Search
Close this search box.

فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

عبرانیان باب ۱۰- محکم چسبیدن به یک قربانی کامل

 

قربانی یک بار برای همیشۀ عیسی.

 

۱. آیات (۱-۴)  قربانی تحت عهد‌عتیق نمی‌توانست واقعاً گناه را از بین ببرد.

شریعت فقط سایۀ چیزهای نیکوی آینده است، نه صورت واقعی آنها. از همین‌رو، هرگز نمی‌تواند با قربانی‌هایی که سال به سال پیوسته تکرار می‌شود، آنان را که برای عبادت نزدیک می‌آیند، کامل سازد. وگرنه آیا تقدیم آنها متوقف نمی‌شد؟ زیرا در آن صورت، عبادت‌کنندگان یک بار برای همیشه پاک می‌شدند و از آن پس دیگر برای گناهان خود احساس تقصیر نمی‌کردند. امّا آن قربانی‌ها هر سال یادآور گناهانند، چرا که ممکن نیست خون گاوها و بزها گناهان را از میان بردارد.

الف. شریعت فقط سایۀ چیزهای نیکوی آینده است: عهد‌عتیق (شریعت) صرفاً سایه­ای از ماده­ای بود که همان عهد‌جدید است (همچنین در کولسیان ۱۷:۲ و عبرانیان ۵:۸ نیز آمده­ است.) سایه به این معناست که شریعت طرح کلی و شکل تحقق آن که در عیسی خواهد آمد را بیان می‌کند، نه صورت واقعی آنها را.

یک) سایه چیز بدی نیست، گاهی اوقات سایه می­تواند چیزهای زیادی به شما بگوید. اما سایه مادۀ اصلی نیست. عهد‌عتیق و شریعتش به خودی خود بد یا شریر نبودند، آنها فقط برای تطهیر کامل گناه و دستیابی به نجات، ناقص و ناکافی هستند. سایه… هرگز نمی­تواند، آنان را که برای عبادت نزدیک می‌آیند، کامل سازد

دو) نیووِل خاطرنشان می­کند که در اینجا شریعت سایه نامیده می‌شود، و نه صورت واقعی آنها -شریعت eikon نیست. «صورت یا eikon، همانند مجسمه یا عکسی خوب، خصوصیات و واقعیات را به شکلی صحیحی آشکار می‌کنند. کاری که سایه قادر به انجامش نیست… شریعت تنها سایه دارد.» (نیووِل)

سه) «به‌عنوان مثال، شما به باری از چوب نیاز دارید: به سراغ جنگل­بان رفته و او شما را به نزدیکی درخت بلوط بزرگی که در گوشهٔ زمین واقع شده­، برده و  با اشاره به سایهٔ بلندی که می­اندازد، پیشنهاد می­کند تا آن سایه را به شما بفروشد. آیا آن را خواهید خرید؟ حال، اگر خدا می‌گوید که در شریعت سایه‌ای وجود داشت، نه حتی صورت چیزها -و  البته نه صورت واقعی آنها، چرا دوست دارید که به سایه تکیه کنید؟» (نیووِل)

چهار) «وقتی خورشید پشت سر است، سایه جلوست. وقتی خورشید جلوست، سایه پشت سر. برای قدیمیان در مسیح بودن نیز چنین بود. خورشید پشت سر بود و بنابراین شریعت یا سایه جلو. برای ما که تحت فیض هستیم، خورشید جلوتر است و اینک آداب شریعت، یعنی آن سایه‌ها، پشت سرمان ناپدید شده‌اند.» (ترپ)

پنج) «در واقع می­گوید: بدون مسیح نمی­توانید از سایه­های خدا فراتر بروید.» (بارکلی) کلمهٔ یونانی باستان ایکون (eikon) صورت واقعی آنها: «چیزی را توصیف می‌کند که به خودی خود قابل توجه بوده و همچنین بازتابی حقیقی از چیزی است که آن را مجسم می‌کند.» (دوداس)

ب. وگرنه آیا تقدیم آنها متوقف نمی‌شد؟ نویسنده عبرانیان استدلالی آشنا را تکرار می­کند: تکرار قربانی، ضعف ذاتی آن را نشان می­دهد. اگر قربانی کردن حیوانات مشکل گناه را حل کرده بود، آنها می‌توانستند از قربانی کردن دست بکشند.

ج. زیرا در آن صورت، عبادت‌کنندگان یک بار برای همیشه پاک می‌شدند و از آن پس دیگر برای گناهان خود احساس تقصیر نمی‌کردند.امّا آن قربانی‌ها هر سال یادآور گناهانند: هر گونه تکرار در قربانی‌ها در هر سال یادآور گناهان است و این امر بارها و بارها فهم و درک از گناهان را برای مردم به ارمغان آورده و بدین ترتیب از آن پس دیگر برای گناهان خود احساس تقصیر نمی‌کردند، اما کار عیسی بر روی صلیب گناه را از بین می­برد.

یک) تنها یادآور گناه هستند. اثری بر طهارت انسان ندارند، بلکه به او یادآور می‌شوند که او پاک نشده و گناهانش همچنان بین او و خدا ایستاده‌اند.» (بارکلی)

دو) کفاره‌ای که به تکرار دائمی نیاز دارد، واقعاً کفاره نمی­دهد و وجدانی که باید سالی یک بار پاک شود، حقیقتاً هرگز پاک نشده است.» (رابینسون)

د. چرا که ممکن نیست خون گاوها و بزها گناهان را از میان بردارد: قربانی کردن حیوانات تحت عهد‌عتیق می­تواند گناه را بپوشاند. کلمۀ عبری برای کفاره، «kophar» است که در لغت به معنای «پوشاندن» است. با اینحال قربانی نمودن حیوانات هرگز نمی­تواند گناهان را از میان بردارد. بلکه تنها همان قربانی کامل عهد‌جدید، یعنی عیسی گناهان را از میان بر می­دارد.

یک) «این نوع قربانی کردن، عملی مکرر بود و کاهن‌وار… این روند پایانی نداشت و در آخر وجدان انسان نسبت به گناه خود آگاه می‌ماند و با خدا غریبه.» (بارکلی)

دو) «برداشتن (aphaireo) به معنای تحت‌اللفظی برداشتن (از میان برداشتن) به­کار رفته است، همانطور که پطرس گوش غلام کاهن اعظم را برید (لوقا ۵۰:۲۲)، یا به صورت استعاری در مورد رفع ننگ (لوقا ۲۵:۱). این دلالت بر زدودن کامل گناه دارد، به نحوی که دیگر عاملی مؤثر در آن شرایط نیست. این چیزی است که لازم بوده و همان چیزی است که قربانی‌ها نتوانستند، آن را مهیا نمایند.» (موریس)

سه) به‌عنوان مثال هرینگ (Hering) اشاره می­کند که این امر، مسیحیت را از ادیان اسرارآمیز متمایز می­کند. جایی که قربانی خدا هر ساله تکرار می­شد. در واقع، هیچ دین دیگری وجود ندارد که در آن یک اتفاق بزرگ در طول قرن­ها و در سراسر جهان نجات را به ارمغان آورد. این آموزه متمایز و مشخص مسیحیت است (موریس)

۲. آیات (۵-۱۰) مزمور ۶:۴۰-۸ بنیانی نبوتی جهت قربانی کامل عیسی تحت عهد‌جدید ارائه می­دهد.

