فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
مکاشفه باب ۱۳ – دو وحش
وحشی که از دريا بیرون میآید.
۱. آیۀ (۱) رویای یوحنا از وحشی که از دریا بیرون میآید.
و اژدها بر شنهای کنار دریا ایستاد. آنگاه دیدم وحشی از دریا بیرون میآید. ده شاخ داشت و هفت سر، با ده تاج بر شاخهایش؛ و بر هر سرش نامی کفرآمیز نوشته شده بود.
الف. بر شنهای کنار دریا: در مکاشفه ۱۲، رویای یوحنا عمدتاً آسمان را در نظر داشت. حالا، صحنه رویای او متوجه زمین و شنهای کنار دریا شده است.
یک) امروزه بسیاری از مردم عاشق دریا هستند، اما قوم یهود در دوران کتابمقدس، در کل دریا را مکانی وحشی، رامنشده و ترسناک میدانستند. در حالی که اسرائیل باستان تحت فرمان سلیمان نیروی دریایی داشت، حیرام پادشاه صور بود که ملوانانی در اختیار او گذاشت (اول پادشاهان ۲۶:۹-۲۷).
دو) از آنجا که اسرائیل باستان در مورد دریا احساس خطر میکرد و محتاط بود، دریا چهرهای از شر و هرجومرج بود که به نظر میرسید در برابر خدا مقاومت میکند، اگرچه مقاومتش ناموفق بود:
· اما خدا از قدیم پادشاه من است، که بر زمین نجاتها به عمل میآورد. تو بودی که دریا را به نیروی خود شکافتی، و سرهای هیولاهای دریا را در آبها شکستی! (مزمور ۱۲:۷۴-۱۳)
· ای یهوه، خدای لشکرها، کیست مانند تو؟ خداوندا، تو نیرومندی و امانت تو احاطهات کرده است. بر خروش دریا فرمان میرانی، و چون امواجش برخیزند، آنها را فرو مینشانی. (مزمور ۸:۸۹-۹)
· اما شریران چون دریایی متلاطمند که آرامی نتواند یافت، و موجهایش گل و لجن برمیآورد. (اشعیا ۲۰:۵۷)
ب. آنگاه دیدم وحشی از دریا بیرون میآید: از دریا، جایی که با شر، هرجومرج و مقاومت در برابر خدا شناسایی شده، یک وحش بیرون میآید. کلمۀ یونانی باستان که در اینجا بهعنوان وحش ترجمه شده است ایدۀ حیوانی وحشی و خطرناک را میدهد. از آنجا که یوحنا او را یک وحش خواند و نه اژدها (همانطور که در مکاشفه ۳:۱۲ آمده)، این موجود نمایانگر کسی است متفاوت از شیطان، که اژدها نمادی از او بود (مکاشفه ۹:۱۲).
ج. ده شاخ داشت و هفت سر: اگرچه این وحش از اژدهای مکاشفه ۱۲ متفاوت است، اما هنوز هویتش به او نزدیک است. او اژدها نیست، بلکه شبیه او است، زیرا اژدها هم ده شاخ داشت و هفت سر (مکاشفه ۳:۱۲).
یک) کشتن هر موجودی با هفت سر سخت است، زیرا اگر یک سر را زخمی کنید، شش سر باقی میماند. در زبان استعاره کتابمقدس، شاخ بیانگر قوت و قدرت است. گاو نر با دو شاخ موجودی قدرتمند است، اما وحشی با ده شاخ قدرتش بسیار بیشتر است -درست مانند اژدهای مکاشفه ۳:۱۲.
دو) این شباهت به شیطان تنها یکی از چیزهایی است که هویت این وحش را با آنکه در بین مردم به نام ضدّمسیح شناخته میشود، مرتبط میکند. کلمۀ ضدّمسیح فقط پنج بار در چهار آیه در کتابمقدس آمده است (اول یوحنا ۱۸:۲، ۲۲:۲، ۳:۴ و دوم یوحنا ۷). اول یوحنا ۱۸:۲ مثال خوبی است: بچهها، این ساعتِ آخر است و چنانکه شنیدهاید ’ضدّمسیح‘ میآید. با این سخن، یوحنا به فردی اشاره کرد که تخیل بسیاری از مردم، که برخی حتی کتابمقدس را نمیدانند را به خود جلب کرده است. اما بسیاری در مورد این شخص به نام ضدّمسیح بیاطلاع هستند، به جز آنچه از فیلمهایی مانند طالع نحس (The Omen) آموختهاند.
سه) با درک معنای عنوان ضدّمسیح، ما میتوانیم او را بهتر شناسایی کنیم. پیشوند ضد ممکن است به معنای «مقابل» یا «به جایِ» باشد. ضدّمسیح «مخالفِ مسیح» است. او «به جایِ» مسیح است. بیشتر مردم بر ایدۀ «مخالفِ مسیح» تمرکز کردهاند. این باعث شده است که آنها فکر کنند که ضدّمسیح بهعنوان یک شخص بسیار شرور ظاهر خواهد شد، که به همان اندازه که عیسی برای انجام کارهای خوب به اطراف میرفت، ضدّمسیح برای انجام کارهای بد به اطراف میرود. به همان اندازه که شخصیت و کاراکتر عیسی زیبا و جذاب بود، شخصیت و کاراکتر ضدّمسیح زشت و زننده خواهد بود. به همان اندازه که عیسی فقط راست گفت، ضدّمسیح فقط دروغ خواهد گفت. این بیش از حد بر ایده «مخالفِ مسیح» تأکید میکند. در عوض، ضدّمسیح بیشتر «به جایِ مسیح» خواهد بود. او فوق العاده به نظر میرسد، جذاب و موفق خواهد بود. او برنده نهایی خواهد بود و بهعنوان فرشته نور ظاهر میشود. به این معنا، ضدّمسیح به جای مسیح موعود واقعی، عیسی مسیح، مسیح موعودی شیطانی خواهد بود.
