمان خود را زیر پا گذاشته بود زیرا اغلب به مردم می‌گفت رفتار آنها در نظر خدا اشتباه است. درک صحیح انجیل متی ۱:۷ با خواندن متی ۲:۷ به‌راحتی قابل مشاهده است: «زیرا به همانگونه که بر دیگران داوری کنید، بر شما  داوری خواهد شد.» عیسی گفت: «هیچ‌کس را با معیارهایی قضاوت نکنید که حاضر نیستید بر اساس آن معیارها مورد قضاوت قرار بگیرید. خدا شما را با همان استانداردی که دیگران را در نظر می‌گیرید، در نظر می‌گیرد.» این به‌وضوح قضاوت در مورد زندگی دیگران را منع نمی‌کند، اما انجام ناعادلانه یا ریاکارانه یا زندگی با نگرشی قضاوت‌کننده را ممنوع می‌کند.

پنج) نکته واضح است: برای به‌درستی به کار بردن انجیل متی ۱:۷، یک راه درست و یک راه غلط وجود دارد، که یک آیه در کلام حقیقت است. هر مسیحی، به‌ویژه شبانان، باید سخت تلاش کنند تا به‌درستی کلام حقیقت را به کار برند. اگرچه کمال در درک کلام خدا غیرممکن است و هرگز نباید آن را در نظر گرفت، ما همچنان باید روی آن سخت کار کنیم.

3. آیات (۱۶-۱۸) بهای عدم تمرکز: ایمان برخی از بین می‌رود.

از یاوه‌گویی‌های دنیوی بپرهیز، که شخص را هرچه بیشتر به بی‌دینی سوق می‌دهد، تعلیم چنین کسان مانند بیماری قانقاریا پخش می‌شود. هیمِنائوس و فیلِتوس از همین دسته‌اند، که از حقیقت منحرف گشته‌اند و می‌گویند رستاخیز هم اکنون به وقوع پیوسته است، و بدین‌سان ایمان بعضی را ویران می‌کنند.

الف. یاوه‌گویی‌های دنیوی: هر چیزی که تمرکز بر روی انجیل و کلام خدا را از بین می‌برد. اینها یاوه‌گویی هستند زیرا برخلاف تقدس کلام خدا مقدس نیستند. آنها دنیوی هستند، زیرا اگرچه مردم دوست دارند آنها را بشنوند، اما ارزش ماندگاری ندارند.

یک) نظرات مردم، تعالیم مردم، قضاوت‌های مردم، داستان‌های مردم، برنامه‌های مردم، همه در مقایسه با کلام سادۀ خدا یاوه‌گویی‌های دنیوی هستند. وقتی این موضوعات مورد توجه پیام منبر قرار گیرد، هرچه بیشتر بی‌دینی را افزایش می‌دهد.

ب. تعلیم چنین کسان مانند بیماری قانقاریا پخش می‌شود: ممکن است تعلیم یاوه‌گوهای دنیوی به سرعت پخش شود و محبوب شود. آنها مانند قانقاریایی هستند که سریع پخش می‌شود و مخاطب جذب می‌کند.

یک) چنین کسان در دوم تیموتائوس 18:2 «به ‌این معنی است که هیمِنائوس و فیلِتوس تنها اعضای برجسته‌تر کلاسی از معلمان دروغین بودند.» (وایت)

ج. هیمِنائوس و فیلِتوس: هیمِنائوس در اول تیموتائوس 20:1 به‌عنوان مردی ذکر شده است که پولس «ایشان را به شیطان سپرد تا عبرت گرفته، دیگر کفر نگویند.» این تنها جایی است که ما درباره فیلِتوس می‌شنویم و در اینجا پولس خطای آنها را به ما می‌گوید.

یک) آنها از همین دسته بودند -یعنی آنها پیامی پر از یاوه‌گویی‌های دنیوی داشتند، و ظاهراً این پیام تا حدودی محبوب بود، زیرا به سرعت پخش شد.

دو) آنها از حقیقت منحرف گشته بودند: ظاهراً آنها درست شروع کردند و سپس از آن موقعیت درست منحرف شدند.

سه) آنها می‌گفتند رستاخیز هم‌اکنون به وقوع پیوسته است: به نظر می‌رسد آنها تعلیم می‌دادند که ما حالا در سلطنت هزار ساله خدا هستیم یا رستاخیزی در راه نیست -قبلاً رخ داده است.