از این رو، هنگامی که مسیح به جهان آمد، فرمود:

«به قربانی و هدیه رغبت نداشتی،

امّا بدنی برای من مهیا ساختی؛

از قربانی‌های تمام‌سوز و قربانی‌های گناه خشنود نبودی.

آنگاه گفتم: ”اینک من می‌آیم، تا ارادۀ تو را ای خدا به جای آورم؛

در طومار کتاب درباره‌ام نوشته شده است.“‌»

 

نخست می‌گوید: «به قربانی و هدیه، قربانی‌های سوختنی و قربانی‌های گناه رغبت نداشتی و از آنها خشنود نبودی»، هرچند شریعت خواهان انجامشان بود. سپس می‌فرماید: «اینک من می‌آیم تا ارادۀ تو را به جای آورم.» پس اوّلی را باطل می‌کند تا دوّمی را برقرار سازد. به‌واسطۀ همین اراده، ما یک بار برای همیشه، از طریق قربانیِ بدن عیسی مسیح تقدیس شده‌ایم.»

الف. فرمود: این نقل قول از ترجمهٔ هفتادتنان از مزمور ۶:۴۰-۸ گرفته شده است (هفتادتنان، ترجمه یونانی باستان عهد‌عتیق است که متداول­ترین کتاب‌مقدس در قرن اول بوده است) این امر نشان می­دهد که عیسی به شکل نبوتی، بی‌کفایتی ذاتی قربانی عهد‌عتیق و آمادگی خود برای ارائه یک قربانی کامل تحت عهد‌جدید را اعلام نمود.

یک) «متن هفتادتنان در اینجا به کار گرفته شده است که با متن عبری فرق دارد. در متن هفتادتنان به بدن (sōma) اشاره شده است، نه گوش‌ (otia).» (رابرتسون)

ب. به قربانی و هدیه رغبت نداشتی: قربانی گذراندن تحت شریعت، خدا را خشنود نخواهد کرد. چرا که خدا بارها در عهد‌عتیق تمایل خود را برای اطاعت به جای قربانی، ابراز نمود.

یک) قربانی و هدیه… قربانی‌های تمام‌سوز و قربانی‌های گناه: «احتمالاً چهار اصطلاحی که مزمورنویس برای قربانی استفاده می‌کند، به نحوی در نظر گرفته شده است که تمام انواع اصلی هدایایی که در آداب مذهبی لاویان تجویز می‌شود را پوشش می‌دهد.» (بروس)

ج. امّا بدنی برای من مهیا ساختی: در عوض، آنچه که خدا را خشنود می‌سازد، تنها می‌توانست از طریق عیسی، پسر جسم پوشیدهٔ خدا، حاصل شود. در تجسم بدن عیسی، او کاملاً مهیا و مناسب برای زندگی کردن به‌عنوان انسان کامل و خدای کامل بود.

یک) «بی‌شک نویسنده در مورد تقدم وجودی مسیح، مطمئن است.» (گوتری)

دو) «خود جسم پوشیدن، عمل تسلیم بودن نسبت به ارادهٔ خدا محسوب می‌شود، و به این منوال انتظار می‌رود که همین اراده را در مرگ دنبال کنند.» (بروس)

د. اینک من خود می‌آیم، تا ارادۀ تو را ای خدا به‌جای آورم: تسلیم شدن عیسی در برابر ارادهٔ پدر، نهایتاً در اطاعت کردنش از صلیب کامل شد. این تمایل به انجام ارادۀ خدا در باغ جتسیمانی نشان داده شد (لوقا ۳۹:۲۲-۴۴) و در صلیب تکمیل گردید.

یک) «خدایا، هدف انسان کامل، انجام ارادۀ توست. با تقواترین‌ها تنها قادر به انجام بخشی از آن بوده‌اند، البته به جز عیسی. آنچه مزمورنویس بیش از همه هدفی خوشایند می‌دانست، تبدیل به بیان حقیقتی از دهان عیسی شد.» (گاتری)

ه. اینک من خود می‌آیم، تا ارادۀ تو را ای خدا به‌جای آورم: قربانیِ عیسی پیش از بنیان عالم، تعیین شد (اول پطرس ۲۰:۱؛ مکاشفه ۸:۱۳). اما همچنان عمل ارادهٔ او این بود که تسلیم تجسم و صلیب در زمان مقرر شود؛ به‌واسطۀ همین اراده، ما یک بار برای همیشه، از طریق قربانیِ بدن عیسی مسیح تقدیس شده‌ایم.

یک) تقدیس ما -جدا شدن ما برای خدا- بر اساس اراده عیسی و نه ارادۀ خود ماست. این بر اساس قربانیِ عیسی است، نه بنا بر هدیه یا قربانی‌های خود ما برای خدا.

و. یک بار برای همیشه: اینها کلمات مهم این عبارات هستند و نویسندهٔ رساله به عبرانیان این موضوع را بارها و بارها دوباره تکرار می­کند: یک بار برای همیشه.

یک) «یک قربانی نتیجه‌ای حاصل می‌کند که بسیاری قادر به انجام آن نیستند. شخص از خود می‌پرسد که کشیشان چگونه ادعا می‌کنند که عشا تکرار قربانی شدن بدن مسیح است، در این آیه توضیح داده شده است.» (رابرتسون)

دو) «کاهن اعظم آسمانی در واقع خدمتی مستمر در دست راست پدر دارد که از طرف قوم بر دست راست پدر آن را ادا می‌کند. اما این خدمت شفاعت مبنی بر قربانی ارائه شده و یک بار برای همیشه پذیرفته شده است، قربانی شدنی همیشگی یا پی در پی نیست. این سوءِ‌برداشت در کلیسای غربی پرورش یافته و از برداشتی ناقص از وُلگاته (متن لاتین رسمی کلیسای کاتولیک) اخذ شده است. این سوءِبرداشت از عدم کفایت فعلی لاتین ریشه می‌گیرد.» (بروس)

۳. آیات (۱۱-۱۸) کار تمام شدۀ عیسی مسیح.

هر کاهن، هر روز به خدمت می‌ایستد و همان قربانی‌ها را که هرگز نمی‌توانند گناهان را از میان بردارند، بارها می‌گذراند. امّا این کاهن، چون برای همیشه یک قربانی به‌جهت گناهان تقدیم کرد، به‌دست راست خدا بنشست. از آن هنگام، در انتظار است که دشمنانش کرسی زیر پایش گردند، زیرا با یک قربانی، تقدیس‌شدگان را تا ابد کامل ساخته است. روح‌القدس نیز در این خصوص به ما گواهی می‌دهد. ابتدا می‌فرماید: «خداوند اعلام می‌کند، این است عهدی که پس از آن ایام با ایشان خواهم بست. احکام خود را در دلهای ایشان خواهم نهاد، و بر ذهن‌های ایشان خواهم نگاشت.» سپس می‌افزاید: «گناهان نافرمانی‌های ایشان را به‌یقین دیگر به‌یاد نخواهم آورد.» آنجا که اینها آمرزیده شده باشند، دیگر جایی برای قربانی گناه باقی نمی‌ماند.

