Search
Close this search box.

فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

مکاشفه باب ۱۴ – تصاویری از پیروزی خدا و شکست وحش

سرنوشت ۱۴۴،۰۰۰ نفر.

 

۱. آیات (۱-۳) بره و یکصد و چهل و چهار هزار تن در کوه صهیون.

آنگاه همین که نظر کردم، آن بره را دیدم بر کوه صَهیون ایستاده با یکصد و چهل و چهار هزار تن که نام او را و نام پدر او را بر پیشانی نوشته داشتند. و صدایی از آسمان شنیدم پرخروش چون آب‌های پر‌شتاب؛ و غرّان چون رعد؛ آن صدا که شنیدم به صدای چنگ‌نوازان می‌مانست آنگاه که چنگ بنوازند. و سرودی تازه سر دادند در پیشگاه آن تخت و در حضور آن چهار موجود زنده و آن پیران. و آن سرود را هیچ‌کس نتوانست بیاموزد، مگر آن یکصد و چهل و چهار هزار تن که از میان زمینیان خریده شده بودند. 

الف. بره… بر کوه صَهیون ایستاده با یکصد و چهل و چهار هزار تن: این ۱۴۴،۰۰۰ نفر آخرین بار در مکاشفه ۷ دیده شدند، جایی که آنها به‌عنوان گروهی از مؤمنان یهودی معرفی شدند که در طول مصیبت بزرگ خدمت می‌کنند و در سراسر آن دوره به آنها مُهر محافظت داده می‌شود. اینکه آنها با بره بر کوه صَهیون ایستاده‌اند، نشان می‌دهد که از مصیبت بزرگ پیروز بیرون می‌آیند. وحش مکاشفه ۱۳ قطعاً ۱۴۴،۰۰۰ نفر را شکست نداده است؛ در اینجا آنها پیروز می‌شوند، پرستش می‌کنند و با عیسی استوار می‌ایستند.

یک) مکاشفه ۱۴ به دو سؤال مهم مطرح شده توسط مکاشفه ۱۳ پاسخ خواهد داد. وحش مکاشفه ۱۳ وحشتناک و مهیب بود؛ او حتی می‌تواند با مقدسین جنگ کند و بر آنها پیروز شود (مکاشفه ۷:۱۳). بنابراین منصفانه است که بپرسیم: «آیا وحش کاملاً بر همه قوم خدا پیروز است؟» حضور ۱۴۴،۰۰۰ نفر با بره بر کوه صَهیون قاطعانه می‌گوید «نه». سؤال دوم مربوط به خود این دیکتاتور شیطانی است: «چه بر سر وحش و پیروانش می‌آید؟» بقیه مکاشفه ۱۴ به این سؤال پاسخ خواهند داد.

دو) در مکاشفه ۷، ۱۴۴،۰۰۰ نفر در آغاز مصیبت بزرگ دیده می‌شوند. مکاشفه ۱۴، آنها را در پایان مصیبت بزرگ در پیروزی نشان می‌دهد.

 

ب. بر کوه صَهیون ایستاده: آنها بر کوه صَهیون جمع شدند زیرا صَهیون -نام باستانی تپه‌هایی که اورشلیم را تشکیل می‌دهند- مکانی است که مسیح موعود نجات‌یافتگان خود را جمع می‌کند و بر زمین سلطنت می‌کند (مزمور ۴۸، اشعیا ۲۳:۲۴، یوئیل ۳۲:۲، عوبدیا ۱۷ و ۲۱، میکاه ۱:۴، ۷:۴).

یک) برخی از مفسران این کوه صَهیون را صهیون آسمانی می‌دانند که در غلاطیان ۲۶:۴ به آن اشاره شده است. در این دید، ۱۴۴،۰۰۰ نفر قربانی این وحش هستند و اکنون با عیسی در آسمان هستند. اما به نظر می‌رسد که این دیدگاه اصلاً با زمینه متن مطابقت ندارد. همچنین ما را به تعجب وا می‌دارد که مُهر خدا بر ۱۴۴،۰۰۰ نفر چه ارزشی داشته (مکاشفه ۴:۷).

دو) ۱۴۴،۰۰۰ نفر مانند مردان جوان یهودی هستند که از کوره آتشین در دانیال ۱۹:۳-۲۵ جان سالم به در بردند. آنها توانایی خدا در حفظ قومش را ثابت می‌کنند.

ج. نام پدر او را بر پیشانی نوشته داشتند: پیروان شیطان و وحش ممکن است علامتی بر روی دست یا پیشانی خود داشته باشند (مکاشفه ۱۶:۱۳-۱۷). اما این علامت فقط تقلیدی است از ایده علامت شناسایی که روی پیشانی هر یک از ۱۴۴،۰۰۰ نفر است و نشان می‌دهد که آنها به پدر تعلق دارند.

