فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

دوم قرنتیان باب ۲ – استراتژی شیطان و پیروزی عیسی

 دگرگونی برنامه­های پولس: دلایل بیشتری برای آنکه قرنتیان به اشتباه گمان کردند که چرا او بار دوم نزد آنها نیامد.

 

۱. آیات (۱-۲) پولس ملاقات اندوهبار خود از قرنتیان را به‌ خاطر می­آورد.

پس، عزم جزم کردم که دیگر بار، دیداری اندوهبار با شما نداشته باشم. زیرا اگر شما را اندوهگین سازم، دیگر چه کسی می‌تواند موجب شادی من شود، جز شما که اندوهگینتان ساخته‌ام؟

الف. عزم جزم کردم: پولس با تداوم اندیشۀ باب اول، از خود در مقابل مسیحیان قرنتس دفاع می‌کند. بعضی از آنها او را نکوهش کردند چون برنامۀ سفرش را تغییر داده و زمانی که مشخص کرده بود، بین آنها حضور پیدا نکرد. آنها از این تغییر برنامه استفاده کرده تا دربارۀ پولس بگویند: «او غیرقابل اِتِکا و اعتماد است. لازم نیست به حرف‌هایش گوش دهیم.» اما پولس توضیح می‌دهد که دلایل بسیاری برای اینکه مطابق برنامه سفر نکرده دارد، یکی از آن دلایل این بود که او در صدد بود، از روی شفقت قرنتیان را معاف سازد (دوم قرنتیان ۲۳:۱).

ب. دیگر بار، دیداری اندوهبار با شما نداشته باشم: آخرین ملاقات پولس از قرنتس سرشار از نزاع و بحث بود. به این جهت او عزم جزم کرد که دیگر ملاقاتی «حزن‌آلود» با قرنتیان نداشته باشد.

یک) «به‌خاطر آبروریزی‌هایی که در بین آنها بود، نمی­توانست به آسانی با آنها دیدار کند؛ و به آن خاطر بر آن شد که هرگز با آنها ملاقات کند تا اینکه علتی برای کنار گذاشته شدنِ آن شرارت‌ها داشته باشد.» (کلارک)

ج. اگر شما را اندوهگین سازم، دیگر چه کسی می‌تواند موجب شادی من شود؟ پولس هم آگاه بود که ملاقات دردآور دیگری برایش نیکو نخواهد بود. نزاع دائمی با مسیحیان قرنتس می­توانست به‌راستی به رابطۀ او با آنها صدمه زند.

یک) به نظر می­آید که بهترین اندیشه از دیدگاه پولس آن بود که به مسیحیان قرنتس زمان کمی بدهد تا توبه کرده و دست و پای خود را جمع کنند. او در نظر نداشت تا همواره آنها را ملامت کند و پند دهد. در حالی‌که دل پولس چنین بود، اما آگاه بود که ملاقاتی دیگر از همین نوع، هم برای پولس و هم برای مسیحیان قرنتس نفع زیادی نخواهد داشت.

۲. آیات (۳-۴) پولس به جای دیداری دوباره، نامه‌ای به آنها نوشت.

من بدان‌گونه به شما نوشتم تا به هنگام آمدنم نزد شما، آنها که می‌باید مرا شادمان سازند، مایۀ اندوهم نشوند. چرا که به همۀ شما اطمینان داشتم که شادی من شادی همۀ شماست. زیرا با غم بسیار و دلی دردمند و چشمانی اشکبار به شما نوشتم، نه تا اندوهگینتان سازم، بلکه تا از عمق محبتم به خود آگاه شوید.

الف. من بدان‌گونه به شما نوشتم: پولس حکیمانه دریافت که با در نظر گرفتن شرایط پیش آمده، یک نامه بهتر از ملاقات حضوری و شخصی است. نامه می­توانست دلِ پولس را نمایان سازد و فرصت برای زوال بیشترِ رابطۀ میان آنها باقی نمی­گذارد. این امر به آنها زمان می­دهد تا توبه کنند، و با خدا و پولس دوباره رابطه‌ای درست پیدا کنند.

