فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
پیدایش باب ۹ – عهد خدا با نوح و خلق
عهد و دستور خدا به نوح.
۱. آیات (۱-۴) دستورالعملهای زندگی در دنیای جدید.
آنگاه خدا نوح و پسرانش را برکت داده و به ایشان فرمود: “بارور و کثیر شوید و زمین را پر سازید. ترس و هیبت شما بر همۀ جانوران زمین و برهمۀ پرندگان آسمان و بر هر آنچه بر زمین میخزد و بر همۀ ماهیان دریا خواهد بود. آنها به دستان شما سپرده شدهاند. هر جنبندهای که حیات دارد، خوراک شما خواهد بود. همانگونه که گیاهان سبز را به شما دادم، اکنون همهچیز را به شما میبخشم. اما گوشت را با حیاتش که خون آن باشد مخورید.”
الف. بارور و کثیر شوید: دنیایی که نوح از کشتی به آن وارد شد با دنیایی که قبلاً میشناخت متفاوت بود. خدا همان دستوری را به نوح داد که در آغاز خلقت به آدم داد (پیدایش ۲۸:۱) از آنجا که نوح اساساً از نو شروع کرد.
ب. هر جنبندهای که حیات دارد برای شما طعام باشد: حتی همانطور که آدم دستورالعمل برای خوردن دریافت کرد (پیدایش ۲۹:۱، ۱۵:۲-۱۷)، نوح نیز چنین کرد. با اینحال اکنون، نوح اجازۀ خاصی برای خوردن حیوانات دریافت کرد، اجازهای که به آدم داده نشد (تا آنجا که ما میدانیم).
یک) شاید دلیل این امر این بود که زمین پس از سیل از نظر کشاورزی از تولید کمتری برخوردار بود، به دلیل تغییرات زیست محیطیِ ذکر شده در پیدایش ۱:۹-۳ و ۲۲:۸ خدا به انسان اجازهٔ خوردن گوشت داد.
ج. ترس و هیبت شما بر همۀ حیوانات زمین خواهد بود: حالا اگر انسان بخواهد میتواند حیوانات را بخورد، پس خدا به حیوانات کمک کرد. خدا برای محافظتِ آنها، ترس از انسانها را در آنها ایجاد کرد.
یک) بازهم، احتمالاً قبل از سیل، انسان رابطه متفاوتی با حیوانات داشت. خدا این ترس را در حیوانات ایجاد نکرد زیرا انسان به آنها بهعنوان غذا نگاه نمیکرد.
دو) «آیا اسب قدرت خود را میداند؟ و ضعف و بدبختی کسی که بیرحمانه سوار او میشود و شلاق میزند، او را تحت فشار قرار میدهد و به او ظلم میکند را میداند؟ آیا نمیتواند با یک ضربهٔ سُمِ خود صاحب مستبدش را از بین ببرد؟ در حالیکه خدا این چیزها را از او پنهان میکند، ذهن او توأم با ترس متأثر از صاحبش میگردد، بهنحوی که…او برای مفیدترین و مهمترین اهداف آموزش میبیند، و در آن مشغول به کار میشود.» (کلارک)
د. گوشت را با حیاتش که خون او باشد مخورید: خدا همچنین به نوح دستور داد که اگر حیوانات کشته و خورده شوند، باید به خون احترام مناسبی گذاشته شود، که نشاندهنده اصل حیات در حیوان است (لاویان ۱۱:۱۷، ۱۴:۱۷ و تثنیه ۲۳:۱۲).
یک) اهمیت ایدۀ خون در کتابمقدس با دفعات استفاده از این کلمه نشان داده میشود. ۴۲۴ بار در ۳۵۷ آیهٔ جداگانه (در نسخه جدید کینگجیمز) استفاده شده است.
دو) احترام به خون براساس عرفان یا خرافات نیست، بلکه صرفاً به این دلیل است که خون نمایانگر زندگیِ آن موجود است، چه حیوان باشد و چه انسان. وقتی خون به بیرون ریخته میشود، زندگی به بیرون ریخته میشود.
· خون نشانه رحمت به اسرائیل در اولین عید فصح بود (خروج ۱۳:۱۲).
· خون به عهد خدا با اسرائیل مهر زد (خروج ۸:۲۴).
· خون مذبح را تقدیس کرد (خروج ۱۲:۲۹).
· خون کاهنان را تقدیس میکرد ( خروج ۲۰:۲۹).
· خون کفارهٔ قوم خدا شد ( خروج ۱۰:۳۰).
