Search
Close this search box.

فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

مکاشفه باب ۱۱ – دو شاهد

معبد خدا.

 

۱. آیۀ (۱) به یوحنا دستور داده شده است که معبد، مذبح و پرستندگان آن را اندازه‌گیری کند.

 آنگاه ساقه‌ای از نی به من داده شد که به چوب اندازه‌گیری می‌مانست و به من گفته شد: «برخیز و معبد خدا و مذبح را اندازه بگیر و شمار پرستندگان آنجا را تعیین کن.

 الف. نی… که به چوب اندازه‌گیری می‌مانست: در حزقیال ۴۰-۴۳، متنی طولانی وجود دارد که در آن یک معبد اندازه‌گیری می‌شود. معبد حزقیال به‌روشنی به‌عنوان معبد زمینی در دورۀ هزار ساله [این عنوانی است که به هزار سال سلطنت عیسی مسیح بر روی زمین داده شده است.] شناخته می‌شود و به نظر می‌رسد معبد مکاشفه ۱۱ قبل از معبد حزقیال باشد. با این حال شباهت‌هایی وجود دارد؛ معبد حزقیال نیز به‌طور مفصل اندازه‌گیری می‌شود (حزقیال ۱۷:۴۰-۱۹).

یک) در کتاب‌مقدس چند نمونۀ دیگر از اندازه‌گیری وجود دارد. در زکریا فصل ۲، مردی اورشلیم را اندازه گرفت، صحنه‌ها که ظاهراً داوری آیندۀ خدا را بر شهر نشان می‌داد. در مکاشفه فصل ۲۱، اورشلیم جدید اندازه‌گیری می‌شود.

ب. برخیز و معبد خدا را اندازه بگیر: در عهد‌عتیق گاهی ایدۀ اندازه‌گیری، نمایانگر مالکیت، حفاظت و نگهداری است. هنگامی که حبقوق نبوت کرد، او ایستاد و زمین را به جنبش درآورد (حبقوق ۶:۳)، منظور این بود که خداوند مالک زمین است و می‌تواند هر کاری که می‌خواهد با آن بکند. وقتی این معبد اندازه‌گیری می‌شود، نشان می‌دهد که خداوند همۀ ابعاد آن را می‌داند و او در کنترل است.

یک) خدا در کنترل است. این یکی از مضامین باشکوه و قدرتمند کتاب مکاشفه است. مکاشفه ۱۷:۱۱ دوباره از عنوان قادر مطلق برای خدا استفاده می‌کند. کلمۀ یونانی که ترجمه شده قادر مطلق، پانتوکراتور (pantokrater) است به معنی «کسی که دستش بر همه چیز است». نُه بار از ده باری که این کلمه در عهد‌جدید آمده، در مکاشفه است. این معبد صحنۀ وحشت بزرگ و جلال بزرگ خواهد بود، اما خدا در کنترل است و در رابطه با اعمال خوب و بد انسان کار می‌کند.

ج. معبد خدا: هویت این معبد موضوع مهمی در تفسیر است. بسیاری این معبد را نماد کلیسا می‌بینند.

یک) پولس کلیسا را به‌عنوان یک معبد توصیف کرد: «پس دیگر نه بیگانه و اجنبی، بلکه هموطن مقدسین و عضو خانوادۀ خدایید؛ و بر شالودۀ رسولان و انبیا بنا شده‌اید، که عیسی مسیح خودْ سنگ اصلی آن بناست. در او تمامی این بنا به هم می‌پیوندد و به صورت معبدی مقدّس در خداوند بر پا می‌شود.» (افسسیان ۱۹:۲-۲۱)

دو) پطرس کلیسا را به‌عنوان یک معبد توصیف کرد: «شما نیز چون سنگ‌های زنده به صورت عمارتی روحانی بنا می‌شوید.» (اول پطرس ۵:۲)

سه) با این وجود، اگر این معبد در مکاشفه ۱۱ نمایش نمادین کلیسا است، چرا باید اندازه‌گیری شود؟ اهمیت صحن بیرونی و مذبح چیست -و اگر کلیسا خود معبد است، پرستندگان (شمار پرستندگان آنجا) چه کسانی هستند؟ در اینجا جزئیات بسیار زیادی وجود دارد که با تصویر کلی کلیسا به‌عنوان معبدی برای خدا مطابقت ندارد.