الف. هر کاهن، هر روز به خدمت می‌ایستد: کاهنان مجبور بودند به طور مداوم هنگام کار بایستند. کار آنها هر روز ادامه داشت و قربانی بارها باید تقدیم می­شد. کاهنان هرگز نمی‌توانستند بنشینند! در مقابل، عیسی پس از پایان عمل قربانی خود برای گناه، به‌دست راست خدا بنشست.

یک) اما این مرد: «این در تضاد با تعداد کاهنان لاوی بود. یک قربانی و یک بار برای همیشه، که همچون قربانی آنها، فراوان یا مکرر نبود.» (ترپ)

دو) قربانی‌های تحت عهدعتیق هرگز نمی‌توانستند مشکل گناه را رفع کنند، بلکه به‌عنوان یک بیمار که دائماً به دارو نیاز دارد، یا مانند علف هرزی که فقط سرش و نه ریشه‌اش چیده می‌شود، ما را به حال خود رها می­کردند.

سه) در مقابل، حالت نشستهٔ عیسی مهم است. این موضوع نشان می­دهد که کار او تمام شده است. او نیازی ندارد که همچون کاهنان عهد‌عتیق هر روز به خدمت ایستادن و بارها گذراندن همان قربانی‌ها که هرگز نمی‌توانند گناهان را از میان بردارند. عیسی همچنان در آسمان خدمت می­کند، یعنی او خدمت شفاعتی برای قوم خود دارد. اما این خدمت از کار تکمیل شده­اش سرچشمه می­گیرد، پس او می­تواند حالت استراحت را اتخاذ نماید و به‌دست راست خدا بنشست.

چهار) اسپرجن خاطرنشان نمود که این قسمت را می‌توان به گونه‌ای دیگر ترجمه کرد، چون برای همیشه یک قربانی به‌جهت گناهان تقدیم کرد، به‌دست راست خدا بنشست. شاید بتوان آن آیه ­را با تغییری جزئی به این شکل ترجمه نمود: چون یک قربانی به‌جهت گناهان تقدیم کرد، برای همیشه به‌دست راست خدا بنشست. هر کدام از این تفاسیر مجاز بوده و هر دو صحیح‌اند، اگرچه احتمالاً ترجمه رایج، ترجیح داده می­شود.

پنج) هنگامی که عیسی جایگاهی در سمت راست خدا ادعا نمود، کاهن اعظم آن را کفر تلقی کرد، درست همان رویکردی که نسبت به ادعای خدا بودن عیسی داشتند (مرقس ۶۲:۱۴-۶۳).

ب. دشمنانش کرسی زیر پایش گردند: این امر انتظار اتمام عمل عیسی را می‌کشد و بدین شکل همهٔ بخش‌ها به هم متصل می‌شوند. جسم به حیات کاملش می­انجامد، زندگی کاملش منجر به مرگ کفاره­ و مرگ کفاره­اش به رستاخیز  هدایتش می‌کند و رستاخیز او منجر به صعودش به سوی جلال شده و صعودش به سوی جلال به بازگشت او و پیروزی بر هر دشمنی منتهی می­گردد.

ج. تقدیس‌شدگان را تا ابد کامل ساخته است: این موضوع را واضح می­کند که کار عیسی فقط برای تقدیس ‌شدگان مؤثر است. کار عیسی قادر است هر انسانی را نجات دهد، اما این امر تنها برای نجات تقدیس‌شدگان (جداشدگان برای خدا) مؤثر است.

یک) «چه واژه باشکوهی! کسانی که مسیح برای آنها مرد، با مرگ او کامل شدند. این بدان معنا نیست که او آنها را از نظر شخصیتی کامل نمود تا دیگر گناهکار نباشند، بلکه او کسانی که برایشان مرد را کاملاً از محکومیت گناه جدا کرد. هنگامی که مسیح گناهان آنها را بر خود گرفت، گناهْ دیگر بر آنها باقی نماند، زیرا نمی­تواند در یک زمان، در دو مکان باشد.» (اسپرجن)

د. روح‌القدس نیز در این خصوص به ما گواهی می‌دهد … خداوند اعلام می‌کند: در این قسمت، نویسندۀ عبرانیان به‌وضوح نشان می­دهد که روح‌القدس همان خداوند -یهوهٔ عهد‌عتیق است. به عبارت دیگر وقتی روح‌القدس سخن می‌گوید، خداوند سخن می‌گوید.

یک) در این قسمت با مکاشفه­ای سه‌ وجهی از خدا روبه‌رو هستیم: نمونه‌ٔ بسیار صریح روحانی و تبلور عملی از تثلیث مقدس در ارادۀ خدا (عبرانیان ۹:۱۰) کار مسیح (عبرانیان ۱۲:۱۰)، و گواه روح (عبرانیان ۱۵:۱۰).» (توماس)

ه. این است عهدی: در قسمت نقل قول شده از ارمیا، نویسنده رساله به عبرانیان وعده­های عهدِ تازه را که توسط مسیح موعود بنیاد نهاده شده را ذکر می­کند.

یک) پس از آن ایام با ایشان خواهم بست: عهد‌جدید، تازه است و پس از آن ایام می­آید.

دو) احکام خود را در دل‌های ایشان خواهم نهاد: عهد‌جدید با یک دگرگونی درونی ارتباط دارد. خداوند دل انسان‌ها را تغییر می­دهد و شریعت خود را در دل‌های ایشان خواهد نهاد.

سه) گناهان نافرمانی‌های ایشان را به‌یقین دیگر به‌یاد نخواهم آورد: عهد‌جدید بخشش کامل را ارائه می­دهد. بخشش آنقدر کامل است که خدا می­تواند بگوید که حتی گناهان ما را در پرتو عهد‌جدید به یاد نخواهد­آورد!

چهار) شخصی مسیحی باید بکوشد که با گناهش دقیقاً همان کاری را انجام دهد که خدا انجام داده است: آن را فراموش کند .همچنین این به ما یادآوری می­کند که ایماندار به هیچ وجه عفو مشروط نشده است. گناه گذشته او در پیشگاه خدا، تأثیری بر رفتار فعلی خدا ندارد.

پنج) «بخشش گناه از ویژگی‌های عهد‌جدید است. در ارمیا بخشش کامل گناهان وعده داده شده است. اگر عفو کامل گردد، جایی برای قربانی‌های لاوی در عهد‌جدید باقی نمی­ماند.» (وینسنت)

و. آنجا که اینها آمرزیده شده باشند، دیگر جایی برای قربانی گناه باقی نمی‌ماند: جایی که گناهان واقعاً بخشیده شده و فراموش می­شوند (آمرزیده شده)، دیگر نمی‌بایست قربانی گناه وجود داشته باشد.