چهار) آنها ایمان بعضی را ویران کردند: اگرچه تنها تعلیم غلطی که پولس در مورد این دو ذکر کرد این است که آنها تعلیم دادند که رستاخیز هم‌اکنون به وقوع پیوسته است، اما تأثیر این بود که ‌ایمان بعضی را ویران کرد. بدون شک، این تنها اشتباه آنها نبود؛ و یک اشتباه اساسی در چنین زمینه‌ای اغلب به باورهای عجیب و غریب بیشتری منجر می‌شود تا اینکه شخص عیسی و حقیقت او را ترک کند.

پنج) بسیاری امروزه از معلمانی که در این منطقه یا منطقه‌ای دور افتاده‌اند، تعلیماتی را می‌پذیرند و از آنها تجلیل می‌کنند؛ و آنها این را با گفتن «من گوشت را خورده و استخوان‌ها را تُف می‌کنم» توجیه می‌کنند. این طرز تفکر مطمئناً ایمان بعضی را ویران می‌کند زیرا برخی قطعاً بر استخوان‌هایی که شما می‌گویید تُف می‌کنید تا سر حد مرگ روحانی خفه می‌شوند.

شش) توجه داشته باشید پولس گفت، ایمان بعضی را ویران می‌کنند. ما نباید الزامی داشته باشیم که همه توسط معلمی گمراه شوند تا از آنها دوری کنیم؛ حتی اگر برخی از مردم ایمان خود را زیر پا بگذارند، به اندازه کافی بد است.

4. آیه (19) پاداش تمرکز: پِی مستحکمی که خدا نهاده است.

با این‌حال، پی مستحکمی که خدا نهاده است، پابرجاست و با این عبارت مُهر شده است که: «خداوند کسان خود را می‌شناسد،» و «هرکه به نام خداوند اقرار دارد، باید از شرارت کناره جوید.»

الف. با این‌حال، پی مستحکمی که خدا نهاده است، پابرجاست: در قسمت قبل، پولس طوری به نظر می‌رسید که انگار مورد حمله شدید قرار گرفته است و ممکن است در برابر موج فریب و شرارت نتواند ایستادگی کند. اما در اینجا، او هم برای خود و هم برای ما روشن می‌کند، که پادشاهیِ خدا متزلزل نمی‌شود.

یک) اگرچه مردانی مانند هیمِنائوس و فیلِتوس حملات خطرناکی را علیه کلیسا انجام دادند و پیام آنها مانند قانقاریا پخش شد و حتی اگر ایمان بعضی ویران شود، با این‌حال، پی مستحکمی که خدا نهاده است، پابرجاست.

دو) خدا یک نقشه دارد، خدا یک هدف دارد، خدا یک استراتژی دارد و آن قرار نیست شکست بخورد. مهم نیست چند نفر گمراه می‌شوند، چند نفر حقیقت را انکار می‌کنند، چند نفر راه خود را می‌روند در پِی یاوه‌گویی‌های دنیوی -با این‌حال، پی مستحکمی که خدا نهاده است، پابرجاست.

ب. این عبارت مُهر شده: دو مُهر در پِی مستحکم خدا وجود دارد. «یک مُهر بر دو کتیبه، دو قسمت یا دو جنبه مکمل یکدیگر.» (وایت)

یک) به نظر می‌رسد پولس این اشارات را از اعداد 16، با اشاره به نافرمانی قورح، گرفته است.

·    خداوند کسان خود را می‌شناسد: «این کلمات از اعداد ۵:۱۶ گرفته شده است. صبحگاهان خداوند نشان خواهد داد که چه کسی از آنِ وی و چه کسی مقدّس است.» (وایت)

·    هرکه به نام خداوند اقرار دارد، باید از  شرارت کناره جوید: «زبانی که در اینجا به کار رفته شاید بازتاب دیگری از داستان قورح باشد (اعداد 26:16-27). اما کتاب اشعیا 11:52 از نظر احساسی نزدیکتر است.» (وایت)

ج. خداوند کسان خود را می‌شناسد: این اولین نقش روی مُهر است. اگر هیمِنائوس و فیلِتوس به خدمات مخرب خود ادامه دهند، خداوند کسان خود را می‌شناسد. اگر یاوه‌گویی‌های دنیوی مانند قانقاریا در کلیسا پخش شوند، خداوند کسان خود را می‌شناسد. اگر ایمان برخی ویران شود، خداوند کسان خود را می‌شناسد.

