Search
Close this search box.

فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

مکاشفه باب ۲۲ – بیا، خداوند عیسی

داخل اورشلیم جدید.

 

۱. آیۀ (۱) نهری که از تخت خدا جاری است.

آنگاه نهر آب حیات را به من نشان داد که همچون بلورْ شفاف بود و از تخت خدا و بره جاری می‌شد.

الف. نهر آب حیات: در طول عهد‌عتیق، انبیا از تصویر رودخانه به‌عنوان بیان قدرتمندی از غنا، تأمین احتیاجاتشان و آرامش استفاده می‌کردند (اشعیا ۱۸:۴۸، زکریا ۸:۱۴، حزقیال ۱:۴۷-۹).

یک) یا همان‌طور که مزمورنویس در مزمور ۴:۴۶-۵ بیان می‌کند: «نهری هست که جویبارهایش شهر خدا را فرحناک می‌سازد، مسکن قدوس آن متعال را. خدا در میان آن است، پس جنبش نخواهد خورد؛ در سپیده‌دم، خدا یاری‌اش خواهد کرد.»

دو) «یکی از شادترین چیزهای روی زمین آب است. هیچ چیزی در تمام جهان به چشم‌  ساکنان شرق خشک و سوزان و تشنه، به اندازۀ منبع فراوانی از آب روشن، خالص و زنده با ارزش نیست.» (سیس)

سه) مفسر کلام پول می‌نویسد که ایده رودخانه این بود که «به ما اطلاع دهد که در آسمان نیاز به هیچ چیزی برای خوشحال کردن مقدسین نخواهد بود.»

ب. همچون بلورْ شفاف: تأمین احتیاجات مقدسین توسط خداوند در اورشلیم جدید با آب‌های خالص و کاملاً بدون آلودگی توصیف شده است. «آب‌های آن آب‌هایی واقعی هستند، با طبیعت و کیفیتی مشابه با شهر طلایی که به آن تعلق دارند. انسان روی زمین هرگز چنین آب‌هایی را نشناخته است، همان‌طور که انسان‌های روی زمین هرگز چنین شهری را نشناخته‌اند؛ اما این شهر واقعیتی است والا و شگفت‌انگیز.» (سیس)

ج. از تخت خدا و بره جاری می‌شد: این نهری که احتیاجات مقدسین را تأمین می‌کند، درست از عرش خدا می‌آید. چون از جانب خداست، چیزی جز پاکی و فراوانی ندارد.

یک) حزقیال رودخانه‌ای با شکوه را دید (حزقیال ۴۷) که از معبد اورشلیم پایین آمده و به دریا می‌ریخت، اما آن رودخانه متعلق به زمین دوره هزاره است، و شاید آخرین پیش‌نمای این رودخانه آسمانی باشد، رودخانه‌ای بهتر با درختانی بهتر.

۲. آیۀ (۲) درخت زندگی.

و از وسط میدان شهر می‌گذشت. در دو طرف نهر، درخت حیات بود که دوازده بارْ میوه می‌داد، یعنی هر ماه یک‌بار. و برگ‌های آن برای شفای قوم‌ها بود.

الف. درخت حیات: کتاب‌مقدس با درخت حیات آغاز می‌شود (پیدایش ۲۲:۳-۲۴) که انسان پس از ارتکاب گناه پای درخت معرفت نیک و بد، مجاز به خوردن آن نبود. حالا دوباره درخت حیات را می‌بینیم.

یک) از وسط میدان شهر می‌گذشت. در دو طرف نهر: تصور این منظره آسمانی کمی سخت است. ممکن است یوحنا خیابان بزرگی را توصیف می‌کند که رودخانه‌ای از وسط آن جریان دارد، و یک درخت بزرگ -یا مجموعه‌ای از درختان- که با ریشه در دو طرف رودخانه رشد می‌کنند.

دو) جان والوُرد این را این‌گونه می‌بیند: «تصویر بصری ارائه شده این است که رودخانه حیات از وسط شهر می‌گذرد، و درخت به اندازه‌ای بزرگ است که رودخانه را بپوشاند، به طوری که رودخانه در وسط خیابان، و درخت در دو طرف رودخانه است.»

سه) دیگران کلمه درخت را به‌عنوان یک ارجاع جمعی می‌بینند، متشکل از ردیف درختانی که در دو طرف رودخانه قرار دارند. «تصویری که در تخیل ما شکل می‌گیرد، تصویری از یک خیابان عریض است با رودخانه‌ای که در وسط آن جریان دارد، مانند برخی از کانال‌های پهن آبی هلند، با درختانی که در دو طرف رشد می‌کنند، همه از یک نوع، و همه درخت حیات نام دارند. من نمی‌دانم چگونه می‌توانیم این متن را به شکل دیگری بفهمیم.» (اسپرجن)

چهار) دیدن دوباره درخت حیات به احیای همه چیز اشاره دارد. «اکنون بالاخره، تقریباً در پایان ماجراهای بزرگ کتاب‌مقدس، انسان ممکن است برگردد و به‌طور مشروع از نعمتی که به‌خاطر خواست نامشروعِ آن محروم شده بود، بهره‌مند شود.» (پرستون/هنسون)

ب. دوازده بارْ میوه می‌داد، یعنی هر ماه یک بار: به نظر می‌رسد که این تصویر به آسمان جدید و زمین جدید، علی‌رغم وجود شاخص زمانی مربوط می‌شود. ظاهراً، آسمان همچنان زمان را مشخص خواهد کرد، اما نه به همان شکلی که ما در این سوی ابدیت تابع آن هستیم.