چهار) در اول یوحنا ۱۸:۲ هم، یوحنا از ضدّمسیح و بسیاری ضدّمسیحان صحبت کرد. «روحِ» ضدّمسیح وجود دارد، و این «روحِ» ضدّمسیح روزی تحقق نهایی خود را در شخصِ ضدّمسیح خواهد یافت، که بشریت را در طغیان آخرالزمان علیه خدا رهبری خواهد کرد. به عبارت دیگر، اگرچه جهان هنوز منتظر است تا مکشوف شدن نهایی ضدّمسیح را ببیند، «پیشنمایشهای» کمی از این مرد و مأموریت او در آینده وجود دارد که در ضدّمسیحانی که روحِ ضدّمسیح را دارند، دیده میشود.
پنج) اگرچه ما معمولاً این رهبر جهان آینده را ضدّمسیح مینامیم، کتابمقدس به او اسامی یا القاب بسیاری میدهد. او به این عناوین شناخته شده است:
· شاخ کوچک دانیال ۸:۷.
· شاهِ سختروی دانیال ۲۳:۸.
· آن رهبر که میآید دانیال ۲۶:۹.
· پادشاهِ خودسر دانیال ۳۶:۱۱-۴۵.
· کسی که به نام خود میآید، یوحنا ۴۳:۵، که اسرائیل او را بهعنوان مسیح موعود خواهند پذیرفت.
· مرد بیدین، فرزند هلاکت، عصیانگر از دوم تسالونیکیان ۳:۲.
د. ده تاج بر شاخهایش: ده تاج وحش متفاوت است از هفت تاجی که اژدهای مکاشفه ۳:۱۲ بر سر داشت. هفت تاج اژدها بیانگر قدرت و قوت او بود، زیرا هفت عددی است که قدرت و کامل بودن را تداعی میکند. ده تاج وحش بیانگر حکومت او بر گروهی متشکل از ده ملت است.
یک) اکثر مفسران فکر میکنند که ده شاخ بین هفت سر تقسیم شده است، اما دیوید هاکینگ (David Hocking) هر ده شاخ را روی یکی از سرها میبیند. تصویر ده شاخ نیز این وحش را با وحش دانیال ۷:۷ مرتبط میکند، که نشاندهندۀ آخرین امپراتوری جهانی ضدّمسیح است که مسیح نهایتاً آن را فتح خواهد کرد: پس از آن، در رویاهای شب، نگریستم و اینک وحش چهارم را دیدم که هولناک و رُعبانگیز و بسیار نیرومند بود و دندانهای بزرگِ آهنین داشت. او میبلعید و خُرد میکرد و باقیمانده را لگدمال مینمود. این وحش با همۀ وحشهای پیشین متفاوت بود و ده شاخ داشت. (دانیال ۷:۷)
دو) در رویای دانیال، ده شاخ بهطور خاص نشاندهندۀ ده پادشاهی بود که این آخرین دیکتاتور جهانی بر آنها اقتدار دارد (دانیال ۲۴:۷). در رویای یوحنا، ده تاج روی ده شاخ بر این ایده تأکید دارد.
سه) رویاهای دانیال ۷ و دانیال ۲ همچنین حکومتهایی که نشانگر ده تاج هستند را با امپراتوری روم باستان مرتبط میکند. در آن رویاها، دانیال سه امپراتوری جهانی متوالی را دید که هر کدام با چهارمی جانشین شدند -که در زمینه رویاها آشکارا امپراتوری روم است. در دوران آن امپراتوری چهارم، مسیح موعود خواهد آمد، تمام حکومتهای زمینی را نابود کرده و بر زمین سلطنت خواهد کرد. از آنجایی که ما، به صورتی که دانیال نبوت کرده سلطنت عیسی را بر روی زمین نمیبینیم، میتوان گفت که امپراتوری روم، که با این مجموعه ده تاج بیان شده است، به نحوی «از سر گرفته خواهد شد».
ه. و بر هر سرش نامی کفرآمیز: هفت سر وحش هر کدام کفر به خدا را تبلیغ میکنند. این به چبزی بیشتر از پیام وحش اشاره دارد؛ از شخصیت او میگوید. او کفرگویی است که ضد خدا صحبت میکند (مانند دانیال ۲۵:۷).
۲. آیۀ (۲) توصیف وحش دریا دوباره آن را به تصاویری از دانیال ۷ مرتبط میکند.
آن وحش که من دیدم به پلنگ میمانست، امّا پاهای خرس داشت و دهان شیر. و اژدها قدرت خود را و تخت خود را به وحش داد و اقتداری عظیم به او بخشید.
الف. به پلنگ میمانست… خرس… شیر: در این رویا، خداوند از تصاویر رویای دانیال ۷ برای آگاه کردن یوحنا از هویت و ذات این وحش استفاده کرد. دانیال ۷ از چهار حیوان (وحش) برای توصیف سیر حکومت بشر از زمان دانیال تا سلطنت نهایی عیسی بر زمین استفاده کرد.
یک) سه حیوان اول شیر (در دانیال تصویری از امپراتوری بابل)، خرس (تصویر امپراتوری ماد-فارسی) و پلنگ (تصویری از امپراتوری یونان) هستند. حیوان چهارم یک وحش وحشتناک و غیرقابل توصیف بود که ترسناکترین ویژگیهای وحشهای قبلی را داشت، با اینحال نشاندهندۀ آخرین امپراتوری جهانی تحت رهبری یک دیکتاتور شیطانی است (دانیال ۷:۷-۸).
دو) یوحنا حیطۀ نفوذ این وحش را در امتداد حیوان چهارم دانیال ۷ معرفی میکند، که در اینجا امپراتوری خود را با ویژگیهای امپراتوریهای بزرگ گذشته مرتبط میکند. این آخرین امپراتوری جهانی، هوشیاری گربهمانند یک پلنگ، قدرت تدریجی و خردکنندۀ یک خرس، و اقتدار و درندگی یک شیر را خواهد داشت.
