فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!

متی باب ۱۱- مسیح شخصی نبود که آنان انتظار داشتند.

عیسی و یحیای تعمیددهنده

۱. آیات (۱-۳) پرسش شاگردان یحیای تعمیددهنده از عیسی (همانی که می‌بایست بیاید)

پس از آنکه عیسی از دادن این فرمان‌ها به دوازده شاگرد خود فارغ شد، از آنجا عزیمت کرد تا در شهرهای ایشان به تعلیم و موعظه بپردازد. چون یحیی در زندان، وصف کارهای مسیح را شنید، شاگردان خود را نزد وی فرستاد تا بپرسند: «آیا تو همانی که می‌بایست بیاید، یا منتظر دیگری باشیم؟

الف. پس از آنکه عیسی از دادن این فرمان‌ها به دوازده شاگرد خود فارغ شد: طبق گفتۀ بروس عبارت در شهرهای ایشان به تعلیم و موعظه بپردازد، به شهرهای شاگردان اشاره ندارد، بلکه منظور شهرهای غیریهودیان است. به این ترتیب عیسی به شاگردان فرصت داد تا به کار خودشان برسند.

ب. شاگردان خود را نزد وی فرستاد: همچنین ممکن است که یحیی این سؤال را نه به‌خاطر خودش، بلکه به‌خاطر شاگردانش پرسیده باشد، البته شاید احتمال آن کم باشد. او می‌خواست آنها نزد عیسی بروند و خودشان بپرسند و همین امر سبب می‌شد که توجه خود را بر عیسی متمرکز کنند.

یک) «در متی ۱۲:۴ به دستگیری یحیی اشاره شده است؛ داستان کامل زندانی شدن او در متی ۱۲-۳:۱۴ شرح داده شده است.» (فرانس)

دو) «هیرودیسِ آنتیپاس اهل جلیل، به ملاقات برادرش در روم رفت. در آن دیدار، همسر برادر خود را اغوا کرد. او وقتی دوباره به خانه بازگشت، همسر خود را بیرون کرد و با همسر برادرش که او را از شوهرش دور کرده بود، ازدواج کرد. یحیی علناً و به جد هیرودیس را سرزنش کرد. سرزنش یک مستبد شرقی کار عاقلانه‌ای نیست و هیرودیس هم انتقام خود را گرفت. یحیی دستگیر و به سیاهچال قلعۀ ماکائیروس در کوهستان نزدیک دریای مردگان انداخته شد.» (بارکلی)

ج. آیا تو همانی که می‌بایست بیاید، یا منتظر دیگری باشیم؟: یوحنا ۲۹:۱-۳۶ و متون دیگر آشکار می‌سازند که یحیی قبل از این به‌روشنی عیسی را به‌عنوان مسیح تشخیص داده بود. شاید بتوان شک کنونی او را پای سوء‌تفاهی گذاشت که به‌خاطر خدمت کنونی مسیح در او به وجود آمده بود. شاید انتظار داشت که عیسی، از آنجا که مسیح موعود است، کارهایی مرتبط با آزادی سیاسی اسرائیل انجام دهد ــیا حداقل یحیی را که در زندان بود، آزاد کند.

یک) امکان دارد یحیی میان مسیح و همانی که می‌بایست بیاید به غلط تمایز قائل شده باشد. برخی منابع حاکی از آن است که بعضی از یهودیان آن زمان بین نبی‌ای که موسی وعدۀ آمدن او را داده (تثنیه ۱۵:۱۸) و مسیح موعود تمایز قائل می‌شدند. آنچه از متن بر می‌آید، بیشتر حس سردرگمی در یحیی است. شاید محاکمۀ طولانی باعث سردرگمی او شده بود.

۲. آیات (۴-۶) پاسخ عیسی به شاگردان یحیای تعمیددهنده: به یحیی از تحقق نبوت‌ها در مورد مسیح بگویید.

عیسی در پاسخ گفت: «بروید و آنچه می‌بینید و می‌شنوید به یحیی بازگویید، که کوران بینا می‌شوند، لنگان راه می‌روند، جذامیان پاک می‌گردند، کران شنوا می‌شوند، مردگان زنده می‌گردند و به فقیران بشارت داده می‌شود. خوشا به‌حال کسی که به سبب من نلغزد.»