یک) برخی از مردم کنجکاو هستند بدانند که آیا در آسمان غذا می‌خوریم یا نه. بهترین پاسخ این است که ما می‌توانیم غذا بخوریم، اما مجبور نیستیم. عیسی در بدن رستاخیز یافته خود، غذا را دوست داشت (لوقا ۴۱:۲۴-۴۳، یوحنا ۱۲:۲۱-۱۴). فرشتگان با ابراهیم غذا خوردند (پیدایش ۶:۱۸-۸). گردهمایی بزرگ آسمانی بین عیسی و ایمانداران مسیحی به‌عنوان یک ضیافت عروسی توصیف شده است (مکاشفه ۹:۱۹). هرچند که انسان با آنچه خورد سقوط کرد، خدا در آسمان هنوز به ما اجازه خوردن می‌دهد.

دو) «مانند سفرۀ طلایی از ‘نان حضور’ که همیشه در خیمه و معبد عهد‌عتیق برای خوردن کاهنان قرار داشت، درخت حیات نیز در تمام خیابان‌های طلایی اورشلیم جدید برپاست، با میوه‌های ماهانه‌اش برای حاکم-کاهنان ابدی آسمان.» (سیس)

ج. و برگ‌های آن برای شفای قوم‌ها بود: چرا قوم‌ها به شفا نیاز دارند؟ در زبان یونانی باستان، کلمه شفا می‌تواند به معنای «سلامت‌بخش» نیز باشد، و ممکن است این معنا اینجا در نظر باشد.

یک) «از کلمه یونانی ‘therapeian’ برای شفا، کلمه انگلیسی تراپیوتیک گرفته شده است که تقریباً مستقیماً از یونانی ترجمه شده است. این کلمه به جای اینکه به معنای ‘شفا’ باشد، باید به‌عنوان ‘سلامت‌بخش’ در نظر گرفته شود، زیرا این کلمه در معنای اصلی خود ایده خدمت یا ‘توجه به نیازهای دیگری’ را دارد.» (والوُرد)

د. میدان… نهر… درخت… میوه… برگ: آیا این تصاویر از آسمان واقعی هستند یا نمادین؟ ممکن است نتوانید بُعد دیگری مانند آسمان را بدون استفاده از نمادها توصیف کنید، اما آنها نمادهایی هستند که به واقعیت خود مرتبط هستند. چیزی که یوحنا دید ممکن است دقیقاً مانند رودخانه روی زمین باشد یا نباشد، اما وقتی آن را می‌بینیم ما هم خواهیم گفت: «این شبیه یک رودخانه است

یک) گرچه این فصل بزرگ کتاب‌مقدس درباره آسمان به ما می‌گوید، باید عمیقاً درباره آن فکر کنیم و مفهومی را که اکنون می‌توانیم از آن بگیریم. «ما فرض نمی‌کنیم که کسی به هدفی که به آن نگاه نمی‌کند شلیک می‌کند، به همین صورت، ما نمی‌توانیم تصور کنیم که هدف کسی آسمان است، اگر او افکار یا آرزوهای آسمانی نداشته باشد.» (اسپرجن)

۳. آیۀ (۳-۵) چه خواهد شد و قدیسان چه خواهند کرد.

و دیگر هیچ لعنتی وجود نخواهد داشت. تخت خدا و تخت بره در آن شهر خواهد بود و خادمانش او را خواهند پرستید. آنها روی او را خواهند دید و نام او بر پیشانی آنها خواهد بود. و دیگر شب وجود نخواهد داشت و آنها به نور چراغ یا خورشید نیازمند نخواهند بود، زیرا خداوندْ خدا به آنها روشنایی خواهد بخشید. و آنها تا ابد سلطنت خواهند کرد.

الف. دیگر هیچ لعنتی وجود نخواهد داشت: در آسمان، لعنت از بین رفته است. از زمان سقوط، زندگی انسان و آفرینش را زیر تأثیر لعنت می‌بینیم. پیدایش ۱۶:۳-۱۹: غم و درد در زایمان برای زنان، اصطکاک بین دو جنس، نیاز به کار سخت و اغلب بیهوده برای رزق و روزی انسان، و بیشتر از همه مرگ.

یک) حتی در دوره هزاره لعنت وجود خواهند داشت، اگرچه با حکومت کامل عیسی بسیار کاهش خواهند یافت. اشعیا ۲۰:۶۵ به ما نشان می‌دهد که هنوز ممکن است گناهکاری در زمین هزاره لعنت شود. اما در آسمان جدید و زمین جدید این لعنت‌ها برای همیشه از بین رفته‌اند. به جای لعنت، تخت خدا و تخت بره در آن شهر خواهد بود. بدون شک مبادله‌ای قابل توجه است.

دو) تخت خدا و تخت بره: «از این پس، ستایش جاویدان بر نام او خواهد بود، تخت خدا، تخت بره است. این تخت پارسایی است، اما از تخت فیض کمتر نیست. در آنجا بر عرش حق تعالی، رحمت حاکم است. بر اساس شایستگی قربانی و فضیلت کفاره، تمام قوانین و احکام ملکوت آسمان صادر می‌شود. محراب و تخت یکسان شده‌اند. از آن تخت دیگر هیچ شعله آتشین جهنده‌ای به ایماندار پرتاب نمی‌شود، زیرا تخت بره و تخت خداست.» (اسپرجن)

ب. خادمانش او را خواهند پرستید: آسمان محل کار و خدمت به مردم خدا خواهد بود. با این حال، این تصویری است از برکت خالص خدمت، و نه زحمتی سخت و آغشته به لعنت.