یک) «و این افراد چه کسانی بودند که «نام پدرشان روی پیشانی‌شان نوشته بود؟» نه ‘ب’‌ها برای «باپتیست‌ها»، نه ‘و‌’ها برای «وسلی‌ها» و نه ‘ت’ها برای «کلیسای تثبیت‌شده.» آنها نام پدرشان را داشتند و نام هیچ‌کس دیگری را نداشتند. چه غوغایی در زمین در مورد تمایزات ما ایجاد شده است! ما فکر می‌کنیم چه فرق بزرگی در تعلق به این یا آن فرقه هست. چرا اگر به دروازه‌های آسمانبروید و بپرسید که آیا آنها باپتیست‌هایی در آنجا دارند، فرشته فقط به شما نگاه می‌کرد و جواب شما را نمی‌داد، اگر می‌پرسیدید آیا آنها از وسلی‌ها یا اعضای کلیسای تثبیت‌شده دارند یا خیر؟ او می‌گفت: «اینجا اصلا چنین چیزهایی نیست». اما اگر از او بپرسید که آیا آنها مسیحی‌ای در آنجا دارند، او می‌گوید: « بله، از آنها به فراوانی داریم: اکنون همه یکی هستند -همه به یک نام خوانده می‌شوند. مارک‌های قدیمی از بین رفته و اکنون نام این یا آن مرد را ندارند؛ آنها نام خدا، پدرشان را بر پیشانی خود دارند.» (اسپرجن)

د. صدایی از آسمان… پرخروش چون آب‌های پر‌شتاب: این صدای خداست (مکاشفه ۱۵:۱ و ۵:۴). شاید خدا در اینجا صحبت کرد تا در روحیه متی ۲۱:۲۵ تأیید خود را از این ۱۴۴،۰۰۰ خدمتگزار وفادار اعلام کند: آفرین، ای خادم نیکو و امین.

ه. آن صدا که شنیدم به صدای چنگ‌نوازان می‌مانست آنگاه که چنگ بنوازند: به یاد داریم که پیران در مکاشفه ۸:۵ چنگ دارند. شاید اینجا جایی است که موسیقی آنها شنیده می‌شود، تا با آوای پرستش ۱۴۴،۰۰۰ نفری که سرودی تازه که مختص خودشان است را می‌خوانند، همراه شوند.

و. و سرودی تازه سر دادند در پیشگاه آن تخت: در مکاشفه ۱:۱۴، ۱۴۴،۰۰۰ تن پاهای خود را بر کوه زمینی صهیون محکم کرده‌اند. با این حال ستایش‌شان آنها را مستقیماً به حضور خدا، درست در پیشگاه آن تخت می‌برد. ما در ستایش و پرستش واقعاً می‌توانیم خود را به فراسوی اطرافمان برده و در مکان‌های آسمانی شنیده شویم.

یک) «در ستایش خداوند به شیدایی رسیدن والاترین حالت روح است. ستایش خدا به خاطر رحمتی که می‌خواهیم دریافت ‌کنیم خوب است، اما در ستایش خداوند کاملاً پوشیده شدن به‌خاطر رحمتی که دریافت کردیم بسی نیکوتر است. چرا که، ستایش، آسمان است و آسمان، ستایش! دعا کردن، آسمان پایین است، اما ستایش، جوهر آسمانبالاست. هنگامی که در ستایش تعظیم می‌کنید، در بالاترین سطح خود هستید.» (اسپرجن)

دو) «آسمان جایی برای یادگیری آن سرود نیست؛ آن را باید در زمین آموخت. شما باید در اینجا نُت‌های فیض رایگان و محبت تا حد مرگ را بیاموزید. و هنگامی که بر ملودی آنها مسلط شدید، می‌توانید حتی در آسمان با قلبی سپاسگزار به خداوند ادای احترام کنید، و آن را با هارمونی‌های جاودانه درآمیزید.» (اسپرجن)

۲. آیات (۴-۵) شرح ۱۴۴،۰۰۰.

اینان همان کسانند که خود را آلودۀ زنان نساختند، زیرا که باکره‌اند. اینان راه بره را دنبال می‌کنند هر کجا که برود. اینان از میان آدمیان خریده شدند و به‌عنوان نوبر بر خدا و بره عرضه شدند. هیچ دروغی در دهانشان یافت نشد. اینان بَری از هر عیبند.

