فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
دوم قرنتیان باب ۸ – ترغیب و نمونههایی در سخاوتمندی
نمونهها و ترغیب.
۱. آیات (۱-۵) نمونهٔ مسیحیان مقدونیه.
اکنون ای برادران، میخواهیم شما را از فیضی که خدا به کلیساهای مقدونیه عطا کرده است، آگاه سازیم. زیرا در همان حال که ایشان به سبب زحماتی توانفرسا، در بوتۀ آزمایش قرار داشتند، از شادی بیحد و فقر بسیارشان، سخاوتی بیکران جاری گشت. چرا که در حد توان خویش -و من شاهدم که حتی بیش از آن- خود پیشقدم شده، با اصرار زیاد از ما خواهش کردند که در این خدمتِ به مقدسین سهیم باشند. ایشان حتی بسیار بیش از انتظار ما عمل کردند، زیرا نخست خویشتن را به خداوند تقدیم داشتند، و سپس به ما نیز، بر طبق ارادۀ خدا.
الف. فیض خدا: حال پولس دربارۀ دیگر کلیساها و نمونه بودن آنها در سخاوت مینویسد. او در سخنان نخست خود در مورد این مسئله مشخص میکند که هم فرصت و هم رغبت به جهت هدیه دادن را از فیض خدا مد نظر قرار میدهد.
ب. کلیساهای مقدونیه: بخش شمالیِ یونان، مقدونیه نامیده میشد. بخش جنوبیِ آن اخائیه، و شهر قرنتس در منطقۀ اخائیه بود. پولس دربارۀ نمونههایی که در کلیساهای مقدونیه مشاهده مینماید، مینویسد. کلیساهای مقدونیه در شهرهایی چون فیلیپی، تسالونیکی، و بیریه بودند.
ج. به سبب زحماتی توانفرسا، در بوتۀ آزمایش قرار داشتند، از شادی بیحد و فقر بسیارشان، سخاوتی بیکران جاری گشت: پولس مثال مسیحیان مقدونی را برای مسیحیان قرنتس شرح میدهد. مقدونیان، با اینکه در بوتۀ آزمایشِ زحماتی توانفرسا بودند و اگرچه در فقر بسیار بودند، همچنان سخاوتمندانه انفاق میکردند (سخاوتی بیکران جاری گشت).
یک) اصلاً چرا پولس دربارۀ سخاوتمندی نوشت؟ او به چه منظور پول جمع میکرد؟ پولس برای یاری رساندن به مسیحیان اورشلیم که فقیر بودند، پول گِردآوری مینمود. او پیشتر به این کوشش در اول قرنتیان ۱:۱۶-۴ اشاره کرده بود.
دو) فقر مقدونیان در تاریخ مستقل و غیرمذهبی تصدیق شده است. رومیان زمانی که سرزمین سابق اسکندر مقدونی را فتح کردند، بیشتر ثروتش را غصب کردند.
د. من شاهدم: پولس میدانست که مقدونیان به دو شیوه مجاب به هدیه دادن میشوند. نخست در حد توان خویش هدیه میدادند، به آن معنا که روی هم رفته، پیشکش آنها بسیار نبوده است. این پیشکشی «عظیم» مانند ارز رایج امروزی نبود. دوم از آنرو که خود پیشقدم شده بودند، و نسبت به چیزی که در توان داشتند، بیش از حد توان خویش انفاق میکردند.
یک) روایت هدیه دادن بیوهزن در انجیل لوقا ۱:۲۱-۴ همان نکته را ارائه میکند. او تنها دو سکۀ کمارزش هدیه کرد، که مبلغ بسیار کمی پول بود. به این معنا که در حد توان خود انفاق کرد. با این همه، از آنرو که او هرچه داشت را داد – چون هرچه باشد امکان دارد یک سکه را برای خود نگاه داشته باشدـ باز بیش از حد توان خود هدیه کرد. همان اصل سخاوت در مسیحیان مقدونی قابل رؤیت بود.
دو) «آن پول ناچیز بیوۀ بیچاره، ماورای شکوه ثروتمندان بود، زیرا از ذهنی ثروتمندتر بیرون آمده بود.» (تِرَپ)
ه. خود پیشقدم شده، با اصرار زیاد از ما خواهش کردند که در این خدمتِ به مقدسین سهیم باشند: پولس ناچار نبود از مسیحیان مقدونی تقاضای پول نماید (که در هر صورت به این عمل، اقدام نمیکرد). بلکه آنها از او استدعا میکردند (از ما خواهش کردند) تا که در این خدمت سهیم باشند!
