فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
مکاشفه باب ۱۲ – زن، کودک، و اژدها
زن.
۱. آیۀ (۱) زن در تصاویری آسمانی توصیف شده است.
آنگاه نشانی عظیم و شگرف در آسمان پدیدار شد: زنی که خورشید به تن داشت و ماه زیر پا داشت و تاجی از دوازده ستاره بر سر داشت.
الف. آنگاه نشانی عظیم و شگرف در آسمان پدیدار شد: این اولین نشانه از هفت نشانهای است که یوحنا بیان میکند و بهعنوان یک نشانی عظیم توصیف میشود (mega semeion). در مکاشفه فصلهای ۱۲، ۱۳ و ۱۴ چهرههای اصلی مصیبت عظیم شرح داده شده است، و این نشانی عظیم اولین مورد از هفت مورد را معرفی میکند:
· زن، نشاندهندۀ اسرائیل.
· اژدها، نشاندهندۀ شیطان.
· فرزند ذکور، نشاندهندۀ عیسی.
· میکائیل فرشته، رئيس انبوه فرشتگان.
· فرزندان زن، نشاندهندۀ غیریهودیانی که در دوره رنج و آزار ایمان میآورند.
· وحش خارج از دریا، نشاندهندۀ ضدّمسیح.
· وحش خارج از زمین، نشاندهندۀ نبی کاذب که ضدّمسیح را ترویج میکند.
ب. زنی که خورشید به تن داشت: از آنجا که یوحنا بهصراحت گفت این یک نشانه است، ما انتظار نداریم که این زن به معنای واقعی کلمه روی زمین ظاهر شود. خداوند از این نشانه استفاده خواهد کرد تا چیزی را به یوحنا و ما برساند. در مکاشفه، زنان اغلب نشاندهندۀ نظامهای دینی هستند.
· ایزابل با نظام دینی ترویج آموزه دروغین مرتبط است (مکاشفه ۲۰:۲).
· فاحشه بزرگ با دین دروغین مرتبط است (مکاشفه ۲:۱۷).
· عروس با کلیسا مرتبط است (مکاشفه ۷:۱۹-۸).
ج. زنی که خورشید به تن داشت: این زن با بسیاری از ایدههای مذهبی مختلف مرتبط شده است. کاتولیکهای رومی ادعا میکنند که این زن مریم است که بهعنوان «ملکۀ آسمان» تصویر شده است. مری بیکر اِدی، بنیانگذار فرقه علوم مسیحی (Christian Science)، میگفت که خود او این زن است.
یک) در هنر کاتولیک معمول است که مریم را ایستاده بر روی هلال ماه با دوازده ستاره در اطراف سر او نشان دهند.
د. زنی که خورشید به تن داشت: از نظر کتابمقدس، طبق رویای یوسف (پیدایش ۹:۳۷-۱۱)، هویت زنی که خورشید به تن دارد باید اسرائیل باشد. در آن رویا، خورشید نمایانگر یعقوب بود، ماه نمایانگر مادر یوسف، راحیل بود و یازده ستاره پسران اسرائیل بودند که در برابر یوسف تعظیم کردند. در این زمان، در نشانه دوازده ستاره، یوسف در میان دیگر قبایل اسرائیل است.
یک) در دیگر آیات عهدعتیق، اسرائیل (یا صهیون یا اورشلیم) اغلب بهصورت یک زن نشان داده شده است (اشعیا ۱:۵۴-۶، ارمیا ۲۰:۳، حزقیال ۸:۱۶-۱۴، و هوشع ۱۹:۲-۲۰).
۲. آیۀ (۲) زن زایمان میکند.
زن آبستن بود و فریادش از دردِ زا و عذاب زاییدن بلند بود.
الف. زن آبستن بود: جلوتر در این فصل، روشن میشود که این فرزندی که از اسرائیل به دنیا آمده، عیسی است (فرزند ذکوری که با عصای آهنین بر همۀ قومها فرمان خواهد راند، مکاشفه ۵:۱۲).
ب. فریادش از دردِ زا و عذاب زاییدن بلند بود: دردِ شرح داده شده اشاره به رنج اسرائیل در زمان تولد عیسی است (تحت اشغال و ظلم و ستم روم).
اژدها.
۱. آیۀ (۳) اژدهایی ترسناک و قدرتمند ظاهر میشود.
آنگاه نشانی دیگر در آسمان پدیدار شد: اژدهایی سرخفام و عظیم که هفت سر داشت و ده شاخ، و هفت تاج بر سرهایش بود.
الف. نشانی دیگر در آسمان پدیدار شد: باز هم به ما یادآوری میشود که این یک نشان است. موجود در اینجا، به معنای واقعی کلمه یک اژدهایی سرخفام و عظیم نبود، اما اژدها نشاندهندۀ طبیعت و شخصیت او بود.
