فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
اعمال باب ۳ – شفای شخص لنگ
شفای مرد فلج در دروازۀ زیبا
۱. آیاتِ (۱-۳) درخواست مرد لنگ.
روزی پطرس و یوحنا در نهمین ساعت روز که وقت دعا بود، به معبد میرفتند. در آن هنگام، تنی چند، مردی را که لنگ مادرزاد بود، میآوردند. آنها او را هر روز کنار آن دروازۀ معبد که ’دروازۀ زیبا‘ نام داشت میگذاشتند تا از مردمی که وارد معبد میشدند، صدقه بخواهد. چون او پطرس و یوحنا را دید که میخواهند به معبد درآیند، از آنان صدقه خواست.
الف. روزی پطرس و یوحنا در نهمین ساعت روز که وقت دعا بود، به معبد میرفتند: پطرس و یوحنا از سوی مسیح مأموریت یافتند و مسیحیان اولیه آنها را بهعنوان رسولان -سفیران مسیح- میشناختند. اعمال ۴۳:۲ به ما میگوید: «عجایب و آیات بسیار به دست رسولان به ظهور میرسید.» و اعمال ۳ نمونهای خاص از این معجزات بسیار را بیان میکند.
یک) میتوانیم حداقل سه دلیل بیابیم که بنابر آنها برای لوقا بسیار مهم بود که روایت این معجزه را در این قسمت از کتاب اعمال رسولان ذکر کند. اول اینکه، نمونهای باشد برای حقیقتی که در اعمال ۴۳:۲ به آن اشاره کرده است. دوم، بهانهای باشد برای ذکر موعظۀ دیگری از پطرس. سوم، تا نشان دهد چرا مسیحیان اولیه تحت جفا قرار میگرفتند -این داستان زیبا ما را به درک این موضوع هدایت میکند.
ب. نهمین ساعت روز که وقت دعا بود: ظاهراً پطرس و یوحنا در ادامه دادن به این رسم دعا در یک ساعت خاص از روز که مختص یهودیان بود، ایرادی نمیدیدند.
یک) مورگان اشاره میکند که پطرس و یوحنا در ساعت تقدیم قربانی به معبد نرفتند، بلکه در وقت دعا که بعد از تقدیم قربانی ظهرگاهی بود، به آنجا رفتند. آنها درک کرده بودند که نظام تقدیم قربانی در قربانی کامل عیسی بر روی صلیب، انجام و تمام شده است.
دو) کالوین درمورد هدف خدمت یوحنا و پطرس میگوید: «اگر کسی بپرسد آیا این دو رسول به معبد رفتند تا مطابق شریعت یهود دعا کنند، در پاسخ آنها خواهم گفت من فکر نمیکنم که این موضوع صحّت داشته باشد، زیرا این زمان برای آنها فرصت مناسبی برای انتشار انجیل فراهم میکرد و نه دعا به روش شریعت یهود.»
سه) ساعت نهم، «شاید این ساعت از روز، حتی بعدها نیز برای آنها مفهوم خاصی دربرداشت، زیرا در این ساعت از روز بود که مسیح فریاد برکشید: تمام شد(یوحنا ۳۰:۱۹).» (هیوز)
ج. دروازۀ معبد که «دروازۀ زیبا» نام داشت: یوسفوس، تاریخنگار یهودی، این دروازه را که بر روی کوه معبد قرار داشت اینطور توصیف میکند: «ساخته شده از برنز مرغوب قرنتس، حدود بیست و سه متر ارتفاع با درهای بزرگ دوگانه، دروازهای بسیار زیبا بود. برای آنها بهقدری با ارزش و عظیم بود که با نقره و طلا آن را پوشانده بودند.» (به نقل از استات)
د. مردی را که لنگ مادرزاد بود، میآوردند… از آنان صدقه خواست: مرد لنگ فقط بهسادگی میخواست در همان شرایطی که هست، مورد حمایت قرار بگیرد. اما خداوند چیزی بهتر برای او در نظر داشت، عیسی میخواست شرایط او را بهطور کامل تغییر دهد.
یک) مرد لنگ احساس میکرد گزینۀ دیگری ندارد غیر از اینکه در همان شرایط خودش مورد حمایت قرار بگیرد و مسلماً اینکه مورد حمایت قرار گیرد برای او بهتر از این بود که آرزوی مرگ داشته باشد.