الف. بروید و آنچه می‌بینید و می‌شنوید به یحیی بازگویید: عیسی می‌خواست هم یحیی و هم شاگردان او را در مورد مسیح بودن خودش مطمئن سازد. اما به آنان خاطرنشان می‌کند که قدرت او بیشتر در خدمات فروتنانه و برآورده کردن نیازهای شخصی مردم آشکار می‌شود، نه در کارهای برجستۀ آزادی سیاسی.

یک) ممکن است ما سؤال یحیی را این‌گونه بیان کنیم: «عیسی، چرا بیشتر از این انجام نمی‌دهی؟» مورگان به این موضوع چنین پاسخ می‌دهد: «خطاب به تمام بی‌تابی‌ها، او هشداری مشابه را مطرح می‌کند… اکثراً، روش خدمت خداوند، روش مداومت در انجام کارهای به ظاهر کوچک است. تاریخ کلیسا نشان می‌دهد این یکی از دشوارترین درس‌هاست.»

 

دو) «چرا این روزها گفته می‌شود، معجزات بیشتر آزمایش ایمان هستند و نه پشتوانۀ ایمان؟ نسل بی‌ایمان حتی غذا را به زهـر تبدیل می‌کند.» (اسپرجن)

ب. خوشا به‌حال کسی که به سبب من نلغزد: عیسی می‌دانست که تمرکز خدمتش برای مردم یهود اهانت‌آمیز بود، چرا که مدت طولانی انتظار آزادی سیاسی از سلطهٔ روم را داشتند. اما برای آنانی که به‌خاطر مسیح که برخلاف انتظار قوم عمل کرد، لغزش نمی‌خورند، مایۀ برکت است.

یک) «یکی از دوستان، این جملات را به خوشا‌به‌حال دیگر تبدیل کرد، خوشا‌به‌حال آنانی که لغزش نمی‌خورند.» (مایِر)

دو) «خوشا‌به‌حال آنان که می‌توان در زندان رهایشان کرد، هنگام شهادت‌دادن ساکتشان کرد، کسانی که به نظر همه، خداوند رهایشان کرده، ولی باز با این حال می‌توانند هر شکی را بر طرف می‌کنند. یحیی به سرعت این برکت را گرفت و آرامش خود را احیا نمود.» (اسپرجن)

۳. آیات (۷-۱۵) سخنان عیسی در مورد یحیی

چون شاگردان یحیی می‌رفتند، عیسی دربارۀ یحیی سخن آغاز کرد و به جماعت گفت: «برای دیدن چه چیز به بیابان رفتید؟ برای دیدن نی‌ای که از باد در جنبش است؟ اگر نه، پس برای دیدن چه رفتید؟ برای دیدن مردی که جامه‌ای لطیف در بر دارد؟ آنان که جامه‌های لطیف در بر می‌کنند در کاخ‌های پادشاهانند. پس برای دیدن چه رفتید؟ برای دیدن پیامبری؟ آری، به شما می‌گویم کسی که از پیامبر نیز برتر است. زیرا او همان است که درباره‌اش نوشته شده: ”اینک پیام‌آور خود را پیشاپیش تو می‌فرستم، که راهت را پیش رویت مهیا خواهد کرد.“ آمین، به شما می‌گویم، که بزرگ‌تر از یحیای تعمیددهنده از مادر زاده نشده است، امّا کوچک‌ترین در پادشاهی آسمان از او بزرگ‌تر است. از زمان یحیای تعمیددهنده تا کنون، پادشاهی آسمان نیرومندانه به پیش می‌رود و زورآوران آن را تصاحب می‌کنند. زیرا همۀ پیامبران و تورات تا زمان یحیی نبوّت می‌کردند. و اگر بخواهید بپذیرید، یحیی همان ایلیا است که می‌بایست بیاید. هر که گوش شنوا دارد، بشنود.

الف. پیامبری… از پیامبر نیز برتر است: عیسی به آنها خاطرنشان می‌کند که یحیی انتخاب شدۀ خدا و جلودار مسیح بود، نه کسی که به دنبال خشنودی خود یا دیگران است. او درحقیقت بیش از یک پیامبر بود، چون تنها او جلودار مسیح بود. به همین دلیل او بزرگترین پیامبران و بزرگترین انسان‌ها بود (بزرگ‌تر از یحیای تعمیددهنده از مادر زاده نشده است).

