فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

لاویان باب ۲۶- برکات و لعنت‌ها.

برکاتِ اطاعت قوم اسرائيل.

۱. آیات (۱-۲) بت‌‌ها را پرستش نکنید.

برای خود بت مسازید و تمثالِ تراشیده و ستون بر پا مکنید و تندیس سنگی در سرزمین خود مگذارید تا به آن سَجده کنید، زیرا من یهوه خدای شما هستم. شَبّاتهای مرا نگاه دارید و قُدس مرا حرمت نهید: من یهوه هستم.

الف) برای خود بت مسازید: لاویان۲۶ بابی قابل توجه است که نویدبخش برکات به اسرائیلِ مطیع و نیز لعنت‌ها به اسرائیل نامطیع و نافرمان است. پیش از آنکه برکات و لعنت‌ها اعلام شوند، خدا قانونی اساسی را به اسرائیل یادآوری نمود: که یهوه، خداوند خدای عهد اسرائيل، اوست که تنها باید پرستش گردد.

ب) تمثالِ تراشیده و ستون بر پا مکنید: تمثال تراشیده معمولاً بیانگر یک خداست. ستونها نیز با پرستش غیراخلاقیِ خدایان باروری همراه بود.

یک) بت… تمثالِ تراشیده… ستون… تندیس سنگی: «این توصیف چهارگانه از ساختن بت‌ها، جامع‌ترین تمرکز از اشاره به تمثال‌سازی در کتاب مقدس است، بنابراین هرنوع بت‌پرستی را نفی می‌کند.» (روکِر)

دو) پیتر کونتس هر یک از این اصطلاحات را توضیح داده است:

·      بت: ریشهٔ کلمه‌ای که به این ترتیب ترجمه شده است درواقع به‌معنای «بی‌ارزش، ناکافی، بی‌کفایت» است.

·      تمثال تراشیده: به چیزی اشاره دارد که به‌شکل شیء، حیوان یا شخصی ساخته شده است. و ممکن است از سنگ، گل، چوب یا فلز ساخته شود. براساس متن در اینجا، هدف از ایجاد چنین شباهتی، فراهم ساختن شیء قابل پرستش بود.

·      ستون: این احتمالاً به سنگی بلند اشاره دارد، که برای ایستادن به خودی خود ساخته شده است، و به‌عنوان موضوعی برای پرستش مورد خدمت قرار می‌گرفت.

·      تندیس سنگی: کتاب اعداد ۵۲:۳۳ را مقایسه کنید. مشخص نیست که این امر به چه چیزی اشاره دارد. معنای اصلی کلمه به فعل «نگاه کردن» مربوط می‌گردد.

ج) شَبّاتهای مرا نگاه دارید و قُدس مرا حرمت نهید: از نظر عملی، نگاه داشتن شبّات و احترام به قدس، بخشی مهم از روش حرمت نهادن اسرائیل به خدا بود.

۲. آیات (۳-۸) برکات بر اسرائيلِ مطیع: محصول فراوان، صلح، پیروزی در نبرد.

اگر در فرایض من گام بردارید و فرمانهای مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورید، آنگاه بارانتان را در موسمش خواهم فرستاد، و زمین محصول خود را خواهد داد، و درختان صحرا میوۀ خود را خواهند آورد. خرمن‌کوبیِ شما تا انگورچینی ادامه خواهد یافت، و انگورچینیِ شما تا بذرافشانی. نان خود را سیر خواهید خورد، و در زمین خود در امنیت ساکن خواهید بود. من به زمین صلح و سلامت خواهم بخشید؛ خواهید خفت و کسی شما را نخواهد ترسانید. حیوانات موذی را از زمین بر خواهم داشت، و شمشیر از سرزمین شما گذر نخواهد کرد. دشمنان خود را تعقیب خواهید کرد و آنان در برابر شما به شمشیر خواهند افتاد. پنج تن از شما صد نفر را تعقیب خواهند کرد، صد نفر از شما ده هزار تن را خواهند راند، و دشمنانتان در برابر شما به شمشیر خواهند افتاد.