یک) «آسمان محل گذران اوقات فراغت نیست، بلکه مکانی است که در آن خدمت، با محوریت خدا انجام می‌شود.» (ال موریس)

ج. آنها روی او را خواهند دید: آسمان مکانی خواهد بود که قوم خدا روی او را خواهند دید، مکانی برای مشارکت صمیمی و چهره به چهره با خدا. موسی از امتیاز دیدن خدا رو در رو محروم شد (خروج ۲۰:۳۳-۲۳)، اما همه در آسمان روی او را خواهند دید.

یک) آنها روی او را خواهند دید: «من به وسیله آن دو چیز را درک می‌کنم: اول اینکه آنها به معنای واقعی کلمه و جسماً، با بدن رستاخیز یافته خود، حقیقتا به صورت عیسی نگاه خواهند کرد. و دوم، از نظر روحانی، قوای ذهنی آنها افزایش خواهد یافت، به‌طوری که آنها را قادر خواهد ساخت تا به قلب، روح و شخصیت مسیح بنگرند؛ تا او، کار او، عشق او، و همه چیز او را به‌صورتی که قبلاً هرگز درک نکرده بودند درک کنند.» (اسپرجن)

دو) به‌خاطر عیسی، ما می‌توانیم چیزی از روی خدا را همین الان بدانیم: زیرا همان خدا که گفت: «نور از میان تاریکی بتابد،» نور خود را در دل‌های ما تابانید تا شناخت جلال خدا در چهرۀ مسیح، ما را منوّر سازد.» (دوم قرنتیان ۶:۴)

سه) با این وجود، پولس هم پیش‌بینی می‌کرد که ما روی خدا را ببینیم: «آنچه اکنون می‌بینیم، چون تصویری محو است در آینه؛ امّا زمانی خواهد رسید که روبه‌رو خواهیم دید. اکنون شناخت من جزئی است؛ امّا زمانی فرا خواهد رسید که به کمال خواهم شناخت، چنانکه به کمال نیز شناخته شده‌ام.» (اول قرنتیان ۱۲:۱۳) در آن روز چیزی وجود نخواهد داشت که دید ما از عیسی را تیره و مبهم کند:

·      ما عیسی را به‌وضوح خواهیم دید زیرا گناه از بین رفته است.

·      ما عیسی را به‌وضوح خواهیم دید زیرا نگرانی از بین رفته است.

·       ما عیسی را به‌وضوح خواهیم دید زیرا بت‌ها از بین رفته‌اند.

چهار) شناخت خدا، شناخت عیسی، صمیمی‌تر و شگفت‌انگیزتر از آنچه در زمین می‌توانستیم بزرگ‌ترین شکوه آسمان خواهد بود. «این برکت اصلی آسمان، گُل سر سبد آسمان، آسمانِ آسمان است که مقدسین عیسی را در آنجا خواهند دید.» (اسپرجن)

پنج) «نگاه کردن به روی مسیح به این معناست که با شخص، مقام، شخصیت و کار او به‌خوبی آشنا باشید. بنابراین مقدسین در آسمان نسبت به پیشرفته‌ترین الاهیدانان روی زمین، شناخت بیشتری از مسیح خواهند داشت. به قول یک نفر، نوزادی که در مسیح در آسمان پذیرفته شده است، در یک ساعت بیشتر از آنچه همه عالمین الاهیات مجامع کلیسایی روی زمین می‌دانند، مسیح برایش آشکار می‌شود.» (اسپرجن)

د. نام او بر پیشانی آنها خواهد بود: آسمان جایی خواهد بود که هویت قوم خدا برای همیشه با خدای خود یکی خواهد شد و هیچ شکی در تعلق آنها به او نخواهد بود.

ه. دیگر شب وجود نخواهد داشت: آسمانجایی خواهد بود که تاریکی این عصر برای همیشه از بین خواهد رفت. نور مصنوعی دیگر نیست، حتی از خورشید -خدا خودش نور است.

و. آنها تا ابد سلطنت خواهند کرد: آسمان مکانی خواهد بود که قوم خدا بر خلاف مدت محدود هزاره، از سلطنت ابدی برخوردار خواهند شد. هرگز تمام نخواهد شد.

یک) «همان‌طور که کتاب‌مقدس با داستان بهشت گمشده آغاز می‌شود، در اینجا با داستان ‘آسمان بازیابی‌شده’ پایان می‌یابد.» (اردمان) ما بازگشت آسمان را در ایده‌ رودخانه، درخت حیات، لغو لعنت، صمیمیت احیا شده، و سلطنت از سر گرفته شده می‌بینیم. این یک کمال کامل است:

دیگر هیچ لعنتی وجود نخواهد داشت                    بازسازی کامل

تاج و تخت در میان آنها                                                     مدیریت کامل

خادمانش او را خواهند پرستید                                     تابعیت کامل

روی او را خواهند دید                                                           تبدیل کامل

نام او بر پیشانی آنها خواهد بود                           هویت کامل

خدا به آنها روشنایی خواهد بخشید                          روشنایی کامل

تا ابد سلطنت خواهند کرد                                                شادی کامل

کلمات جدایی

۱. آیات (۶-۷) فرشته و عیسی کلماتی را در تأیید اضافه می‌کنند.

فرشته به من گفت: «این سخنان درخور اعتماد است و راست است. خداوند، خدای ارواح انبیا، فرشتۀ خود را فرستاد تا آنچه را که می‌باید زود واقع شود، به خادمان خود باز نماید.»

«اینک به‌زودی می‌آیم! خوشا به حال کسی که کلام نبوّت این کتاب را نگاه می‌دارد.»