یک) زیرا او همان است که درباره‌اش نوشته شده: متی اشاره می‌کند می‌کند خدمت جلوداری مسیح در اشعیا ۳:۴۰ و ملاکی ۱:۳ نوبت شده بود.

دو) اگرچه ممکن است برخی افراد نسبت به یحیی دیدگاه خوبی نداشته باشند، به دلیل اینکه به نظر می‌رسد نسبت به عیسی دچار شک شد، اما خود خودش درمورد یحیی بسیار نیکو سخن می‌گوید. «تا قبل از آن، یحیی درمورد عیسی شهادت می‌داد، اما اکنون عیسی درمورد یحیی شهادت می‌دهد.» (کارسون)

·            یحیی استوار بود و مانند نی به آسانی تکان نمی‌خورد.

·            یحیی ساده زیست بود و زندگی با انضباطی داشت و تجملات و راحتی این دنیا را دوست نداشت.

·            یحیی خادم و نبی خدا بود.

·            یحیی به‌عنوان پیامبر خاص خدا فرستاده شد.

·            یحیی خاص بود، از این نظر تحتِ عهدعتیق می‌توان او را بزرگترین شخص در نظر گرفت.

·            یحیی از کوچکترین‌ها در پادشاهیِ تحت عهد‌جدید کمتر بود.

ب. امّا کوچک‌ترین در پادشاهی آسمان از او بزرگ‌تر است: اگرچه یحیی شخص بزرگی بود، اما در عهدجدید تولد تازه نداشت، چرا که قبل از اینکه کار عیسی بر روی صلیب کامل شود و از قبر برخیزد، یحیی زندگی کرد و جانش را از دست داد. بنابراین او از مزایای عهدجدید بهره‌مند نشد (اول قرنتیان ۲۵:۱۱ دوم قرنتیان ۶:۳، عبرانیان ۶:۸-۱۳)

یک) «همان‌طور که ممکن است بگوییم به‌عنوان یک قانون تاریک‌أترین روز از روشن‌ترین شب، روشن‌تر است؛ پس یحیی نیز اگرچه در ردهٔ خودش اولین است، اما پشت سر آخرین شخص در عهدجدید یا ردۀ انجیل قرار دارد. کمترین در انجیل، بالاتر از بزرگ‌ترین در شریعت است.» (اسپرجن)

ج. پادشاهی آسمان نیرومندانه به پیش می‌رود و زورآوران آن را تصاحب می‌کنند: اشارۀ عیسی به کلمۀ نیرومندانه، هم شدّت جنگ روحانی پیرامون خدمت و پیشروی خود و هم شدّت نیاز به پایداری در پیروی از خدا و پادشاهی او را آشکار می‌سازد.

یک) معنای دقیق این متن بسیار بحث‌برانگیز است و به‌خاطر دستور زبان پیچیده‌ای که در آن به کار رفته دشوارتر هم می‌شود. احتمالاً کارسون بهترین مفهوم هر دو عبارت را بیان می‌کند. «این پادشاهی با قدرت مقدس و نیرویی پرجلال آمده و حدود تاریکی را به عقب می‌راند. این امر به‌طور خاص در معجزات عیسی تجلی یافته و در پاسخ عیسی به یحیای تعمیددهنده تنیده شده… این پادشاهی به‌شدّت در حال پیشروی است و اکنون زمان آن رسیده که جان‌های دلیر و زورآوران، آن را تصاحب کنند.» (کارسون)

دو) این پادشاهی هرگز منفعلانه به دست نمی‌آید. همیشه بر کار خدا به‌خاطر ما بنا می‌شود، ولی کار خدا همیشه پاسخی در ما ایجاد می‌کند. «خواسته‌های تن‌پرورانه یا تلاش‌های بی‌رمق نیستند که انسان را به آسمان می‌‌برند.» (پول)