الف. زیرا که باکره‌اند: بسیاری باکرگی ۱۴۴،۰۰۰ را صرفاً نمادی از پاکی عمومی آنها می‌دانند (مانند دوم قرنتیان ۲:۱۱). با این وجود، پولس در مواقع سخت تجرد را توصیه کرد (اول قرنتیان ۲۵:۷-۳۵)، و عیسی از وای بر صاحبان فرزند و خانواده در آن روز صحبت کرد (متی ۱۹:۲۴-۲۱). مشکل نیست ببینیم که خدا این ۱۴۴،۰۰۰ نفر را به‌خاطر پادشاهی در طول مصیبت بزرگ، به تجرد واقعی فراخوانده است.

یک) معمولاً اصطلاح باکره به زنان اطلاق می‌شود نه مردان. بنابراین آیا استفاده از باکره در اینجا به این معنی است که تمام ۱۴۴،۰۰۰ زن هستند؟ به گفته محقق بزرگ یونانی اِ. تی رابرستون: «Parthenos(به معنی باکره) را می‌توان برای مردان و همچنین زنان استفاده کرد»

دو) اگر اصطلاح باکره به‌طور کلی تصویری از خلوص باشد، پیوند ۱۴۴،۰۰۰ نفر را با اسرائیل تقویت می‌کند. «اسرائیل در کتاب‌مقدس اغلب به‌عنوان دختر باکره صهیون (دوم پادشاهان ۲۱:۱۹؛ اشعیا ۲۲:۳۷)، دختر باکره صهیون (مراثی ۱۳:۲) و به‌عنوان باکره اسرائیل (ارمیا ۱۳:۱۸؛ ۳۴:۳۱، ۲۱؛ عاموس ۲:۵).» (والوُرد)

ب. اینان راه بره را دنبال می‌کنند هر کجا که برود: این ۱۴۴،۰۰۰ نفر از قبايل یهود هستند (مکاشفه ۴:۷-۸). با این حال، آنها نیز آشکارا به عیسی ایمان دارند، در غیر این صورت در کنار بره نمی‌ایستادند، راه بره را… هر کجا که برود دنبال نمی‌کردند، و از هر عیبی… بَری نمی‌بودند.

یک) هر یک از آن جمعیت کثیری که در دوران مصیبت نجات می‌یابند دقیقاً به همان شیوه امروزی نجات خواهند یافت: از طریق فیض، از طریق ایمان شخصی به عیسی مسیح برای نجات. هرچند که ربوده شدن کلیسا به کار خدا با کلیسا به این صورت روی زمین پایان می‌دهد، قطعاً راه نجات مردم یا تبدیل شدن به بخشی از خانواده بزرگ خدا را تغییر نمی‌دهد، که شامل همه نجات یافتگان، قبل و بعد از دوران کلیسا می‌شود.

ج. اینان از میان آدمیان خریده شدند و به‌عنوان نوبر بر خدا و بره عرضه شدند: از آنجا که ۱۴۴،۰۰۰ نفر سرآغاز برداشت بزرگتری هستند، آنها نوبر میوه‌ها هستند، «گروهی که هسته مرکزی پارسایان اسرائیل و نشانه رستگاری قوم هستند.» (والوُرد)

یک) از آنجا که آنها به‌عنوان اولین نوبر توصیف می‌شوند، بسیاری فکر می‌کنند که آنها خودشان در برنامه خدا برای گردهمایی بزرگ در دوران مصیبت نقشی اساسی خواهند داشت. مکاشفه ۹:۷ گروه بی‌شماری را توصیف می‌کند که از مصیبت بزرگ نجات یافته‌اند، و این ۱۴۴،۰۰۰ نفر که به‌عنوان اولین نوبر توصیف شده‌اند، ممکن است برای موعظه انجیل به کسانی که در این دوره نجات خواهند یافت، استفاده شوند.

پیام‌هایی از آسمان

۱. آیات (۶-۷) فرشته‌ای انجیل را موعظه می‌کند.

آنگاه فرشته‌ای دیگر دیدم که در دل آسمان پرواز می‌کرد و انجیل جاودان با خود داشت تا ساکنان زمین را بشارت دهد، از هر قوم و طایفه و زبان و ملت که باشند. هم او به آواز بلند گفت: «از خدا بترسید و او را جلال دهید، زیرا که ساعت داوری او فرا رسیده است. او را بپرستید که آسمان‌ها و زمین و دریا و چشمه‌ساران را او آفرید.»

