فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
اعمال باب ۲- ریزش روحالقدس بر کلیسا
اولین تجربۀ پُری روحالقدس
۱. آیاتِ (۱-۴ قسمت اول) شاگردان از روحالقدس پُر شدند.
چون روز پِنتیکاست فرا رسید، همه یکدل در یک جا جمع بودند که ناگاه صدایی همچون صدای وزش تند بادی از آسمان آمد و خانهای را که در آن نشسته بودند، به تمامی پر کرد. آنگاه، زبانههایی دیدند همچون زبانههای آتش که تقسیم شد و بر هر یک از ایشان قرار گرفت. سپس همه از روحالقدس پُر گشتند و آنگونه که روح بدیشان قدرت تکلّم میبخشید، به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند.
الف. روز پِنتیکاست: پنتیکاست، یک عید یهودی بود که پنجاه روز بعد از فِصَح (پِسَخ) بهجای آورده میشد. در این مراسم نوبرِ محصول گندم را جشن میگرفتند.
یک) در مراسم مذهبی یهود آن زمان، اولین برداشت از محصول جو را در فصح به خداوند تقدیم میکردند، اما در پنتیکاست نوبرِ محصول گندم به خدا تقدیم میشد؛ بنابراین پنتیکاست را روز نوبرها نیز مینامند (اعداد ۲۶:۲۸).
دو) سنّت یهود تعلیم میداد که پنتیکاست روز خاصی است، زیرا در آن روز شریعت به اسرائیل داده شد. گاهی اوقات یهودیان این روز را «shimchath torah» یا «شادی شریعت» مینامند.
سه) در عهدعتیق، قوم اسرائیل در روز پنتیکاست شریعت را دریافت کرد؛ در عهدجدید، کلیسا در روز پنتیکاست روح فیض را به پُری دریافت کرد.
چهار) «این جشن در میان جشنهای بزرگ بیشترین حضور را داشت، زیرا شرایط سفر در بهترین حالت خود بود. در اورشلیم، هرگز هیچ گردهماییای، جهانیتر از این گردهمایی وجود نداشت» (هیو).
پنج) لاویان ۱۵:۲۳-۲۳ دستورالعملهای اصلی برای جشن پنتیکاست را ارائه میدهد. در این آیات گفته میشود که کاهن بهعنوان بخشی از مراسم باید دو قرص نان که با خمیرمایه پخته شده است را در حضور خدا تکان دهد. «آیا دو قرص نان آنجا وجود نداشت؟ نه تنها اسرائیل باید نجات پیدا میکرد، بلکه عدۀ بیشماری از غیریهودیان نیز نزد عیسی مسیح آمدند» (اسپرجن).
ب. چون روز پِنتیکاست فرا رسید: اکنون ده روز از زمانی که عیسی به آسمان صعود کرده بود، و همینطور از زمانی که به آنها فرمان داده بود منتظر نزول روحالقدس بمانند، میگذشت (اعمال ۳:۱).
یک) شاگردان با شخص و کار روحالقدس ناآشنا و غریبه نبودند.
· شاگردان کار مداوم روحالقدس در خدمت عیسی را دیده بودند.
· شاگردان وقتی با خدا قدم برمیداشتند و او را خدمت میکردند، مصادیقی از قدرت روحالقدس را تجربه کردند (لوقا ۱:۱۰-۲۰).
· شاگردان شنیدند که عیسی نزول و کاری تازه از روحالقدس را وعده داد (یوحنا ۱۸-۱۵:۱۴ ).
· بعد از اینکه عیسی کار خود را بر روی صلیب تمام کرد و با خون خود عهدی جدید بنا کرد، آنگاه شاگردان روحالقدس را با روشی تازه دریافتند (یوحنا ۱۹:۲۰-۲۳).
· شاگردان شنیدند که عیسی فرمود منتظر تعمید روحالقدس موعود باشند که آنها را قوت میبخشد که شاهدان باشند (اعمال ۴:۱-۵).
دو) باوجود اینکه آنها نمیدانستند چه مدت زمانی باید در انتظار باشند، اما منتظر ماندند تا روز پنتیکاست فرارسید. برای آنها آسان بود که تصور کنند روحالقدس عصر آن روزی که مسیح صعود کرده، بر آنها نازل میشود و یا سه یا هفت روز بعد. اما آنها ده روز کامل صبر کردند تا روز پنتیکاست فرارسید.
سه) تنها سابقۀ کتابمقدسی این واقعه در ارمیا ۷:۴۲ میباشد: «پس از گذشت ده روز، کلام خداوند بر اِرمیا نازل شد.» خداوند از این زمان استفاده کرد تا آنها را درهم بشکند و دوباره از نو بسازد. میتوانیم تصور کنیم که صبر، محبت و شفقت آنها در این مدت چقدر آزموده شده است، اما همۀ آنها بازهم در کنار هم ماندند.
چهار) این متن دربارۀ عطای روحالقدس حقایقی را بیان میکند:
· عطای روحالقدس به ما وعده داده شده است.
· عطای روحالقدس ارزش انتظار را دارد.
· عطای روحالقدس مطابق ارادۀ خدا بر ما نازل میشود، نه برطبق خواست خودمان.
· عطای روحالقدس میتواند نه فقط بهطور فردی، بلکه بهطور گروهی بر ما نازل شود (رجوع شود به اعمال ۴:۲، ۳۱:۴، ۴۴:۱۰).
پنج) این متن دربارۀ عطای روحالقدس این باورها را رد میکند:
· عطای روحالقدس طبق یک فرمول خاص بر ما نازل میشود.
· با تلاش خودمان میتوانیم عطای روحالقدس را بهدست آوریم.
ج. همه یکدل در یک جا جمع بودند: آنها یکدل با هم جمع شده بودند. آنها در قلب خود، در محبت و اعتماد به خدا با هم یکدل بودند و در یک مکان مشخص کنار هم بودند.
یک) قبل از اینکه از روحالقدس پر شویم باید خالی بودن خود را تشخیص دهیم و شاگردان این موضوع را درک کرده بودند و به همین دلیل با یکدیگر برای دعا و در اطاعت جمع شده بودند. آنها تشخیص داده بودند در خود هیچ چیزی ندارند که از طریق آن بتوانند کاری که باید را انجام دهند؛ آنها اعتماد خود را بر کار خدا قرار دادند.
د. ناگاه صدایی همچون صدای وزش تندبادی از آسمان آمد: این صدای وزش تندباد، با ریزش ناگهانی روح القدس همۀ خانه را به تمامی پر کرد. احتمالاً این حقیقت ارتباطی با مفهوم کلمۀ روح (روحالقدس) در زبان عبری و یونانی دارد، در این زبانها کلمۀ روح همان کلمۀ نَفَس یا باد میباشد (در زبان لاتین نیز اینطور است). در اینجا صدایی که از آسمان آمد، صدای ریزش روحالقدس بر شاگردان بود.
یک) صدای این بادِ قدرتمند و سریع باعث شد هر یک از آن زنان و مردانی که در آنجا حضور داشتند و کتابمقدس عبری را میدانستند، درمورد نزول روحالقدس به فکر فرو روند.
· در پیدایش ۱:۱-۲ روح خدا مانند باد، دَمِ (نَفسِ) خداوند بر سطوح آبهای زمین وزیده شد.
· در پیدایش ۷:۲ روح خدا مانند باد، دَمِ خداوند، حیات را در انسان دمید.
· در حِزقیال ۹:۳۷-۱۰ روح خدا مانند باد، دَمِ خداوند بر استخوانهای خشک اسرائیل دمیده شد و حیات و قوت را بر آنها آوَرد.
دو) این خط از کتابمقدس حقایق بسیاری درمورد عمل روحالقدس به ما میگوید:
· ناگهان: خداوند گاهی اوقات بهطور ناگهانی عمل میکند.
· صدا: این یک صدای حقیقی بود که قابل لمس نبود، بلکه فقط با گوشها میشد حضور آن را حس کرد.
· از آسمان: زمینی نبود؛ این صدا در اینجا ساخته و تولید نشده بود.
· شدید: قدرتمند، نزول روح با قدرتی عظیم است.
ه. آنگاه، زبانههایی دیدند همچون زبانههای آتش که تقسیم شد و بر هر یک از ایشان قرار گرفت: این زبانههای تقسیم شدۀ آتش، بر هر یک از حاضرین ظاهر شد. این امر بسیار غیرمعمول بود. این واقعه میتواند به نبوت یحیای تعمید دهنده مرتبط شود که میگفت عیسی شما را با روحالقدس و آتش تعمید خواهد داد (متی ۱۱:۳).
