فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

 اول سموئیل باب ۱۲ – سخنان سموئیل در تاج‌گذاری شائول

 شهادت بر راستی سموئیل

 

۱. آیات (۱-۳) سموئیل درباره رهبری خود صحبت می‌کند.

سموئیل به تمامی اسرائیل گفت: «اینک هرآنچه را به من گفتید، شنیدم، و پادشاهی بر شما گماشتم. اکنون پادشاه شما را رهبری می‌کند. اما من پیر و سپید‌موی شده‌ام، و اینک پسرانم با شمایند. من از جوانی‌خویش تا به امروز شما را رهبری کرده‌ام. حال، در برابرتان ایستاده‌ام؛ در حضور خداوند و مسیح او بر من شهادت دهید. تا به حال گاو یا الاغ چه کسی را گرفته‌ام؟ از چه کسی به زور چیزی ستانده، یا بر که ستم کرده‌ام؟ از دست چه کسی رشوه گرفته‌ام تا چشمان خود را به آن کور سازم؟ آری، بر من شهادت دهید و آن را به شما باز خواهم گردانید.»

الف. سموئیل به تمامی اسرائیل گفت: پس از پیروزی شائول بر عمونی‌ها در اول سموئیل ۱۱، سموئیل می‌دانست که حالا توجه قوم به رهبری این پادشاه خواهد بود. در اینجا او به اسرائیل کمک کرد تا انتقال رهبری از سموئیل به شائول را انجام دهند. سموئیل این موضوع را روشن کرد وقتی که گفت، «اکنون پادشاه شما را رهبری می‌کند» و «من پیر و سپید‌موی شده‌ام». سموئیل به اسرائیل گفت که دوره او به پایان رسیده است و دوره شائول آغاز شده است.

یک) این درست است که سموئیل در همه ایام زندگی خود بر اسرائیل داوری می‌کرد (اول سموئیل ۱۵:۷)، اما اکنون که یک پادشاه آمده بود نقش او تغییر می‌کرد و کم‌رنگ می‌شد. سموئیل هرگز رسماً از رهبری اسرائیل به‌عنوان داور «کناره‌گیری» نکرد، اما اجازه نداد سایه‌اش شائول را بپوشاند. شاید می‌دانست که شائول به‌قدر کافی دردسرهای خود را خواهد داشت و سموئیل نمی‌خواست به فروپاشی سلطنت شائول متهم شود.

دو) در اینجا سموئیل نشان داد که واقعاً مرد خدا است. او حاضر بود تا از صحنه کنار برود وقتی که خدا رهبر دیگری را بلند می‌کند. سموئیل زمانی که خدا می‌خواست جایگاهش را تغییر دهد به آن چنگ نزد.

ب. هرآنچه را به من گفتید، شنیدم، و پادشاهی بر شما گماشتم: سموئیل می‌خواست نشان دهد که تعیین پادشاه بر اسرائیل ایده او نبود. این ایده در قلب اسرائیل آغاز شد، نه در قلب و ذهن خداوند. خدا اجازه آن را داد و اجرای آن را محقق کرد، اما این صدای قوم بود که خواهان آن بودند.

ج. اینک پسرانم با شمایند: در اول سموئیل ۱:۸-۵، سموئیل به چالش کشیده شد تا پسرانش را از رهبری اسرائیل خارج کند زیرا آنها مردان خدا نبودند. اگرچه بايد سخت بوده باشد، ولي او اين کار را کرد. کلمات اینک پسرانم با شمایند تأیید این مسئله است؛ پسران سموئیل تنها بخشی از جماعت اسرائیل بودند و همراه سموئیل «بالای سکو» نبودند.

یک) «به‌طور کلی اتفاق نظر وجود دارد که این کلمات تأیید [دلالت] بر این است که سموئیل آنها را از خدمت عمومی‌شان محروم، و آنها را هم‌سطح با عموم مردم کرده بود.» (کلارک)

د. من از جوانی‌خویش تا به امروز شما را رهبری کرده‌ام: سموئیل از شروع فروتنانه کار خود در کودکی یاد کرد که به خداوند وقف شده بود و در خیمه به اسرائیل و خداوند خدمت می‌کرد (اول سموئیل ۱۸:۲، ۱:۳).