یک) از ما خواهش کردند به آن مفهوم است که مقدونیان از پولس برای مزیت انفاق خواهش کردند نه آنکه پولس از آنها تقاضای پول کرده باشد.
دو) پس، با اینکه مسیحیان مقدونی چیز زیادی برای ارائه نداشتند، حقیقتاً مایل بودند که هدیه دهند. آنها هدیه دادن را امتیاز میدانستند. سخاوتمندی راستین مسیحی را نمیتوان در مقدار چیزی که برای انفاق در توان دارند، ارزیابی کرد. اکثر آنها که تهیدستتر هستند، نسبت به چیزی که دارند، سخاوتمندتر نیز هستند.
سه) «نمونهٔ ذکر شده از مقدونیان، مدرکی عملی است که نشان میدهد سخاوت حقیقی، امتیاز کسانی نیست که از کفایت وسیله بهرهمنده هستند. خالصترین آزادی، اغلب توسط کسانی به نمایش در میآید که کمترین را برای هدیه دادن دارند. هدیه دادن در مسیحیت با کمیت اندازهگیری نمیشود، بلکه با قربانی تقدیم شده سنجیده میشود.» (هیوز)
و. بسیار بیش از انتظار ما: مسیحیان مقدونی ورای چیزی که پولس انتظارش را داشت، هدیه دادند. چه چیزی سبب شد هدیه دادن آنها به آن میزان شکوهمند شود؟ مقدار پولی آن نبود. به آن خاطر بود که نخست خود را به خداوند تقدیم کردند و سپس به ما نیز، بر طبق ارادۀ خدا. چرا مقدونیان چنین نمونههای نیکویی برای سخاوتمندی بودند؟ چون آنها ابتدا خود را به خداوند تقدیم کردند؛ سپس به پولس اعتماد کردند و بعد به دیگر رسولان.
یک) در مبحث هدیه دادن، موضوع اصلی پول دادن نیست، خویشتن را به خداوند تقدیم داشتن است. اگر بهراستی خود را به خداوند تقدیم کنیم، سپس نوع صحیحی از سخاوتمندی را به شکل طبیعی در پی خواهد داشت.
۲. آیات (۶-۸) ترغیبِ حکیمانه و محبتآمیز پولس در هدیه دادن.
به همین جهت، از تیتوس خواستیم همانگونه که خود پیشتر قدمهای آغازین را در تدارک این عمل سخاوتمندانۀ شما برداشته بود، اکنون نیز آن را به کمال رساند. پس چنانکه در همه چیز ممتازید -در ایمان، در بیان، در معرفت، در شور و حرارت بسیار، و در محبتتان به ما- پس در این فیضِ بخشندگی نیز گوی سبقت را بربایید. این را به شما حکم نمیکنم، بلکه میخواهم خلوص محبتتان را در قیاس با شور و حرارت دیگران بیازمایم.
الف. به همین جهت، از تیتوس خواستیم همانگونه که خود پیشتر قدمهای آغازین را در تدارک این عمل سخاوتمندانۀ شما برداشته بود، اکنون نیز آن را به کمال رساند: همکار پولس، تیتوس، در جایگاه حامل این نامه، قصد داشت مسیحیان قرنتس را راغب سازد که در حقیقت این مبلغ گردآوری شده را به او بدهند، سپس قرار بود او آن را به پولس بدهد. او بنا بود یقین حاصل نماید که آنها در حقیقت چیزی را که پیشتر قصد داشتند انجام دهند، پیگیری کنند.
یک) شاید گمان کنیم که مسیحیان قرنتس راغب بودند مبلغ گردآوری شدهای را برای ایمانداران در اورشلیم گرد آورند، و آن مبلغ را به پولس بدهند تا همراه با خود به اورشلیم ببرد. اما زمانی که شرایط میان پولس و مسیحیان قرنتس سخت شد، امکان داشت کمتر راغب گردند که هدایای گردآوری شده را گرفته، و آن را در دستان پولس قرار دهند. یکی از عللی که تیتوس همراه با این نامه فرستاده شد آن بود که این عمل سخاوتمندانه را در مسیحیان قرنتس به کمال رساند و یقین حاصل کند که آنها نیّت اولیه خود را به جای میآورند.
دو) این عمل سخاوتمندانۀ شما… را به کمال رساند: شاید مسیحیان قرنتس قصد داشتند که (آن مبلغ را) هدیه دهند. شاید دربارۀ هدیه کردن آن فکر کرده بودند. شاید نسبت به هدیه دادن آن همدل بودند. اما با این وجود، تمامی این اعمال بیثمر میبود، مگر آنکه آنها در حقیقت این عمل سخاوتمندانه را به کمال رسانند. مقاصد، نیتها و عَزم ما بدون عمل، بیثمر هستند. وقت آن رسیده بود تا مسیحیان قرنتس عمل کنند و تیتوس برای یاری آنها در آن عمل فرستاده شده بود.