سه) از آنجایی که وحشهای دانیال ۷ بیش از اینکه نمایانگر افرادی خاص باشند نمایانگر امپراتوریها بودند، برخی فکر میکردند که وحش مکاشفه ۱۳ یک شخص نیست، بلکه یک دولت یا یک سیستم فرهنگی است. بسیاری بر این باورند که این وحش تصویری گسترده از دولتهای استبدادی (Totalitarian)، بهویژه دولتهای استبدادی قرن بیستم است. بهعنوان مثال، مونس (Mounce) مینویسد: «وحش همیشه بوده و خواهد بود، در یک تجلی تشدید نهایی، با الوهیت بخشیدن به اقتدار دنیوی.» اما دیگران وحش را بهعنوان یک شخص، به ویژه ضدّمسیح -آخرین دیکتاتور شیطانی که جهان را در شورش علیه خدا رهبری میکند، میبینند. برخی (مانند دیوید هاکینگ) رویکردها را ترکیب کرده و میگویند که وحش یک حکومت استبدادی مدرن و جهانی است، اما سَری که ده شاخ دارد، بهطور مشخص ضدّمسیح است -که رهبر این وحشِ دیکتاتوری شیطانی نهایی است. اما در هر امپراتوری، بهویژه امپراتوریهای کوتاه مدت، حکومت تقریباً به طور کامل با حاکم مشخص میشود. وقتی به آلمان در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ فکر میکنیم، چهرههای آدولف هیتلر بهعنوان یک فرد و آلمان نازی بهعنوان یک نظام حاکم تقریباً یکسان است.
ب. آن وحش که من دیدم: همه نشانهها در مکاشفه ۱۳ این است که وحش مرد است، هر چند هویت او با حکومتش که جهان را تحت سلطه خود درآورده، بسیار نزدیک است.
یک) «وحش بهعنوان یک خدا پرستش میشود؛ اما مردم هرگز امپراتوری را به این شکل نمیپرستند. آنها تسلسلی از امپراتوران را به یک هدف مذهبی برای پرستش تبدیل نمیکنند. ادای احترام الهی به پادشاهان در تاریخ جهان امری رایج بوده، اما این احترام همیشه به فرد ابراز شده است. (سیس)
دو) تصویری از وحش برپا میشود و به تمام جهان دستور داده میشود که آن را بپرستند. بسیار منطقیتر است اگر این وحش یک انسان باشد تا یک امپراتوری یا یک حکومت. در طول تاریخ، انسانها اغلب در برابر تصویر یک حاکم سیاسی سر تعظیم فرود آوردهاند.
سه) «این وحش همچنین یک نام خاص دارد -نامی که بیانگر یک عدد خاص است، و آن ‘عدد انسان‘ است؛ که جز با این ایده که منظور یک فرد باشد، قابل تصور نیست.» (سیس)
چهار) «این وحش بالاخره لعنت شد. او پس از گذر از این صحنۀ زمینی به سوی هلاکت میرود، به دریاچه آتش، جایی که به هستی و رنج خود ادامه میدهد (مکاشفه ۱۱:۱۷؛ ۱۰:۲۰)، که نمیتواند در مورد نظامهای حکومتی صادق باشد.» (سیس)
پنج) ضدّمسیح پسر هلاکت نیز نامیده میشود (دوم تسالونیکیان ۳:۲)، مانند یهودا (یوحنا ۱۲:۱۷). یهودا یک انسان بود، نه یک نظام یا حکومت، بنابراین نتیجه میشود که ضدّمسیح نیز یک انسان خواهد بود.
شش) با در نظر گرفتن همۀ اینها، ما با سیس موافق هستیم: «بنابراین، اگر نتوانیم بپذیریم که این وحش یک شخص واقعی است، از کتابمقدس، و همچنین از اعتقادات متفقالقول و تعالیم کلیسای اولیه دور شده و در اشتباهیم، هر چند که در انتها، قدرت سیاسی جهان در این شخص واقعی متمرکز و مجسم میشود.»
ج. اژدها قدرت خود را و تخت خود را به وحش داد و اقتداری عظیم به او بخشید: این رهبر جهان واقعاً توسط شیطان حمایت شده و قدرت میگیرد. شیطان از طریق این انسان، خواسته و اقتدار خود را نمایان خواهد کرد. در این حالت، وحش پیشنهادی را میپذیرد که عیسی رد کرد (متی ۸:۴-۱۰).
یک) وحش یک انسان معمولی نیست. او وحشی نامیده میشود که از هاویه بالا میرود (مکاشفه ۷:۱۱، ۸:۱۷)، و افراد عادی از آنجا نمیآیند. «کسی که از آن مکان میآید یا باید مردهای باشد که دوباره زنده شده، یا یک روح شیطانی که انسان زنده را تسخیر میکند… در هر صورت، وحش بهعنوان یک شخص، یک موجود خارقالعاده و فوق طبیعی است.» (سیس)
دو) چه بسا خود شیطان این مرد را تصرف کند و همین امر او را استثنایی میکند. این حالت در مورد یهودا، که توسط شیطان تسخیر شده بود اتفاق افتاد (یوحنا ۲۷:۱۳).
۳. آیۀ (۳) وحش و زخم او.
از سرهای آن وحش، یکی گویی زخمی مهلک برداشته بود، امّا آن زخم مهلک بهبود یافته بود. تمام جهان در حیرت فرو شد و به پیروی از آن وحش گردن نهاد.
الف. از سرهای آن وحش، یکی گویی زخمی مهلک برداشته بود: این یک زخم سر است، یک زخم مهلک، نه یک جراحت سطحی. شاید این نتیجۀ داوری خدا در مورد وحش باشد.
ب. امّا آن زخم مهلک بهبود یافته بود: بهبودی وحش بر شهرت و اقتدار او میافزاید (تمام جهان در حیرت فرو شد و به پیروی از آن وحش گردن نهاد). بعداً دو بار (مکاشفه ۱۲:۱۳ و ۱۴:۱۳) این بهبودی در ارتباط با پرستش و عبادت وحش در جهان ذکر شده است.
