Search
Close this search box.

فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

دوم قرنتیان باب ۹ خدا می‌خواهد ما چطور هدیه دهیم؟

آمادۀ هدیه دادن باشید.

 

۱. آیات (۱-۲) رغبتِ مسیحیان قرنتس به هدیه دادن.

نیازی نیست دربارۀ این خدمتِ به مقدسین به شما بنویسم، زیرا از اشتیاقتان به یاری رساندن آگاهم و در این خصوص نزد ایمانداران مقدونیه به شما بالیده‌ام. بدیشان گفته‌ام که شما در ایالت اَخائیه از سال گذشته برای دادنِ هدیه آماده بوده‌اید. این شور و حرارت شما بیشترِ آنها را نیز به عمل برانگیخته است.

الف. دربارۀ خدمتِ به مقدسین: خدمتِ ویژه­ای که در ذهن پولس است، یاری­رسانیِ مالیِ مقدسین اورشلیم است. پولس در قرنتس بود تا این هدیۀ گردآوری شده را برای مقدسین اورشلیم، که در نامۀ دوم قرنتیان ۸ و در دیگر بخش­های پیشین (همچون اول قرنتیان ۱:۱۶-۴) در مورد آن نوشته است، تحویل گیرد.

یک) در اعمال رسولان ۲۹:۱۱، هدیهٔ قبلی برای مقدسین اورشلیم توصیف شده است: پس شاگردان بر آن شدند که هر یک در حد توان، کمکی برای برادران ساکن یهودیه بفرستند. واژۀ یونانی که به خدمت (diakonia) ترجمه شده، همان واژه­‌ای است که در اعمال رسولان ۲۹:۱۱ به کمک ترجمه شده است.

دو) همان عمل یونانی باستان همانند خدمت اما به مفهوم روحانی در بخش‌هایی همچون نامۀ دوم قرنتیان  ۸:۳-۹ و به مفهوم عملی و کاربردی در بخش­هایی چون دوم قرنتیان ۱:۹ به کار می­رود.

ب. نیازی نیست به شما بنویسم، زیرا از اشتیاقتان آگاهم: در این قسمت، امکان دارد پولس دگربار کنایۀ خودش را به نمایش بگذارد. ذهنیّت اصلی آن است: «من حتی لازم نمی­بینم تا این را بنویسم، و دربارۀ مبلغ جمع‌آوری شده شما را خاطرنشان نمایم، زیرا شما از پیش حاضر و راغب به هدیه دادن هستید.» البته، اگر مسیحیان قرنتس همانا به همان میزان حاضر و راغب بودند که پولس نشان داد، او حقیقتاً احتیاجی به نوشتن این نامه نمی‌داشت.

یک) در همان حین، این علامت حاکی از آن است که پولس دست از کوشش جهت قانع کردن قرنتیان دربارۀ هدیه دادن کشیده است، همانگونه که در دوم قرنتیان ۸ این عمل را با تشبیه نمونه مسیحیان مقدونی و عیسی بیان کرده بود. حال پولس آنها را در نحوۀ هدیه دادنشان ترغیب می­نمود.

ج. در این خصوص نزد ایمانداران مقدونیه به شما بالیده‌ام: در باب قبلی، پولس ایمانداران مقدونیه را نمونهٔ عالیِ هدیه دادن می‌داند (دوم قرنتیان ۱:۸-۸). حال، پولس شاید به کنایه مسیحیان قرنتس را آگاه می­سازد که نزد ایمانداران مقدونیه به اشتیاق قرنتیان نسبت به هدیه دادن بالیده است.

یک) این شاید شیوه­ای «شیطنت­آمیز» به جهت ترغیب مسیحیان قرنتس باشد که به راستی حاضر و راغب به انفاق باشند. شاید پولس می‌گوید: «بیایید، به راستی می‌توانید برای هدیه دادن حاضر باشید. با این همه، من پیشتر نزد سایرین به اشتیاق شما جهت هدیه دادن بالیده‌ایم!»

دو) مقدونیه… اَخائیه: مقدونیه و اَخائیه نواحی­ای واقع در شبه جزیرهٔ یونان بودند. مقدونیه در شمال و اَخائیه در جنوب بود. قرنتس شهر اصلیِ ناحیۀ اَخائیه بود. ناحیۀ مقدونیه کلیساهایی در شهرهایی چون فیلیپی، بیریه و تسالونیکی داشت.