یک) «به عبارت دیگر، دیگر جایی برای قربانی گناه باقی نمی‌ماند، ما به پایان بخش تعلیمی این رسالۀ عظیم به عبرانیان می­رسیم.» (نیووِل) و آنچه در ادامه می­آید عمدتاً نصیحت است.

دو) «مسیحی که بر صلیب جلجتا مرد، مجبور نخواهد بود دوباره برای گناهان جدیدم  بمیرد، یا برای هر نافرمانی و عصیانی که ممکن است مرتکب شوم، کفارۀ تازه‌ای بدهد. نه؛ بلکه او، یک بار برای همیشه، تمامی گناهان قوم خویش را در باری عظیم‌ جمع کرده و آن را بر دوش گرفت و تمامش را به قبری که در آن خوابید، انداخت، و آن گناهان در آنجا دفن شده و دیگر هرگز برای شهادت بر ضد نجات‌یافتگان برانگیخته نخواهند شد.» (اسپرجن)

سه) کار عیسی برای کفاره به پایان رسیده ­است. اگر آن کفاره برای ما کافی نباشد، پس هیچ چیز نخواهد بود. «خدا برای شما به‌عنوان گناهکاران مقصر، مسیح را قرار داده است تا بر آن بیارامید. و اگر آن برای شما کافی نیست، چه چیز دیگری دارید؟ مسیح خودش را تقدیم نمود و به جای ما مرد و رنج کشید و عازم جلال خویش گشت. و اگر شما نمی­توانید به او تکیه کنید، چه کاری بیشتری از او می­خواهید تا انجام دهد؟ آیا می‌خواهید که بیاید و دوباره بمیرد؟ شما یک بار او را رد کرده­اید؛ شما او را رد می­کنید، هر چند که دو بار مرده باشد.» (اسپرجن)

تشویق افراد دلسرد در پرتو قربانی کامل عیسی.

۱. آیات (۱۹-۲۱) خلاصه­ای از آنچه عیسی برای قوم خود انجام داد.

پس ای برادران، از آنجا که به خون عیسی می‌توانیم آزادانه به مکان اقدس داخل شویم، یعنی از راهی تازه و زنده که از میان آن پرده که بدن اوست، بر ما گشوده شده است، و از آنجا که کاهنی بزرگ بر خانۀ خدا داریم،

الف. می‌توانیم آزادانه (دلیری داریم): این امر به‌عنوان یک واقعیت بیان شده، نه یک نصیحت. ما با آزادی دلیرانه‌ای، دسترسی به خدا داریم. نکته ساده است: باید از این دسترسی بهره جوییم و آزادانه آن را کسب کنیم. در روز کفاره، کاهن اعظم با ترس و لرز وارد مکان اقدس می­شد، اما می‌توانیم آزادانه به مکان اقدس داخل شویم.

یک) می­توانیم آزادی (شهامت) داشته باشیم، چرا که به خون عیسی می‌توانیم آزادانه به مکان اقدس داخل شویم، اگر همچون کاهن اعظم عهد‌عتیق با خون حیوانات وارد می­شدیم، آزادی نمی‌داشتیم. اما با خون عیسی یعنی از راهی تازه و زنده که از میان آن پرده که بدن اوست، بر ما گشوده شده است، واقعاً می­توانیم آزادانه به حضور خدا بیاییم.

دو) این آزادی در تضاد کامل با نحوۀ ورود کاهن اعظم به مکان اقدس تحت عهدِعتیق است. «کاهن اعظم با ترس و لرز می­رفت، زیرا اگر او از کوچک‌ترین مواردی که شریعت مقرر کرده بود غفلت می­کرد، نمی­توانست انتظاری جز مرگ داشته باشد. ایمانداران اصیل می­توانند با اطمینان به تخت خدا بیایند، چرا که آنان خون بی­نهایت شایسته کفاره بزرگ را به حضور خدا می­برند و آنان که از طریق آن خون عادل شمرده می­شوند، حق برخورداری از همهٔ برکات پادشاهی ابدی را دارند.» (کلارک)

سه) می‌توانیم آزادانه به مکان اقدس داخل شویم: «می‌بایست توجه ویژه­ای به کلمهٔ می­توانیم داشت، که همچون جای‌های دیگر، همواره اشاره به تجربه آگاهانه و زمان حال دارد. اغراق در مورد زمان حال زندگی متبارک، غیرممکن است.» (توماس)

ب. راهی تازه و زنده: این بدان معناست که قربانی عیسی همیشه در ذهن خدا تازه است. اگرچه قرن­ها پیش اتفاق افتاده است، ولی «کهنه» نیست. این بدان معنی است که عیسی زنده ما را به حضور خدا هدایت می­کند.

یک) نیووِل دربارهٔ راهی تازه و زنده چنین می‌گوید: «تا ابد، همچون اکنون، گناهان ما را بر آن تکه چوب، بر خود گرفت، گویی که اکنون گفته است تمام شد و سرباز رومی نیزه را به پهلویش فرو کرد و آب و خون از آن جاری شد. تنِ او برای همیشه قربانی شد.»

دو) «این امر آشکارا تلمیحی است به خون قربانی که به‌تازگی ریخته شده، لخته نشده و در نتیجه مناسب برای پاشیدن است. خون قربانیان یهودی فقط تا زمانی که گرم و روان بود، برای اهداف وابسته به قربانی قابل استفاده بود.» (کلارک)  

سه) این راهی زنده است. طبق عهد‌عتیق، کاهن اعظم به سبب خون حیوان مرده­ای مجوز ورود به مکان اقدس را داشت. اما اکنون تحت عهد‌جدید به علت قربانی کامل پسر بی‌گناهِ خدا، آن مجوز را داریم و گویی عیسی قیام کرده، ما را به تخت‌نشینِ خدا هدایت می­کند.

ج. از میان آن پرده: پرده قدس را از مکان اقدس جدا می­کرد. شما برای ورود به مکان اقدس، می‌بایست از میان آن پرده عبور می­کردید. اما آن پرده­ای که انسان را از حضور صمیمی خدا جدا می­کرد، برای همیشه گشوده شده و از بالا به پایین دو نیم شده است (متی ۵۱:۲۷).

یک) که بدن اوست: نویسندهٔ رساله به عبرانیان میان پرده­ای که بین خدا و انسان قرار داشت و بدن عیسی قیاسی طرح می­کند. بدن عیسی و همین‌طور پرده «پاره شد»، که هر کدام نشان می‌دهند اکنون می‌توانیم جسورانه به حضور خدا بیاییم.