ب. چنانکه در همه چیز ممتازید: آیا پولس در این قسمت طعنهآمیز سخن میگوید؟ احتمالاً. اگر مسیحیان قرنتس بهراستی در ایمان، در بیان، در معرفت، در شور و حرارت بسیار و… در محبت به پولس بهراستی ممتاز بودند، بهتازگی آغاز به اقدام به این اعمال کرده بودند. اما احتمالاً مسیحیان قرنتس از خود در تمامی آن زمینهها ممتاز یاد میکردند. پس گویی پولس گفته باشد: «بسیار خب، من به حرف شما در این مورد اعتماد میکنم. شما در تمامی این چیزها ممتازید. پس حال، در این فیضِ بخشندگی نیز گوی سبقت را بربایید.»
یک) در این فیض…نیز: حال برای چهارمین مرتبه از هنگام شروع فصل، پولس به پول دادن همچون فیض اشاره میکند (فیض خدا…عطا را دریابید…آن را به کمال رساند). این حقیقت که پولس واژۀ یونانی باستان charis را به منظور اشاره به هدیه مالی به کار میبرد، چندین مفهوم دارد.
دو) قابلیت هدیه دادن و دلی دهنده داشتن، عطایی رایگان از سوی خداست. دهندگی، عملِ فیض خدا در ماست. زمانی که فرد ایمانداری را مشاهده میکنی که حقیقتاً سخاوتمند است، عمل برتری از سوی خدا در دل آنها به سرانجام رسیده است. ما هیچگاه نباید بگوییم: «خب، آنها تنها میخواهند چِکها را بنویسند و خود را درگیر نکنند.» خیر، هدیه دادن یعنی درگیر شدن، عمل راستین دل خدا در دل را نشان میدهد.
سه) هدیه دادن ما باید همچون هدیه داده شدن فیض توسط خدا باشد: به رایگان، سخاوتمندانه هدیه دهید، زیرا تمایل به این کار داریم. زمانی که خدا از روی فیض به ما هدیه میدهد، انگیزهٔ این دهندگی در خود اوست و بر مبنای کسانی که دریافت میکنند نیست. بدین طریق است که باید هدیه دهیم -چون انگیزه محبت و سخاوت خدا آنقدر در مال عظیم است که تنها باید بدهیم.
چهار) سخاوت ما، همچون فیض خدا نسبت به ما، میبایست بدون توقع باز پرداخت بهخاطر آن پیشنهاد گردد. خدا با توقع «بازپرداخت» به ما عطا نمیکند. ما هیچگاه نمیتوانیم به خدا ادای دِین کنیم. ما تنها میتوانیم به او خدمت کرده و در مقابل، نسبت به او محبت داشته باشیم.
پنج) «وقتی میبینی که موضوع هدیه دادن در این کلمهٔ زیبا یعنی فیض مرکزیت یافته، عمل را از قالب خشک خود برخاسته، و از اجبار و وظیفه، و از وظیفه و شریعتگرایی دور میشود. ما را به جوی محبتانگیز بلند میکند که به دنبال سخاوتمندی است تا آنچه محبتآمیز، زیبا، نیکو و شکوهمند است را بر دیگران آشکار سازد. چه کلمهٔ زیبایی است…چون در زندگی مسیحی جایی نیست که فیض تا به این حد به زیبایی، شادمانی و مسرورکننده تابش یابد، زمانی که سخاوتمندی از دل فقر بیرون میآید.» (رِدپَت)
ج. این را حکم نمیکنم: پولس به مسیحیان قرنتس فرمان نمیدهد که دهنده باشند. پولس آگاه بود که سخاوت بهواسطۀ دستور، اصلاً دهندگی به حساب نمیآید. این نوع سخاوتمندی را مالیات مینامند.
د. میخواهم خلوص محبتتان را در قیاس با شور و حرارت دیگران بیازمایم: پولس در این قسمت به دو نکته مهم اشاره میکند. نخست، هدیه دادن میتواند خلوص محبتتان را بیازماید. دوم، پولس به صراحت هدیه دادن مسیحیان قرنتس را نسبت به هدیه دادن مسیحیان مقدونی سنجید (خلوص محبتتان را در قیاس با شور و حرارت دیگران بیازمایم).