الف. فرشته به من گفت: در این چند آیه آخر کتاب مکاشفه، سخنانی از افراد مختلفی که جدا می‌شوند می‌شنویم. تشخیص اینکه چه کسی صحبت می‌کند همیشه آسان نیست، اما علی‌رغم اینکه چه کسی صحبت می‌کند، مضامین معنا پیدا می‌کنند: تأیید، دعوت، و هشدار.

ب. این سخنان درخور اعتماد است و راست است: فرشته‌ای که همه اینها را به یوحنا نشان داد به یوحنا یادآوری می‌کند که خوبی بیش از حد این سخنان، دلیلی بر غیر واقعی بودن آنها نیست. یوحنا مطمئن می‌شود که در واقع این سخنان درخور اعتماد است و راست است.

ج. آنچه را که می‌باید زود واقع شود… اینک به‌زودی می‌آیم! همان‌طور که یوحنا وقوع ناگهانی این اتفاقات را به ما یادآوری می‌کند، خود عیسی با یادآوری اینکه او به‌زودی می‌آید وارد می‌شود. چرا به نظر می‌آید که آمدن او آنقدر طول کشیده است؟ آیا اینجا عیسی اشتباه کرده؟

یک) کلمه به‌زودی در یونان باستان دقیقاً مشابه کلمه انگیسی «به‌زودی» (quickly) نیست. «کلمه به‌زودی  را می‌توان به‌صورتی دقیق‌تر ‘ناگهانی’ ترجمه کرد.» (مورگان)

دو) با این حال، کلیسای اولیه انتظار داشت عیسی به‌زودی بازگردد -آیا آنها اشتباه می‌کردند یا عیسی آنها را گمراه کرده بود؟ به هیچ‌وجه؛ نه آنها اشتباه کردند و نه عیسی آنها را گمراه کرده بود. خدا می‌خواهد همه نسل‌ها را در انتظار، ناظر و آماده برای بازگشت خود نگاه دارد.

سه) ما به سوی لبه‌ای دور از کمال همه چیز نمی‌شتابیم؛ ما از زمان رسولان، در امتداد آن لبه و به موازات آن لبه حرکت می‌کردیم. «بنابراین زمان وقوع همیشه نزدیک بوده است. تَنِش قریب‌الوقوع بودن مختص قسمتی از تاریخ رستگاری است که بین صلیب و بازگشت مجدد مسیح قرار دارد.» (مانس)

د. خوشا به حال کسی که کلام نبوّت این کتاب را نگاه می‌دارد: این نعمت به ما یادآوری می‌کند که نبوت به ما پیامی می‌دهد که نگاه داریم، نه صرفاً مطالبی برای بحث‌ها و مناظرات جالب. هدف اصلی نبوت این است که ما را به اعتماد و اطاعت از خدا سوق دهد و حقیقت او را در شیوه زندگی خود به کار گیریم.

۲. آیات (۸-۹) یوحنا به دلیل پرستش فرشته برای بار دوم تصحیح می‌شود.

من، یوحنا، همان کسی هستم که این چیزها را دیدم و شنیدم. و پس از دیدن و شنیدن آنها، پیش پا‌های آن فرشته که آنها را به من نشان داده بود، افتادم تا سَجده کنم. امّا او به من گفت: «مبادا چنین کنی! من نیز همچون تو و برادران تو، انبیا، و آنان که کلام این کتاب را نگاه می‌دارند، خادم اویم. خدا را بپرست.»

الف. پیش پا‌های آن فرشته که آنها را به من نشان داده بود، افتادم تا سَجده کنم: همان‌طور که قبلاً در مکاشفه ۱۰:۱۹ دیدیم، یوحنا غرق این تجربه شده، و در برابر فرشته در پرستش تعظیم می‌کند. به همین ترتیب، فرشته به یوحنا یادآوری کرد که فقط خدا را باید پرستش کرد، و هر دوی آنها جزو یک گروه بودند -به همراه همه کسانی که که کلام این کتاب را نگاه می‌دارند.

یک) هیچ مخلوقی را هرگز نباید پرستش کرد. این در تضاد با عیسی است که پرستش فرشتگان (عبرانیان ۶:۱) و انسان‌ها (متی ۲:۸، ۳۳:۱۴، یوحنا ۳۸:۹) را پذیرفت.

دو) «اگر پرستش این پیام‌آور با شکوه آسمانی، که صدای عیسی در آن و از طریق او برخاست، اشتباه بود، چگونه می‌توان مریم باکره را پرستش و به او دعا کرد، که چنین مقام و منزلتی به او داده نشده است؟ انگیزه و نیت ممکن است خوب و در اخلاص باشد؛ اما این یک اشتباه بزرگ است.» (سیس)

ب. مبادا چنین کنی: شگفت‌انگیز است که حتی کسی که همه این رویاها را دریافت کرده است ممکن است گمراه شود. رویاها و مکاشفات ماوراء طبیعی به این معنی نیست که کسی در اصول اعتقادی، تعلیم یا عمل خود درست است.

۳. آیات (۱۰-۱۱) هشداری داده می‌شود، یا توسط همان فرشته و یا توسط عیسی.

آنگاه به من گفت: «کلام نبوّت این کتاب را مُهر نکن زیرا وقتْ نزدیک است. پس شخص بدکار، به بدی کردن ادامه دهد و مفسد، همچنان به فساد بپردازد؛ نیکوکار، به نیکویی کردن ادامه دهد و مقدّس، همچنان مقدّس بماند.»

الف. کلام نبوّت این کتاب را مُهر نکن زیرا وقتْ نزدیک است: چون وقتْ نزدیک است و تاریخ اکنون به موازات آستانه تمام شدن همه چیز پیش می‌رود، این کتاب مهر‌و‌موم نشده است. این کلام برخلاف نبوت عهد‌عتیق است (دانیال ۲۶:۸). مردم کتاب مکاشفه را در سرپیچی از فرمان خدا مُهر می‌زنند.