یک) توصیف او «بهطور نمادین، قدرت لگام گسیخته و ذات مرگبارش را نشان میدهد… تصویری از پری شَر با تمام قدرت وحشتناکش.» (جانسون)
ب. هفت تاج بر سرهایش بود: این اژدها قدرت زیادی داشت (هفت سر و ده شاخ) و مدعی اقتدار سلطنتی بود (هفت تاج). تاجها نشاندهندۀ ادعاهای جسورانۀ او مبنی بر اقتدار سلطنتی علیه پادشاه واقعی هستند. او ميخواهد پادشاه محسوب شود.
یک) «از توصیف مشابهی که در ۱:۱۳ و ارجاعات موازی در دانیال ۷:۷-۸، ۲ آمده، واضح است که در اینجا امپراتوری احیاشدۀ روم مد نظر است… هفت سر و ده شاخ به ده پادشاهی اصلی اشاره دارد که سه تا از آنها توسط شاخ کوچک دانیال ۸:۷ تسلیم شدند، و باید او را با فرمانروای دنیا در مصیبت عظیم که بر امپراتوریِ احیاشدۀ روم حکومت میکند، یکی دانست.» (والوُرد)
۲. آیۀ (۴) اژدها به زمین نگاه میکند.
دُمش یک سوّم ستارگان آسمان را جاروب کرد و بر زمین فرو ریخت. اژدها پیش روی آن زن که در آستانۀ زایمان بود ایستاد، بدان قصد که فرزند او را تا به دنیا آمد، ببلعد.
الف. دُمش یک سوّم ستارگان آسمان را جاروب کرد: بسیاری معتقدند که این توصیف یک سوم از انبوه فرشتگان در اتحاد با شیطان است (فرشتگانش، مکاشفه ۹:۱۲). این ارتش از فرشتگان در اتحاد با شیطان، دنیای ارواح شیطانی را تشکیل میدهد.
یک) خداوند هرگز موجودی بد خلق نکرده است؛ اما او فرشتگان، ریاستها و قدرتهایی را خلق کرد که توانایی شادیهای عظیم و تشخیص تمایزات در قلمرو با شکوه او را داشتند، اما با ارادۀ آزاد. این بهطور ضمنی در خلقت موجودات اخلاقی که میتوانستند برای سعادت یا مصیبت ابدی خود از آنها استفاده کنند دیده میشود. بسیاری ثابتقدم ماندهاند، مثلاً ‘میکائیل و فرشتگانش.’ اما برخی در حقیقت نماندند، بلکه علیه حکومت آسمان قیام کردند و دشمنان تغییرناپذیر خدا و پادشاهی او شدند.» (سیس)
ب. بدان قصد که فرزند او را تا به دنیا آمد، ببلعد: تحقق تلاش برای بلعیدن فرزند او را نخست در سعی هیرودیس برای کشتن عیسی در کودکی میبینیم (متی ۱۶:۲-۱۸). همچنین، این تلاش در طول زندگی عیسی، در حمله شیطان به او محقق شد (یوحنا ۵۸:۸-۵۹ و مرقس ۳۵:۴-۴۱).
کودک.
۱. آیۀ (۵) خدمت عیسی با آغاز و پایان زمینی آن توصیف میشود.
آن زن پسری به دنیا آورد، فرزند ذکوری که با عصای آهنین بر همۀ قومها فرمان خواهد راند. و فرزند او ربوده شد و نزد خدا و پیش تخت او فرستاده شد.
الف. فرزند ذکوری که با عصای آهنین بر همۀ قومها فرمان خواهد راند: واضح است که این به عیسی، مسیح موعود، اشاره دارد. او با عصای آهنین بر جهان فرمان خواهد راند. (مزمور ۹:۲ و مکاشفه ۱۵:۱۹).
ب. آن زن پسری به دنیا آورد: این به تولد عیسی اشاره دارد. با عصای آهنین بر همۀ قومها فرمان خواهد راند به بازگشت پیروزمندانۀ عیسی اشاره دارد. یوحنا با بیان نقطه شروع و پایان کار زمینی عیسی، به تمام آنچه در این میان بود اشاره کرد.
یک) «پس از درگیری با رئیس این جهان، که آمد و او را محاکمه کرد، اما چیزی در او پیدا کرد، پسرِ زن به آسمان برده شد و بر دست راست خدا نشست. کلمات نمیتوانند از این روشنتر باشند.» (آلفورد)
ج. فرزند ذکور: این آشکارا عیسی است. این بدان معناست که زنِ مکاشفه ۱:۱۲ نمیتواند کلیسا باشد، زیرا عیسی کلیسا را «به دنیا آورد»، نه برعکس. بنابراین آن زن باید مریم یا اسرائیل باشد، تنها دو «زنی» که میتوانستند عیسی را «به دنیا بیاورند». بقیه مکاشفه ۱۲ نشان خواهد داد که این زن اسرائیل است، نه مریم.
و زن به بیابان، به جایی مهیا کرده بود، گریخت تا در آنجا از او به مدت هزار و دویست و شصت روز نگهداری کنند.
الف. تحت آزار و اذیتِ اژدها زن به مکانی مهیا شده توسط خداوند گریخت تا خدا در آنجا از او به مدت هزار و دویست و شصت روز نگهداری کند.