یک) تعداد زیادی از ما تمایل داریم که گمان کنیم میتوانیم بدون هدیه دادن محبت ورزیم، اما رسالۀ اول ۱۷:۳-۱۸ چه میگوید؟ هر «آن که مال دنیا را در اختیار داشته باشد، و برادر خویش را محتاج یابد، و دل خود را به او ببندد، محبت خدا به چه نحو در او ساکن میگردد؟ فرزندان، بیایید نه در کلام و نه در زبان، بلکه در رفتار و در حقیقت محبت بورزیم.» عیسی در متی ۲۱:۶ کمابیش همین را گفته است: «زیرا جایی که گنج شما باشد، دلِ شما نیز در آنجا خواهد بود.» چیزی که هدیه میکنیم، و نحوهای که به مسئولیت خود برای هدیه دادن اقدام مینماییم، امتحانات موثقی برای محبت ما هستند.
دو) همچنین، ناعادلانه نیست که هدیه دادن خویش را حداقل به شِکلی با هدیه دادنِ دیگران مقایسه کنیم. عیسی هدیه دادن بیوۀ تُهیدست را با هدیه دادن دیگران مقایسه کرد (لوقا ۱:۲۱-۴). اما ما نباید گمان کنیم که پولس رقابتی برای گردآوری کمک مالی میان کلیساهای مقدونیه و قرنتس را تشویق میکند. او بسیار ساده از مقدونیان (که حتی در تهیدستیشان انفاق بسیاری نشان دادهاند) همچون نمونهای از هدیه دادن استفاده میکند.
سه) از آنرو که قرنتیان بیشتر از مقدونیان اموال در اختیار داشتند، میبایست بیشتر هدیه دهند. کالوین بهروشنی میگوید: «ثروتمندان به خدا هدایای فراوان بدهکارند و فقیران اگر اندک هدیه کنند، دلیلی ندارد که شرمگین باشند.»
۳. آیۀ (۹) نمونه دوم هدیه دادن: خداوند ما عیسی.
زیرا از فیض خداوند ما عیسی مسیح آگاهید که هرچند دولتمند بود، بهخاطر شما فقیر شد تا شما در نتیجۀ فقر او دولتمند شوید.
الف. از فیض خداوند ما عیسی مسیح آگاهید: از متن، و از شیوۀ بهکارگیریِ واژۀ فیض توسط پولس در این بخش، میفهمیم که منظور پولس این است: «شما از هدیهٔ خداوندمان عیسی مسیح خبر دارید.»
ب. هرچند دولتمند بود: عیسی چه هنگام دولتمند بود؟ پیش از آنکه انسانیت را به الوهیت خود اضافه کند و بر زمین گام بردارد. در این قسمت، پولس ماهرانه، اما با اطمینان، الوهیت عیسی را نشان میدهد. اگر عیسی موجودیت خود را در رَحِم مریم شروع کرده باشد، پولس به هیچ طریقی نمیتوانست بنویسد هرچند او دولتمند بود.
یک) و چه دولتمندیای! عیسی، بهعنوان شخص دومِ تثلیث، بهعنوان خدای پسر، در دولتمندی و جلال کاخهای عاج آسمان زندگی میکند (مزمور ۸:۴۵)، که همواره به وسیلۀ جلال، قدرت و اقتدار خدا محصور گشته است. دولتمندیای که عیسی پیش از اضافه کردنِ انسانیت به اولوهیت خود از آن بهرهمند بود، هر میزانی از دولتمندی بر روی زمین را نازل نشان میدهد.
دو) توجه نمایید که میگوید عیسی هنگامی که دولتمند بود، فقیر شد. عیسی انسانیت را افزود، اما هیچگاه الوهیت خود را از دست نداد، همچنین فقر را «اضافه نمود» اما هیچگاه دولتمندیاش را «از دست نداد». «از آنرو که او تُهیدستی را بر خود گرفت، اما دولتمندیاش را از کف نداد. او از درون دولتمند و در بیرون تهیدست بود. الوهیتش در دولتمندیاش نهان بود، و انسانیتش در تهیدستیاش مسلم بود.» (هیوز)
ج. بهخاطر شما فقیر شد: عیسی حیاتِ دنیوی خود را همچون انسانی تهیدست گذراند. ما نباید در تُهیدستیِ عیسی اغراق نماییم؛ با تمام اوصاف، او گدایی بینوا نبود. با این وجود، میتوانست درمورد خودش چنین بیان کند که: «روباهها لانهها دارند، و پرندگانِ آسمان آشیانه دارند، اما پسر انسان جایی برای سر نهادن ندارد.» (متی ۲۰:۸)
یک) زمانی که زندگی سادۀ عیسی (فقیر شد) را با وجودش پیش از افزودن انسانیت به الوهیتش (دولتمند بود) میسنجیم، بیشتر متحیر میگردیم. هنگامی که فردی زمانی دولتمند بوده باشد، تهیدستی همواره حس بدتری خواهد داشت.