سه) «غالباً شکایاتی از سوی برخی افراد صورت می‌گیرد و با تعجب بیان می‌‌کنند که آنها از تلاش برای انجام خدمت به خدا هیچ برکتی دریافت نکرده‌اند. شخصی می‌گفت: من سال‌هاست که معلم کانون شادی‌ام، اما هرگز شاهد ایمان آوردن هیچ‌یک از دختران و پسران نبود‌ه‌ام. باید بگویم که احتمالاً از آنروست که هرگز نسبت به این امر، تا آن حد که باید زورآور نبوده‌اید؛ روح الهی شما را مجاب نکرده که تصمیم جدی در مورد ایمان آوردن آنها بگیرید. روح، شما را به اشتیاق نیاورده تا بگویید: نمی‌توانم زندگی کنم، مگر اینکه خدا برکتم دهد. نمی‌توانم باشم، مگر اینکه نجات برخی از این بچه‌ها را ببینم. بعد از آن باید با درد به زانوان بیافتید و در دعا، توکل و اعتماد خود را با همان شدت و حدت بر آسمان معطوف دارید، هرگز ناامید نمی‌شوید, چون که زورآور آن را به قوت تصاحب می‌کند“.»  (اسپرجن)

د. زیرا همۀ پیامبران و تورات تا زمان یحیی نبوّت می‌کردند: عیسی بیان می‌کند که یک دورۀ زمانی با یحیی پایان می‌یابد. همۀ انبیا و شریعت، یحیی و خدمت او را به‌عنوان جلودار مسیح پیشگویی کردند. مفهومی هست که براساس آن یحیی برای هر نبی که راه را برای آمدن عیسی مهیا می‌کند، سخن می‌گوید.

یک) در عهدعتیق، هر پیامبری اعلام می‌کرد: «مسیح می‌آید.» اما فقط یحیی به تنهایی این افتخار را دارد که بگوید: «مسیح اینجا در میان ماست.»

ه. و اگر بخواهید بپذیرید، یحیی همان ایلیا است که می‌بایست بیاید: ممکن است یحیی در تحقق نسبی ملاکی ۵:۴ مانند ایلیا باشد. اما او دقیقاً ایلیا نبود، بلکه در همان روح و قوت ایلیا خدمت کرد (لوقا ۱۷:۱). از آنجایی که یحیی در مفهوم نمادین همان ایلیا بود، عیسی اضافه می‌کند: «اگر بخواهید بپذیرید

یک) در حقیقت ایلیا در زمان خدمت عیسی، در زمان دگرگونی سیما (تبدیل هیئت) آمد (متی ۳:۱۷). اما در تحقق بیشتر وعدۀ ملاکی ۵:۴، ایلیا قبل از آمدن مسیح یک‌بار دیگر خواهد آمد مانند، یکی از دو انبیای مکاشفه ۳:۱۱-۱۲.

دو) اگر خدمت یحیای تعمیددهنده مانند ایلیا باشد، پس باید به یاد داشته باشیم که ایلیا نیز افسرده و دلسرد شد.

سه) هر که گوش شنوا دارد، بشنود: «عیسی معمولاً بعد از خطبه‌ای مهم، سخنی ضرب‌المثل مانند را بیان می‌داشت، و اینجا برای اولین‌بار در متی چنین بیانی نگاشته شده است.»  (بروس)

۴. آیات (۱۹-۱۶) عیسی کسانی که از خشنود شدن از خدمت او و یحیی سر باز می‌زدند را توبیخ می‌کند.

«این نسل را به چه تشبیه کنم؟ همچون کودکانی هستند که در بازار می‌نشینند و به همبازی‌های خود ندا می‌کنند:

برای شما نی نواختیم، نرقصیدید؛

مرثیه خواندیم، سینه نزدید.“

 

زیرا یحیی آمد که نه می‌خورَد و نه می‌نوشد؛ می‌گویند: ”دیو دارد.“ پسر انسان آمد که می‌خورَد و می‌نوشد؛ می‌گویند: ”مردی است شکمباره و میگسار، دوست خَراجگیران و گناهکاران.“ امّا حقانیت حکمت را اعمال آن به‌ثبوت می‌رساند.»

الف. این نسل را به چه تشبیه کنم؟: عیسی در اینجا ماهیت نسل کنونی خود و اینکه چقدر کلام خدا و فرستادگان او را به دلخواه خود و با شک می‌پذیرفتند را در نظر می‌گیرد.

ب. برای شما نی نواختیم، نرقصیدید؛ مرثیه خواندیم، سینه نزدید: منظور این است، آنانی که دل ایرادگیر دارند، به‌هرحال چیزی برای انتقاد‌کردن و ایراد‌گرفتن پیدا خواهند کرد. بسیاری افراد نه از یحیی خوششان می‌آمد و نه از عیسی.