الف. آنگاه فرشته‌ای دیگر دیدم که در دل آسمان پرواز می‌کرد و انجیل جاودان با خود داشت تا ساکنان زمین را بشارت دهد: این فرشته دیگر انجیل را موعظه می‌کند، اما داوری را نیز اعلام می‌کند (ساعت داوری او فرا رسیده است). از آنجا که داوری خدا بر روی زمین در مصیبت بزرگ بسیار آشکار است، جای تعجب نیست که چرا جمعیت نجات‌یافتگان از مصیبت بزرگ قابل شمارش نیستند (مکاشفه ۹:۷-۱۴).

یک) امروزه برخی دوست دارند هویت خدمت یا فناوری خود را در این فرشته‌ای دیگر که در دل آسمان پرواز می‌کرد ببینند. یکی از گروه‌های مسیحی تلویزیونی برجسته، در امید برای تحقق این آیه، ماهواره‌ای که از آن استفاده می‌کنند را «فرشته یک» نامید. تمایل به ارتباط فناوری یا رویدادهای معاصر با این فرشته‌ چیز جدیدی نیست. آدام کلارک در اواخر قرن هجدهم می‌نویسد، «اما به نظر می‌رسد این رویا واقعاً توصیف‌کننده مؤسسه تازه‌ای به نام «جامعه کتاب‌مقدس بریتانیایی و خارجی» است که هدف آن چاپ و انتشار کتب مقدس عهد‌عتیق و جدید، در همه جهان قابل سکونت و به تمام زبان‌هایی است که روی زمین صحبت می‌شود.»

دو) جان ترپ، که در اواخر قرن هفدهم می‌نوشت، تحقق این آیه را این‌طور دید: «این جان ویکلیف (John Wicliff) است که بیش از دویست جلد کتاب علیه پاپ نوشت و برای بسیاری وسیله‌ای بود برای خیر».

ب. از خدا بترسید و او را جلال دهید: این همان چیزی است که فرشته به همه جهان می‌گوید که انجام دهند. آنها می‌توانند این کار را انجام دهند و خدا را جلال دهند و او را با کمال میل در این زندگی بپرستند، یا مجبور شوند که بعداً او را جلال دهند.

یک) مسلم است که روزی همه خداوند را جلال خواهند داد. فیلیپیان ۹:۲-۱۱ می‌گوید، «پس خدا نیز او را به‌غایت سرافراز کرد و نامی برتر از همۀ نام‌ها بدو بخشید، تا به نام عیسی هر زانویی خم شود، در آسمان، بر زمین و در زیر زمین، و هر زبانی اقرار کند که عیسی مسیحْ ’خداوند‘ است، برای جلال خدای پدر

دو) «تلخی سرنوشت آنها در قضای روزگار اینجاست: اگر چه آنها به دلیل امتناع از رویارویی با حقیقت برای خود لعنت ابدی می‌خرند، روزی مجبور خواهند شد با حقیقت روبرو شوند. ‘جلالی’ که داوطلبانه به خالق نمی‌دهند، دیر یا زود در صحنه‌ای‌ از خشم او خواهند داد.» (کیدِل)

سه) یوحنا می‌گوید این انجیل جاودان است و ممکن است با انجیلی که امروز موعظه می‌شود متفاوت به نظر برسد. نه اینکه این تفاوت زیاد باشد، اما این انجیل برای زمانی متفاوت و به‌خصوص موعظه می‌شود -به کسانی که در بخش آخر دوران مصیبت بزرگ هستند. «از این رو هنوز چیزی شبیه یک پیام انجیلی به نظر می‌رسد… این انجیل است، اما انجیل به شکلی است که وقتی ساعت قضاوت فرا می‌رسد. این یکی از آخرین نداهای فیض به دنیای مرتد است.» (سیس)

ج. از هر قوم و طایفه و زبان و ملت که باشند: این می‌تواند تحقق معتبری برای وعده عیسی در متی ۱۴:۲۴ باشد که انجیل قبل از آمدن او برای بار دوم، به تمام جهان موعظه خواهد شد. اما این هرگز نمی‌تواند بهانه موجهی برای غفلت از فوریت مأموریت‌ها باشد. خداوند مسئولیت انتشار انجیل را به فرشتگان نداده است، بلکه به قوم خود واگذار کرده است.

یک) با این حال، اینجا تنها جایی در عهد‌جدید است که فرشتگان را در حال موعظه انجیل می‌بینیم. در حکمت والای خداوند، او چنین مقدر کرده که این مسئولیت را، غیر از نادرترین موارد، صرفاً به مردم واگذار کند.

۲. آیۀ (۸) فرشته‌ای سقوط بابل را اعلام می‌کند.