یک) برخی که وحش را نه بهعنوان یک انسان، بلکه بهعنوان یک دولت میبینند، این را بهعنوان احیای امپراتوری روم، تحقق دانیال ۷ میدانند. در این منظر، امپراتوری روم مرده است، اما دوباره احیا خواهد شد، و جهان را شگفتزده خواهد کرد. با این حال، طبیعیترین راه برای درک سخنان یوحنا در مکاشفه ۱۳ ما را به این باور میرساند که او از انسانی صحبت میکند که بهطور مهلک زخمی میشود و سپس شفا مییابد. این مرد یک امپراتوری رومی احیا شده را رهبری خواهد کرد و شخصیت او بر آن مسلط خواهد شد -اما او و امپراتوری دقیقاً یکی نیستند.
ج. زخمی مهلک… بهبود یافته: این واقعاً ضدمسیح است، که حتی از مرگ و رستاخیز عیسی تقلید میکند. جهان این را باور خواهد کرد، و آن فوقالعاده به شهرت و قدرت او اضافه خواهد کرد.
۴. آیۀ (۴) اقتدار و محبوبیت وحش.
مردم اژدها را پرستش میکردند زیرا که به آن وحش اقتدار بخشیده بود. نیز آن وحش را پرستش میکردند و میپرسیدند: «کیست آن که همتای این وحش باشد؟ «کیست آن که بتواند با او بجنگد؟»
الف. مردم اژدها را پرستش میکردند زیرا که به آن وحش اقتدار بخشیده بود: همانطور که مردم این وحش را پرستش میکنند و در برابر دولت او تعظیم میکنند، ممکن است نمیدانند که در برابر خود شیطان تعظیم میکنند، اما در هر صورت این عبادت شیطان است. آنها بهروشنی هم وحش و هم اژدها را میپرستند اما پرستش آنها از اژدها ممکن است ناآگاهانه باشد.
یک) اگرچه پرستش شیطان هر سال بیشتر و بیشتر رایج میشود، هنوز هم تنها بخش کوچکی از مردم هستند که آشکارا شیطان را میپرستند. اما این به این دلیل است که بیشتر افراد انتظار دارند شیطان با زشتی و وحشت ظاهر شود. این اشتباه است، «زیرا شیطان نیز خود را به شکل فرشتۀ نور درمیآورد؛ پس تعجبی ندارد که خادمانش نیز خود را به خادمان طریق پارسایی همانند سازند. سرانجامِ اینان فراخور کارهایشان خواهد بود.» (دوم قرنتیان ۱۴:۱۱-۱۵)
ب. کیست آن که همتای این وحش باشد؟ «کیست آن که بتواند با او بجنگد؟ جهان از قدرت وحش شگفتزده خواهد شد و باور خواهد کرد که او آنقدر توانا است که نمیتوان او را شکست داد. برای یک مدت، وحش یک برندۀ فوقالعاده به نظر میرسد. هنگامی که او به عیسی کفر میگوید و قوم خدا را آزار میدهد، به نظر میرسد که آنها کاملاً بازندهاند -برای مدتی کوتاه.
یک) صرفاً بهخاطر قدرت وحش، آنها وحش و اژدهای پشت وحش را میپرستند. «پرستش شیطان و کارگزار شیطان صرفاً بهخاطر قدرتی بیرحمانه توجیه میشود.» (رابرتسون)
۵. آیات (۵-۶) کفرهای جانور.
به وحش دهانی داده شد تا سخنان نخوتبار و کفرآمیز بگوید، و اجازه یافت تا اقتدار خود را چهل و دو ماه به کار بَرَد. پس دهان خود را به کفرگویی بر خدا گشود و به نام او و به مسکن او، یعنی آنان که در آسمان میزیند، اهانت کرد.
الف. سخنان نخوتبار و کفرآمیز بگوید: «کفرگو» ممکن است عنوان دقیقتری از «ضدمسیح» برای این دیکتاتور آخرالزمان باشد. این وحش مردی است که علیه خدا و هرآنچه برای خدا مهم است سخن میگوید (نام او، مسکن او، و آنان که در آسمان میزیند).
یک) برخی از امپراتوران روم خدا را اینگونه کفر میگفتند. اما آنها این پیشگوییها را محقق نکردند، حتی اگر تحقق آنها را از قبل تصور و اعلام کرده باشند.
ب. و اجازه یافت تا اقتدار خود را چهل و دو ماه به کار بَرَد: وحش برای مدت چهل و دو ماه -سه سال و نیم (که قبلاً هم به آن اشاره شد)- بدون محدودیتی از طرف خدا ادامه میدهد. این مدت زمان نشان میدهد که وحش در نیمه اول هفت سال آخر سلطنت کامل دارد و در تمام مدت او همچنان تحت اقتدار خداست.
ج. چرا وحش دهان خود را به کفرگویی بر… آنان که در آسمان میزیند گشود؟ این بدان معنی است که او علیه کسانی صحبت میکند که ربوده شدهاند و بنابراین از دسترس او دور هستند.
۶. آیات (۷-۸) جانور علیه قدیسان جنگ میکند.
به او اجازه داده شد با مقدسین بجنگد و بر آنها پیروز شود؛ و به او اقتدار بر هر طایفه و ملت و زبان و قوم داده شد. همۀ ساکنان زمین آن وحش را خواهند پرستید -همۀ آن کسان که نامشان در آن دفتر حیات نیامده که از آنِ آن بره است که از بدو آفرینش جهان ذبح شده بود.
الف. به او اجازه داده شد با مقدسین بجنگد: مکاشفه ۱۲ پدیدۀ گسترده آزار و اذیت شیطان را در طول دوره مصیبت توصیف کرد. در اینجا ابزار اصلی آن آزار و اذیت آشکار میشود: دولت وحش به آزار و اذیت همه کسانی که در عبادت وحش سر فرود نمیآورند پرداخته و آنها را میکشد.
ب. بر آنها پیروز شود: پیروز به این معنا نیست که وحش میتواند بر ایمان مقدسین غلبه کند، بلکه به این معناست که او میتواند زندگی فیزیکی آنها را از بین ببرد، و ظاهراً آرمان قوم خدا بر این زمین را شکست دهد.