یک) این نامه که پولس به آن اشاره می­نماید کجاست؟ بعضی از اندیشمندان «نامۀ تند» را همچون نامه اول قرنتیان در نظر می­گیرند، اما اینگونه به نظر می­آید که بهتر است آن را همچون نامه­ای دیگر بپنداریم که در دسترس نداریم. آیا این به آن مفهوم است که چیزی در کتاب‌مقدس ما مفقود است؟ ابداً. تمام نامه­­هایی که پولس نگاشته است، کلام الهام شده‌ٔ خدا برای تمامی قوم خدا در همه دوران نیست. می­توانیم مطمئن باشیم که چیزی که پولس در نامۀ مفقود شده نوشته است، برای مسیحیان قرنتس آن دوره بی­نقص بوده، اما برای ما مناسب نیست؛ در غیر این صورت خدا آن را حفظ می­نمود. نباید گمان کنیم که هر چیزی که پولس یا دیگر نگارندگان کتاب‌مقدس نوشته‌اند، ضرورتاً کتاب‌مقدس بوده است.

ب. به هنگام آمدنم نزد شما، مایۀ اندوهم نشوند: پولس امید داشت که نامۀ او همۀ اعمال دردآور را از میان بردارد. سپس زمانی که شخصاً با آنها ملاقات می­نمود، ملاقاتی شیرین می­بود، چون فرصتی که به آنها داده شده بود را به‌درستی به کار می­گرفتند.

ج. آنها که می‌باید مرا شادمان سازند: رفتار نامناسبِ مسیحیان قرنتس با در نظر گرفتن آنکه چگونه می­بایست با رسولی که این همه نسبت به آنها لطف داشت، رفتار می‌نمودند، رنج‌آورتر بود.

یک) «تمام شرارت­ها به‌عنوان عناصر، زمانی که در جایگاه خود نباشند، مانند بی‌تقوایی اساتید، ناعدالتی در داوران، نامهربانی یا بی‌مهری مردم نسبت به شبان‌ها؛ دردسرسازترند.» (تِرَپ)

د. با غم بسیار و دلی دردمند به شما نوشتم: پولس از مواجهه شدن با مسیحیان قرنتس شادمانی نمی­کرد. این عمل برایش دشوار بود و این کار را با چشمانی اشکبار به سرانجام رساند. مقصودش آن نبود تا اندوهگینشان سازد، بلکه مقصودش آن بود که مسیحیان قرنتس از عمق محبتش به آنها آگاه گردند.

یک) برای اینکه مسیحیان قرنتس تأدیب پولس را به این صورت دریابند، به بلوغ نیاز داشتند. راحت است که فکر کنیم شخصی که ما را تأدیب می­نماید دشمن ماست، و گهگاه بر ضد ما می‌باشد. اما اغلب افرادی که ما را تأدیب می‌کنند، از آن‌رو است که نسبت به ما محبت کنند، همانگونه که پولس نسبت به مسیحیان قرنتس محبت داشت. مقصودش ناراحت کردن آنها نبود، بلکه محبت به آنها بود.

دو) «هرگز بر نشانه‌های تخاصم به خود اذعان نداشته‌ام، مگر اینکه به‌طور خاص توجهم به آنها جلب شده باشد و به نحوی مجبور به اذعان به آنها شده باشم. در چنین شرایطی همیشه نسبت به شخص متخاصم محبت و رفاقت بیشتری نشان داده‌ام و بعد از آن دیگر آن نشانه‌ها را ندیدم. اگر با آن شخص همچون دشمن خود رفتار می‌کردم، احتمالاً در نقش خود فرو می‌رفت و بیشتر بر مواضع خود پافشاری می‌کرد.» (اسپرجن)

ه‍. با چشمانی اشکبار به شما نوشتم: «رساله‌های پولس قدیس بیشتر با اشک نگاشته شده تا با جوهر.» (تِرَپ)

تقاضای پولس برای بخشیدن برادر گناهکار.

۱. آیات (۵-۷) پولس سفارش می­کند که مسیحیان قرنتس، برادری را که در بین آنها مرتکب گناه شده است و توبه کرده، عفو کنند.

امّا اگر کسی باعث اندوه شده، نه تنها مرا، بلکه -اگر نخواهم گزاف بگویم- تا حدی همۀ شما را اندوهگین ساخته است. تنبیهی که از سوی بیشتر شما بر او اِعمال شده، کافی است. اکنون دیگر باید او را ببخشید و دلداری دهید، مبادا اندوه بیش از حد، وی را از پا درآورد.

