فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
مرقس باب ۱۶ – عیسی برخاسته است.
شهادت به رستاخیز عیسی.
۱. آیات (۱-۶) زنان مقبره را خالی مییابند و قاصدی ویژه روانه میشود.
چون روز شَبّات گذشت، مریم مَجدَلیّه و سالومه و مریم، مادر یعقوب، حنوط خریدند تا بروند و بدن عیسی را تدهین کنند. پس در نخستین روز هفته، سحرگاهان، هنگام طلوع آفتاب، به سوی مقبره روانه شدند. آنها به یکدیگر میگفتند: «چه کسی سنگ را برای ما از جلوی مقبره خواهد غلتانید؟» امّا چون نگریستند، دیدند آن سنگ که بسیار بزرگ بود، از جلوی مقبره به کناری غلتانیده شده است. چون وارد مقبره شدند، جوانی را دیدند که بر سمت راست نشسته بود و ردایی سفید بر تن داشت. از دیدن او هراسان شدند. جوان به ایشان گفت: «مترسید. شما در جستجوی عیسای ناصری هستید که بر صلیبش کشیدند. او برخاسته است؛ اینجا نیست. جایی که پیکر او را نهاده بودند، بنگرید.
الف. چون روز شَبّات گذشت: زودترین موقعی که زنان میتوانستند به مقبره بروند و بدن عیسی را بهطور شایستهای تدهین کنند، صبح یکشنبه بود. روز شبّات با آغاز غروب شنبه تمام شده بود، اما تا صبح روز یکشنبه برای انجام آن کار به اندازهٔ کافی نور نبود. بازهٔ زمانی بین غروب خورشید روز جمعه تا طلوع آفتاب روز یکشنبه، میبایست برای شاگردان تاریک، تهی و با یأس گذشته باشد.
ب. مریم مَجدَلیّه و سالومه و مریم، مادر یعقوب: این زنان ثابت کردند که وفادارترین پیروان عیسی هستند و اولین کسانی بودند که رستاخیز او را اعلام نمودند.
یک) حنوط خریدند: «حنوط برای مومیاییکردن استفاده نمیشد که رسمی یهودی نبود، بلکه برای خنثیکردن بوی ناشی از تجزیه به کار گرفته میشد.» (لِین)
ج. چه کسی سنگ را برای ما از جلوی مقبره خواهد غلتانید؟ این زنان انتظار نداشتند که مقبرهای خالی پیدا کنند. آنها در فکر این بودند که ورودیِ مقبره چطور باز خواهد شد. این امر نشان میدهد که گزارشهایِ مربوط به رستاخیز نمیتواند محصول خیالپردازی آنها باشد. شاگردانِ عیسی انتظار نداشتند رستاخیز اتفاق بیفتد.
یک) متی ۶۵:۲۷-۶۶ به ما یادآوری میکند که گروهی از نگهبانان در اطراف مقبره بودند. همهٔ اینها نشان میدهد که آن سنگ نمیتوانست توسط زنان (آنها به اندازۀ کافی قوی نبودند) و یا توسط شاگردان کنار زده شود (حتی اگر شجاعت چنین کاری را مییافتند، باز نمیتوانستند بر محافظان مسلح غلبه کنند). همچنین درک میکنیم که چرا هیچکس دیگری نمیخواست آن سنگ را از جلوی قبر بغلتاند. متی ۲:۲۸ به ما میگوید که فرشتهای آن را غلطانیده بود.
دو) آن سنگ کنار زده نشده بود تا راه عیسی را باز کند. یوحنا ۱۹:۲۰ به ما میگوید که عیسی در بدن قیام کردهٔ خود میتوانست از موانع مادی عبور کند. آن سنگ کنار زده شده بود تا دیگران بتوانند داخل مقبره را ببینند و متقاعد شوند كه عیسی مسیح از مردگان قیام کرده بود.
د. جوانی را دیدند که… ردایی سفید بر تن داشت: زنان فرشتهای به شکل انسان را دیدند که در مورد عیسای قیام کرده با آنها صحبت کرد و مقبرۀ خالی را به آنها نشان داد.
ه. که بر صلیبش کشیدند. او برخاسته است: فرشته تضاد میان آنچه که عیسی بود (بر صلیب) و آنچه که هست (برخاسته) را ترسیم نمود. او بدون هیچ تردیدی بر صلیب شد، یعنی مرده بود. اکنون، او برخاسته است -نه تنها زنده شد، بلکه قیام کرد.