یک) من در حضورتان ایستاده‌ام ایده «من در معرض دید قبل از شما بوده‌ام» نیست. در عوض، این ایده یک چوپان است که همراه گله‌اش راه می‌رود و آن را رهبری می‌کند. سموئیل در این سال‌ها رهبر و شبانی از جانب خدا برای اسرائیل بود.

ه. در حضور خداوند و مسیح او بر من شهادت دهید: سموئیل به آنها یادآوری کرد که تاکنون رشوه نگرفته و ستمگر نبوده است. او به‌وضوح ملت را به چالش کشید: «اگر من باعث گمراهی شما شده‌ام یا فاسد بوده‌ام، حالا جلو بیایید و آن را اعلام کنید.»

یک) سموئیل می‌خواست قوم بدانند که او میراث خوبی از رهبری را به پادشاه جدید، شائول، منتقل کرده است. او می‌خواست اسرائیل بداند که شائول را با اوضاع نابسامانی مواجه نکرده است. چنانچه شائول ثابت می‌کرد که رهبری بی‌کفایت است، هیچ‌کس نمی‌توانست بگوید به‌خاطر این بود که سموئیل سرمشق بدی بود.

و. آن را به شما باز خواهم گردانید: به نظر می‌رسد منظور سموئیل این است که «ممکن است بدون اینکه بدانم به کسی بدی کرده باشم. اگر چنین است، آن را بگوید، چرا که حالا می‌توانم آن را درست کنم. من نمی‌خواهم هیچ کاری را ناتمام رها کنم.» این موضوع از قلب فروتن سموئیل شهادت می‌داد.

۲. آیات (۴-۵) اسرائیل رهبری بی‌عیب سموئیل را تأیید می‌کند.

پاسخ دادند: «نه به زور از ما چیزی ستانده‌ای و نه بر ما ستم کرده یا چیزی از دست کسی گرفته‌ای.» سموئیل بدیشان گفت: «خداوند بر شما شاهد است، و مسیح او نیز امروز شاهد است که چیزی در دست من نیافته‌اید.» گفتند: «او شاهد است.»

الف. نه به زور از ما چیزی ستانده‌ای و نه بر ما ستم کرده یا چیزی از دست کسی گرفته‌ای: اسرائیل می‌دانست سموئیل رهبر خوب و دینداری است. او آنها را رهبری نکرد تا از آنها چیزی به دست بیاورد، بلکه رهبری کرد تا چیزی به آنها بدهد.

ب. خداوند بر شما شاهد است، و مسیح او نیز امروز شاهد است که چیزی در دست من نیافته‌اید: سموئیل موضوع را حل و فصل کرد. همه قبایل قبول کردند که او اسرائیل را به‌ خوبی رهبری کرده است. این دومین بار است که سموئیل کلمه مسیح او را در این متن ذکر می‌کند و این کلمه به شائول اشاره دارد، زیرا او به‌عنوان پادشاه مسح شده بود (اول سموئیل ۱:۱۰). سموئیل عمداً شائول را در همه این متن‌ها گنجاند تا ایده انتقال رهبری خود به شائول را روشن کند.

یک) خداوند در چه حالت بر آنها شاهد بود؟ اگر قرار بود اسرائیل بعدها سموئیل را به اشتباه متهم کند، می‌توانست آنها را ارجاع دهد به آنچه در اینجا گفتند که همچون شاهدی علیه آنها باشد. همچنین اگر اسرائیل هر زمان بخواهد مشکلات شائول را تقصیر سموئیل بیندازد آنچه در اینجا گفتند بر آنها شاهد خواهد بود.

 سموئیل اسرائیل را به چالش می‌کشد تا تحت حکومت پادشاه جدید خود به خدا خدمت کنند.

۱. آیات (۶-۱۲) سموئیل درسی کوتاه از تاریخ می‌دهد.