یک) این مقدسین که وحش بر آنها پیروز میشود چه کسانی هستند؟ دیدگاههای مختلف در مورد زمان ربوده شدن، تعیین میکند که این افراد تحت آزار و اذیت چه کسانی هستند. کسانی که به ربوده شدن قبل از مصیبت اعتقاد دارند، معتقدند که این مقدسین قوم خدا هستند که پس از ربوده شدن کلیسا به مسیح ایمان میآورند. کسانی که به ربوده شدن پس از مصیبت اعتقاد دارند، معتقدند که این قدیسان قوم خدا هستند، از جمله آنچه که ما امروز بهعنوان «کلیسا» میدانیم، که قبل از ربوده شدن نهایی، روی زمین هستند.
دو) عیسی در مورد کلیسا گفت که دروازههای هاویه بر آن استیلا نخواهد یافت (متی ۱۸:۱۶). اگر شیطان بر این گروه از مقدسین (اصطلاحی که منحصراً در مورد کلیسای عهدجدید به کار نمیرود) پیروز میشود، شاید آنها همان کلیسای عهدجدید نیستند که عیسی از آن صحبت کرد.
ج. همۀ ساکنان زمین آن وحش را خواهند پرستید: این دیکتاتور نهایی جهان از کل ساکنان زمین خواهد خواست که او را عبادت کنند، و آن را دریافت خواهد کرد. اما کسانی که او را بپرستند بهای آن را میپردازند: همۀ آن کسان که نامشان در آن دفتر حیات نیامده.
یک) چگونه همۀ ساکنان زمین آن وحش را خواهند پرستید؟ احتمالاً طبق الگوی عبادت مورد تقاضای امپراتوران روم در دوران کلیساهای اولیه خواهد بود. زمانی در کلیساهای اولیه از همه ساکنان امپراتوری خواسته میشد در برابر مجسمه سزار مقداری بخور بسوزانند و بگویند سزار خداوند است. مسیحیان از انجام این کار خودداری کردند و به دلیل آن مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. رومیان این عمل را یک نمادی از وفاداری سیاسی میدانستند، اما مسیحیان بهدرستی آن عمل را پرستشی مذهبی میدانستند. پس از حاکمان بزرگ و وحشتناک توتالیتۀ قرن بیستم (لنین، استالین، هیتلر، مائو)، تصور یک رهبر سلطهجوی جهانی که خواستار چنین اعلام وفاداری، معادل پرستش باشد، دشوار نیست.
دو) دفتر حیات شامل نام همۀ نجاتیافتگان خداست (مکاشفه ۱۵:۲۰). پس پرستش وحش با قرارگیری نام همان شخص در دفتر حیات متقابلاً یکدیگر را نفی و ناممکن میکنند.
د. بره… که از بدو آفرینش جهان ذبح شده بود: این عنوان عمیقاً پرمعنی برای عیسی به ما یادآوری میکند که طرح رستگاری خدا حتی پیش از خلق موجوداتی که قرار بود رستگار شوند، تنظیم شده بود. خداوند از سقوط آدم یا هیچ گواه دیگری بر ماهیت سقوط کردۀ انسان «تعجب» نکرد. خدا به مرور زمان طرح نمیکند. همه چیز طبق نقشۀ خدا پیش میرود.
· عیسی مسیح پیش از آغاز جهان با خدای پدر در رابطهای پرمحبت و در مشارکت بود (یوحنا ۲۴:۱۷).
· کار عیسی پیش از آفرینش جهان مقرر شد (اول پطرس ۲۰:۱).
· خدا نجاتیافتگان خود را از پیش تعیین کرد (افسسیان ۴:۱).
· نامها از بدو آفرینش جهان در دفتر حیات ثبت شده است (مکاشفه ۸:۱۷).
· ملکوت آسمان برای رستگاران پیش از آغاز جهان آماده شده بود (متی ۳۴:۲۵).
۷. آیات (۱۰-۹) هشدار به همه.
آن که گوش دارد بشنود: اگر کسی میباید به اسارت برود، به اسارت خواهد رفت. اگر کسی میباید به شمشیر کشته شود، به شمشیر کشته خواهد شد. این پایداریِ مقدسین را میطلبد و ایمان آنان را.
الف. آن که گوش دارد بشنود: این کلام یک هشدار جدی را مطرح میکند که هدف آن جلب توجه همه کسانی است که میشنوند.
ب. اگر کسی میباید به اسارت برود، به اسارت خواهد رفت: این بدان معنی است که کارگزاران وحش بیگناه نیستند. اگرچه این چیزها پیشگویی شده و بخشی از برنامه از پیش تعیین شده خداوند هستند، اما به هیچوجه از مسئولیت شخصی انسان نمیکاهند. اگر برای وحش کار کنی و دیگران را به اسارت بکشی، قطعاً خودت به اسارت خواهی رفت. خداوند همان چیزی را که برای دیگران سنجیدهاید برای خودت میسنجد.
یک) این ممکن است یک معنای ثانویه یا افزوده هم داشته باشد: هیچ امیدی به مبارزه با ضدّمسیح وجود ندارد. تنها راه پیروزی ایمان استوار و استقامت در عیسی است.
ج. این پایداریِ مقدسین را میطلبد و ایمان آنان را: گرچه مقدسین بهشدت مورد حمله ضدّمسیح و پیروانش قرار میگیرند، اما مقدسین باید به عدالت نهایی خدا ایمان استوار داشته باشند. او آزاردهندگان آنها را به سزای اعمالشان میرساند.
جانوری که از سرزمين بالا ميآید.
۱. آیۀ (۱۱) توصیف اولیه یوحنا از این وحش دوم.
آنگاه دیدم وحشی دیگر از زمین بیرون میآید. همچون بره دو شاخ داشت ولی مانند اژدها سخن میگفت.
الف. آنگاه دیدم وحشی دیگر: این موجود نمایانگر فردی مانند وحش است که از دریا برمیخیزد، زیرا همان کلمه وحش برای توصیف هر دو استفاده میشود. در عین حال، این وحش متفاوت است.