د. معبد خدا: به احتمال زیاد این معبدی است که باید بر روی زمین باشد تا آنچه دانیال، عیسی و پولس در مورد مکروهِ ویرانگر گفته‌اند، تحقق یابد.

یک) دانیال نبی به ما گفت که ضدّمسیح عهد خود را با قوم یهود زیر پا می‌گذارد و قربانی‌ها و هدایا را متوقف می‌سازد. این ضدّمسیح معبد را با قرار دادن چیزی مکروه در آنجا نجس خواهد کرد (دانیال ۲۷:۹، ۳۱:۱۱، و ۱۱:۱۲).

دو) عیسی مسیح گفت: متوجه مکروهِ ویرانگر که در مکان مقدس بر پا خواهد شد باشید. این نشانه بسیار مهمی از آغاز فصل خشم خدا بر زمین خواهد بود (متی ۱۵:۲۴-۱۶ و ۲۱:۲۴).

سه) پولس به ما گفت که ضدّمسیح به‌عنوان خدا در معبد خواهد نشست (دوم تسالونیکیان ۳:۲-۴).

 

چهار) مفهوم مکروه ویرانی اغلب در قالبی روحانی، به‌عنوان پرستشی بت‌پرستانه که در قلب قوم خدا («معبد» او) بر قرار شده است، تفسیر می‌شود. اما اگر مردم، ضدّمسیح – فرستادۀ خود شیطان- را می‌پرستند، به چه معنا می‌توان آنها را معبد خدا نامید؟ مطمئناً این صریح‌ترین یا ساده‌ترین تفسیر نیست. ساده‌ترین توضیح در همۀ این قسمت‌ها دیدن معبدی واقعی یهودی بر روی کوه معبد در اورشلیم است که هنوز ساخته نشده -اما به‌زودی خواهد شد.

ه. معبد خدا: در حقیقت، امروزه یهودیانی وجود دارند که بسیار علاقمند به بازسازی معبد و از سرگیری مراسم قربانی هستند، و هم‌اکنون در حال آماده‌سازی دقیقاً همین کار هستند.

یک) امروز می‌توانید از اَنستیتوی معبد در محلۀ قدیمی یهودیان در شهر اورشلیم دیدن کنید. در آنجا گروهی از یهودیانِ کاملاً متعهد به بازسازی معبد، تلاش می‌کنند تا مردم را آموزش دهند و آگاهی عمومی را برای معبدی جدید افزایش دهند. آنها سعی می‌کنند هر چیزی که می‌توانند، تا حد قابلمه‌ها و ماهی‌تابه‌های خاصی که در قربانی کردن استفاده می‌شوند را برای معبدی جدید دوباره بسازند.

دو) اسرائیل دوباره یک ملت است و تلاش برای بازسازی معبد واقعی است. گروه اصلی یهودی که مسئولیت بازسازی معبد را بر عهده دارد، سازمانی به نام وفاداران به کوه معبد است که می‌گویند به تلاش‌های خود برای بازسازی معبد یهودی بر کوه ادامه خواهند داد. در اسرائیل، دانش‌آموزانی هستند که برای کهانت آموزش می‌بینند و یاد می‌گیرند که چگونه حیوانات را در معبد بازسازی‌شده قربانی کنند.

سه) درک این نکته مهم است که اکثر یهودیان -مذهبی یا سکولار- به ساختن معبد اهمیتی نمی‌دهند. و اگر معبدی بازسازی می‌شد، قربانی کردن حیوانات در این دوران، با وجود فعالان خشن حقوق حیوانات دشوار می‌بود. با این حال، گروهی کوچک، قوی و بسیار فداکار وجود دارد که زندگی خود را وقف تحقق بازسازی معبد کرده -معبدی که نبوت‌ها را برآورده می‌کند.