آنگاه سموئیل به قوم گفت: «خداوند شاهد است، خداوندی که موسی و هارون را برگماشت و پدرانتان را از سرزمین مصر بیرون آورد. پس اکنون بایستید تا در حضور خداوند دربارۀ تمامی اعمال عادلانۀ او که برای شما و پدرانتان کرده است، بر شما حجت آورم. آن زمان که یعقوب به مصر رفت و مصریان بر پدرانتان ستم کردند، ایشان نزد خداوند فریاد برآوردند. پس خداوند موسی و هارون را فرستاد، و آنان پدرانتان را از مصر بیرون آورده، در این مکان ساکن گردانیدند. ولی آنها یهوه خدای خود را از یاد بردند؛ پس او ایشان را به سیسِرا فرماندۀ لشکر حاصور، و به فلسطینیان، و به پادشاه موآب فروخت، و آنان با ایشان جنگیدند. آنگاه نزد خداوند فریاد برآورده، گفتند: ”گناه ورزیده‌ایم، زیرا خداوند را ترک کرده، بَعَل و عَشتاروت را عبادت کرده‌ایم. اما اکنون ما را از دست دشمنانمان برهان تا تو را عبادت کنیم. “پس خداوند یِروبَّعَل و باراق و یَفتاح و سموئیل را فرستاد و شما را از هر سو از دست دشمنانتان رهانید، و در امنیت ساکن شدید. اما چون دیدید ناحاش پادشاه عَمّونیان به مقابله با شما برمی‌آید، مرا گفتید: ”نه، بلکه پادشاهی بر ما سلطنت کند،“ حال آنکه یهوه خدایتان پادشاه شما بود.»

الف. دربارۀ تمامی اعمال عادلانۀ او: سموئیل، در این یادآوری کار خدا از زمان خروج تا روزگار او، نه بر تاریخ اسرائیل، بلکه دربارۀ تمامی اعمال عادلانۀ خداوند متمرکز بود.

ب. و آنان پدرانتان را از مصر بیرون آورده، در این مکان ساکن گردانیدند: قوم اسرائیل باید نجاتشان از بردگی را به یاد بیاورند و نیز زندگی جدیدی که خدا در سرزمین موعود به آنها داد. این یکی از اعمال عادلانه خداوند بود.

ج. او ایشان را به سیسِرا فرماندۀ لشکر حاصور، و به فلسطینیان، و به پادشاه موآب فروخت:  اسرائیل باید به یاد داشته باشد که چگونه خدا اجازه داد یک اسرائیل نافرمان تحت سلطه دشمنانش قرار بگیرد، چرا که مقصود از این تنبیه توبه کردن آنها بود. این یکی از اعمال عادلانه خداوند بود.

یک) ما بايد بدانیم که تنبیه یکی از اعمال عادلانه خداوند است. نظم و انضباط او به همان اندازه عادلانه است که نجات او.

د. نزد خداوند فریاد برآورده… اما اکنون ما را از دست دشمنانمان برهان تا تو را عبادت کنیم. “ پس خداوند… فرستاد و شما را از هر سو از دست دشمنانتان رهانید: اسرائیل باید به یاد داشته باشند زمانی که آنها نزد خداوند فریاد برآورده، به گناه خود اعتراف کردند و فروتنانه در حضور او توبه کردند، این کار آنها را رهانید. این یکی از اعمال عادلانه خداوند بود.

یک) یِروبَّعَل نام دیگری برای جِدعون بود (داوران ۳۲:۶). در کتاب داوران هیچ اشاره‌ای به بِدان نشده است. شاید او رهاننده‌ای بود که در تاریخ آنها معروف بود، اما در کتاب داوران ثبت نشده است. یا بِدان ممکن است شکل دیگر نام باراق باشد که در داوران ۶:۴ ذکر شده است. هفتادتنان، (سپتواجنت) که ترجمه‌ای باستانی از عهد‌عتیق است، این نام را به‌عنوان باراق ترجمه می‌کند. ترجمه‌های باستانی دیگر سامسون را دارند، و برخی مفسران معتقدند منظور یائیر است.

ه. ناحاش پادشاه عَمّونیان به مقابله با شما برمی‌آید: سموئیل با یادآوری آخرین نمونه از رهایی خداوند برای اسرائیل (ثبت شده در اول سموئیل ۱۱)، در پی برقراری ارتباط بین موارد مختلف مداخله الهی، از زمان خروج تا کنون بود. هر یک از اینها نمونه‌ای از اعمال عادلانه خداوند بود.  

یک) در حالی‌که اسرائیل به سلطنت منتقل می‌شد، می‌بایست اعمال عادلانه خداوند را به یاد می‌آورد. هر کاری که خداوند انجام می‌دهد در راستای کاری است که قبلاً در زندگی ما انجام داده است.