الف) اگر در فرایض من گام بردارید و فرمانهای مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورید، آنگاه بارانتان را در موسمش خواهم فرستاد: خدا مصصم بود که از طریق قوم اسرائيل خویشتن را به جهان آشکار نماید؛ یا از طریق مبارک ساختن آنان، که جهان دریابد تنها خدا می‌توانست آنها را چنین برکت دهد، یا با لعنت کردن آنها که تنها خدا می‌توانست آنها را چنین ملعون سازد و در عین حال باعث بقای آنان گردد. انتخاب با اسرائيل بود.

یک) «لاویان ۲۶ به موضوع برکات و لعنت‌ها، یکی از ویژگی‌های مشترک پیمان‌های خاور نزدیک باستان می‌پردازد.» (روکِر)

ب) پنج تن از شما صد نفر را تعقیب خواهند کرد، صد نفر از شما ده هزار تن را خواهند راند: این عبارت به‌وضوح از برکاتی الهی سخن می‌گوید. این وعده‌های قابل توجه، عنصری ماوراء‌الطبیعه دارند.

یک) اصلی که در پَسِ این برکت خاص وجود دارد قابل توجه می‌باشد، یعنی نسبت پنج به صد، یک در بیست است اما نسبت صد به ده هزار، یک در صد می‌باشد.

دو) سیصد جدعونی ۱۳۵ هزار مدیانی را شکست دادند، یوناتان و سلاح‌دارش به‌تنهایی لشکر فلسطین را شکست دادند. در دوم پادشاهان ۷ خدا، صدای لشکری نیرومند را به گوش اردوگاه آرامیان که شهر سامره را محاصره نموده بودند رسانید (دوم پادشاهان ۶:۷-۷). از آن ماجرا می‌توان گفت که خدا از چهار مرد (جذامی) برای شکست دادن لشکر چند هزار نفریِ اَرام استفاده کرد.

۳. آیات (۹-۱۳) برکات بر اسرائیل مطیع: وفور، حضور خدا، آزادی.

به شما روی خواهم کرد و شما را بارور و کثیر گردانیده، عهدِ خود را با شما استوار خواهم ساخت. هنوز مشغول خوردن ذخایر انبار خواهید بود که باید کهنه را دور بریزید تا برای محصولِ نو جا باز شود. من مسکن خود را در میان شما بر پا خواهم کرد، و جانم از شما کراهت نخواهد داشت. در میان شما گام خواهم زد و خدای شما خواهم بود، و شما قوم من خواهید بود.من یهوه خدای شما هستم، که شما را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا بردۀ ایشان نباشید. من بندهای یوغ شما را شکستم تا راست‌قامت گام بردارید.

الف) عهدِ خود را با شما استوار خواهم ساخت: به‌عنوان شکلی ادبی، این باب بیشتر شبیه به معاهدات باستانی میان پادشاه و مردمش است. در اینجا این خدای پادشاه است که با قومش اسرائيل عهد می‌بندد.

یک) «در خاور نزدیکِ باستان مرسوم بود که پیمان‌های قانونی و مشروع با عباراتی منعقد می‌گشت که حاوی برکت بود بر آنانی که این قوانین را رعایت نمایند و لعنت‌ها برای کسانی که آنها را رعایت نمی‌کردند.» (هریسون)

ب) من مسکن خود را در میان شما بر پا خواهم کرد، و جانم از شما کراهت نخواهد داشت. در میان شما گام خواهم زد و خدای شما خواهم بود، و شما قوم من خواهید بود: بهترین وعده‌ها برای زمان‌های آخر اندوخته می‌شوند: نخست اینکه قوم اسرائیل از رابطه‌ای خاص با خدا برخوردار خواهد بود. اگر اینگونه نبود، تمام برکاتی که پیشتر توضیح داده شد پوچ بودند.

یک) هنگامی‌که قوم اسرائیل از خداوند پیروی می‌کردند این برکات حقیقی بودند، یکی از نمونه‌ها این بود که زمانی‌که ملکه سبا نزد سلیمان آمد و قومی بس برکت یافته و مبارک را دید، دانست که این باید از جانب خدا باشد (اول پادشاهان ۱:۱۰-۱۳).

دو) در میان شما گام خواهم زد و خدای شما خواهم بود، و شما قوم من خواهید بود: پولس رسول این سطر را در دوم قرنتیان ۱۶:۶ برای توضیح این مفهوم که چرا کلیسا معبد خدا و محل سکونت اوست نقل کرده است.