دو) بهعلاوه، این مرد دلیل خوبی داشت که باور کند، گدایی کردن در دروازۀ زیبا، میتواند باعث حمایت او شود. در یهودیت یک سنت مهم وجود داشت (دارد) که براساس آن کمک کردن و بخشش در دروازۀ زیبا مخصوصاً به فقیران و متکدیان امری ضرری بود و عمل پارسایی محسوب میشد.
۲. آیاتِ (۴-۶) سخن پطرس به این شخص لنگ
پطرس و یوحنا بر وی چشم دوختند؛ پطرس گفت: «به ما بنگر!» پس آن مرد بر ایشان نظر انداخت و منتظر بود چیزی به او بدهند. امّا پطرس به وی گفت: «مرا زر و سیم نیست، امّا آنچه دارم به تو میدهم! به نام عیسی مسیحِ ناصری برخیز و راه برو!»
الف. بر وی چشم دوختند: احتمالاً وقتی پطرس و یوحنا باملاحظه به این مرد نگاه کردند، این مرد بسیار شاد و امیدوار شده بود. بیشتر افراد، متکدیان را نادیده میگرفتند و مراقب بودند با آنها ارتباط چشمی برقرار نکنند. وقتی پطرس و یوحنا بادقت به این مرد لنگ نگاه کردند، ممکن است او با خود فکر کرده باشد، آنها میخواهند هدیهای بزرگ به او بدهند.
ب. پس آن مرد بر ایشان نظر انداخت و منتظر بود چیزی به او بدهند: مرد لنگ نیز با پطرس و یوحنا ارتباط چشمی برقرار کرد، شاید هم دست و یا کاسهاش را برای دریافت هدیهای سخاوتمندانه به سوی آنها دراز کرد.
یک) این مرد لنگ در انتظار برای دریافت هدیهای بزرگ از سوی آنها، اشتباه نکرده بود؛ اما او چیزی بسیار بزرگتر از یک هدیۀ مالی که انتظارش را داشت، دریافت کرد.
دو) بسیاری از افراد به جایی رسیدهاند که از خدا خواستههایی دارند و میتوان گفت این امر ایمان آنها را میطلبد، حتی اگر خواستۀ آنها از چیزی که عیسی برای آنها درنظر گرفته، کمتر باشد.
سه) ما همیشه باید انتظار چیزهای نیکو را از خدا داشته باشیم. ما غالباً بیش از اندازه آماده هستیم تا به چیزهایی کمتر از آنچه خدا برای ما میخواهد، قانع شویم و همین توقعات کم ما از خدا، زندگی ما را غارت میکند.
ج. مرا زر و سیم نیست: پطرس هیچ پولی نداشت، اما عیسی به او اقتدار شفای بیماری را بخشیده بود (آنچه دارم به تو میدهم). پطرس میدانست خدا میخواهد از او برای شفای دیگران استفاده کند، زیرا عیسی او را برای این کار پرورش داده بود (لوقا ۱:۹-۶).
یک) برای برخی افراد، گفتنِ «مرا زر و سیم نیست» بدترین چیزی است که میتوان گفت. آنها احساس میکنند اگر بگویند: «مرا زر و سیم نیست» کلیسا ویران میشود. اما بسیار بدتر است که کلیسا هرگز قدرت روحانی نداشته باشد که بگوید: «به نام عیسی مسیحِ ناصری برخیز و راه برو!»
دو) داستانی وجود دارد (شاید هم حقیقت باشد) که میگوید در قرون وسطی، یک راهبِ فروتن در حال قدم زدن با یک کاردینال کاتولیکِ رومی بود، در آن زمان کلیسا در اوج قدرت، اعتبار و ثروت خود بود. کاردینال به ساختمانها و پیرامون مجلل خود اشاره کرد و به راهب گفت: «ما دیگر نباید بگوییم، ما را زر و سیم نیست.» راهب پاسخ داد: «پس همینطور نیز نمیتوانید بگویید: به نام عیسی مسیح ناصری برخیز و راه برو.»
سه) ممکن است تصور کنیم وقتی پطرس و یوحنا به آن مرد لنگ هیچ پولی ندادند، او شروع به شکایت کرده و گفته: «شما اصلاً حواستان به من نیست. شما مرا حمایت نمیکنید. ببینید در چه اوضاع و احوالی گرفتار شدم.» اما پطرس و یوحنا میخواستند چیزی بیش از حمایت، به او بدهند. آنها میخواستند با قدرت عیسای قیام کرده، زندگی او را تبدیل کنند.