و. مرا گفتید: ”نه، بلکه پادشاهی بر ما سلطنت کند“، حال آنکه یهوه خدایتان پادشاه شما بود: همان‌طور که آنها زندگی تحت رهبری پادشاه را شروع می‌کردند، سموئیل یادآور شد که تقاضای پادشاهی آنها از روی نااطاعتی بوده است. خداوند پادشاه خوبی برای اسرائیل بود، اما آنها به دلایل دنیوی و جسمانی پادشاه زمینی می‌خواستند.

۲. آیات (۱۳-۱۵) اگر از خداوند بترسید: انتخابی برای اسرائیل

«پس حال این است پادشاهی که برگزیدید و طلب کردید. اینک خداوند پادشاهی بر شما برگماشته است. اگر از خداوند بترسید و او را عبادت کرده، آوازش را بشنوید و از فرمان او تمرد نورزید، و اگر شما و پادشاهی که بر شما سلطنت می‌کند، از یهوه خدای خویش پیروی کنید، که چه خوب! ولی اگر آواز خداوند را نشنوید بلکه از فرمان او تمرد ورزید، آنگاه دست خداوند بر ضد شما خواهد بود، همچنانکه بر ضد پدرانتان بود.»

الف. پس حال این است پادشاهی که برگزیدید و طلب کردید: سموئیل احتمالاً این احساس را داشت: «این است پادشاهی که می‌خواستید. شما خواهید فهمید که او دقیقاً پادشاه مورد نیاز شما نیست، اما پادشاهی است که شما می‌خواستید.»

ب. اگر از خداوند بترسید و او را عبادت کرده: سموئیل امکان انتخاب مهمی را به اسرائیل می‌دهد. آنها در در خواست پادشاه نافرمان بودند، اما خدا به آنها پادشاهی داد. با این حال، اگر آنها از خداوند می‌ترسیدند و از فرمان او تمرد نمی‌کردند، خدا باز هم می‌توانست آنها را برکت دهد.

یک) یک حرکت اشتباه آنها را برای همیشه از نقشه خدا خارج نمی‌کرد. اسرائیل هرگز نباید به دنبال پادشاهی انسانی می‌بود. اما اکنون آنها پادشاهی داشتند و سموئیل حتی در این شرایط جدید آنها را برای خدمت به خداوند فراخواند.

ج) اگر آواز خداوند را نشنوید بلکه از فرمان او تمرد ورزید، آنگاه دست خداوند بر ضد شما خواهد بود: سموئیل این انتخاب را در برابر اسرائیل قرار داد. آنها یک حرکت اشتباه انجام داده بودند، با این حال خدا آنها را بر سر دوراهی قرار داد. از یک طرف تسلیم به خدا و اطاعت است؛ از سوی دیگر شورش و نافرمانی است. اگر راه اشتباه را انتخاب می‌کردند، می‌توانستند مطمئن باشند که خدا آنان را برکت نخواهد داد.

د. همچنانکه بر ضد پدرانتان بود: برای هر نسلی از بشر این وسوسه وجود دارد که خود را استثنا و خاص بداند. آنها از اعمال عادلانه خداوند در نسل‌های گذشته آگاهند، با این حال به نوعی احساس می‌کنند که نسبت به داوری و اصلاح خداوند استثنا هستند. سموئیل به اسرائیل یادآوری کرد که آنها هیچ فرقی با پدران شان ندارند و خدا با آنها متفاوت از پدرانشان برخورد نخواهد کرد.

۳. آیات (۱۶-۱۸) خداوند سخن سموئیل را با نشانه‌ای تأیید می‌کند.

پس حال بایستید و این کار عظیم را که خداوند در برابر دیدگانتان به عمل می‌آورد، ببینید. آیا امروز زمان برداشت گندم نیست؟ اما من خداوند را خواهم خواند تا رعدها و باران بفرستد، تا بدانید و ببینید که با طلبیدن پادشاه برای خود، چه شرارت عظیمی در نظر خداوند مرتکب شده‌اید.» پس سموئیل خداوند را خواند، و خداوند در همان روز رعدها و باران فرستاد. آنگاه تمامی قوم از خداوند و از سموئیل به‌غایت ترسیدند.