یک) پیش از این چندین نمونه از زندهشدن افراد در کتابمقدس وجود دارد، مانند پسر بیوهزن در ایام ایلیای نبی (اول پادشاهان ۱۷:۱۷-۲۴) و ایلعازر (یوحنا ۳۸:۱۱-۴۴). هرکدام از اینها از مرگ زنده شدند، اما هیچکدام رستاخیز نکردند. هر یک از آنها در همان بدنی که مرده بودند، دوباره زنده شدند و در نهایت دوباره مردند. رستاخیز فقط زندگی دوباره نیست؛ بلکه زندگی در بدنی جدیدی است که بنا بر بدن قدیمیمان و کاملاً مناسب برای زندگی ابدی است. عیسی اولین کسی نبود که از مردگان برخاست، اما اولین کسی بود که رستاخیز نمود.
دو) همچنین باید بگوییم که عیسی هنوز برخاسته است. او به آسمان صعود کرد و همچنان به سلطنت خود بهعنوان انسانی قیام کرده، کاملاً انسان و کاملاً خدا، ادامه میدهد.
سه) عیسای ناصری… که بر صلیبش کشیدند: اینها عناوین والایی برای عیسی نبودند. ناصره مکانی نبود که کسی به آن افتخار کند و صلیب عنوانی شرمآور بود، نه افتخار آفرین. بااینحال، عیسی شرمسار نبود که «ناصری» و «بر صلیب» نامیده شود. «این وصف از ننگ و عار او، برای پولس و همهٔ کسانی که به مسیح مصلوب و قیامکرده بهعنوان نجاتدهنده و خداوند نگاه میکنند به تاج جلال او بدل گشت.» (رابرتسون)
و. جایی که پیکر او را نهاده بودند، بنگرید: خود واقعهٔ رستاخیز عیسی در هیچجا توصیف نشده است، اما کشف آن با ذکر جزئیات ثبت شده است. اینجا، زنانی که قصد داشتند بدن عیسی را بهطور شایستهای برای تدفین آماده کنند، کشف کردند که سنگ از درب مقبره کنار زده شده و بدن عیسی داخل مقبره نیست.
یک) آن زنان بعداً شاکر شدند که فرشته به آنها گفت: «جایی که پیکر او را نهاده بودند، بنگرید.» فقط کافی بود که شهادت فرشته را بشنوند. با این وجود، وقتی آن را دیدند، دلیل و برهانی حتی محکمتر از شهادت فرشته برای آنها فراهم شد. «شاهد عینی بهتر از بیست شاهد است که چیزی را شنیدهاند؛ اگر انسان چیزی را که شنیده باور نکند، آنچه که دیده را باور میکند.» (اسپورجن)
· وقتی میبنییم جایی که پیکر او را نهاده بودند اکنون خالی است، میفهمیم که پدر عیسی را ترک نکرد.
· وقتی میبینیم جایی که پیکر او را نهاده بودند اکنون خالی است، میفهمیم که مرگ شکست خورده است.
· وقتی میبینیم جایی که پیکر او را نهاده بودند اکنون خالی است، میفهمیم که در عیسی دوست زنده داریم.
ز. او برخاسته است! حقیقت رستاخیز عیسی موضوعی تاریخی است. معنای آن تنها با آنچه کتابمقدس به ما میگوید قابل درک است. بنابراین، مهم است که معنای مقبرهٔ خالیِ عیسی و قیام او را در نظر داشته باشیم.
یک) رستاخیز بدان معناست که عیسی «با رستاخیز از میان مردگان، به سبب روحِ قدّوسیت، به مقام پسر قدرتمند خدا منصوب شد، یعنی خداوند ما عیسی مسیح.» (رومیان ۴:۱)
دو) رستاخیز بدان معناست که ما از رستاخیز خود اطمینان داریم: «زیرا اگر ایمان داریم که عیسی مرد و برخاست، پس به همینسان خدا آنان را نیز که در عیسی خفتهاند، با وی باز خواهد آورد.» (اول تسالونیکیان ۱۴:۴)
سه) رستاخیز بدان معناست که خداوند برای بدنهای ما نقشهای ابدی دارد. «در تعالیم عیسی امری حتی نزدیک به بدعت گِنوسی وجود ندارد که اعلام نموده باشد، جسم ذاتاً شرور است. افلاطون فقط با خلاصشدن از بدن میتوانست از شر گناه خلاص شود. عیسی بدن را حفظ میکند؛ و اعلام مینماید که خدا جسم را مانند روح خوراک میدهد و بدن مانند روح مقدس است، از آنجا که روح آن را مسکنگاه خود میکند.» (مورگان)
چهار) رستاخیز بدان معناست که عیسی خدمتی مداوم دارد: «پس او قادر است آنان را که از طریق وی نزد خدا میآیند، جاودانه نجات بخشد، زیرا همیشه زنده است تا برایشان شفاعت کند.» (عبرانیان ۲۵:۷)
پنج) رستاخیز بدان معناست که مسیحیت و خدای آن بین ادیان و مذاهب جهان بینظیر و کاملاً متفاوت هستند.