یک) ایدهای که اغلب در پشت تصویر آتش وجود دارد، مفهوم تقدیس و تصفیهکننده است. آتش برای ناب ساختن طلا بهکار میرود. همچنین آتش میتواند چیزهای موقتی را بسوزاند و فقط چیزهای ماندگار باقی بگذارد. آتش تصویری نیکو از این اصل است که پُری روحالقدس فقط یک قدرت محض نیست، بلکه تقدیسکننده نیز میباشد.
دو) در قسمتهای خاصی از عهدعتیق میبینیم که خدا هرگاه از یک قربانی خشنود میشد، رضایت خود را با آتشی سوزان که قربانی را در خود فرومیبرد، نشان میداد. این آتش از آسمان بر قربانی نازل میشد و آن را میسوزاند. تجربۀ شاگردان عیسی در روز پنتیکاست نمونۀ دیگری از نزول آتش از آسمان است که نشان دهندۀ خشنودی و رضایت خداوند است اما در آن زمان، این آتش بر قربانیهای زنده ریخته شد (رومیان ۱:۱۲).
سه) روحالقدس بر هریک از ایشان قرار گرفت. «کلمۀ قرار گرفتن در عهدجدید نشان دهندۀ قدرت است. این کلمه در بردارندۀ مفهوم آمادگی کامل و ثبات در موقعیت و شرایط میباشد.» (پیرسون)
چهار) در عهدعتیق روحالقدس بر مردان و زنان خدا بهطور کلی و جمعی بر قوم، یعنی قوم اسرائیل قرار میگرفت؛ اما در عهدجدید روحالقدس بهطور فردی بر تمام قوم خدا قرار میگیرد -زبانههای آتش بر هریک از آنها قرار گرفت. این پدیدۀ عجیب هرگز قبلاً رخ نداده بود و بعد از آن نیز در صفحات کتابمقدس هرگز چنین اتفاقی تکرار نشد. این اتفاق بر این حقیقت تأکید دارد که روح خدا همراه، درون و بر هر یک از افراد قوم خداست.
و. سپس همه از روحالقدس پُر گشتند: آن تندباد مهیب و زبانههای آتش، پدیدهای موقتی و نادر بودند که عطایی حقیقی را بخشیدند -عطای پُری روحالقدس: همه از روحالقدس پُر گشتند.
یک) باوجود اینکه امروزه نمیتوان انتظار داشت که ریزش روحالقدس به همراه تندباد مهیب و یا زبانههای آتش باشد، اما به همان اندازه میتوانیم تجربۀ عطای پُری روحالقدس را داشته باشیم. ما نیز میتوانیم مانند آنان از روحالقدس پُر شویم.
دو) اما باید کاری را انجام دهیم که شاگردان قبل از پُر شدن از روح انجام دادند:
· شاگردان نسبت به تحقق وعدۀ خدا اطمینان داشتند.
· آنها با ایمان از روح خدا پُر شدند.
· آنها به زمانبندی خدا ایمان داشتند.
· آنها در اتحاد و مشارکت بودند.
· آنها به روشی غیرمعمول از روح پر شدند.
سه) این نزول و پُری روحالقدس بسیار نیکو و برای مشارکت مسیحیان اولیه بسیار حیاتی و ضروری بود، به همین دلیل عیسی گفت بهتر است جسم زمینی خود را ترک کنم آنگاه میتوانم روحالقدس را برای شما بفرستم. (یوحنا ۷:۱۶)
۲. آیاتِ (۴ قسمت دوم-۱۳) پدیدۀ سخن گفتن به زبانها.
سپس همه از روحالقدس پُر گشتند و آنگونه که روح بدیشان قدرت تکلّم میبخشید، به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند. در آن روزها، یهودیانِ خداترس، از همۀ ممالک زیر آسمان، در اورشلیم به سر میبردند. چون این صدا برخاست، جماعتی گرد آمده، غرق شگفتی شدند، زیرا هر یک از ایشان میشنید که آنان به زبان خودش سخن میگویند. پس حیران و بهتزده، گفتند: «مگر اینها که سخن میگویند جملگی اهل جلیل نیستند؟ پس چگونه هر یک میشنویم که به زبان زادگاه ما سخن میگویند؟ پارتها و مادها و عیلامیان، مردمان بینالنهرین و یهودیه و کاپادوکیه و پونتوس و آسیا و فْریجیه و پامفیلیه و مصر و نواحی لیبی متصل به قیرَوان و نیز زائران رومی (چه یهودی و چه یهودیشده)؛ و همچنین مردمان کْرِت و عربستان – همه میشنویم که اینان به زبان ما مدح اعمال عظیم خدا را میگویند.» پس همگی متحیر و سرگشته از یکدیگر میپرسیدند: «معنی این رویداد چیست؟ امّا برخی نیز ریشخندکنان میگفتند: «اینان مست شرابند!»
الف. به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند: همۀ کسانی که در آنجا حضور داشتند (نه فقط آن دوازده رسول) وقتی از روحالقدس پُر شدند به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند. آن افراد هرگز این زبانها را نیاموخته بودند. آنها آنگونه که روح بدیشان قدرت تکلّم میبخشید، به این زبانها سخن گفتند.
ب. در آن روزها، یهودیانِ خداترس، از همۀ ممالک زیر آسمان، در اورشلیم به سر میبردند: عدۀ بسیاری از قومهای مختلف برای عید پنتیکاست در اورشلیم جمع شده بودند. بسیاری از این اشخاص، همان کسانی بودند که در آخرین عید یعنی عید فصح، (زمانی که جمعیت بسیاری از مردم خواستار اعدام عیسی شده بودند) به اورشلیم آمده بودند.
ج. چون این صدا برخاست: این صدای تندباد مهیب و صدای حاضرین که به زبانها سخن میگفتند، توجه مردم را به خود جلب کرد و آنها بهسرعت در آنجا جمع شدند. جمعیتی که در آنجا حضور یافت، هر یک شنیدند که مسیحیان به زبانهای آنها که برای مسیحیان زبان خارجی بود، سخن میگفتند. ظاهراً صدای مسیحیان از پنجرۀ طبقۀ بالا شنیده میشد، شاید هم آنان در بالکن یا صحنهای معبد بودند.
یک) در آن زمان، خانههای بسیاری وجود نداشت که گنجایش ۱۲۰ نفر را داشته باشد. به همین دلیل به نظر میرسد بالا خانهای که آنها در آن حضور داشتند، بخشی از صحن معبد بوده که یک سازۀ عظیم با ایوانها و ستونها و اتاقها بوده است. جمعیتی که در آنجا حاضر شدند افرادی بودند که در صحن معبد در حال گردش بودند.
د. همه میشنویم که اینان به زبان ما مدح اعمال عظیم خدا را میگویند: جمعیت شنیدند مسیحیان از چه سخن میگویند. همه از این واقعۀ عجیب، حیران و بهتزده شدند. برخی افراد صادقانه پرسیدند: معنی این رویداد چیست؟ اما برخی دیگر کار خدا را استهزاء کرده و گفتند: «اینان مست شرابند!»
یک) مگر اینها که سخن میگویند جملگی اهل جلیل نیستند؟ مردم جلیل بهعنوان اشخاص بیفرهنگ و ناتوان در سخنوری معروف بودند به همین دلیل جماعتی که در آنجا حضور یافتند از توانایی سخنوری فصیح جلیلیان به زبانهای دیگر بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند. «مردم جلیل در تلفظ آواهای حلقوی مشکل داشتند و عادت داشتند موقع صحبت کردن برخی بخشهای کلمات را تلفظ نکنند؛ بنابراین مردم اورشلیم آنها را تحقیر میکردند و آنها را افراد اُمّی میدانستند.» (لانجنکر)
دو) باوجود اینکه همۀ آنها به زبانهای غیر سخن میگفتند، اما همچنان در میان آن ایمانداران اتحاد وجود داشت. «از زمان پدران اولیۀ کلیسا، مفسرین برکت پنتیکاست را بهعنوان واقعهای عظیم و چشمگیر در برابر لعنت بابل میدانند.» (استات)
ه. معنی این رویداد چیست؟ پدیدۀ صحبت به زبانهای غیر برای ما چه مفهومی دارد؟ صحبت به زبانهای غیر، اساس اختلافات بسیاری در کلیسا بوده است. امروزه نیز همچنان همین سؤالِ رهگذران در روز پنتیکاست، پرسیده میشود.
