فصل به فصل، آیه به آیه، استفاده آسان و همیشه رایگان!
متی باب ۲۴ – گفتمان کوه زیتون عیسی
تخریب معبد و پیامدهای آن.
۱. آیات (۱-۲) عیسی تخریب معبد را پیشگویی میکند.
هنگامیکه عیسی معبد را ترک گفته، به راه خود میرفت، شاگردانش نزدش آمدند تا نظر او را به بناهای معبد جلب کنند. عیسی به آنان گفت: «همۀ اینها را میبینید؟ آمین، به شما میگویم، سنگی بر سنگ دیگر باقی نخواهد ماند، بلکه همه فرو خواهد ریخت.»
الف. هنگامیکه عیسی معبد را ترک گفته، به راه خود میرفت: عیسی دیگر با رهبران مذهبی مبارزه نمیکند و در خدمت زمینی خود دیگر بار هرگز به معبد وارد نشد. اکنون او با تأکید آنجا را ترک گفته، به راه خود رفت.
یک) ترک گفته، به راه خود میرفت: «در منظور این فعل نوعی از تأکید را میبینیم. او مانند شخصی که قصد بازگشت ندارد، آنجا را ترک کرد.» (بروس)
دو) «آنها نزد استاد خود آمدند تا قبل از اینکه ذهنش مشغول شود و تلاش کند ظلمت کنونی فکر خود را تغییر دهد، او را به نگریستن به آن بنای مقدس دعوت کنند.» (بروس)
ب. شاگردانش نزدش آمدند تا نظر او را به بناهای معبد جلب کنند: بعد از تخریب معبد سلیمان، این معبد در اصل توسط زروبابل و عزرا (عزرا ۱۵:۶) بنا شد. هیرودیس کبیر (که در زمان تولد عیسی حکومت میکرد) آن را توسعه و گسترش داد. این معبد نزدیک به هزار سال مرکز زندگی یهودی بود، آنقدر که مرسوم شده بود به معبد سوگند یاد میکردند (متی ۱۶:۲۳) و سخن گفتن بر ضد آن میتوانست به نوعی کفرگویی محسوب شود (اعمال ۱۳:۶).
یک) «یوسفوس که خود یهودی بود (آنتیکوئیتیس ۱۵. ۱۶) میگوید او هشت سال تمام ده هزار مرد را به کار گرفت و به همین دلیل شکوه و جلال آن از معبد سلیمان بسیار فراتر رفت.» (ترپ)
دو) بعد از کار هیرودیس، معبد بسیار عظیم شد: حدود ۵۰۰ متر طول آن و ۴۰۰ متر عرض آن شد. نقشۀ هیرودیس برای بازسازی معبد در سال ۱۹ قبل از میلاد شروع شد و در سال ۶۳ میلادی تکمیل شد، یعنی بیش از ۸۰ سال به طول انجامید. کار بازسازی معبد فقط ۷ سال قبل از نابودی آن، به اتمام رسید.
سه) اما این معبد دوم فقط بزرگ نبود، بلکه زیبا هم بود. یوسفوسْ تاریخنگار یهودی بیان کرد که این معبد از ورقههای طلا پوشیده شده بود و وقتی آفتاب بر آن میتابید، بازتابی کورکننده داشت، در قسمتهایی که طلا به کار نرفته بود، بلوکهای سنگ مرمر به کار رفته بود و این سنگها بهقدری سفید و خالص بودند که از دور گویی روی معبد برف نشسته است.
ج. همۀ اینها را میبینید؟: شاگردان میخواستند عیسی به این بناهای زیبا نگاه کند؛ عیسی به آنها گفت در اطراف بچرخند و به همۀ اینها خوب نگاه کنند.
یک) «همۀ اینها، نه بناها، نشاندهندۀ بیتفاوتی نسبت به شکوه مورد تحسین شاگردان بود.» (بروس)
د. سنگی بر سنگ دیگر باقی نخواهد ماند: حدود ۴۰ سال بعد از اینکه عیسی این سخنان را گفت، انقلاب گستردۀ یهودیان بر علیه رومیان در فلسطین شکل گرفت و آنها از موفقیتهای اولیۀ بسیاری برخوردار شدند. اما در نهایت سربازان رومی این شورش را سرکوب کردند. در سال ۷۰ میلادی اورشلیم سقوط کرد و نابود شد که این نابودی شامل معبد نیز شد –دقیقاً همانطور که عیسی گفته بود.
یک) «تیتوس (گفته میشود) میخواست معبد را بهعنوان یکی از عجایب جهان از آتشسوزی حفظ کند، اما نتوانست. خشم سربازانش به این حد بود، اما بدون شک کار خدا را به انجام رساندند.» (ترپ)
دو) گفته میشود در زمان سقوط اورشلیم، آخرین یهودیان نجات یافته در این شهر، به معبد فرار کردند، زیرا محکمترین و امنترین بنا در این شهر بود. سربازان رومی آن را محاصره کردند و سربازی مست آتش روشن کرد و خیلی زود آتش همۀ بنا را دربرگرفت. ورقههای طلای کار شده در سقف ذوب شدند و بین شکافهای دیوارهای سنگی معبد ریخته شدند. فرماندۀ رومی برای بازیابی این طلاها فرمان داد که معبد سنگ به سنگ برچیده شود. این تخریب بهقدری کامل بود که امروزه بهسختی میتوان گفت زیربنای معبد دقیقاً کجا بوده است.
سه) «یوسفوس میگوید این سنگها سفید و مستحکم بودند. پانزده متر طول و هفت و نیم متر پهنا و پنج متر ضخامت داشتند.» (کلارک)
ه. بلکه همه فرو خواهد ریخت: این نبوت بهطور کامل تحقق یافت. یک معبد حقیقی وجود داشت و تخریبی حقیقی رخ داد. تحقق کلمه به کلمۀ این نبوت، اساسی برای سایر نبوتهای این فصل بنا کرد. باید برای آنها نیز چنین تحقق کاملی را انتظار داشته باشیم.
یک) «میتوان دید وقتی خانههای باشکوه دعا به لانۀ دزدان تبدیل میشود، چقدر برای خدا بیارزش میشوند.» (پول)
۲. آیهٔ (۳) پیشگویی عیسی دو سؤال ایجاد کرد.
وقتی عیسی بر کوه زیتون نشسته بود، شاگردانش در خلوت نزد او آمده، گفتند: «به ما بگو این وقایع کِی روی خواهد داد و نشانۀ آمدن تو و پایان این عصر چیست؟»
الف. وقتی عیسی بر کوه زیتون نشسته بود: عیسی از معبد خارج شده بود، ولی با اینحال همچنان به آن نزدیک بود. شاگردان از او سؤالاتی درمورد پیشگویی جسورانهاش در رابطه با نابودی معبد پرسیدند.
یک) اکنون زمان مناسبی برای چنین گفتمانی بود. رهبران مذهبی عیسی را رد کردند و قرار بود بهزودی او را تسلیم رومیان کنند تا مصلوبش کنند. او میدانست سرنوشت تلخی در انتظار اورشلیم بود و میخواست شاگردانش را امیدوار و مطمئن کند که بهزودی آزمایش عظیمی فراخواهد رسید.
ب. این وقایع کِی روی خواهد داد: عیسی گفت معبد بهطور کامل نابود خواهد شد. منطقی بود که شاگردان بخواهند بدانند چه زمانی این اتفاق رخ خواهد داد. عیسی درمورد این موضوع صحبت کرد، اما سخنان او فقط در چارچوب پاسخ به دو سؤال بعدی بود.