· خون عهد جدید را مهر کرد (متی ۲۸:۲۶).
· خون ما را کفاره میکند ( رومیان ۹:۵).
· خون نجات میآورد (افسسیان ۷:۱).
· خون، صلح با خدا میآورد (کولسیان ۲۰:۱).
· خون، ایمانداران را پاک میکند (عبرانیان ۱۴:۹ و اول یوحنا ۷:۱).
· خون راهی به مکان مقدس خدا میدهد (عبرانیان ۱۹:۱۰).
· خون ما را تقدیس میکند (عبرانیان ۱۲:۱۳).
· خون ما را قادر میسازد تا بر شیطان غلبه کنیم (مکاشفه یوحنا ۱۱:۱۲).
۲. آیات (۵-۷) خدا اختیار و مسئولیت مجازات اعدام را به انسان میدهد.
“به یقین تاوان خون شما را که حیات در آن است باز خواهم ستانید. از هر جانوری آن را باز خواهم ستانید. تاوان جان انسان را از دست همنوعش نیز باز خواهم ستانید.” هرکه خون انسان ریزد، خونش به دست انسان ریخته شود. زیرا خدا انسان را به صورت خود ساخت. و اما شما بارور و کثیر شوید و در زمین منتشر گردید و در آن بیفزایید.
الف. به یقین تاوان خون شما را که حیات در آن است باز خواهم ستانید: طبق فرمان خدا، هنگامی که خون یک انسان ریخته میشود، باید پاسخ آن داده شود، زیرا خدا انسان را به صورت خود ساخت. از آنجا که انسان به صورت خدا ساخته شده است، زندگی او ذاتاً ارزشمند است و نمیتوان بدون توجه به خدا، گرفته شود.
یک) خون وی به دست انسان ریخته شود به این معناست که زندگی ارزشمند است؛ وقتی قتل انجام میشود، مجازات قصاص در دستور قرار میگیرد.
دو) کتابمقدس در زبانهای اصلی خود بین کشتار و قتل تمایز قائل میشود. همه کشتارها قتل محسوب نمیشوند زیرا مواردی وجود دارد که تنها عذری برای کشتار وجود دارد (دفاع از خود، مجازات قصاص با رعایت فرآیند قوانین، کشتار در جنگی عادلانه). موارد دیگری نیز وجود دارد که در آن کشتار، تصادفی است. این کشتار است اما قتل نیست.
سه) کتابمقدس همچنین بهطور مداوم تعلیم میدهد که مجازاتِ مجرمان، وظیفهٔ قدرتهای حاکم (رومیان ۱:۱۳-۴) برای مهار فساد انسانی است. همچنین تعلیم میدهد که گناهِ قتلِ بدون مجازات زمین را آلوده میکند (اعداد ۳۱:۳۵-۳۴). همانطور که لوتر میگوید، «خدا حکومت را تأسیس میکند و شمشیر را به او میدهد تا هرجومرج را کنترل کند، مبادا خشونت و سایر گناهان بدون محدودیت ادامه یابند.» (به نقل از بویس)
ب. از هر جانوری آن را باز خواهم ستاند: برای مشاهده قدرتِ فرمان خدا، او حتی قدرت باز ستاندن زندگی انسان از هر جانوری را دارد. خدا قتل غیرشرعی را تأیید نمیکند.
ج. بارور و کثیر شوید: این نکته به دلیل نیاز به تأکید تکرار شد. زمین به شدت نیاز به تجدید جمعیت داشت.
۳. آیات (۸-۱۱) خدا با انسان و با همه مخلوقات عهد میبندد.
سپس خدا نوح و پسرانش را با وی خطاب کرده گفت: “اینک من عهد خویش را با شما و پس از شما با فرزندان شما استوار میسازم. نیز با هر جانداری که با شما باشد، از پرندگان و چارپایان و همۀ جانوران زمین، یعنی با همه آنها که از کشتی بیرون آمدند. این برای همه جانوران زمین خواهد بود. من عهد خود را با شما استوار میگردانم که دیگر هرگز هر ذیجسد به آب طوفان هلاک نشود، و دیگر هرگز طوفانی نباشد که همه زمین را ویران کند.
الف. من عهد خود را استوار سازم: این عهد با بشر (شما و بعد از شما با نسل شما)، و حتی با حیوانات (همۀ جانورانی که با شما باشند) منعقد شد. خدا وعده داد که دیگر هرگز همه را با سیل نابود نخواهد کرد یا زمین را با سیل نخواهد پوشاند. این تکرار و تجدید وعدهای بود که خدا در پیدایش ۲۱:۸-۲۲ داده است.