الف. اگر کسی باعث اندوه شده: پولس حکمت و دلسوزی­ حقیقی یک خادم را به نمایش می­گذارد. او به شخص خاصی در بین قرنتیان اشاره  می‌کند، اما از آن شخص نامی نمی­برد. به یقین این شخص شادمان است که نامش در کلام جاویدان خدا ثبت نشده است.

ب. این مرد کیست؟ احتمالاً او همان شخصی است که پولس در نامه اول قرنتیان ۵ به مسیحیان قرنتس گفته که داوری نمایند. عبارت او در هر دو کتاب برای شرح این شخص به کار رفته و در نامهٔ اول قرنتیان به ما می‌گوید که او در عمل زنا با محارم گناهی مرتکب شده است. او با نامادری خود، به طریقی عمل غیراخلاقی داشت.

یک) برخی مفسران مخالف این نظر هستند و گمان می­کنند که پولس به تمامی از فردی دیگر سخن می­گوید. آنها بر این باورند که این مرد با اهانت به پولس در زمان «ملاقات دردآور» مرتکب گناه شده است. اما دوم قرنتیان ۱۰:۲ بیان می­دارد که پولس توقع داشت مسیحیان قرنتس نخست برادر را بخشیده، و در پِی آن، او آنها را ببخشد. اگر این اِهانت، چیزی شخصی بر علیه پولس بود، توقع می­داشتیم که ماجرا برعکس باشد. در حقیقت، پولس به‌صراحت بیان می­دارد که تنها مرا اندوهگین ننموده است. نخستین خطایش بر ضد پولس نبوده است. از این‌رو، احتمالاً او همان فردی است که پولس در اول قرنتیان باب ۵ گفت باید با او برخورد شود.

ج. مبادا بیش از حد: ظاهراً، مرد مذکور تحت تأدیب کلیسا قرار گرفته بود، همانگونه که پولس در اول قرنتیان باب ۵ سفارش کرده بود. او این تنبیه که از سوی بیشتر شما بر او اِعمال شده را دریافت نمود. پس از دریافت تنبیه، ظاهراً توبه کرد، اما مسیحیان قرنتس او را نپذیرفتند! بنابراین، پولس به آنها می‌گوید که زیاده‌روی‌ نکنند و تنبیه‌شان را کافی در نظر بدارند و او را ببخشند و دلداری دهند.

یک) در نامهٔ اول پولس به قرنتیان باب ۵، پولس مسیحیان قرنتس را به‌خاطر رفتار بی‌ثبات آنها در برخورد با آن مرد و گناهش ملامت کرد. او به آنها فرمان داد «وقتی شما گرد هم می‌آیید…این مرد را به شیطان بسپارید تا با نابودی نفسِ گناهکار…نجات یابد.» (اول قرنتیان ۴:۵-۵) پولس خطاب به آنها فرمود که مرد مذکور را از جمع روحانی و اجتماعی کلیسا خارج سازند تا وقتی که او توبه کند.

دو) این امر مؤثر واقع شد! مسیحیان قرنتس مجازات مذکور را اعمال کرده و ظاهراً آن مرد توبه کرد. حال، پولس می­بایست به مسیحیان قرنتس بگوید که مرد توبه‌گر را تسلی بخشند.

د. او را ببخشید و دلداری دهید: آنها بخشش و بازگشت را از مرد توبه‌کار دریغ می‌داشتند و همچنین در گذشته او را با آغوش باز در گناه پذیرفته بودند، مسیحیان قرنتس در هر دو حالت به یک اندازه اشتباه می‌کردند. مسیحیان قرنتس در هر دو حد غایی به آسانی خطا می‌کردند، یا بسیار آسان می‌گرفتند یا به شدت سختگیری می‌کردند.