چهار) «کار کلیسا اینجا بر روی زمین این نیست که شرایط کنونی را قابل تحملتر سازد، بلکه وظیفهاش این است که کار نجاتبخش مسیح را بر روی زمین انتشار دهد.» (لاسور)
د. امّا آنچه دارم به تو میدهم: او به آن مردِ لنگ، قدرت نام عیسی را داد، اما آن مرد تا وقتی که این قدرت را در زندگی خودش نداشته باشد نمیتواند خودش، آن را به کسی بدهد. بسیاری از افراد میخواهند بدون اینکه این قدرت را از عیسی دریافت کرده باشند و زندگیشان تبدیل شده باشد، قادر باشند بگویند: «برخیز و راه برو.»
یک) به نام عیسی مسیحِ ناصری: عیسی اهل ناصره بود، یعنی یک ناصری بود و در مدت زمان حیاتش بر روی زمین، مخالفانش از این حقیقت بر علیه او استفاده میکردند و به او اتهام میزدند. اما اکنون، پطرس این موضوع را مانند یک پرچم، برمیافراشت.» (هیوز)
۳. آیاتِ (۷-۱۰) شفای مرد لنگ
سپس دست راست مرد را گرفت و او را برخیزانید. همان دم پاها و ساقهای او قوّت گرفت و از جا جست و بر پاهای خود ایستاده، به راه افتاد. سپس جست و خیزکنان و خدا را حمدگویان، با ایشان وارد معبد شد. همۀ مردم او را در حال راه رفتن و حمد گفتن خدا دیدند، و دریافتند همان است که پیش از آن برای گرفتن صدقه کنار «دروازۀ زیبای» معبد مینشست؛ پس، از آنچه بر او گذشته بود، غرق در تعجب و حیرت شدند.
الف. سپس دست راست مرد را گرفت و او را برخیزانید: پطرس به آن مرد گفت: «برخیز و راه برو!» و سپس کاری شجاعانه انجام داد، یعنی دست او را گرفت و او را برخیزاند. در این لحظه، پطرس عطای ایمان که در اول قرنتیان ۹:۱۲ شرح داده شده است را دریافت کرد -یعنی توانایی مافوق طبیعی اعتماد به خدا در یک شرایط خاص.
یک) این واقعه برای پطرس عملی از روی هیجان و یا یک رویداد تبلیغاتی نبود؛ او این کار را تحت اقتدار و هدایت خاص روحالقدس انجام داد. خدا به پطرس قدرت مافوق طبیعی بخشید که بتواند به خدا در انجام کاری غیرعادی اعتماد کند.
ب. همان دم پاها و ساقهای او قوّت گرفت: پاهای آن مرد هیچ قوّتی نداشت تا اینکه پطرس به او گفت: «برخیز و راه برو!» و وقتی دست او را گرفت، ناگهان قوّت در پاهای او جاری شد.
یک) «شاید فقط یک پزشک بتواند بهطور کامل مفهوم این کلمات را درک کند، زیرا این کلمات بسیار تخصصی و پزشکی هستند. کلمهای که در اینجا «پاها» ترجمه شده است، یک کلمۀ خاص است که فقط لوقا از آن استفاده کرده و در هیچ قسمت دیگری از کتابمقدس بهکار نرفته است. این کلمه نشان میدهد که او قسمتهای مختلف پاشنۀ پا را بهخوبی میشناسد و تشخیص میدهد. عبارت پزشکی «استخوان قوزک پا» که در متن اصلی بهکار رفته است در هیچ متن دیگر کتابمقدس یافت نمیشود. فعل «جَستن» در متن اصلی بیانگر بازگشت ناگهانی چیزی بر سرجای خودش است، قوّت یافتن مفاصل. این عبارت یک توصیف پزشکی درمورد اتفاقی است که برای آن مرد رخ داده بود.» (مورگان)
ج. سپس جست و خیزکنان و خدا را حمدگویان، با ایشان وارد معبد شد: آن مرد شفا یافته که تا کمی پیش لنگ بود، سه کار خوب انجام داد. اول اینکه، به رسولان پیوست (با ایشان وارد معبد شد). دوم، بلافاصله از چیزی که خدا به او بخشیده بود، استفاده کرد (جست و خیز کنان) و در آخر، شروع به ستایش و حمد خداوند کرد (خدا را حمدگویان).