د. شور و حرارت شما بیشترِ آنها را برانگیخته است: دگربار، گویی پولس در اینجا کنایه‌آمیز سخن می‌گوید. او بیان می­دارد که مسیحیان قرنتس نسبت به هدیه دادن شور و حرارت داشتند که الگویی برای دیگر مسیحیان محسوب می‌شدند. او می‌گوید که اساساً، الگوی نیکوی مقدونیان (همانگونه که در دوم قرنتیان ۱:۸-۸ اشاره شده) تنها بازتابی از الگوی نیکویی است که مسیحیان قرنتس نخست به مقدونیان نشان دادند.

یک) فکر می‌کنیم که پولس در این قسمت کنایه­آمیز سخن می­گوید، زیرا اگر قرنتیان به‌راستی چنین الگوی­های برتری در هدیه دادن بودند، و اگر هدیه دادن آنها، دیگران را به هدیه دادن ترغیب کرده بود، آنگاه پولس هیچ‌گاه مجبور نمی­بود در نامۀ دوم قرنتیان به آنها دستورالعمل و دلگرمی بدهد.

۲. آیات (۳-۵) پولس، تیتوس و سایرین را می‌فرستد تا مبلغ جمع شده را دریافت نمایند.

امّا این برادران را می‌فرستم تا فخر ما به شما در این خصوص اشتباه از کار درنیاید، بلکه تا همان‌گونه که به ایشان گفته‌ام، آمادگی لازم را داشته باشید. زیرا اگر کسی از ایماندارانِ مقدونیه همراهم بیاید و دریابد که آماده نیستید، ما -و چقدر بیشتر خودتان- از اطمینانی که به شما داشته‌ایم، سرافکنده خواهیم شد. پس ضروری دانستم از برادران بخواهم که پیشاپیش به دیدارتان بیایند و تدارک هدیۀ سخاوتمندانه‌ای را که وعده داده بودید، به اتمام رسانند. آنگاه این هدیه، هدیه‌ای خواهد بود که نه با تنگ‌چشمی، بلکه با گشاده‌دستی داده شده است.

الف. امّا این برادران را می‌فرستم: پولس دگربار اندکی حالت کنایه­آمیز به سخنان خود می‌دهد. گویا می‌گوید: «تمامیِ شما به اندازه­ای حاضر و راغب هستید که یقین دارم، مبلغ گردآوری شده را نزد من می‌آورید. اما در هر حال، برادرانی را می‌فرستم تا این مبلغ را دریافت کنند. چرا که، نمی‌خواهم فخری که به شما می‌کنم، اشتباه از کار در آید.»

ب. کسی از ایماندارانِ مقدونیه همراهم بیاید و دریابد که آماده نیستید: کنایه­های شیطنت­آمیز ادامه می­یابند. «با این همه، قرنتیان، شما در نظر ندارید مقدونیان ببینند که مایل به هدیه دادن نیستید. ما نمی‌خواهیم که شرایطی پیش آید که در آن ما -و چقدر بیشتر خودتان- از اطمینانی که به شما داشته‌ایم، سرافکنده گردیم.»

ج. پس ضروری دانستم… هدیه‌ای خواهد بود که نه با تنگ‌چشمی، بلکه با گشاده‌دستی داده شده است: پولس در نظر داشت که تمام اقدامات گردآوری هدایا پیش از رسیدنش به اتمام برسد، تا هنگام دریافت هدایا توسط او حتی اثری از فریب نباشد.

یک) پولس می‌خواست که موضوع هدیه دادن، گشاده‌دستی در نظر گرفته شود، نه تنگ‌چشمی. جهت شرح آنچه گفته شد، باید اضافه کرد که خود خدا هرگز در مورد هدیه دادن موضوع تنگ‌چشمی را مد نظر نداشته است، پس ما نیز نباید چنین دیدگاهی داشته باشیم. گشاده‌دستی از نظر کتاب‌مقدس به نگرش ما در هدیه دادن مربوط می‌شود نه مبلغی که هدیه می‌دهیم، پس خدا از هدیه دهندگان انتظار نگرشی راغب را دارد.

دو) «خدا هنگام بخشیدن فیض خود، با کراهت و خساست از لای انگشتان مشت کردهٔ خود که پر از فیض است، قطره قطره آن را بر سر مردم نمی‌ریزد. بدانید که دست خدا بر صلیب میخکوب شد و باز ماند. این فوارهٔ فیض همیشه و بدون محدودیت از سوی آسمان در حال بارش است.» (رِدپَت)

پاداش هدیه دادن و دلی راستین در دهندگی.

۱. آیۀ (۶) هدیه دادن می­بایست سخاوتمندانه باشد، تا پاداش سخاوت به ما عَطا شود.

به یاد داشته باشید که هر که اندک بکارد، اندک هم خواهد دروید، و هر که فراوان بکارد، فراوان هم بر خواهد داشت.