چهار) به‌درستی، مسیحیان با دیدن تلاش‌ها برای بازسازی معبد هیجان‌زده می‌شوند. در عین حال، ما باید درک کنیم که انگیزۀ اصلی در پس بازسازی معبد -تمایل به داشتن مکانی برای قربانی کردن برای گناه- اصلاً از جانب خدا نیست. مسیحیان معتقدند که قربانی برای گناه به تمامی بر روی صلیب پایان یافته است و هر قربانی دیگری برای گناه توهین به خدا است، زیرا کار تمام شده عیسی بر روی صلیب را انکار می‌کند.

پنج) یهودیان ارتدکس معتقدند که مسیح موعود معبد را بازسازی خواهد کرد؛ ولی، مردی که ممکن است در ابتدا به‌عنوان مسیحِ موعود خود در آغوش بگیرند، ممکن است در واقع ضدّمسیح باشد: «من به نام پدر خود آمدم، ولی شما مرا نمی‌پذیرید. امّا اگر دیگری به نام خود آید، او را خواهید پذیرفت.» (یوحنا ۴۳:۵)

 ۲. آیۀ (۲) صحن بیرون معبد.

ولی تو را با صحن بیرونی کاری نباشد و آن را اندازه مگیر، زیرا که آن به کافران واگذار شده است. اینان شهر مقدّس را چهل و دو ماه لگدمال خواهند کرد.

الف. ولی تو را با صحن بیرونی کاری نباشد: صحن بیرونی نیازی به اندازه‌گیری ندارد زیرا متعلق به یهودیان نیست. شاید به این دلیل که صحن  بیرونی این معبد بازسازی شده شامل زیارتگاه  اسلامی مسجدالاقصی است که در حال حاضر بر روی کوه معبد قرار دارد و محل اختلاف بین یهودیان و مسلمانان است.

یک) زمانی که رومیان اورشلیم را در سال ۷۰ میلادی فتح کردند، آنها شهر را آنچنان کامل ویران کردند که پایه‌های معبد قدیمی را نمی‌توان به‌راحتی پیدا کرد. بسیاری برای مدت‌ها تصور می‌کردند که مسجد الاقصی در محل معبد قدیمی قرار دارد. اما تحقیقات جدید شواهدی به دست می‌دهد مبنی بر اینکه معبد ممکن است در شمالِ جایی که مسجد‌الاقصی امروزی قرار دارد، قرار داشته باشد و اگر قرار بود معبد در مکان قدیمی‌اش بازسازی شود، مسجد‌الاقصی در حیاط بیرونی آن قرار می‌گرفت. اگر این‌طور باشد (و تحقیقات به هیچ وجه به نتیجه نهایی نرسیده است)، آنگاه روشن می‌شود که چرا فرشته به یوحنا گفت تو را با صحن بیرونی کاری نباشد، چرا که آن به غیر یهودیان داده شده است.

ب. اینان شهر مقدّس را لگدمال خواهند کرد: شهر مقدّس (اورشلیم) برای مدت چهل و دو ماه -که برابر با ۱۲۶۰ روز (سه سال و نیم) است، زیر پا لگدمال خواهدشد. این پایمال کردن اورشلیم توسط غیر یهودیان، احتمالاً در نیمه آخر دوره هفت ساله نهایی صورت می‌گیرد، همان‌طور که دانیال در ۲۶:۱۱-۲۷ توصیف کرده است -زمانی که ضدّمسیح خشم خود را بر مردم اسرائیل می‌ریزد (چنانکه که در مکاشفه ۱۳:۱۲-۱۷ و متی ۲۴: ۱۵-۲۸ شرح داده شده است).

ج. اینان شهر مقدّس را چهل و دو ماه لگدمال خواهند کرد: محقق و عالم یونانی
اِ. تی.
رابرتسون گفته که لگدمال کردن به معنی «با تحقیر زیر پا گذاشتن است

آن دو  شاهد

۱. آیۀ (۶-۳) خدمت دو شاهد.