ج. و نشانۀ آمدن تو و پایان این عصر چیست؟: شاید شاگردان فکر میکردند فقط یک سؤال پرسیدهاند. احتمالاً در ذهن آنها نابودی معبد و پایان این عصر به هم مرتبط بودند. اما در حقیقت آنها دو سؤال پرسیده بودند (برخی هم میگویند سه سؤال) و سؤال دوم در مابقی این فصل پاسخ داده میشود.
یک) «این شاگردان سؤالات خود را تفکیک نکرده بودند. به احتمال زیاد آنها این سؤالات را بهعنوان یک درخواست بیان کردند، چون تصور میکردند همۀ این امور همزمان رخ خواهد داد. پاسخ عیسی بهطور کلی برای اصلاح این درک اشتباه بود.» (مورگان)
دو) ممکن است آنان سؤال دوم را از این جهت پرسیده باشند که وقایع نابودی معبد نخست را به یاد میآوردند: معبد سلیمان در طی یک داوری ملی و تبعید نابود شد.
د. و نشانۀ آمدن تو و پایان این عصر چیست؟: عیسی همانطور که به این سؤال دوم و مهم پاسخ میدهد، نظرات و پیشگوییهایی خاصی نیز درمورد زمانهای آخر بیان میکند. این پیشگوییها منبع اختلاف نظرهای مهمی در میان مسیحیانی بوده که سعی میکردند آنها را درک کنند. چرا عیسی بهسادگی این موضوع را آشکار نساخت تا هیچکس درمورد آنها دچار سوءتفاهم نشود؟
یک) دلیل اینکه چرا نبوت نامفهموم و یا مبهم است این میباشد که خدا میخواهد هر عصری دلایلی داشته باشد که خود را برای بازگشت مسیح آماده کند. نباید فکر کنیم بازگشت عیسی رویدادی است که در زمانهایی دور رخ خواهد داد، بلکه از روز پنطیکاست به موازات آن در حال پیش رفتن هستیم.
دو) برخی میگویند قصد خدا این بود که به طریقی آینده را مبهم و نامفهوم کند تا شیطان را سردرگم نماید، همانطور که رستاخیز مسیح در عهدعتیق مبهم بود.
سه) اگرچه برخی تفسیرهای نبوتی متفاوت هستند، اما از آن مطمئن هستیم: او باز خواهد گشت و ما باید آماده باشیم.
جریان تاریخ تا زمان بازگشت عیسی
۱. آیات (۴-۸) عیسی شرایط کلی جهان را در دورۀ بین صعود و زمانی بلافاصله بعد از بازگشت ثانویۀ خود، توصیف میکند.
عیسی پاسخ داد: «بههوش باشید تا کسی گمراهتان نکند. زیرا بسیاری به نام من خواهند آمد و خواهند گفت، ”من مسیح هستم،“ و بسیاری را گمراه خواهند کرد. همچنین دربارۀ جنگها خواهید شنید و خبر جنگها به گوشتان خواهد رسید. امّا مشوش مشوید، زیرا چنین وقایعی میباید رخ دهد، ولی هنوز پایان فرا نرسیده. نیز قومی بر قوم دیگر و حکومتی بر حکومت دیگر بر خواهند خاست. و قحطیها و زلزلهها در جایهای گوناگون خواهد آمد. امّا همۀ اینها تنها آغاز درد زایمان است.
الف. بههوش باشید تا کسی گمراهتان نکند: از همان ابتدا عیسی به شاگردان هشدار داد که بسیاری در انتظار بازگشت او فریب خواهند خورد. در تاریخ کلیسا زمانهای بسیاری بوده که پیشگوییهای شتابزدهای انجام میشد و سپس بر آن تکیه میکردند و همین سبب ناامیدی، سرخوردگی و سقوط عظیمی میشد.
یک) نمونۀ بسیار قابل توجه، انتظار ناشی از نبوت ویلیام میلر در سال ۱۸۴۴ در ایالات متحده بود. به دلیل تفاسیر، محاسبات و ابلاغیههای نبوتی او، صدها هزار نفر در ایالات متحده متقاعد شده بودند که عیسی در سال ۱۸۴۴ بازمیگردد. وقتی این اتفاق رخ نداد، ناامیدی عظیمی پدید آمد و عدۀ بسیاری رویگردان شدند و برخی از گروههای مذهبی اشتیاق برای نبوت را از دست دادند.
ب. امّا مشوش مشوید، زیرا چنین وقایعی میباید رخ دهد، ولی هنوز پایان فرا نرسیده: برخی از وقایعی که در این بخش عیسی به آنها اشاره میکند، چیزهایی نیستند که بهطور خاص فقط نشانۀ پایان عصر باشند. چیزهایی از قبیل مسیحهای دروغین، جنگها و قحطیها و زلزلهها، به یقین در تاریخ بشر از زمان صعود عیسی بسیار رخ دادهاند، اما بهطور خاص نشانۀ پایان نیستند. عیسی همچنین گفت: «این فجایع رخ خواهد داد، اما اینها نشانۀ پایان نخواهند بود.»
یک) هرگاه جنگی عظیم یا قحطیای سخت و یا زمین لرزۀ بزرگی رخ دهد، طبیعی است که باور کنیم جهان در حال پایان است. اما عیسی گفت اینها بهطور خاص نشانۀ بازگشت او نیستند و سپس این موضوع را توضیح داد.
دو) «یک هدف واضح این باب جلوگیری از هیجانات زودرس درمورد بازگشت ثانویهٔ مسیح است.» (فرانس)
ج. همۀ اینها تنها آغاز درد زایمان است: اگرچه هیچیک از این وقایع بهطور خاص نشانۀ پایان نیست، اما همۀ اینها با هم یک نشانه هستند. وقتی عیسی این فجایع را بهعنوان آغاز درد توصیف میکند، به معنای کامل کلمه منظورش شروع دردهای زایمان است. درست مانند دردهای زایمان باید انتظار داشته باشیم چیزهایی که اشاره شد -جنگها، قحطی و زلزله و غیره- تا قبل از بازگشت عیسی بیشتر و شدیدتر شوند -البته هیچیک از آنها بهتنهایی نشانۀ خاص پایان نیست.
یک) «آغاز: انباشت این رویدادهای هولناک ممکن است برای شخصی کمتجربه، پایان عصر به نظر برسد، به همین خاطر اشارهای به این سوءبرداشت شد تا از هراسان شدن جلوگیری شود.»
۲. آیات (۹-۱۴) عیسی توصیف میکند که در مدت زمان بین صعود و بازگشت ثانویۀ او، شاگردانش باید منتظر چه چیزی باشند.
در آن زمان شما را تسلیم خواهند کرد تا آزار بسیار بینید، و شما را خواهند کشت. همۀ قومها بهخاطر نام من از شما نفرت خواهند داشت. در آن روزها بسیاری از ایمان خود بازگشته، به یکدیگر خیانت خواهند کرد و از یکدیگر متنفر خواهند شد. پیامبران دروغینِ زیادی برخاسته، بسیاری را گمراه خواهند کرد. در نتیجۀ افزونی شرارت، محبت بسیاری به سردی خواهد گرایید. امّا هر که تا به پایان پایدار بماند، نجات خواهد یافت. و این بشارت پادشاهی در سرتاسر جهان اعلام خواهد شد تا شهادتی برای همۀ قومها باشد. آنگاه پایان فرا خواهد رسید.
الف. شما را تسلیم خواهند کرد تا آزار بسیار بینید، و شما را خواهند کشت: در دورۀ بعد از صعود عیسی به آسمان و قبل از بازگشت ثانویۀ او، شاگردان باید منتظر شکنجه باشند. ممکن است این امر سبب شود شاگردان تصور کنند پایان نزدیک است، اما اینها نشانۀ خاص بازگشت او نیست.