یک) «آنان از شنیدن صدای خدا در هر دو حالت، چه شادمانه و چه غم‌انگیز، چه در رحمت و چه در زحمت، امتناع می‌ورزیدند، چرا که مطابق میلشان نبود. به هیچ روی قادر به خشنود‌شدن نبودند.» (فرانس)

ج. دوست خَراجگیران و گناهکاران: عیسی انتقادهای برخی افراد نسبت به خود را نقل‌قول می‌کند. اگرچه این کلمات برای محکوم‌کردن بود، اما تبدیل به چیزی شگفت‌انگیز شدند. عیسی به یقین دوست خَراجگیران و گناهکاران بود.

یک) «لقبی که در ابتدا برای بی‌آبرو و محکوم‌کردن بود، اکنون نامی افتخارآمیز است: عاشق گناهکاران.» (بروس)

د. حقانیت حکمت را اعمال آن به‌ثبوت می‌رساند: حقانیت مرد حکیم را اعمال حکیمانهٔ او (در برخی از ترجمه‌ها فرزندانش) ثابت می‌کنند. عیسی به‌طور خاص حکمت پذیرش عیسی و یحیی را در نظر داشت، به‌خاطر آنچه که بودند و آنچه به آن خوانده شده بودند.

یک) ممکن است برخی افراد از یحیی انتقاد کنند، اما باید به کارهایی که او انجام داد نگاهی بیندازند او هزاران تن را به سوی توبه هدایت کرد و راه را برای مسیح آماده نمود. برخی نیز ممکن است از مسیح انتقاد کنند، اما آنها نیز باید به اعمال او نگاه کنند: ‌او تعلیم داد، کار کرد، محبت کرد و مُـرد، اما هرگز مانند هیچ انسان دیگری نبود.

محکوم و پذیرفته شده

۱. آیات (۲۰-۲۴) عیسی شهرهایی را که به‌واسطۀ خدمت خودش و یا خدمت یحیی توبه نکردند، سرزنش می‌کند.

آنگاه عیسی به سرزنش شهرهایی پرداخت که با اینکه بیشترِ معجزاتش در آنها انجام شده بود، توبه نکرده بودند. «وای بر تو، ای خورَزین! وای بر تو، ای بِیت‌صِیْدا! زیرا اگر معجزاتی که در شما انجام شد در صور و صیدون روی می‌داد، مردم آنجا مدت‌ها پیش در پلاس و خاکستر توبه کرده بودند. امّا یقین بدانید که در روز داوری، تحمل مجازات برای صور و صیدون آسان‌تر خواهد بود، تا برای شما. و تو ای کَفَرناحوم، آیا تا به فلک سر خواهی افراشت؟ هرگز، بلکه تا به اعماق هاویه فرو خواهی افتاد. زیرا اگر معجزاتی که در تو انجام شد در سُدوم رخ می‌داد، تا به امروز بر جا می‌ماند. امّا یقین بدان که در روز داوری، تحمل مجازات برای سُدوم آسان‌تر خواهد بود، تا برای تو.»

الف. آنگاه عیسی به سرزنش شهرهایی پرداخت که با اینکه بیشترِ معجزاتش در آنها انجام شده بود، توبه نکرده بودند: از آنجایی که بیشتر معجزات عیسی در این شهرها بود، آنها تجربۀ عظیم‌تری به‌دست آوردند و همین امر مسئولیت آنها را بیشتر می‌کرد.

یک) این اصل ــ نور افشان‌تر، مسئولیت بیشتر (هر که بامش بیش، برفش بیشتر)‌  -بدان معناست که جهان غرب باید در حضور خدا بیش از دیگران پاسخگو باشد. غرب نسبت به جوامع دیگر، دسترسیِ بی‌مانندی به انجیل داشته و دارد، ولی با این وجود هنوز نیازمندِ توبه است.

دو) «عدم پاسخگویی به صدای خدا، مشخصۀ این نسل است که باعث سقوطش خواهد شد. (فرانس)

ب. تحمل مجازات برای صور و صیدون آسان‌تر خواهد بود: وقتی عیسی گفت روز داوری برای این شهرها آسان‌تر خواهد بود، به این امر اشاره می‌کرد که درحقیقت درجات داوری مختلفی وجود دارد. در داوری نهایی برخی بسیار بیشتر از دیگران مجازات خواهند شد.