یک) ما همواره کسان خداوند را نمی‌شناسیم. ما می‌توانیم کسان خودمان را بشناسیم، زیرا نامه رومیان 16:8 می‌گوید، «روحْ خود، با روح ما گواهی می‌دهد که ما فرزندان خدا هستیم.» اما با دیگران، همیشه نمی‌توانیم کسان خداوند را  بشناسیم.

دو) خدا در بهشت نمی‌نشیند و در شگفتی و نگرانی به سربرد که ‌آیا شما نجات می‌یابید یا نه. او امیدوار یا نگران نیست که‌ آیا شما راه را خواهید یافت یا نه؟ او می‌داند. خداوند کسان خود را می شناسد.

د. هرکه به نام خداوند اقرار دارد، باید از شرارت کناره جوید: این دومین نقش بر پِی خداست. درست است که خداوند کسان خود را می‌شناسد؛ و کسان خود را می‌خواند تا از شرارت کناره جویند.

یک) برخی ممکن است بگویند، «من متعلق به خداوند هستم، می‌دانم که متعلق به او هستم. من به بهشت خواهم رفت. چندان مهم نیست که چگونه زندگی می‌کنم.» با این حال، چنین فرزندی فراموش کرده است که دو نقش بر پِی خدا وجود دارد. دو مورد وجود دارد -و کسانی که متعلق به او هستند تمایلات و اقدامات لازم برای کناره‌جویی از شرارت را دارند.

دو) اگر کسی تمایل یا اقداماتی برای کناره‌جویی از شرارت را ندارد، منصفانه است که بپرسیم آیا واقعاً متعلق به عیسی است یا فقط خود را فریب داده‌ است.

ه‍ـ. پی مستحکمی که خدا نهاده است، پابرجاست: پی مستحکم قرار نیست تغییر کند؛ بنابراین، ما می‌توانیم تمرکز خود را بر روی آن حفظ کنیم. تمرکز بر چیزی که اغلب تغییر می‌کند دشوار است، بنابراین خدا در کلام خود پِی مستحکمی به ما داد تا تمرکز خود را بر روی آن حفظ کنیم.

یک) «مُهر اول آن را برای خداوند نشان کرد، مُهر دوم آن را از سنگ‌های معمولی اطرافش جدا کرد. اول خواندگی می‌آید و تقدیس در پِی آن می‌آید. من می‌خواهم هر ایماندار مسیحی آن علامت دوگانه را داشته باشد و بنابراین مرد مسیح باشد و از ناپاکی‌ها بیرون آمده و برای خداوند جدا شود.» (اسپرجن)

 زندگی کنید و مورد استفاده خداوند قرار بگیرید.

1. آیات (۲۰-۲۱) ظروف مصارف مهم و مصارف پیش پا افتاده.

در خانه‌ای بزرگ، تنها ظروف طلا و نقره نیست، بلکه چوبی و گلی هم هست؛ آنها به کار مصارف مهم می‌آیند، اینها به کار مصارف پیش پا افتاده. پس هرکه خود را از آنچه گفتم پاک نگاه دارد، ظرفی خواهد بود که به کار مصارف مهم می‌آید، ظرفی مقدّس و سودمند برای صاحبخانه و مهیا برای هر کار نیکو.

الف. در خانه‌ای بزرگ: پولس از تصویر ساختمان خدا (پی مستحکمی که خدا نهاده است، پابرجاست) استفاده کرد. حالا او آن ساختمان را خانه‌ای بزرگ می‌داند که ظروف مختلف در آن است -کاسه، بشقاب، گلدان، و موارد دیگر از این قبیل.

یک) کلیسای خدا به‌راستی خانه‌ای بزرگ است.

·    خانه‌ای بزرگ است، به دلیل کسی که صاحب آن است. خانه خدای بزرگ ما مطمئناً خانه‌ای بزرگ است.

·    خانه‌ای بزرگ است، زیرا در مقیاس بزرگ طراحی شده است. این خانه حرفه‌ای‌ترین معمار را دارد و تعداد زیادی از بزرگترین افرادی که تا کنون بر روی زمین قدم نهاده‌اند، در آن اقامت دارند.

·    خانه‌ای بزرگ است، زیرا هزینه زیادی برای ساخت آن صرف شده است. این عمارتی بسیار ارزشمندتر از هر ملکی روی زمین است، که توسط کار بزرگ عیسی بر روی صلیب ساخته شده است.