یک) این به ما کمک میکند تا با اطمینان نتیجه بگیریم که آن زن اسرائیل است و نه مریم. چگونه مریم ممکن است اینطور به بیابان فرار کند؟
ب. هزار و دویست و شصت روز: این اشاره به یک دوره سه و نیم ساله، این رویدادها را با هفت سال پایانی پیشگویی دانیال ۹ مرتبط میکند. از آنجایی که مکاشفه ۵:۱۲ صعود عیسی را توصیف میکند، و مکاشفه ۶:۱۲ وقایعی را که هنوز در هفتادمین هفته دانیال رخ ندادهاند را توصیف میکند، بین این دو آیه صدها سال (دوره فعلی ما) قرار دارد. این گسست آشکار «نزدیک-دور» در زمان، در نبوت معمول است. پیشگویی هفتاد هفته دانیال چنین وقفهای دارد (دانیال ۲۷-۲۴:۹).
ج. به بیابان، به جایی مهیا کرده بود: برخی معتقدند این جا در بیابان، شهر صخرهای پِترا در جنوب دریای مرده است. گزارشاتی هست که بعضی بازرگانان مسیحی در این مکان، مواد غذایی و رسالههای بشارتی (به زبان عبری) ذخیره کردهاند.
د. بیابان، به جایی مهیا کرده: مهیا کرده از همان کلمه یونانی باستانِ عیسی در «میروم تا مکانی برای شما آماده کنم.» (یوحنا ۲:۱۴-۳) استفاده میکند. این نشان میدهد که برنامهریزی دقیق خدا هم بر زمین و هم در آسمان کار میکند.
جنگ در آسمان.
۱. آیات (۷-۸) جنگ بین میکائیل و اژدها.
و ناگهان جنگی در آسمان درگرفت. میکائیل و فرشتگانش با اژدها جنگیدند و اژدها و فرشتگانش در برابر آنان به پیکار ایستادند، امّا شکست خوردند و پایگاه خود را در آسمان از دست دادند.
الف. جنگی در آسمان درگرفت: در اواسط مصیبت عظیم، خداوند جریانات را بر ضد شیطان بر خواهد گرداند -ابتدا در آسمان، سپس بر زمین. نبردی رخ خواهد داد که شیطان را از دسترسی به آسمان محروم میکند.
ب. میکائیل و فرشتگانش: برخی افراد و گروهها (مانند ادونتیستهای روز هفتم و شاهدان یهوه) اصرار دارند بگویند که میکائیل در واقع عیسی است. این از هر نظر اشتباه است.
یک) برخی میگویند میکائیل باید عیسی باشد، زیرا او فرشتگانش را دارد. اما اگر شیطان -فرشتهای سقوط کرده- فرشتگانش را دارد (مکاشفه ۷:۱۲)، آیا میکائیل -یک فرشته سقوط نکرده- نمیتواند فرشتگانش را داشته باشد؟
دو) برخی میگویند میکائیل باید عیسی باشد، زیرا نام او به معنای کسی مانند خدا است. اما اگر این عنوانِ عیسی بود، میتوانست دلیلی بر علیه الوهیت او باشد، نه در تاُئید آن -زیرا میگوید عیسی شبیه خداست، اما خدا نیست. «در همه موجودات مقدس نیز شباهت بیچون و چرایی به خدا وجود دارد، که در میان خادمین برجسته تخت باید بسیار والا باشد.» (سیس)
سه) برخی میگویند میکائیل باید عیسی باشد، زیرا او فرشتۀ اعظم خوانده شده (یهودا ۹)، که به معنای رهبر یا سردمدار در میان فرشتگان است، و میگویند که فقط عیسی رهبر فرشتگان است. ولی ما از دانیال ۱۳:۱۰، ۲۰:۱۰ و ۲۱:۱۰ میفهمیم که میکائیل یکی از فرشتگان اعظم در میان دیگران است. همچنین، پولس در اول تسالونیکیان ۱۶:۴ به شیوهای به فرشتگان اعظم اشاره میکند که فرشتگان اعظم دیگر، پیشفرض آن است.
چهار) برخی معتقدند که میکائیل باید عیسی باشد، زیرا پولس میگوید که در ربوده شدن، خداوند قوم خود را با صدای یک فرشته اعظم فرا خواهد خواند (اول تسالونیکیان ۱۶:۴). اما عیسی میتواند از یک فرشته برای آوازی بلند در فرمانی به قوم خود استفاده کند، بدون آنکه خود، فرشته باشد، همانطور که خدا میتواند از شیپور برای فراخواندن وقایع استفاده کند، بدون اینکه خود، شیپور باشد.
پنج) یهودا ۹ میگوید که میکائیل به اختیار خود شیطان را سرزنش یا متهم نمیکند، بلکه فقط میگوید: «خداوند تو را توبیخ فرماید.» این نشان میدهد که میکائیل عیسی نیست، زیرا عیسی اغلب شیطان و ارواح شریر را در اقتدار خود سرزنش میکرد (متی ۱۸:۱۷، مرقس ۲۵:۱، ۲۵:۹، لوقا ۸:۴، ۳۵:۴).