شش) رستاخیز ثابت میکند که گرچه به نظر میرسید عیسی مانند جنایتکار عادی بر روی صلیب مُرد، اما درحقیقت بهعنوان انسانی بیگناه، به دلیل محبت و از خودگذشتگی جان سپرد تا گناهان ما را بر دوش بکشد. مرگ عیسی روی صلیب بهایی بود که پرداخت شد، اما رستاخیز رسیدی بود که نشان میداد آن بهای پرداختشده در نظر خدای پدر کامل است.
۲. آیات (۷-۸) فرشته به زنان پیامی میدهد تا آن را برای دیگران تعریف کنند.
حال، بروید و به شاگردان او و به پطرس بگویید که او پیش از شما به جلیل میرود؛ در آنجا او را خواهید دید، چنانکه پیشتر به شما گفته بود.» پس زنان بیرون آمده، از مقبره گریختند، زیرا لرزه بر تنشان افتاده بود و حیران بودند. آنها به هیچکس چیزی نگفتند، چرا که میترسیدند.
الف. حال، بروید و… بگویید: زنان بهواسطهٔ فرشته پیامی از عیسی دریافت کردند که باید تحویل دیگران میدادند. ممکن است این پیام را بهعنوان دعوت تلقی کنیم، چون از طریق این پیام شاگردان دعوت شدند تا با عیسی ملاقات نمایند.
یک) این امر نشان میدهد که دعوتهای عیسی پر از فیض است. شاگردان، عیسی را ناامید کرده بودند. عیسی حق داشت که دیگر سراغ آنها را نگیرد، اما در فیض خود آنها را با مهربانی دعوت نمود.
دو) این امر به ما نشان میدهد که دعوتهای عیسی همیشه از طرف او تحقق مییابند. عیسی گفت که آنها را در جلیل ملاقات خواهد کرد و حقیقتاً این کار را انجام داد (یوحنا ۱:۲۱ یک نمونه است).
سه) این امر به ما نشان میدهد که وقتی عیسی ما را دعوت میکند میخواهد خودش را به ما آشکار نماید. قسمت او پیش از شما به جلیل میرود؛ در آنجا او را خواهید دید، درحقیقت یک پیام بود. هدفِ اصلی، دیدن او بود تا عیسی خود را به قومش آشکار نماید.
چهار) این امر به ما نشان میدهد که وقتی عیسی ما را دعوت میکند همیشه وعدههایش را به یاد میآورد. فرشته به دعوت افزود: «چنانکه پیشتر به شما گفته بود» عیسی آنچه میگوید را انجام خواهد داد و هرگز نمیتواند از تحقق بخشیدن به وعدههایش وا بماند.
ب. شاگردان او و به پطرس: تعجب میکنیم که عیسی میخواست با کسانی دیدار کند که او را عمیقاً ناامید کرده بودند، بااینحال توجه ویژهای به پطرس نشان داد. برخی میگویند پطرس را از این جهت متمایز کرد که از مابقی شاگردان جدا بود، به این معنا که دیگر شاگرد محسوب نمیشد. احتمالاً اینطور نبوده است. بلکه عیسی پطرس را از این جهت متمایز کرد که برای کسی که او را به بدترین شکل انکار نمود، امیدی خاص، بخششی ویژه و احیایی منحصر به فرد، مد نظر داشت.