ج) من بندهای یوغ شما را شکستم تا راست‌قامت گام بردارید: این برکت نهایی از آزادی و کرامت سخن می‌گوید. این قسمت تقریباً تداعی عهد‌جدید را دارد، خدا آزادی قوم خویش را اعلام می‌کند و از آنان دعوت می‌کند تا در آن گام بردارند.

یک) «بدین ترتیب، متن به تصویرِ برده‌ای که با باری عظیم خموده گشته اشاره دارد. و به‌طور ناگهانی این بار از او برداشته می‌شود، که این امر بیانگر برقراری رابطهٔ خاص قوم اسرائیل با خدا است.» (روکِر)

لعنت‌ها بر اسرائیل نافرمان.

۱. آیات (۱۴-۱۷) اسرائیلِ نافرمان با ترس و ضعف مورد لعنت قرار خواهند گرفت.

اما اگر به من گوش فرا ندهید و همۀ این فرمانها را به جا نیاورید، اگر فرایض مرا رد کرده، از قوانین من کراهت داشته باشید، آن‌گونه که فرمانهای مرا به جا نیاورید بلکه عهد مرا بشکنید، آنگاه من نیز با شما چنین خواهم کرد: وحشت و بیماریِ جانکاه و تبی را که چشمان را تلف و جان را نحیف سازد بر شما مأمور خواهم ساخت. بذر خود را بیهوده خواهید کاشت، زیرا دشمنانتان آن را خواهند خورد. روی خود را بر ضد شما خواهم گردانید، و در برابر دشمنانتان شکست خواهید خورد؛ آنان که از شما نفرت دارند بر شما حکم خواهند راند، و خواهید گریخت بی‌آنکه کسی در تعقیبتان باشد.

الف) اما اگر به من گوش فرا ندهید: در اینجا بخشی آغاز می‌شود جایی که خدا وعده‌های لعنت به یک اسرائیل نافرمان می‌دهد. قصور در اطاعت از خدا (به من گوش فرا ندهید) و نگاه داشتن فرامین او (به جا نیاورید)، خوار شمردن (رد کرده) و کراهت از کلام او (فرایض و قوانین) تلقی می‌شود. این برای اسرائیل شکستنِ عهدی بود که با یهوه بسته بودند (خروج ۱:۲۴-۸).

یک) بخش لعنت‌ها دو برابر طولانی‌تر از بخش برکات است. این امر از ماهیت انسان سخن می‌گوید، که بیشتر با بیم از تهدیدات برانگیخته می‌گردد تا با وعده‌های برکت.

ب) وحشت بر شما مأمور خواهم ساخت: خدا وعده داد که حس وحشت را بر اسرائیل نافرمان به ارمغان می‌‌آورد. آنان با بیماریهای جانکاه و تب رنجور و نحیف می‌شوند. زیرا خدا روی خود را بر ضد آنان گردانیده است، آنان در نبرد‌ها شکست خواهند خورد. آنان چندان سردرگم و هراسان می‌شوند که بی‌آنکه کسی در تعقیبشان باشد خواهند گریخت.

۲. آیات (۱۸-۲۰) اسرائیل نافرمان با محصولات کم و ناچیز مورد لعنت خواهد بود.

و اگر با وجود این همه، به من گوش فرا ندهید، آنگاه شما را به سبب گناهانتان هفت چندان تأدیب خواهم کرد. فخرِ قدرت شما را در هم خواهم شکست، و آسمانِ شما را مانند آهن و زمینتان را مانند مس خواهم کرد. و نیروی شما به بطالت صرف خواهد شد، زیرا زمینتان محصول خود را نخواهد داد، و درختان زمین، میوۀ خود را نخواهند آورد.

الف) اگر با وجود این همه، به من گوش فرا ندهید: این بخش به گونه‌ای مقرر شد که این مفهوم را ارائه می‌دهد که اگر اسرائیل به نافرمانی سرسختانه‌اش ادامه دهد، آنگاه خدا لعنت را بر لعنت خواهد افزود. شما را به سبب گناهانتان هفت چندان تأدیب خواهم کرد.