و فرشتۀ دوّمی از پی او آمد و گفت: «سقوط کرد! بابِل بزرگ سقوط کرد! آن که از شراب عقل‌سوزِ زنای خود به همۀ ملت‌ها نوشانید.»

الف. بابِل بزرگ سقوط کرد: در مکاشفه ۱۷ اطلاعات بیشتری در مورد بابِل ارائه خواهد شد. در حال حاضر، کافی است ببینیم که این کشور نمایانگر بشری در شورش سازمان‌یافته‌ علیه خدا است.

یک) «از نظر نبوتی، ‘بابل’ گاهی واقعاً یک شهر، گاهی به یک نظام مذهبی، گاهی به یک نظام سیاسی اشاره دارد، که همه از شخصیت شیطانی بابل تاریخی نشأت می‌گیرند.» (والوُرد)

ب. آن که از شراب عقل‌سوزِ زنای خود به همۀ ملت‌ها نوشانید: وقتی به ما می‌گویند که بابِل همه ملت‌ها را به زنا کشانده است، ایده اصلی زنای روحانی است -پرستش خدایان دیگر. با این حال، هرگز تعجب نمی‌کنیم که زنای روحانی را همراه با فسق و فجور واقعی ببینیم.

۳. آیات (۹-۱۱) فرشتۀ سوم از آمدن قضاوت هشدار می‌دهد.

و فرشتۀ سوّمی از پی آن دو آمد و به آواز بلند گفت: «اگر کسی آن وحش و آن تمثال او را بپرستد و نشان او را بر پیشانی یا بر دست خود بپذیرد، آن کس نیز از شراب خشم خدا که اینک پُر‌مایه و خالص در جام غضب او ریخته شده، خواهد نوشید. آن کس نیز در حضور فرشتگان مقدّس و در حضور بره با گوگردِ مشتعل عذاب خواهد شد. و دود عذاب آنان تا ابد به بالا خواهد رفت. برای آنان که آن وحش و آن تمثال او را می‌پرستند و برای آنان که نشانِ نام او را می‌پذیرند، نه در شب و نه در روز آسایش نخواهد بود.»

الف. اگر کسی آن وحش و آن تمثال او را بپرستد و نشان او را بر پیشانی یا بر دست خود بپذیرد: این به ما یادآوری می‌کند که بین پرستش وحش و تمثال او و پذیرش نشان او بر پیشانی یا بر دست خود ارتباطی وجود دارد. هیچ‌کس به طور اتفاقی یا تصادفی آن نشان را نمی‌گیرد. ارتباط بین پرستش وحش و گرفتن نشانه به اندازه کافی روشن خواهد بود.

یک) گر چه، به نظر کسانی که بر زمین زندگی می‌کنند دریافت نشان ممکن است اصلاً گناهی نباشد. در نظر آنها ممکن است چیزی بیش از صِرف تعهد وفاداری و سرسپردگی به ضدّمسیح و دولت او نباشد. در چند قرن اول مسیحیت نیز به همین ترتیب بود، زمانی که سوزاندن مقداری بخور به تمثال سزار، و ادای سوگند که «سزار پروردگار است» به‌عنوان وظیفه مدنی در قبال بت‌پرستان باستان، و نه گناه، تلقی می‌شد.

ب. آن کس نیز از شراب خشم خدا که اینک پُر‌مایه و خالص در جام غضب او ریخته شده، خواهد نوشید: کسانی که ضدّمسیح را می‌پرستند مجبور خواهند شد شراب خشم خدا را بنوشند. این جام خشم خدا مانند شراب رقیق نشده است که با ادویه‌ها مخلوط شده تا قوی‌تر شود (پُر‌مایه و خالص).

یک) این ایده که خدا جامی از غضب در دست دارد و به کسانی که تحت قضاوت قرار می‌گیرند می‌نوشاند، بیش از سیزده بار در کتاب‌مقدس بیان شده است (مزمور ۸:۷۵ و ارمیا ۱۵:۲۵ نمونه‌های آن هستند). این ایدهِ پشت جام است که عیسی می‌خواست در صورت امکان از آن اجتناب کند (متی ۳۹:۲۶). عیسی داوطلبانه جام خشم پدر را که ما سزاوار آن بودیم گرفت. در اینجا، دشمنان عیسی چاره‌ای ندارند -جام بر آنها تحمیل شده است.

ج. شراب خشم خدا… در جام غضب او: شراب در جام با خشم (کلمۀ یونانی باستان thymos) مرتبط است که خشم پرشور را توصیف می‌کند. خود جام با غضب (کلمۀ یونانی باستان  orge) مرتبط است که خشم ناشی از یک گرایش ثابت است.