یک) «آنگاه شما را تسلیم مصیبت خواهند کرد… با آرایهٔ ادبی جسورانه رنج در اینجا شخصیت مییابد. آنها را به دستان مصیبت تسلیم میکنند تا با تمام شیوههای شکنجۀ مبتکرانه مورد آزار و اذیت قرار بگیرند.» (کلارک)
دو) به یکدیگر خیانت خواهند کرد: «آزار و شکنجه باعث آشکار شدن خائنان درون کلیسا و همچنین دشمنان خارج از آن خواهد شد.» (اسپرجن)
ب. پیامبران دروغینِ زیادی برخاسته، بسیاری را گمراه خواهند کرد: در دورۀ بعد از صعود عیسی به آسمان و قبل از بازگشت ثانویۀ او، شاگردان عیسی انبیای دروغین بسیاری را خواهند دید و همچنین خواهند دید که این انبیا موفقیتهای بسیاری را بهدست خواهند آورد. اما اینها نشانۀ خاص بازگشت او نیست.
یک) بسیاری را گمراه خواهند کرد: «افسوس که چنین معلمینی، شاگردی داشته باشند! و صد افسوس که اینان قادر هستند بسیاری را گمراه کنند. با اینحال وقتی این وقایع رخ داد، بیایید به یاد آوریم که پادشاه گفت این وقایع رخ خواهد داد.» (اسپرجن)
ج. در نتیجۀ افزونی شرارت، محبت بسیاری به سردی خواهد گرایید: در دورۀ بعد از صعود عیسی به آسمان و قبل از بازگشت ثانویۀ او، شاگردانش باید انتظار داشته باشند که ببینند جامعه بدتر و بدتر میشود. اما این نیز نشانۀ خاص بازگشت او نیست.
یک) «و شرارت باعث سرد شدن محبت میشود، اینجا یه یک رابطه اشاره شده است. عبارت محبت بسیاری به شکل تحتاللفظی یعنی “محبت خیلیها“» (فرانس)
دو) «اینجا چیزی ذکر شده که باید از آن به خود لرزید: زیرا شرارت فزونی خواهد یافت ـاین از طاعون بدتر است؛ “محبت بسیاری سرد خواهد شد“ -این از شکنجه بدتر است. تا وقتی آب داخل کشتی نشود، نمیتواند به آن آسیب برساند مگر زمانی که داخل کشتی شود و آنگاه میتواند کشتی را از بین ببرد، به همینسان جفای خارجی نمیتواند حقیقتاً به کلیسای خدا صدمه وارد کند، اما وقتی شرارت وارد کلیسا میشود و محبت قوم خدا به سردی میگراید، این کشتی گرفتار مصیبت عظیمی میشود.» (اسپرجن)
سه) «وقتی دل سرد میشود، آنگاه همهچیز به سردی انجام میشود. وقتی محبت کمرنگ میشود، آنگاه چه موعظۀ سردی خواهیم داشت! نور مهتاب بدون هیچ گرمایی میتابد؛ مانند سنگ مرمر میدرخشد و به همان سردی است. چه آوازهایی سردی خواهیم داشت، -موسیقی زیبا، که باد و شاخهها آن را مینوازند، اما آه چه سرود بیروحی است!- چه آوازهای کمی در روحالقدس، برای خدا ملودیهایی از دل مینوازند! و چه دعاهای اندکی! آیا به این میگویید دعا؟ چه هدایای اندکی! وقتی دل سرد است، دستها نمیتوانند چیزی در کیف پول بیابند؛ و کلیسا و فقرا و کافرین، همه به رنج میافتند، چون سردی دل سبب میشود که برای خود زیست کنیم و به دنبال ثروت و مالاندوزی بیشتر باشیم. آیا وقتی محبت سرد میشود، هیچچیز سر جای خود باقی میماند؟» (اسپرجن)
د. این بشارت پادشاهی در سرتاسر جهان اعلام خواهد شد تا شهادتی برای همۀ قومها باشد. آنگاه پایان فرا خواهد رسید: عیسی همچنین وعده داد که قبل از پایان، انجیل به همۀ جهان خواهد رسید. جفا، انبیای دروغین و ابتذالِ کلی جامعه مانع گسترش انجیل نخواهد شد.
یک) «برخی ادعا میکنند چنین چیزی اکنون انجام شده و بنابراین پایان این عصر بسیار نزدیک است. این نتیجهگیری شک و تردیدهای بسیاری به همراه دارد. همهچیز به مفهومِ “اعلام خواهد شد“ بستگی دارد.» (مورگان)
دو) کلیسا باید این موضوع را بهعنوان یک وظیفه جدی بگیرد. باوجود اینکه خدا اطمینان میدهد این امر به وقوع خواهد پیوست: «آنگاه فرشتهای دیگر دیدم که در دل آسمان پرواز میکرد و انجیل جاودان با خود داشت تا ساکنان زمین را بشارت دهد، از هر قوم و طایفه و زبان و ملت که باشند. هم او به آواز بلند گفت: از خدا بترسید و او را جلال دهید، زیرا که ساعت داوری او فرارسیده است. او را بپرستید که آسمانها و زمین و دریا و چشمهساران را او آفرید.» (مکاشفه ۶:۱۴-۷)
عیسی نشانۀ بازگشت خود و پایان این عصر را توصیف میکند.
۱. آیهٔ (۱۵) نشانه: مکروه ویرانگر که دانیال درمورد آن سخن گفت.
پس چون آنچه را دانیال نبی ’مکروهِ ویرانگر‘ نامیده در مکان مقدّس بر پا بینید-خواننده دقّت کند.
الف.’مکروهِ ویرانگر‘… بینید: در اصل مکروه ویرانگر از هتک حرمت نهایی معبد یهود سخن میگوید، استقرار تمثیلی بتپرستانه در مکان مقدس که ناگزیر داوری خدا را سبب میشود. این همان مکروهی است که ویرانی میآورد.
یک) در واژگان یهودیت آن زمان، مکروه بهطور خاص شکل توهینآمیز بتپرستی بود. عیسی شکل واضحی از بتپرستی را توصیف میکند که در مکان مقدس برپا است و نابودی عظیمی را به همراه میآورد (ویرانگر).
دو) «هتک حرمت ویرانگر به صورت تحتاللفظی ترجمۀ یونانی این عبارت است… به اصطلاح عهدعتیق “مکروه “توهینی بتپرستانه به پرستش حقیقی خداست.» )فرانس(
ب. در مکان مقدّس بر پا بینید: یعنی مکروه ویرانگر در معبد یهودی روی میدهد. تنها معنی سادۀ عبارت مکان مقدس همین میباشد. برخی بر این باور هستند این اتفاق در معبد قبلی رخ داد، قبل از اینکه در سال ۷۰ میلادی نابود شود. برخی دیگر باوری منطقیتر دارند و فکر میکنند این اتفاق در مکان مقدس معبد بازسازی شده رخ خواهد داد.
یک) برای قرنها تنها تعداد کمی یهودی در یهودیه و اورشلیم وجود داشت. حضور آنها در این منطقه، قطعی و مستمر، اما کم بود. غیرقابل تصور بود که این حضور ضعیف یهودی بتواند معبدی را بازسازی کند. بنابراین تحقق این نبوت به میزان زیادی دور از تصور بود تا اینکه در سال ۱۹۴۸ یک بار دیگر اسرائیل بهعنوان یک ملت جمع شد. احیای ملتی که برای حدود دو هزار سال دنیا آن را ندیده بود، اتفاقی چشمگیر در تحقق این نبوت بود.