دو) «پرده برای ایمانداران کنار زده نمی‌شود، بلکه پاره می‌شود و هرگز از قلاب باز نشد و با دقت تا نشد و کنار نرفت تا در آینده در جای خود قرار گیرد. نه! دست الهی آن را گرفت و از بالا تا پایین پاره کرد، به نحوی که هرگز نمی­توان آن را دوباره آویزان کرد؛ غیر ممکن­ است. بدین ترتیب بین کسانی که در مسیح عیسی هستند و خدای بزرگ، هرگز جدایی دیگری وجود نخواهد داشت.» (اسپرجن)

سه) «به نظر می­رسد آنچه او بدان اشاره می­کند این است که تنها زمانی که بدن عیسی بر روی صلیب پاره شد، خون حیات او برای هدف عالی­اش، که نجات انسان­هاست، در دسترس قرار گرفت.» (رابینسون)

د. از آنجا که کاهنی بزرگ بر خانۀ خدا داریم: ما کاهنی اعظم داریم که بر دادگاه­های آسمانی ریاست می­کند تا اطمینان حاصل شود که ایماندار به طور کامل دسترسی به خانۀ خدا دارد.

یک) ترکیب راه و کاهن، به ما اطمینان می‌بخشد، و ما را از ترس و همهٔ موانع رها می‌کند و این امکان را می‌دهد که همچون خود، به حضور خدا در آییم.» (رابینسون)

دو) «او کهانت اعظم خود را در خانه خدا که البته، جمعِ قوم خداست، اعمال می­کند.» (بروس)

۲. آیهٔ (۲۲) اجازه دهید در پرتو آنچه عیسی انجام داد، به خدا نزدیک شویم.

بیایید با اخلاص قلبی و اطمینانِ کاملِ ایمان به حضور خدا نزدیک شویم، در حالی که دل‌هایمان از هر احساس تقصیر زدوده و بدن‌هایمان با آبِ پاک شسته شده است.

الف. بیایید…نزدیک شویم: می‌توانیم با تطهیر کاملی که اکنون در دسترس ما قرار گرفته و بر اساس وعده­های عهد‌جدید در کتاب‌مقدس عبری (دل‌های… زدوده) و رویۀ تعمید مسیحی (بدن‌های با آبِ پاک شسته شده) شرح داده شده به روشی که هرگز تحت عهد‌عتیق در دسترس کسی نبود، به حضور خدا نزدیک شویم. کار عیسی باعث می‌شود که بتوانیم با اطمینانِ کاملِ ایمان (به حضور خدا) نزدیک شویم.

یک) «بنابراین درخواستی که از من شده فراخوانی جهت آماده شدن یا اینکه راهی برای خود به سوی خدا بگشایم، نیست. از من خواسته شده که بیایم و نزدیک شوم و ورود کنم. من این کار را اکنون از طریق کاهن اعظم خود و به‌واسطهٔ او و بدون تزلزل و ترس انجام می­دهم.» (مورگان)

دو) بدن‌های… شسته شده: «چیزی که غسل تعمید مسیحی را از تعدد غسلهای طهارت انجام شده در مذاهب جهان باستان متمایز می‌نمود این بود که این غسل چیزی بیش از آیینی ظاهری بود که تنها بدن را از نجاسات تشریفات آیینی تطهیر می­کرد. غسل تعمید نشانهٔ ظاهری تطهیر درون است و این نشانهٔ اخیر مهم‌تر بود.» (موریس)

سه) دل‌های…از…تقصیر زدوده و بدن‌های…شسته شده: «این اصول، شرایط تقرب به خدا که هنوز واقع نشده‌اند را ابراز نمی‌دارد، بلکه شرایطی را که از قبل تصاحب شده‌اند را توصیف می‌کنند.» (دادز)

ب. بیایید…نزدیک شویم: اکنون می‌توانیم نزدیک شویم، چرا که چندین مسئله حل شده است. مشکل دسترسی به خدا و مشکل کاهن اعظم کاملاً حل شده و فساد اخلاقی و روحانی نیز برطرف گشته است.

یک) تشویق به نزدیک شدن، اگر نیازی به آن نبود، بیان نمی‌شد. مسیحیان دلسرد در زمینهٔ نزدیک شدن مشکل داشتند. مشکل واقعی آنها این بود که رابطه صمیمی خود را با عیسی از دست داده­ بودند، پس چیزی درست پیش نمی­رفت.

دو) ممکن است فکر کرده باشند که مشکلات بیشماری دارند، مانند جفا، روابط دشوار و زحماتی که به‌واسطهٔ امور فرهنگی یا اقتصادی بر آنها وارد می‌شد. اما مشکل واقعی آنها این بود که رابطهٔ آنها با خدا در مسیر درستی قرار نداشت و آنها بر اساس آنچه عیسی انجام داده بود به خدا نزدیک نشدند.

سه) هنگامی که در شرایط سختی قرار داریم، می‌بایست به یاد داشته باشیم که بسیاری از مردمی که دوران بدتری را پشت سر گذاشته‌اند، نگرش بهتر و شادی بیشتری نسبت به حال حاضر ما داشته‌اند. به‌راستی تفاوت در چیست؟ پاسخ این است که می­دانستند چگونه نزدیک شوند.

چهار) به همان اندازه مهم، به خوانندگان اصلی این رساله یادآوری می­شود که هرگز آن رابطۀ نزدیک با خدا را که از طریق بنیان‌های عهد کهنه حاصل می­شود، دوباره به دست نخواهند آورد.

۳. آیهٔ (۲۳) در پرتو آنچه عیسی کرد، بیایید حقیقت را استوار نگاه داریم.

بیایید بی‌تزلزل، امیدی را که به آن معترفیم همچنان استوار نگاه داریم، زیرا وعده‌دهنده امین است.

الف. بیایید بی‌تزلزل، امیدی را که به آن معترفیم همچنان استوار نگاه داریم: دلسردی آنها را از حقیقت متزلزل کرد. اطمینان مجدد آنها به عظمت عیسی و به عهد‌جدید باعث می­شود که آنها در ایمان قوی بایستند.

یک) «این پند: بیایید محکم بمانیم، ممکن است روی جلد کتاب‌مقدس هر مسیحی نوشته شود. ما در چنان عصر دگرگونی زندگی می‌کنیم که همه باید به ریشه ‌دواندن و استوار ماندن و بنا شدن در حقیقت تشویق شویم.» (اسپرجن)

دو) بی‌تزلزل: «کلمهٔ یونانی که در این قسمت بدین شکل ترجمه شده، تنها در این قسمت از عهد‌جدید به کار رفته است و به جسمی صاف اشاره دارد که از محور قائم خود منحرف نمی‌شود. در زندگی مسیحی، امیدی که لحظه‌ای استوار باشد و لحظه‌ای دیگر لرزان، جایگاهی ندارد.» (گاتری)

ب. زیرا وعده‌دهنده امین است: دلیل اینکه می‌توانیم محکم بایستیم این است که وعده‌دهنده امین است. بهتر است که به وفاداری او اعتماد کنیم، نه به وفاداری خود.