یک) «اگر هر کدام از شما نسبت به بقیه رفتار بدتری با استاد خود داشتهاید، بهطور خاص از شما خواسته میشود که اکنون نزد او بیایید. شما او را غمگین کردهاید و خود نیز غمگین بودهاید، چون او را غمگین کردهاید. شما پس از دورشدن از او برای توبهکردن آورده شدهاید و اکنون او با دعوتِ شما به سوی خودش، عفو شما را مُهر میکند.» (اِسْپِرجن)
ج. لرزه بر تنشان افتاده بود و حیران بودند: «این زنان، مقبره را ترک کردند و گریختند. لرزه و حیرت آنها را فرو گرفته بود –کلمهٔ اصلی یونانی در اینجا اِکْسْتاسی و به معنای وجد است – لرزه و وجد آنها را فرو گرفته بود، همه ترسیدند؛ پس فرار کردند.» (مورگان)
د. آنها به هیچکس چیزی نگفتند: این بدان معنا نیست که هیچ گزارشی از رستاخیز عیسی ارائه ندادهاند، چون به صراحت میدانیم که چنین کردهاند (مرقس ۱۱:۱۶ و لوقا ۹:۲۴). بلکه بدین معناست که وقتی صحنهٔ مقبرهٔ خالی را ترک کردند، درموردش با یکدیگر بحثی نکردند. آنها سعی نکردند آن را درک کنند یا صحبتهایشان را یکی کنند. آنها بهسادگی رفتند تا همانطور که فرشته از آنها خواسته بود به شاگردان گزارش بدهند.
مقدمهای بر مرقس ۹:۱۶-۲۰: آیا این آیات به کتابمقدس تعلق دارد؟
۱. در بسیاری از کتابمقدسها، این قسمت آخر از انجیل مرقس بهنوعی بهصورت پاورقی نوشته شده که نشان میدهد در نسخههای ابتداییِ یونانی انجیل مرقس وجود نداشتهاند. این مسئله برخی از مسیحیان را در مورد قابل اطمینانبودنِ کلام خدا نگران میکند. آنها در کمال شگفتی فکر میکنند که آیا این قسمت به کتابمقدس ما تعلق دارد یا خیر.
۲. استدلال بر ضد جایدادن مرقس ۹:۱۶-۲۰ در كتابمقدس ما.
الف. دو نسخه از قدیمیترین متون یونانی (مربوط به ۳۲۵ و ۳۴۰ میلادی) حاوی این بخش نیستند و همچنین حدود ۱۰۰ نسخهٔ خطی باستانی دیگر که به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند، فاقد این بخش میباشند. چند نسخهٔ خطی قدیمی در کنار مرقس ۹:۱۶-۲۰ علامت ستاره قرار دادهاند تا اشاره کنند که این قسمت به متن اصلی اضافه شده است.
ب. طبق نوشتههای یوسِبیوس (متوفی در سال ۳۳۹ میلادی) و جروم (که در سال ۴۱۹ میلادی درگذشته است)، تقریباً تمام نسخ خطی یونانیِ شناختهشده بر آنها، شامل این آیات نمیشدند.
ج. در چند نسخهٔ خطی دیگر، دو قسمت پایانی دیگری وجود دارد ـیکی کوتاهتر و دیگری با برخی اضافات.
د. تقریباً یکسوم واژگان به کار رفته در این قسمت با بقیهٔ انجیل مرقس کاملاً متفاوت میباشد و تغییر دستور زبانی بسیار غیرماهرانه میان مرقس ۸:۱۶ و ۹:۱۶ وجود دارد.
ه. بیشتر محققینِ معاصر این آیات را اصیل نمیدانند.
۳. استدلال برای جایدادن مرقس ۹:۱۶-۲۰ در کتابمقدس.
الف. بسیاری از نویسندگان مسیحیِ اولیه در نوشتههای خود به این قسمت اشاره میکنند. این امر نشان میدهد که مسیحیان اولیه از این قسمت انجیل مرقس اطلاع داشته و آن را بهعنوان قسمتی حقیقی و اصیل پذیرفته بودند.
· پاپیاس به مرقس ۱۸:۱۶ اشاره میکند. وی در حدود سال ۱۰۰ میلادی آن را نوشته است.
· «اولین دفاعیات» ژوستین شهید از مرقس ۲۰:۱۶ نقلقول کرده است (۱۵۱ بعد از میلاد).
· ایرینیوس در کتاب «علیه بدعتها» از مرقس ۱۳:۱۶ نقلقول کرده و دربارۀ آن اظهار نظر مینماید (۱۸۰ میلادی).