یک) درمورد این موضوع که خدا در آن زمان عطای زبانها را به کلیسا بخشید، هیچ اختلاف نظری وجود ندارد. اما بیشتر اختلافات بر سر این پرسش است: «هدف خدا از عطای زبانها چیست؟»
دو) برخی تصور میکنند عطای زبانها در درجۀ اول بهعنوان نشانهای برای بیایمانان (اول قرنتیان ۲۱:۱۴-۲۲) و بهعنوان ابزاری برای برقراری ارتباط انجیل در زبانهای مختلف به کلیسا داده شد. آنها باور دارند دیگر نیازی به نشانه نیست، بنابراین امروزه دیگر عطای زبانها به کلیسا داده نمیشود.
سه) برخی دیگر نیز معتقدند عطای زبانها با وجود اینکه در اول قرنتیان ۲۱:۱۴-۲۲ بهعنوان نشانهای برای بیایمانان است، اما در درجۀ نخست عطایی است برای ارتباط بین شخص ایماندار و خدا (اول قرنتیان ۲:۱۴؛ ۱۳-۱۵) و عطایی است که امروزه نیز همچنان به کلیسا بخشیده میشود.
چهار) برخی این رخداد در اعمال ۲ را به اشتباه اینطور تفسیر میکنند که شاگردان برای موعظۀ انجیل به جمعیت حاضر و تماشاچیان از زبانها استفاده کردند. اما اگر نگاهی دقیقتر داشته باشیم، درمییابیم که این ایده اشتباه است. توجه داشته باشید که جمعیت شنیدند که شاگردان مدح اعمال عظیم خدا را میگفتند. آنها ستایش و حمد خدا را اعلام میکردند و با همۀ قدرت خود به زبانهای غیر، خدا را تمجید و شکرگزاری میکردند. جمعیت حاضر فقط آنچه را که شاگردان با شور و شوق به خدا اعلام میکردند، شنیدند.
پنج) این تفکر که شاگردان از زبانهای غیر برای برقراری ارتباط با جمعیت استفاده کردند، کاملاً اشتباه است. آن جمعیت دارای یک زبان رایج (یونانی) بودند و پطرس برای موعظه به آنها از این زبان استفاده کرد! (اعمال ۱۴:۲-۴۰)
و. همه میشنویم که اینان به زبان ما مدح اعمال عظیم خدا را میگویند: عطای زبانها یک عطای شخصی برای دعا است تا شخص ایماندار بتواند از طریق آن فراتر از محدودیتهای درک و دانش با خدا ارتباط برقرار کند (اول قرنتیان ۱۴:۱۴-۱۵).
یک) عطای زبانها در زندگی عبادی شخص ایماندار، جایگاه مهمی دارد؛ اما در زندگی مشارکتی کلیسا (اول قرنتیان ۱۸:۱۴-۱۹) و مخصوصاً در جلسات گروهی از اهمیت کمتری برخوردار است (اول قرنتیان ۲۳:۱۴).
دو) وقتی زبانها در زندگی مشارکتی کلیسا مورد استفاده قرار میگیرد، باید با دقت کنترل شود و هرگز بدون ترجمه توسط روحالقدس انجام نشود (اول قرنتیان ۲۷:۱۴-۲۸).
سه) عطای توانایی دعا به زبانهای غیر، به همۀ ایمانداران داده نمیشود (اول قرنتیان ۳۰:۱۲).
چهار) توانایی دعا به زبانهای غیر در درجۀ نخست تنها گواه پُری روحالقدس نیست. تأکید اشتباه بر این امر باعث میشود بسیاری در پیِ کسب (جعل) این عطا باشند تا به خودشان و دیگران ثابت کنند حقیقتاً از روحالقدس پُر هستند.
ز. آنگونه که روح بدیشان قدرت تکلّم میبخشید، به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند: آیا این سخن گفتن به زبانهای غیر در اعمال ۲، همان عطای زبانهاست که در اول قرنتیان ۱۲ و ۱۴ توصیف شده است؟
یک) برخی معتقدند اینها دو نوع عطای متفاوت هستند. آنها میگویند عطایی که در اول قرنتیان به آن اشاره شده است باید کنترل و محدود شود؛ درحالیکه در اعمال ۲ این عطا در هر زمانی بدون هیچ محدودیتی مورد استفاده قرار میگیرد. آنانی که اعتقاد دارند اینها دو عطای متفاوت هستند، بر این امر تأکید دارند بازدیدکنندگان خارجی اورشلیم، موعظۀ اعمال ۲ را خیلی زود درک کردند؛ در حالیکه درک اول قرنتیان برای حاضرین بهجز آنانی که عطای تفسیر و ترجمه را دریافت کرده بودند، غیرممکن بود.
دو) با این وجود ثبت نشده است که بیشتر تفاوتهای موجود در شرایطی است که آن عطایا به کار گرفته شدهاند و نه در خود عطایا.
سه) در اورشلیم، گروهی که مشغول صحبت بودند، بهطور خاص چند ملیتی و چند زبانه بودند؛ یهودیانی که در سراسر دنیا پراکنده شده بودند، در زمان عید (پنتیکاست) در اورشلیم جمع شده بودند. بنابراین به نظر میرسد این افراد خارجی، صدای زبان کشور خود را شنیدند. به عبارت دیگر در قرتنس (اگرچه یک شهر بینالمللی بود) اعضای آن یک زبان مشترک داشتند (یونانی)؛ با این وجود این عطا در کلیسای محلی مورد استفاده قرار میگرفت. اگر یکی از آن پراکندگان خارجی، وقتی همۀ اعضا در حال صحبت به زبانها بودند از کلیسای قرنتس بازدید میکرد، ممکن بود با خود بگوید که اینان به زبان ما مدح اعمال عظیم خدا را میگویند.
چهار) نباید تصور کنیم در روز پنتیکاست همۀ آن ۱۲۰ نفر به زبانی غیر صحبت کردند که در آن روز هر گوش انسانی میتوانست آن سخنان را بفهمد. در اینجا میخوانیم که نوشته شده است به زبانهای دیگر سخن گفتن آغاز کردند، بنابراین در آنجا ۱۲۰ نفر حضور داشتند که هر یک بهطور خاص به یک زبان سخن میگفت، در حالیکه تعداد ملّیتهایی که در اعمال ۱۱-۹:۲ ذکر شده است فقط پانزده ملّیت میباشد (البته ممکن است برخی ملّیتـهای دیگر نیز در آنجا حضور داشتند، اما در این آیات به آنها اشاره نشده باشد)، ممکن است بیشتر آن ۱۲۰ نفر (نه همۀ آنها) به زبانی شروع به مدح خداوند کردند که حاضرین آنجا نمیتوانستند آن زبان را درک کنند. این متن بهسادگی بیان میکند که ممکن است گاهی که افراد به زبان غیر سخن میگویند، هیچ انسانی نتواند آن را درک کند.
پنج) با این وجود نباید تصور کنیم آنانی که زبانشان توسط دیگران درک نشد به این دلیل بود که بافصاحت و شیوا سخن نمیگفتند، همانطور که گاهی امروزه این عطا مورد تمسخر قرار میگیرد. احتمال دارد آنها به زبانی خدا را ستایش کردند که برای انسان کاملاً ناشناخته است. گذشته از همۀ اینها برای مثال زبان آزتک (Aztecs) در نظر آنانی که در امپراتوری روم زندگی میکردند به چه چیزی شباهت داشت؟ شاید هم برخی از آنان به زبانی کاملاً خاص سخن میگفتند که فقط خدا آن را درک میکرد. هدف عطای زبانها، ارتباط با خداست و نه انسان (اول قرنتیان ۲:۱۴). تکرار عبارات ساده، غیرقابل درک و شاید نامفهوم برای حضار به این معنی نیست که آنان «بیهودهگویی» میکنند. ستایش خداوند شاید امری ساده و تکرار شونده باشد، اما بخش مهمی از عطای زبانهاست که از درک گوینده فراتر است (اول قرنتیان ۱۴:۱۴) و فقط توسط خدا درک میشود.
شش) روی هم رفته باید عطایی که در اعمال ۲ ذکر شده است را با عطای زبانها در اول قرنتیان، یکی بدانیم؛ زیرا در زبان اصلی، برای اشاره به این پدیده، یک عبارت بهکار رفته است (heterais glossais). همچنین، فعلی که در اینجا «قدرت تکلّم بخشید» ترجمه شده است در ادبیات یونانی به سخن گفتن با برانگیختگی روحانی اشاره دارد و فقط به مفهوم زبانهای غیر نمیباشد.