ب. پس شخص بدکار، به بدی کردن ادامه دهد… نیکوکار، به نیکویی کردن ادامه دهد: در اینجا، ایده احتمالاً این است که «از آنجایی که عیسی بسیار ناگهانی می‌آید، زمانی برای تغییر نخواهد بود.» زمانی برای توبه در آخرین دقیقه وجود نخواهد داشت، اما اکنون زمان وجود دارد. اگر آنچه در مکاشفه خوانده‌اید شما را تغییر نداده است، امید زیادی برایتان وجود ندارد!

یک) «این ناامیدی از وضعیت نهایی شریر است که در اینجا تصویر شده است. وضعیت بد و خوب اکنون برای همیشه تثبیت شده است. اینجا هیچ کلمه‌ای در مورد ‘فرصت دوباره’ پس از این وجود ندارد.» (رابرتسون)

دو) «اگر هشدارهای این کتاب کافی نباشد، خدا حرف دیگری برای گفتن ندارد». (والوُرد)

۴. آیات (۱۲-۱۳) عیسی اعلام می‌کند: به‌زودی می‌آیم.

«اینک به‌زودی می‌آیم و پاداش من با من است تا به هر کس بر حسب اعمالش جزا دهم. من ’الف‘ و ’ی‘، اوّل و آخر، و ابتدا و انتها هستم.»

الف. اینک به‌زودی می‌آیم: ما هرگز نمی‌توانیم اشاره به فوریت و هشدار را در تمام آنچه عیسی درباره آمدنش به ما می‌گوید، ندیده بگیریم. پیام او همیشه این است: آماده باشید! (متی ۴۴:۲۴)

ب. پاداش من با من است: اگر عیسی به هر کس بر حسب اعمالش جزا دهد، آیا این بدان معناست که ما با اعمال خود نجات یافته‌ایم؟ نه، اما نشان می‌دهد که ایمان زنده با خود آثاری همراه خواهد داشت (یعقوب ۲۰:۲، تیتوس ۸:۳).

یک) «کیفیت زندگی انسان، نمایانگر نهایی باور واقعی اوست.» (مانس)

ج. من ’الف‘ و ’ی‘، اوّل و آخر، و ابتدا و انتها هستم: به‌عنوان انگیزه‌ای بیشتر برای ما در انجام کار درست، در زندگی درست، در آمادگی برای بازگشت عیسی، او به ما یادآوری می‌کند که او کیست. اگر واقعاً بدانیم و بفهمیم که عیسی کیست، هیچ مشکلی برای آماده شدن برای بازگشت او نخواهیم داشت.

یک) اصطلاح ’الف‘ و ’ی، «در ۸:۱؛ ۶:۲۱؛ برای خدا به کار رفته است؛ و اینجا تنها برای مسیح استفاده شده، و این دلیل بسیار محکمی است بر الوهیت مسیح در این کتاب.» (رابرتسون)

دو) عنوان اوّل و آخر نیز دلیلی انکار‌ناپذیر است که عیسی یهوه، خداوند است: «من هستم، یهوه، من که اوّلین و نیز با امور آخرینم، من هستم.» (اشعیا ۴:۴۱)

سه) این اصطلاحات با هم به این معنی است که برای یک مسیحی، عیسی آغاز، میانه و پایان است. «هر چقدر هم که عقایدتان در موعظه یا هر صحبتی در مورد دین درست باشد؛ اگر مسیح را کنار گذاشته‌اید، نه منایی از آسمان، نه آبی از صخره، نه پناهگاهی از طوفان، نه شفایی برای بیماران، نه حیاتی برای مردگان خواهد بود. اگر مسیح را کنار بگذارید، خورشید را از روز و ماه را از شب رها کرده‌اید، آب‌ها را از دریا و خوراکی‌های رودخانه را رها کرده‌اید، محصول سالیانه را کنار گذاشته‌اید، روح را از بدن خارج کرده، شادی را از آسمان جدا کردید، آری، همه چیز را ربوده‌اید. اگر عیسی فراموش شود، هیچ انجیلی وجود ندارد که ارزش فکر کردن را داشته باشد، و کمتر از آن، ارزش اعلام کردن به نام یَهُوَه را داشته باشد.» (اسپرجن)

۵. آیات (۱۴-۱۵) برکت و نفرین توسط شخصی (شاید یوحنا، شاید فرشته، شاید خود عیسی) بیان می‌شود.

خوشا به حال آنان که ردای خود را می‌شویند تا حقِ دسترسی به درخت حیات را پیدا کنند و بتوانند به دروازه‌های شهر داخل شوند. سگ‌ها و جادوگرها و بی‌عفتان و آدمکشان و بت‌پرستان و همۀ کسانی که دروغ را دوست می‌دارند و آن را به عمل می‌آورند، بیرون می‌مانند.

الف. خوشا به حال آنان که ردای خود را می‌شویند: انجام دستورات او به ما حیات ابدی نمی‌بخشد، اما دلیلی بر این است که حیات ابدی به ما عطا شده است. علاوه بر این، برکت ذاتی در انجام احکام او وجود دارد، زیرا آنها برای ما خوب و مناسب هستند.

یک) عبارت آنان که ردای خود را می‌شویند در برخی از ترجمه‌ها در قالب کسانی که دستورات او را انجام می‌دهند آمده است. تفاوت ترجمه ناشی از دو کلمه در یونانی باستان است:

HOIPLUNONTESTASSTOLAS (ردای خود را می‌شویند) یا

HOIPOIOUNTESTASENTOLAS (احکام او را انجام می‌دهند)

دو) این مثال خوبی است از اینکه چگونه خطای نسخه‌نویس می‌تواند متنی را نسبتاً جزئی مبهم کند، بدون اینکه بر معنای اصلی متن تأثیر بگذارد. حتی اگر درصد کمی از متون مورد مناقشه را در نظر بگیریم، می‌توانیم به کتاب‌مقدس خود اعتماد کنیم.