· هیپولیتوس در کتاب «دربارۀ عطایای روحانی» از مرقس ۱۸:۱۶ و ۱۹ نقلقول کرده است. او در موعظهٔ خود درباره بدعت نوئتوس به مرقس ۱۶:۱۹ اشاره میکند. او این مطالب را زمانی نوشت که اسقف پورتوس بود (۱۹۰-۲۲۷ میلادی).
· وینسنت، اسقف تایبریوس، در هفتمین شورای کارتاژ که تحت نظارت سیپریان برگزار شد از دو آیهٔ این قسمت نقل قول میکند (۲۵۶ بعد از میلاد). آگوستین، یک قرن و نیم بعد، در پاسخ خود، دوباره آن دو آیه را به کار میبَرد.
· کتاب آپوکریفای اعمال پیلاتس شامل مرقس ۱۵:۱۶-۱۸ میباشد (تصور بر این است که در حدود سال ۲۰۰ میلادی نوشته شده باشد).
· نظامنامهٔ رسولان در دو جا بهوضوح به مرقس ۱۵:۱۶ اشاره میکند و مرقس ۱۶:۱۶ را بهطور کامل نقل قول مینماید (تصور میشود زمانی بین اواخر قرن سوم تا اوایل قرن چهارم نوشته شده باشد).
ب. اکثر قریببهاتفاق نسخههای خطی باستانی شامل این قسمت هستند.
۴. تفکر در مورد مشکل جایدادن یا جایندادن این قسمت در انجیل مرقس.
الف. بسیار بعید است که انجیل مرقس در مرقس ۸:۱۶ ناگهان به پایان رسیده باشد، درحالیکه زنان فقط ترسیدند و هیچ مدرک محکمی از مسیح رستاخیزکرده را ندیدند و فقط قبری خالی را دیدند. بااینحال، ممکن است قسمت پایانی اصلی انجیلِ مرقس خیلی زود از بین رفته باشد.
یک) محقق برجستهٔ یونانی اِی.تی رابِرتسون نوشته: «باور به اینكه مرقس، انجیل خود را با آیهٔ ۸ به پایان رساند، مشكل است، مگر آنكه نوشتنش متوقف شده باشد. یک ورق یا ستون از نوشتهها ممکن است در انتهای طومار پاپیروسی پاره شده باشد.»
ب. اما مهمتر از همه این است که اولین گواهیهایی که درحالحاضر از نویسندگانی مانند ایرینیوس و دیگران داریم، استدلال میکنند که نخستین مسیحیان مرقس ۹:۱۶-۲۰ را بهعنوان قسمتی اصیل قبول داشتهاند.
ظاهر شدنهای خداوند قیامکرده.
۱. آیات (۹-۱۱) ظاهرشدن به مریم مجدلیه.
چون عیسی در سحرگاه نخستین روز هفته برخاست، نخست بر مریم مَجدَلیّه که از او هفت دیو بیرون کرده بود، ظاهر شد. مریم نیز رفت و به یاران او که در ماتم و زاری بودند، خبر داد. امّا آنها چون شنیدند که عیسی زنده شده و مریم او را دیده است، باور نکردند.
الف. نخست بر مریم مَجدَلیّه… ظاهر شد: ملاقات ناگهانی مریم با عیسی (که ابتدا تصور کرد باغبان است) در یوحنا ۱۱:۲۰-۱۸ بهطور کامل شرح داده شده است.
ب. امّا آنها چون شنیدند که عیسی زنده شده: عیسی او را فرستاد تا به شاگردان دیگر بگوید که او از مردگان قیام کرده است. در آن روزگار، شهادت وی قابلاعتماد در نظر گرفته نمیشد، چون زن بود. بااینحال عیسی به او اعتماد کرد، حتی با وجود اینکه شاگردان اعتماد نکردند (باور نکردند).
۲. آیات (۱۲-۱۳) ظاهرشدن به دو شاگرد در راه عِمائوس.
پس از آن، عیسی با سیمایی دیگر بر دو تن از ایشان که به مزارع میرفتند، ظاهر شد. آن دو بازگشتند و دیگران را از این امر آگاه ساختند، امّا سخن ایشان را نیز باور نکردند.
الف. عیسی با سیمایی دیگر… ظاهر شد: این برخورد جالب با عیسای قیامکرده در لوقا ۱۳:۲۴-۲۷ بهطور کاملتر توصیف شده است.