دو) خارقالعادهتر از همه آن است که چرا عیسی این حیات سادۀ تهیدستانه را قبول کرد: بهخاطر شما. این «دهندگی» عیسی بود. او از دیدگاه مالی بخشید و هدیه کرد، به آن مفهوم که حیاتی محقر و تُهیدست را قبول کرد (در حالی که که همۀ قدرت را در اختیار داشت و میتوانست بهعنوان دولتمندترین شخص تاریخ زندگی کند)، ولی بهخاطر ما چنین کرد.
سه) چرا عیسی میبایست بهخاطر شما فقیر شود؟ تهیدستی او چه منفعتی برای ما دارد؟
· از آنرو که دلِ دهندهٔ خدا را بر ما نمایان میسازد.
· از آنرو که اهمیت نسبی مادیات را بر ما نمایان میسازد.
· از آنرو که عیسی را بر همگان گشوده و در دسترس سازد.
· از آنرو که تکبری که امکان دارد از آمدن به سوی منجیای تهیدست آید را نکوهش مینماید.
· از آنرو که به دیگران مزیت آن را داد که به عیسی هدیه کنند.
· از آنرو که دل، اراده و نقشۀ خدا را به سرانجام رساند و رستگاری ما را میسر ساخت.
د. تا شما در نتیجۀ فقر او دولتمند شوید: بهخاطر فقرِ عیسی و تمام چیزهایی که در ارتباط با آن بود، میتوانیم دولتمند شویم. ما در دولتمندی ابدی و آسمانی عیسی سهیم هستیم، زیرا او آمد و در تهیدستی ما سهیم شد.
نصیحتهای عملی دربارۀ هدیه دادن.
۱. آیات (۱۰-۱۲) رغبت پیشین خویش را به سرانجام برسانید.
پس نظر خود را در این باره بیان میکنم، زیرا به سود شماست: سال گذشته، شما نه تنها در انجام این کار خیر، بلکه در ابراز اشتیاق به انجام آن نیز پیشقدم بودید. پس اکنون کار خود را به کمال رسانید، تا اشتیاقتان به این کار، انجام کامل آن را نیز، به فراخور توان مالیتان، در پی داشته باشد. زیرا اگر اشتیاق باشد، هدیۀ شخص مقبول میافتد، البته بر حسب آنچه کسی دارد، نه آنچه ندارد.
الف. پس اکنون کار خود را به کمال رسانید: مسیحیان قرنتس پیشتر برای هدیه دادن آمادگی و اشتیاق خود را ابراز کرده بودند. اکنون، در حقیقت میبایست این کار را انجام بدهند!
یک) شیطان میگذارد هر اندازه که میخواهید تصمیم بگیرید -هر چه بیشتر بهتر- تنها تا وقتی که هیچگاه آن را عملی نکنید. «فلاکت زندگی اغلب به آن خاطر نیست که ما برنامههای لحظهای زیادی نداریم، بلکه بدان خاطر است که در عملی ساختن آنها، ناکام میمانیم.» (بارکلی)
دو) جان تِرَپ بیش از ۳۰۰ سال پیش چنین نوشت، «این عصر سرشار از رحمت کلامی است که ارزشی ندارد و از آنرو همچون میوههای پسمانده است که در هر گوشهای انباشته میگردند. اما یک مشت کوچک از رحمت عملی بهای بسیار بیشتری از آن همه رحمت کلامی داشت» این امر امروزه، چقدر بیشتر صادق است!
ب. انجام کامل آن، به فراخور توان مالیتان: ما نمیتوانیم چیزی را که نداریم هدیه کنیم. خدا انفاق ما را بر مبنای ثروتی که داریم میسنجد. با این وجود، این مسئله که ما چه چیزی را و به چه صورت خرج مینماییم، به توان مالی مرتبط است. اگر بیش از حد خرج کرده و در نتیجه هیچگاه چیزی برای هدیه دادن نداشته باشید، نمیتوانید آن را نزد خدا با بیانِ «من چیزی برای هدیه دادن ندارم» معاف نمایید.
ج. اگر اشتیاق باشد: زمانی که هدیه میدهیم، خدا پِی پیشقدمی و ذهنی مشتاق است. اینها علائم حقیقیِ دلی دهنده نزد خداست و احتمال وجود آن در بین دولتمندان بیشتر از تهیدستان نیست.