یک) «در آسمان، درجات مختلف سعادت و در جهنم طبقات مختلف عذاب وجود دارد (مقایسه شود با متی ۴۱:۱۲، ۱۳:۲۳، لوقا ۴۷:۱۲-۴۸)، موضوعی که پولس به‌خوبی آن را درک کرده بود (رومیان ۲۰:۱-۱۶:۲). این مفاهیم برای جامعۀ مسیحی غرب و انگلیسی زبان هشداردهنده است.» (کارسون)

دو) «اگر ترک‌ها و تاتارها لعن شده‌اند، مسیحیان فاسق باید دوبرابر لعن شوند.» (ترپ)

ج. خورَزین…بِیت‌صِیْدا…کَفَرناحوم: داوری خدا برضد این شهرها انجام شد. هرکدام از آنها مدت‌ها پیش نابود شده بودند و نسل به نسل ویران‌تر می‌شدند.

یک) در اناجیل نمی‌خوانیم که مسیح در خورزین یا بیت‌صیدا معجزاتی انجام داده باشد، اما در یوحنا ۲۵:۲۱ گفته شده: «عیسی کارهای بسیار دیگر نیز کرد که اگر یک به یک نوشته می‌شد، گمان نمی‌کنم حتی تمامی جهان نیز گنجایش آن نوشته‌ها را می‌داشت.» کارهایی که عیسی در خورزین و بیت‌صیدا انجام داد، در میان اعمال نانوشته است. بسیار نیکوست که همواره به یاد داشته باشیم، اناجیل روایت حقیقی زندگی عیسی هستند، اما کارهایی که او انجام داد، بسیار بیشتر از آن چیزی است که در اناجیل ثبت شده باشد.

دو) «کفرناحوم، شهر خود عیسی، مقـرِّ ارتش نجات، پسر خدا را دیده و سخنان او را شنیده بود… بنابراین او از اینکه می‌دید آنجا مانند همیشه همچنان سختدل مانده، سوگواری کرد.» (اسپرجن)

سه) «این شهرها بر عیسی هجوم نبردند؛ او را از دروازه‌هایشان بیرون نکردند؛ در پی مصلوب‌کردن او نبودند، فقط به‌سادگی او را نادیده گرفتند. بی‌توجهی می‌تواند همچون شکنجه باعث مرگ شود.» (بارکلی)

۲. آیات (۲۵-۲۷) عیسی آنانی را که پیغام او را پذیرفتند، تمجید می‌کند.

در آن وقت، عیسی اظهار داشت: «ای پدر، مالک آسمان و زمین، تو را می‌ستایم که این حقایق را از دانایان و خردمندان پنهان داشته و بر کودکان آشکار کرده‌ای. آری، ای پدر، زیرا خشنودی تو در این بود. پدرم همه‌چیز را به من سپرده است. هیچ‌کس پسر را نمی‌شناسد جز پدر، و هیچ‌کس پدر را نمی‌شناسد جز پسر، و آنان که پسر بخواهد او را بر ایشان آشکار سازد.

الف. ای پدر، مالک آسمان و زمین، تو را می‌ستایم: در رابطۀ عیسی با پدرش، شادی عمیقی را حس می‌کنیم. شخصیت‌های تثلیث با شادی با یکدیگر صحبت و ارتباط برقرار می‌کنند.

یک) «به کارگیری کلمۀ اظهار داشت نشان از وجود رابطهٔ دائم مشارکت بین مسیح و خداست. ستایش، پاسخ دل عیسی به سِرِ یهوه بود.» )مورگان)

ب. این حقایق را از دانایان و خردمندان پنهان داشته و بر کودکان آشکار کرده‌ای: عیسی خوشحال بود از اینکه خداوند چیزی غیرعادی را انتخاب کرده بود آنچه که کودکان در دنیا می‌دیدند‌ـ تا به پیغام پادشاهی او پاسخ دهند. البته این را باید در مضمون وسیع ترِ انکار عیسی و پیامبران او که از متی ۹ شروع شد، در نظر گرفت.

یک) همچنین این امر به ما خاطرنشان می‌کند که اگر ما به عیسی پاسخ دهیم، به این دلیل است که پدر این چیزها را بر کودکانی همچون ما آشکار ساخته است.