شش) نه میکائیل و نه هیچ فرشته اعظم دیگری در مکاشفه را میتوان با مسیح یکی دانست. چنین شناسایی باعث سردرگمی ناامیدکنندهای بین شخصیت حاضران در این صحنۀ آسمانی میشود.» (آلفورد)
ج. میکائیل و فرشتگانش با اژدها جنگیدند و اژدها و فرشتگانش در برابر آنان به پیکار ایستادند: این صحنهای دراماتیک از نبرد بین فرشتگان خوب و فرشتگان بد است؛ فرشتگان وفادار و فرشتگان سقوط کرده.
یک) چه کسی در این نبرد میجنگد؟ این واقعاً یک نبرد بین نیروهای برابر است. اژدها نماینده شیطان است (مکاشفه ۹:۱۲)، و شیطان همتای خدا نیست -خدا همتا ندارد. اگر کسی همتای شیطان باشد، به نظر میرسد او باید میکائیل رئیس فرشتگان باشد که در مقابل رئیس فرشتگان سقوط کرده میجنگد.
دو) چرا این جنگ صورت میگیرد؟ در صحنۀ قبلی جنگ بین میکائیل و شیطان (یهودا ۹)، شیطان میخواست از رستاخیز و جلال یافتن موسی جلوگیری کند، زیرا میدانست که خدا برای موسایِ زنده شده و جلال یافته برنامههایی دارد (لوقا ۳۰:۹-۳۱). در اینجا رویداد دیگری وجود دارد که شیطان میخواهد در مسیر برنامه خدا برای آخرالزمان مانعی ایجاد کند.
سه) این نبرد چه زمانی انجام میشود؟ همانطور که دانیال توصیف میکند، این نبرد در اواسط دوره هفت ساله رخ میدهد. «در آن زمان، رئیس بزرگ، میکائیل، که از پسران قوم تو محافظت میکند، بر خواهد خاست. آنگاه چنان ایام مصیبتی خواهد بود که نظیر آن از زمانی که قومی به وجود آمد تا آن روز نبوده است. در آن زمان قوم تو رهایی خواهد یافت.» (دانیال ۱:۱۲)
چهار) این نبرد چگونه انجام میشود؟ ما میدانیم که این یک مبارزۀ واقعی است؛ اما آیا این نبردی جسمانی است یا روحانی؟ نبرد ما با شیطان و ارواح شریر او روحانی است، در میدان نبردِ حقیقت و فریب، ترس و ایمان (افسسیان۱۲:۶). در مورد حملات جسمانی علیه ایماندار مسیحی، شیطان و ارواح شریر او بر صلیب خلع سلاح شدند (کولسیان ۱۵:۲). در میان فرشتگان، این امکان وجود دارد که نبردی جسمانی وجود داشته باشد که ما فقط میتوانیم تصور کنیم. میلتون شاعر بزرگ در اثر کلاسیک خود به نام «بهشت گمشده» (Paradise Lost) تصویری از این نبرد میدهد:
میکائيل صور فرشتهٔ اعظم را به صدا در میآورد: نوایَش در گسترهٔ آسمان پژواک مییابد و سپاهیانِ مملو از ایمان به فریاد هجوم آورده و میگفتند: «هوشیعانا بر آن متعال». سپاهیانِ دشمن هم در پیوستن به این هجوم تردیدی به خود راه ندادند. خروش خشم و بانگی که تا به حال در پهنهٔ آسمان شنیده نشده بود، غلظت یافت. اصابت زره و ادوات سپاهیان بههم نزاعی عظیم ایجاد کرده و چرخهای ارابههای برنجین به خروش در آمدند. آوایی هولناک از آن نبرد شنیده میشد و رگبار تیرهای آتشین بر اهداف خود فرود میآمدند و با شکافتن هوا آوایی خاص تولید میکردند. اجرام پرنده هر دو سپاه را با آتش خود ویران میکرد. و این شد که زیر آسمانی گداخته به آتش، دو سپاه به نبرد پرداختند، نبردی از روی خشمی نابودگر و غضبی بیپایان. بانگ نبردشان کل آسمان را گرفت و اگر زمینی وجود میداشت از آن بانگ به لرزه در میآمد.
د. و پایگاه خود را در آسمان از دست دادند: این به ما نشان میدهد که تا زمانی که این اتفاق نیفتد (در اواسط هفتادمین هفته دانیال)، شیطان به آسمان دسترسی دارد، جایی که او قوم خدا را در برابر تخت خدا متهم میکند (ایوب ۶:۱-۱۲، مکاشفه ۱۰:۱۲).
یک) بهخاطر یک تعلیم اشتباه، که خدا اجازه نمیدهد هیچچیز نامقدسی در حضورش باشد، این فکر که شیطان به آسمان دسترسی دارد برخی را آزار میدهد. اما کتابمقدس بهوضوح میگوید که همزمان با ظاهر شدن شیطان بر روی زمین (لوقا ۱:۴-۱۳)، که او را بهعنوان رئیس قدرت هوا توصیف میکند (افسسیان ۲:۲)، شیطان به آسمان دسترسی دارد، جایی که او قوم خدا را در برابر تخت متهم میکند (ایوب ۶:۱-۱۲).