د. دریافتند همان است که پیش از آن برای گرفتن صدقه کنار «دروازۀ زیبای» معبد مینشست: این مرد کمی بیش از ۴۰ سال سن داشت (اعمال ۲۲:۴) و معلول بهدنیا آمده بود. او با این دروازۀ معبد بسیار آشنا بود. (اعمال ۱۰:۳) و بسیاری از مواقع در آنجا مینشست، بنابراین عیسی دفعات بسیاری از کنار این مرد رد شده بود، بدون اینکه او را شفا دهد.
یک) میتوانیم بگوییم عیسی او را شفا نداد، زیرا زمانبندی خدا مانند ارادهاش مهم است و جلال خدا در این بود که عیسی از آسمان و از طریق شاگردانش این مرد را شفا دهد.
موعظۀ پطرس در میان جمعیت
۱. آیاتِ (۱۱-۱۲) معرفی: چرا فکر میکنید ما کاری عظیم انجام دادهایم؟
در همان حال که آن مرد همراه پطرس و یوحنا میرفت و از آنان جدا نمیشد، تمام جماعت حیرتزده در «ایوان سلیمان» به سوی ایشان دویدند. چون پطرس این را دید، خطاب به جماعت گفت: «ای مردان اسرائیلی، چرا از این امر در شگفتید؟ چرا به ما خیره شدهاید، چنانکه گویی به نیرو و تقوای خود، این مرد را شفا دادهایم؟
الف. در همان حال که آن مرد همراه پطرس و یوحنا میرفت: آن مردی که کمی پیش لنگ بود، اکنون میتوانست بدون کمک دیگران به تنهایی راه برود. شاید او برای قدردانی همراه یوحنا و پطرس میرفت، شاید هم به دلیل ترس و هیجانی که داشت، زیرا جمعیت ناگهان به سمت آنها هجوم آورده بودند؛ تمام جماعت حیرتزده در «ایوان سلیمان» به سوی ایشان دویدند.
ب. چون پطرس این را دید، خطاب به جماعت گفت: پطرس بهطور حکیمانه از این فرصت استفاده کرد. او میدانست که این پدیده معجزهآسا به خودی خود باعث نجات و ایمان آوردن اشخاص به عیسی نمیشود، بلکه فقط باعث ایجاد شگفتی و هیجان میشود. آنها با وجود اینکه حیرت زده شده بودند، اما هنوز نجات نیافته بودند.
یک) این موقعیت زمان بسیار خوبی برای خدمت شهادت و بشارت فراهم کرده بود. پطرس میدانست که این جمعیت نیاز به شنیدن چه چیزی دارند -حتی بیشتر از تجربۀ واقعۀ شفای آن مرد- آنها نیاز داشتند انجیل عیسی مسیح را بشنوند و به توبه و ایمان دعوت شوند. آن مرد شفا یافته به خوبی نمیدانست چگونه شهادت خود را با آنها در میان بگذارد، به همین دلیل پطرس شروع به سخن گفتن کرد.
دو) پطرس میدانست که ایمان نجاتدهنده از طریق دیدن و یا شنیدن معجزات جاری نمیشود، بلکه از طریق شنیدن کلام خدا، این نوع ایمان در افراد ایجاد میشود (رومیان ۱۷:۱۰).
ج. چرا به ما خیره شدهاید، چنانکه گویی به نیرو و تقوای خود، این مرد را شفا دادهایم؟: پطرس تأکید میکند که این معجزه با نیرو و تقوای او انجام نشده است.
یک) امروزه مبشرین و واعظین بسیاری هستند که طوری رفتار میکنند گویی معجزات شفا به قدرت آنها انجام شده است و اعتبار و جلال این رویدادها را به خود میگیرند تا وانمود کنند بسیار روحانی هستند و رابطۀ نزدیکی با خدا دارند. اما پطرس میدانست که این معجزه را عیسی به انجام رسانیده و نه او.
د. چرا از این امر در شگفتید؟: پطرس بهسادگی به این موضوع اشاره کرد: عیسی وقتی روی زمین بود همه نوع بیماری را شفا داد، پس حال چرا از ادامه یافتن کار شفای او از آسمان، متحیر میشوید؟
۲. آیاتِ (۱۳-۱۵) پطرس عیسی را موعظه میکند.
خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب، خدای پدران ما، خادم خود عیسی را جلال داد، همان که شما تسلیمش کردید و در حضور پیلاتُس انکارش نمودید، هرچند رأی او بر این بود که آزادش سازد. شما بودید که دستِ رد بر سینۀ آن قدّوس و پارسا زدید و خواستید قاتلی به جای او به شما بخشیده شود. شما سرچشمۀ حیات را کشتید، امّا خدا او را از میان مردگان برخیزانید و ما شاهد بر این هستیم.
الف. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب: پطرس با این اشاره به خداوند، آشکار ساخت که روی سخن او، خدای اسرائیل است، خدایی که کتب مقدسِ عبری، او را معرفی میکند.
ب. خادم خود عیسی: عظمت موعظۀ پطرس در این است که او به تمامی درمورد عیسی سخن گفت. تمرکز این موعظه بر عیسی بود و نه پطرس و نه هیچ یک از کارهای پطرس، بلکه فقط عیسی.
یک) پطرس در اولین اشارۀ خود به عیسی، او را خادم کامل خداوند خواند و با این کار باعث جلب توجه شنوندگان خود شد، زیرا عیسی را همانگونه خواند که کتب مقدس عبری، مسیح را معرفی کرده بودند (اشعیا ۴۲ و ۱۳:۵۲-۱۲:۵۳). «مفهوم خادم خداوند برای قوم اسرائیل بسیار شناخته شده بود، زیرا در اشعیا و سایر متون به آن اشاره شده است.» (بویس)
ج. همان که شما تسلیمش کردید و در حضور پیلاتُس انکارش نمودید: پطرس شجاعانه مسئولیت مرگ عیسی را به آنها نسبت میدهد. پیلاتس، حاکم رومی، تصمیم داشت او را آزاد سازد؛ اما سران یهود اصرار کردند که عیسی باید مصلوب شود (یوحنا ۲۹:۱۸-۱۶:۱۹).
یک) منظور این نیست که یهودیانی که آن روز در آن محل حضور داشتند مسئول مرگ عیسی هستند. رومیان و غیر یهودیان نیز مسئول بودند. رومیان بدون فشار رهبران یهود، عیسی را مصلوب نمیکردند و یهودیان نیز بدون موافقت رومیان نمیتوانستند او را بر صلیب کشند. خدا آشکار ساخت که هم یهودیان و هم غیریهودیان در مرگ مسیح مجرم هستند. در حقیقت، شرایط و دسیسههای سیاسی نبود که عیسی را بر صلیب کشید، بلکه گناهان ما بود. اگر میخواهید بدانید چه کسی مسئول مرگ عیسی است، به من نگاه کنید و یا در آینه نگاه کنید.
دو) پطرس شجاعت شگفتانگیزی نشان داد و آنها را با گناهانشان روبرو کرد. «یک مفسر میگوید معجزۀ سخنوری پطرس بسیار عجیبتر از معجزۀ شفای آن مرد لنگ بود که در دروازۀ زیبا نشسته بود.» (مورگان)
سه) به این تضاد توجه کنید: در دیدگان خداوند، عیسی، خادم عظیم است که در کتب مقدس عبری، قرنها پیش درمورد او وعده داده شده بود؛ اما در دیدگان انسان، عیسی کسی بود که سزاوار شکنجه و صلیب بود.
د. آن قدّوس: در اینجا پطرس، عیسی را بهعنوان خدا جلال میدهد. در عهدعتیق عبارت آن قدوس بهعنوان لقبی پرجلال و عظیم برای یهوه، بیش از ۴۰ بار تکرار شده است.
ه. خواستید قاتلی به جای او به شما بخشیده شود: یکی از جنبههای کنایهآمیزِ واقعۀ صلیب عیسی این است که جمعیت حاضر در آن مکان، عیسی را رد کردند و به جای او یک قاتل جانی به نام بارآباس را پذیرفتند (لوقا ۱۳:۲۳-۱۵؛ یوحنا ۳۹:۱۸-۴۰). پطرس شجاعانه شنوندگان خود را با این حقیقت روبرو کرد.