الف. هر که اندک بکارد، اندک هم خواهد دروید: زارعی که در حال کاشت بذر است، امکان دارد حس کند که بذرش از دستش به زمین می‌افتد و هَدَر می­رود، و شاید هنگامی که هدیه می‌دهیم، حس کنیم که ضرر می‌کنیم. اما همانند مزرعه­دار که دانه را با چشم‌داشتِ محصول پیش رو ارائه می­نماید، ما نیز بایستی با همان نیت هدیه دهیم.

یک) اگر زارع تنها چند دانۀ بذر می­کاشت، به این دلیل که در نظر دارد تا اندازه‌ای که می‌تواند بذر نگهدارد، پس از دورۀ بذرافشانی، بذر زیادتری در انبار خواهد ­داشت. اما در دورۀ برداشت، آن که بذر بیشتری کاشته، غلاتی بسیار زیادتر در کاهدان خود خواهد ­داشت.

ب. فراوان هم بر خواهد داشت: زمانی که هدیه می‌دهیم، چه چیز برداشت می‌کنیم؟ ما برکاتی را برداشت می‌کنیم که هم مادی و هم روحانی هستند.

یک) از دیدگاهِ مادی، می‌توانیم اطمینان کنیم که خدا برای دلِ سخاوتمند تدارک می‌بیند. وعدۀ فیلیپیان ۱۹:۴ (خدایم همۀ احتیاجاتتان را بر حسب دولت پرجلال خود در مسیح عیسی رفع خواهد نمود) در بستر دل‌های سخاوتمند فیلیپیان داده شده است (فیلیپیان ۱۵:۴-۱۸). اگر به خدا هدیه دهیم، او به صورت مادی به ما هدیه خواهد داد.

دو) از نظر روحانی، می‌توانیم مطمئن باشیم که خدا به دِل سخاوتمند هم در زمان حال و هم در ابدیت اجر خواهد بخشید. عیسی در انجیل متی ۲۹:۱۹ در مورد این موضع چنین گفته است: «هر که به‌خاطر نام من خانه­ یا برادر یا خواهر یا پدر یا مادر یا زن یا فرزند یا املاک خود را ترک کرده باشد، صد برابر خواهد یافت و حیات جاویدان به دست خواهد آورد.» به وضوح مشخص است که مقصود عیسی آن نبود که اگر خانۀ خود را به‌خاطر او رها کنیم، صد خانه را پاداش می­گیریم، و نیز مقصود او آن نبود که اگر یک همسر را به‌خاطر او رها کنیم، صد همسر پاداش خواهیم گرفت! بلکه مقصودش این بود که زمانی که به خدا هدیه می‌دهیم، هیچ‌گاه متضرر نخواهیم شد. خداوند هیچ‌گاه نمی‌تواند به هیچ انسانی مدیون باشد، و ما هیچ‌گاه نمی­بایست از هدیه دادن «بیش از حد» به خدا ترسان باشیم. از منظر روحانی یا مادی، شما نمی­توانید طلبکار خدا باشید.

سه) «این برداشت باید از هر دو دیدگاه، یعنی پاداش روحانیِ حیات ابدی و برکات دنیوی درک شود که خدا به‌واسطۀ آن نیکوکار را تکریم می­نماید. نه فقط در آسمان است که خدا نیکوکاریِ دینداران را پاداش می­دهد، بلکه در این دنیا نیز پاداش می­بخشد.» (کالوین)

۲. آیۀ (۷) هدیه‌ دادن می­بایست از نیتی درست سرچشمه گیرد.

هرکس همان‌قدر بدهد که در دل قصد کرده است، نه با اکراه و اجبار، زیرا خدا بخشندۀ شادمان را دوست می‌دارد.

الف. هرکس همان قدر بدهد: هدیه دادن برای هرکس است. هر مسیحی باید هدیه دهد. برخی افراد به دلیل کاستی خود، نمی­توانند مقدار زیادی بدهند، اما همچنان حائز اهمیت است که هدیه دهند، و این کار را با نیت درست انجام دهند.

ب. همان‌قدر که در دل قصد کرده است: انگیزهٔ هدیه دادن باید از دل ما نشأت گیرد. هیچ‌گاه نباید از روی اجبار و یا فریبکارانه باشد. ما باید هدیه دهیم چون برای این کار اشتیاق داریم و به آن خاطر که خدا در دل ما هدیه دادن را گذاشته است.

یک) این می­تواند به آن مفهوم نیز باشد که هدیه دادن ما از چیزی که در دل قصد کرده­ایم پرده برمی­دارد. اگر بگوییم که خداوند را به موج­سواری ترجیح می­دهیم، اما همۀ پول خود را خرج خرید تخته‌های موج­سواری کنیم و آنگونه که باید تسلیم خواستۀ خداوند نشویم، آنگاه طوری که پول خود را خرج می‌نماییم، نیت دلمان را دقیق‌تر از کلاممان نشان می‌دهیم. عیسی ساده این موضوع را بیان می‌کند: «زیرا هر جا گنج توست، دل تو نیز آنجا خواهد بود.» (متی ۲۱:۶).