۴. آیات (۲۴-۲۵) در پرتو آنچه عیسی انجام داد، بیایید جمع شدن قوم خدا را هدف خود بسازیم.

و در فکر آن باشیم که چگونه می‌توانیم یکدیگر را به محبت و انجام اعمال نیکو برانگیزانیم. و از گرد آمدن با یکدیگر دست نکشیم، چنانکه بعضی را عادت شده است، بلکه یکدیگر را بیشتر تشویق کنیم -به‌خصوص اکنون که شاهد نزدیک‌تر شدن آن روز هستید.

الف.در فکر آن باشیم که چگونه می‌توانیم یکدیگر را به محبت و انجام اعمال نیکو برانگیزانیم: دلسردی سبب شد تا آنها از جمع شدن با یکدیگر در همان زمانی که بیشتر به آن نیاز داشتند، دوری کنند. اما عیسی ما را ملاقات می­کند تا یکدیگر را به محبت و انجام اعمال نیکو برانگیزانیم.

یک) یکدیگر: «این تنها جایی است که نویسنده از عبارت یکدیگر (allelous) استفاده می‌کند، اگرچه این واژه در عهد‌جدید بسیار به کار رفته است. او از فعالیتی دوجانبه سخن می­گوید، فعالیتی که در آن ایمانداران یکدیگر را تشویق­ کنند، نه فعالیتی که رهبران مابقی اعضا را در مورد آنچه بایستی انجام دهند، راهنمایی کنند.» (موریس)

دو) عبارت برانگیزاندن، عبارتی قوی است. «اصطلاح قابل توجهی به معنای برانگیختن است که یا در اینجا به معنای خوب یا مانند اعمال رسولان ۳۹:۱۵ به معنای بد یعنی نزاع به کار می‌رود. به نظر می‌رسد که این عبارت نشان می‌دهد که محبت کردن یکدیگر، اتفاقی خود به خود نیست.» (گوتری)

سه) محبت در اینجا کلمهٔ یونانی باستان آگاپه است که در عهد‌جدید کلمه‌ای مهم به حساب می‌آید. «محبت نیاز به تحریک و جمعیت دارد. ایمان و امید را می­توان توسط یک فرد منزوی، در سلولی زاهدانه یا در جزیره­ای بیابانی تمرین کرد. اما استعمال محبت فقط در یک اجتماع امکانپذیر است.» (رابینسون)

 

ب. و از گرد آمدن با یکدیگر دست نکشیم: ترک مشارکت راهی مطمئن برای دادن جای پا به دلسردی است. این دلسردی در جایی که قوم خدا یکدیگر را بیشتر تشویق نمی‌کنند، نمو می‌یابد.

یک) برخی فقط در صورتی به کلیسا می­روند که احساس کنند در آن زمان «به آن نیاز دارند» اما انگیزه ما برای مشارکت می‌بایست اطاعت از خدا و بخشش به دیگران باشد. اما می‌توانیم و باید با سایر ایمانداران جمع شویم تا کسی را تشویق کنیم که بایستی در برابر موج ناامیدی قوی بایستد.

                                           ·         جمع می­شویم تا چیزی از خدا دریافت کنیم.

                                           ·          جمع می­شویم تا چیزی به خدا بدهیم.

                                           ·          گرد هم می­آییم تا با ایمان و ارزش­های مشترک خود، یکدیگر را تشویق کنیم.

                                           ·         جمع می­شویم تا یکدیگر را برکت دهیم.

                                           ·         جمع می­شویم تا با هم کار کنیم.

دو) «هر نوایمانی که تلاش کند همچون مؤمنی به دور از حمایت جمع زندگی کند، خطر می‌کند چون در جامعهٔ امروزی و عصری زندگی می‌کند که نظری به پشتیبانی از او ندارد» (موفات، نقل شده در موریس)

سه) از آنجایی که بسیار مهم است مسیحیان دور هم جمع شوند، چیزهایی که مخالف تجمع آنها است نیز می‌بایست به‌عنوان خطرات جدی تلقی گردند. «نفاق یا جدایی در بدن مسیح، ماهیت عرفانی بدن مسیح را بر هم می‌زند. نفاق، مجاز نیست و در اثر جفایی سخت، بدعت، بت‌پرستی و ضدیت با مسیحیت رخ می‌دهد.» (ترپ)

چهار) «دکتر مکینتاش به‌خوبی اشاره کرده است که کلمهٔ قدیس هرگز به صورت مفرد وجود نداشته و به‌شکلی اجتناب‌ناپذیر جمع است.» (توماس)

پنج) گرد آمدن با یکدیگر: «کلمات، از گرد آمدن با یکدیگر دست نکشیم، احتمالاً معطوف به جلسات پرستشی است، اگرچه این موضوع بیان نشده است. ممکن است از روی قصد مبهم باقی مانده باشد تا شامل گردهمایی‌های دیگری از نوع غیررسمی نیز باشد، اما کلمهٔ یونانی اپیسناگوگ (episynagoge) به نوعی گردهمایی رسمی اشاره دارد.» (گاثری)

ج. به‌خصوص اکنون که شاهد نزدیک‌تر شدن آن روز هستید: همانطور که روز بازگشت عیسی نزدیک‌تر می‌شود، می‌بایست بیشتر متعهد به مشارکت قوم خدا و  گرد آمدن با یکدیگر باشیم.

یک) شاهد نزدیک‌تر شدن آن روز هستید: «شایان توجه است که در مضمون کنونی، این فعل خبری است و حقیقتی، عینیت یافته را بیان می‌دارد و همچون افعال بعدی خود، تشویقی را بیان نمی‌دارد. درون بودگی آن روز واضح به نظر می‌آمد. نباید راز در نظر گرفته شود. مسیحیان باید به نحوی زندگی می‌کردند که گویی رسیدن آن روز و طلوع خورشید دمِ افق بود.» (گاتری)

دو) «هر نسل مسیحی، اگر می‌خواهد همچون جماعت مسیحی زندگی کند، خوانده شده که به نحوی پیش رود که گویی نسل آخرالزمان است.» (بروس)

هشدار دیگری برای بردباری و تحمل کردن.

۱. آیات (۲۶-۳۱) خطر رد کردن خودسرانهٔ قربانی کامل عیسی برای ما.

زیرا اگر پس از بهره‌مندی از شناخت حقیقت، عمداً به گناه کردن ادامه دهیم، دیگر هیچ قربانی برای گناهان باقی نمی‌ماند؛ آنچه می‌ماند، انتظار هولناک مجازات و آتشی مهیب است که دشمنان خدا را فرو‌خواهد بلعید. هر که شریعت موسی را رد می‌کرد، بنا بر گواهی دو یا سه شاهد، بدون ترحم کشته می‌شد. حال به گمان شما چقدر بیشتر کسی که پسر خدا را پایمال کرده و خون عهدی را که بدان تقدیس شده بود، ناپاک شمرده و به روح فیض، بی‌حرمتی روا داشته است، سزاوار مجازاتی بس سخت‌تر خواهد بود؟  زیرا او را می‌شناسیم که فرموده است: «انتقام از آن من است؛ من هستم که سزا خواهم داد» و نیز: «خداوند قوم خود را مجازات خواهد کرد.» آری، افتادن به دست‌های خدای زنده چیزی هولناک است.