الف. پس حال بایستید و این کار عظیم را که خداوند در برابر دیدگانتان به عمل می‌آورد، ببینید: سموئیل دعا می‌کند و از خدا می‌خواهد که نشانه‌ای برای تأیید کلامش بفرستد. این امتیازی است برای قلب‌های شرور مردم زیرا سموئیل می‌دانست تنها نشانه‌ای از خدا آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

ب. تا بدانید و ببینید که با طلبیدن پادشاه برای خود، چه شرارت عظیمی در نظر خداوند مرتکب شده‌اید: چرا سموئیل و خداوند باید تا این لحظه برای چنین نشانه تأثیرگزاری صبر کنند؟ چرا این کار را وقتی اسرائیل برای اولین بار پادشاه خواست، نکردند تا بلکه به گناهکاری خود پی ببرند و درخواست خود را برای داشتن پادشاه پس بگیرند؟

·       زیرا خدا هدفی داشت از اینکه اجازه داد «پادشاه قوم»، شائول، اول بیاید.

·       چون اگر در روزهای اول سلطنت شائول این اتفاق می‌افتاد، قوم او را به همان سرعت و به همان حالت اشتباهی که  او را می‌خواستند،  برکنار می‌کردند. اکنون که سلطنت او با پیروزی اول سموئیل ۱۱ تأیید شده و مورد پذیرش قوم قرار گرفته است، می‌توان آنها را مستقیماً با گناه خود مواجه کرد.

·       چون سموئیل ممکن بود متهم شود که قوم را به علت دلخوری شخصی بازداشته است. اما حالا همه می‌دانستند که سموئیل نمی‌گوید: «از شر شائول خلاص شوید تا من دوباره قوم را رهبری کنم.»

·       چون اکنون، اسرائیل بسیار شاد بودند (اول سموئیل ۱۵:۱۱). شاید کمی بیش از حد نسبت به پادشاه جدیدشان هیجان‌زده بودند و سموئیل می‌خواست که دیدگاه روحانی‌تری داشته باشند.

ج. خداوند در همان روز رعدها و باران فرستاد: رعد و باران در زمان برداشت گندم غیرمعمول بود. این نشانه قابل توجهی از طرف خدا بود.

یک) چون زمان برداشت گندم بود، این نشانه نه تنها قدرت خدا، بلکه داوری او را نیز به نمایش گذاشت. باران شدید در طول زمان برداشت می‌توانست تمام محصولات آنها را از بین ببرد. این نشانه یک هشدار بود. «در آن بخش از دنیا نه تنها باران در زمان برداشت… مناسب نبود’ (امثال ۱:۲۶) بلکه آنقدر غیر منتظره بود که به‌راحتی می‌توان آن را به‌عنوان نشانه‌ای از ناخشنودی الهی تفسیر کرد.» (یانگ‌بلاد)

د. تمامی قوم از خداوند و از سموئیل به‌غایت ترسیدند: نتیجه خوب بود، اما نشانه‌ای ضعف و نفسانی بودن قلب قوم بود. آنها نمي‌دانستند که خدا قبلاً نیز اينچنین قدرتمندانه عمل کرده است؟ شاید دانش آنها فقط دانش عقلانی بود. آنها می‌توانستند قدرت و عظمت و حاکمیت خدا را در قلب خود پیش از این بشناسند، پس آوردن نشانه‌ای در برابر آنها به طوری که تمامی قوم از خداوند و از سموئیل به‌غایت بترسند، غیر ضروری بود.

ه. من خداوند را خواهم خواند تا رعدها و باران بفرستد: این مثال فوق‌العاده‌ای از قدرت دعا است. سموئیل در کتاب‌مقدس به‌عنوان مردی توانا در دعا شناخته شده است (مزمور ۶:۹۹، ارمیا ۱:۱۵).

۴. آیه (۱۹) اسرائیل به گناه خود پی می‌برد.

پس تمامی قوم به سموئیل گفتند: «برای ما خدمتگزارانت نزد یهوه خدای خود دعا کن تا نمیریم، زیرا بر همۀ گناهان خویش این شرارت را نیز افزودیم که پادشاهی برای خود طلب کردیم.»

الف. برای ما خدمتگزارانت نزد یهوه خدای خود دعا کن: سموئیل حالا ثابت کرد که مردی توانا در دعا است و اسرائیل در حال حاضر می‌دانست که چقدر به دعا نیاز دارد. منطقی بود که از سموئیل بخواهند برای آنها دعا کند!