و من دو شاهد خود را مأمور خواهم ساخت که پلاس در بَر، هزار و دویست و شصت روز نبوّت کنند. «این دو، همان دو درخت زیتونند و همان دو چراغدان که در حضور خداوندِ زمین می‌ایستند. اگر کسی بخواهد آسیبی به آنها برساند، آتش از دهانشان زبانه می‌کشد و دشمنانشان را فرو می‌بلعد. این است طریق مردن هر کس که قصد آزار آنان کند. آنان قادرند آسمان را در ببندند تا در ایام نبوّتشان باران نبارد و قادرند آب‌ها را به خون بدل کنند و زمین را هر چند بار که بخواهند به هر بلا مبتلا سازند.

الف. دو شاهد خود: این دو شاهد، از جالب‌ترین شخصیت‌های مکاشفه هستند. خِصلت خدمت آنها نبوتی است (نبوّت کنند)؛ آنها موعظه می‌کنند و به توبه فرامی‌خوانند (پلاس در بَر)، و به خدمتی الهی خوانده شده‌اند (من… مأمور خواهم ساخت).

یک) دو شاهد در مأموریت خود با قدرتی الهی خدمت می‌کنند. «در واقع چنان قدرتی که آنها قادرند برای ۱۲۶۰ روز علی‌رغم ضدیت دنیا شهادت بدهند.» (والوُرد)

ب. این دو، همان دو درخت زیتونند و همان دو چراغدان: شاهدان از روح‌القدس قدرت منحصر‌به‌فرد و مستمری دارند، همان‌طور که در تصویر درختان زیتون و چراغ‌های روغنی زکریا نشان داده شده است (زکریا ۲:۴-۳ و ۱۴:۴).

یک) این متن از زکریا اولین کاربرد خود را در مورد دو مرد در روزگار زکریا داشت: یوشع و زروبابل. همان‌طور که این دو شاهد برافراشته شدند و با روغن زیتون که نمایانگر قدرت روح‌القدس بود قدرت یافتند تا چراغدان یا شاهدان خدا باشند، دو شاهد مکاشفه ۱۱ نیز به همین ترتیب منصب نبوتی خود را اجرا خواهند کرد.» (والوُرد)

دو) در تصویر چراغ‌های روغنی زکریا، روغن درختان زیتون مستقیماً به چراغ‌ها رسیده، آنها را پر می‌کرد. این تصویری از عرضه مداوم و فراوان است. ما قبل از اینکه شاهد باشیم، ابتدا باید چیزی برای شهادت دادن داشته باشیم -مواجهه شخصی خودمان با عیسی مسیح. سپس، ما باید قدرت روح‌القدس را داشته باشیم تا شرح آنچه را که شاهد بوده‌ایم به‌طور مؤثر بیان کنیم.

سه) «در کتاب مکاشفه، روح‌القدس تمام ظرافت‌ها و شکوفه‌های روایت عهد‌عتیق را به عاریت می‌گیرد تا بدین وسیله روایت عهد‌جدید را در اعصار بعدی بیان کند.» (ترپ)

ج. اگر کسی بخواهد آسیبی به آنها برساند، آتش از دهانشان زبانه می‌کشد و دشمنانشان را فرو می‌بلعد: این دو شاهد از محافظت ویژه‌ای از جانب خدا برخوردارند، مانند ایلیا در دوم پادشاهان ۱.

د. آنان قادرند آسمان را در ببندند… و قادرند آب‌ها را به خون بدل کنند و زمین را هر چند بار که بخواهند به هر بلا مبتلا سازند: دو شاهد این قدرت را دارند که هم خشکسالی و هم طاعون بیاورند، مانند قدرتی که ایلیا (یعقوب ۱۷:۵-۱۸) و موسی (خروج ۷-۱۲) داشتند.

ه. آنها… آنان… آنان: در دستور زبان یونان باستان، تمام اسم‌هایی که در این قسمت برای دو شاهد استفاده شده، در جنسیت مذکر هستند. دو شاهد قطعاً دو مرد هستند.

۲. آیات (۷-۱۰) مرگ دو شاهد.