د. بر حسب آنچه کسی دارد، نه آنچه ندارد: دگربار، خدا از ما توقع ندارد چیزی را که در اختیار نداریم، هدیه دهیم. دهندگی حقیقیِ مسیحی را نمیشود با میزان آن ارزیابی کرد. امکان دارد یک شخص یک میلیون دلار هدیه دهد، اما کافی نباشد؛ امکان دارد دیگری یک دلار هدیه دهد، اما آن را با فداکاری و سخاوت عظیم داده باشد. دهندگی حقیقی با فرمانبرداری و احتیاج ارزیابی میگردد، نه با میزان آن.
یک) هنگامی که مسئله هدیه دادن پیش میآید، بسیاری میپرسند «من چه میزانی میبایست هدیه دهم؟» اصول پولس در طول این نامه و دیگر نامهها به ما یادآوری میکند که پاسخ شخصی برای این پرسش برای همۀ ایمانداران باقی نیست.
دو) افراد زیادی به سراغ شریعت دهیک عهدعتیق میروند، به آن مفهوم که دهیک به خدا، باز میگردانند. این اصلی نیکو جهت هدیه دادن است، با این وجود، عهدجدید در هیچ جا به صورت ویژه، فرمان هدیه دادن را نمیدهد. اگر با نیت صحیح به آن اقدام شود، عهدجدید به یقین از دهیک به شِکل مثبت سخن میگوید (لوقا ۴۲:۱۱).
سه) اما عهدجدید با صراحتی بسیار دربارۀ اصول هدیه دادن سخن میگوید. این به ما تعلیم میدهد که هدیه دادن باید منظم، با برنامهریزی، مطابق درآمد و بهشکلی خصوصی باشد (اول قرنتیان ۱:۱۶-۴) و اینکه میبایست بخشاینده، با دلی شادمان باشد (دوم قرنتیان ۹).
چهار) از آنرو که عهدجدید بر دهیک تأکید نمینماید، امکان دارد نسبت به مسیحیان در آن زمینه سختگیری نشود (هرچند بعضی از مسیحیان بر مبنای نفع شخصی مخالف پرداخت دهیک باشند). با این وجود، از آنرو که هدیه دادن میبایست به تناسب باشد، باید درصدی را ارائه دهیم، و دهیک شاخص یا مقدار نیکویی است. با این وجود، برای بعضی، هدیه دادن ده درصد به حد کفایت نزدیک هم نیست؛ برای باقی، در دورۀ حاضر، امکان دارد پنج درصد قدمی عظیم در ایمان باشد.
پنج) اگر پرسش ما این است که «به چه میزانی اندک میتوانم هدیه دهم، و همچنان خدا را خشنود کنم؟» باید گفت که دلِ ما اصلاً در جای درست قرار ندارد، ما باید دیدگاه بعضی از مسیحیان ابتدایی را داشته باشیم که در اصل میگفتند: «ما مقید به پرداخت دهیک نیستیم –میتوانیم بیشتر دهیم!» هدیه دادن و مدیریتِ مالی نه تنها برای مسائل مالی، بلکه برای مسائل روحانی نیز صادق هستند (لوقا ۱۱:۱۶).
۲. آیات (۱۳-۱۵) هدفی که خود را وقف آن میکنید را درک کنید.
زیرا خواست ما این نیست که دیگران در رفاه باشند و شما در فشار، بلکه خواهان برقراری مساواتیم، تا غنای شما در حال حاضر، کمبود آنها را برطرف کند، و روزی نیز غنای آنها کمبود شما را برطرف خواهد کرد. بدینسان مساوات برقرار خواهد شد، چنانکه نوشته شده است: «آن که زیاد برگرفته بود، اضافه نداشت، و آن که کم برگرفته بود، کم نداشت.»
الف. خواست ما این نیست که دیگران در رفاه باشند و شما در فشار: هدف مسیحیان قرنتس از هدیه دادن به مسیحیان اورشلیم، این نبود که آنها به خرج آنها ثروتمند و تنبل شوند. پولس آن مبلغ را گِردآوری میکرد تا مسیحیان اورشلیم تنها بتوانند به زندگی ادامه دهند. مقصود در فشار قرار دادن مسیحیان قرنتس نبود، و همچنین راحت کردن شرایط برای مسیحیان اورشلیم نیز هدف نبود.
یک) برخی دوست دارند بگویند: «آنقدر سخاوت به خرج بده که خود را ناراحت کنی. سپس ادامه بده تا وقتی که دگربار حس بهتری یابید.» اما مقصود خدا برای ما این نیست که «تا سر حد ناراحتی سخاوت به خرج دهیم» هدف آسیب زدن به کسانی نیست که هدیه میدهند، هدف این است که دل دهنده و محبت عیسی مسیح را نشان دهیم.