یک) پولس به آنها گفت که چیزی فراتر از بخشش انجام دهند؛ او همچنین به آنها گفت که آن مرد را دلداری دهند. «شاید بخشش قضایی وجود داشته باشد که دشوار است، و روح را همواره نسبت به گذشته، هوشیار باقی می‌گذارد. اما دلداری، روح را به سوی دل برده و از یاد می­بَرد. خدا اینگونه می­بخشد و ما نیز که فرزندان او هستیم، باید اینگونه باشیم.» (مورگان)

دو) «اگر در کلیسای امروزی کمبود انضباط حس می­شود، پس فقدان نعمت بخشش و تسلی نیز حس می‌شود، تسلی و بخشیدن کسانی که خطا ولی توبه کرده‌اند. اما شوربختانه جان‌ها به‌خاطر نامهربانی و شک دیگر ایمانداران به‌خاطر خطایی که مرتکب شده‌اند، غرق حزن گشته‌اند… محبت هرگز  قدوسیت را تقلیل نمی‌دهد؛ در عین حال قدوسیت هرگز محبت را نابود نمی‌کند.» (مورگان)

ه. مبادا اندوه بیش از حد، وی را از پا درآورد: جبهه‌گیری آنها در مواجه با این مرد خطری واقعی در بر داشت: با دریغ داشتن التیام و بخشش از آن مرد، خطر نابود کردن او را داشتند، و سبب شدند که اندوه بیش از حد، وی را از پا درآورد.

یک) «آستین می‌گوید، بگذارید برای گناهش محزون شود، و در پِی آن برای حزن خود شادمان گردد. حزن برای گناه، اگر از میزانی بیشتر شود که در انجام وظایف خود ناکام گردیم، حزنی گناهکارانه است، حتی اگر برای گناه باشد.» (تِرَپ)

دو) باز پذیرفتن گناهکاران به میزان نکوهش عمل گناه‌آلود آنها مهم است. تِرَپ مثالی تندروانه از ناکامی در بازستاندن آنها را بیان می­دارد: «کاتولیک‌ها برخی را می‌سوزاندند که پای چوبه به خطای خود اعتراف می‌کردند، با این توجیه که با وجدانی پاک آنها را به دیار باقی می‌فرستند.»

۲. آیات (۸-۱۱) درک کردن استراتژی شیطان در  مورد این موضوع.

بنابراین، از شما استدعا دارم او را از محبت خود مطمئن سازید. سببِ نوشتنم به شما نیز این بود که شما را بیازمایم و ببینم آیا در هر امری فرمانبردار هستید یا نه؟ اگر شما کسی را ببخشید، من نیز او را می‌بخشم. و اگر کسی را بخشیده‌ام -البته اگر موردی برای بخشیدن وجود داشته است- در حضور مسیح و به‌خاطر شما چنین کرده‌ام، تا شیطان بر ما برتری نیابد، زیرا از ترفندهای او بی‌خبر نیستیم.

الف. بنابراین، از شما استدعا دارم او را از محبت خود مطمئن سازید: از آن‌رو که آن شخص به تأدیب واکنش نشان داد و توبه به جا آورد، زمان محبت و التیام بود. آنها نیاز داشتند دگربار از محبت خود به او مطمئن شوند.

یک) «هنگامی که به گناهکار چنین حسی دست می‌دهد، هنگامی که گناه مجازات می‌شود، خود او محبت می‌شود؛ و هدف نهایی رنج کشیدن او نیست بلکه خیریتش مد نظر است، احتمالاً به توبه کشیده می‌شود.» (هاج)

ب. که شما را بیازمایم: پولس در اول قرنتیان باب ۵ به ‌تندی نوشت و مسیحیان قرنتس با عمل به چیزی که پولس فرموده بود، این امتحان را گذراندند. اکنون دگربار آنها را می­آزماید و به آنها می­فرماید که به برادر توبه‌گر محبت نشان دهند.

یک) پولس در نظر داشت که مسیحیان قرنتس در هر امری فرمانبردار باشند. آیا زمانی که او از آنها می‌خواهد که «مستحکم» باشند، راحت‌تر است اطاعت کنند یا زمانی که از آنها بخواهد محبت و التیام را نشان دهند؟

ج. من نیز می‌بخشم: مرد گناهکار نیز به شِکلی، مستقیم یا غیرمستقیم بر ضد پولس خطا کرده بود. پولس از مسیحیان قرنتس توقع داشت که در به نمایش گذاشتن بخشش و التیام به آن مرد، ادارۀ امور را در دست گیرند.