یک) آنها در اصل متفاوت هستند، چرا که یکی از دریا بیرون میآید، دیگری از زمین بیرون میآید.
دو) آنها از نظر رتبه متفاوت هستند، زیرا دومی تابع اولی است (زمین و ساکنانش را به نیایش وحش اول… برمیگماشت، مکاشفه ۱۲:۱۳).
سه) آنها از نظر ظاهری متفاوت هستند، زیرا دومی ظاهری ملایم و «بره-مانند» دارد.
ب. همچون بره دو شاخ داشت: دو شاخ ممکن است بیانگر این واقعیت باشد که این وحش در دو قلمرو، مانند مذهبی و سیاسی، اقتدار دارد. یا، او ممکن است دو شاخ داشته باشد، فقط به این دلیل که این تعداد شاخ برهها است (همچون بره دو شاخ).
ج. مانند اژدها سخن میگفت: با وجود ظاهر بره-مانند او، پیام وحش دوم همان پیام وحش اول است.
یک) این وحش دوم، نبی کذّاب (مکاشفه ۱۳:۱۶، ۲۰:۱۹، ۱۰:۲۰) نامیده میشود، و فردی است متمایز از وحش اول (ضدّمسیح) و اژدها (شیطان).
دو) با اژدها، وحشی که از دریا برمیخیزد، و وحشی که از خشکی برمیخیزد، ما یک تثلیث نامقدس داریم. اژدها ضد پدر است، وحشی که از دریا برمیخیزد ضد مسیح است و وحشی که از خشکی برمیخیزد ضد روحالقدس است.
۲. آیات (۱۲-۱۵) جانور دوم “شرح کار” است.
با تمام اقتدارِ وحش اوّل و به نام او عمل میکرد، و زمین و ساکنانش را به نیایشِ وحش اوّل که زخم مهلکش بهبود یافته بود، برمیگماشت. آیات عظیم از او به ظهور میرسید و حتی موجب میشد پیش چشم مردم آتش از آسمان بر زمین فرو بارَد. به سبب آیاتی که اجازه داشت به حضور آن وحش به ظهور آورد، ساکنان زمین را بفریفت و به آنها دستور داد تمثالی از آن وحش بسازند که به شمشیرْ زخم خورده، امّا همچنان زنده بود. به او قدرت داده شد که جان در تمثال آن وحش بدمد تا آن تمثال بتواند سخن بگوید و اسباب کشتن همۀ آن کسان را فراهم آورد که از پرستش تمثال سر باز میزدند.
الف. با تمام اقتدارِ وحش اوّل و به نام او عمل میکرد: وحشی که از زمین برمیخیزد اساساً یک نبی شیطانی است که جهان را به نیایشِ وحش و اژدها هدایت میکند.
یک) ممکن است برای برخی خارقالعاده به نظر برسد که جهان به سوی نیایشِ یک انسان و شیطان هدایت شود. اما انسانها ذاتاً انگیزۀ دینی غیرقابل انکاری دارند، و همچنین عصیان غیر قابل انکاری علیه خدا دارند. آنچه انسان بیش از همه میخواهد، حذف دین نیست، بلکه دین خودشان است. آنها میگویند که پادشاهی (ملکوت) را میخواهند، اما خدا را در آن نمیخواهند.
ب. آیات عظیم از او به ظهور میرسید: وحشی که از دریا برمیخیزد دارای «نشانهها و معجزاتی» است که تعالیم نادرست او را تأیید میکند. معجزه خاصی از نبی کذّاب شرح داده شده است: او موجب میشد پیش چشم مردم آتش از آسمان بر زمین فرو بارَد. مهم است که یوحنا این معجزه را برجسته میکند. در چشمان جهان فریبخورده، این پاسخی است به معجزه دو شاهد که در این دوره خدمت میکنند و توسط ضدّمسیح و نبی کذّاب او مورد آزار و اذیت قرار میگیرند (مکاشفه ۵:۱۱). برای جهان فریبخورده، این معجزه همچنین نبی کذّاب را در رتبه ایلیا قرار میدهد (اول پادشاهان ۱۸). میتوانیم نبی کذّاب را تصور کنیم که میگوید: «باشد که خدای حقیقی با آتش پاسخ دهد» و سپس شِگرد فریبنده خود را انجام میدهد.
یک) «هم قدرتی ماوراءالطبیعی علیه خدا و حقیقت وجود دارد، و هم قدرتی هماهنگ با خدا و حقیقت. معجزه، صرفاً بهعنوان یک کار شگفتانگیز، لزوماً از خدا نیست. ماوراءالطبیعهگرایی شیطانی، همیشه در کنار ماوراءالطبیعهگرایی فیض و رستگاری الهی در جهان وجود داشته است.» (سیس)
دو) در دوران خروج، هارون معجزاتی انجام داد و جادوگران مصر تا حدی معجزه به معجزه، آنها را تکرار کردند (خروج ۷-۹).
سه) در تثنیه ۱:۱۳-۵، خدا میگوید که کارهای ماوراءالطبیعی از جانب انبیا و بتهای دروغین وجود خواهد داشت، و او به قوم خود هشدار میدهد که معجزهگر را نه تنها بر اساس اعمالشان، بلکه بر اساس پیامشان قضاوت کنند.
چهار) عیسی گفت که برخی از کسانی که معجزه کردند -حتی به نام او- پیروان دروغین بودند و در جهنم هلاک خواهند شد (متی ۲۲:۷-۲۳).
پنج) عیسی گفت که در آخرالزمان، پیامبران دروغین ظهور خواهند کرد و آیات و معجزات عظیم برای فریب دادن به ظهور خواهند آورد (متی ۲۴:۲۴).
شش) پولس گفت که ضدّمسیح با تمام نیرو، همهگونه معجزات و آیات و عجایب گمراهکننده خواهد آمد (دوم تسالونیکیان ۹:۲).