ج. نه با اکراه و اجبار: خدا نمی‌خواهد که هدیه دادن ما با اکراه (برخلاف میل، همراه با پشیمانی و شِکوۀ بسیار) یا به اجبار باشد (از آن‌رو که شخصی ما را مجبور کرده یا فریب داده تا هدیه بدهیم). این موضوع شبیه به روحی است که پشت مالیات قرار دارد نه هدیه دادن کتاب‌مقدسی.

یک) «یهودیان در معبد دو جعبه به منظور پرداخت خیریه داشتند؛ یکی برای چیزی که ضروری بود، همانند چیزی که شریعت خواسته بود، دیگری برای پیشکشی­های اختیاری بود. به منظور فرار از تباهی، بعضی با اکراه چیزی را که الزام آنها را موظف می­نمود، انفاق می­نمودند؛ سایرین با نشاط به‌خاطر محبتِ خدا، و به‌واسطۀ احساس رحم نسبت به تُهی­دستان انفاق می­نمودند. از مورد نخست، چیزی بیان نشده است؛ آنها خیلی ساده عملی را که شریعت خواستار بود، به انجام رساندند. از مورد دوم، چیزهای زیادی بیان شده است؛ خدا آنها را دوست دارد…پولس رسول به‌روشنی به این دو نوع صدقه دادن در معبد اشاره می‌کند.» (کلارک)

د. زیرا خدا بخشندۀ شادمان را دوست دارد: خدا از ما می­خواهد که در عوض آنکه با اکراه و اجبار هدیه دهیم، شادمانه دست به این کار بزنیم. واژۀ یونانی باستان برای شادمان (hilaros که فقط در عهدجدید به کار رفته است) ریشه واژۀ انگلیسی خنده‌دار (شادی­بخش) است. خدا می‌خواهد که ما شادمانه هدیه دهیم، زیرا خدا خود اینگونه می‌دهد.

یک) هدیه دادن راستین از دلی شادمان نشأت می­گیرد و نیز به ما دِلی شادمان می­بخشد. شاعری انگلیسی به نام کارلایل، می‌گوید هنگامی که او پسربچه‌ای بود، زمانی که والدینش خانه نبودند، گِدایی در خانه‌ٔ آنها آمد. با چالاکی، به سوی اتاقش جهید، قلکش را شکست و همۀ پولش را به گدا داد. او گفت که هیچ‌گاه قبل از آن و از آن زمان تابه‌حال این نوع از شادمانی خالصانه را که در آن لحظۀ انفاق (بخشش) به او دست داده بود، حس نکرده است.

دو) تمامیِ هدیه دادن‌ها شادمانه نیست. از این‌رو، تعداد زیادی از پیشکشی­ها با حُزن و اندوه، جایی که هدیه دهنده با در نظرگرفتن افکار عمومی، یا اضطراب و عذاب وجدان به هدیه دادن مجبور می‌شود، عَطا می­شوند.» (هاج) در اعمال رسولان ۱:۵-۱۱، حنانیا و سفیره همچون مثال­هایی برای هدیه دادن با نیت اشتباه و نه با دلی شادمان، داده­ شده­اند.

سه) «این باید دهندگی فرح‌بخشی باشد، هدیه دادن از دل، چون شیفتهٔ هدیه دادن هستید نه مجبور به آن.» (مورگان)

چهار) خدا بخشندۀ شادمان است. او از بخشیدن به ما شادمان می­شود. «دشوار نیست که دریابیم چرا خدا از بخشنده شادمان می‌شود. او خود چنین بخشنده­ای است و مشتاق است آن خصلت را در میان آنها که به صورت او آفریده شده­اند، احیا شده ببیند.» (کروس)

۳. آیات (۸-۹) نوع صحیح هدیه دادن همیشه متبارک است.

و خدا قادر است هر نعمت را برای شما بس فزونی بخشد تا در همه چیز همواره همۀ نیازهایتان برآورده شود و برای انجام هر کارِ نیکو، به ‌فراوانی داشته باشید. چنانکه نوشته شده:

«با گشاده‌دستی به نیازمندان بخشیده،

 نیکوکاری‌اش جاودانه پاینده است.»

 

الف. خدا قادر است هر نعمت را برای شما بس فزونی بخشد: همانگونه که می‌دهیم، باید مطمئن باشیم که خدا قادر است، هدیه دادن ما را پاداش بدهد. هماگونه که خدا قادر است تا بذرافشانی دانه را برای برداشتی بیشتر، فزونی بخشد، پس قادر است دهندگی ما را نیز برکت دهد.