یک) کلمۀ یونانی باستان آرگِی (orge) کلمۀ رایج برای خشم خدا در عهد‌جدید است. کلمۀ باستانی تیموس (thymos) فقط ۱۱ بار استفاده شده است و ۱۰ مورد از این ۱۱ مورد در مکاشفه است. معمولاً خشم خداوند نسبت به گناهکاران ناگهان بر آنها نمی‌ریزد؛ بلکه ناشی از گرایش ثابت او در مخالفت علیه گناه و بی‌عدالتی است. اما در کتاب مکاشفه، که به وضوح قضاوت نهایی خدا را توصیف می‌کند، اصطلاح خشم پرشور بسیار بیشتر استفاده می‌شود.

د. آن کس نیز در حضور فرشتگان مقدّس و در حضور بره با گوگردِ مشتعل عذاب خواهد شد. و دود عذاب آنان تا ابد به بالا خواهد رفت؛ برای آنان… نه در شب و نه در روز آسایش نخواهد بود: این قسمت چندین حقیقت مهم را در مورد جهنم و سرنوشت ابدی لعنت‌شدگان می‌آموزد.

یک) آن کس… در حضور بره با گوگردِ مشتعل عذاب خواهد شد: این نشان می‌دهد که عذاب جهنم عذابی واقعی، دردناک و منزجر کننده است. «این ایده مدرن که جهنم وجود ندارد هیچ جایی در مکاشفه ندارد.» (ال. موریس)

دو) در حضور فرشتگان مقدّس و در حضور بره: این نشان می‌دهد که خداوند در جهنم غایب نیست. او با تمامی قدوسیت و قضاوت عادلانه خود حضور دارد. کسانی که در جهنم هستند آرزو می‌کنند که ای کاش خدا غایب بود، اما او نخواهد بود. اشتباه است که بگوییم جهنم خالی از حضور خدا خواهد بود، اما حضور او بدون هیچ‌گونه احساس عشق او خواهد بود. حضور عیسی در آنجا خواهد بود، اما فقط حضور عدالت مقدس او و خشم او در برابر گناه.

سه) دود عذاب آنان تا ابد به بالا خواهد رفت؛ برای آنان… نه در شب و نه در روز آسایش نخواهد بود: کسانی که ضدّمسیح را می‌پرستند و نشان او را می‌گیرند، این خشم و غضب را تا ابد در جهنم تحمل خواهند کرد. در اینجا حقیقت عذاب ابدی به‌صراحت بیان شده است؛ تا ابد به معنای «ابد و برای همیشه» است. اگر تنها عواقب گناه در این زندگی باشد، یا اگر مجازات گناه فقط موقتی باشد، گناهکاران زیرک بر خدا پیروز شده‌اند. والوُرد درباره این عبارت تا ابد می‌گوید: «به معنای واقعی کلمه ‘اعصار در اعصار’، قوی‌ترین بیان ابدیت است که در زبان یونانی وجود دارد.»

چهار) «ای کاش مردم در همه جا بیشتر به جهنم فکر می‌کردند و در مورد آن صحبت می‌کردند، از آن ابدیت افراطی که هرگز نخواهند توانست از آن اجتناب کنند یا در آن بمانند. مطمئناً یک طریق خوب برای اجتناب از جهنم این است که در تعمق‌های روزانه خود یکی دو نوبت در مورد جهنم تعمق کنیم.» (ترپ)

پنج) «در توصیف پرستندگان وحش، کلمه «پرستش» و همچنین کلمه «می‌پذیرند» در آیه ۱۱ در زبان حال است که بر ادامه پرستش وحش در مدت زمان طولانی تأکید دارد… در توصیف عذاب آنها نیز از همان زمان حال استفاده می‌شود. همان‌طور که عبادت وحش با توبه قطع نمی‌شود، عذاب آنها نیز با توبه، که دیگر زمانش دیر شده، قطع نمی‌شود.» (والوُرد)

۴. آیات (۱۲-۱۳) برکت قدیسان، حتی در مصیبت بزرگ.

این پایداری مقدسین را می‌طلبد که احکام خدا و ایمان به عیسی را حفظ می‌کنند. آنگاه آوازی از آسمان شنیدم که می‌گفت، «بنویس: خوشا به حال آنان که از این پس در خداوند می‌میرند.» و روح گفت: «آری آنان از رنج خود خواهند رَست، زیرا که اعمالشان از پی آنها خواهد آمد!»