باری، همین که آنان شهادت خود را یکسره به انجام رسانند، آن وحش که از هاویه بیرون می‌آید، با آنان خواهد جنگید و بر آنان غالب شده، آنان را خواهد کشت. و اجسادشان در میدان آن شهر بزرگ که به کنایه سُدوم و مصر خوانده می‌شود بر زمین خواهد ماند؛ همان شهر که خداوندشان نیز در آنجا بر صلیب شد. تا سه روز و نیم، مردمان از هر ملت و هر طایفه و هر زبان و هر قوم به تماشای اجساد آنان خواهند ایستاد و از خاکسپاری‌شان خودداری خواهند کرد. ساکنان زمین در مرگ آنان شادی‌ها خواهند نمود و برای یکدیگر هدیه‌ها خواهند فرستاد؛ زیرا که آن دو نبی ساکنان زمین را معذب ساخته بودند.

الف. با آنان خواهد جنگید و بر آنان غالب شده، آنان را خواهد کشت: دو شاهد توسط آن وحش که از هاویه بیرون می‌آید کشته می‌شوند (اولین بار در مکاشفه ۱۱:۹ معرفی شد، و به احتمال زیاد خود شیطان است) اما خدمت آنها زودرس به پایان نمی‌رسد. آنها وظیفه خود را به‌طور کامل انجام می‌دهند (همین که آنان شهادت خود را یکسره به انجام رسانند).

یک) خدا را شکر، تا زمانی که شهادت خود را به انجام نرسانیم، کسی نمی‌تواند ما را از این زمین ببرد. شیطان قدرتی بر زندگی ما ندارد. ما شاهدان خداوند هستیم و او ما را تا پایان شهادتمان حفظ خواهد کرد.

دو) این چند سطر تفاوت بین شاهد بودن و شهادت دادن را نشان می‌دهد. شاهد، کار نيست که ما انجام بدهيم؛ بلکه چيزي است که ما هستيم. شهادت دادن کاری است که یک شاهد انجام می‌دهد.

ب. و اجسادشان در میدان آن شهر بزرگ که به کنایه سُدوم و مصر خوانده می‌شود بر زمین خواهد ماند؛ همان شهر که خداوندشان نیز در آنجا بر صلیب شد: دو شاهد در شهر اورشلیم کشته می‌شوند، که در سه واژه گویا توضیح داده شده است.

·      از نظر فساد، مانند سدوم.

·      از نظر ظلم و بردگی، مانند مصر.

·      از نظر شهر بزرگ، اصطلاحی که اغلب در مورد بابل به کار می‌رود، مقر ضدّمسیح (مکاشفه ۱۹:۱۶، ۱۸:۱۷، ۱۰:۱۸، ۱۶:۱۸، ۱۸:۱۸، ۱۹:۱۸، ۲۱:۱۸).

یک) اگر در طول سه سال و نیم اول، رهبری اورشلیم با ضدّمسیح هماهنگ باشد، به‌راحتی می‌توان دید که این عناوین چگونه به کار برده شدند. هر شهری که عاشق ضدّمسیح باشد یا با او عهد ببندد را می‌توان سدوم، مصر و بابل نامید.

ج. ساکنان زمین در مرگ آنان شادی‌ها خواهند نمود و برای یکدیگر هدیه‌ها خواهند فرستاد: زمین مرگ دو شاهد را دیده و شادی می‌کند. این واقعیت که مردمان از هر ملت و هر طایفه و هر زبان و هر قوم این را می‌بینند، احتمالاً پیشگویی غیر‌مستقیمی به رسانه‌های جمعی مدرن است.

یک) شگفت‌انگیز است -و اصلاً دور از ذهن نیست- که به پخش زنده و جهانی در کانال‌های جدید و از طریق اینترنت فکر کنیم، «پخش زنده از اورشلیم»، و دیدن صحنه شگفت‌انگیزی که در اینجا شرح داده شده است و در حال وقوع است.

دو) منظور همچنین این است که دنیا با این دو شاهد به شیوه‌های تحقیرآمیز رفتار می‌کند. «اینکه جسد مرده‌اش در معرض دید عموم، تخت بر زمین باشد بدترین تحقیری بود که یک انسان می‌توانست از دشمنانش متحمل شود.» (جانسون)

سه) شادی‌ها خواهند نمود و برای یکدیگر هدیه‌ها خواهند فرستاد: دونالد گری بارنهاوس به کارت کریسمسی اشاره می‌کند با مکاشفه ۱۰:۱۱ بر طرح روی کارت -نقل قولی بسیار اشتباه از کتاب‌مقدس!