۲. آیۀ (۹) شیطان و فرشتگانش از آسمان رانده میشوند.
اژدهای بزرگ به زیر افکنده شد، همان مار کهن که ابلیس یا شیطان نام دارد و جملۀ جهان را به گمراهی میکشاند. هم او و هم فرشتگانش به زمین افکنده شدند.
الف) اژدهای بزرگ به زیر افکنده شد: این آیه از عناوین مختلفی برای دشمن روحانی ما استفاده میکند، از جمله اژدها، مار کهن، ابلیس، شیطان و کسی که جملۀ جهان را به گمراهی میکشاند. این عناوین شیطان را بیرحم، متهمکننده، دشمن و فریبکار توصیف میکنند.
یک) والوُرد در مورد شیطان: «لقب ‘شیطان’ از واژه یونانی دیابولوس، از فعل دیابولو (diaballo) گرفته شده است که به معنای ‘افترا زدن’ یا ‘تهمت زدن’ است. او مدعی اصلی همیاران مسیحی است.»
ب. او به زمین افکنده شد: کتابمقدس چهار سقوط مختلف شیطان را توصیف میکند. مکاشفه ۹:۱۲ وصف دومین سقوط از این چهار سقوط است.
· از جلال، به بیحرمتی (حزقیال ۱۴:۲۸-۱۶).
· از دسترسی به آسمان (ایوب ۱۲:۱، اول پادشاهان ۲۱:۲۲، زکریا ۱:۳)، به محدودیت در زمین (مکاشفه ۱۲).
· از زمین، به اسارت در هاویه به مدت ۱۰۰۰ سال (مکاشفه ۲۰).
· از هاویه، به دریاچۀ آتش (مکاشفه ۲۰).
یک) در لوقا ۱۸:۱۰، عیسی میگوید: «شیطان را دیدم که همچون برق از آسمان فرو میافتاد.» این یا به اولین سقوط شیطان (از جلال به بیحرمتی) اشاره دارد، یا نگاهی نبوتی به سقوط دوم در اواسط دورۀ عذاب هفت ساله است.
ج. و هم فرشتگانش به زمین افکنده شدند: این نشان میدهد که ارواح اهریمنی در واقع فرشتگان سقوط کرده هستند، کسانی که در طغیان شیطان علیه خدا به شیطان پیوستند. اینها «فرشتگانش» هستند.
یک) این فرشتگان نیز مانند یک سوم ستارگان آسمان هستند که در مکاشفه ۴:۱۲ توضیح داده شده است. از آنجایی که شیطان فقط یک سوم ستارگان آسمان را به خود جلب کرده، یعنی دو سوم فرشتگان به خدا وفادار ماندند. اینکه میدانیم تعداد فرشتگان وفادار دو به یک از فرشتگان سقوط کرده بیشتر است، مایۀ آرامش است.
۳. آیات (۱۰-۱۲) اعلامیهای شاد در آسمان.
آنگاه صدایی بلند در آسمان شنیدم که میگفت: «اکنون نجات و قدرت و پادشاهی خدای ما، و اقتدار مسیح او فرا رسیده است. زیرا که آن مدّعیِ برادران ما که شبانهروز در پیشگاه خدای ما بر آنان اتهام میزند، به زیر افکنده شده است. آنان با خون بره و با کلام شهادت خود بر او پیروز شدهاند. زیرا که جان خود را عزیز نشمردند، حتی تا به مرگ. پس شادی کنید ای آسمانها و ای ساکنان آنها! امّا وای بر تو ای زمین، و وای بر تو ای دریا، که ابلیس با خشم بسیار بر شما فرود آمده است، زیرا که میداند فرصت چندانی ندارد.»
الف. صدایی بلند در آسمان شنیدم که میگفت: هر کس که پشت این صدای بلند است، نه فرشته است و نه خدا؛ بلکه نمایندۀ بشریت رستگار شده است، زیرا صدا از مدّعیِ برادران ما صحبت میکند.
ب. آن مدّعیِ برادران ما که شبانهروز در پیشگاه خدای ما بر آنان اتهام میزند، به زیر افکنده شده است: کار تهمت زدن شیطان تنها در اینجا به پایان میرسد، زمانی که او از دسترسی به آسمان محروم شده است. امروز، ما یک شفیع و مدافع داریم (که به آن نیاز داریم) (عبرانیان ۲۵:۷، و اول یوحنا ۱:۲).
ج. آنان با خون بره و با کلام شهادت خود بر او پیروز شدهاند. زیرا که جان خود را عزیز نشمردند، حتی تا به مرگ: این سه، کلید پیروزی مقدسین بر شیطان را به ما نشان میدهد.