الف. این پایداری مقدسین خوشا به حال آنان که از این پس در خداوند می‌میرند… آنان از رنج خود خواهند رَست: ما تضاد شدیدی بین رَستن مقدسین و عذاب دائمی شریر را می‌بینیم. (مکاشفه ۱۱:۱۴). رَستن از طریق استقامت صبورانه و وفاداری به خدا و کلام او حاصل می‌شود (آنان… که احکام خدا و ایمان به عیسی را حفظ می‌کنند).

یک) ما فقط می‌توانیم تصور کنیم که این قسمت چه شهامت و آرامشی به قدیسان جنگ‌زده و آزار‌دیده در دوران مصیبت بزرگ خواهد داد. بدیهی است که خداوند می‌خواهد قوم خود را تشویق کند که در مواقع آزمایش ثابت‌قدم باشند، با تمرکز بر این که چه آرامش و پاداشی در ابدیت در انتظار آنهاست.

دو) خوشا به حال آنان که از این پس در خداوند می‌میرند: «اینان تنها مردگان با جلال هستند… آنها در راه خدا می‌میرند، با لبخند و رضایت خدا می‌میرند و می‌میرند تا زنده بمانند و برای همیشه و همیشه با خدا سلطنت کنند.» (کلارک)

ب. اعمالشان از پی آنها خواهد آمد: از صبر و بردباری و کار این مقدسین در آسمان یاد می‌شود. کار ما برای عیسی و پادشاهی او با ما به آسمان می‌رود و به همه کارهایمان در اینجا در زیر آسمان، منزلت و اهمیت می‌بخشد.

برداشت محصول.

۱. آیات (۱۴-۱۶) زمان آن است که عیسی محصول را بیاورد.

آنگاه همین که نظر کردم، ابری سفید پیش رویم بود و بر آن ابر یکی نشسته بود که به پسر انسان می‌مانست و تاجی از طلا بر سر داشت و داسی تیز در دست. آنگاه فرشته‌ای دیگر از معبد بیرون آمد و به بانگ بلند به آن که بر ابر نشسته بود گفت: «داس خود برگیر و درو کن، زیرا که زمانِ درو فرا رسیده و محصولِ زمین آمادۀ برداشت است.»  پس آنکه بر ابر نشسته بود داسِ خویش بر زمین بگرداند و محصولِ زمین برداشت شد.

الف. بر آن ابر یکی نشسته بود که به پسر انسان می‌مانست و تاجی از طلا بر سر و داسی تیز در دست داشت: برای برخی دیدن عیسی به‌عنوان کسی که در اینجا درو می‌کند دشوار است. آنها در واکنش عیسی به فرشته‌ای دیگر که از معبد بیرون آمده بود، مشکل دارند. اما بعید است که کسی پسر انسان نامیده شده و تاجی از طلا بر سر دارد، کسی جز عیسی باشد.

یک) تاجی از طلا بر سر داشت: «چقدر فرق می‌کند که او را با تاجی از طلا بر سرش ببینی تا تاج خار وحشتناکی که سربازان بی‌رحم بافته و بر پیشانی‌اش می‌زنند! واژه‌ای که در اینجا به کار می‌رود معمولاً به تاج قدرت اشاره نمی‌کند، بلکه به تاجی که در درگیری برنده شده است اشاره دارد. و بسیار قابل توجه است که باید گفت که وقتی مسیح برای داوری جهان می‌آید، گلدسته پیروزی را بر سر خواهد گذاشت، تاجی که در نبرد بزرگی که انجام داده است، به دست آورده است. این تاج طلایی چه اهمیتی برای پیروزی نهایی او خواهد داشت، در اَبروهایی که روزگاری با عرق خونی پوشیده شده بودند، زمانی که او در نبرد برای نجات ما می‌جنگید!» (اسپرجن)

ب. محصولِ زمین آمادۀ برداشت است: این کلمۀ یونانی باستان برای محصولِ آمادۀ برداشت معنای منفی دارد، «خشک شدن یا پژمرده شدن». با این ایده که «بیش از حد رسیده» است. این بدان معناست که خداوند زمین را تنها زمانی قضاوت می‌کند که برای قضاوت «بیش از حد رسیده» باشد. او در قضاوت عجله نمی‌کند.

یک) «باید به خاطر داشت که علاوه بر خیر، شَر نیز محصول خود را نیز دارد. خرمن آن بدبختی و پریشانی است -خرمنی برای جمع کردن، بستن و سوزاندن علفزار- همچنین برای جمع کردن گندم در انبار آسمان.» (سیس)

۲. آیات (۱۷-۲۰) چَرخُشتِ خدا.