الف. زیرا اگر… عمداً به گناه کردن ادامه دهیم: عمداً گناه کردن در عبرانیان ۲۹:۱۰ توصیف شده و در مورد کسی صحبت می­کند که پسر خدا را پایمال کرده و خون عهدی را که بدان تقدیس شده بود، ناپاک شمرده و به روح فیض، بی‌حرمتی روا داشته است، و این رد کردن آگاهانه و تعمدی کارِ بزرگ عیسی بر روی صلیب، برای ما است.

یک) عمداً گناه کردن: به یک معنا، هر گناهی «گناهی عمدی» است. اما در اینجا، نویسندهٔ رساله به عبرانیان از چیزی بسیار شدیدتر و مرتبط با مسیحیان یهودی دلسرد سخن گفته که به کناره­گیری از مسیحیتی متمایز و بازگشت به یهودیت با نظام قربانی گذراندن می­اندیشیدند. این عمل در واقع پشت کردن به عیسی محسوب می‌شود.

دو) «این قسمت ارتباطی به ارتداد یا مرتدها در زبان روزمره ندارد. شخص شاید خطا بکند یا به تصمیم خود دست به گناه بزند، ولی انجیل را رد یا خداوندی که او را خریده، انکار نکند. آنچه با آن روبه‌روست، ترسناک و خطرناک است، ولی مأیوس‌کننده نیست.» (کلارک)

سه) «به نظر می‌رسد این فکر ارتباط نزدیکی با آیۀ پیشین دارد و نشان می‌دهد که اگر ما هم‌ایمانان مسیحی خود را رها کنیم، ممکن است به‌راحتی به ترک گفتن مسیح منجر گردد.» (توماس)

ب. دیگر هیچ قربانی برای گناهان باقی نمی‌ماند: اگر قربانی عیسی برای گناه رد شود، هیچ قربانی دیگری که بتواند، تطهیر نماید باقی نمی­ماند.

یک) «اگر این راه بزرگ نجات و این بزرگ‌ترین قربانی از سوی همه مردود گردد، دیگر هیچ قربانی دیگری باقی نمی‌ماند.» (مورگان)

ج. چقدر بیشتر… سزاوار مجازاتی بس سخت‌تر خواهد بود؟ اگر کسی قربانی عیسی را نپذیرد، سزاوار قضاوتی رعب­آور، حتی مطمئن‌تر از آنچه در عهد‌عتیق بود، است.

د. اگر پس از بهره‌مندی از شناخت حقیقت، عمداً به گناه کردن ادامه دهیم: هنگامی که با رد کردن کار عیسی بر صلیب، عمداً به گناه کردن ادامه دهیم، در واقع چنین کرده‌ایم:

یک) پسر خدا را پایمال کرده: ما با رد کردن بزرگ‌ترین کارش، او را بی‌حرمت کرده و با بی‌ارزش ساختن کاری که او انجام داده، ارزش او را کم می­کنیم. وینسنت در مورد این عبارت می‌گوید: «چنین عبارتی در ترجمهٔ هفتادتنان بسیار به کار رفته است و معادل خراب کردن، شکست دادن، و با حقارت عقب‌نشینی کردن است. واژگانی تند استفاده شده است تا حس غضبی ترس‌آفرین که در ترک گفتن مسیح و بازگشت به یهودیت دخیل است را القا کند.»

دو) خون عهد را… ناپاک شمرده: در این صورت ما خون عیسی را از حیوانات بی‌شماری که تحت عهد‌عتیق قربانی می­شدند، مهم‌تر نمی‌دانیم. وینسنت می­گوید: «در اینجا این کلمه دو توضیح را تصدیق می­کند: (۱) خون مسیح معمولی شمرده ‌شده و شخصیت مقدس بیشتر یا ارزش خاصی نسبت به خون هر فرد عادی ندارد.  (۲) امتناع کردن از اعتنا به خون مسیح به‌عنوان خون یک کفاره و نجات‌دهنده، تلویحاً بیان می‌دارد که خون او ناپاک و همچون خون یک گناهکار است.»

سه) به روح فیض، بی‌حرمتی روا داشته: وقتی که عیسی و کار تمام شده­اش را از جانب خود رد می­کنیم، در واقع روح‌القدس که هدفش عرضه عیسی و کارش به ما است، را آزار می­دهیم (۸:۱۶-۱۵).

چهار) انتقام: «این کلمه ترجمه‌ای تأسف‌آور از این قسمت است، زیرا گویی از کینه‌جویی‌ای سخن می‌گوید که در کلمهٔ یونانی اثری از آن دیده نمی‌شود. این کلمه پیمانه‌ای کامل از عدالت برای همهٔ طرف‌هاست.» (وینسنت)  

ه. افتادن به دست‌های خدای زنده چیزی هولناک است: به‌راستی که روبه‌رو شدن با خدایی که او را بسیار رد کرده و به او بسیار توهین کرده‌ای، هولناک است.

یک) «لذا، افتادن به دست‌های خدای زنده به معنای مقاومت در برابر محبتش، امتناع از نجاتش، حقیر شمردن هشدارهای روحش، و اصرار داشتن به عبور از نقطه‌ای است که خدا می­تواند پیوسته فیض بیشتری از خود در آنجا نشان دهد.» (نیووِل)

۲. آیات (۳۲-۳۴) شجاعانه دلسردی خود را پذیرفته و به یاد بیاورید که چگونه قبلاً در ایام دشوار برای خدا ایستاده­اید.

آن روزهای پیشین را به‌یاد آورید، زمانی را که تازه منوّر شده بودید؛ در آن روزها، با تحمل رنج و زحمت، در مبارزه‌ای عظیم ایستادگی به‌خرج دادید. گاهی در برابر چشم همگان مورد اهانت و آزار قرار می‌گرفتید و گاهی دوش به دوش کسانی می‌ایستادید که با ایشان چنین رفتار می‌شد. با آنان که در زندان بودند، همدردی می‌کردید و تاراج اموال خود را با شادی می‌پذیرفتید، زیرا می‌دانستید از دارایی‌های بهتر که جاودانی است، برخوردارید.

الف. آن روزهای پیشین را به‌یاد آورید: آن مسیحیان قبلاً برای عیسی رنج کشیده و از جامعهٔ یهودی خویش طرد شده بودند و شاید مرده به شمار می­آمدند. این شرایط پس از آن بود که آنها به عیسی اعتماد کردند (زمانی را که تازه منوّر شده بودید).