موعظۀ پطرس در روز پنتیکاست
۱. آیاتِ (۱۴-۱۵) پطرس موعظۀ خود را آغاز میکند.
آنگاه پطرس با آن یازده تن برخاست و صدای خود را بلند کرده، خطاب بدیشان گفت: «ای یهودیان و ای ساکنان اورشلیم، این را دریابید و به آنچه میگویم بهدقّت گوش فرا دهید! این مردان، برخلاف آنچه شما میپندارید مست نیستند، زیرا هنوز ساعت سوّم از روز است!
الف. پطرس با آن یازده تن برخاست: پطرس بهعنوان نمایندۀ گروه رسولان ایستاد و برای جمعیت موعظه کرد.
یک) باید توجه داشته باشیم که وقتی پطرس شروع به موعظه کرد، سخن گفتن به زبانها متوقف شد. روحالقدس اکنون توسط موعظۀ پطرس کار خود را ادامه داد و در عین حال از طریق زبانها باعث نشد که بر ضد خود عمل کند [یعنی باعث ایجاد بینظمی و مانع تأثیر موعظۀ پطرس نشد].
ب. صدای خود را بلند کرده: اکنون میتوانیم تغییر قابل توجهی را در پطرس مشاهده کنیم. او با پر شدن از روحالقدس، شجاعت و دلیری کسب کرد و این عمل او با عمل انکار عیسی که مدتی قبل انجام داده بود، متفاوت بود.
یک) در روز پنتیکاست، عدۀ بسیاری گرد شاگردان جمع شده بودند و پطرس شروع به موعظه کرد، اما موعظۀ او به تعلیم رابیهای آن زمان که فقط یک تعلیم محض بود، شباهتی نداشت. او مانند یک قاصد، حقیقت را اعلام کرد.
دو) این موعظۀ خاص بدون هیچگونه آمادگی انجام شد -کاملاً فیالبداهه بود. پطرس صبح که از خواب بیدار شد نمیدانست قرار است برای صدها نفر موعظه کند و آن صدها نفر بعد از موعظۀ او، مسیح را بپذیرند. با این وجود، میتوانیم بگوییم این موعظه از قبل آماده شده بود: این موعظه توسط زندگی قبلی پطرس با خدا و رابطه با عیسی آماده شده بود. این موعظه به خودی خود از زندگی، ذهن و ایمان عمیق پطرس جاری شد.
سه) لازم است بگوییم در اعمال ۲، بخش کوچکی از گفتههای پطرس ذکر شده است. در اعمال ۴۰:۲ گفته شده است که: «پطرس با سخنان بسیار دیگر شهادت داد و ترغیبشان کرد.» تقریباً مانند همۀ موعظاتِ ثبت شده در کتابمقدس، در اینجا نیز خلاصهای الهامی از یک پیغام طولانی را داریم.
ج. برخلاف آنچه شما میپندارید مست نیستند: پطرس به انتفاد تمسخرآمیزی که به شاگردان گفته شده بود، واکنش نشان داد. غیر منطقی بود که در آن روز و در آن ساعت از روز (حدود ساعت ۹ صبح) کسی مست بوده باشد.
یک) آدام کلارک، مفسر کتابمقدس میگوید، بیشتر آن یهودیان -چه پارسا و چه غیرپارسا- تا ساعت سوم از روز، مشروب صرف نمیکردند؛ زیرا که آن ساعات، زمان دعا بوده است و آنها فقط زمانی میتوانستند مشروب بنوشند که از کار خدا فارغ شده باشند.
د. مست نیستند: نباید فکر کنیم که مسیحیان میتوانند مانند اشخاص مست عمل کنند. ایدۀ «مستی در روح» پایه و اساسی در کتابمقدس ندارد. این تفکرِ تمسخرکنندگان در روز پنتیکاست، در حقیقت بیاساس بود.
یک) «نباید تصور کنیم تجربۀ ایمانداران از پُری روحالقدس مانند افراد مست است، زیرا افراد مست بر اعمال بدنی و فکری خود هیچ کنترلی ندارند، در حالیکه یکی از ثمرات روحالقدس “خویشتنداری“ است و نه عدم کنترل.» (استات)
۲. آیاتِ (۱۶-۲۱) پطرس با نقل قول از یوئیل باب ۲ به وقایع عجیب پنتیکاست اشاره میکند.
بلکه این همان است که یوئیل نبی دربارهاش چنین پیشگویی کرده بود:
خدا میفرماید: «در روزهای آخر
از روح خود بر تمامی بشر فرو خواهم ریخت.
پسران و دختران شما نبوّت خواهند کرد،
جوانانتان رؤیاها خواهند دید
و پیرانتان خوابها.
و نیز در آن روزها،
حتی بر غلامان و کنیزانم،
از روح خود فرو خواهم ریخت
و آنان نبوّت خواهند کرد.
بالا، در آسمان، عجایب،
و پایین، بر زمین، آیات به ظهور خواهم آورد،
از خون و آتش و بخار.
پیش از فرا رسیدن روز عظیم و پرشکوه خداوند،
خورشید به تاریکی و ماه
به خون بدل خواهد شد.
آنگاه هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت.»
الف. بلکه این همان است که یوئیل نبی دربارهاش چنین پیشگویی کرده بود: در میان این ریزش عظیم روحالقدس، در میان این نشانهها و عجایب و سخن گفتن به زبانها، پطرس چه کرد؟ درحقیقت او گفت: «بیائید به مطالعۀ کتابمقدس بپردازیم. بیایید ببینیم یوئیل نبی چه نوشته است.»
یک) در اینجا اولین متن از سه متنی که پطرس از عهدعتیق نقل قول میکند، بیان شده است: یوئیل ۲۸:۲-۳۲؛ مزامیر ۸:۱۶-۱۱؛ مزامیر ۱:۱۱۰.
دو) این تمرکز بر کلام خدا مانع کار روحالقدس نمیشد، بلکه کاری را انجام میداد که روحالقدس میخواست انجام شود. درحقیقت همۀ این نشانهها، عجایب و سخن گفتن به زبانها، آماده سازی برای به انجام رساندن کار کلام خدا بود.
سه) متأسفانه، برخی افراد کلام خدا را در مقابل روح خدا قرار میدهند. آنها فکر میکنند اگر مطالعه و بررسی کتابمقدس را انجام ندهند، بسیار روحانیتر میشوند. بیشتر اوقات این طرز فکر به دلیل تعالیم ضعیف و غیر روحانی برخی معلمین کتابمقدس ایجاد میشود.
ب. یوئیل نبی: این نقل قول از یوئیل ۲۸:۲-۳۲ بر وعدۀ خدا درمورد ریزش روحالقدس بر ایمانداران اشاره دارد. اتفاقی که در روز پنتیکاست رخ داد، تحقق این وعدۀ خدا بود که در روزهای آخر باید بهوقوع میپیوست (پطرس دلیل خوبی برای باور این حقیقت داشت).
یک) یوئیل درمورد داوریای که بر اسرائیل باستان میآید، نبوت کرده بود و در میان این هشدارهای داوری، خدا به آنها وعده داد -وعدههایی درمورد برکت آینده، از قبیل ریزش روحالقدس.
ج. در روزهای آخر: ایدۀ روزهای آخر به زمان مسیح اشاره دارد، هم نزول فروتنانۀ او در جسم انسانی و هم بازگشت پرجلالش. از آنجایی که عیسی فروتنانه به زمین آمد، آنها میدانستند که بازگشت پرجلال او هر لحظه ممکن است رخ دهد.
یک) اگرچه حدود ۲۰۰۰ سال از صعود مسیح گذشته است، اما همچنان تاریخ با سرعت به سوی برقراریِ پادشاهی خدا بر روی زمین به پیش میرود. از آن زمان به بعد، تاریخ به موازات این هدف پیش میرود و آماده است تا در هر لحظه به وقوع بپوندد.
دو) میتوانیم روزهای آخر را بهعنوان فصل ببینیم -یک دورۀ زمانی کلی- و نه مانند یک دورۀ خاصی از زمان، مثلاً مانند یک هفته. در گستردگی نقشۀ خدا برای تاریخ بشری، ما در فصل روزهای آخر هستیم.