ب. سگ‌ها و جادوگرها و بی‌عفتان و آدمکشان و بت‌پرستان…: آنهایی که بیرون می‌مانند چطور؟ ما نباید فکر کنیم که بیرون دیوارهای آسمان، انبوهی ازدحام خواهند کرد که در آرزوی ورود به داخل هستند. «این آیه قصد ندارد تعلیم دهد که در وضیعت ابدی همه افراد شرور درست در خارج از شهر آسمانی زندگی خواهند کرد. این به‌وضوح، آینده را با تصویری ساخته از زمان حال توصیف می‌کند. (مانس)

یک) چرا می‌گوید همه سگ‌ها بیرون خواهند بود؟ آیا این ایده وجود سگ‌های خانگی در آسمان را نفی می‌کند؟ نه، منظور در اینجا «سگ‌های واقعی نیستند، بلکه کسانی که از نظر اخلاقی ناپاک هستند… سگ‌های شهرهای آنان آشغال‌خور بودند و اطلاق چنین صفتی به شخص، تحقیر غیرقابل وصفی را در ذهن برمی‌انگیزد.» (متی ۶:۷، فیلیپیان ۲:۳). (رابرتسون)

۶. آیه (۱۶) عیسی سخنی در تأیید می‌آورد.

«من، عیسی، فرشتۀ خود را نزد شما فرستادم تا این چیزها را به کلیساها اعلام کند. من ریشه و نسل داوود و ستارۀ درخشان صبح هستم.»

الف. من، عیسی، فرشتۀ خود را نزد شما فرستادم تا این چیزها را به کلیساها اعلام کند: عیسی با این سخنان مقتدرانه، تمام کتاب را تصدیق می‌کند. بسیاری قسمت‌های کتاب مکاشفه یا عجیب هستند یا به نظر آنچنان خوب هستند که ممکن نیست درست باشند، اما همه اینها حقیقت و درست است.

یک) «بنابراین خود خدای همه الهام‌ها و همه انسان‌های الهام‌گرفته، بالاترین صلاحیت را برای هر آنچه در اینجا نوشته شده است تکرار و تأیید می‌کند. بنابراین، یا این کتاب چیزی است جعلی، پست و کفرآمیز، که شایسته کوچک‌ترین احترامی از سوی مردم نیست، و به‌خصوص شایسته جایی در انجیل الهام‌شده و مقدس نیست؛ یا یکی از مستقیم‌ترین الهامات و معتبرترین نوشته‌هایی است که تا به حال داده شده است.» (سیس)

ب. تا این چیزها را به کلیساها اعلام کند: کتاب مکاشفه به کلیساها نوشته شده است. این کتاب مطلبی خصوصی نیست که فقط نخبگان آن را بفهمند -برای همه ایمانداران است. همچنین شایان ذکر است که این اولین اشاره به کلیسا بعد از نامه‌های هفت کلیسا در مکاشفه ۲-۳ است.

ج. ریشه و نسل داوود: این عنوان گرانبهای مسیحایی است (اشعیا ۱:۱۱). این نشان می‌دهد که عیسی هم خالق داوود پادشاه و هم از نسل اوست. عیسی به همین مطلب در متی ۴۱:۲۲-۴۶ اشاره می‌کند.

د. ستارۀ درخشان صبح: این عنوان مسیحایی دیگری از عهد‌عتیق (اعداد ۱۷:۲۴) و عهد‌جدید (مکاشفه ۲۸:۲) است. همان‌طور که ستارۀ صبح (که عموماً آن را سیاره زهره می‌‌دانند) می‌درخشد و از روز جدید استقبال می‌کند، عیسی نیز اینچنین می‌کند.

۷. آیه (۱۷) روح و عروس به همه می‌گویند: بیا

روح و عروس می‌گویند: «بیا!» هر آن که می‌شنود بگوید: «بیا!» هر که تشنه است بیاید؛ و هر که طالب است، از آب حیات به‌رایگان بگیرد.

الف. روح و عروس می‌گویند: «بیا!» آیا این دعوت از عیسی است که از او می‌خواهد که برگردد؟ یا دعوت از کسانی است که تشنگی روحانی دارند تا نزد عیسی بیایند؟ مسلماً هر دو پاسخ درست است.

ب. بیا! چه کسی می‌تواند بیاید؟ هر آن که می‌شنود می‌تواند نزد عیسی بیاید، اما آنها نمی‌توانند بیایند مگر آنکه بشنوند. هر که تشنه است میتواند نزد عیسی بیاید، اما آنها نمی‌توانند بیایند مگر آنکه تشنگی خود را احساس کنند. هر که طالب است می‌تواند بیاید، اما آنها نمی‌توانند بیایند، مگر آنکه خدا در دل آنها کار کند تا او را بخواهند.

یک) پس چگونه می‌دانی که آیا خدا در قلب شما کار کرده است؟ یک فهرست بازبینی کوچک را مرور کنید. آیا شما شنیده‌اید؟ آیا تشنه خدا و حیات جاودانی هستید؟ آیا او را می‌خواهید؟ پس بیا!

ج. هر که طالب است، از آب حیات به‌رایگان بگیرد: این یک دعوت همگانی برای دریافت نجات از عیسی است. او برای هیچ‌کسی که نزد او بیاید استثنا قائل نمی‌شود. دعوت مسیح هم یک فرصت است و هم یک مسئولیت. اگر دعوتی را رد کنیم، فقط خودمان مقصریم.