یک) عیسی تعلیم داد که حتی کوچکترین هدایا، اگر با دل و نیتی صحیح ارائه گردد، بدون پاداش نخواهد بود: «و هر که به یکی از این کوچکان از آن‌رو که شاگرد منند حتی جامی آب سرد بدهد آمین به شما می­گویم:  بی‌پاداش نخواهد ماند.» (متی ۴۲:۱۰)

دو) جهت پاداش دادن به هدیه دادن ما، خدا آن را با هر نعمتی به ما می‌رساند. بخشش ما به شیوه­های متفاوت، مادی و روحانی پاداش می­یابد. از دیدگاه مادی، امکان دارد خدا با ترفیع، با حقوق بهتر، هدایای پیش‌بینی نشدۀ مالی، یا به وسیلۀ سبب شدن آنکه وسایلمان بادوام گردند تا هزینه جایگزینی آنها را متحمل نشویم، به ما برکت می‌دهد. از دیدگاه روحانی، خدا می‌تواند با آزادسازیِ دل‌هایمان از اسارت حرص و طمع و مادی‌گرایی، با ارائۀ مفهومی از نعمت و شادی، یا با اندوختنِ پاداشی غَنی در آسمان، بخشش ما را برکت بخشد. زمانی که خدا قادر است هر نعمت را برای شما بس فزونی بخشد، شیوه­هایی که می­توانیم برکت یابیم، حد و مرزی ندارد.

ب. در همه چیز همواره همۀ نیازهایتان برآورده شود: واژۀ یونانی باستان برای ‌فراوانی (autarkeia) همچنین می­تواند قناعت ترجمه شود. این واژه در اول تیموتائوس ۶:۶ به این شکل به کار رفته است: «دینداری با قناعت سودی عظیم است.» خدا به دل دهنده عطایی به‌خصوص می­بخشد: همواره برای انجام هر کارِ نیکو در همه چیز؛ به فراوانی داشته باشید!

یک) از دیدگاه مادی، چگونه یک شخص می­تواند همواره در همه چیز قناعت داشته باشد؟ با دريافت اين قناعت، خدا دلِ بخشنده را بركت مي­بخشد.

دو) برای تعداد زیادی از مسیحیان راحت است بیان دارند که این قناعت را دارا هستند؛ اما اینکه آیا آنها این خصوصیت را دارند یا خیر، اغلب با عادات خرج و خرید آنها معین می­گردد. خرید و به خرید رفتن به چه میزان در زندگی شما جای دارد؟ زیان مادی چه اثری بر شادیِ شما می‌گذارد؟ به چه اندازه از در اختیار داشتن چیزهای مادی شادمان می­گردید؟

سه) هنگامی که بدون قناعت زندگی و رفتار می­کنیم، در تلاشیم تا احتیاجاتِ زندگی‌مان را مرتفع سازیم. امکان دارد احتیاج به بودنِ «یک شخص»، احتیاج به حس امنیت داشتن یا مورد توجه قرار گرفتن، یا احتیاج به داشتن هیجان و طراوت در زندگی را داشته باشیم. اکثر مردم می­کوشند این احتیاجات را با چیزهای مادی برطرف کنند، اما حقیقتاً تنها ممکن است به‌واسطۀ رابطۀ روحانی با خدایی که ما را خلق کرده است، برطرف کرد.

چهار) بارکلی دربارۀ واژۀ یونانی باستان autarkeia می­گوید: «منظور آن­ مفهومی از بی‌نیازی (خودکفایی) کامل بود. مقصود آن­ چارچوب ذهنی بود که نسبت به تمام چیزهای بیرونی بی‌نیاز بود و چیزی بود که رمز شادمانی را در باطن حمل می­کرد. قناعت هیچ‌گاه از در اختیار داشتنِ چیزهای مادی پدید نمی­آید.» «رسول تعداد زیادی از همه را از قصد به کار می­برد تا از طمع ما گذشته و آنها را مجاب نماید، که ممکن است گمان نماییم هیچ‌گاه به انداره کفایت نداریم.» (تِرَپ)

پنج) با این قناعت، می­توانیم غَنی­ترین اشخاص در جهان باشیم. یک انسان شاید اموال غنی­ترین فرد دنیا را در اختیار داشته باشد، با این وجود کمبود قناعت داشته باشد. اما اگر ما این قناعت را داشته باشیم، به‌راستی ما را برتر از غنی­ترین اشخاصی می­کند که آن را ندارند.