ب. زیرا بر همۀ گناهان خویش این شرارت را نیز افزودیم که پادشاهی برای خود طلب کردیم:  سرانجام اسرائیل گناه خود برای خواستن پادشاه را دید. خیلی دیر دیدند؛ اگر آنها آن را در اول سموئیل ۸ متوجه شده بودند، زمانی که سموئیل برای اولین بار به آنها هشدار داد! اکنون آنها می‌بایست به پادشاه متعهد باشند، با این حال خدا هنوز هم می‌تواند شرایط را برای انها درست کند اگر اسرائیل توبه کند و به دنبال خداوند باشد.

۵. آیات (۲۰-۲۵) سموئیل اسرائیل را ترغیب کرد تا در مسیر خداوند قدم بردارند.

اما سموئیل بدیشان گفت: «مترسید. شما براستی تمامی این شرارت را مرتکب شده‌اید، اما از پیروی خداوند بازمگردید، بلکه او را به تمامی دل عبادت کنید. و از پی اَباطیلی که نفعی ندارند و رهایی نمی‌بخشند، منحرف مشوید، چراکه باطلند. زیرا خداوند به‌خاطر نام عظیم خود قومش را ترک نخواهد کرد، زیرا خشنودی او در این بود که از شما قومی برای خود بسازد. و اما در مورد من، حاشا از من که با دست کشیدن از دعا برای شما، به خداوند گناه ورزم. من راهِ نیکو و درست را به شما خواهم آموخت. تنها ترس خداوند را به دل داشته باشید و او را با وفاداری، به تمامی دل عبادت کنید و کارهای عظیمی را که برای شما کرده است، در نظر داشته باشید. اما اگر همچنان شرارت ورزید، هم شما و هم پادشاهتان هلاک خواهید شد.

الف. شما براستی تمامی این شرارت را مرتکب شده‌اید، اما از پیروی خداوند بازمگردید، بلکه او را به تمامی دل عبادت کنید: سموئیل گناه اسرائیل را کوچک نمی‌کند. با این حال، او نمی‌خواست آنها درگیر گناه گذشته باشند، بلکه می‌خواست اکنون با خداوند قدم بردارند.

یک) کتاب‌مقدس Living Bible این ایده را به‌خوبی توصیف می‌کند: مطمئن شوید که اکنون  خداوند را با تمامی دل پرستش می‌کنید و به هیچ روی از پیروی خداوند بر نمی‌گردید. ما نمی‌توانیم کاری در مورد دیروز انجام دهیم و در حال حاضر نمی‌توانیم فردا به خدا خدمت کنیم. در حال حاضر تنها کاری که می‌توانیم بکنیم این است که از پیروی از خداوند بازمگردیم، بلکه با تمام دل به خداوند خدمت کنیم. شیطان زمانی که ما در گذشته و یا در آینده زندگی می‌کنیم را دوست دارد، زمانی که ما هر کاری جز خدمت به خداوند را با تمام وجودمان در حال حاضر انجام می‌دهیم.

ب. اَباطیلی که نفعی ندارند و رهایی نمی‌بخشند، منحرف مشوید، چراکه باطلند: سموئیل می‌خواست اسرائیل بداند که رد کردن خداوند و عدم پیروی از او جواب نمی‌دهد. اگر آنها خدا را با دلایل روحانی خدمت نکنند، پس حداقل برای موفق بودن این کار را بکنند، زیرا هیچ‌چیز دیگری نمی‌تواند سودی برایشان داشته باشد.

ج. خداوند به‌خاطر نام عظیم خود قومش را ترک نخواهد کرد، زیرا خشنودی او در این بود که از شما قومی برای خود بسازد: سموئیل می‌خواست اسرائیل بداند که خدا آنها را دوست دارد. با وجود گناهان گذشته، آنها می‌توانند با خدمت به خداوند هنوز هم برکت او را دریافت کنند زیرا خدا آنها را دوست دارد. لطف او نسبت به اسرائیل به‌خاطر کارهای خوبی که انجام داده بودند، انجام می‌دادند، یا قرار بود انجام دهند، نبود. بلکه به‌خاطر نام عظیم خود بود زیرا خشنودی او در این بود. دلیل انجام این کار در خداوند بود، نه اسرائیل.

د.  در مورد من، حاشا از من که با دست کشیدن از دعا برای شما، به خداوند گناه ورزم: بهترین کاری که سموئیل می‌توانست برای اسرائیل انجام دهد، دعا کردن بود. اگر خداوند در دل آنها کار نمی‌کرد، سخنان او تأثیری نداشت، و بهترین راه برای ترویج  کار خداوند در قلب آنها از طریق دعا بود.