ب) فخرِ قدرت شما را در هم خواهم شکست: مشکل اصلیِ نااطاعتیِ مزمن و مداوم در فخر و غرور به قدرت خود است. پس این غرور باید شکسته شود.

ج) نیروی شما به بطالت صرف خواهد شد: اسرائيل نافرمان و لعنت شده، سود و ثمرهٔ کار خویش را نمی‌داند. توان و نیروی ایشان هیچ پاداشی به‌همراه نخواهد داشت. آنان تمام امور ضروری برای زراعت را به‌کار می‌بندند، اما محصولی اندک از زمین یا میوه‌ای اندک در درختانشان وجود خواهد داشت.

۳. آیات (۲۱-۲۲) اسرائیل نافرمان با وحوش صحرا لعنت خواهد شد.

اگر همچنان به خلاف من گام بردارید و به من گوش فرا ندهید، به فراخور گناهانتان شما را هفت چندان به بلا دچار خواهم کرد. وحوش صحرا را بر شما گسیل خواهم داشت تا داغ فرزندانتان را بر دل شما بگذارند و چارپایانتان را از بین ببرند و از شمار شما بکاهند، آن‌سان که راههای شما متروک گردد.

الف) هفت چندان به بلا دچار خواهم کرد: چنانکه اسرائیل به نافرمانی خویش ادامه می‌داد، خدا –به فراخور گناهانتانبلایا و اندوه آنان را می‌افزود (چندین برابر می‌ساخت).

یک) «واژه‌ای که بلایا ترجمه شده است، در واقع به مجازات اشاره دارد.» (پیتر کونتس)

ب) وحوش صحرا را بر شما گسیل خواهم داشت: خدا وعده داد که وحوش صحرا (حیوانات وحشی) به میان قوم عصیانگر خویش گسیل می‌دارد. آنان باعث ویرانی زیادی در خانواده‌‌ها، دام‌ها و پیشه و تجارتشان می‌گردند (راه‌هایتان متروک می‌گردند). گواهی و سندی از این اتفاق در دوم پادشاهان ۲۵:۱۷ یافت می‌شود.

۴. آیات (۲۳-۲۶) اسرائیلِ نافرمان با طاعون و قحطی لعنت خواهد شد.

و اگر با این همه از من تأدیب نپذیرید بلکه به خلاف من گام بردارید، آنگاه من نیز به خلاف شما گام بر خواهم داشت، و من خودْ شما را به سبب گناهانتان هفت چندان خواهم زد. بر شما شمشیری خواهم آورد تا انتقام عهد مرا بگیرد. و چون به شهرهای خود گِرد آیید، بلا در میان شما خواهم فرستاد، و به دست دشمن سپرده خواهید شد. چون نان را که حیات شما بدان بسته است از شما بگیرم، ده زن نانِ شما را در یک تنور خواهند پخت، و جیرۀ نان شما را به وزن به شما خواهند داد؛ و خواهید خورد، اما سیر نخواهید شد.

الف) اگر با این همه از من تأدیب نپذیرید: اگر اسرائیل در پاسخ به لعنت‌ها و بلایایی که قبلاً ذکر شد، با فروتنی و توبه پاسخ ‌می‌داد، خدا آن را به‌عنوان امری تأدیب شده توسط خود در نظر می‌گرفت. اگر آنان اجازه نمی‌دانند که این وقایعِ هولناک ایشان را اصلاح کند، بلایای بیشتری در راه بود.

ب) بر شما شمشیری خواهم آورد… بلا در میان شما خواهم فرستاد… ده زن نانِ شما را در یک تنور خواهند پخت: بلایا نازل شده از جانب خدا همچنان ادامه داشت. آنان شکست می‌خوردند و به طاعون و قحطی مبتلا می‌شدند. قحطی آنچنان شدید بود که ده زن می‌توانستند در یک تنور شریک گردند، زیرا محصول برای تهیه نان بسیار کم بود. خوراک کافی برای سیر شدن وجود نخواهد داشت.