ج. برای انجام هر کارِ نیکو، به ‌فراوانی داشته باشید: خدا از منظر مادی و روحانی ما را برکت می­بخشد تا برای هر کارِ نیکو به ‌فراوانی داشته باشیم. ما برکت یافته­ایم تا بتوانیم برکتی برای سایرین باشیم. خدا در نظر دارد تا ما کانال­هایی از برکت باشیم، نه ذخایری از آن.

د. نیکوکاری‌اش جاودانه پاینده است: در نقل قول از مزمور ۹:۱۱۲ پولس نمی­کوشد بگوید که بخشش سخاوتمندانه ما را نیکوکار می­سازد، اما شواهدی را نشان می­دهد که حاکی از جایگاه درست ما نسبت به خدا هستند.

۴. آیات (۱۰-۱۱) پولس برای برکت بخشش مسیحیان قرنتس دعا می‌کند.

و او که بذر را برای کشاورز و نان را برای خوردن فراهم می‌سازد، بذرتان را مهیا ساخته، فزونی خواهد بخشید و محصول پارسایی شما را فراوان خواهد ساخت. آنگاه از هر حیث دولتمند خواهید شد تا بتوانید در هر فرصتی سخاوتمند باشید، و این سخاوت شما به‌واسطۀ ما به سپاس خدا خواهد انجامید.

الف. او که بذر را برای کشاورز و نان را برای خوردن فراهم می‌سازد: پولس خدا را همچون مهیاکنندهٔ عظیم در نظر می­گیرد. هر آنچه که می­بایست ببخشیم، نخست خدا به ما عَطا کرده است.

یک) «مترجمان آن را به حالتی از دعا برمی‌گرداند؛ که با وجود آنکه دعای رسول و طبق ایمان است، کمابیش دربرگیرندۀ وعده‌ای از فزونی برکت مادی و روحانی است.» (پول)

ب. بذرتان را مهیا ساخته، فزونی خواهد بخشید: پولس دعا می­کند که خدا منابعی را برای مسیحیان قرنتس فراهم نماید تا بتوانند هدیه دهند و به صورت همزمان چیزی را که می­بخشند، فزونی بخشد.

ج. و محصول پارسایی شما را فراوان خواهد ساخت: بخشش مسیحیان قرنتس (که توسط بذری که مهیا شده، مدیریت شده است) برداشتی ارائه می­دهد، محصول پارسایی شما. پولس دعا می‌کند که خدا این محصول را که از بخشش آنها رشد می‌نماید، فراوان سازد.

د. آنگاه از هر حیث دولتمند خواهید شد: پولس دعا کرد که مسیحیان قرنتس به‌واسطۀ بخشش خود، از هر دو دیدگاه مادی و روحانی دولتمند شوند.

ه‍. در هر فرصتی: به این خاطر است که مسیحیان قرنتس می­بایست در هرچیز دولتمند گردند. نه تنها به‌خاطر دولتمندی یا سبک زندگی­شان، بلکه برای هر سخاوتی -یعنی بنا بر تمام بخشش­های سخاوتمندانه.

یک) «هیچ انسانی نمی­بایست برای منافع خودش زندگی کند؛ دو هدف برتر زندگی هر مسیحی باید این دو باشند، جلال خدا و نجات سایرین، به‌خصوص آنها که به خانواده‌ٔ ایمان وابسته هستند.» (پول)

و. به‌واسطۀ ما به سپاس خدا خواهد انجامید: پس از آنکه بخشش صورت گرفت و هر سخاوتی به وسیلۀ مسیحیان قرنتس به نمایش درآمد، خدا مورد ستایش قرار می‌گیرد.

یک) در ترجمه‌ای از عهدجدید، جی‌بی‌فیلیپس مفهوم این دعا را اینگونه مطرح می­نماید: «آنکه بذر را به افشانندۀ بذر می­بخشد، و آن بذر را به یک نان به جهت خوردن مبدل می­کند، بذر سخاوت را به شما می­دهد تا بذرافشانی نمایید، و به جهت برداشت، نان رضایت از اعمال نیکو به سرانجام می‌رساند. هرچه بیشتر از طرف خدا دولتمند گردید، وسعت بیشتری به جهت بخشش سخاوتمندانه خواهید داشت، و عطایای شما که به‌واسطۀ ما تهیه می­گردند، بدان معناست که افراد زیادی  خدا را شکر خواهند کرد.»

۵. آیات (۱۲-۱۴) چهار مزیت بخشش مسیحیان قرنتس.