ب. تحمل رنج و زحمت، در مبارزه‌ای عظیم ایستادگی: آزار و شکنجهٔ آنها مبارزه‌ای بود که طرق مختلفی داشت. آنها در برابر چشم همگان مورد اهانت و آزار قرار می‌گرفتند. آنها دوش به دوش کسانی می‌ایستادند که با ایشان چنین رفتار می‌شد، از جمله خود نویسندۀ رساله به عبرانیان (با آنان که در زندان بودند، همدردی می‌کردید) آنها همچنین با آزار و اذیت اقتصادی (تاراج اموال خود) مواجه شده بودند. اما نکته اینجاست که هنگام روبه‌رو شدن با این مسائل، آن را تحمل کرده و پذیرفته بودند. پس آنها می­توانند نگاهی به پایداری گذشتهٔ خویش انداخته و تشویق شده تا در آینده محکم بایستند.

یک) کلارک در مورد تحمل رنج و زحمت، در مبارزه‌ای عظیم می‌گوید: «این تلمیحی به مبارزات یونانیان یا اجرای گلادیاتورها در معرض عموم است.»

دو) در برابر چشم همگان (تماشاگه): نویسنده برای این کلمه از همان واژه یونانی باستان که در اول قرنتیان ۹:۴ آمده، استفاده می­کند: «ما تماشاگه تمامی جهان، چه آدمیان و چه فرشتگانیم.» در واقع ایده این است که نمایشی برای دنیای نظاره‌گر ساخته شود. «مسیحیان، همچون یونیانیان بر صحنهٔ نمایش هم به شکل استعاری و هم عینی، با مشکلاتی روبه‌رو بودند.» (ترَپ)

ج. زیرا می‌دانستید از دارایی‌های بهتر که جاودانی است، برخوردارید: آنها با حفظ چشم‌انداز آسمانی از دوران آزار و جفا عبور نمودند. نکتهٔ اشاره شده در رساله به عبرانیان واضح است: شما نیز می­توانید از دوران دلسرد‌کنندهٔ فعلی عبور کنید.

۳. آیات (۳۵-۳۹) از تجربیات گذشته خود استفاده کنید تا قدرت تحمل برای آینده را به دست آورید.

 

پس این آزادگی خود را ترک مگویید، زیرا پاداشی عظیم در پی خواهد داشت. چون لازم است پایداری کنید تا آنگاه که ارادۀ خدا را به انجام رساندید، وعده را بیابید.

زیرا پس از اندک زمانی «او که باید بیاید، خواهد آمد

و تأخیر نخواهد کرد.

 امّا شخصِ پارسای من به ایمان زیست خواهد کرد.

و اگر به عقب برگردد،

از او خشنود نخواهم شد.»

لیکن ما از کسانی نیستیم که به عقب برمی‌گردند و هلاک می‌شوند، بلکه از آنانیم که ایمان دارند و حیات می‌یابند.

الف. پس این آزادگی خود را ترک مگویید: آن مسیحیان دلسرد در خطر رها کردن اعتماد خویش به عیسی و بازگشت دوباره به رابطه‌ای مبنی بر عهد کهنه با خدا بودند.

یک) آزادگی خود را ترک مگویید: «آن را دور نیندازید…نه تنها انسان‌ها بلکه شیاطین نیز نمی‌توانند آن آزادگی [شهامت] را از شما بگیرند و اگر وفادار باشید، خداوند هرگز شما را از آن محروم نخواهد کرد. اینجا به سربازان بزدل اشاره شده که سپرهای خود را دور انداخته و از جنگ می­گریزند. ایمان شما به مسیح، همان سپر شماست که به شما معرفت نجات را می­دهد. پس اگر آن را نگه دارید، آن نیز شما را نگه خواهد داشت.» (کلارک)

ب. چون لازم است پایداری کنید: آنها و همچنین ما برای دریافت وعدهٔ خدا آنگاه که ارادۀ خدا را به انجام رساندیم، لازم است که پایداری کنیم. سخت‌ترین و ناامیدکننده‌ترین آزمایشات هنگامی رخ می‌دهد که ما به اطاعت از اراده خدا دعوت شویم، در حالی‌که تحقق وعده او بسیار دور به نظر می‌رسد. به همین خاطر است که ما به پایداری نیاز داریم. در زمانی که به نظر می­رسد وعده عملی نشده است، وفاداری و سرسپردگی معیار اطاعت و بلوغ روحانی شماست.

 

یک) این پایداری از طریق آزمایش و امتحان ایمانمان بنا می­شود (یعقوب ۲:۱-۴).

ج. امّا شخصِ پارسای من به ایمان زیست خواهد کرد: می‌بایست ما رد پای کسانی که به ایمان زیست می‌کنند را دنبال کرده و تا تحقق وعده‌ها پایداری کنیم.

یک) هر کلمه در حبقوق ۲:۴ مهم است و خداوند آن را سه بار در عهد‌جدید، فقط برای آنکه معنای کاملش را آشکار نماید، نقل قول می­کند.

                                           ·         پولس در رومیان ۱۷:۱ همین قسمت را از حبقوق ۴:۲ با تأکید بر ایمان نقل قول می­کند: «پارسا به ایمان زیست خواهد کرد.»

                                           ·         پولس در غلاطیان ۱۱:۳ این قسمت را از حبقوق ۴:۲ با تأکید بر پارسا (عادل) نقل قول می­نماید: «پارسا به ایمان زیست خواهد کرد.»

                                           ·          در اینجا در عبرانیان ۳۸:۱۰ تأکید بر زندگی (زیست) کردن است: «امّا شخصِ پارسا به ایمان زیست خواهد کرد.»

د. لیکن ما از کسانی نیستیم که به عقب برمی‌گردند و هلاک می‌شوند، بلکه از آنانیم که ایمان دارند و حیات می‌یابند: این استنتاجی دلگرم‌کننده است. ما از کسانی خواهیم بود که بر وعده خدا پایداری کرده و آن را کسب می­کنیم. ما به سنن قدیمی یا رابطۀ عهدِعتیقی با خدا -یا هر جایگزین دیگری برای عیسی بازگشت نخواهیم کرد.

یک) «عقب‌نشینی در زندگی مسیحی گاهی ناشی از ناامیدی است، در دیگر اوقات به دلیل افسردگی، در برخی دیگر به دلیل دلسردی، اما همیشه به دلیل بی‌اعتمادی است.» (توماس)

دو) حیات می‌یابند: «در زبان یونانی به سپردن روح اشاره دارد. این عبارت در زبان یونانی استعاره از بازرگانانی است که یا پول بیشتری در می‌آورند و یا آنچه دارند را هم از دست می‌دهند؛ یا قماربازانی که علیرغم احتمال شکست، بر شرط خود پافشاری می‌کنند.» (ترپ)

سه) حیات می‌یابند: «در این قسمت در اصل از کلمهٔ نجات یافتن استفاده شده است که به معنی معمول آن در اناجیل یعنی نجات از گناهان نیست، بلکه کلمه‌ای است به معنای تصاحب کامل. ایمان ابتدا هنگام گشودن بادبان‌های خود برای بهره بردن از باد مکاشفه خدا، دریافت‌کننده است و بعد به کلام خدا و فیض پاسخ می‌دهد.» (توماس)