ب. امّا سخن ایشان را نیز باور نکردند: شاگردان شهادت زنان را نپذیرفتند و شهادت این دو مرد را نیز قبول نکردند. آنها از این جهت تبعیضی قائل نشدند.
۳. آیات (۱۴-۱۸) مأموریت یازده شاگرد و همهٔ پیروان عیسی.
سپس عیسی بر آن یازده تن، در حالی که به غذا نشسته بودند، ظاهر شد و آنها را به سبب بیایمانی و سختدلیشان توبیخ کرد، زیرا سخن کسانی را که او را پس از رستاخیزش دیده بودند، باور نکردند. آنگاه بدیشان فرمود: «به سرتاسر جهان بروید و خبر خوش را به همۀ خلایق موعظه کنید. هرکه ایمان آوَرَد و تعمید گیرد، نجات خواهد یافت. امّا هرکه ایمان نیاورد، محکوم خواهد شد. و این آیات همراه ایمانداران خواهد بود: به نام من دیوها را بیرون خواهند کرد و به زبانهای تازه سخن خواهند گفت و مارها را با دستهایشان خواهند گرفت، و هرگاه زهری کُشنده بنوشند، گزندی به آنها نخواهد رسید، و دستها بر بیماران خواهند نهاد و آنها شفا خواهند یافت.
الف. آنها را به سبب بیایمانی و سختدلیشان توبیخ کرد: آنها میتوانستند بهتر عمل کنند. درک نمیکردند، اما نمیتوانستند از زیر بار مسئولیت فرار کنند.
یک) «بیایمانی گناه بزرگی است (عبرانیان ۲۶:۱۰)؛ گناه سنگینی است (یوحنا ۱۹:۳)؛ ناخوشایندترین و غیرقابل توجیهترین گناه است، آنقدر که انسان را اسیر سیاهچال شریعت میکند و بهسوی نابودی اجتنابناپذیر سوق میدهد (غلاطیان ۲۳:۳).» (تِرَپ)
ب. به سرتاسر جهان بروید و خبر خوش را به همۀ خلایق موعظه کنید: این دستور بود، نه پیشنهاد. «در دانشگاه فیض خدا علاقه به مأموریت رفتن، عملی انتخابی نیست. امری است که انتظار میرود هر شاگردی آن را انجام دهد.» (آیرونساید)
بک) ایمانی که باید به سرتاسر جهان برود بخشی از طرز تفکر یهودی روزگار عیسی نبود. بخشی از طرز تفکر بتپرستی نیز نبود. این ایده در عصر خود بسیار انقلابی بود.
دو) این دستور بلافاصله اطاعت نشد؛ شاگردان، سالها در اورشلیم ماندند و زمانی شروع به گسترش در جهان نمودند که کلیسا مورد آزار و اذیت قرار گرفت. اما گسترش یافت و همچنان گسترش مییابد.
سه) «مسئول امور روحانی در ارتش یکبار به دوک ولینگتون گفت: “آیا فکر میکنید که بشارت انجیل به قبایل روستاهای هند فایدهای دارد؟ آیا آنها هرگز آن را خواهند پذیرفت؟“ دوک پاسخ داد: “چه دستوراتی ابلاغ شده؟“ این تنها جوابی بود که وی داد. او که سرباز اهل نظم و انضباط شدیدی بود، فقط دستورات ابلاغ شده را خواست و اطاعت نمود و منظورش این بود که هر سربازِ صلیب باید از دستورات مسیح، فرماندهٔ بزرگ خود اطاعت کند.» (اسپرجن)
ج. هرکه ایمان آوَرَد و تعمید گیرد، نجات خواهد یافت. امّا هرکه ایمان نیاورد، محکوم خواهد شد: این وعدهای ترکیبی از نجات و هشدار بود. عیسی نگفت کسی که تعمید نگیرد، محکوم میشود، بلکه کسی که ایمان نیاورد، به چنین سرنوشتی دچار خواهد شد.