دو) آنانی که باور دارند وقایع متی ۲۴ عمدتاً در سال ۷۰ میلادی اتفاق افتاد، در اینجا به مشکل برمیخورند. هیچ مدرک خوبی وجود ندارد مبنی بر اینکه آن مکروه ویرانگر (نظامیان رومی و یا طرفداران آنها) اعمالی بتپرستانه در مکان مقدس معبد به انجام رسانده باشند. در عوض، معبد قبل از ورود رومیان نابود شده بود.
سه) بنابراین، کسانی که این رویکرد تفسیری را دارند اغلب تعریفی دیگر برای مکان مقدس ارائه میکنند، همانطور که بروس بیان کرد: «میتوان آن را معبد یا شهر مقدس و حومۀ آن در نظر گرفت در سبک نبوتی، مکان مقدس ممکن است به معنای سرزمین مقدس باشد.»
چهار) «معنای معمولی hagios topos (“مکان مقدس“) ساختمان معبد است… اما بعد از اینکه در سال ۷۰ میلادی رومیان معبد را حقیقتاً هتک حرمت کردند، بسیار دیر بود که هرکسی که در شهر است فرار کند.» (کارسون)
ج. پس چون آنچه را دانیال نبی… نامیده: اشاره به مکروه ویرانگر از کتاب دانیال گرفته شده است. «سپاهیان از جانب او برخاسته، قدس و قلعهاش را نجس خواهند ساخت و قربانی دائمی را متوقف خواهند کرد. آنگاه مکروه ویرانگر را برپا خواهند داشت.» (دانیال ۳۱:۱۱). این متن هتک حرمت کامل معبد را توصیف میکند که توسط آنتیخوس آپیفانس در دورۀ بین عهدعتیق و عهدجدید انجام شد.
یک) پولس تحقق آیندۀ این نبوت را در دوم تسالونیکیان ۳:۲-۴ شرح میدهد: «زیرا تا نخست آن عصیان واقع نشود و آن مرد بیدین که فرزند هلاکت است به ظهور نرسد، آن روز فرانخواهد رسید. او با هرآنچه خدا خوانده میشود و مورد پرستش قرار میگیرد مخالفت میورزد و خود را بالاتر قرار میدهد، تا آنجا که در معبد خدا جلوس میکند و خود را خدا معرفی مینماید.»
دو) «بدون شک این گفتمان، منبعی برای رسالۀ تسالونیکیان است… میتوان گفت عیسی خودش این الگو را برای آخرتشناسی کلیسا قرار داد.» (کارسون)
سه) دانیال ۱۱:۱۲ دیدگاه وسیعتری میدهد: «و از زمانی که قربانی دائمی متوقف شود و مکروه ویرانگر برپا گردد، هزارودویستونود روز خواهد بود (تا پایان)». وقتی این نشانه برقرار شود، آنگاه پایان مشخص میشود -تقریباً حدود سه سال و نیم تا وقوع همهچیز زمان میبرد.
چهار) در طی قرنها، رایجترین رویکرد تفسیری برای پیشبینیهایی که عیسی در این فصل بیان کرد این است که همه یا اکثر آنها در نابودی عظیمی که در سال ۷۰ میلادی در اورشلیم و یهودیه رخ داد، تحقق یافتهاند. این رویکرد از برخی جهات جذاب است، مخصوصاً اینکه درک سخنان عیسی را در متی ۳۴:۲۴ آسان میکند. با اینحال چنین رویکردی که این باب را در سال ۷۰ میلادی عمدتاً تحقق یافته میبیند در تحقق فرضیِ مکروه ویرانگر کاملاً ناکافی است. این رویکرد مکروه ویرانگر را همیشه بهعنوان نظامیان رومی یا طرفداران آنها در نظر میگیرد.
پنج) با اینحال وقتی اهمیت و آنچه در این متن گفته شده را درک میکنیم -مکروه ویرانگر- باید اولویت را حتی بیش از آسانترین تفسیر متی ۳۴:۲۴ به این واقعه دهیم.
· نشانۀ بحرانی است که در متی ۲۴ ذکر شده است.
· هشدار برای فرار است که در متی ۲۴ ذکر شده است.
· نشانۀ تمام شدن همهچیز در دانیال ۲۷:۹ است.
· نشانۀ به انجام رسیدن پیشبینیها توسط آنتیخوس اپیفانس در دانیال ۳۱:۱۱ است.
· نشانۀ دقیق روزها تا روزهای پایان در دانیال ۱۱:۱۲ است.
· مکاشفۀ گناه انسان در دوم تسالونیکیان ۳:۲-۴ است.
· تصویر وحش در مکاشفه ۱۴:۱۳-۱۵ است.
شش) با درنظر گرفتن این متن در سادهترین مفهوم، مکروه ویرانگر نمیتواند نظامیان رومی و گروههای تحت حکومت آنها، باشد و یا نمیتواند حکومتهای مستبد و یا هر حدس دیگری باشد. مکروه ویرانگر باید به نوعی تصویری از ضدمسیح باشد که در معبدی واقعی قرار داده میشود و این نشانۀ قطعی برای پایان است. منظور این است بیشترین بخش پیشبینی عیسی در متی ۲۴ هنوز تحقق نیفتاده است؛ یا اینکه دستکم نابودی اورشلیم در سال ۷۰ میلادی تحقق پیشنمایشی بود، حتی بهعنوان نجس ساختن معبد تحت فرمان آنتیخوس پیشنمایشی از مکروه ویرانگر نهایی بود.
د. خواننده دقّت کند: اینجا عیسی (با فرض اینکه اینها سخنان عیسی هستند و توسط متی به متن اضافه نشده است) یک بار دیگر جایگاه محوری درک مفهوم مکروه ویرانگر را به ما خاطرنشان میکند. گویی عیسی در اینجا میگوید: «به این موضوع بیتوجه نباشید. اگر آن را درک نکنید، بسیاری چیزهای دیگر را نیز درک نخواهید کرد.» و این دقیقاً اشتباه بسیاری از کسانی است که با نیات نیکو دچار سوءتفاهم درمورد مفهوم سادۀ مکروه ویرانگر میشوند. خواننده دقّت کند.
۲. آیات (۱۶-۲۰) عیسی هشدار میدهد وقتی مکروه ویرانگر انجام شود، چه کاری باید انجام دهند: فوراً فرار کنند.
آنگاه هر که در یهودیه باشد، به کوهها بگریزد؛ و هر که بر بام خانه باشد، برای برداشتن چیزی، فرود نیاید؛ و هر که در مزرعه باشد، برای برگرفتن قبای خود به خانه بازنگردد. وای بر زنان آبستن و مادران شیرده در آن روزها! دعا کنید که فرار شما در زمستان یا در روز شَبّات نباشد.
الف. آنگاه هر که در یهودیه باشد، به کوهها بگریزد: این هشدار بهطور خاص خطاب به اسرائیلیان است. یهودیه، بر بام خانه و شبّات همگی درمورد یک فضای یهودی صحبت میکند.
یک) «سهم یک پناهنده بدون موانع اضافی به اندازۀ کافی سخت بود.» (فرانس)
دو( با توجه به مضمون وسیعتر این باب، سخنان عیسی باید ابتدای امر برای کسانی کاربرد اساسی داشته باشد که آن مکروه ویرانگر را در روزهای آخر و مصیبتهای عظیم میبینند، اتفاقاتی که هنوز رخ ندادهاند.