یک) جیرۀ نان به وزن: «محصول آنقدر اندک خواهد بود که مجبور خواهند بود مقادیر کم را برای هر گیرنده سنجیده و اندازه‌گیری کنند. حزقیال ۱۶:۴-۱۷ را مقایسه کنید.» (پیتر کونتس)

۵. آیات (۲۷-۳۵) اسرائیل نافرمان با مرگ، ویرانی، و تبعید لعنت خواهد شد.

اگر با وجود این همه، به من گوش فرا ندهید بلکه به خلاف من گام بردارید، آنگاه من نیز با خشم به خلاف شما گام خواهم زد، و من خودْ شما را به سبب گناهانتان هفت چندان تأدیب خواهم کرد. گوشتِ تن پسران، و گوشت تن دخترانتان را خواهید خورد. مکانهای بلند شما را ویران خواهم کرد و مذبحهای بخورتان را قطع خواهم نمود، و اجساد شما را بر جسد بتهای بی‌ارزشتان خواهم افکند؛ و جان من از شما کراهت خواهد داشت. شهرهای شما را ویران و عبادتگاه‌هایتان را متروکه خواهم ساخت، و رایحۀ خوشایند شما را نخواهم بویید. من خودْ زمین را ویران خواهم کرد، آن‌سان که دشمنان شما که در آن ساکنند متحیر خواهند شد. شما را در میان قومها پراکنده خواهم ساخت، و از پی‌تان شمشیر خواهم کشید. زمین شما متروکه خواهد بود و شهرهایتان، ویرانه.«آنگاه زمین در تمام مدتی که متروک است و شما در سرزمین دشمنان خود به سر می‌برید، از شَبّاتهای خود لذت خواهد برد. پس زمین فراغت خواهد یافت و از شَبّاتهای خود لذت خواهد برد. آری، زمین در تمام مدتی که متروک است فراغت خواهد یافت، فراغتی که در شَبّاتهای ایام سکونت شما از آن بی‌بهره بود.

الف) اگر با وجود این همه، به من گوش فرا ندهید بلکه به خلاف من گام بردارید: خدا توصیف خویش را از شرارت‌های بسیارِ اسرائیل و پاسخ خود را برای مجازات آنان ادامه داد.

ب) شما را به سبب گناهانتان هفت چندان تأدیب خواهم کرد: به‌طور قابل توجهی، خدا نگفت که قوم اسرائیل را رها خواهد کرد، بلکه آنان تنها نفرین (لعنت) خواهند شد. متأسفانه این لعنت‌ها به داستانی غم‌انگیز در تاریخ اسرائیل تبدیل شد ــ شکست، محرومیت، تبعید و ویرانی و بیماری اغلب اوقات تاریخ قوم یهود را مشخص نموده است.

یک) روکِر به تقارنِ بین برکات و لعنت‌ها در این باب اشاره کرده است: 

برکات:

زمین حاصلخیز (۴-۵، ۱۰)

زندگی در امنیت (۵)

جانوران وحشی دور شدند (۶)

شمشیر از میان برداشته شد (۶)

پیروزی بر دشمنان (۷)

لطف خدا (۹)

لعنت‌ها:

زمین بی‌حاصل (۱۶، ۱۹-۲۰، ۲۶)

زندگی در سرزمین بیگانه (۳۳)

وحوش خواهند بلعید (۲۲)

شمشیر انتقام می‌گیرد (۲۵)

شکست توسطدشمنان (۱۷، ۲۵)

ناخشنودی خدا (۱۷)


ج) گوشت تن پسران را خواهید خورد: خدا وعده داد که قحطی چندان شدید می‌گردد، که آنان به خوردن گوشت تن پسران و دخترانشان متوسل می‌شوند. این آدمخواری وحشتناک در دوم پادشاهان ۲۶:۶-۲۹ تحقق یافت.

یک) یوسفوس مورّخ یهودی نیز آدمخواری در اورشلیم را هنگامی‌که آنان در سال ۷۰ میلادی در محاصره روم بودند، توصیف نمود. او توصیف کرد که چگونه زنی پسر  خویش را کُشت و خورد (کتاب جنگ‌ها ۶، ۳، ۴).