·    به دلیل اهمیتش خانه‌ای بزرگ است. این خانه و آنچه در آن اتفاق می‌افتد در مرکز نقشۀ خدا برای عصرها قرار دارد. امور این خانه مهم‌تر از همه چیزهای بی‌اهمیتی است که اکثر مردم جهان به آن علاقه دارند.

 

ب. ظروف طلا و نقره، بلکه چوبی و گلی: برخی از این ظروف از طلا و نقره و برخی دیگر از چوب و گِل ساخته شده‌اند. برخی از آنها برای مصارف مهم استفاده می‌شوند (ظروف طلا و نقره) و برخی دیگر برای مصارف پیش پا افتاده استفاده می‌شوند – مانند سطل زباله یا جا‌ سیگاری.

ج. پس هرکه خود را از آنچه گفتم پاک نگاه دارد: آنچه گفتم، اشاره دارد به موارد مصارف پیش پا افتاده که در دوم تیموتائوس ۲۰:۲ ذکر شده است. اگر ما خود را از چیزهای ناپسند پاک کنیم، خداوند ما را به‌عنوان ظروف مقدّس و سودمند برای صاحبخانه و مهیا برای هر کار نیکو درنظر می‌گیرد.

د. پس هرکه خود را پاک نگاه دارد: وقتی پولس در مورد پاکی صحبت کرد، منظورش این نبود که ما منفعلانه نشسته‌ایم، خدا برای ما این کار را انجام می‌دهد. منظور او نوعی پاکی است که خود شخص آن را انجام می‌دهد و بدین طریق برای خدمت آماده می‌شود. این نوع پاکی فراتر از پاکی کلی از گناه است.

یک) یک جنبۀ اصلی از پاکی وجود دارد که وقتی به عیسی مسیح و کار او ایمان می‌آوریم در ما به انجام می‌رسد. این کار پاکی درحقیقت کار خدا در ماست و نه کار خودمان. همان چیزی است که در اول یوحنا 9:1 اشاره شده است: «ولی اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او که امین و عادل است، گناهان ما را می‌آمرزد و از هر نادرستی پاکمان می‌سازد.»

دو) اما جنبه دیگری از پاکی وجود دارد که خدا می‌خواهد آن را با مشارکت اراده و تلاش خودمان در ما به انجام رساند. نه ‌اینکه کار ما جدا از خدا باشد، بلکه کاری است که منتظر اراده و تلاش ماست: پس هرکه خود را پاک نگاه دارد. این جنبه از پاکی بیشتر با سودمند بودن برای خدمت و نزدیکی به خدا مرتبط است.

سه) «اوه، خوشحال باشید که اکنون در این خانۀ مقدس هستید؛ زیرا به‌زودی در آسمانی به روشنایی‌ای همچون روشناییِ فرشتگان خواهید درخشید.» (ترپ)

 

ه‍ـ. مقدّس و سودمند: مقدّس یعنی جدا شده، همانطور که کاسه‌ها و بشقاب‌های خاصی وجود دارد که ما بیشتر از بقیه از آنها استفاده می‌کنیم، یا برای مقاصد مهم‌تری کنار گذاشته می‌شوند، بنابراین برخی از افراد بیشتر از دیگران برای خدا مقدس و سودمند هستند. آنها بیشتر از دیگران برای هر کار نیکو مهیا هستند.

یک) ما هرگز نباید تصور کنیم که برخی از مسیحیان بهتر از دیگران هستند، یا برخی از آنها به مک‍انی رسیده‌اند که فوق روحانی هستند. با این‌حال، همچنین باید درک کنیم که برخی از مسیحیان بیشتر از دیگران قادر به استفاده توسط خدا هستند، زیرا خود را پاک کرده‌اند و خود را برای خدا بیشتر قابل استفاده کرده‌اند.

و. مهیا برای هر کار نیکو: نباید به ‌این فکر کنیم که در درجه اول به معنای خدمت در کلیسا قابل استفاده هستیم. خدا می‌خواهد از قوم خود برای هر کار نیکو، از جمله کسانی که در محل کار، در مدرسه، در خانه، در اجتماع هستند استفاده کند. این امر در حالی رخ می‌دهد که شخص خود را پاک می‌کند و خود را به‌عنوان ظرفی برای مصارف مهم به خدا می سپارد.