دو) «این تعلیم به جهت توبیخ افراطیانی که گمان مینمایند هیچ عملی نکردهاند لازم است، مگر آنکه خود را به تمامی عریان کرده و تمام اموالشان را در معرض بخشش عموم بگذارند.» (کالوین)
ب. برقراری مساوات: پولس میبیند که غنای روحانیِ مسیحیان اورشلیم، مسیحیان قرنتس را نیز نعمت بخشیده است. از آنرو، برای مسیحیان قرنتس باید موضوع تلافیِ کوچکی باشد که غَنای مادی خود را با آنها به اشتراک گذارند.
یک) مساواتی که پولس در اینجا بیان میکند به مفهوم جامعهگرایی یا جامعهای بدون اختلاف طبقاتی نیست، مکانی که بیان میشود همگان در سطحی مساوی اقتصادی در آن زندگی کنند و هیچکس از دیگری غَنیتر نیست. البته، جامعهای بدون اختلافطبقه خود زیانآور است. اما به هر شکل، این آن گونه از مساوات نیست که مورد نظر پولس است. «باید اذعان بدارم که ما محدود به مساواتی نیستیم که زندگی ثروتمندان را شکوهمندتر از فقرا میسازد؛ ولی باید مساواتی باشد که هیچکس گرسنه نماند و هیچکس به خرج دیگری مالاندوزی نکند.» (کالوین)
دو) «از اینرو کتابمقدس از سویی از هرگونه ناعدالتی و شرارتهای کمونیسم دهقانی، به وسیلهٔ بهرسمیت شناختن حق مالکیت و انتخابی ساختن عطای صدقه و هدیه؛ از آن دوری میجوید؛ اما از سویی دیگر، کتابمقدس از بیتوجهی بیرحمانه به فقرا نیز با در نظر داشتن شمار برادران ایماندار در سراسر جهان و وظیفهٔ هر یک برای یاری رساندن و بهره بردن از نعمات خود جهت رفع نیاز فقیران، خودداری مینماید. به همین منوال، بر وظیفهٔ فقرا جهت تأمین نیاز خود در حد توان نیز تأکید میکند.» (هاج)
ج. آن که زیاد برگرفته بود، اضافه نداشت، و آن که کم برگرفته بود، کم نداشت: در حال حاضر به مسیحیان قرنتس خاطرنشان میکند که هم اکنون شرایط به این صورت است. شاید دورهای در آینده باشد که ثروت روحانی مسیحیان قرنتس به مقدسین در اورشلیم خدمت نماید، و ثروت مادیِ مقدسین در اورشلیم به مسیحیان قرنتس خدمت نماید.
یک) اما هیچ ایدهای مبنی بر اینکه اورشلیم ثروتهای «روحانی» را در ازای کمک مادی میدهد وجود ندارد. مقدسین ساکنِ اورشلیم چیزهای روحانی را «به فروش» نمیرساندند. «ایدهٔ انتقال محسنات قدیسان در این بستر و بافت به هیچشکل جایگاهی نمییابد.» (بِرنارد)
د. آن که زیاد برگرفته بود، اضافه نداشت، و آن که کم برگرفته بود، کم نداشت: نقلقول پولس از خروج ۱۸:۱۶ ذات حقیقی او را به تصویر میکشد. همه هر چیزی را که میتوانستند گِرد آوردند، بعضی بیشتر و بعضی کمتر؛ اما تمامی آنها در چیزی که گردآوری نموده بودند، سهیم شدند.
یک) هاج این مطلب را بهخوبی بیان میکند: «دارایی همچون منا (نان آسمانی) است، احتکار را تاب نمیآورد».
دو) «تمام آنچه داریم منا است… و همانند منا که از روی حرص و طمع یا کمبود ایمان، به مقدار زیاد احتکار شده بود بلافاصله گَندید، پس ما نیز نمیبایست تردید نماییم که غَنایی که به زیانِ برادرانمان انباشته میشوند نفرین شدهاند، و زود از بین میروند و مالکشان نیز با آنها به ضلالت میرود.» (کالوین)
۳. آیات (۱۶-۲۴) چگونگی دریافتِ مبلغِ جمعآوری شده توسط تیتوس زمانی که او و یارانش به آن منظور، حضور مییابند.