یک) حتی اگر کلیسا می­بایست با فردی در جایگاه فردی بی­ایمان همچون امری مرتبط با نظم و انضباط کلیسا برخورد نماید، ما باید به‌خاطر آوریم که چگونه باید با غیرایمانداران برخورد کنیم: با محبت و مراقبت، با امید به سوق دادن توجه آنها به عیسی و اشتیاق یافتن آنها به توبه.

دو) ناسازگاری‌ای وجود ندارد: «اگر برادرت مرتکب گناه می­شود، او را ملامت کُن. اگر توبه نمود، وِی را عفو کُن.» (لوقا ۳:۱۷)

د. تا شیطان بر ما برتری نیابد: پولس از نگرانی خاص این امر آگاه بود، چون شیطان در جایگاه کلیسا و فرد، در پِی برتری یافتن بر ما به‌خاطر اشتباهات ماست.

یک) تِرَپ شرح می‌دهد که شیطان چگونه علاقه دارد تا بر ما برتری یابد: «آن تاجر حیله­گر، آن خونخوار طماع که نه تنها خانه­ٔ بیوه­ها را می­بلعد، بلکه جان بیشتر انسان­ها را نیز می­بلعد.»

دو) برتری یافتن (واژۀ یونانی باستان pleonekteo) در چهار آیۀ دیگر در عهدجدید به کار رفته است (دوم قرنتیان ۲:۷، ۱۷:۱۲-۱۸ و اول تسالونیکیان ۶:۴). این امر بدان معناست که چیزی را که متعلق به دیگری است با فریب از او بگیرید. زمانی که از ترفندهای شیطان ناآگاه باشیم، او قادر می­باشد چیزهایی را که در عیسی از آنِ ماست، از ما بگیرد، چیزهایی همچون صلح، شادی، مشارکت، حسی از بخشش و پیروزی.

ه. زیرا از ترفندهای او بی‌خبر نیستیم: عدم موفقیت آنها در نشان دادنِ محبت به مرد توبه‌گر می­توانست همچون ترفندی از سوی شیطان به کار گرفته شود.

یک) ممانعت از بخششِ توبه­گر، گرفتار شدن به دام شیطان است. «هیچ چیز پرمخاطره‌تر از آن نیست که این فرصت به شیطان داده شود تا گناهکار را به سوی یأس سوق دهد. هر هنگام که در دلداری دادن به آنها که به اعتراف صادقانه به سوی گناهشان قدم برداشته­اند ناموفق باشیم، گرفتار دام شیطان شده‌ایم.» (کالوین)

و. ترفندهای او: شیطان ترفندهای ویژه­ای دارد که بر ضد ما به کار می­برد تا بر ما برتری یابد. پولس می­توانست اعلام کند که از ترفندهای شیطان بی‌خبر نبود، اما بسیاری از مسیحیان نمی­توانند چنین ادعایی داشته باشند.

یک) ترفند شیطان بر علیه انسان خطاکار، نخست بر شهوت متمرکز بود، سپس نومیدی و درماندگی را به کار گرفت. ترفند شیطان بر علیه کلیسا نخست پذیرش شَر و در پِی آن تشدید بی‌جا در تنبیه بود. ترفند شیطان بر ضد پولس به سادگی آن بود که او را نسبت به مسیحیان قرنتس چنان مضطرب و آشفته کرد که آسایش خود را از دست داد، و در امر خدمت کم اثرتر واقع شد.

دو) کالوین این ترفندها را اینگونه شرح داد: «اگر ایمانداران اجازه دهند روح خدا بر آنها مسلط شود، آنگاه از نقشه­ها و فریب‌های هنرمندانه­ای که مؤمنان باید از آنها آگاهی داشته باشند، مطلع خواهند شد.» آیا حال روح را مجاز می­دانید که شما را از ترفند شیطان بر ضد شما مطلع سازد؟ شیطان می­کوشد از چه نقطه ضعفی سوءاستفاده نماید؟ شیطان در کدام قسمت می­کوشد تا جای پایش را در زندگی شما محکم کند؟ آیا از ترفندهای او بی­خبر هستید؟

پیروزی عیسی‌مسیح.

۱. آیات (۱۲-۱۳) اقدامی که پولس در مسیرش به سوی مقدونیه کرد.