ج. هیچ‌کس پسر را نمی‌شناسد جز پدر، و هیچ‌کس پدر را نمی‌شناسد جز پسر، و آنان که پسر بخواهد او را بر ایشان آشکار سازد: عیسی با استفاده از کلمهٔ پسر در واقع به خود اشاره می‌کرد، پس اینجا سخنی را بیان کرده است که تنها به خود او اشاره داشت. او در اینجا اعلام می‌کند فقط او رابطۀ حقیقی و درستی با خدای پدر دارد و خدا فقط از طریق او می‌تواند افراد دیگر را بشناسد (آنان که پسر بخواهد او را بر ایشان آشکار سازد). اینها ادعاهای شگفت‌انگیز عیسی درمورد خودش است.

یک) متی ۲۷:۱۱ حقایق بیشتری درمورد رابطۀ میان خدای پدر و خدای پسر را آشکار می‌سازد.

·             میان خدای پدر و خدای پسر هیچ رازی وجود ندارد.

·             کسی وجود ندارد که پدر را به خوبی پسر بشناسد.

·             کسی وجود ندارد که پسر را به خوبی پدر بشناسد.

·             پسر انتخاب می‌کند که پدر را بر برخی افراد آشکار سازد.

دو) در نحوهٔ شناخت پدر توسط پدر، و طریقی که ما او را می‌شناسیم، تفاوتی اساسی وجود دارد. ما خدای پدر را می‌شناسیم، چرا که او خود را تنزل بخشید تا خود را بر ما مکشوف سازد. خدای پسر، خدای پدر را می‌شناسد، چون طبیعتاً با یکدیگر سازگاری دارند.

۳. آیات (۲۸-۳۰) دعوت عیسی.

«بیایید نزد من، ای تمامی زحمتکشان و گرانباران، که من به شما آسایش خواهم بخشید. یوغ مرا بر دوش گیرید و از من تعلیم یابید، زیرا حلیم و افتاده‌دل هستم، و در جان‌های خویش آسایش خواهید یافت. چرا که یوغ من راحت است و بار من سبک.»

الف. بیایید نزد من: عیسی با گفتن بیایید نزد من، اقتدار خود را نشان داد. این دعوت به زبان هر کس نمی‌آید، ولی برای خدا چنین نیست. و وای بر آنانی که مردم را به جای عیسی، نزد خود می‌خوانند!

یک) «بیایید؛ او مردم را به هیچ مسیر دیگری نمی‌خواند، بلکه آنها را نزد خود می‌خواند. کلمۀ مورد علاقۀ او، بیایید نزد من است. او نگفت نزد موسی بروید، بلکه گفت بیایید نزد من. ما باید با اطمینانی شخصی نزد عیسی برویم. ما نباید ابتدا سراغ تعالیم، احکام و یا خدمت برویم، بلکه باید نزد منجی شخصی خود برویم.» (اسپرجن)

ب. ای تمامی زحمتکشان و گرانباران: دعوت عیسی از کسانی بود که گرانبار بودند. او آنان را فراخواند که احساس می‌کردند برای رفع نیازهای خود باید نزد او بیایند، به‌جای آنکه در خودکفایی زندگی کنند!

یک) طبق گفتۀ کارسون زحمتکش اشاره دارد به بارهایی که ما بر خود تحمیل می‌کنیم و گرانبار اشاره دارد به بارهایی که دیگران بر ما قرار می‌دهند.

دو) گرانباری همان اندیشه‌هایی هستند که متی در ۴:۲۳ به آنها اشاره می‌کند، جایی که عیسی برضد رهبران مذهبیِ زمان خودش سخن می‌گوید، یعنی آنهایی که بارهای توانفرسا را می‌بندند و بر دوش مردم می‌گذارند.

ج. یوغ مرا بر دوش گیرید و از من تعلیم یابید: عیسی پیشنهادی شگفت‌انگیز می‌دهد و از ما دعوت می‌کند که یوغ مرا بر دوش گیرید و از من تعلیم یابید. ما باید مانند شاگردن نزد عیسی برویم تا از او تعلیم بگیریم و مایل باشیم که یوغ او ما را هدایت کند، و تنها به دنبال دریافت‌کردن از او نباشیم.