سه) با اینحال شکی وجود ندارد که در برخی جهات فاجعهای که در سال ۷۰ میلادی در یهودیه و بهخصوص در اورشلیم رخ داد، پیشنمایشی از وقایع آینده بود؛ پیشنمایش ناکاملی از تحقق نهایی. به همین دلیل در سالهای نزدیک به ۷۰ میلادی، وقتی نظامیان رومی برای سرکوب شورش یهودیان در منطقۀ رومی فلسطین وارد این نواحی شدند، مسیحیان از یهودیه و اورشلیم گریختند.
چهار) «طبق سنتی منطقی، مسیحیان شهر را ترک گفتند، شاید در سال ۶۸ بعد از میلاد، یعنی در اواسط زمان محاصره این شهر را ترک کردند.» (کارسون)
پنج) «یوسیبوس و اپیفانس میگویند، در این مقطع بعد از اینکه سستوس گالوس محاصره را برقرار نمود و وسپاسیان با ارتش خود رسید، همۀ کسانی که به مسیح ایمان داشتند اورشلیم را ترک کردند و به پِلّا و مناطق دیگر آن سوی رودخانۀ اردن گریختند. پس آنان بهطور شگفتانگیزی توانستند از نابودی سرزمین خود فرار کنند و هیچیک از آنها هلاک نشد.» (کلارک)
شش) متأسفانه یهودیان این کار را انجام ندادند. «توصیۀ عیسی این بود که وقتی آن روز فرارسید، مردم باید به کوهها بگریزند. آنها این کار را انجام ندادند؛ آنها از سراسر کشور، خود را در این شهر و در میان دیوارهای اورشلیم حبس کردند و همین حماقت، وحشت شوم قحطی محاصره را صدبرابر بیشتر کرده بود.» (بارکلی)
ب. آنگاه هر که در یهودیه باشد، به کوهها بگریزد: این کار به خاطر ظاهر شدن مکروه ویرانگر، ویرانی ابتدا در یهودیه بهوقوع خواهد پیوست و چون کلیسا در این زمان عاملی مؤثر نخواهد بود، زیرا که برای ملاقات با مسیح در هوا، ربوده شده است (اول تسالونیکیان ۱۶:۴-۱۷).
یک) از آنجایی که عیسی درمورد مکروه ویرانگر به شاگردان خود گفت (چیزی که توسط ضدمسیح در میان مصیبت عظیم بهوقوع میپیوندد) و درمورد وقوع نابودی در زمان مصیبت عظیم به آنها هشدار داد، برخی باور دارند که همهٔ مسیحیان دچار مصیبت عظیم میشوند. این امر برای آنان بدیهی به نظر میرسد. اگر شاگردانِ عیسی قرار نبود این چیزها را تجربه کنند پس چرا عیسی اینها را به شاگردان خود گفت؟
دو) پاسخ ساده است. از این متن و سایر متون مشابه متوجه میشویم که خدا کلیسا را قبل از آن خشم و مصیبت عظیم از میان برخواهد داشت، او کلیسا را میرباید تا در هوا با مسیح ملاقات کند (اول تسالونیکیان ۱۶:۴-۱۷). با این وجود این اطلاعات برای پیروان مسیح باارزش است، تا بتوانند نقشۀ او برای آینده را درک کنند. این اطلاعات مخصوصاً برای آنانی که در مصیبت عظیم و بعد از ربوده شدن کلیسا به مسیح ایمان خواهند آورد نیز با ارزش است.
سه) خوب است به یاد داشته باشیم شاگردانی که شنوندگان سخنان عیسی بودند، هیچیک از آن اتفاقات غمانگیز را ندیدند. حتی اگر قرار نباشد مسیحیان این مصیبت عظیم را از سر بگذرانند، اما برای آنان و کسانی که در مصیبت عظیم به مسیح ایمان خواهند آورد، خوب است که بدانند در آن زمان چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. عیسی اینجا با همۀ اعصار سخن گفت.
۳. آیات (۲۱-۲۸) بعد از مکروه ویرانگر: مصیبت عظیم
زیرا در آن زمان چنان مصیبت عظیمی روی خواهد داد که مانندش از آغاز جهان تا کنون روی نداده، و هرگز نیز روی نخواهد داد. اگر آن روزها کوتاه نمیشد، هیچ بشری جان سالم به در نمیبرد. امّا بهخاطر برگزیدگان کوتاه خواهد شد. در آن زمان، اگر کسی به شما گوید، ”ببینید، مسیح اینجاست!“ یا ”مسیح آنجاست!“ باور مکنید. زیرا مسیحان کاذب و پیامبران دروغین برخاسته، آیات و معجزات عظیم به ظهور خواهند آورد تا اگر ممکن باشد، حتی برگزیدگان را گمراه کنند. ببینید، پیشاپیش به شما گفتم. بنابراین اگر به شما بگویند، ”او در بیابان است،“ به آنجا نروید؛ و اگر بگویند، ”در اندرونی خانه است،“ باور مکنید. زیرا همچنان که صاعقه در شرق آسمان پدید میآید و نورش تا به غرب میرسد، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد بود. هر جا لاشهای باشد، لاشخوران در آنجا گرد میآیند.
الف. چنان مصیبت عظیمی روی خواهد داد که مانندش از آغاز جهان تا کنون روی نداده: عیسی گفت این زمانها، هولناکترین زمانها در تمام تاریخ بشر خواهد بود. وقتی به جنگها، قحطیها، مرضها و نسلکشیهای وحشتناکی که تاریخ به خود دیده، فکر میکنیم، آنگاه این جمله بسیار تکاندهنده خواهد بود. وقتی خدا خشم خود را بر جهانی که او را رد کرد بریزد، آنگاه درحقیقت مصیبت عظیم بهوقوع خواهد پیوست.
یک) آنانی که معتقدند تمام وقایع متی ۲۴ و یا بیشتر این وقایع در سال ۷۰ میلادی بهوقوع پیوسته است در موقعیت رقّتانگیزی هستند، زیرا تصور میکنند وقایعی که در آن زمان بر اورشلیم واقع شد، بدترین فجایع تاریخ بوده است. دفاع تاریخی از این امر غیرممکن است. به همان اندازه که فاجعه سال ۷۰ پس از میلاد بد بود، جنگها و مصیبتهای بعدی حتی بدتر از آن نیز وجود داشته است. این امر به ما خاطرنشان میکند که مصیبت عظیم، این دوره از فجایع چنان خواهد بود که مانندش از آغاز جهان تا کنون روی نداده – و هنوز تحقق نیافته است.
ب. ببینید، مسیح اینجاست: هیچکس نباید بهخاطر ظهور مسیح فریب بخورد. ظهور او پنهانی یا خصوصی نخواهد بود، بلکه به آشکاری صاعقه خواهد بود که تمام آسمان را روشن خواهد کرد. اما در میان چنین مصیبتی، وسوسههایی برای جوییدن مسیحای دروغین وجود خواهد داشت (مسیحان کاذب و پیامبران دروغین برخاسته).
یک) زیرا همچنان که صاعقه در شرق آسمان پدید میآید و نورش تا به غرب میرسد، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد بود: «ظهور مسیح، ناگهانی، درخشان و جهانشمول خواهد بود، اما برای خدانشناسان، هولناک است.» (اسپرجن)
دو) ظهور پسر انسان: « Parousia(ظهور) در میان اناجیل فقط در این باب از انجیل متی به کار رفته است (آیات ۳، ۲۷، ۳۷، ۳۹) اما با این وجود در رسالات برای بازگشتِ مسیح در جلال به کار رفته است. معنی لغوی آن “حضور“ است (مانند دوم قرنتیان ۱۰:۱۰)، از این کلمه برای دیدارهای رسمی توسط افراد عالی رتبه، دیدارهای حکومتی و یا ملاقاتهای الهی استفاده میشد، از همین رو استفادۀ تکنیکی برای “ملاقات “نهایی مسیح نیز دارد.» (فرانس)
ج. هر جا لاشهای باشد، لاشخوران در آنجا گرد میآیند: این عبارتی دشوار است. احتمال دارد آرایهٔ ادبی به این مفهوم باشد: «وقتی زمان داوری برسد، به یقین برقرار خواهد شد»
۴. آیات (۲۹-۳۱) بعد از مصیبت عظیم: بازگشت عیسیمسیح.