یک) سموئیل می‌توانست احساس کند که قوم با رد رهبری او و خداوند به او آسیب زده‌اند. ممکن بود نسبت به قوم تلخ شود و از دعا برای آنها خودداری کند. اما سموئیل مردی بسیار دیندار بود.

دو)  بسیاری ممکن است بگویند: «قول می‌دهم برای شما دعا کردن را شروع کنم.» برای سموئیل شروع به دعا مشکل نبود، چون او از قبل دعا می‌کرد. برای او مسئله دست کشیدن از دعا بود. «سموئیل آنقدر به عادت دعا برای قوم عجین شده بود که به نظر می‌رسد با همان تفکر شفاعتش را به پایان می‌برد.» (اسپرجن)

سه) این خطابۀ سموئیل همه چیز را روشن می‌کند: اینکه رهبر قوم خدا از دعا دست بردارد، گناه است. دعا از اساسی‌ترین وظایف رهبر است. نه تنها دست برداشتن از دعا گناه است، که حتی غفلت در شروع دعا گناهی فاحش‌تر است!

چهار) برکت دعای بی‌وقفه تنها وظیفه واعظ یا رهبر به تنهایی نیست. همه می‌توانند در آن شریک باشند. «شاید هرگز موعظه نکنید، اما می‌توانید دعا کنید. ممکن است ‌نتوانید از منبر بالا بروید، اما می‌توانید در برابر تخت رحمت تعظیم کنید و این نعمتی بزرگ است.» (اسپرجن)

ه.  من راهِ نیکو و درست را به شما خواهم آموخت: سموئیل دعا می‌کرد، اما او فقط دعا نمی‌کرد. هنوز جایی برای تعلیم وجود داشت و سموئیل وفادارانه آن وظیفه را نیز به انجام رساند.

یک) «اینکه کشیشی با دعاهایش بیشتر به مردم خیر می‌رساند و یا با موعظه‌اش را من نمی‌دانم، اما او قطعاً با دعاهایش آسایش بیشتری را برای خود فراهم می‌کند.» (ترپ)

دو) سموئیل می‌خواست قوم اسرائیل بدانند که حتی در حالی که او عقب می‌کشید و به شائول اجازه می‌داد تا به‌عنوان رهبر ظاهر شود، اسرائیل را ترک نخواهد کرد. او به رهبری و خدمت به آنها ادامه خواهد داد، اما بیشتر به شیوه‌ای روحانی از طریق دعا و تعلیم.

و. تنها ترس خداوند را به دل داشته باشید و او را با وفاداری، به تمامی دل عبادت کنید و کارهای عظیمی را که برای شما کرده است، در نظر داشته باشید: تمام خدمت ما، تمام اطاعت ما، همه عشق ما به خدا باید در این زمینه قرار بگیرد. ما این کار را به‌خاطر کارهای عظیمی که او برای ما انجام داده انجام می‌دهیم. ما به خدا خدمت نمی‌کنیم تا او را متقاعد کنیم که کارهای عظیمی برای ما انجام دهد. او کارهای عظیمی انجام داده و از ما می‌خواهد که آنها را با ایمان دریافت کنیم. پس به‌خاطر کارهای عظیمی که برای ما انجام داده به او خدمت می‌کنیم.

یک) برای حفظ دیدگاه مسیحی سالم، بسیار مهم است که بر کارهای عظیمی که او برای ما انجام داده است متمرکز بمانیم. اگر این دیدگاه را از دست دهیم، همه چیز خراب می‌شود. در این‌صورت، بسیاری از مردم مشکلات خود را بزرگ می‌کنند و کارهای عظیمی که او برای آنها انجام داده است را از یاد می‌برند.

ز. اگر همچنان شرارت ورزید، هم شما و هم پادشاهتان هلاک خواهید شد: این هشدار به سرنوشت غم‌انگیز اسرائیل تبدیل شد زمانی که شکست خوردند و از سرزمین خود به اسارت برده شدند.

یک) «هرگز به هیچ قومی به این روشنی هشدار داده نشد و هرگز هیچ قومی به اندازه این قوم از این هشدار کم بهره نبرد.» (کلارک)