یک) این امر به خود ما بستگی دارد که خدا چگونه از ما استفاده کند. ما این پتانسیل را داریم که به‌عنوان ظرف مصارف مهم یا به‌عنوان ظرف مصارف پیش پا افتاده مورد استفاده قرار بگیریم. طبق این تصویر، ما می‌توانیم یک سینی طلا در خانه خدا باشیم و میوه روح را به زیبایی نشان دهیم. یا می‌توانیم یک جا سیگاری یا سطل زباله در خانه خدا باشیم.

دو) رفتار شما -درست یا نادرست؛ جدا شده برای خدا یا جدا نشده برای خدا؛ برای عیسی سودمند یا برای عیسی غیرسودمند- واقعاً اهمیت دارد. این بسیار تأثیرگذار است که چگونه خدا می‌تواند از شما استفاده کند و از شما برای لمس زندگی دیگران استفاده خواهد کرد.

2. آیات (۲۲-۲۳) چگونه خود را پاک کنید.

از امیال جوانی بگریز، و به همراه آنان که با دلی پاک خداوند را می‌خوانند، در پی پارسایی و ایمان و محبت و صلح باش. از مباحثات پوچ و بی‌خردانه دوری کن، چرا که می‌دانی نزاع‌ها بر می‌انگیزد.

الف. از امیال جوانی بگریز: این اولین جنبۀ پاکی است که پولس به تیموتائوس خاطرنشان کرد. امیال جوانی نوعی تمایلات و وسوسه‌هایی را توصیف می‌کند که مخصوصاً در نوجوانی یا جوانی برجسته‌تر است. وسوسه جنسی، لذت نامشروع از نفس، و اشتیاق برای شهرت و شکوه اغلب جوانان را نشان می‌کند.

یک) دستور ساده است: از امیال جوانی بگریز. با آن بازی نکنید. آن را به چالش نکشید. سعی نکنید آن را تحمل کنید. این ایده که «من فقط خودم را در این مورد آزمایش می‌کنم تا ببینم آیا می‌توانم در برابر آن ایستادگی کنم» بسیاری را به گناه گرفتار می‌کند.

دو) اگر نمی‌توانید از امیال جوانی بگریزید، یک محدودیت واقعی در مورد میزان استفاده خداوند از شما وجود دارد، محدودیتی برای سودمند بودنتان برای ارباب. تا زمانی که نتوانید به چیزهای دیگر «نه» بگویید، نمی‌توانید به خدا «بله» بگویید.

ب. در پی پارسایی و ایمان و محبت و صلح باش: پاکی هرگز نمی‌تواند صرفاً اجتناب از چیزهای بد باشد بلکه در پی چیزهای خوب بودن نیز می‌باشد. بنابراین، هم چیزهایی وجود دارد که باید از آنها بگریزیم و هم چیزهایی که باید در پی آنها باشیم.

ج. به همراه آنان که با دلی پاک خداوند را می‌خوانند… در پی صلح باش: برای پاک شدن، باید هر کاری که می‌توانیم انجام دهیم تا در روابط شخصی خود با دیگران درست عمل کنیم. پاکی باید به نحوه رفتار ما با دیگران گسترش یابد.

یک) گاهی اوقات روابط با دیگران درست نیست، اما باید تمام تلاش خود را برای درست کردن آن کنیم. ما باید بسیار مراقب باشیم که تمام تلاش خود را انجام دهیم. همانطور که پولس در رومیان 18:12 نوشته است: «اگر امکان دارد، تا آنجا که به شما مربوط می‌شود، با همه در صلح و صفا زندگی کنید.»

 

دو) روابط نادرست واقعاً مانع خدمت ما به خداوند می‌شوند. اگر می‌خواهیم تا آنجا که می‌توانیم توسط خدا مورد استفاده قرار بگیریم باید هرچه می‌توانیم برای اصلاح روابط انجام دهیم.

د. از مباحثات پوچ و بی‌خردانه دوری کن: پاک رفتار کردن همچنین به معنای دور ماندن از مباحثات بیپایان و مشاجرات است. این علایق حواس‌پرت کننده می‌تواند  میزان استفاده خدا از ما را محدود کند.

3. آیات (۲۴-۲۶) نوع نگرشی که خدا می‌تواند به کار گیرد: خادم مهربان.

حال آنکه خادم خداوند نباید نزاع کند، بلکه باید با همه مهربان باشد و قادر به تعلیم و بردبار. باید مخالفان را به نرمی ارشاد کند، بدین امید که خدا به آنها توبه عطا فرماید تا به شناخت حقیقت برسند و به خود آمده، از دام ابلیس که‌ ایشان را برای انجام خواست خود اسیر کرده است، برهند.