پس چون برای بشارتِ انجیلِ مسیح به تْروآس رفتم، دریافتم که خداوند در آنجا دری بزرگ به روی من گشوده است. امّا باز آرام نداشتم زیرا برادر خود تیتوس را نیافتم. پس با اهالی آنجا وداع کرده، به مقدونیه رفتم.

الف. دری به روی من گشوده است: پولس مایل به خدمت در جایی بود که خدا درها را باز می­نمود. تنها راهی که اقدامات ما برای خدا برکت خواهند داشت هنگامی است که آن خدمت، خدمتی هدایت شده‌ باشد.

یک) آنجا که می­نگریم دری به روی من گشوده است، می­توانیم ایمان داشته باشیم که خدا خدمت را برکت خواهد داد. «آنجا که ارباب نوری را ایجاد می­کند، کارهایی برای انجام دادن هست؛ آنجا که او کارگران خود را به جلو می­فرستد، مقداری محصول برای درو کردن باقی است.» (تِرَپ)

ب. آرام نداشتم زیرا برادر خود تیتوس را نیافتم: با آنکه یک در باز وجود داشت، پولس حس کرد که اگر تیتوس را در آنجا به همراه نداشته باشد، نمی‌تواند تمام کارهایی که باید را به سرانجام برساند. پولس به خود همچون ارتشی تک نفره اشاره نمی‌کرد؛ او می‌دانست که به افراد دیگری نیاز دارد که همراه و کنار او باشند.

دوم قرنتیان ۱۳:۲، پولس به رفتن خود به سوی مقدونیه اشاره می‌کند. در دوم قرنتیان ۵:۷، او دربارۀ رسیدنش به مقدونیه می‌نویسد. در آن میان -از دوم قرنتیان ۱۴:۲ تا ۴:۷- گاهی به‌عنوان «انحراف عظیم» یاد می­شود. در این قسمتِ طولانی، پولس خدمتش را همچون یک رسول شرح داده و از آن حمایت می­کند.

۲. آیۀ (۱۴) عیسی، رهبری سربلند.

امّا خدا را سپاس که همواره ما را در مسیح، در موکب ظفر خود می‌بَرَد و رایحۀ خوش شناخت او را به وسیلۀ ما در همه جا می‌پراکَنَد.

الف. خدا را سپاس که همواره ما را در موکب ظفر خود می‌بَرَد: پولس به نکوهش مسیحیان قرنتس می‌پردازد که می‌گفتند او به‌خاطر برنامه‌های سفرش غیر قابل اعتماد و اتکاست. او خودش و علل مورد نظرش را به منظور نرسیدن در زمانی که از پیش برنامه‌ریزی کرده بود، شرح داد. او بیشتر از هر چیز دیگری خواهان آن بود که مسیحیان قرنتس آگاه شوند که او از عیسی‌مسیح همچون فرماندۀ خود فرمانبرداری می­نماید. بیشتر از هر برنامه­ای که امکان داشت او به مسیحیان قرنتس بیان کند، برنامه پولس اطاعت از عیسی‌مسیح است.

ب. که همواره ما را در مسیح، در موکب ظفر خود می‌بَرَد: در این بخش، پولس تمثیلی از دنیای رومی را به کار می‌گیرد، و عیسی را همچون فرماندۀ پیروز و فاتح در رژۀ پیروزی توصیف می‌کند. رژه پیروزی رومی برای فرماندهان فاتح که از نبرد پیروزمندانه باز می‌گشتند، اجرا می‌شد.

یک) «این انگاره از پیروزمندی رومیان باستان عاریه گرفته شده که از نظر مردم آن زمان، شکوهمندترین منظره‌ای بود که متصور می‌شدند.» (مِیِر)