سه) «پطرس دربارۀ این جنبش پنتیکاستی نگفت آنچه که یوئیل نبی نبوده کرده است، اکنون کاملاً به تحقق پیوست و تمام شد، بلکه منظور او این بود که بهتدریج در حال انجام شدن است. توصیف یوئیل از پنتیکاست در حال بهوقوع پیوستن بود و هنوز تکمیل نشده است.» (پیرسون)
د. از روح خود بر تمامی بشر فرو خواهم ریخت: پطرس با استفاده از این نقل قول یوئیل برای این بینندگان کنجکاو توضیح داد که شاهد چه رویدادی بودند -روحالقدس بر آن افراد ریخته شد. قبل از آن روز، روحالقدس بهطور قطرهای بر افراد نازل میشد، اما اکنون ریزش روح بر آنان جاری شد -فرو ریخته شد.
یک) این یک تأکید پر جلال بر پنتیکاست است. در عهدعتیق، برخی افراد خاص در یک زمان خاص و برای یک هدف خاص از روحالقدس پر میشدند. اکنون، در عهدجدید، روحالقدس بر همۀ آنانی که به نام خداوند خوانده میشوند جاری میشود، حتی بر غلامان و کنیزان.
دو) «در زندگی هیچ یک از مقدسین عهدعتیق هیچ وعدهای مبنی بر حضور، تدارک و ریزش روحالقدس وجود نداشت.» (هیوز) اما در عهدجدید این حقیقت تغییر یافت.
ه. آنگاه هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت: پطرس از این متن یوئیل برای هدف بشارتی خود استفاده کرد. ریزش روحالقدس به این معنی بود که اکنون خدا نجات خود را از طریقی که قبلاً ناشناخته بود، فراهم کرده است -برای هر که نام خداوند را بخواند، چه یهود و چه غیر یهود.
یک) با وجود اینکه سالها طول کشید تا انجیل به غیریهودیان موعظه شد، اما پطرس با گفتن این حقیقت که آنگاه هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت، آنان را به سوی انجیل و نجات دعوت کرد.
دو) این عبارت بر امثال ۱۰:۱۸ اشاره دارد: «نام خداوند برج مستحکم است که پارسا به درون آن میدود و در بلندی ایمن میماند.»
۳. آیاتِ (۲۴-۲۲) پطرس تأکید موعظۀ خود را بیان میکند: قیام مسیح، عیسای ناصری.
ای قوم اسرائیل، این را بشنوید: چنانکه خود آگاهید، عیسای ناصری مردی بود که خدا با معجزات و عجایب و آیاتی که به دست او در میان شما ظاهر ساخت، بر حقانیتش گواهی داد. آن مرد بنا بر مشیّت و پیشدانی خدا به شما تسلیم کرده شد و شما به دست بیدینان بر صلیبش کشیده، کشتید. ولی خدا او را از دردهای مرگ رهانیده، برخیزانید، زیرا محال بود مرگ بتواند او را در چنگال خود نگاه دارد.
الف. ای قوم اسرائیل، این را بشنوید: بسیاری فکر میکنند که پطرس باید بعد از بیان نقل قول یوئیل موعظۀ خود را تمام میکرد. یوئیل در مورد موضوعات مهمی به ما میگوید:
· ریزش روحالقدس.
· رویاهای معجزهآسا.
· نشانهها و عجایب در رابطه با روز خداوند [روزهای آخر].
· دعوت از همۀ کسانی که نام خداوند را میخوانند.
یک) اما این کافی نبود، زیرا پطرس هنوز در مورد کار نجاتدهندۀ عیسی برای ما صحبت نکرده بود. همه چیز تا این مرحله مقدمه و توضیح اتفاقات عجیب و غریبی بود که در آن لحظه شاهدش بودند. حالا پطرس آن پیام مهم را بیان میکند.
ب. ای قوم اسرائیل، این را بشنوید: پطرس در اعمال ۱۴:۲ نیز عبارتی مشابه به کار برد و گفت: «این را دریابید و به آنچه میگویم به دقت گوش فرادهید.» پطرس میخواست آن حاضرین به سخنان او توجه کنند، به همین دلیل بهگونهای سخن گفت که گویی میخواهد حقیقت مهمی را بیان کند -این روشی خوب است، اما برخی از معلمین در انجام آن دچار اشتباه میشوند.
ج. چنانکه خود آگاهید: پطرس به چیزهایی اشاره کرده که آنها درمورد عیسی میدانستند. آنها زندگی و کارهای معجزهآسای او را میدانستند. ما نیز اغلب اوقات وقتی میخواهیم درمورد عیسی با دیگران صحبت کنیم باید با چیزهایی شروع کنیم که آنها خودشان درمورد عیسی میدانند.
د. آن مرد بنا بر مشیّت و پیشدانی خدا به شما تسلیم کرده شد: پطرس میدانست مرگ عیسی، قسمتی از نقشۀ خدا بود و در عین حال آنانی که او را رد کردند و خواستار اعدامش شدند، مسئول اعمالِ دست بیدینان هستند.
یک) پطرس گفت: «شما این مردی که خدا فرستاد را مصلوب کردید.» در ابتدا این موضوع برای حاضرین خوشایند واقع نشد، اما او حقیقت را به آنها بیان کرد. پطرس که اکنون از روحالقدس پُر شده بود، با پطرس چند ماه قبل بسیار متفاوت بود، حتی در شناخت عیسی نیز با ماههای قبل بسیار تفاوت داشت (متی ۶۹:۲۶-۷۵).
ه. زیرا محال بود: پطرس همانطور که کمی قبل از مزمور ۱۶ نقل قول کرد، میدانست عیسی در بند مرگ نمیماند. امکان نداشت عیسی قربانی گناه و نفرت بشر باقی بماند، بلکه باید بر آنها پیروز میشد.
یک) ولی خدا او را از دردهای مرگ رهانیده: در متن اصلی در عبارت دردهای مرگ، کلمۀ دردها همان کلمهای است که برای «درد زایمان» بهکار رفته است، یعنی قبر مانند یک رَحِمِ مادر بود که عیسی در آن قرار گرفت.
دو) «محال است که برگزیدۀ خدا در چنگ مرگ بماند. همانطور که یک زنِ باردار نمیتواند فرزند خود را بیش از زمان مقرر در رحم خود نگه دارد، مرگ نیز نمیتواند نجات دهنده را در خود نگه دارد.» (بروس به نقل از برترام)
۴. آیاتِ (۲۵-۳۳) پطرس با ذکر نقل قولی از مزمور ۱۶ به قیام مسیح اشاره میکند.
چنانکه داوود دربارۀ او میفرماید:
خداوند را همواره پیش روی خود دیدهام،
چه او بر دست راست من است تا جنبش نخورم.
از این رو دلم شادمان است و زبانم در وجد؛
پیکرم نیز در امید ساکن خواهد بود.
زیرا جانم را در هاویه وا نخواهی نهاد،
و نخواهی گذاشت سرسپردۀ تو فساد ببیند.
تو راههای حیات را به من آموختهای،
و با حضور خود مرا از شادی لبریز خواهی کرد.“
ای برادران، میتوانم با اطمینان به شما بگویم که داوودِ پاتْریارْک وفات یافت و دفن شد و مقبرهاش نیز تا به امروز نزد ما باقی است. امّا او نبی بود و میدانست خدا برایش سوگند خورده است که کسی را از ثمرۀ صُلْبِ او بر تخت سلطنت وی خواهد نشانید. پس آینده را پیشاپیش دیده، دربارۀ رستاخیز مسیح گفت که جان او در هاویه وانهاده نشود و پیکرش نیز فساد نبیند. خدا همین عیسی را برخیزانید و ما همگی شاهد بر آنیم. او به دست راست خدا بالا برده شد و از پدر، روحالقدسِ موعود را دریافت کرده، این را که اکنون میبینید و میشنوید، فرو ریخته است.
الف. چنانکه داوود دربارۀ او میفرماید: پطرس میدانست که اگرچه این مزمور درمورد داوود سخن میگوید، اما به شخصی عظیمتر -مسیح- اشاره دارد. احتمال دارد عیسی وقتی کتابمقدس را به شاگردان تعلیم میداد، این موضوع را نیز به پطرس آموخته باشد (لوقا ۴۴:۲۴-۴۵).
ب. سرسپردۀ تو: عیسی بر روی صلیب، خشم خدا را کاملاً بر خود گرفت: «او کسی را که گناه را نشناخت، در راه ما گناه ساخت، تا ما در وی پارساییِ خدا شویم» (دوم قرنتیان ۲۱:۵). با این حال این کار، عملی مقدس بود، او ما را محبت کرد و عیسی هرگز گناه نکرد؛ اما همۀ گناهان ما را بر خود گرفت.