د) شما را در میان قومها پراکنده خواهم ساخت: اگر به نافرمانی‌شان ادامه می‌دادند، اسرائیل فتح می‌شد و آنها از سرزمین خود، رانده و به میان غیریهودیان پراکنده می‌شدند. به‌دلیل آنکه آنان از فرمان خدا در خصوص رعایت سال شبّات اطاعت نکردند (لاویان ۱:۲۵-۷)، و خدا آن سرزمین را از سکنه تهی ساخت تا زمین از شَبّاتهای خود لذت ببرد.

یک) «اصطلاحِ «پراکنده شدن» (zhr)، از قلمرو و حوزهٔ کشاورزی به عاریه گرفته شده است، جایی که در مورد روند خرمنکوبی توضیح می‌دهد (روت ۲:۳ و اشعیا ۲۴:۳۰ و ۱۶:۴۱). این واژه اغلب در عهد‌عتیق در اشاره به تبعید قوم به‌کار می‌رود.» (روکِر)

۶. آیات (۳۶-۳۹) اسرائیل نافرمان حتی در تبعید نیز با ترس، ضعف و پوسیده شدن، مورد لعنت قرار می‌گرفت.

و اما در خصوص باقیماندگان شما، من به دلهای ایشان در سرزمینهای دشمنانشان ضعف خواهم فرستاد. از صدای حرکت برگی پا به فرار خواهند نهاد؛ مانند کسی که از شمشیر بگریزد خواهند گریخت و خواهند افتاد، بی‌آنکه کسی در تعقیبشان باشد. مانند کسی که از شمشیر بگریزد بر روی هم خواهند افتاد، هرچند کسی در تعقیبشان نیست؛ و شما را یارای ایستادگی در برابر دشمنانتان نخواهد بود. در میان قومها تلف خواهید شد، و زمین دشمنانتان شما را فرو خواهد بلعید. باقیماندگان شما در سرزمینهای دشمنانتان در تقصیرات خود و تقصیرات پدرانشان خواهند پوسید.

الف) من به دلهای ایشان در سرزمینهای دشمنانشان ضعف خواهم فرستاد: چنانکه اسرائیل به نافرمانی خویش ادامه می‌داد، خدا وعده داد که در سرزمین‌هایی که آنان را بدان‌جا پراکنده ساخته نیز همچنان برضد آنها باشد. آنان چندان ترسان خواهند بود که صدای حرکتِ برگی برایشان همچون صدای شمشیر خواهد بود. هنگامی‌که کسی در تعقیبشان نیست،نیز یارای ایستادگی ندارند.

یک) «مردان شجاع و دلیر از آوای جنگ نمی‌هراسند، اما خدا سبب خواهد شد که قومش چنان هراسان شوند که حرکت برگی در باد باعث فرار آنان شود.» (پیتر کونتس)

ب) در میان قومها تلف خواهید شد: در اینجا مقصود این نیست که بگوییم قوم یهود ناپدید می‌شوند، بلکه این است که آنان بسیار اندک، ضعیف و تقریباً منقرض می‌شوند. آنان زیر لعنت خدا خواهند پوسید.

وعده احیا به اسرائیل توبه‌کار.

۱. آیات (۴۰-۴۲) احیا برای اسرائيل فروتن و توبه‌کار.

ولی اگر به تقصیرات خود و تقصیرات پدرانشان اعتراف کنند، یعنی به خیانتی که به من ورزیده و به خلاف من گام برداشته‌اند و من نیز به خلاف ایشان گام برداشته و ایشان را به سرزمین دشمنانشان آورده‌ام، پس اگر دل نامختونِ ایشان فروتن شود و تقصیرات خود را بپذیرند، آنگاه من نیز عهد خود را با یعقوب به یاد خواهم آورد، و عهد خود را با اسحاق و با ابراهیم به یاد خواهم آورد، و این سرزمین را به یاد خواهم آورد.

الف) ولی اگر به تقصیرات خود و تقصیرات پدرانشان اعتراف کنند: این عبارت عظمت رحمت خدا را نشان می‌دهد. علیرغم اینکه ممکن است اسرائیل تا چه اندازه‌ای لعنت شده باشد، خدا پیوسته اسرائیل توبه‌کار را به یاد می‌آورد، می‌پذیرد و برکت می‌دهد. لذا این امر مستلزمِ تشخیص و شناخت گناهانشان، تشخیص انضباطِ عادلانهٔ خدا (که من برخلاف ایشان گام برداشته) و درک این موضوع که آنان نیز همچون غیریهودیان فاسد هستند (دل نامختونِ ایشان). باید ایشان فروتن شوند و تقصیرات خود را بپذیرند.