یک) «از فکر به این موضوع، دلم شاد شد، از اینکه به یاد آوردم که اگرچه متکی بر عهد وفاداری هستم، اما در این وابستگی تنها نیستم، زیرا هر موجود زندهای بر روی زمین بهواسطه عهد تغییرناپذیر خدا زندگی میکند. تعهدات وعده داده شده، جهان را از سیل حفظ میکند؛ اگر به خاطر آن عهد و پیمان نبود، ممکن بود فردا قلهٔ کوهها از آب پوشیده شود.» (اسپرجن)
ب. دیگر هرگز طوفانی نباشد تا زمین را خراب کند: خدا باور نداشت که در سیل کار اشتباه یا خشنی انجام داده باشد. او این وعده را داد، زیرا در دنیای پس از سیل کارهایی انجام داد تا تضمین کند که شرایط شریرانهٔ دنیای قبل از سیل، هرگز دوباره تکرار نمیشود. این موارد شامل زندانی شدن فرشتگانی بود که با دختران انسان گناه کردند (رساله یهودا ۶) و باعث کوتاه کردن عمر انسان شدند.
یک) با اینحال، وقتی همهچیز دوباره شبیه به دوران نوح (متی ۳۷:۲۴) شود، خدا زمین را نابود میکند -اما اینبار با آتش نه با سیل (رساله دوم پطرس ۱:۳-۷).
۴. آیات (۱۲-۱۷) نشانۀ عهد خدا.
و خدا گفت: “این است نشان عهدی که من میان خود و شما و هرجانداری که با شماست، برای همه نسلهای آینده میبندم. رنگینکمان خود را در ابر قرار دادهام، و آن نشان عهدی خواهد بود که میان من و زمین است. هرگاه ابرها را بر فراز زمین بگسترانم و رنگینکمان در ابرها پدیدار شود، آنگاه عهد خود را با شما و هر جاندار ذیجسد بهیاد خواهم آورد. و آبها دیگر هرگز سیل نخواهد شد تا هر ذیجسدی را هلاک کند. هرگاه رنگینکمان در ابرها پدیدار شود، آن را خواهم دید و عهد جاودانی میان خدا و هر جاندار ذیجسد را که بر زمین است به یاد خواهم آورد.” پس خدا به نوح فرمود: “این است نشان عهدی که در میان خود و هر ذیجسدی که بر زمین است، استوار ساختهام.”
الف. این است نشان عهدی که میان خود و شما و همۀ جانوران… عهدی که در میان من و زمین است: این عهدِ برجسته نه تنها بین خدا و بشریت منعقد شد، بلکه خدا وعده را به همۀ خلقت، از جمله حیوانات و خودِ جهان (زمین) داد.
ب. رنگینکمان خود را در ابر میگذارم: از آنجا که بخار آب در سیل آزاد شد و چرخهٔ آبِ زمین پس از سیل تغییر کرد، شاید احتمالاً اولین رخداد قوس قزح (رنگینکمان) باشد. خدا از رنگینکمان بهعنوان نشانهای برای نوح و همهٔ نسلها استفاده کرد که به عَهدِ خود وفادار خواهد بود.
ج. و نشان آن عهدی که در میان من و جهان (زمین) است خواهد بود: هر بار که رنگینکمان میبینیم، باید وفاداری خدا و تکتکِ وعدههای او را به یاد آوریم. او حتی میگوید پیمان صلح او با ما به همان اندازۀ عهد و پیمانش با نوح و همهٔ نسلها مطمئن است.
یک) «این برای من همچون روزهای نوح است؛ چنانکه قسم خوردم آبهای نوح بار دیگر زمین را فرو نخواهد گرفت، همچنان قسم خوردهام که دیگر بر تو خشم نگیرم و عتابت نکنم. حتی اگر کوهها به لرزه درآیند، و تلها به جنبش آیند، محبت من نسبت به تو متزلزل نخواهد شد، و عهد سلامتی من به جنبش در نخواهد آمد. خداوند که بر تو شفقت دارد چنین میفرماید» (اشعیا ۹:۵۴-۱۰).
د. آن را خواهم نگریست تا بیاد آورم آن عهد جاودان را: دیگر اشارات به رنگینکمان در کتابمقدس در زمینه جلال تاجگذاری خدا قرار گرفته است (حزقیال ۲۸:۱، مکاشفه یوحنا ۳:۴). خدا قوسی (رنگینکمانی) در اطراف تاج و تخت خود قرار میدهد، بسیار قابل توجه است که او چیزی جهت یادآوری وعدهٔ خود جلوی چشمش قرار میدهد.