د. با خون بره بر او پیروز شدهاند: خون بر اتهامات شیطان غلبه میکند. این اتهامات هیچ معنایی بر علیه ما ندارد زیرا عیسی تاوان گناهان ما را قبلاً پرداخت کرده است. ممکن است ما حتی بدتر از اتهامات شیطان باشیم، اما همچنان با کار عیسی بر صلیب پارسا شمرده میشویم (افسسیان ۷:۱، کولسیان ۱۴:۱، و عبرانیان ۱۴:۹).
یک) با این وجود، مهم است که به خون عیسی بهصورتی خرافی نگاه نکنیم. این نه یک معجون جادویی است، و نه خون واقعیِ عیسی، که به معنای تحتاللفظی کلمه، در اعِمال آن خون، ما نجات بیابیم یا پاک شویم. اگر چنین بود، جلادان رومی که خون او بر آنها پاشیده شده بود، بهطور خودکار نجات مییافتند، و تعداد واقعی مولکولهای خون خودِ عیسی، تعداد افرادی که میتوانستند نجات دهند را محدود میکرد. خون او، از مرگ واقعی و فیزیکی عیسی مسیح به جای ما، از طرف ما، در برابر خدا صحبت میکند. آن مرگ واقعی به جای ما، و داوری واقعی که او به جای ما متحمل شد، چیزی است که ما را نجات میدهد.
دو) با خون، بر مرگ عیسی تأکید میکند. او نه تنها زجر کشيد، او مرد. خون بره، بر کار جایگزینی مرگ او تأکید میکند، زیرا بره فصح بهعنوان جایگزینی برای دیگران مرد.
سه) خون عیسی وجدان پریشان ما را شفا میدهد، زیرا میدانیم که با مرگ او گناه ما کفاره میشود (عبرانیان ۱۴:۹). اما استفاده از خون عیسی صرفاً به این منظور، خودخواهی است. الگوی ما باید «این مقدسین باشند که از آموزۀ کفاره نه بهعنوان بالشی برای رفع خستگی خود، بلکه بهعنوان سلاحی برای چیرهشدن بر گناهانشان استفاده کردند.» (اسپرجن)
چهار) چگونه خون بره شیطان را در زندگی ایماندار مسیحی مغلوب میکند؟ چگونه مرگ عیسی بر صلیب به جای ما، باعث پیروزی ما میشود؟
پنج) در درجۀ اول، این اتفاق میافتد زیرا پیروزی او پیروزی ما است. «اول، شما باید در نظر بگیرید که هم اکنون، عیسایِ خداوند از طریق مرگ خود، بر شیطان به معنای واقعی کلمه و حقیقتاً غلبه یافته است. شیطان در حال حاضر یک دشمن مغلوب شده است. با ایمان، پیروزی خداوند را چون پیروزی خود بدان، چون او در طبیعت تو و از جانب تو پیروز شد… بیا، ای جان من، تو با پیروزی خداوندت، شیطان را مغلوب کردی. آیا آنقدر شجاع نخواهی بود که با دشمنی شکست خورده بجنگی و دشمنی را که خداوندت قبلاً او را نابود کرده است زیر پا بگذاری؟ لازم نیست بترسی، بلکه بگو: «خدا را شکر که بهواسطۀ خداوند ما عیسی مسیح به ما پیروزی میدهد.» (اسپرجن)
شش) در عین حال، فدیۀ عیسی بر صلیب به این دلیل کار میکند که برای ما، نمایش نهایی عشق خداست (رومیان ۸:۵)، و یادآوریِ مداوم خون بره به ما اطمینان میدهد که هر ترسی که شیطان در ذهن ما زمزمه میکند، دروغ است.
هفت) همچنین، به این دلیل کارائی دارد، چون مرگ عیسی بر روی صلیب بهعنوان جانشین ما، ماهیت واقعی گناه را آشکار میکند، و این باعث میشود که بخواهیم از گناه اجتناب کنیم. «شیطان گناه را لذتبخش جلوه میدهد، اما صلیب تلخی آن را آشکار میکند. مرگ عیسی به دلیل گناهان بشر، باعث میشود مردم به مرور درک کنند که گناه باید چیز کشندهای باشد.» (اسپرجن)
هشت) دلیل دیگر کارائی آن این است که با مرگ عیسی بر صلیب بهعنوان جانشین ما، در واقع ما همچون دارایی شخصی خدا خریده شدهایم، و این باعث میشود که بخواهیم برای خدا زندگی کنیم. «اگر چیزی بتواند انسان را مقدس کند، ایمان راسخ به قربانی کفاره است. وقتی شخصی میداند که عیسی برای او مرد، احساس میکند که متعلق به خودش نیست، بلکه به قیمتی خریده شده است، و بنابراین باید برای کسی که برای او مرد و دوباره زنده شد، زندگی کند.» (اسپرجن)
نه) بنابراین، ما از خون بره در جنگ روحانی استفاده میکنیم -نه بهعنوان یک وِرد « اَجّی مَجّی لا تَرَجّیِ» مسیحی، گویی که شعار «خون عیسی، خون عیسی» میتواند شیطان را دور نگه دارد، همانطور که گفته میشود سیر خونآشامها را دور میکند. بلکه، درک ما، دلهره ما، تمرکز ما -حتی میتوانم بگویم وسواس ما در مورد مرگ عیسی بر صلیب به جای ما، در نبرد پیروز میشود.