د. زیرا که آن دو نبی ساکنان زمین را معذب ساخته بودند: موعظۀ این دو شاهد و دعوت آنها به توبه برای بسیاری عذاب بود، زیرا آنها در حالی که دروغ خود را دوست داشتند، تحمل شنیدن حقیقت را نداشتند.

۳. آیات (۱۱-۱۴) احیای دو شاهد.

امّا پس از سه روز و نیم، دَمِ حیات از جانب خدا به آنان داخل شد و به پا ایستادند. وحشتی عظیم بر کسانی که به تماشای آنان ایستاده بودند، مستولی شد. آنگاه شنیدند که صدایی بلند از آسمان به آنها گفت: «به اینجا بالا بیایید!» و آنان پیش چشم دشمنانشان در دلِ ابری به آسمان بالا رفتند. درست در همان ساعت، زمین‌لرزه‌ای بزرگ درگرفت و یک‌دهم شهر فرو ریخت و هفت هزار تن در آن زمین‌لرزه کشته شدند و بازماندگان را وحشت فرا گرفت و خدای آسمان‌ها را جلال دادند. ‘وایِ‘ دوّم از سر گذشت. اینک ’وایِ‘ سوّم به‌زودی خواهد رسید.

الف. آنان به پا ایستادند. وحشتی عظیم بر کسانی که به تماشای آنان ایستاده بودند، مستولی شد: از آنجایی که این اتفاق در مقابل چشمان جهان ناظر رخ می‌دهد، دشمنان این دو شاهد وحشت کرده و شگفت‌زده می‌شوند.

ب. به اینجا بالا بیایید: زمین شایسته این دو شاهد نبود، پس خداوند آنها را به خانه فرا‌می‌خواند و در دلِ ابری به آسمان بالا رفتند.

ج. درست در همان ساعت، زمین‌لرزه‌ای بزرگ درگرفت: زلزله داوری می‌آورد و بسیاری را به جلال دادن به خدا برمی‌انگیزاند. اما باید دید که آیا این به توبه‌ای واقعی برای نجات تبدیل خواهد شد یا خیر.

۴. هویت دو شاهد.

الف. بسیاری از مفسران این دو شاهد را نمادی از کل کلیسا در دوره مصیبت یا نمادهای شریعت و انبیا می‌دانند. اما چگونه می‌توان بسیاری از جزئیات خاص در خدمت آنها را با چنین تفسیر نمادینی سازگار کرد؟

ب. ساده‌ترین و سرراست‌ترین تفسیر، آنها را دو فرد واقعی می‌بیند نه بازنمایی نمادین.

یک) متأسفانه، تعداد کم‌عقل‌های مدرنی که فکر می‌کنند آنها خودشان یکی از دو شاهد هستند کم نیست. فکر می‌کنم اگر همه آنها را با هم جمع می‌کردید حدود ۱۴۴،۰۰۰ نفر می‌شدند!

ج. اینکه آنها چه کسانی هستند نباید خیلی مهم باشد، وگرنه دقیقاً به ما گفته می‌شد که آنها چه کسانی هستند!

یک) به‌طور کلی، اگر قرار شود دو شاهد با دو نفر از گذشته شناسایی شوند، کاندیداهای اصلی ایلیا، موسی یا خنوخ هستند. یا، شاید اینها صرفاً دو ایماندار باشند که در روح و قدرتِ این مردان بزرگ خدمت می‌کنند، دقیقاً همان‌طور که یحیی تعمید‌دهنده با روح و قدرت ایلیا پیشاپیش خداوند آمد (لوقا ۱۷:۱ و متی ۱۲:۱۷-۱۳).

دو) برخی فکر می‌کنند خنوخ یکی از شاهدان است زیرا او توسط خدا به آسمان برده شد (پیدایش ۲۵:۵).