انجام این خدمت، نه تنها نیازهای مقدسین را برآورده می‌سازد، بلکه به صورت سپاسگزاری‌های بسیار حتی به سوی خدا سَرریز می‌شود. به‌خاطر مُهر تأیید این خدمت بر زندگی شما، مردم خدا را برای اطاعتی که با اعتراف شما به انجیل مسیح همراه است تمجید خواهند کرد، و نیز برای سخاوتی که در کمک به آنها و به همه نشان می‌دهید. آنها به‌خاطر فیض عظیم خدا که بر شماست، با علاقه و اشتیاق بسیار برای شما دعا خواهند کرد.

الف. نه تنها نیازهای مقدسین را برآورده می‌سازد: نخست، در درجه اول، بخشش مسیحیان قرنتس نیازهای مقدسین را برآورده می‌سازد. این به خودی خود امری نیکوست، اما بخشش آنها ورای آن را میسر ساخت.

ب. سپاسگزاری‌های بسیار به سوی خدا: دوم، بخشش آنها سبب سپاسگزاری‌ها به سوی خدا شد. آنها چیزی بیشتر از پول برای غذا پرداخت می­کردند؛ آنها به قوم خدا علتی جهت ستایش خدا می­دادند.

ج. اطاعت اعتراف شما: سوم، بخشش مسیحیان قرنتس مدرکی مبنی بر عمل خدا در آنها بود. زمانی که آنها محتاج بودند این هدیه را دریافت کردند، خدا را برای اطاعتی که با اعتراف شما به انجیل مسیح همراه است تمجید خواهند کرد، و نیز برای سخاوتی که نشان می­دهید. شکرگزاری نشأت گرفته از هدیه مسیحیان قرنتس فراتر از خودِ هدیه خواهد بود. آنها همچنین خدا را تمجید خواهند کرد، از آن‌رو که فهمیدند اطاعتی که با اعتراف شما به انجیل مسیح همراه است، به این مفهوم بود که مسیحیان قرنتس دل‌هایی سخاوتمند بر همگان داشتند.

یک) پولس آن را به شکلی جسورانه می­گوید. بخشش در بین مسیحیان قرنتس مدرکی مبنی بر اطاعت آنها از اعترافشان به انجیل مسیح بود. اگر فردی دِلی سخاوتمند نداشته باشد، حس می‌شود که مطیع اعتراف خود به انجیل عیسی مسیح نیستند.

دو) دیگران هم از خدا سپاسگزاری می­نمایند از آن‌رو که هدیه مسیحیان قرنتس نمایان می­سازد که آنها دل‌هایی سخاوتمند نسبت به همگان دارند. این به آن مفهوم بود که خدا به‌راستی در دل مسیحیان قرنتس نفوذ کرده و این چیزی بود که شایستۀ سپاسگزاری خدا بود.

سه) سخاوتی که… به آنها: واژۀ یونانی باستان که به سخاوت ترجمه شده است koinania است. این همان واژه­ای است که برای مفاهیمی همچون مشارکت و همدلی به کار می­رود -به مفهوم سهیم شدن در تفاهم (وجوه اشتراک) است.

·     زمانی که زندگی خود را سهیم می­شویم، koinania مشارکت نامیده می­شود.

·     زمانی که به‌واسطۀ شام خداوند، عمل عیسی برای ما را به‌خاطر می‌آوریم، koinania همدلی نامیده می­شود.

·     زمانی که اموال خود را سهیم می­شویم تا هیچ‌کس تُهیدست نگردد، koinania سخاوت نامیده می­شود.

د. برای شما دعا خواهند کرد: چهارمین مزیت هدیۀ مسیحیان قرنتس این بود که مسیحیان اورشلیم را مجبور می­ساخت تا برای آنها دعا کنند. پولس توقع داشت که مسیحیان اورشلیم برای مسیحیان قرنتس دعا کنند. این عملی است که هنگامی که دیگران به ما سخاوت می­کنند و هنگامی که محتاج عطایای آنها هستیم، می­توانیم انجام دهیم. می­توانیم برایشان دعا کنیم.

۶. آیۀ (۱۵) ستایش خدا به‌خاطر برترین عطا.

سپاس بر خدا برای عطای وصف‌ناپذیرش!

الف. عطای وصف‌ناپذیرش چه هستند؟ بعضی گمان می‌کنند که این عطا رستگاری است؛ سایرین گمان می‌کنند که آن عطا عیسی‌مسیح است. چرا هر دو نباشد؟ نجات در عیسی‌مسیح به ما ارائه شده است.

یک) پولس می‌خواهد از گفتگو دربارۀ دهندگی  با تذکر دوبارۀ آنکه خدا برترین بخشنده است، خارج شود. او عطایی وصف‌ناپذیر ارائه می‌دهد: از آن‌رو که «زیرا خدا جهان را آنقدر محبت کرد که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آوَرَد هلاک نگردد، بلکه حیات جاویدان یابد» (یوحنا ۱۶:۳)

ب. عطای وصف‌ناپذیرش: این بدان معناست که عیسی و رستگاری، عطایا هستند. ما مستحق کسب آن نمی­شویم. ما عیسی و رستگاری را همانگونه که عطیه­ای را دریافت می­کنیم، دریافت می­نماییم. اگر لایق کسب آن شویم، دیگر یک عطیه نیست.