یک) پیغام انجیل نیز همین است که عیسی مجازات گناهان ما را بر روی صلیب بر خود گرفت، او در میان این مصیبت عظیم، نجاتدهندۀ نیکوی ما شد -با قیام خود این را ثابت کرد. بدون قیام او، هیچ گواهی برای اثبات اینکه عیسی کاملاً و با موفقیت جریمۀ گناهان ما را پرداخته است، نداریم.
ج. نخواهی گذاشت سرسپردۀ تو فساد ببیند: او گناهان ما را بر خود گرفت، اما خود هرگز گناه نکرد و حتی در مرگ خود نیز مقدس باقی ماند. از آنجایی که قابل درک نیست که مقدس خدا باید مرگ را تجربه کند، اما قیام او اجتنابناپذیر است.
یک) عیسی بهجای اینکه بر روی صلیب مجازات شود، همانطور که در این مزمور نبوت شده است، برای کار پر جلال خود پاداش مییابد: تو راههای حیات را به من آموختهای، و با حضور خود مرا از شادی لبریز خواهی کرد.
د. داوودِ پاتْریارْک وفات یافت و دفن شد: پطرس اشاره میکند که این مزمور نمیتواند دربارۀ نویسندۀ بشری آن، داوود باشد -او مُـرد و دفن شد. این مزمور درمورد عیسی مسیح نبوت میکند.
ه. خدا همین عیسی را برخیزانید و ما همگی شاهد بر آنیم: عیسای ناصری که همۀ آنها او را میشناختند (چنان که خود آگاهید، اعمال ۲۲:۲) کسی بود که این مزمور درمورد او تحقق یافت. پطرس چطور این موضوع را میدانست؟ او عیسای قیام کرده را دید! شاهدان عینی درمورد قیام مسیح شهادت میدهند: ما همگی شاهد بر آنیم.
و. از پدر، روحالقدسِ موعود را دریافت کرده، این را که اکنون میبینید و میشنوید، فرو ریخته است: پطرس تأیید میکند آنچه که آن حاضرین دیدند، کار عیسایی است که قیام و سپس به آسمان صعود کرد و روح القدس را بر کلیسای خود فروریخت.
۵. آیاتِ (۳۴-۳۶) پطرس با نقل قولی از مزمور ۱۱۰ مسیح الهی را توصیف میکند.
زیرا داوود خود به آسمان صعود نکرد، و با این همه گفت:
به دست راست من بنشین
تا آن هنگام که دشمنانت را کرسی زیر پایت سازم.»
«پس قوم اسرائیل، جملگی به یقین بدانند که خدا این عیسی را که شما بر صلیب کشیدید، خداوند و مسیح ساخته است.»
الف. خداوند به خداوند من گفت: این سومین نقل قول از عهدعتیق است (مزامیر ۱:۱۱۰) که پطرس در موعظۀ خود بدان اشاره میکند. این آیه از عهدعتیق در عهدجدید چندین بار تکرار شده است. حدود ۲۵ بار بهطور مستقیم نقل قول و یا به آن اشاره شده است. در این مزمور، داوود ذات الهی مسیح را درک و تشخیص داده است.
یک) در این مزمور، داوود پادشاه -با الهام روحالقدس- ثبت میکند که یهوه، خدای عهد اسرائیل (خداوند)، به خدای داوود (خداوند من) بهعنوان خدا سخن میگوید. پطرس از این متن استفاده کرد که نشان دهد، منظور داوود این است که عیسی همان مسیح خداوند است.
ب. پس قوم اسرائیل، جملگی بهیقین بدانند: این موعظه با یک نتیجهگیری به پایان میرسد. بهسادگی، همۀ اسرائیل باید میدانستند که اگرچه آنها عیسی را مصلوب کردند، اما خداوند اعلام میکند که او خداوند و مسیح است.
یک) در حقیقت پطرس گفت: «همۀ شما درمورد عیسی اشتباه میکردید. شما او را مانند یک مجرم مصلوب کردید، اما او قیام کرد و خدا ثابت کرد او خداوند و مسیح است.
دو) وقتی پطرس آنان را ترغیب کرد که: «هر که نام خداوند را بخواند، نجات خواهد یافت» (اعمال ۲۱:۲)، نمیتوان شک کرد که منظور از خداوند، عیسی است.
سه) «مسیحیان اولیه، عیسی را با لقب خداوند میخواندند و او را بسیار متعالی میخواندند، زیرا تردید نداشتند این متن از کتابمقدس که در مورد عیسی گفته شده است به یهوه اشاره دارد.» (بروس)
پاسخ به موعظۀ پطرس
۱. آیۀ (۳۷) آنها با یک پرسش به این موعظه پاسخ دادند: «ای برادران، چه کنیم؟»
چون این را شنیدند، دلریش گشته، به پطرس و سایر رسولان گفتند: «ای برادران، چه کنیم؟»
الف. چون این را شنیدند… چه کنیم؟: بسیار واضح است که این اتفاق، کار روحالقدس میباشد. آن جمعیت عظیم که به پطرس گوش فرادادند از طریق موعظۀ شجاعانۀ او، تحول عظیمی در آنها بهوجود آمد و پرسیدند: حال چه کاری باید انجام دهیم.
یک) پطرس از شنوندگان خود دعوت کرد و آنها را در چالش مهمی قرار داد که به موعظۀ او پاسخ دهند. اعمال ۴۰:۲ میگوید: «پطرس با سخنان بسیارِ دیگر شهادت داد و ترغیبشان کرده، گفت: «خود را از این نسل منحرف برهانید!» پطرس آشکارا آنها را ترغیب کرد که به این موعظۀ قابل توجه پاسخ دهند تا «نجات یابند».
دو) پاسخ آن جماعت به ما کمک میکند تا دیدگاه درستی نسبت به وقایع روز پنتیکاست داشته باشیم. عطای سخن گفتن به زبانها، چیزی غیر از شگفتی و یا تمسخر در شنوندگان خود ایجاد نکرد تا زمانی که روحالقدس آنها را درمورد دعوت انجیل متقاعد کند. این همان کاری بود که خدا میخواست انجام شود.
ب. دلریش گشته: این عبارت، توصیف خوبی برای کار متقاعدسازی روحالقدس است. آنها اکنون میدانستند باید نسبت به مرگ عیسی پاسخ دهند (ما نیز همینطور) و باید در پاسخ به این مسئولیت، کاری انجام دهند.
یک) پطرس نیز قبلاً احساسی مشابه آنها را تجربه کرده بود. وقتی عیسی دستگیر شد، پطرس گوش یکی از مردانی که برای دستگیری او آمده بودند را قطع کرد (یوحنا ۱۰:۱۸). او جنجالی بهوجود آورد که عیسی باید آن آشوب را آرام کند. این امر نشان میدهد که پطرس با فکر انسانیِ خود بهترین کاری که میتوانست انجام دهد این بود که با قدرت شمشیر خود کاری انجام دهد.
دو) وقتی عیسای قیام کرده، زندگی پطرس را تغییر داد و وقتی قدرت روحالقدس بر او نازل شد، آنگاه قلب او نیز ریش شد. قلب او ریش شد و به سوی عیسی باز شد. این کاری بود که پطرس با قدرت شمشیر کلام خدا توانست انجام دهد. کدام شمشیر قدرتمندتر بود؟
ج. ای برادران، چه کنیم؟: وقتی خدا در قلب کسی کار میکند، آنها میخواهند نزد او بیایند و برای اینکه به این هدف برسند، کاری انجام میدهند.
یک) گفته شده است که در فصلهای عادیِ کار و خدمت مسیحی، مبشرین در جستجوی گناهکاران هستند. با این وجود در زمانهای بیداری روحانی، همه چیز تغییر میکند: گناهکاران در جستجوی مبشرین میباشند. روز پنتیکاست در اعمال ۲ یکی از فصلهای مهم کار خداوند است.
۲. آیاتِ (۳۸-۴۰) پطرس جمعیت حاضر را به سوی عیسی دعوت میکند.
پطرس بدیشان گفت: توبه کنید و هر یک از شما به نام عیسی مسیح برای آمرزش گناهان خود تعمید گیرید که عطای روحالقدس را خواهید یافت. زیرا این وعده برای شما و فرزندانتان و همۀ کسانی است که دورند، یعنی هر که خداوندْ خدای ما او را فرا خوانَد. پطرس با سخنان بسیار دیگر شهادت داد و ترغیبشان کرده، گفت: «خود را از این نسل منحرف برهانید!»