یک) «خواندنِ سطحی مرقس ۱۵:۱۶-۱۶ پیشنهاد میکند که گناهکاران باید تعمید داده شوند تا نجات یابند، اما وقتی توجه کنید که تأکید بر ایمانآوردن است، این تفسیرِ غلط ناپدید میشود. اگر شخصی ایمان نیاورد، محکوم میشود، حتی اگر تعمید گرفته باشد.» (ویرزبی)
دو) «به نظر میرسد عدم وجود تعمید در قسمت مربوط به “یماننیاوردن“ نشان میدهد که عیسی تعمید را برای نجات ضروری نمیداند. محکومیت بهخاطر بیایمانی است، نه تعمید. بنابراین نجات به ایمان بستگی دارد. تعمید صرفاً تصویری از زندگی جدید است، نه راه تأمین آن.» (رابرتسون)
سه) در عین حال، بسیار اشتباه خواهد بود که تعمید را غیر ضروری بدانیم. ممکن است برای نجات ضروری نباشد، اما برای اطاعت کاملاً ضروری است. عیسی گفت که ایمانداران تعمید یابند و آنها باید این کار را انجام دهند. به محض اینکه عیسی آن را دستور میدهد، ضروری میشود.
د. این آیات همراه ایمانداران خواهد بود: عیسی به شاگردان خود وعده قدرت و حفاظت الهی داد.
یک) این وعده باید در بستر خطرات طبیعی هنگامِ انتشار جهانی انجیل درک گردد، همانطور که پولس در جزیرهٔ مالت توسط مار گزیده شد و آسیبی ندید و محافظت شد (اعمال ۱:۲۸-۶). عیسی هرگز قصد نداشت که نوشیدنِ سم یا در دست گرفتن مار امتحان یا معیاری خاص برای ایمان باشد.
۴. آیات (۱۹-۲۰) صعود عیسی به آسمان؛ شاگردانِ مشغول به کار.
عیسای خداوند پس از آنکه این سخنان را بدیشان فرمود، به آسمان بالا برده شد و به دست راست خدا بنشست. پس ایشان بیرون رفته، در همه جا موعظه میکردند، و خداوند با ایشان عمل میکرد و کلام خود را با آیاتی که همراه ایشان بود، ثابت مینمود.
الف. به آسمان بالا برده شد: این امری مهم بود که عیسی این زمین را در جسم ترک کند، عیسی باید صعود میکرد تا به قدرت و خدمت روحالقدس اعتماد شود، نه به حضور فیزیکی عیسی در مکانی خاص.
یک) عیسی زودتر رفت تا «مکانی برای شما آماده کند» (یوحنا ۳:۱۴)؛ «تا برای ما شفاعت کند» (رومیان ۳۴:۸) و «تا هدایا به مردم بدهد» (افسسیان ۸:۴).
ب. به دست راست خدا بنشست «به او گفته شد به دست راست خدا بنشیند، تا او را از فرشتگان متمایز کند، که جایگاه آنها فقط خدمت است.» (پوول)
ج. پس ایشان بیرون رفته، در همهجا موعظه میکردند: این بدان معناست که آنها در کنار هم باقی نماندند که یکدیگر را برکت بدهند، بلکه بیرون رفتند. پیروان عیسی باید دور هم جمع شوند، اما گرد هم میآیند تا برای بیرونرفتن و تغییر این دنیایِ نیازمند بهشکلی مناسب تجهیز شوند.
یک) «میخواهم همهٔ شما احساس کنید که پایان زندگی مسیحی این نیست که بیایید و موعظه بشنوید، گرچه ممکن است آغازِ آن باشد. برکتی که یافتهاید را تا آنجا که ممکن است پخش کنید؛ لحظهای که نور را یافتید و فهمیدید که جهان در تاریکی است، با شمعِ خود بهسرعت بروید و به دیگری نوری قرض بدهید.» (اسپرجن)
د. خداوند با ایشان عمل میکرد و کلام خود را با آیاتی که همراه ایشان بود، ثابت مینمود: وقتی برای انجام کار خدا بیرون میرویم، عیسی همراه ما کار خواهد کرد. شاگردان همان کاری که عیسی به آنها گفته بود را انجام دادند، سپس عیسی آن کاری را انجام داد که فقط او میتوانست انجام بدهد ـآیاتی که همراه ایشان بود.
یک) الگویی عالی برای خدمت است. ابتدا موعظه میشود و سپس آیات میآیند. قرار است آیات و نشانهها ایمانداران را دنبال کند، بهجای اینکه ایمانداران به دنبال آنها باشند.
دو) آیهٔ آخر تا امروز ادامه دارد. پیروان عیسی هنوز در همهجا موعظه میکنند، خداوند هنوز با آنها کار میکند و هنوز هم از طریق آیاتی همراه ایشان، کلام خود را تعیین میکند. آمین!