ج. عطای وصف‌ناپذیرش: این به آن مفهوم است که عیسی عطای وصف‌ناپذیری است و رستگاری نیز عطای وصف‌ناپذیری است. جلالِ عطای عیسی و برتریِ عطای نجات نمی­توانند به حد کفایت شرح داده شوند.

یک) پولس نمی‌گوید که نباید عیسی یا عطای نجات را شرح دهیم. او به‌سادگی می‌گوید که غیرممکن است که به ‌شکلی مناسب این عطا را شرح دهیم. همه چیز ورای وصف ماست.

دو) «عیسی مسیح، عطای محبت خدا به بشر، برکتی وصف‌ناپذیر است؛ هیچ‌کس نمی­تواند تجسم کند چه برسد به آنکه اظهار کند که این عطا به چه میزان عظیم است؛ از آن‌رو امکان دارد او را عطای وصف‌ناپذیر خواند، آنطور که او والاترین عطا است که خدا تا به حال به انسان ارائه داده، یا قادر به دادن است.» (کلارک)

سه) «در این چهل سال چندین بار دربارۀ این عطا سخن گفته­ام! من از چیزهای دیگر اندک سخن گفته­ام. شخصی را شنیدم که می‌گفت:گمان می‌کنم اسپرجن دوباره آن حکایت دیرینه را موعظه می­نماید.  بله، این همان عملی است که او در حال انجامش است؛ و اگر بیست سال دیگر بگذرد و شما به اینجا برگردید، هنوز همحکایتی دیرینه‌ خواهد بود، از آن‌ر‌و که چیزی همچون آن وجود ندارد.» (اسپرجن)

چهار) «اگر مسیح را موعظه نمایی، هیچ‌گاه کم نخواهی آورد. اگر ده هزار موعظه درمورد مسیح موعظه کرده باشی، هنوز حتی ساحل را ترک نکرده­ای؛ شما هنوز در دریای عمیق قرار نگرفته­اید. برادرم، شیرجه بزن! با شکوه اندیشه، در راز عظیم فیض رایگان و محبت فداکارانه فرو برو و زمانی که در دورترین نقطه شیرجه زده­ای، متوجه می‌شوی که بسیار از عمق به دوری، و تازه سطح را لمس کرده‌ای» (اسپرجن)

پنج) در واقع پولس وقتی می‌نویسد عطای وصف‌ناپذیرش، از واژه یونانی باستانی برای کلمهٔ وصف‌ناپذیر استفاده می‌کند که در متون باستانی قبل از آن یافت نمی‌شود. ظاهراً، پولس خود این کلمه را ابداع کرد تا وصف‌‌ناپذیری را توضیح دهد.

د. سپاس بر خدا: این به آن مفهوم است که عطای وصف‌ناپذیر خدا باید ما را مملو از سپاسگزاری نماید. اگر به‌راستی عطای وصف‌ناپذیری را که خدا به ما ارائه می­دهد دریابیم و سپاسگزار آن باشیم، حیاتمان از شکرگزاری مملو خواهد گشت.

یک) «ما به‌ندرت سختیِ خود را از یاد می­بریم؛ ترحمی که به ما شده را به‌ندرت به‌خاطر می­آوریم! دل‌هایمان به جهت شکایت زنده هستند، اما به جهت سپاسگزاری بی­جان. ما برای یک داوری ده هزار رحمت در اختیار داشته­ایم، و با این وجود نسبتِ گلایه­های ما به سپاسگزاری، ده هزار به یک بوده است! چطور خدا این را تحمل می‌کند و با ما شکیبا است؟» (کلارک)

ه‍. عطای وصف‌ناپذیرش: پولس به شایستگی از این دو باب که در مورد بخشش هستند با تمرکز بر این موضوع نتیجه‌گیری کرد! بهترین انگیزهٔ ما برای دهندگی همیشه شکرگزاری برای عطای وصف‌ناپذیر خدا برای ماست. عطای وصف‌ناپذیر خدا برای ما، چیزی است که دهندگی حقیقی را الهام می‌بخشد.

یک) «این رسول از کل مبحثِ یاری رساندن جهت تسلی فقیران در بدن مسیح که نگارنده و تمام‌کنندهٔ فیض است… بدین شکل نتیجه‌گیری می‌کنند و می‌گوید بدون اثر فیضِ او، کاری از آنها ساخته نیست.» (پول)