یک) وقتی پطرس درمورد گناه صحبت میکرد، ضمیر «شما» را بهطور مکرر به کار برد. در موعظۀ روز پنتیکاست، این ضمیر یک بار ثبت شده است. (اعمال ۲۳:۲)
· شما تسلیمش کردید و در حضور پیلاتُس انکارش نمودید.
· شما بودید که دستِ رد بر سینۀ آن قدّوس و پارسا زدید.
· (شما) خواستید قاتلی به جای او به شما بخشیده شود.
· (شما) سرچشمۀ حیات را کشتید.
و. شما سرچشمۀ حیات را کشتید: البته سرچشمۀ حیات نمیتوانست در قبر بماند و رسولان، همگی شاهد قیام او بودند.
۳. آیۀ (۱۶) چگونگی شفای آن مرد
آنچه این مرد را، که میبینید و میشناسید، نیرو بخشیده است، نام عیسی و ایمان به آن نام است. آری، ایمانی که بهواسطۀ اوست، این مرد را در حضور شما تندرست ساخته است.
الف. آنچه این مرد را، که میبینید و میشناسید، نیرو بخشیده است، نام عیسی و ایمان به آن نام است. آری، ایمانی که بهواسطۀ اوست: پطرس گفت: چیزی که به این مرد قوّت بخشیده، نام عیسی است، یعنی در نام عیسی او شفا یافته است. منظور این است که پطرس آگاهانه این کار را با اقتدار و قدرت نام عیسی به انجام رسانیده است، نه با قدرت و اقتدار خودش. پطرس حتی نگفت که ایمان من، شفا را جاری ساخته است و اعتبار ایمان را به خود اختصاص نداد (آری، ایمانی که بهواسطۀ اوست، این مرد را در حضور شما تندرست ساخته است).
یک) «در تفکر سامی، نام، از هویت و ذات شخص، جدا نیست؛ بلکه ماهیت وجودی آن شخص را آشکار میسازد، بهطوریکه قدرت شخص در نام او آشکار میشود.» (لانجنکر)
ب. نام عیسی و ایمان به آن نام: وقتی قوم خدا حقیقتاً در این دنیا به نیکویی عمل کنند، هر چه انجام میدهند در نام عیسی و ایمان به آن نام است. اما همیشه در این مسیر، وسوسهها برای آنها وجود خواهد داشت. وسوسههایی از قبیل:
· وسوسه در اعتماد به نیات نیکو.
· وسوسه در اعتماد به عطایا و استعدادها.
· وسوسه در اعتماد به منابع مادی.
· وسوسه در اعتماد به اعتبار و موفقیت خود
· وسوسه در اعتماد به کار سخت یا کار حکیمانه.
یک) در عوض، ما باید به او اعتماد داشته باشیم و هرچه انجام میدهیم، در نام عیسی و ایمان به آن نام باشد.
۴. آیاتِ (۱۷-۱۸) توضیح رنجهای عیسی
و حال ای برادران، میدانم که عمل شما و بزرگانتان از جهل بود. ولی خدا از همین راه آنچه را که به زبان همۀ پیامبران پیشگویی کرده بود، به انجام رسانید: این را که مسیحِ او رنج خواهد کشید.
الف. و حال ای برادران: پطرس با وجود اینکه شجاعانه درمورد گناهان آنان صحبت کرد، اما از آنها متنفر نبود. او نگفت؛ «شما بدبختهای نفرت انگیز هستید.» او همچنان آنها را برادران میخواند. توجه داشته باشید پطرس دوبار آنها را متهم به مرگ عیسی کرد (۱۳:۳، ۱۴). پطرس خودش نیز در این اتهام شریک است.
ب. میدانم که عمل شما و بزرگانتان از جهل بود: پطرس تشخیص داده بود که آنها در ناآگاهی از نقشۀ ابدی خدا، خواستار اعدام عیسی شدند. اما این حقیقت، گناه آنها را توجیه نمیکرد، بلکه ذات گناهآلود آنها را آشکار میساخت. اگر ما در ناآگاهی و جهالت گناه کنیم، باز هم مرتکب گناه شدهایم؛ اما این گناه با گناهی که با آگاهی کامل انجام میشود تفاوت دارد.