یک) من نیز به خلاف ایشان گام برداشته‌ام: «آنان پیش از آنکه احیا و آمرزش را تجربه کنند، باید تشخیص می‌دادند که مجازاتشان به حق است.» (روکِر)

ب) آنگاه من نیز عهد خود را با یعقوب به یاد خواهم آورد: خدا وعده داد که عهد خویش را با ابراهیم و اسحاق و یعقوب به یاد می‌آورَد. با به یادآوردنِ عهد، خدا به‌سرعت اسرائیل توبه‌کار را احیا و برکت می‌‌داد. خدا همچنین این سرزمین را به یاد می‌آورد ــ بدین مفهوم که او آن سرزمین را به اسرائيل بازپس می‌دهد.

یک) «در اعطای شریعت بسی آموزنده است که مشاهده نماییم زوال و سرگردانی قوم در نظر پادشاه آشکارا شناخته شده است، و اینکه علیرغم این حقیقت، وعده‌های احیای نهایی به قوم داده شد. بنابراین در حالی‌که مسئولیت انسان به‌طور جدی اجرا می گردد، این کار به گونه‌ای انجام می‌گیرد که گویی این یقین را بوجود می‌آورد که محبت خدا خویشتن را این گونه اثبات می‌کند که در نهایت بر تمام شکست‌های انسان پیروز خواهد شد.» (مورگان)

۲. آیات (۴۳-۴۵) ماهیتِ شکست‌ناپذیرِ عهد خدا با قوم اسرائیل.

اما زمینْ از نبود ایشان متروکه خواهد بود، و حینی که بدون ایشان متروکه است، از شَبّاتهای خود لذت خواهد برد. و ایشان تاوان تقصیرات خود را خواهند داد، زیرا قوانین مرا رد کردند و جانشان از فرایض من کراهت داشت. با این همه، هنگامی که در سرزمین دشمنان خود به سر می‌برند، من ایشان را رد نخواهم کرد و از ایشان کراهت نخواهم داشت آن‌گونه که به‌کلی نابودشان کنم و عهد خود را با آنان بشکنم، زیرا من یهوه خدای ایشان هستم. بلکه به‌خاطر ایشان، عهد خود را با اسلاف ایشان به یاد خواهم آورد که در برابر چشمان قومها ایشان را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا خدای ایشان باشم: من یهوه هستم.

الف) اما زمینْ از نبود ایشان متروکه خواهد بود: حتی هنگامی‌که اسرائيل در تبعید بود، خدا ایشان را مطرود و رها نساخت. خدا آماده بود تا زمانی‌که اسرائيل نزد او بازگشت کنند، آنان را احیا سازد.

ب) هنگامی که در سرزمین دشمنان خود به سر می‌برند، من ایشان را رد نخواهم کرد و از ایشان کراهت نخواهم داشت آن‌گونه که به‌کلی نابودشان کنم و عهد خود را با آنان بشکنم: رحمت و مهربانی خدا قابل توجه است. او وعده داد در زمانی‌که اسرائیل حتی در (بدترین) وخیم‌ترین وضعیت خود بودند، عهد خود را با آنان نخواهد شکست. خدا قوم اسرائیل را از سرزمین مصر رهایی داد و این کار را در برابر چشمان قومها انجام داد. یهوه از قومِ عهدِ خویش دست بر نمی‌دارد.

یک) «این احیای پس از توبه، در حقیقت زمانی‌ رخ داد که قوم اسرائيل در حالی‌که در تبعید بابل بودند توبه نموده نزد خدا بازگشت کردند (دانیال ۱:۹-۱۹). در واقع لاویان ۳۲:۲۶-۴۵ می‌بایست به‌عنوان پیش‌نمایی از تاریخ قوم اسرائيل که حاوی تجربیاتی از ارتداد، تبعید و احیاء است؛ درک شود.» (روکِر)

دو) «از این جایگاه، یهودیان تسلی عظیمی دریافت می‌کنند و به خویشتن این اطمینان را می‌دهند که از بردگی و فلاکت کنونی خویش رهایی می‌یابند. پولس قدیس از این جا و جاهای دیگر نتیجه می‌گیرد که قوم اسرائيل، اگرچه طرد و ویران شد، اما می‌بایست دوباره گردآمده و احیا شود.» (پول)

۳. آیهٔ (۴۶) نتیجه‌گیری برکات و لعنت‌ها بر اسرائيل.