هفت) با دانستن همه اینها، تأکید بر نشانهها و معجزات در بین برخی از مسیحیان ترسناک است. برخی از مسیحیان میگویند یا فکر میکنند: «شما واقعاً میتوانید با نشانهها و معجزات بفهمید که خدا کجاست و قدرت او کجاست». اینگونه فکر کردن به این معنی است که خود را کاملاً در معرض فریب قرار دهید. سالها پیش، از افرادی که به این شیوه فکر میکردند، یک کنفرانس بزرگ بین چند فرقه برگزار شد و شعار آنها -بر روی یک عَلَمِ بزرگ بالای سکوی کنفرانس اینطور نوشته شده بود: «وحدت تحت لوای نشانهها و معجزات.» این وحدتی است که شیطان، ضدّمسیح، و نبی کذّاب همگی میتوانند به آن بپیوندند. نشانهها و معجزات در میان مسیحیان وجود خواهد داشت، اما نشانههای واقعی کار خدا، عشق و حقیقت است.
ج. به او قدرت داده شد که جان در تمثال آن وحش بدمد تا آن تمثال بتواند سخن بگوید و اسباب کشتن همۀ آن کسان را فراهم آورد که از پرستش تمثال سر باز میزدند: وحشی که از زمین برمیخیزد از یک تمثال متحرک فریبنده بهعنوان نقطه تمرکز پرستش وحش استفاده میکند.
یک) شاید برای ما عجیب باشد که تمام دنیا تمثال یک انسان را این نوع پرستش کنند، اما کیشهای شخصیتی حکومتهای توتالیتر در قرن بیستم نمونه خوبی از این نوع پرستش است. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که دولتهای تمامیتخواه مانند اتحاد جماهیر شوروی یا چین کمونیست و تصاویر همه جا حاضر آنها از استالین یا مائو را به یاد بیاوریم و الگویی را ببینیم که در نهایت توسط ضدّمسیح محقق خواهد شد.
دو) تمثال وحش به نوعی متحرک است، به این ترتیب که دَم دارد و میتواند سخن بگوید. چه تصویر متحرک فراطبیعی باشد و چه از طریق فناوری میسر شده باشد، نتیجه چشمگیر خواهد بود. سراینده مزمور بتپرستان را مسخره میکرد زیرا «بتهای قومها طلا و نقره بیش نیستند، کار دستهای انسان. دهان دارند، اما سخن نمیگویند، چشم دارند، اما نمیبینند؛ گوش دارند، اما نمیشنوند.» (مزمور ۱۵:۱۳۵-۱۶) این تمثال از ضدّمسیح نوع دیگری از بت خواهد بود، زیرا آن تمثال میتواند سخن بگوید و اسباب کشتن همۀ آن کسان را فراهم آورد که از پرستش تمثال سر باز میزدند.
سه) این تمثال بتپرستانه همان چیزی است که عیسی، دانیال و پولس از آن بهعنوان مکروه ویرانگر یاد کردند (دانیال ۲۷:۹، متی ۱۵:۲۴، و دوم تسالونیکیان ۳:۲-۴). این تمثال بتپرستی است که در مکان مقدس یک معبد بازسازی شده نصب شده است. مكروه است به معنای غایت بتپرستی و ويرانگر است به اين معنا كه حكمی كه مُهرها و شيپورها و پیالهها توصيف میكنند را به ارمغان میآورد.
چهار) این مجموع قدرت ضدّمسیح است که اقتدارش پس از چهل و دو ماه به پایان میرسد (مکاشفه ۵:۱۳). این نشاندهندۀ نیمه راه هفت سال آخر حکومت انسان بر این سیاره است. قدرت ضدّمسیح به محض اینکه به اوج رسید پایان مییابد.
پنج) این درکی تازه از این قسمت نیست. اولین تفسیری که ما بر کتاب مکاشفه داریم که توسط ویکتورینوس در کلیسای اولیه نوشته شده است، در مورد این مکاشفه ۱۵:۱۳ میگوید: «او همچنین باعث خواهد شد که تصویر طلایی ضدّمسیح در معبد اورشلیم قرار گیرد و فرشته مرتد باید وارد شود و از آنجا صداها و سخنان بر زبان جاری کند.»
۳. آیات (۱۶-۱۷) استراتژی اقتصادی وحش اول و وحش دوم.
همچنین، همۀ کسان را، از خُرد و بزرگ، دارا و نادار، و غلام و آزاد واداشت تا بر دست راست خود یا بر پیشانی خویش علامت گذارند. تا هیچکس نتواند بدون آن علامت بخرد یا بفروشد، و آن علامتْ یا نامِ آن وحش بود، یا شمارۀ نام او.
الف. همۀ کسان را… واداشت تا… علامت گذارند: تحت حکومت وحش و شریک او، به همه علامتی داده خواهد شد. بدون علامت، شخص نمیتواند در اقتصاد شرکت کند (هیچکس نتواند بدون آن علامت بخرد یا بفروشد).
یک) از آنجایی که کلمۀ یونانی باستان برای علامت (چاراگما) بهطور کلی به مردم اطلاق نمیشود، برخی آن را بهعنوان یک علامت نمادین در نظر گرفتهاند. اما امکان نیاز به علامتی واقعی برای خرید یا فروش قطعاً قابل تصور و عملی است.
دو) فناوری برای دادن علامتی به مردم که آنها را قادر به خرید و فروش در اقتصاد الکترونیک میکند در دسترس است. این قابلیت از راههای مختلفی امکانپذیر است و چنین برنامههایی بهطور مداوم پیشنهاد و آزمایش میشوند.
ب. بر دست راست خود یا بر پیشانی خویش علامت گذارند: شیطان موجودی خلاق نیست، تنها کاری که میتواند انجام دهد تقلید از خداست. ما تعجب نمیکنیم که این نیز تقلید شیطانی از کاری است که خداوند انجام خواهد داد. از نشان خدا بر قومش تقلید میکند (مکاشفه ۳:۷-۴).