دو) «در یک فتح، صفوف فرماندهان فاتح از میان خیابان‌های روم به سوی کنگره قدم‌رو حرکت می‌کردند… نخست مقامات دولتی و مجلس سنا می‌آمدند. در پی آن نوازندگان شیپور می‌آمدند. سپس غنائِم دریافت شده از سرزمین فتح شده حمل می‌شدند… در پی آن تصاویر سرزمین فتح گشته، و ماکت‌هایی از قلعه­های نظامی و کشتی­های فتح شده دیده می‌شدند و سپس گاو سفیدی که برای ذِبح شدن بود. بعد شاهزاده­ها، پیشوایان، و فرماندهان اسیر در زنجیر در مسیر قرار می‌گرفتند، تا به‌زودی به بردگی درآیند و احتمالاً تقریباً بی­درنگ اعدام گردند. سپس متصدیان مجازات که ترکه­های خود را حمل می­کردند و در پی آنها نوازندگان با چنگ­هایشان در مسیر قرار می‌گرفتند؛ سپس کاهنان با بخوری خوشبو که در بخوردان‌ها می­سوختند. پس از آن خود فرمانده می‌آمد…ودر پایان ارتش با تمام آراستگی و فریاد فاتحانۀ کامیابی که می‌گفتند پیروزی پیروزی! در آن مسیر قرار می‌گرفت. همانگونه که صفوف در خیابان‌ها به حرکت در می‌آمد، تمام آراستگی­ها و تاج­های گل، در بحبوحۀ انبوه تشویق‌کنندۀ مردم، روزی خارق­العاده را پدید می‌آورد که شاید تنها یک مرتبه در زندگی هر کس رخ دهد.» (بارکلی)

سه) «این همان تصویری است که در ذهن پولس واقع شد. وی مسیح را قدم رو و فاتحانه در سرتاسر دنیا و نیز خودش را سوار بر آن قطار پیروز می‌نگرد. این کامیابی­ای است که پولس به آن یقین دارد، هیچ چیز نمی­تواند آن را تعلیق کند» (بارکلی) و پولس خود را در کامیابیِ عیسی، سردستۀ ارتش خداوند شریک می­بیند و پولس یکی از افسران ارشد خداوند است!

ج. ما را می‌بَرَد: پولس در نظر داشت که مسیحیان قرنتس دریابند که او از فرماندۀ خود یعنی عیسی‌مسیح پیروی کرده است. پولس تقریباً می­تواند رژه فاتحانۀ عیسی را ببیند که مسیر خود را در سرتاسر امپراتوری روم و در سراسر جهان طِی می­کند.

د. رایحۀ خوش شناخت او را در همه جا می‌پراکَنَد: رایحه، به صورت بخور، در رژه فاتحانۀ رومیان متداول بود. در ذهن پولس، این رایحه همچون شناخت خداست که مردمان می­توانند آن هنگام که دستهٔ فاتحان عبور می­کند، آن را بو کنند.

یک) هیچ حسی همچون رایحه در حافظه باقی نمی­ماند. ما هیچ چیزی را قوی‌تر از رایحۀ مطبوع به‌ خاطر نمی­آوریم، به غیر از رایحه‌ای زننده. «از آن‌رو این رسول آرزو داشت که حیاتش رایحه­ای شیرین شود که در هوا شناور است و خدا و مسیح را به دیگران یادآور شود.» (مایر)

دو) «رایحه‌ٔ دلنشین مسیح! این راحیه ناشی از عمل ما نیست، بلکه اکثراً از روش عملکرد ما نشأت می‌گیرد؛ در کلام و عمل ما نیست، بلکه بیشتر در دلشنینی، لطافت، نزاکت، از خودگذشتگی و میل به خشنود کردن دیگران جهت تأدیب آنهاست، امری که بلاتعریف می‌ماند. نسیم و رایحه‌ای است که در حیات با مسیح در خدا پنهان شده و رایحهٔ خود را از مشارکت با او می‌یابد. جامهٔ ایمان خود را در ارغوان شخصیت خداوند خود بپوشانید.» (مایر)

۲. آیات (۱۵-۱۶قسمت اول) رژهٔ فاتحانه برای هر کس معنایی متفاوت دارد.

زیرا برای خدا رایحۀ خوش مسیح هستیم، چه در میان نجات‌یافتگان و چه در میان هلاک‌شوندگان. امّا برای یکی بوی مرگ می‌دهیم که به مرگ رهنمون می‌شود؛ برای دیگری عطر حیاتیم که حیات به بار می‌آورد.

الف. برای یکی بوی مرگ می‌دهیم که به مرگ رهنمون می‌شود؛ برای دیگری عطر حیاتیم که حیات به بار می‌آورد: رایحۀ بخور سوختنی برای خدایان در رژه فاتحانۀ رومیان رایحۀ خارق‌العاد‌ه‌ای برای یک رومی بود. همان رایحه، برای یک اسیر در بند حاصلِ جنگ در رژه، که زود اعدام می­شد یا به‌عنوان برده به فروش می­رفت، بویی نامطبوع بود.