سپس فرشته‌ای دیگر از معبدی که در آسمان است بیرون آمد و او نیز داسی تیز در دست داشت. و باز فرشته‌ای دیگر از مذبح بیرون آمد که بر آتش اختیار داشت و به بانگ بلند به آن که داس تیز داشت، گفت: «داس تیزت را برگیر و خوشه‌های انگور را از تاک زمین برچین، زیرا که انگورهای زمین رسیده است.» پس آن فرشته داسَش را بر زمین بگرداند و انگورهای زمین را گرد ‌آورد و در چَرخُشتِ بزرگ خشم خدا ریخت. و انگورها در آن چَرخُشتْ بیرون از شهر لگدکوب شد و از آن چَرخُشت خون جاری شد و خون تا افسار اسبان بالا آمد، در مسافتی به گسترۀ هزار و ششصد پرتابِ تیر.

الف. فرشته‌ای دیگر از مذبح بیرون آمد که بر آتش اختیار داشت: «به نظر می‌رسد این اشارات نشان می‌دهد که فرشته در پاسخ به دعای مقدسین برای قضاوت الهی در مورد شرارت عمل می‌کند.» (والوُرد)

ب. چَرخُشتِ بزرگ خشم خدا: این تصویر واضح از قضاوت، الهام‌بخش سرود نبرد گروه بود.

چشمان من جلال آمدن خداوند را دیده است،

او تاکستانی که در آن خوشه‌های خشم انبار شده است را زیر پا می‌گذارد،

او صاعقه کشنده شمشیر سریع وحشتناک خود را شل کرده است،

حقیقت او در حال پیشروی است!

ج. داس تیزت را برگیر و خوشه‌های انگور را از تاک زمین برچین، زیرا که انگورهای زمین رسیده است: تصویر آمدن دوم عیسی برای برداشت محصول در متی ۲۴:۱۳-۳۰ و ۳۶:۱۳-۴۳ نیز ابلاغ شده است. با مَثَل گندم و علف‌های سمّی. مفهوم این است که مسیحیان واقعی تا آخرین برداشت محصول از کسانی که صرفاً به کلیسا می‌روند جدا نخواهند شد.

یک) رسیده است: «انگورهای کاملاً رسیده را به تصویر می‌کشد که آنقدر آبدارند که تقریباً دارند می‌ترکند… جهش آب انگور از زیر پاهای برهنه کسانی که انگورها را در پِرِس شراب‌سازی زیر پا لِه می‌کنند، با فوران خون مقایسه می‌شود و از کشتار وحشتناک انسانی سخن می‌گوید.» (والوُرد)

دو) «انگورها چه قدرتی در برابر وزن و قدرت انسان دارند، وقتی او می‌آید که پاهایش را روی آنها بگذارد؟ و هر چه رسیده‌تر باشند، درمانده‌ترند… پاشنه قدرت مطلق بر آنهاست و فقط می‌توانند بشکنند و در زیر آن فرو بروند.» (سیس)

د. و از آن چَرخُشت خون جاری شد و خون تا افسار اسبان بالا آمد، در مسافتی به گسترۀ هزار و ششصد پرتابِ تیر: این احتمالاً پاشیدن خون تا افسار اسبان را توصیف می‌کند، تصویری از کشتار عظیم در نبرد آرماگدون که در مکاشفه ۱۶:۱۶ و ۱۱:۱۹-۱۹ شرح داده شده است. احتمالاً توصیفی از رودخانه‌ای از خون نیست که در طول سرزمین موعود و به بلندی افسار اسب جریان دارد. این رودخانه تقریباً مبهمی از خون خواهد بود.

یک) در دوران باستان، منطقه نبردی به طول هزار و ششصد پرتابِ تیر (تقریباً ۲۰۰ مایل) فراتر از همه درگیری‌های شناخته شده بود -اما نه در جنگ‌های مدرن. منطقه تحت پوشش، ۱۶۰۰ فرلانگ (furlongs)، تقریباً ۲۰۰ مایل است و مشخص می‌کند که در زمان ظهور دوم مسیح، منطقه‌ای در شعاع ۲۰۰ مایلی از اورشلیم صحنه این اتفاق خواهد بود. (والوُرد)

دو) اما این توصیف واضح و قدرتمند نشان می‌دهد که قضاوت خدا چقدر کامل است. مکاشفه ۱۴ پاسخ کامل به مکاشفه ۱۳ است. در پایان مکاشفه ۱۳، تقریباً به نظر می‌رسید که شیطان و ضدّمسیح ممکن است پیروز شوند. اما مکاشفه ۱۴ نشان می‌دهد که چه کسی واقعاً پیروز، قدرتمند و در کنترل است: نه شیطان، مسیح موعود او (ضدّمسیح) و پیروانش، بلکه خدا، مسیح موعود او و پیروانش.