یک) «دعوت مشابهی را در اشعیا ۱:۵۵ می‌بینیم. دعوت برای آمدن یک فرمان فوری است، زیرا روزی فرا می‌رسد که برای آمدن خیلی دیر شده است. اکنون روز فیض است. ساعت قضاوت نزدیک است.» (والوُرد)

د. هر که طالب است، از آب حیات به‌رایگان بگیرد: این دعوتی آنچنان عظیم است که می‌توانیم به آن افتخار کنیم. هرکسی که طالب نجات در عیسی مسیح است، می‌تواند نزد او بیاید و آب حیات به‌رایگان بگیرد.

یک) ممکن است کسی بگوید: «من تمام اصول اعتقادات و الاهیات مسیحی را نمی‌فهمم» -به هر حال بیا، زیرا نمی‌گوید هر که می‌فهمد، آب حیات را به‌رایگان بگیرد.

دو) ممکن است کسی بگوید: «من نمی‌توانم آن‌طور که باید توبه کنم. قلب من سخت است و حتی نمی‌توانم بر گناهانم گریه کنم یا به‌خاطر گناهانم آن‌طور که باید احساس ناراحتی کنم.» به هر حال بیا، چون نمی‌گوید هر که احساسش درست است، آب حیات را به‌رایگان بگیرد.

سه) ممکن است کسی بگوید، ««من نمی‌دانم آیا می‌توانم آن‌طور که باید مسیحی زندگی کنم یا نه» –به هر حال بیا، چرا که نمی‌گوید هر که می‌تواند، آب حیات را به‌رایگان بگیرد.

چهار) ممکن است کسی بگوید: «من نمی‌دانم آیا شایسته زندگی مسیحی هستم یا نه» -به هر حال بیا، زیرا نمی‌گوید هر که شایسته است، آب حیات را به‌رایگان بگیرد.

پنج) «اما شما بر آن گناهکار علامتی را بگذارید که می‌گوید: ‘هر که.’ واقعاً که چه کلمه بزرگی است! هر که! قد استانداردی در اینجا وجود ندارد. در هر قد و اندازه‌ای باشد. گناهکاران کوچک، گناهکاران بزرگ، گناهکاران سیاهپوست، گناهکاران منصف، گناهکاران دو رنگ، گناهکاران پیر، بدترین گناهکاران، گناهکارانی که هر جنایتی را در کل فهرست گناهان مرتکب شده‌اند.» (اسپرجن)

شش) واقعاً به همین سادگی است: آیا طالب عیسی و نجات او هستید؟ پس بیايید. آیا می‌توانی بگویی، «خداوند، من اکنون طالب نجات هستم، دلی تازه به من عطا کن. من می‌خواهم گناهانم را کنار بگذارم. من می‌خواهم مسیحی باشم. من می‌خواهم ایمان داشته باشم و اطاعت کنم. اما من قدرتی برای این‌ کار ندارم. من طالبم، به من قدرت بده.» اگر این خواست شماست، پس از شما دعوت می‌شود که فقط به صِرف اینکه طالب هستید، به‌رایگان بیایید. هیچ مانعی به جز اراده سرسخت شما، بین شما و عیسی وجود ندارد.

ه. از آب حیات به‌رایگان بگیرد: وقتی طالبی، وقتی بیايی، آن وقت باید بگیری. تمام ادیان این دنیا را می‌توان در این ایده خلاصه کرد که باید چیزی بیاورید تا به خدایان بدهید. ذات مسیحیت در این ایده خلاصه می‌شود که خداوند ما را دعوت می‌کند تا آب حیات را به‌رایگان بگیریم. شما نمی‌توانید چیزی برای نجات یا اعلام بی‌گناهی یا تعریف از خود در پیشگاه خدا بیاورید، اما می‌توانید نجاتی که او تقدیم می‌کند را بگیرید.

و. هر که طالب است، از آب حیات به‌رایگان بگیرد: شایسته است که این دعوت بزرگ، کتاب مکاشفه و کتاب‌مقدس را ببندد. «همه انبیای کتاب‌مقدس، همه رسولان کتاب‌مقدس، همه تهدیدهای کتاب‌مقدس، همه وعده‌های کتاب‌مقدس، گرد هم جمع شده، و خود را در این پرتو سوزان متمرکز می‌کنند، ‘بیا نزد عیسی. بیا و آب حیات را به‌رایگان بگیر.’» (اسپرجن)

۸. آیات (۱۸-۱۹) شخصی هشدار می‌دهد -یا عیسی، یا فرشته، و یا یوحنا.

من به هر کس که کلام نبوّت این کتاب را می‌شنود هشدار می‌دهم که اگر کسی چیزی بدان بیفزاید، خدا بلاهای نوشته شده در این کتاب را بر او خواهد افزود. و اگر کسی از کلام نبوّت این کتاب چیزی کم کند، خدا او را از درخت حیات و از شهر مقدّس، که در این کتاب دربارۀ آنها نوشته شده است، بی‌نصیب خواهد ساخت.

الف. اگر کسی چیزی بدان بیفزاید، خدا بلاهای نوشته شده در این کتاب را بر او خواهد افزود: این بخش دیگری در پایان کتاب مکاشفه است که در آن تشخیص اینکه دقیقاً چه کسی صحبت کرده است دشوار است. در اکثر نسخه‌های با حروف قرمز [در این اناجیل، صحبت‌های مسیح با رنگ قرمز چاپ شده‌اند]، این کلمات به رنگ سیاه هستند، که نشان می‌دهد مترجمان معتقدند اینها سخنان عیسی نبوده است. اما ممکن است دلیل خوبی وجود داشته باشد که باور کنیم عیسی این هشدار را داده است.