سه) برخی فکر می‌کنند ایلیا یکی از شاهدان است زیرا:

·      خدمت او مانند یکی از این دو شاهد به نظر می‌رسد (دوم پادشاهان ۱ و یعقوب ۱۸-۱۷:۵).

·      او به آسمان بُرده شد (دوم پادشاهان ۱۱:۲).

·      دشمنان ایلیا بر اثر آتش نابود شدند (دوم پادشاهان ۱).

·      به‌طور خاص پیشگویی می‌شود که ایلیا قبل از پایان عصر باز خواهد گشت (ملاکی ۵:۴-۶).

·      ایلیا در کوهی که دگرگونی سیمای عیسی دیده شد یک «گردهمایی» منحصر‌به‌فرد با او داشت (متی ۱:۱۷-۶).

چهار) برخی فکر می‌کنند موسی یکی از شاهدان است زیرا:

·      خدمت او مانند یکی از این شاهدان به نظر می‌رسد (خروج ۲۰:۷-۲۱).

·      به نظر می‌رسد که خدا هدف خاصی برای بدن موسی دارد که شیطان می‌خواست آن را شکست دهد (یهودا ۹).

·      دشمنان موسی توسط آتش نابود شدند (اعداد ۳۵:۱۶).

·      موسی در کوهی که دگرگونی سیمای عیسی دیده شد یک «گردهمایی» منحصر‌به‌فرد با او داشت (متی ۱:۱۷-۶).

پنج) برخی بر این باورند که دو شاهد باید خنوخ و ایلیا باشند، زیرا هیچ یک از آنها به مرگ طبیعی نمردند و در عوض به آسمان منتقل شدند، و عبرانیان ۲۷:۹ می‌گوید که برای انسان مقرر شده است که یک بار بمیرد -بنابراین خنوخ و ایلیا برای مردن باید به زمین برگردند. این درک از عبرانیان ۲۷:۹ درست نیست، چون این آیه یک اصل است تا یک قانون مطلق و تغییرناپذیر. برای مثال، ایلعازر و دیگران از مردگان برخیزانده شدند و ظاهراً دو بار مردند -اما این عبرانیان ۲۷:۹ را رد نمی‌کند. کل کلیسای روی زمین در زمان ربوده شدن نمی‌میرد، بلکه به آسمان برده می‌شود. عبرانیان ۲۷:۹ به‌عنوان یک اصل معتبر است، و چند استثنای قابل توجه وجود دارد که در نهایت به اثبات این قانون، و نه انکار آن، کمک می‌کند. ممکن است دلایل خوبی برای در نظر گرفتن خنوخ و الیاس (ایلیا) به‌عنوان دو شاهد وجود داشته باشد، اما اصلِ عبرانیان ۲۷:۹ یکی از آن دلایلِ خوب نیست.

شیپور هفتم.

۱. آیۀ (۱۵) بالاخره شیپور هفتم به صدا درآمد.

آنگاه فرشتۀ هفتم شیپورش را به صدا در‌آورد؛ و ناگهان صداهایی بلند در آسمان پیچید که می‌گفت: «حکومت جهان، از آنِ خداوند ما و مسیح او شده است. و او تا ابد حکم خواهد راند.»

الف. آنگاه فرشتۀ هفتم شیپورش را به صدا در‌آورد: مهر هفتم سکوت عمیقی را پدید آورد (مکاشفه ۱:۸)؛ شیپور هفتم با اعلام این عزمِ اجتناب‌ناپذیر، باعث شادی می‌شود. اعلامی باشکوه‌تر از این وجود ندارد: حکومت جهان، از آنِ خداوند ما و مسیح او شده است. و او تا ابد حکم خواهد راند!

ب. حکومت جهان، از آنِ خداوند ما شده است: در دستور زبان یونانی باستان، زمان فعل شده است نشان‌دهندۀ اطمینان مطلق در مورد آمدن و سلطنت عیسی، حتی قبل از تحقق این واقعیت است.

ج. او تا ابد حکم خواهد راند: چگونه ممکن است در حالی که پادشاه هنوز به‌طور کامل سلطنت نمی‌کند، چنین شادی وجود داشته باشد؟ در مقر یک پیکار سیاسی موفق در شب انتخابات، شادی وجود دارد، هرچند تا زمانی که کاندیدای آنها رسماً اداره امور را به عهده بگیرد، مدتی طول بکشد. شادی، نتیجۀ آن پیش‌بینی به‌خصوص است.