ب. برای خدا رایحۀ خوش مسیح هستیم، چه در میان نجات‌یافتگان و چه در میان هلاک‌شوندگان: به همین منوال، پیغام انجیل برای بعضی، پیغام حیات است و برای کسانی که آن را نمی­پذیرند، پیغام هلاکت (انجیل یوحنا ۱۷:۳-۲۱).

یک) «همان مسئله، امروزه برای آنها که انجیل را می‌پذیرند و آنها که انجیل را نمی­پذیرند، رخ می­دهد: این شیوۀ رسیدن به نجات برای دستۀ نخست است، و مسیر هلاکت برای دستۀ دوم؛ از آن‌رو که آنها نه فقط رستگار نمی­گردند، به آن خاطر که انجیل را باور ندارند، بلکه محکوم می­گردند به آن خاطر که آن را نمی­پذیرند.» (کلارک)

۳. آیات (۱۶قسمت دوم-۱۷) پولس خدمتش را به صورت خلاصه شرح می­دهد.

و کیست که برای چنین کاری کفایت داشته باشد؟ برخلاف بسیاری که برای سودجویی به ارزان‌فروشیِ کلام خدا مشغولند، ما در مسیح با خلوص‌نیّت سخن می‌گوییم، همچون کسانی که سخنگوی خدایند و در حضور او می‌ایستند.

الف. کیست که برای چنین کاری کفایت داشته باشد؟ زمانی که پولس به بزرگی برنامۀ خدا می­اندیشد، در عجب است که آیا شخصی برای نقش داشتن در آن کفایت لازم را دارد یا نه. «به تنهایی، هیچ‌کس کافی نیست. اما یک شخص باید برای مسیح موعظه نماید، و پولس روشن می­سازد که او کفایت لازم را ندارد.» (رابرتسون)

یک) «این عمل عظیمی است، نخست همفکری با فکر و اراده خدا، و آگاه شدن از آن توسط مطالعهٔ کلام و تعمق؛ سپس وفادارانه آن را بی هیچ نوع بطالت یا تباهی (که موعظۀ کلام را ناپاک می­سازد) به مردمان منتقل نماید؛ و سپس، آن را در وجدان آنها که شنوندگان صدای ما هستند، بکار بریم. کیست که برای چنین کاری کفایت داشته باشد؟ به آن مفهوم که مسئولیت خدمت موعظۀ انجیل را به سرانجام رسانَد، همانگونه که مردم باید آن را موعظه کنند.» (پول)

ب. برخلاف بسیاری که برای سودجویی به ارزان‌فروشیِ کلام خدا مشغولند: واژۀ ارزان‌فروشی مفهوم «تقلب» یا «آب بستن» به منظور سودجویی را دارد، به‌خصوص دربارۀ شراب‌فروشی به کار می­رفت که به شراب به منظور سودجوییِ بیشتر آب اضافه می‌کردند. پولس همچون آن افراد نبود که به منظور سودجویی به انجیل آب اضافه کند و آن را رقیق کند.

یک) تِرَپ دربارۀ ارزان‌فروشیِ کلام خدا می­گوید: «این مسئله یکی از اسرارِ نهانی شیطان است، مکاشفه یوحنا ۲۴:۲؛ که خادمین خدا با آن غریبه‌اند.»

ج. با خلوص‌نیّت: خلوص‌نیّت واژۀ یونانی باستان eilikrineia است که به مفهوم «خالص» یا «مبرهن» است. بارکلی می‌گوید: «شاید چیزی را توصیف کند که می‌تواند در آزمایش در مقابل نور خورشید نگاه داشته شود، و با نور خورشید که از میان آن می­تابد نگریسته شود.» پیغام و خدمت پولس انگیزه یا نیّتی پنهانی نداشت.

د. ما در مسیح در حضور او با خلوص‌نیّت سخن می‌گوییم: پولس همواره هوشیار بود که نخستین مخاطبش در امر خدمت، خودِ خدا باشد. هر سخنی که می­گفت، در حضور او می­گفت.