ده) «خون گرانبهای عیسی برای این نیست که ما صرفاً آن را تحسین کنیم و به نمایش بگذاریم. ما نباید راضی به صحبت در مورد آن و ستایش از آن باشیم و کاری با آن انجام ندهیم؛ بلکه ما باید آن را در جنگ روحانی بزرگ علیه آنچه مقدس و پارسا نیست استفاده کنیم، تا زمانی که در مورد ما گفته شود: ‘آنان با خون بره بر او پیروز شدند.’ این خون گرانبها برای غلبه، و در نتیجه برای جنگ مقدس استفاده میشود. اگر از آن برای این منظور استفاده نکنیم، آن را بیحرمت میکنیم. این موجود جهنمی نامی را میشناسد که وحشت از آن او را به زمین میزند: ما باید با اقتدار و بهخصوص با کفاره بره خدا با او مواجه شویم.» (اسپرجن)
ه. آنان… با کلام شهادت خود بر او پیروز شدهاند.: کلام شهادت آنان بر فریب شیطان غلبه میکند. آگاهی و یادآوری از کار خدا در زندگی آنها، آنها را در برابر فریبکاریهای شیطان محافظت میکند. بهعنوان شاهدان وفادار، آنها شهادتی برای اعلام کردن دارند -و چون به آنچه از خدا دیدهاند، شنیدهاند و تجربه کردهاند آگاهند، وقتی که شیطان به آنها میگوید این حقیقت ندارد فریب دروغهای او را نمیخورند (مانند شهادت مردی که کور مادر زاد بود. یوحنا ۲۵:۹).
و. بر او پیروز شدهاند. زیرا که جان خود را عزیز نشمردند، حتی تا به مرگ: دوست نداشتن جان خود بر خشونت شیطان غلبه میکند. اگر آنها به زندگی زمینی خود نچسبند، واقعاً شیطان نمیتواند هیچ تهدیدی علیه آنها ایجاد کند. اگر آنها معتقدند که زیستن مسیح است، و مردن، سود (فیلیپیان ۲۱:۱)، در آن صورت خشونت شیطان علیه آنها چگونه میتواند مؤثر باشد؟
یک) کلمۀ یونانی باستان برای عزیز شمردن (محبت) در اینجا آگاپه است که از عشق فداکارانه و مبتنی بر تصمیم صحبت میکند. به هر یک از ما بستگی دارد که انتخاب کنیم: آیا جان خود را تا به مرگ عزیز میشمریم؟ آیا زندگی ما در جسم بالاترین ارزش را برای ما دارد، یا حاضریم که با از دست دادن جان خود برای عیسی، آن را بیابیم؟ (مرقس ۳۵:۸)
ز. پس شادی کنید ای آسمانها و ای ساکنان آنها! آسمان از اخراج شیطان شاد میشود. اما سود آسمان ضرر زمین است: وای بر تو ای زمین، و وای بر تو ای دریا!
ح. میداند فرصت چندانی ندارد: قدرت شیطان واقعی و وحشتناک است، اما نه به این دلیل که او پیروز است، بلکه به این دلیل است که میداند شکست خورده و فرصت چندانی ندارد. او مانند حیوان زخمیای است که در گوشهای گیر افتاده و بهشدت میجنگد.
یک) اگر شیطان کاملاً فاسد و احتمالاً به نحوی دیوانه نبود، امکان داشت که او از مبارزه با خدا و بشری که به شکل خدا آفریده شده است دست بکشد؛ شیطان ممکن است حتی خودش را فریب داده باشد که فکر کند شانسی برای موفقیت دارد. طغیان ما علیه خدا حتی کمتر از طغیان شیطان معنا دارد.
جنگ بر زمین.
۱. آیات (۱۳-۱۶) شیطان به زن حمله میکند، و خدا از او محافظت میکند.
و چون اژدها دید که به زمین فرو افکنده شده است، به تعقیب آن زن پرداخت که فرزند ذکور زاده بود. امّا دو بالِ آن عقاب بزرگ به آن زن داده شد تا به جایگاهی در بیابان پرواز کند که برای او مهیا شده بود و در آنجا، دور از دسترس آن مار، زمانی و زمانها و نیمزمانی از او نگهداری شود. آنگاه مار از دهان خود آبی بسان رود جاری ساخت تا در پی آن زن روان شود و سیلابْ او را با خود ببرد. امّا زمین به یاری زن آمد و دهان گشود و سیلاب را که اژدها از دهان خود جاری ساخته بود، فرو خورد.
الف. به تعقیب آن زن پرداخت که فرزند ذکور زاده بود: برخی تعلیم میدهند که زن نمادی است که تمام قوم خدا، شامل اسرائیلِ وفادار و کلیسا را نشان میدهد. آنها از این برای پیشبرد این نظر استفاده میکنند که کلیسا در طول دورۀ مصیبت اینجا خواهد بود. اما اگر زن نمایانگر تمام قوم خدا (کلیسا و اسرائیلِ وفادار) باشد، پس بقیه فرزندان او که در مکاشفه ۱۷:۱۲ توصیف شده است چه کسانی هستند؟ بهتر است زن را در کل بهعنوان اسرائیل، یا بهطور خاص یهودیانی که مسیحی شدند ببینیم.