بلافاصله، پس از مصیبتِ آن روزها ”خورشید تاریک خواهد شد و ماه دیگر نور نخواهد افشاند؛ ستارگان از آسمان فرو خواهند ریخت، و نیروهای آسمان به لرزه در خواهند آمد.“ آنگاه نشانۀ پسر انسان در آسمان ظاهر خواهد شد و همۀ طوایف جهان بر سینۀ خود خواهند زد، و پسر انسان را خواهند دید که با قدرت و جلال عظیم بر ابرهای آسمان میآید. او فرشتگان خود را با نفیر بلند شیپور خواهد فرستاد و آنها برگزیدگان او را از چهار گوشۀ جهان، از یک کران آسمان تا به کران دیگر، گرد هم خواهند آورد.
الف. خورشید تاریک خواهد شد و ماه دیگر نور نخواهد افشاند: برخی از متون نبوتی آشفتگیهای کیهانی را توصیف میکند که قبل و یا حوالی بازگشت شکوهمند عیسی رخ خواهد داد (یوئیل ۱۰:۲، مکاشفه ۱۲:۶-۱۴، اشعیا ۴:۳۴).
ب. نشانۀ پسر انسان در آسمان ظاهر خواهد شد: بهسختی میتوان گفت این نشانه چیست. بهنظر میرسد آنچه که در مکاشفه ۱۱:۱۹ توصیف شده، قبل از ظهور عیسی، به انجام میرسد. شاید این نشانه به طریقی به اختلالات کیهانی که پیش از آن واقعۀ عظیم رخ خواهد داد، مرتبط باشد.
یک) برخی با توجه به دیدگاه کنستانتین امپراتور رومی فکر میکردند نشانۀ پسر انسان باید صلیبی در آسمان باشد. به احتمال بیشتر روشی برای توصیف بازگشت جسمانی و قابل رؤیت عیسی از آسمان به زمین است.
دو) «برخی دیگر اشاره میکنند که semeion در ترجمۀ هفتادتنان “استاندارد“ یا “پرچم“ ترجمه شده و در عهدعتیق به نشانهای برای جمع شدن قوم خدا اشاره دارد.» (فرانس)
سه) بارکلی درمورد semeion میگوید: «این کلمهای معمولی برای ورود والی به استان خود یا آمدن پادشاه نزد رعیتهایش میباشد. البته این کلمه بهطور مکرر آمدن با قدرت و جلال را توصیف میکند.»
ج. پسر انسان را خواهند دید که با قدرت و جلال عظیم بر ابرهای آسمان میآید: این تحقق آن پایان است و با نشانۀ مکروه ویرانگر عیان میشود. از همین رو نه این امر و نه مکروه ویرانگر هنوز واقع نشدهاند.
یک) یک بار دیگر، آنانی که ادعا میکنند، همه و یا بیشتر وقایع متی ۲۴ در غلبه بر اورشلیم و یهودیه در سال ۷۰ میلادی تحقق یافته است، در اشتباه هستند. آنها اغلب ادعا میکنند آمدن عیسی بر ابرهای آسمان با قدرت و جلال عظیم با آمدن داوری بر قوم یهود در سال ۷۰ میلادی تحقق یافته است.
دو) حتی برخی از آنان که باور دارند وقایع متی ۲۴ در سقوط اورشلیم تحقق یافته، درک میکنند که این امر بسیار به طول انجامیده است. «از شرح فوق به نظر میرسد که آمدن پسر انسان را نباید با داوری اورشلیم یکی دانست.» (بروس)
۵. آیات (۳۲-۳۵) سخنان بیشتر عیسی درمورد زمانبندی این وقایع
حال، از درخت انجیر این درس را فرا گیرید: به محض اینکه شاخههای آن جوانه زده برگ میدهد، درمییابید که تابستان نزدیک است. به همینسان، هر گاه این چیزها را ببینید، درمییابید که او نزدیک، بلکه بر در است. آمین، به شما میگویم، تا این همه روی ندهد، این نسل از میان نخواهد رفت. آسمان و زمین زایل خواهد شد، امّا سخنان من هرگز زوال نخواهد پذیرفت.
الف. حال، از درخت انجیر این درس را فرا گیرید: درخت انجیر الگویی مشخص و معمولی دارد. برگها ظاهر میشوند و سپس تابستان فرامیرسد. با دیده شدن برگها میتوان دریافت که تابستان نزدیک است.
یک) درخت انجیر درخت میوۀ معمولی در اسرائیل بود. در عهدعتیق به این درخت بسیار اشاره شده است، مخصوصاً برای توصیف فراوانی زمین. گاهی اوقات انجیر یا درخت انجیر بهعنوان نماد یا تصویر به کار برده میشود. در آیاتی مانند ارمیا ۱:۲۴-۱۰ و هوشع ۱۰:۹ انجیر و یا درخت انجیر برای اشاره به اسرائیل به کار رفته است.
دو) بیشتر اشارات عهدعتیق به درخت انجیر بهسادگی آن را بهعنوان نمونهای از برکت زراعی به کار گرفته است، ولی به نظر میرسد اشارۀ عیسی به درخت انجیر بهخاطر ماهیت این درخت نیست، بلکه بهخاطر نحوهٔ پیروی مستمر این درخت از چرخههای رشد در هر فصل است. این امر بهطور خاص هنگامی آشکار میشود که این متن با لوقا ۲۱:۲۹-۳۰ مقایسه شود: «و این مَثَل را برای آنها آورد: «درخت انجیر و درختان دیگر را در نظر آورید. به محض اینکه برگ میدهند، میتوانید ببینید و دریابید که تابستان نزدیک است. به همینسان، هرگاه ببینید این چیزها رخ میدهد، درمییابید که پادشاهی خدا نزدیک شده است.»
ب. به همینسان، هر گاه این چیزها را ببینید، درمییابید که او نزدیک، بلکه بر در است: عیسی این اطمینان را داد که وقتی این چیزها همانطور که قبلاً گفته شد، ظاهر شوند (مکروه ویرانگر و در پی آن مصیبت عظیم و سپس نشانههای آسمانی)، آنگاه بازگشت او به زمین به انجام خواهد رسید. وقتی درخت انجیر شکوفه میدهد، نتیجۀ غیرقابل اجتناب میتوان از آن گرفت –تابستان نزدیک است و محصول در راه. به همین طریق، وقتی این نشانهها دیده میشوند، بازگشت عیسی در جلال و به همراه کلیسایش به جهان بهشکلی غیرقابل اجتناب بهوقوع خواهد پیوست.
یک) درحقیقت، این امور همانطور خواهد بود که دانیال در دانیال ۱۲:۱۱ نبوت کرده بود. ۱۲۹۰ روز بعد از مکروه ویرانگر پایان خواهد آمد. عیسی اطمینان داد که فجایع مصیبت عظیم ادامه نمییابد و پایان فراخواهد رسید.
دو) با توجه به این نکته، عیسی سرفصلهای مهمی برای وقایع زمانهای آخر بیان کرد.