یک) خدا تنها به رنگینکمان روی زمین نگاه نمیکند که عهد را به خاطر بیاورد؛ او همچنین به رنگینکمانی که تاج و تخت او را احاطه کرده نگاه میکند. خدا مصمم است که به عهد خود وفادار بماند.
دو) براساس همین اصل، ایماندار به حاکمیت خدا افتخار میکند، زیرا میداند که حاکمیت خدا طرف اوست. این بدان معناست که هیچ هدف نیکویی از سوی خدا در ارتباط با شخص ایماندار، هرگز نیمهکاره رها نمیشود.
نوح و پسرانش
۱. آیات (۱۸-۱۹) پسران نوح
پسران نوح که از کشتی بیرون آمدند، سام و حام و یافث بودند. و حام پدر کنعان بود. اینان سه پسر نوح بودند و مردمان تمامی جهان از ایشان منشعب شدند.
الف. پسران نوح که از کشتی بیرون آمدند سام و حام و یافث بودند: سه پسر نوح از فاجعه طوفانِ آب به دنیایی کاملاً جدید پا گذاشتند.
ب. تمامی جهان (از نظر جمعیت) منشعب شد: از این سه پسر نوح، ملتهایی که ما آنها را میشناسیم، به وجود آمد. نوادگان این سه پسر در تاریخچه نسل نوح ارائه شده در پیدایش 10 فهرست شدهاند.
۲. آیات (۲۰-۲۳) گناه حام، پسر نوح
نوح به کشتکاری زمین آغاز کرد و تاکستانی غرس نمود. او از شراب آن نوشیده مست شد و در میان خیمۀ خویش ناپوشیده دراز کشید. و حام، پدر کنعان، برهنگی پدر را دید و دو برادر خویش را در بیرون خبر داد. پس سام و یافث ردایی برگرفته، آن را بر شانههای خویش افکندند و پس پس رفته برهنگی پدر خود را پوشانیدند. ایشان روی بر جانب دیگر داشتند و برهنگی پدر را ندیدند.
الف. نوح به کشتکاری زمین شروع کرد: نوح با ورود به دنیای جدید پس از طوفان، تأمین مایحتاج خود و خانوادهاش را آغاز کرد. او احتمالاً چیزهای زیادی کاشت، از جمله یک تاکستان.
ب. شراب نوشیده مست شد: این اولین اشاره به مستی در کتابمقدس است. برخی فکر میکنند که تنها پس از سیل بود که انسان نوشیدنی مستکننده (یا قادر به تهیه آن بود) درست کرد.
یک) اقدامات گناهآلود و شرمآور خودِ نوح حماقت مستی را نشان میدهد. امثال سلیمان به خوبی میگوید، «شراب تمسخر میکند و باده عربده میکشد؛ حکیم نیست هر آنکه فریفتۀ آنان شود… وای از آنِ کیست و وِلوِلِه از آنِ که؟ نزاع از آن کیست و ناله از آنِ که؟ زخمهای بیسبب از آنِ کیست و چشمان سرخ از آنِ که؟ آنان راست که تا دیروقت دل از شراب برنمیکنند، و در پی چشیدن شرآبهای برآمیخته میروند» (امثال سلیمان ۱:۲۰، ۲۹:۲۳-۳۳).
دو) این امر بلاهتِ کسانی را نشان میدهد که ادعا میکنند خواستهٔ خدا این است که مردم را در روح مست کنند، گویی که روحالقدس «متصدی میخانه» است. وقتی افسسیان ۱۸:۵ میگوید، مست شراب مشوید که شما را به هرزگی میکشاند؛ بلکه از روح پُر شوید، این کارِ روح را با آثار مستی در تضاد میداند.
سه) الکل افسردهکننده است. مردم را سست میکند، زیرا کنترل خود، خِرَد، تعادل و قضاوت آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. پُر شدن از روحالقدس تأثیری کاملاً معکوس دارد. او یک محرک است، و هر جنبهای از وجود ما را برای عملکردی بهتر و کاملتر تحت تأثیر قرار میدهد.
ج. و در خیمۀ خویش ناپوشیده دراز کشید: ممکن است نوح توسط یکی از پسران یا بستگانش مورد سوءِاستفادهٔ جنسی قرار گرفته بوده باشد. عبارت ناپوشیده یا عریان شدن و انگارهٔ برهنگی گاهی با روابط جنسی همراه است (لاویان ۶:۱۸-۲۰).