۲. آیات (۱۶-۱۸) بیست و چهار پیر خدا را می‌پرستند.

و آن بیست و چهار پیر که در پیشگاه خدا بر تخت می‌نشینند، روی بر خاک نهادند و خدا را نیایش کرده، گفتند:

«تو را سپاس می‌گوییم ای خداوندْ خدای قادر مطلق، ای آن که هستی و بودی. زیرا که قدرت عظیم خود را به دست گرفته‌ای و سلطنت آغاز کرده‌ای. قوم‌ها خشمگین بودند، و اینک زمان خشم تو فرا رسیده است، زمان آن رسیده که مردگان داوری شوند، و خادمان تو، انبیا، پاداش بگیرند، هم مقدسین و هم آنان که حرمت نام تو را نگاه می‌دارند، از خُرد و بزرگ، و کسانی که زمین را به نابودی کشانده‌اند نابود گردند.»

 

الف. تو را سپاس می‌گوییم: این شکرگزاری برای تشکر از خدا برای کاری که پیش از این انجام داده است، نیست؛ اما زمان وقوع آن فرا رسیده است، و این وقایعِ ماندگار آغاز می‌شوند.

یک) «در سپاس آنها، رویدادهای قریب‌الوقوعی بیان شده است که بعداً به‌طور کامل شرح داده می‌شود.» (مورگان) اکنون زمان مناسب برای داوری، پاداش و نابودی فرا رسیده است.

ب. قوم‌ها خشمگین بودند، و اینک زمان خشم تو فرا رسیده است: مجازات خداوند با جرم منطبق است؛ هیچ چیز خودسرانه‌ها در مورد آن وجود ندارد. قوم‌ها بر خدا خشمگین هستند و او با خشم پاسخ می‌دهد. آنان که زمین را به نابودی کشانده‌اند خودشان نابود می‌شوند.

ج. قوم‌ها خشمگین بودند: آنها عصبانی هستند زیرا خدا برای حکومت می‌آید. دنیا هر چیزی را می‌خواهد جز حکومت خدا. همان‌طور که در مثالی از عیسی آمده است، ما نمی‌خواهیم این شخص بر ما حکومت کند (لوقا ۱۴:۱۹).

الف. «دین پاک‌نهاد است، اما تسلیم در برابر خدا برای ملت‌های دنیا غیر قابل تحمل است.» (نیوول)

۳. آیۀ (۱۹) معبد در آسمان باز شده است.

آنگاه معبد خدا در آسمان گشوده شد؛ و صندوق عهد او در درون معبد مشهود افتاد؛ و ناگهان برقِ آذرخش بود که برمی‌خاست و بانگ و غوغا بود و غرّشِ رعد بود که به گوش می‌رسید و زمین‌لرزه بود و تگرگِ بی‌امان بود که پدید می‌آمد.

الف. صندوق عهد او در درون معبد مشهود افتاد: صندوق عهد به تخت خدا اشاره دارد، جایی که ارادۀ او چنانکه قبلاً ذکر شده، از آنجا خواهد آمد.

ب. صندوق عهد او در درون معبد مشهود افتاد: آن را صندوق عهد او می‌نامند -در عهد‌عتیق، این بازنمایی زمینی از تخت خدا بود- تا بر وفاداری خدا تأکید کند.

یک) صندوق عهد «نماد وفاداری خدا در اعطای فیض به قومش، و انتقام گرفتن از دشمنان قومش است». (آلفورد)

 

ج. و غرّشِ رعد بود که به گوش می‌رسید و زمین‌لرزه بود و تگرگِ بی‌امان بود که پدید می‌آمد: پدیدۀ بزرگ و مهیب در گشایش معبد و مکاشفۀ صندوق عهد نشان می‌دهد که حضور خداوند در آنجاست؛ این یادآور حضور آشکار خدا در کوه سینا است (خروج ۱۶:۱۹-۱۹).