ج. به انجام رسانید: باوجود همۀ اعمال شریرانهای که بر علیه عیسی انجام داده بودند، اما نقشۀ خدا تغییر نکرد و یا باطل نشد. خدا میتواند از بدترین چیزها در جهت نیکویی استفاده کند. یوسف به برادران خود گفت: «شما قصد بد برای من داشتید، اما خدا قصد نیک از آن داشت» (پیدایش ۲۰:۵۰). در مصلوب شدن عیسی و همچنین در زندگیهای ما، همین اصل عمل میکند (رومیان ۲۸:۸).
۵. آیاتِ (۱۹-۲۱) پطرس آنها را دعوت به توبه میکند.
پس توبه کنید و به سوی خدا بازگردید تا گناهانتان پاک شود و ایام تجدید قوا از حضور خداوند برایتان فرا رسد، و تا خدا، عیسی، یعنی همان مسیح را که از پیش برای شما مقرر شده بود، بفرستد، که باید آسمان پذیرای او میشد تا ایامی که همه چیز بنا بر آنچه خدا از دیرباز به زبان همۀ پیامبرانِ مقدّس خود گفته است، احیا گردد.
الف. پس توبه کنید: پطرس مانند اولین موعظۀ خود (اعمال ۳۸:۲)، جمعیت حاضر را به توبه دعوت کرد. او به آنها گفت از اعمال و افکار خود رویگردان شوید.
یک) پطرس شجاعانه درمورد گناهان آنان صحبت کرد، اما طوری رفتار نکرد که احساسی ناخوشایند در آنها ایجاد شود. البته هدف این نبود. هدف این بود که آنها را تشویق به توبه و ایمان کند.
دو) توبه، فقط احساس تأسف نیست، بلکه عمل بازگشت از گناه است. پطرس مانند فصل دو در اینجا نیز، توبه را بهعنوان یک نور امید توصیف میکند. او گفت آنها در اشتباه بوده، اما اکنون میتوانند از اشتباه خود بازگشته و با خداوند در عدالت و پارسایی باشند.
ب. به سوی خدا بازگردید: پطرس میدانست وقتی شخصی ایمان میآورد، کار خدا در زندگی او انجام میشود و حیاتی تازه به او بخشیده میشود. مسیحی بودن لزوماً به معنی «شروع فصل جدید» نیست، بلکه به مفهوم خلقتی تازه در مسیح است (دوم قرنتیان ۱۷:۵).
یک) بویس میگوید در اینجا میتوان بازگشتن به سوی خدا را «پناه گرفتن در خدا» ترجمه کرد. بویس با استفاده از تشبیه ادبی این موضوع را به شهرهای پناهگاه در عهدعتیق ربط میدهد و بر این باور است که پطرس به آنها گفت به عیسی مانند یک مکان امن پناه ببرید.
ج. تا گناهانتان پاک شود: این اولین مزیت توبه است که پطرس به آن اشاره میکند. کسی که از گناهان خود توبه میکند و سوی خدا بازگشت میکند، گناهانش بخشیده و پاک میشود.
یک) پاک میشود: این ایده، مفهومِ پاک شدنِ اسناد مکتوبشده با جوهر را دربردارد. در زمان باستان، جوهر فاقد اسید بود و در کاغذ نفوذ نمیکرد و تقریباً همیشه با پارچۀ مرطوب قابل پاک شدن بود. پطرس گفت خدا گناهان مکتوب آنها را مانند این جوهر پاک میکند.
د. و ایام تجدید قوا از حضور خداوند برایتان فرا رسد: این دومین مزیت توبه و بازگشت به سوی خدا بود. پطرس با بیان عبارت «ایام تجدید قوا» به زمان بازگشت مسیح و پادشاهی او بر زمین اشاره دارد، سپس او فراتر رفته و بیان میکند: «تا خدا، عیسی، یعنی همان مسیح را که از پیش برای شما مقرر شده بود، بفرستد.» بنابراین او میگوید اگر قوم یهود توبه کنند، آنگاه خدای پدر، عیسی را در جلال میفرستد.
یک) پطرس آشکار میسازد که عیسی در آسمان خواهد ماند تا ایامی که همه چیز بنا بر آنچه خدا از دیرباز به زبان همۀ پیامبرانِ مقدّس خود گفته است، احیا گردد، و توبۀ قوم اسرائیل یکی از همه چیز میباشد، منظور این است که بازگشت عیسی در جلال تا زمانیکه قوم اسرائیل توبه نکند، اتفاق نخواهد افتاد.