یک) این موضوعی زننده است، اما خیلی تعجبآور نیست. بسیاری از افرادی که مست میشوند قربانی سوءاستفاده جنسی و غیره میگردند. اکثریت مردان و زنانِ درگیر که قربانی تجاوز میشوند، درست قبل از حمله، مشروب میخوردند یا مواد مخدر مصرف میکنند. طبق برخی آمارها، نیمی از تجاوزها بر اثر مصرف الکل است.
دو) مستی هزینههای زیادی دارد. در دهه ۱۹۹۰ ثبت شد که در ایالات متحده سالانه ۱۰۰۰۰ نفر در اثر مصرف مشروبات الکلی جان خود را از دست دادند، در حالیکه سوءمصرف الکل سالانه صدها میلیارد دلار برای کشور هزینه دارد.
د. برهنگی پدر خود را دید: دیگران فکر میکنند تنها گناه حام، دیدن مستی و برهنگی نوح بوده و اینکه او را مسخره کرده و او را بهعنوان یک پدر و بهعنوان یک مردِ خدا تحقیر کرده است.
یک) به معنای واقعی کلمه، متن عبری باستانی میگوید که حام آنچه را که در چادر پدرش دیده بود «با سرخوشی» بیان کرد. او تصمیم گرفت پدرش را مسخره کند و اقتدار او را بهعنوان یک مرد خدا تضعیف کرد.
۳. آیات (۲۴-۲۷) لعنت نوح بر کنعان
و نوح از مستی خود به هوش آمده دریافت که پسر کوچکتر با وی چه کرده است. گفت: “لعنت بر کنعان. برادران خود را بندۀ بندگان باشد.” و نیز گفت: “متبارک باد یَهُوَه خدای سام. کنعان بندۀ او باشد. خدا یافث را وسعت بخشد او در خیمههای سام ساکن شود و کنعان بندۀ او باشد.”
الف. دریافت که پسر کوچکتر با وی چه کرده بود: به نظر میرسد این امر نشان میدهد که هر اتفاقی برای نوح افتاده بود، نباید یکی از پسران یا نوههایش برهنگی او را میدیدند. این قدرت لعنت را شرح میدهد.
ب. کنعان ملعون باد: عجیب به نظر میرسد که اگر حام علیه نوح گناه کرد، کنعان (پسر حام) لعنت شد. شاید کنعان نیز در این گناه علیه نوح دخیل بوده است، به نحوی که در متن ذکر نشده است. شاید قویترین مجازات علیه حام این بود که نوح سرنوشت پسرش کنعان را به شکلی نبوتگونه آشکار کرد.
یک) ما میتوانیم مطمئن باشیم که خدا پسر (کنعان) را به خاطر گناه پدر (حام) مجازات نمیکند. این بر خلاف دِل و عدالت خداست (کتاب حزقیال ۲:۱۸-۳). با اینحال، خدا از طریق نبوت نوح، به حام گفت که چه اتفاقی برای پسرش میافتد.
ج. (باشد که) کنعان بندۀ او باشد: در نسلهای پیشین، افراد متعصب، فرزندان کنعان را سیاهپوستان آفریقایی میدانستند و از لعنت کنعان برای توجیه بردهداری استفاده میکردند. اما سیاهپوستان از کنعان پدید نیامدند. کنعان پدر مردمان خاور-نزدیک بود، که بسیاری از آنها هنگام فتح اسرائیل به فرماندهی یوشع، شکست خوردند.
۴. آیات (۲۸-۲۹) پایان روزهای نوح.
نوح پس از طوفان سیصد و پنجاه سال زندگی کرد. پس روزهای زندگی نوح به تمامی نهصد و پنجاه سال بود، و او مرد.
الف. نوح پس از طوفان سیصد و پنجاه سال زندگی کرد: نوح مرد شگفتانگیزی بود که در نسل خود به خدا خدمت کرد. با اینحال به نظر نمیرسد که شکوه آخرین سالهای زندگیاش با شکوه سالهای اول زندگی او مطابقت داشته باشد.
ب. روزهای زندگی نوح به تمامی نهصد و پنجاه سال بود: نوح مرد پیروزیهای بزرگ و مرد دارای ضعف بود. خداپرستی او در عهدجدید به یادگار مانده است، و او را بهعنوان مردی با ایمان (عبرانیان ۷:۱۱) و واعظ پارسایی (رساله دوم پطرس ۵:۲) ارائه میدهد.