الف. پطرس بدیشان گفت: این پاسخ پطرس به پرسش آنها (چه کنیم؟) بود. او باید بهشدت از کاری که خدا در این شرایط انجام داده است، شگفتزده میشد، زیرا آن جمعیت بهجای اینکه خواستار اعدام او بهخاطر عیسی شوند، خواستند به عیسی بهعنوان خداوند و مسیح ایمان بیاورند.
ب. توبه کنید و هر یک از شما به نام عیسی مسیح برای آمرزش گناهان خود تعمید گیرید: پطرس در پاسخ به این پرسشِ جمعیت: «چه کنیم؟» از آنها خواست که کاری انجام دهند. منظور این است که ما برای نجات یافتن باید کاری انجام دهیم، ما باید برای اینکه عیسی را پیروی کنیم، کاری انجام دهیم.
یک) پطرس نگفت: «شما هیچ کاری نباید انجام دهید. اگر خدا شما را نجات دهد، پس نجات مییابید. اگر خدا شما را نجات ندهد، هرگز نجات نخواهید یافت.» اگرچه این حقیقت دارد که فقط خداوند میتواند انسان را نجات دهد، اما آنها نیز باید از طریق توبه و ایمان این نجات را دریافت کنند، ایمانی که انسان را به اعمالی مانند تعمید هدایت میکند.
ج. توبه کنید: اولین چیزی که پطرس به آنها گفت باید انجام دهند این بود که توبه کنند. توبه فقط به معنی احساس تأسف داشتن نیست، بلکه باید ذهن و مسیر زندگی شخص نیز تغییر یابد. آنها در ابتدا درمورد عیسی طرز فکر درستی نداشتند و تصور میکردند او سزاوار مصلوب شدن است، اما اکنون باید این طرز فکر اشتباه را کنار گذاشته و عیسی را بهعنوان خداوند و مسیح بپذیرند.
یک) ممکن است توبه از زبان بسیاری از واعظین و در گوش بسیاری از شنوندگان، کلمهای تند و خشن باشد، اما موضوع بسیار مهمی در انجیل میباشد. بهدرستی که توبه «اولین کلمۀ انجیل» نامیده میشود.
دو) وقتی یحیای تعمید دهنده موعظه میکرد، به مردم میگفت: «توبه کنید، زیرا پادشاهی آسمان نزدیک شده است!» (متی ۲:۳) وقتی عیسی شروع به موعظه کرد، گفت: «توبه کنید، زیرا پادشاهی آسمان نزدیک شده است!» (متی ۱۷:۴) اکنون نیز پطرس موعظۀ خود را با توبه آغاز میکند.
سه) هرگز نباید تصور شود که توبه عملی است که ما قبل از اینکه بسوی خدا بازگشت کنیم باید آن را انجام دهیم. توبه توصیف میکند چه چیزی به سوی خدا میآید. انسان بدون رویگردان شدن از چیزهایی که برضد خدا است، نمیتواند به سوی خدا بازگردد.
چهار) به همین طریق، توبه، کلام امید است که میگوید: «دیگر مجبور نیستی بیش از این به راههای خود ادامه دهی، بلکه میتوانی به سوی خدا بازگشت کنی.»
پنج) «فیضی که از طریق توبه جاری میشود بسیار عظیم است. در توبه باید احساس تأسف برای گناه وجود داشته باشد، باید یک قلب شکسته و دلریش وجود داشته باشد، خدا هرگز چنین چیزی را خار نمیشمارد، اما این احساس نمیتواند به تنهایی به «نجات» منتج شود و خدا نیز این احساس را به تنهایی نمیپذیرد.» (اسپرجن)
د. به نام عیسی مسیح … تعمید گیرید: این، دومین کاری بود که پطرس به جمعیت حضار گفت باید انجام دهند. زیرا وقتی آنها به نام عیسی مسیح تعمید میگیرند در حقیقت ایمان و اعتماد خود به او را اعلام میکنند.
یک) تعمید، یک بیان و اعلام آشکار است. در آن زمان بهطور معمول، یهودیان تعمید نمیگرفتند، فقط غیریهودیانی که میخواستند یهودی شوند تعمید میگرفتند. به همین دلیل این زنان و مردان یهودی با تعمید خود، نیاز شدیدِ خود به عیسی را نشان میدادند.
دو) «با وجود اینکه تعمید با آب نشانه و سمبل نجات است، اما معیار خاص آن نیست.» (لانجنکر)
ه. زیرا این وعده برای شما و فرزندانتان و همۀ کسانی است که دورند: از آنجایی که آنها توبه کرده، و با تعمید ایمان و اطاعت خود را اعلام کرده، عطای روحالقدس به آنها بهعنوان شاگردان اصلی عطا شد. همچنین پطرس بهطور خاص وعده داد وعدۀ روحالقدس به همۀ آنانی که ایماندارند و همۀ نسل او به فراوانی عطا خواهد شد (همۀ کسانی که دورند).
یک) آنها کار پر جلال روحالقدس در میان شاگردان را دیدند، و پطرس در موعظۀ خود اعلام کرد این کار پرجلال در میان آنان نیز میتواند انجام شود و مجبور نیستند فقط نظارهگر آن باشند. از آنجایی که این وعده شامل همۀ کسانی که دورند نیز میباشد و همۀ کسانی که در آن زمان در آنجا حضور داشتند.
دو) لازم به ذکر است که پطرس نگفت فرزندان بیایمان و ناآگاهِ شنوندگانش نیز باید تعمید بگیرند، بلکه بهسادگی گفت وعدۀ آمرزش گناهان و عطای روحالقدس در انتظار همۀ کسانی است که توبه میکنند و ایمانی حقیقی دارند، این وعده برای شما و فرزندانتان و همۀ کسانی است که دورند، یعنی هر که خداوندْ خدای ما او را فرا خوانَد.
سه) «باید گفت که وعدۀ عهد عظیم: هرکه نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت، برای شما و فرزندان شما میباشد. برای مسلمانان میباشد برای هندوها و همۀ مذاهب دیگر. برای مردم همۀ ممالک زمین میباشد و برای هر کسی که نام خداوند را بخواند» (اسپرجن).
و. پطرس با سخنان بسیار دیگر شهادت داد و ترغیبشان کرده: موعظۀ پطرس در اینجا پایان نیافت. او موعظۀ خود را ادامه داد تا جمعیت را متقاعد سازد که توبه کنند و خود را تسلیم عیسی سازند.
ز. «خود را از این نسل منحرف برهانید!»: هر نسلی که مسئول سپردن عیسی به مرگ باشد، نسل منحرف میباشد. اما از آنجایی که همۀ نسلها مسئول مرگ عیسی هستند، پس همۀ آنها به نجات عیسی نیاز دارند.
۳. آیۀ (۴۱) واکنش به موعظۀ پطرس
پس پیام او را پذیرفتند و تعمید گرفتند. در همان روز حدود سه هزار تن بدیشان پیوستند.
الف. حدود سه هزار تن بدیشان پیوستند: در روز پنتیکاست محصول عظیمی از جانها برداشت شد. جمعیت کلیسا در یک روز از ۱۲۰ نفر به ۳۱۲۰ نفر افزایش یافت.
یک) در یک روز، جانهای بسیاری بهطرز عجیبی لمس شدند. بدون شک بیش از ۳۰۰۰ زائر برای برگزاری مراسم پنتیکاست وارد اورشلیم شده بودند. آنها منتظر چیزی عجیب از سوی خداوند بودند، اما نه چنین چیزی. بسیاری افراد در این جمعیت به خانه بازگشتند و از اورشلیم دور شدند و خبر خوش عیسی مسیح را به دیار خود بردند.
ب. پس پیام او را پذیرفتند و تعمید گرفتند: آنانی که در آن روز به مسیح ایمان آوردند بسیار خشنود بودند و با شادی تعمید گرفتند. امکان نداشت آنها رضایت به تعمید بدهند مگر آنکه نسبت به عیسی کاملاً متقاعد شده باشند و نیاز خود به او بهعنوان نجاتدهنده را درک کرده باشند.
یک) چطور میتوان ۳۰۰۰ نفر را تعمید داد؟ در کوه معبد منابع عظیم آب در دسترس بود و استخرها و حوضچههای بسیار در نزدیکی آنها وجود داشت، بنابراین برای آنها یافتن مکانی برای تعمید امر دشواری نبود.