یک) «رسمی بودن دستور نشان می‌دهد که سخنران خود مسیح است.» (مانس)

ب. اگر کسی چیزی بدان بیفزاید… اگر کسی از کلام نبوّت این کتاب چیزی کم کند: این بدان معناست که دستکاری در کتاب مکاشفه به‌طور خاص، و به‌طور کلی در کتاب‌مقدس، هزینه بالایی دارد.

یک) «این چه هشدار جدی برای منتقدانی است که این کتاب و بخش‌های دیگر کتاب‌مقدس را با اعتماد‌به‌نفسی متکبرانه دستکاری کرده‌اند. آنها خود را از لحاظ فکری و روحانی واجد شرایط می‌بینند برای تشخیص اینکه چه چیزی در کلام خدا درست است و چه چیزی درست نیست». (والوُرد)

دو) این وعده جدی همچنین دلالت بر این دارد که کتاب مکاشفه قابل درک است. چرا خدا می‌بایست برای افزودن یا کم کردن از کتابی که ایده‌هایی بزرگ را در تصاویری پر‌تلاطم نشان می‌دهد، یا اگر هیچ‌کس واقعاً نمی‌توانست کتاب را بفهمد، چنین توبیخ شدیدی در نظر بگیرد؟

سه) «الاهیدانان عموماً معنای این دو آیه را بیشتر گسترش می‌دهند و آنها را آخرین بخش از نوشته‌های مقدس می‌دانند که نه تنها در انجیل مسیحیان در آخر قرار می‌گیرد، بلکه بعد از بقیه متون، نازل و نوشته شده است. آنها این آیات را مُهری بر تمام کتاب‌مقدس رسمی می‌دانند، و لعنتی که خدا برای محکومیت کسانی که تظاهر به هر گونه مکاشفه جدیدی از اراده او می‌‌کنند… را همچنین بر علیه همه کسانی می‌دانند که هر بخشی از کتاب‌مقدس را انکار، دستکاری یا تحریف ‌کنند.» (پول)

۹. آیات (۲۰-۲۱) آخرین کلمات.

آنکه بر این امور شهادت می‌دهد، چنین می‌گوید: «آری، به‌زودی می‌آیم.» آمین. بیا، ای خداوندْ عیسی! فیض خداوندْ عیسی با همۀ شما باد. آمین.

الف. آری، به‌زودی می‌آیم: کتاب مکاشفه تا پایان، بر آمادگی و هوشیاری تأکید دارد. اگر این درس کاربردی از کتاب مکاشفه -درس آمادگی- را از دست بدهیم، پیام اصلی کتاب را از دست دادیم.

یک) از آنجا که ممکن است جمله «به‌زودی می‌آیم» کافی نباشد، عیسی بر هر دو طرف آن تأکید می‌کند –آری قبل و آمین بعد از آن.

ب. بیا، ای خداوندْ عیسی! با این عبارت، یوحنا ایده‌ای را به کار برد که مربوط به یک عبارت آرامی بود که در کلیسای باستان به‌خوبی شناخته شده بود: ماراناتا!

یک) کتاب مکاشفه به بسیاری از وقایع نبوتی مربوط می‌شود، اما کتاب با اشتیاق یوحنا برای بازگشت عیسی برای قومش بسته می‌شود -او خواهان ربوده شدن کلیسا است.

دو) «اگر کل خلقت برای تجلی فرزندان خدا ناله می‌کنند و با هم درد می‌کشند، چه‌قدر بیشتر خودِ آن فرزندان خدا!». (سیس)

سه) «در انتهای کتاب اعترافی است بر اینکه پاسخ به مشکلات زندگی در توانایی انسان برای ایجاد دنیایی بهتر نیست، بلکه در بازگشت کسی است که قدرت حاکمه‌اش بر روند امور بشری کنترل دارد.» (مانس)

ج. فیض خداوندْ عیسی با همۀ شما باد. آمین: مکاشفه (و انجیل) با کلام فیض و فیض برای همه به پایان می‌رسد. پولس هم از این عبارت به‌عنوان آخرین کلمه در برخی از نامه‌های خود استفاده کرد (اول قرنتیان ۲۳:۱۶، دوم قرنتیان ۱۴:۱۳، اول تسالونیکیان ۲۸:۵، دوم تسالونیکیان ۱۸:۳). در دوم تسالونیکیان ۱۷:۳-۱۸، پولس حتی اشاره کرد که این امضا -بدون شک با دست خودش نوشته شده- نشانی از این که نامه واقعاً از اوست.

یک) «این کلمه خوبی برای پایان این تصویر شگفت‌انگیز از تدارک خداوند بخشنده به قومش در زمین و آسمان است.» (رابرتسون)

دو) «علی‌رغم هر آنچه که ممکن است با غفلت یا خطا از دست بدهید، فیض خداوند ما عیسی مسیح همیشه با شما باشد. در هر نقطه‌ای که ممکن است شما یا هر یک از ما شکست بخوریم، باشد که هرگز از فیض خداوندمان عیسی مسیح کم نیاوریم.» (اسپرجن)

سه) آخرین آیه عهد‌عتیق حاوی یک لعنت است: مبادا بیایم و این سرزمین را به لعنتِ نابودی کامل بزنم (ملاکی ۶:۴). چه شایسته که آخرین کلمات عهد‌جدید از فیض صحبت می‌کند، زیرا فیض طرز برخورد خدا با انسان را بر اساس عهد‌جدید توصیف می‌کند.