دو) پطرس این فرصت را برای قوم اسرائیل آشکار ساخت تا با بازگشت به سوی عیسی و پذیرفتن او در سطح ملی، بازگشت عیسی را تسریع بخشند، و این اتفاقی است که باید قبل از بازگشت او به انجام رسد (متی ۲۳:۳۷-۳۹، رومیان ۲۵:۱۱-۲۷).
سه) ممکن است یک سؤال فرضی در اینجا پیش آید: اگر یهودیان آن زمان پیغام انجیل را میپذیرفتند، آیا عیسی بازگشت میکرد؟ میتوانیم فرض کنیم ممکن بود چنین اتفاقی رخ دهد، اما حدس و گمان درمورد اتفاقی که رخ نداده است، بیفایده میباشد!
چهار) میتوان گفت به تعبیری (هرچند باشکوه) خدا امروزه «ایام تجدید قوا» را بر قوم خویش مهیا ساخته است. باید برای فصلهای احیا و تجدید قوا دعا کنیم و آنها را باور داشته باشیم.
۶. آیاتِ (۲۲-۲۶) هشدار پطرس درمورد انکار عیسی
موسی فرموده است: «خداوندْ خدای شما، از میان برادرانتان، پیامبری همانند من برای شما بر خواهد انگیخت؛ به اوست که باید در هرآنچه به شما گوید گوش فرا دهید. هر که به آن پیامبر گوش نسپارد، از میان قوم نابود خواهد شد.»
«نیز همۀ پیامبران، از سموئیل به بعد، جملگی یکصدا دربارۀ این روزها پیشگویی کردهاند. و شما فرزندان پیامبران و وارثان عهدی هستید که خدا با پدرانتان بست. او به ابراهیم گفت: بهواسطۀنسل تو همۀ طوایف زمین برکت خواهند یافت. هنگامی که خدا خادم خود را مبعوث کرد، نخست او را نزد شما فرستاد تا شما را برکت دهد، بدین که هر یک از شما را از راههای گناه آلودتان بازگرداند.»
الف. موسی فرموده است: یهودیان زمان پطرس بهخوبی از این نبوت موسی آگاه بودند (تثنیه ۱۵:۱۸ و ۱۸:۱۸-۱۹)، اما برخی از آنها تصور میکردند این پیامبر شخصی غیر از مسیح باید باشد. اما پطرس آشکار ساخت که آن پیامبر، همان مسیح است.
ب. هر که به آن پیامبر گوش نسپارد، از میان قوم نابود خواهد شد: وعدۀ نابودی در این نبوت، میراث این نسل از یهودیان شد. بسیاری از این نسل (البته نه همۀ آنها) بیش از دو بار مسیح را انکار کردند.
یک) این سومین برکتی است که از توبه و بازگشت به سوی خدا، جاری میشود -رهایی از داوری موعود.
ج. شما فرزندان پیامبران و وارثان عهدی هستید که خدا با پدرانتان بست: در این وعدۀ ابراهیم (بهواسطۀ نسل تو همۀ طوایف زمین برکت خواهند یافت) و در این کلمات (نخست او را نزد شما فرستاد) پس زمینۀ گسترش انجیل به تمام جهان نهفته است -حتی به غیریهودیان.
د. تا شما را برکت دهد، بدین که هر یک از شما را از راههای گناه آلودتان بازگرداند: این چهارمین برکتی است که از توبه و بازگشت به سوی خدا حاصل میشود. عیسی از آسمان ما را برکت میدهد و این کار را بهوسیلۀ بازگشت ما از گناهان انجام میدهد. اشتیاق خداوند در این است که ما را برکت دهد و نیکویی برای ما به انجام رساند؛ بنابراین اشتیاق او این است که ما از همۀ گناهان خود بازگشت کنیم.
یک) مرد لنگی که بر دروازۀ زیبا نشسته بود، چیزی میخواست؛ اما خداوند میخواست چیزی عظیمتر به او بدهد. این همان حقیقتی است که پطرس برای یهودیان موعظه کرد. آنها انتظار داشتند مسیح به طریقی خاص و مطابق انتظار آنها عمل کند، اما خدا میخواست چیزی عظیمتر به آنها بدهد. آنها منتظر یک مسیح سیاسی و نظامی بودند، نه کسی که از آنها میخواست از راههای گناه آلودشان بازگردند. این امر نشان میدهد چقدر مهم است که چیزهای درستی از خدا بخواهیم.