خدا را شکر میکنم که در دل تیتوس نیز نهاده است که همچون من خالصانه به فکر شما باشد. زیرا او نه تنها تقاضای ما را پذیرفت، بلکه خود با اشتیاقِ بسیار، برای آمدن نزد شما پیشقدم شد. و ما همراه او برادری را میفرستیم که همۀ کلیساها او را بهخاطر خدمتش به انجیل میستایند. بهعلاوه، او از سوی کلیساها انتخاب شده تا در انجام این کار خیر که برای جلال خدا و نشان دادن خیرخواهیمان خدمت آن را بر عهده گرفتهایم، همسفر ما باشد. ما بسیار مراقبیم که خدمت ما در گردآوری این هدیۀ سخاوتمندانه مورد انتقاد کسی قرار نگیرد. زیرا میکوشیم نه تنها در نظر خداوند، بلکه در نظر مردم نیز آنچه شایسته است انجام دهیم. همراه این افراد، برادر خود را نیز میفرستیم که بارها اشتیاقش از راههای گوناگون بر ما ثابت شده، و اکنون اشتیاق او بهخاطر اطمینان بسیارش به شما حتی افزونتر نیز گردیده است. دربارۀ تیتوس باید بگویم که در خدمت به شما شریک و همکار من است؛ و دربارۀ برادرانمان نیز باید بگویم که فرستادگان کلیساها و جلال مسیحاند. پس محبت خود را در عمل به آنها ثابت کنید و نشان دهید که فخر ما به شما بیاساس نیست، تا همۀ کلیساها ببینند.
الف. خدا را شکر میکنم که در دل تیتوس نهاده است که به فکر شما باشد: هدف پولس آن است که تیتوس را در جایگاهِ حامل امین آن پول به آنها معرفی کند.
ب. و ما همراه او برادری را میفرستیم که همۀ کلیساها او را بهخاطر خدمتش به انجیل میستایند: مفسرین برای شناسایی برادر نام برده در این قسمت، بسیار کوشیدند. او کیست؟
یک) این برادر زمانی که تیتوس از سوی پولس به قرنتس پا گذاشت، او را همراهی کرد.
دو) این برادر در تمامی کلیساها در انجیل بهخوبی شناخته شده و او را بهخاطر خدمتش به انجیل میستایند.
سه) همچنین این برادر از سوی کلیساها انتخاب شده تا در انجام این کار خیر همسفر پولس باشد. ورای این چیزها، ما هیچ اطلاعی از این مرد نداریم.
چهار) همانگونه که شاید پیشبینی کنید، مفسرین کتابمقدس حاضر بودهاند تا بگویند که این برادر چه شخصی بوده است. بعضی از گزینهها لوقا، برنابا، سیلاس، تیموتائوس، و اشخاصی متفاوت بودهاند، اما هیچکس حقیقتاً نمیداند. ما به یقین میتوانیم بگوییم که بهراستی اهمیتی ندارد، در غیر آنصورت خدا آن را به صراحت بیان میکرد.
ج. بسیار مراقبیم که خدمت ما در گردآوری این هدیۀ سخاوتمندانه مورد انتقاد کسی قرار نگیرد: پولس حکیمانه با فرستادن تیتوس و یارانش به منظور گردآوری این هدیه، و همسفری با پولس در انتقال آن به اورشلیم، از هر نوع شایعه دربارۀ نقشش در آن هدیه، جلوگیری نمود.
یک) و در نظر مردم نیز یادآوری است که تمام امور مالی در کلیسا باید مورد اطلاع شورا قرار گیرند و به دقت پیش برده شوند. پولس به هر عملی که ضروری بود اقدام نمود، تا کسی نتواند او را به اختلاس متهم کند. پولس میتوانست همچون یک شاعر بنویسد و همچون یک الهیدان تفکر نماید؛ اما میتوانست با ریزبینی و صحت بهترین حسابدار نیز عمل کند.
د. پس محبت خود را در عمل به آنها ثابت کنید و نشان دهید که فخر ما به شما بیاساس نیست، تا همۀ کلیساها ببینند: این دلگرمیای مستحکم از طرف پولس است. او میگوید که زمانی که تیتوس و برادر نام بُرده نشده میآیند، قرنتیان میبایست پیشکشی نیکو را به آنها نشان دهند.
· هدیهای نیکو نشان دهید، از آنرو که کلیساها نیز از آن مطلع گردند و خدا را به دلیل اعمالش در بین قرنتیان شکر کنند.
· هدیهای نیکو نشان دهید، از آنرو که هدیۀ داده شده، اثباتِ محبت شما خواهد بود.
· هدیهای نیکو نشان دهید، از آنرو که پولس از سخاوت مسیحیان قرنتس، به سایرین فخر کند.
یک) ایدهای که در آخر مطابق با آن نتیجهگیری شده، واضح است. پولس حالا از آنها میخواهد که همچون دهندگان نیکویی که او ادعا کرده هستند، پیشقدم شده و آنطور که شایسته است هدیه دهند.