دو) خدا به انجام اعمال عظیم خود ادامه میدهد. در سال ۱۹۹۰ در ساحل کرونا دل مار (Corona del Mar) مراسم عظیم غسل تعمید انجام شد. تعداد کسانی که تعمید گرفتند بهقدری زیاد بود که خادمین نتوانستند شمار دقیق تعمیدشوندگان را حساب کنند و فقط تخمین میزنند حدود ۵۰۰۰ نفر در آن رویداد حضور داشتند. گزارش شده است این اتفاق بزرگترین خدمت تعمید در تاریخ آمریکا بوده است.
زندگی اولین ایمانداران
۱. آیۀ (۴۲) اساس زندگی مسیحی آنها.
آنان خود را وقف تعلیم یافتن از رسولان و رفاقت و پاره کردن نان و دعا کردند.
الف. آنان خود را وقف … کردند: در روز پنتیکاست، صدای تندباد، زبانههای آتش و ایمان آوردن سه هزار تن، جملگی از وقایع مهم آن روز بودند. اما آنچه در اعمال ۴۲:۲ ثبت شده، میراث ماندگار کار خداوند است.
ب. آنان خود را وقف تعلیم یافتن از رسولان … کردند: آنها به رسولان اعتماد کردند و تعالیم رسولان دربارۀ عیسی و کارهای او را پذیرفتند. آنها به عیسی ایمان آورده بودند و اکنون میخواستند او را بیشتر بشناسند.
یک) فعلی که در اینجا «وقف کردن» ترجمه شده است، در متن یونانی به «وفاداری ثابت قدم و یک جانبه در اقدام به یک عمل خاص» اشاره دارد. (لانجنکر) آنها از آموزههای رسولان دور نمیشدند، زیرا این آموزهها، حقیقتِ خدا بود.
دو) خوشبختانه خدا به ما نیز اجازه میدهد تا پای آموزههای رسولان بنشینیم -مکتوبات عهدجدید. هرشبانی باید در پی این باشد که نه آموزههای خود، بلکه آموزههای رسولان را تعلیم دهد.
ج. آنان خود را وقف … رفاقت … کردند: در زبان یونانی کلمهای که در اینجا رفاقت ترجمه شده است، «koinonia» میباشد و مفهوم مشارکت، همنشینی، شراکت، پیوند و سهیم شدن چیزی با دیگران را دربردارد.
یک) زندگی مسیحی به مفهوم رفاقت کامل و سهیم شدن با دیگران است.
· ما عیسی مسیح را با هم سهیم هستیم.
· ما هدایت زندگی را با هم سهیم هستیم.
· ما محبت خدا را با هم سهیم هستیم.
· ما اشتیاق پرستش را با هم سهیم هستیم.
· ما چالشهای زندگی را با هم سهیم هستیم.
· ما پیروزیهای زندگی را با هم سهیم هستیم.
· ما زیستن برای او را با هم سهیم هستیم.
· ما شادی بشارت انجیل را با هم سهیم هستیم.
د. آنان خود را وقف … پاره کردن نان … کردند: با وجود اینکه آنها در زمان بسیار نزدیکی به مصلوب شدن عیسی زندگی میکردند، اما هرگز نمیخواستند کار او بر روی صلیب را فراموش کنند. امروزه برای ما چقدر اهمیت دارد که هرگز این حقیقت را فراموش نکنیم؟
ه. آنان خود را وقف … دعا کردند: هرگاه کار خدا انجام میشود، قوم خدا برای دعا و پرستش جمع میشوند.
یک) «در متن اصلی یونانی، قبل از کلمۀ دعا، حرف تعریف معین بهکار رفته است. در حقیقت متن اصلی میگوید: آنها خود را وقف پاره کردن نان و آن دعا کردند. آشکار است که به یک دعای خاص اشاره دارد -آنها برای پرستش و تمجید خداوند گرد هم آمدند.» (بویس)
و. آنان خود را وقف تعلیم یافتن از رسولان و رفاقت و پاره کردن نان و دعا کردند: هر چیز دیگری که در مورد قدرت و جلال کلیسای اولیه میخوانیم، از همین مشارکت، کلام، دعا و یادآوریِ کار عیسی بر روی صلیب سرچشمه میگیرد.
یک) «این مشارکت کلیسای اولیه بهعنوان نمونهای برای کلیسا در تمام اعصار میباشد؛ اما منظور این نیست که آنها کامل بودند، زیرا در آیات بعد خواهیم دید که آنها کامل نبودهاند.» (بویس)
۳. آیۀ (۴۳) حضور قدرت خدا.
امّا بهت و حیرت بر همه مستولی شده بود، و عجایب و آیات بسیار به دست رسولان به ظهور میرسید.
الف. امّا بهت و حیرت بر همه مستولی شده بود: این امر، گواه قدرت خدا بود. یکی از بزرگترین و قدرتمندترین کارهای خدا این است که میتواند قلب انسانها را تغییر دهد تا او را تکریم و تمجید کنند.
ب. عجایب و آیات بسیار به دست رسولان به ظهور میرسید: این امر گواه قدرت خدا بود. جایی که خدا کار میکند، جانها به روشی معجزهآسا لمس میشوند.
۳. آیاتِ (۴۴-۴۵) قلبهای آنان به یکدیگر نزدیک بود و در آنچه داشتند با یکدیگر شریک میشدند.
مؤمنان همه با هم به سر میبردند و در همه چیز شریک بودند. املاک و اموال خود را میفروختند و بهای آن را بر حسب نیاز هر کس بین همه تقسیم میکردند.
الف. مؤمنان همه با هم به سر میبردند و در همه چیز شریک بودند: در آن روز پنتیکاست حدود ۳۰۰۰ نفر به جمع ایماندارن پیوستند و بیشتر آنها از آن پس در اورشلیم ماندند و به همین دلیل در آنجا هیچ شغلی نداشتند، پس خانوادۀ مسیحیان باید هر آنچه داشتند با یکدیگر شریک میشدند.
یک) نباید این نوع سبک زندگی را بهعنوان یک تجربۀ اولیه و کلی در زندگی شراکتی دانست زیرا این امر، داوطلبانه، موقتی و دارای نقص بود، بهطوریکه کلیسای اورشلیم دائماً به حمایت مالی دیگر کلیساها نیاز داشت. همچنین هیچ مدرکی مبنی بر اینکه این سبک زندگی مدت زیادی بهطول انجامید، وجود ندارد.
ب. مؤمنان همه با هم به سر میبردند: یهودیان در هر مراسم مهمی مانند مراسم پنتیکاست رسم مهمان نوازی را بهجای میآوردند. آنها زائران را در خانههای شخصی خود میپذیرفتند و هیچکس نمیتوانست در ازای تدارکی که برای این مسافران میدید و یا برای در اختیار قرار دادن اتاق یا محل خواب، پولی دریافت کند. مسیحیان این رسم مهماننوازی مناسبتی را وارد زندگی روزمرۀ خود کردند.
ج. املاک و اموال خود را میفروختند و بهای آن را بر حسب نیاز هر کس بین همه تقسیم میکردند: این عمل آنها، شهادتی است بر قدرت خدا، زیرا مسیح برای آنها از اموال و دارایی مهمتر بود.
۴. آیاتِ (۴۶-۴۷) خانوادۀ مسیحی در کنار یکدیگر زندگی و رشد کردند.
ایشان هر روز، یکدل در معبد گرد میآمدند و در خانههای خود نیز نان را پاره میکردند و با خوشی و صفای دل با هم خوراک میخوردند و خدا را حمد میگفتند. تمامی خلقْ ایشان را عزیز میداشتند؛ و خداوند هر روزه نجات یافتگان را به جمعشان میافزود.
الف. ایشان هر روز، یکدل در معبد گرد میآمدند و در خانههای خود نیز نان را پاره میکردند: کلیسا یعنی پرستش و آموختن کلام خدا در کنار یکدیگر. خدا میخواهد ما جانها و زندگیهایمان را با یکدیگر شریک شویم.
ب. و با خوشی و صفای دل با هم خوراک میخوردند و خدا را حمد میگفتند: تجربۀ مسیحی آنها، روزانه، ساده و همراه با خوشی بود، و نمونههای خوبی برای ما هستند که از آنها پیروی کنیم.
ج. و خداوند هر روزه نجاتیافتگان را به جمعشان میافزود: این امر، نسخۀ خدا برای رشد کلیساست. اگر ما بهخوبی از نمونۀ اعمال ۴۲:۲-۴۷ پیروی کنیم، خدا نیز خودش کلیسا را رشد خواهد داد.