· فجایع و شکنجهها بهوجود خواهد آمد، اما آنها به خودی خود نشانه پایان نیستند.
· یک نشانۀ اصلی بهوجود خواهد آمد: مکروه ویرانگر.
· وقتی مکروه ویرانگر ظاهر شد، به اسرائیل هشدار فرار داده شد.
· در پی مکروه ویرانگر، مصیبت عظیم رخ خواهد داد و سپس آشفتگیهای کیهانی.
· در نهایت، عیسیمسیح در جلال به زمین بازخواهدگشت.
ج. آمین، به شما میگویم، تا این همه روی ندهد، این نسل از میان نخواهد رفت: این سخن عیسی یکی از دلایل اصلی است که بسیاری باور دارند همه یا بیشتر این اتفاقات در سال ۷۰ میلادی رخ داده است، یعنی تقریباً چهل سال بعد از اینکه عیسی این سخنان را بیان کرد. همانطور که قبلاً توضیح داده شد، اثبات این امر به معنای گسترش طبیعیترین تفسیر مکروه ویرانگر، شدّت مصیبت عظیم، آشفتگیهای کیهانی و ظهور پسر انسان میباشد. بهتر است بگذاریم آن آیات طبیعیترین مفهوم خود را داشته باشند و این وعده را در آن چارچوب قرار دهیم.
یک) منظور عیسی از نسل نمیتواند نسل شاگردان باشد، زیرا آنها هرگز بازگشت عیسی را آنطور که در متی ۳۰:۲۴ توصیف شده، ندیدند. بدون شک منظور او نسلی است که این نشانهها را میبینند. این رویدادها و بازگشت عیسی براساس جدول زمانبندی هزاره نخواهد بود، بلکه پشت سر هم رخ خواهند داد.
دو) گفته شده که کلمۀ نسل را میتوان «نژاد» نیز ترجمه کرد و وعده این است که نژاد یهود از بین نخواهد رفت و تا به آخر نجات خواهد یافت. این باید وعدهای باارزش باشد، اما برخی از مفسرین (مانند فرانس) ادعا میکنند این ترجمه شرمآورانه اشتباه است. با این وجود برخی دیگر -مانند آدام کلارک بهشدّت باور دارند که وقایع این باب عمدتاً در سال ۷۰ میلادی تحقق یافت-مینویسند: «این نژاد یعنی یهودیان، قوم متمایز و خاص خواهند ماند تا زمانی که تمام ارادهٔ خدا درمورد آنها و غیریهودیان به انجام برسد.»
مواری دیگر درمورد بازگشت او، از جنبهای متفاوت.
۱. آیهٔ (۳۶) عیسی میگوید هیچ انسان و حتی فرشتگان نیز از روز و ساعت بازگشت او آگاهی ندارد.
هیچکس آن روز و ساعت را نمیداند جز پدر؛ حتی فرشتگان آسمان و پسر نیز از آن آگاه نیستند.
الف. هیچکس آن روز و ساعت را نمیداند: اینجا عیسی به همان سؤال اصلی در متی ۳:۲۴ بازمیگردد (نشانۀ آمدن تو چیست؟) پاسخ او به نوعی غیرقابل انتظار بود، زیرا گفت هیچکس آن روز و ساعت را نمیداند.
یک) عیسی با تأکید بسیار اظهار کرد که فقط پدر از این امر آگاه است. اگر خود عیسی، حداقل درمدت زمان خدمت زمینی خود، از آن روز و ساعت اطلاعی نداشت، پس حماقتِ فاحشی است که شخصی بخواهد بهطور قطعی در مورد زمان نبوتی این وعده پیشبینی کند.
ب. هیچکس: براساس چیزی که درمورد مکروه ویرانگر به ما گفته شد، ممکن است انتظار داشته باشیم روز و ساعت دقیق آن را بتوانیم حدس بزنیم. بعد از همۀ اینها دانیال زمان بازگشت عیسی را دقیقاً ۱۲۹۰ روز بعد از مکروه ویرانگر اعلام میکند (دانیال ۱۱:۱۲).
یک) اینجا ابهامی وجود دارد. چگونه ممکن است روز بازگشت عیسی بهطور کامل برای ما نامعلوم باشد و در عینحال مطابق دانیال ۱۱:۱۲ زمان دقیق آن بر ما آشکار شده باشد؟
۲. آیات (۳۷-۳۹) عیسی میگوید بازگشت او زمانی خواهد بود که جهان مانند روزگار نوح باشد.
زمان ظهور پسر انسان مانند روزگار نوح خواهد بود. در روزهای پیش از توفان، قبل از اینکه نوح به کشتی درآید، مردم میخوردند و مینوشیدند و زن میگرفتند و شوهر میکردند و نمیدانستند چه در پیش است. تا اینکه توفان آمد و همه را با خود برد. ظهور پسر انسان نیز همینگونه خواهد بود.
الف. مانند روزگار نوح: عیسی توضیح داد منظورش از روزگار نوح چیست. منظور او این بود که زندگی حول امور عادی میچرخد: مردم میخوردند و مینوشیدند و زن میگرفتند و شوهر میکردند. به عبارت دیگر زندگی به روال عادی خواهد بود؛ شاید فاسد باشد، اما عادی است.
یک) مردم میخوردند و مینوشیدند و زن میگرفتند و شوهر میکردند: بروس اشاره میکند «برخی این امور را به مفهوم شرارتآمیز در نظر میگیرند و آنها را محکوم میکنند: (میخوردند) اشاره به شکمپرستی دارد، زیرا اغلب برای حیوانات استفاده میشود، البته برای خوردن انسانها نیز به کار میرود… (زن میگرفتند و شوهر میکردند) بهگویی است و به امور جنسی در دو طرف اشاره دارد.» با این وجود او اینگونه نتیجهگیری میکند «مقصود این است که همه چیز به نظر طبق روا عادی پیش میرفت، گویی که هیچ نشده.»
دو) بنابراین باید به یاد داشته باشیم که روزگار نوح بهخاطر شرارت و تأثیرات دیوها شناخته شده بود (پیدایش ۱:۶-۵).
ب. و نمیدانستند چه در پیش است. تا اینکه توفان آمد و همه را با خود برد: در زمان نوح به آنها هشدار داده شده بود و سپس داوری بر آنها آمد. برای آنانی که نسبت به هشدارها بیتوجه بودند، این داوری، ناگهانی و غیرقابل انتظار بود.
یک) «اینکه ظهور پسر انسان در زمانی نامعلوم رخ خواهد داد، تنها درصورتی میتواند درست باشد که درحقیقت به نظر برسد زندگی تقریباً به روال عادی پیش میرود، درست مانند روزگار قبل از طوفان.» (کارسون)
دو) در این امر ابهامی وجود دارد. چطور ممکن است عیسی به دنیایی بیاید که «به روال عادی» پیش میرود و درعینحال جهان بدترین فجایع را دیده باشد؟
۳. آیات (۴۰-۴۴) عیسی به شاگردانش هشدار میدهد که برای آمدن غیرمنتظرۀ او آماده باشند.
از دو مرد که در مزرعه هستند، یکی برگرفته و دیگری واگذاشته خواهد شد. و از دو زن که با هم دستاس میکنند، یکی برگرفته و دیگری واگذاشته خواهد شد. پس بیدار باشید، زیرا نمیدانید سرورِ شما چه روزی خواهد آمد. این را بدانید که اگر صاحبخانه میدانست دزد در چه پاسی از شب میآید، بیدار میماند و نمیگذاشت به خانهاش دستبرد زنند. پس شما نیز آماده باشید، زیرا پسر انسان در ساعتی خواهد آمد که انتظارش را ندارید.