ج. شمارۀ نام او: این مفهوم رایج در جهان باستان بود. در یونانی (و عبری نیز)، به حروف یک ارزشِ عددی خاصی داده میشد، مانند «A» برابر ۱، «B» برابر ۲، و غیره. بهعنوان مثال گرافیتی نوشته شده در ویرانههای پمپئی: «من او را دوست دارم که شمارهاش ۵۴۵ است.»
و این حکمت میطلبد. هر که بصیرت دارد، بگذار تا عدد آن وحش را محاسبه کند، چرا که آن، عدد انسان است. و عدد او ششصد و شصت و شش است.
الف. عدد او ششصد و شصت و شش: آیا با پی بردن به ارزش عددی یک نام، و اینکه آیا مجموع ارزش حروف آن به ۶۶۶ میرسد، ما میفهمیم که این وحش کیست؟ با استفاده از این روش، شخصیتهای بسیاری برای ضدّمسیح پیشنهاد شده است، مانند پاپ یا دفتر یا مقام پاپها، جان ناکس، مارتین لوتر، ناپلئون، هیتلر، موسولینی، استالین و غیره. اما طرحهای باز کردن قفل عدد آن وحش به همان اندازه که بیپایان است گیجکننده است.
یک) همانطور که ۱۲، جذر ۱۴۴، عدد خداست، ۲۵ نیز در رابطه با عدد ۶۶۶ ضدّمسیح است؛ و این عبارت معمایی به ما میآموزد که ضدّمسیح باید یک سیستم سیاسی باشد، که باید به همان اندازه بر عدد ۲۵ تأثیر بگذارد، که به نظر میرسد خدا با عدد ۱۲ در کلیسای خود تأثیر گذاشته است.» (پول)
دو) «به عقیده برخی، سال ویرانی روم ۱۶۶۶ است. به قول یکی واضح است، شیطان ۱۰۰۰ سال در بند خواهد بود. ۶۶۶ عدد وحش است. ضدّمسیح برای این مدت سلطنت خواهد کرد. این دو با هم عدد درست را میسازند.» (ترپ)
سه) «راهحل این معما در اینجاست: اجازه دهید کسی که به این نوع تحقیقات فکر میکند، پادشاهی را پیدا کند که دقیقاً عدد ۶۶۶ را در خود دارد، زیرا این نام بیشک باید نام وحش باشد. ‘پادشاهی لاتین’ (H Latinh basileia)، منحصراً این شماره را دارد.» (کلارک)
چهار) برخی از مفسران متوجه شدند که شش عدد رومی (I، V، X، L، C و D) وجود دارد. اگر همه آنها را جمع کنید، ۶۶۶ به دست میآید. برخی از این برداشت میکنند که ضدّمسیح یک رومی خواهد بود. یا، آنها اشاره میکنند که مجموع اعداد ۱ تا ۳۶ به ۶۶۶ میرسد. وحش به معنای شیطانی ۳۶ بار در کتابمقدس ظاهر میشود.
ب. عدد انسان است: یک عقیده ثابت، به ویژه در کلیساهای اولیه، این بود که این عدد ضدّمسیح را با سزار نرون یکی میدانست. اما برای مناسب ساختن نام «سزار نرون»، باید املای متفاوتی از شکل یونانی یک نام لاتین داشته باشد که به حروف عبری ترجمه شده است.
ج. عدد انسان است: حروف «عیسی» در یونانی به ۸۸۸ میرسد. ۶۶۶ ممکن است همتای شیطانی نام عیسی باشد، یا ۶۶۶ ممکن است ارزیابی خداوند از چنین همتای شیطانی باشد –که در مقایسه با نام عیسی کم میآورد.
یک) در مقایسه با عدد ۸۸۸، عدد ۶۶۶ ممکن است نشاندهندۀ یک تثلیث نامقدس باشد. این ممکن است تقلیدی انسانی و اهریمنی از خدا باشد که ذاتاً از کمال و واقعیت کوتاهی میکند. هفت تعداد کامل و کلی است و ۶ آن را کاملاً نمیرساند.
د. عدد او ششصد و شصت و شش است: یا، عدد ۶ ممکن است دوباره به دستمزد سلیمان باز گردد. اول پادشاهان ۱۴:۱۰ میگوید که سلیمان سالانه ششصد و شصت و شش وزنه طلا دریافت میکرد. شاید این نشان دهد که ضدّمسیح، مانند سلیمان، مرد خوبی است که فاسد میشود.
یک) تفاسیر مدرن از ایده ضدّمسیح مملو از ایده یک کودک-شیطان است که با شَر آشکار از بدو تولد مشخص شده است، مانند فیلم طالع نحس. اما ضدّمسیح ممکن است کسی باشد که شَر او تنها پس از به قدرت رسیدن او دیده میشود.
ه. عدد او ششصد و شصت و شش است: مسیحیان نیازی به ترس از عدد ۶۶۶ به روشی خرافی ندارند؛ اما جالب است که ببینیم جهان چگونه به این عدد وابسته است -حتی با چیزهایی مانند شربت سرفه با نام تجاری «۶۶۶».
۵. این دو وحش بَدَلهایی شیطانی هستند. ما با یک «مسیح» دروغین و یک «یوحنای تعمیددهنده» دروغین روبرو هستیم که خدای دروغین را تبلیغ میکنند. شیطان نمیتواند خلق کند، اما میتواند بهطور مؤثر با بَدَلسازی فریب دهد.
الف. آنچه بَدَلی است تا به حال بزرگترین خطرات را در تاریخ کلیسا و جهان داشته است، و تلاش نهایی شیطان برای به دست آوردن حکومت مردم، تلاشی وحشتناک برای بَدَلسازی خواهد بود.» (مورگان)
ب. بَدَلها دقیقاً به این دلیل کار میکنند که مشابه هستند؛ اگر آنها بهصورتی بدیهی متفاوت بودند، تمایز تفاوتشان آسان میبود. ما باید مراقب باشیم و با اصل آشنا باشیم.
ج. به جای ترس، وسواس و علاقه در مورد بَدَلساز یعنی ضدّمسیح، چقدر مناسبتر است که ما مسیحیان به آنچه اصل است علاقهمند باشیم: به عیسی مسیح.