این است فرایض و قوانین و شرایعی که خداوند در کوه سینا، به واسطۀ موسی میان خود و بنی‌اسرائیل قرار داد.

الف) این است فرایض و قوانین و شرایع: می‌توان گفت این باب، کتاب لاویان را به اتمام می‌رساند. به‌نظر می‌رسد که باب ۲۷ ضمیمه‌ای اضافه شده به کتاب لاویان است.

ب) که خداوند میان خود و بنی‌اسرائیل قرار داد: این عهد به‌طور خاص میان خدا و قوم اسرائيل منعقد شد (خروج ۱:۲۴-۸). به‌ویژه هنگامی‌که درمورد موضوعِ این وعده‌ها دربارهٔ برکات و لعنت سخن به میان می‌آید، نیکوست که این سئوال پرسیده شود که آیا همان اصولِ برکات و لعنت‌ها در مورد قوم خدا در عهد‌جدید نیز صادق است.

یک) برای برخی، غلاطیان ۷:۶ اثبات می‌کند که ما نیز تحت همان اصل برکت‌ها و لعنت‌ها هستیم: «فریب نخورید: خدا را استهزا نتوان کرد. انسان هر چه بکارد، همان را خواهد دِرَوید.» اما پولس در این متن، اصل سرنوشت (قضا و قَدَر) روحانی را ترویج نداد؛ که وعده‌ می‌دهد اگر کار نیکو انجام دهیم، پیوسته سعادتمند خواهیم بود و اگر کار بد، پیوسته رنج خواهیم برد. اگر چنین اصل مطلقی وجود داشت، در این‌صورت همهٔ ما را محکوم می‌ساخت. بلکه در عوض، پولس رسول درباره مهار و کنترل منابع ما سخن گفته است (غلاطیان 10-6:6). اساساً پولس گفت هنگامی‌که اندک بکاریم با انتظار برداشت محصول زیاد، ممکن است خود را فریب دهیم،‌ اما نمی‌توانیم خدا را فریب دهیم ــ و نتیجهٔ کاشتِ ناچیز و ضعیفمان آشکار خواهد شد.

دو) غلاطیان ۱۳:۳-۱۴ این امر را روشن می‌سازد: عیسی هنگامی‌که بر صلیب آویخته شد، این لعنت را بر خود پذیرفت، و وعدهٔ تثنیه ۲۳:۲۱ مبنی بر لعنت بر همهٔ کسانی که نه تنها بر دار آویخته می‌شوند بلکه بدن‌هایشان در معرض شرم قرار می‌گیرد را به تحقق می‌رساند. عیسی متحمل لعنت شد تا ما (حتی غیریهودیان) متحمل برکات ابراهیم گردیم (یعنی برکات پارسایی و زندگی با ایمان) ــ اما این برکات تنها به کسانی می‌رسد که در مسیح عیسی هستند.

سه) بنابراین در عهد‌جدید ما برکت یافته هستیم، نه به‌دلیل اطاعتمان؛ بلکه به‌خاطر اینکه در مسیح عیسی هستیم و دیگر هیچ لعنتی بر ما نیست، زیرا تمام لعنت‌ها توسط عیسی حمل گردید.

چهار) این امر دستِ سرزنش‌کنندهٔ (تأدیب‌کننده) خدا را انکار نمی‌کند؛ بلکه تأدیبِ والدینِ مهربان، نیکو و مطلوب است، هرچند در زمان انجامش ناخوشایند می‌باشد (عبرانیان ۷:۱۲-۱۱). همچنین ماهیتِ علت و معلولی بودن گناه را در دنیای ما انکار نمی‌کند؛ گناه اغلب لعنتِ خاصِ خود را به‌همراه دارد؛ که از برخی جهات با لعنت مستقیم خدا بر ما متمایز می‌باشد.