الف. خادم خداوند نباید نزاع کند، بلکه باید با همه مهربان باشد: مردان بزرگ جهان ما معمولاً نه خدمتگزار و نه مهربان تصور می‌شوند. با این حال، در پادشاهی خدا، بزرگی با خادمِ خداوند بودن و مهربان بودن با همه مشخص می‌شود.

یک) «منظور پولس این است که مهربانی باید حتی به کسانی که کمترین لیاقت آن را دارند، نشان داده شود و حتی اگر در ابتدا هیچ امیدی برای پیشرفت وجود نداشته باشد، باز هم باید این چالش را پذیرفت.» (کالوین)

ب. خادم خداوند باید: وقتی پولس به تیموتائوس در مورد خادم خداوند نامه نوشت، در مورد برخی از ویژگی‌های اساسی یک شبان دیندار به او گفت.

یک) تیموتائوس نباید نزاع کند بلکه با همه مهربان باشد. وظیفه او به‌عنوان شبان دعوا کردن و جستجوی نزاع نبود. برخی از مردان فقط در صورت مشاجره احساس انرژی و انگیزه می‌کنند؛ تیموتائوس (و هر شبانی) باید متفاوت باشند.

دو) تیموتائوس باید قادر به تعلیم باشد. با تأکید فراوان پولس بر کلام خدا، شبانی که قادر به تعلیم نیست مانند جراحی است که نمی‌تواند از چاقوی جراحی استفاده کند.

سه) تیموتائوس باید بردبار باشد. کار خدا اغلب طول می‌کشد. گاهی اوقات می‌توانیم ببینیم چرا اینقدر زمان می‌برد، گاهی نمی‌توانیم -اما خدا عجله‌ای ندارد و می‌خواهد ما بیاموزیم که چگونه بردبارانه به او اعتماد کنیم.

چهار) تیموتائوس باید مخالفان را به نرمی ارشاد کند: مهربانی و بردباری‌ای که تیموتائوس باید داشته باشد به ‌این معنا نیست که او هرگز نباید با کسانی که نیاز به مقابله دارند مقابله کند؛ اما او باید این کار را به نرمی انجام دهد.

ج. باید مخالفان را به نرمی ارشاد کند: پولس به‌طور خاص به تیموتائوس گفت که چگونه ‌این مخالفان را تصحیح کند.

یک) بدین امید که خدا به آنها توبه عطا فرماید: آنها باید توبه کنند و این توبه هرگز جدا از کار خدا در دِل آنها اتفاق نمی‌افتد.

دو) بدین امید که خدا به آنها توبه عطا فرماید: ایده‌ این نیست که، «شاید خدا به آنها توبه عطا فرماید یا شاید خدا به آنها توبه عطا نکند.» ایده بیشتر این است که: «دیدن این کار خدا چیز قابل توجهی است و من تصور نمی‌کنم که ‌این اتفاق بیفتد.»

سه) تا به شناخت حقیقت برسند و به خود آمده: هر کس با خدا بجنگد فریب خورده است و باید به خود بیاید؛ وقتی کسی از این طریق به حقیقت می‌رسد، توبه رخ می‌دهد.

چهار) از دام ابلیس که‌ ایشان را اسیر کرده است، برهند: کسانی که با کار خدا مخالف هستند، چه بدانند و چه ندانند، در فریب شریرانه قرار گرفته‌اند و کارهای شریر را انجام می‌دهند. آنها باید از دام ابلیس برهند و خدا آماده است که آنها را آزاد کند.

د. که‌ ایشان را برای انجام خواست خود اسیر کرده است: پولس درباره کسانی که به ابلیس خدمت می‌کنند و کسانی که به خدا خدمت می‌کنند صحبت کرد. برای هر فرد و هر مسیحی انتخابی وجود دارد، که او تصمیم می‌گیرد به کِه خدمت کند.

 

 

 یک) برای اینکه فرزند خداوند باشیم -ظرفی برای شکوه او- باید خالی، پاک، و در دسترس باشیم. اگر از تخلیه خود، پاکی خود، و قرار دادن خود در دسترس خداوند امتناع کنیم، به یک مفهوم یا مفهومی دیگر خود را اسیر ابلیس خواهیم یافت.