یک) مطابق گفتۀ آدام کلارک، یهودیان باستان به‌طور معمول از انگارهٔ یوغ برای بیان تعهد شخص به خدا استفاده می‌کردند. در آن زمان یوغ پادشاهی، یوغ شریعت، یوغ فرامین، یوغ توبه، یوغ ایمان و یوغ عمومی خدا وجود داشت. در این متن می‌توانیم ببینیم عیسی به‌آسانی می‌گوید: «همۀ یوغ‌های دیگر را فراموش کنید. یوغ مرا بر دوش گیرید و از من تعلیم یابید

دو) وقتی از دور به یوغ عیسی نگاه می‌کنیم، به‌راحتی ممکن است تصورات اشتباه درمورد آن در ذهن ما به‌وجود آید. اما اگر فقط به چیزی که عیسی گفت گوش دهیم –یوغ مرا بر دوش گیرید– باید یوغ او را برگیریم و سپس ببینیم چه نوع یوغی است.

·            یوغ عیسی در مقایسه با یوغ‌های دیگر راحت و سبک است.

·            یوغ عیسی مادامی که از آن سرپیچی نکنیم، سبک است.

·            یوغ عیسی هیچ ربطی به نگرانی‌هایی که برای ما ممنوع است ندارد.

·            یوغ عیسی شامل بارهایی نیست که خودمان برمی‌داریم.

د. زیرا حلیم و افتاده‌دل هستم: عیسی با توصیف خود به‌عنوان حلیم و افتاده‌دل، ذات خود را آشکار ساخت. این دل خادم او را نشان می‌دهد که در سراسر خدمتش نمایان است و به او برای تحمل بارهای ما صلاحیت می‌دهد.

ه. و در جان‌های خویش آسایش خواهید یافت: عیسی عطای خودش به شاگردانش را آسایش یافتن جان‌هایشان توصیف می‌کند. این عطای بی‌نظیر -هم زورمند است و هم عمیق- و باید حق طبیعی آنانی دانست که نزد عیسی می‌آیند و شاگرد او هستند. آنها باید باور داشته باشند که اگر در جان‌های خویش آسایش ندارند، برخی چیزها در زندگی آنان اشتباه است.

یک) «در جان‌های خویش آسایش خواهید یافت، بازتابی از متن عبری ارمیا ۱۶:۶ است که این عطا به مثابهٔ پیشکشیِ خدا به آنانی است که از طریقت او اطاعت می‌کنند؛ عیسی اکنون این دعوتنامه را به نام خود صادر می‌کند!»  فرانس

و. چرا که یوغ من راحت است و بار من سبک: عیسی این دعوت شگفت‌انگیز را با این تضمین خلاصه می‌کند. این یوغ راحت و این بار سبک است، چرا که او با ما متحمل آن می‌شود. اگر بخواهیم به تنهایی متحمل آن شویم، آنگاه این یوغ غیرقابل تحمل می‌شود، اما با عیسی می‌تواند راحت و سبک شود.

یک) کشاورزان باستان هنگامی‌که حیوانی را (مثلاً یک گاو) برای شخم‌زدن زمین تربیت می‌کردند، اغلب اوقات آن حیوان را با یک حیوان بزرگ‌تر، قوی‌تر و باتجربه‌تر هم‌یوغ می‌کردند، حیوانی که بارها را متحمل می‌شد و حیوانات کم‌سن‌تر را در فرآیند یادگیری هدایت می‌کرد.

دو) «کلمۀ راحت در یونانی chrestos است که می‌تواند به معنی بسیار مناسب باشد. در فلسطین یوغ گاوهای نر از چوب ساخته می‌شد… این یوغ با دقت تنظیم می‌شد، بنابراین متناسب با اندازهٔ گردنِ حیوان بود و به گردن حیوانی که آن را حمل می‌کرد، آسیبی نمی‌رساند. این یوغ متناسب با اندازهٔ آن گاو ساخته می‌شد.» (فرانس)

سه) این سخن عیسی هرگز دعوت به تنبلی و زندگی بیهوده نیست، زیرا همچنان یک یوغ و بار برای حمل‌کردن وجود دارد. با این وجود «با» و «در» عیسی، آن یوغ و بار سبک هستند. «یوغ عیسی راحت است، نه به این دلیل که احکامش آسان‌تر هستند، بلکه به این دلیل که بیانگر ورود به رابطۀ استاد-شاگردی است.» (فرانس)

 

چهار) اگر یوغ شما سخت و بارتان سنگین است، آنگاه می‌توانیم بگوییم که آن یوغ یا بار او نیست و اجازه نداده‌اید عیسی همراه شما متحمل آن شود. عیسی آشکارا گفت: یوغ من راحت است و بار من سبک.