الف. از دو مرد که در مزرعه هستند، یکی برگرفته و دیگری واگذاشته خواهد شد: عیسی اینجا به ناپدید شدنهای عجیب اشاره میکند؛ او به برگرفته شدن برخی افراد در زمان ظهور پسر آدم اشاره دارد (همانطور که در اول تسالونیکیان ۱۶:۴-۱۷ توصیف شده است).
یک) «فعل برگرفته که اینجا بهکار برده شده، همان فعلی است که در ۲۰:۱، ۱:۱۷، ۱۶:۱۸ و ۱۷:۲۰ به کار رفته است. این فعل بهطور ضمنی اشاره به بردن شخص دارد، به این هدف که با شما باشد، به همین خاطر بیشتر به نجات شخص ربوده شده اشاره دارد تا نابودی او.» (فرانس)
ب. پس بیدار باشید، زیرا نمیدانید سرورِ شما چه روزی خواهد آمد: از آنجایی که روز و ساعت آمدن او نامعلوم است، پیروان عیسی باید همواره آمادۀ آمدن او باشند.
یک) اینجا یک بار دیگر درمورد بازگشت ثانویۀ او ابهام وجود دارد.
· آیا بازگشت او در ساعت غیرمنتظره خواهد بود و یا بهطور دقیق پیشگویی شده است؟
· آیا امور جهان به روال عادی خواهد بود و یا فجایع جهانی رخ خواهد داد؟
· آیا ملاقات در هوا خواهد بود (اول تسالونیکیان ۱۶:۴-۱۷) و یا بازگشت او به همراه مقدسین خواهد بود (زکریا ۵:۱۴)؟
دو) ویلیام بارکلی یک جنبۀ این دشواری را اینگونه توصیف میکند: «اینها دو بخش هستند و به نظر میرسد با یکدیگر در تناقضاند. اول (آیات ۳۲-۳۵) بهنظر میرسد همانطورکه وقتی تابستان نزدیک است انسان میتواند با دیدن نشانههای طبیعت بگوید تابستان در راه است، پس میتواند با دیدن نشانههای جهانی دریابد که بازگشت ثانویه در راه است… بخش دوم (آیات ۴۱-۳۶) بهطور قطعی میگوید زمان بازگشت ثانویه را هیچکس نمیداند، نه فرشتگان و نه حتی خود عیسی، بلکه فقط خدا. این واقعه مانند طوفانی ناگهان در روزی آفتابی خواهد بود.»
سه) این ابهام با درنظر گرفتن اینکه درحقیقت دو بازگشت ثانویه وجود خواهد داشت، حل میشود. یکی در هوا برای کلیسا -معمولاً به اسم ربوده شدن معروف است. دیگری بازگشت به جهان است که به همراه کلیسا بازگشت میکند، معمولاً بهعنوان بازگشت ثانویه مسیح به آن اشاره میشود. «تناقضات» در متی ۲۴ (و بسیاری از نبوتهای دیگر) اغلب با در نظر گرفتن اینکه درحقیقت «دو» بازگشت وجود دارد، حل میشوند.
ج. پس شما نیز آماده باشید، زیرا پسر انسان در ساعتی خواهد آمد که انتظارش را ندارید: ما نباید از این تأکید فرار کنیم. باید آماده باشیم چون آمدن او برای ما بدون هشدار است. عیسی با مثلهای کمی سعی میکند این منظور را برساند.
یک) «سوئتونیوس میگوید این بخشی از سیاست ژولیوس سزار بود که هرگز سربازانش را از زمان حمله یا استراحت، آگاه نمیکرد تا بتواند آنها را آماده نگه دارد تا هرجایی که میخواهد پیش بروند.» (ترپ)
مَثل دو غلام
۱. آیات (۴۵-۴۷) غلام امین.
پس آن غلام امین و دانا کیست که اربابش او را به سرپرستی خانوادۀ خود گماشته باشد تا خوراک آنان را بهموقع بدهد؟ خوشابهحال آن غلام که چون اربابش بازگردد، او را مشغول این کار ببیند. آمین، به شما میگویم، که او را بر همۀ مایملک خود خواهد گماشت.
الف. خوشابهحال آن غلام که چون اربابش بازگردد، او را مشغول این کار ببیند: عیسی به ما گفت تا وقتی که خداوند نیامده است، باید با تلاش و کوشش ادامه دهیم. باید غلام امین و دانا باشیم که در غیاب ارباب خود به امور او میپردازد.
ب. آمین، به شما میگویم، که او را بر همۀ مایملک خود خواهد گماشت: بنابراین عیسی وعده داد که ما بهخاطر تلاش و کوشش خود پاداش خواهیم گرفت. این خادمین ارباب خود را خدمت میکنند، اما ارباب میداند چطور مراقب آنها باشد و به آنها پاداش دهد.
۲. آیات (۴۸-۵۱) غلام شریر.
امّا اگر آن غلام، شریر باشد و با خود بیندیشد که ”اربابم تأخیر کرده است،“ و به آزار همکاران خود بپردازد و با میگساران مشغول خوردن و نوشیدن شود، آنگاه اربابش در روزی که انتظار ندارد و در ساعتی که از آن آگاه نیست خواهد آمد و او را از میان دو پاره کرده، در جایگاه ریاکاران خواهد افکند، جایی که گریه و دندان به دندان ساییدن خواهد بود.
الف. امّا اگر آن غلام، شریر باشد و با خود بیندیشد که ”اربابم تأخیر کرده است،“: عیسی به ما هشدار میدهد، «اربابم تأخیر کرده است». ما باید دائماً در انتظار بازگشت عیسی زندگی کنیم و منظور این است که اکنون مشغول انجام کار او باشیم.
یک) خطرناکترین دروغ این نیست که «خدا وجود ندارد» و یا «جهنم وجود ندارد»، بلکه بزرگترین دروغِ شیطان این است که «هیچ عجلهای نیست.» گفتن اینکه «عیسی امروز و یا تا چند سال دیگر نمیآید» هرگز حرف کمی نیست، چون سیستم نبوتی شما چنین طلب میکند. ما باید برای بازگشت قریبالوقوع عیسیمسیح آماده باشیم.
ب. و به آزار همکاران خود بپردازد و با میگساران مشغول خوردن و نوشیدن شود: غلام شریر که آمادۀ بازگشت ارباب خود نبوده، حداقل به سه روش گناه کرد.
· کاری که اربابش به او سپرده بود را به انجام نرساند.
· او به آزار و اذیت همکاران خود پرداخت.
· بهجای اینکه ارباب خود را خدمت کند، مشغول لذتهای این دنیا شد.
یک) این تأکید بر آمادگی همیشگی برای مسیحیان امروزی یک چالش است. میتوان گفت بسیاری از مسیحیان به این سه طریق آماده نیستند. هر خوانندهای باید بهشدت تحت تأثیر فوریت تقاضای عیسی قرار بگیرد.
ج. او را از میان دو پاره کرده، در جایگاه ریاکاران خواهد افکند: غلام امین و دانا پاداش میگیرد، اما نصیب غلام شریر جزاست. او جزای شرارت خود را مییابد و در جایگاه ریاکاران افکنده میشود، زیرا سزاوار آن است.
یک) او را از میان دو پاره کرده: «منظور این مَثل این است: او را (به اصطلاح) با تازیانه به دو نیم خواهند کرد =غلام شریر را بیرحمانه شلاق خواهند زد. این کلمه بسیار تندخویانه است و برای اینکه خشم ارباب را نشان دهند به کار برده شده است.» (بروس)