یک) چرا شیطان به قوم یهود حمله میکند؟ این یک سؤال برای تمام تاریخ است، نه فقط برای مصیبت بزرگ. دلیل آن این است که از زمان ابراهیم، نقش اسرائیل در برنامه بازخرید انسان توسط خداوند نقشی حیاتی بوده است. این، اول در به دنیا آمدن مسیح موعود، که بهای بازخرید ما را داد دیده میشود. سپس، این در تحقق نقشۀ او بود، زیرا عیسی وعده داد که هنگامی که با جلال به این جهان بازگردد (متی ۳۹:۲۳) قوم یهود وجود خواهند داشت و از او استقبال خواهند کرد. اگر شیطان موفق شود قوم یهود را نابود کند، نقشۀ ابدی خدا به نحوی خنثی میشود.
دو) «آزار و اذیت اسرائیل بخشی از برنامهای شیطانی برای خنثی کردن و جلوگیری از کار خداست… اسرائیل مورد نفرت شیطان است، نه به دلیل ویژگیهای خاصش، بلکه به این دلیل که اسرائیل برگزیدۀ خداست و برای هدف کلی خدا در زمان و ابدیت ضروری است.» (والوُرد)
ب. امّا دو بالِ آن عقاب بزرگ به آن زن داده شد تا به جایگاهی در بیابان پرواز کند: بالهای عقاب نشانی از رهاییِ خروج (خروج ۴:۱۹) است، اشاره دیگری برای ربط این مردم با اسرائیل.
یک) برخی شک دارند که آیا اشاره به دو بالِ آن عقاب بزرگ در واقع هواپیمای حملونقل نظامی بزرگی را که برای تخلیه افراد در شرایط اضطراری استفاده میشود توصیف میکند.
ج. در آنجا… زمانی و زمانها و نیمزمانی از او نگهداری شود: این اشاره دیگری به یک دوره سه و نیم ساله است که نشان میدهد این رویدادها -این آزار و اذیت چشمگیر اسرائیل- در طول هفتادمین هفته دانیال ۹ رخ میدهد.
د. آنگاه مار از دهان خود آبی بسان رود جاری ساخت تا در پی آن زن روان شود: در متی ۱۵:۲۴-۲۲ عیسی با اصطلاحاتی کاملاً یهودی (بام خانه… دعا کنید که فرار شما در زمستان یا در روز شَبات نباشد)، از خشمی میگوید که پس از مکروه ویرانگر بر اسرائیل سرازیر خواهد شد (که نشاندهندۀ نیمه راه هفتادمین هفتۀ دانیال است). این قسمتِ مکاشفه، خشمی که عیسی به آنها گفت از آن فرار کنند را توصیف میکند.
ه. امّا زمین… سیلاب را که اژدها از دهان خود جاری ساخته بود، فرو خورد: آیات این قسمت، حفاظت نهایی خداوند از اسرائیل در برابر خشم شیطان و ضدّمسیحِ او در مصیبت بزرگ را توصیف میکند.
یک) همانطور که در اشعیا ۱۹:۵۹ آمده است: «از جانب غرب، مردمان از نام یهوه خواهند ترسید، و از محل طلوع آفتاب، از جلال وی ترسان خواهند بود. زیرا او همچون جویبار پُر شتابی که دَمِ خداوند آن را براند، خواهد آمد.»
۲. آیۀ (۱۷) خشم اژدها در برابر مردم خدا متمرکز شده است.
آنگاه اژدها به زن خشم برد و عزم آن کرد تا با دیگر فرزندان او بجنگد؛ یعنی با آنان که احکام خدا را اطاعت میکنند و شهادت عیسی را نگاه میدارند.
الف. آنگاه اژدها به زن خشم برد و عزم آن کرد تا با دیگر فرزندان او بجنگد: این ممکن است به اسرائیل (زن) و غیریهودیانی (دیگر فرزندان او) اشاره داشته باشد که در دوران مصیبت بزرگ به عیسی ایمان میآورند. این دو گروه اهداف خاص آزار و اذیت شیطان و ضدّمسیحِ او، در روزهای آخر هستند.
ب. عزم آن کرد تا با دیگر فرزندان او بجنگد: آزار و اذیت شدید همه کسانی که تسلیم این دیکتاتور بزرگ شیطانی نشدند و او را نمیپرستند، یا با این آغاز میشود یا ادامه مییابد. شهدای این دوره در مکاشفه ۹:۶-۱۱ و مکاشفه ۹:۷-۱۷ نشان داده شدند.
یک) «آزار و اذیت بینتیجۀ بدن مقدسین، درست زمانی آغاز میشود که شیطان در نبرد برای جانهای آنها در آسمان شکست خورده است.» (فارر)